دوره 22، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )                   جلد 22 شماره 3 صفحات 111-96 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.YAZD.REC.1399.051


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

sadeghian shahi M, rezaee S, samadi H. The Effectiveness of Paaryaad Perceptual-Motor Exercises on Response Inhibition, Cognitive Flexibility and Time Reproduction in Children with Developmental Coordination. TB 2023; 22 (3) :96-111
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3498-fa.html
صادقیان شاهی محمدرضا، رضایی سهیلا، صمدی حسین. اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد بر بازداری پاسخ، انعطاف‌پذیری شناختی و بازتولید زمان در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی. طلوع بهداشت. 1402; 22 (3) :96-111

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3498-fa.html


دانشگاه یزد ، rsadeghian@yazd.ac.ir
متن کامل [PDF 897 kb]   (141 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (207 مشاهده)
متن کامل:   (555 مشاهده)
اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد بر بازداری پاسخ، انعطاف­پذیری شناختی و بازتولید زمان در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی
نویسندگان: سهیلا رضائی1، محمدرضا صادقیان شاهی2، حسین صمدی3
1. کارشناس ارشد علوم ورزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
2. نویسنده مسئول:   استادیار گروه علوم ورزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
 تلفن تماس:  09133549489            Email:rsadeghian@yazd.ac.ir  
3. استادیار گروه علوم ورزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.

چکیده
مقدمه: اخیراً گرایش به استفاده از رویکردهای درمانی نوین جهت بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش، بررسی اثربخشی تمرینات پاریاد بر بازداری پاسخ، انعطاف‌پذیری شناختی و بازتولید زمان در کودکان 12-8 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله مدارس شهرستان مرودشت در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن­ها 30 نفر به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله شامل تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد به مدت 20 جلسه سی‌دقیقه‌ای در سالن ورزشی انجام گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار GO/NOGO، نرم‌افزار استروپ و بازتولید زمان جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‎گیری مکرر و ویلکاکسون در نرم‌افزار 24 SPSS انجام شد.
یافته­ها: نتایج پژوهش نشان داد نمرات گروه آزمایش در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ، افزایش و نمرات بازتولید زمان، کاهش داشت. با این حال، نمرات گروه کنترل در متغیرهای مورد مطالعه تغییری نداشت. همچنین یافته‌های پژوهش نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد بر بازداری پاسخ و بازتولید زمان تأثیر معناداری دارد (005/0>p)، اما بر مؤلفه انعطاف‌پذیری شناختی تأثیر معناداری نداشت (005/0<p).
نتیجه­گیری: با توجه به اثربخشی تمرینات پاریاد بر بازداری پاسخ و بازتولید زمان کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی، پیشنهاد می­گردد این تمرینات به‌عنوان یک روش مداخله مناسب برای بهبود برخی کارکردهای اجرایی این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
واژه­های کلیدی: اختلال هماهنگی رشدی، تمرینات ادراکی- حرکتی، کارکردهای اجرایی
مقدمه
اختلال هماهنگی رشدی (Developmental Coordination Disorder) یک اختلال عصبی رشدی است که بر توانایی کودک در اجرای اعمال حرکتی هماهنگ تأثیر می‌گذارد(1). نقص در هماهنگی حرکتی موجب بروز پیامد های ثانویه­ای چون اختلال در مهارت‌های شناختی(2،3،4)، مهارت‌های اجتماعی(5)، تحصیلی و کیفیت زندگی(6) می‌شود.
اخیراً مطالعات تصویربرداری عصبی، کاهش ضخامت قشر در نواحی جلوی پیشانی، جداری و مخچه را نشان داده(7) و عنوان کرده­اند این کودکان در قسمت‌هایی از مغز که در کارکردهای اجرایی نقش دارند، با مشکل مواجه هستند(4). کارکردهای اجرایی طیف وسیعی از فرایندها با مهارت شناختی سطح بالا مانند حافظه فعال، کنترل بازداری، انعطاف‌پذیری شناختی، برنامه­ریزی، استدلال و حل مسئله هستند(8).
یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ (Responseinhibition) است، به‌طوری که کاستی در کنترل بازداری را هسته از هم ‌پاشیدگی فرایندهای پردازشی در کارکردهای اجرایی می‌دانند. بازداری عموماً به‌عنوان فرایند ممانعت از یک پاسخ غالب تعریف می‌شود که شامل دو فرایند سرکوب مداخله یا کنترل مداخله قبلی و مهار پاسخ بعدی است(9). نتایج حاصل از تصویربرداری روزنانس مغناطیسی و الکتروانسفالوگرام، نقص بازداری پاسخ را در کودکان و بزرگسالان مبتلا به DCD به‌وضوح آشکار کرده است(10).
از دیگر مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی که ارتباط تنگاتنگی با قشر خلفی جانبی پیش پیشانی و قشر پیش پیشانی دارد، انعطاف‌پذیری شناختی است که در طی یک شیب تند در دوران کودکی (6-3 سال) بالغ می‌شود(11). کودکان مبتلا به DCD عملکرد ضعیفی در انعطاف‌پذیری شناختی دارند که باعث می­شود نتوانند فعالیت خود را به فعالیت دیگر تغییر دهند، بنابراین در تنظیم خروجی­های حرکتی دچار مشکل هستند(13،12). علاوه بر این، اخیراً مطالعات نشان داده­اند که این کودکان در پیش‌بینی حرکت و ادراک زمان نیز دچار مشکل هستند(7). بازتولید زمان(Time reproduction)، داوری مدت‌زمان و گذر ذهنی از زمان را بر عهده دارد. این دو پدیده با فرایندهای اساسی شناختی مانند توجه و حافظه کاری ارتباط دارند. نقش این سازوکار برای تخمین زمان‌بندی آتی بسیار مهم است، چراکه در زمان‌بندی کارهای گذشته هر چه وقایع و تغییرات متنی بیشتر رمزگذاری و ذخیره شوند، حافظه به سهولت می‌تواند اطلاعات را بازیابی و زمان را قضاوت کند(14). شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کودکان مبتلا به DCD به زمان بیشتری نیاز دارند تا به سیگنال‌های بصری پاسخ دهند و از سوی دیگر هنگام پاسخگویی و همگام‌سازی حرکات خود با استفاده از سیگنال‌های شنیداری نیز مشکلاتی دارند(15).
با توجه به مشلات کودکان مبتلا به DCD، اخیراً گرایش به استفاده از رویکردهای درمانی نوین جهت بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان توجه زیادی را به خود جلب کرده است. توانبخشی مبتنی بر حرکت، معتقد است که افراد با نیازهای خاص، باید در معرض تجارب یادگیری هرچه عینی­تر که نیازمند استفاده از وسایل فیزیکی و پاسخ­دهی فعال است، قرار گیرند(16). یکی از روش­های تمرینی جدید و مؤثر بر بهبود کارکردهای اجرایی، استفاده از تمرینات ادراکی-حرکتی    می­باشد. مهارت­های ادراکی- حرکتی مجموعه­ای پیچیده و چندبعدی از توانایی­های رشدی در کودک است که پرورش آن از طریق مداخلات حرکتی نه تنها موجب بهبود رشد ذهنی و شناختی شده، بلکه موجب آرامش و ثبات و لذت کودک نیز می­گردد(17). تحقیقات گذشته اثربخشی تمرینات ادراکی حرکتی را بر روی کودکان دارای اختلال یادگیری، اوتیسم، کم‌توان ذهنی و  نقص توجه/بیش‌فعالی(Attention deficit hyperactivity disorder) نشان داده است. به عنوان مثال اخیراً سلطانی کوهبنانی و همکاران در پژوهش­هایی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی را بر کارکردهای اجرایی کودکان 8 تا 10 ساله ADHD(18) و کودکان 7 تا 13 ساله دارای اختلال یادگیری غیرکلامی گزارش کرده‌اند(19).
 Purnamasari در پژوهش خود نشان داد 12 جلسه مهارت­های آموزش ادراکی-حرکتی بر توانایی‌های شناختی کودکان کم‌توان ذهنی خفیف تأثیر مثبتی دارد(20). اگرچه برخی پژوهش­های انجام‌شده در مورد اثربخشی فعالیت­های ادراکی-حرکتی بر کارکردهای شناختی حاکی از نتایج مثبت این تمرینات است، برخی مطالعات اثربخشی این تمرینات را گزارش نکردند. برای مثال سوری و همکاران(21) اثر تمرینات ادراکی حرکتی را بر مؤلفه ارقام معکوس کودکان ناشنوا به مشاهده نکردند. همچنین قاسمیان و همکاران(22) اثربخشی این تمرینات را بر بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال یادگیری گزارش نکردند. یکی از جدیدترین شیوه­های تمرینات ادراکی حرکتی که اخیراً موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، تمرینات پاریاد(Paaryaad Training) می‌باشد(23).
هدف اصلی این تمرینات بهبود تعادل و افزایش یکپارچه‌سازی فرایندهای مغزی است. این تمرینات از اصل انعطاف‌پذیری عصبی پیروی نموده و بیان می‌کند که مغز قادر است مسیرهای عصبی شکل‌گرفته در خود را با تمرین تغییر دهد؛ به‌گونه‌ای که مسیرهای غیرفعال، فعال گردند و مسیرهای نادرست حذف شوند. طبق مطالعات انجام‌گرفته این تمرینات تأثیر بسزایی بر مهارت‌های بنیادی کودکان مبتلا به اوتیسم و حافظه فعال کودکان دارای اختلال یادگیری داشته است(24،22). با توجه به مشکل کودکان مبتلا به DCD در کارکردهای اجرایی و اثرات آن در یادگیری­های بعدی و زندگی روزمره، معرفی برنامه­های مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان اهمیت بالایی دارد. همچنین با توجه ماهیت لذت‌بخش فعالیت بدنی برای کودکان و اثرات مثبت آن بر بهبود کارکردهای اجرایی و کمبود پژوهش­ها در زمینه بررسی اثر تمرینات جدید پاریاد بر کارکردهای اجرایی، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یک دوره تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بود.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله در سال تحصیلی 1398 شهرستان مرودشت بود. برای انتخاب آزمودنی‌ها به ترتیب از پرسشنامه­های اختلال هماهنگی رشدی ویژه آموزگاران و اختلال هماهنگی رشدی ویژه والدین، آزمون هوش
 ریون و درنهایت از پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش­فعالی (جهت تشخیص عدم نقص توجه/بیش­فعالی) استفاده شد.
30 دانش‌آموز مبتلا به DCD پس از انجام پیش‌آزمون در دو گروه 15 نفری گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. معیار ورود به پژوهش شامل بهره هوشی طبیعی، نداشتن بیماری قلبی-عروقی، نداشتن آسیب‌های عضلانی، نداشتن هرگونه اختلال عصب‌شناسی، نداشتن مشکلات حرکتی، عدم اختلال در بینایی و مشکلات ارتوپدیک و رضایت والدین بود. ملاک خروج از پژوهش عدم تمایل به همکاری، عدم حضور در پس‌آزمون در موعد مقرر و تعداد غیبت بیشتر از 3 جلسه در طی مراحل اجرای پروتکل تمرین بود.
در پژوهش حاضر به‌منظور غربالگری اولیه از پرسشنامه مشاهده حرکتی برای آموزگاران (PMOQ-T) استفاده شد. برای ساخت این ابزار پژوهش‌هایی در کشور هلند توسط Schoemaker و همکاران در سال 2003 انجام گرفت(25،26). پرسشنامه از 18 گویه و 2 خرده مقیاس عملکرد حرکتی عمومی (14 سؤال) و نوشتن (4 سؤال) به‌منظور ارزیابی عملکرد حرکتی درشت و ظریف کودکان سنین 5 تا 11 سال در اجرای فعالیت‌های روزمره و انجام تکالیف مدرسه تشکیل‌شده است. نمره‌گذاری پرسشنامه به‌صورت طیف لیکرت 4 درجه­ای می‌باشد که برای گزینه‌های "به‌هیچ‌وجه این‌گونه نیست"، "به‌طور ترجیحی این‌گونه است، اما نه همیشه"، "بیشتر وقت‌ها این‌گونه است، اما به‌طور کامل این‌گونه نیست" و "به‌طور کامل این‌گونه است"، به ترتیب امتیازات 1، 2، 3 و 4 در نظر گرفته می‌شود.
شیوه تشخیص به این صورت است که ابتدا جمع نمره‌های حاصل از ارزیابی آموزگاران، صدک­بندی می‌شود. کودکانی که نمره کل ارزیابی آن‌ها در صدک های 100-16 قرار می‌گیرد، سالم تشخیص داده شده و نمره کل مربوط به رتبه درصدی 15 و کمتر، نشان‌دهنده در معرض خطر ابتلا یا مشکوک بودن است. در پژوهش صالحی و همکاران(27) ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 91/0 به دست آمد. ضریب‌های همبستگی اصلاح‌شده هر گویه با نمره کلی PMOQ-T نیز مثبت و بزرگ‌تر از کمینه معیار موردپذیرش برای هر گویه(3/0=r) بودند. دیگر پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش، نسخه تجدیدنظر شده DCD-Q توسط Wilson و همکاران در سال 2009 بود(28). این سیاهه برای گروه سنی 5 تا 15 سال تهیه ‌شده و شامل 15 سؤال و هر سؤال دارای 5 گزینه است، گزینه‌ها از «اصلاً شباهتی به فرزند شما ندارد» تا «کاملاً شبیه فرزند شماست» می­باشد. سؤالات در مجموع سه عامل کنترل در حین حرکت(6 سؤال)، حرکات ظریف/دستخط(4 سؤال) و هماهنگی عمومی(5 سؤال) را ارزیابی می‌کند.
با توجه به جدول ارزیابی DCD-Q-7، کودکان 5 سال و 0 ماه تا 7 سال و 11 ماه، 8 سال و 0 ماه تا 9 سال و 11 ماه و 10 سال و 0 ماه تا 15 سال که امتیاز کل آن‌ها به ترتیب 15 تا 46؛ 15 تا 55؛ و 15 تا 57 باشد، تحت عنوان مبتلا یا مستعد ابتلا به DCD معرفی می‌شوند. همسانی درونی در نسخه خارجی به روش آلفای کرونباخ 94/. گزارش‌شده است. همچنین در ایران پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و روایی 90/0 به دست آمده است(29).
 جهت اطمینان از این که کودک مبتلا به DCD  دچار اختلال نقص توجه/بیش­فعالی نباشد، از پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش­فعالی(SNAP-IV) توسط سوانسیون، نولان و پلهام در سال 1980 استفاده شد(30) که توسط والدین کودک تکمیل گردید. این پرسشنامه 18 سوالی (9 سؤال اول مربوط به نشانه‌های نقص توجه و 9 سؤال دوم مربوط به نشانه رفتاری بیش­فعالی/تکانشگری)‌ بر اساس طیف 4 گزینه‌ای (1 تا 4) با سؤالاتی مانند "کودک اغلب نمی‌تواند به جزئیات توجه کند و از روی بی‌دقتی اشتباه می‌کند"، به سنجش اختلال نقص توجه/بیش فعالی می‌پردازد. نمره کل فرد بر 18 و نمره وی در هر یک از خرده مقیاس­ بر 9 تقسیم می­شود. پایین‌ترین حد نمره 18 و بالاترین حد نمره 72 که نشان‌دهنده شدت اختلال می‌باشد. کیانی و هادیان­فر پایایی را با روش آلفای کرونباخ بالای 70 صدم گزارش کرده‌اند(31).
همچنین برای اطمینان از طبیعی بودن هوش آزمودنی‌ها از آزمون غیرکلامی هوش ماتریس پیش‌رونده رنگی ریون کودکان استفاده شد. فرم کوتاه شده این آزمون شامل 36 سؤال است که به‌صورت رنگی و برای کودکان 5 تا 12 ساله طراحی شده است. نحوه نمره گزاری بدین صورت است که به هر پاسخ صحیح یک نمره داده می‌شود با در نظر گرفتن جمع کل نمرات و سن آزمودنی رتبه درصدی او بر اساس جدول نورم تعیین می‌شود. ضریب همبستگی این آزمون با آزمون استنفورد بینه و وکسلر بین 40 تا 75 درصد و قابلیت اعتبار آن 70 تا 90 صدم گزارش شده است(32).
برای سنجش متغیر بازداری پاسخ از آزمون Go/No Go، انعطاف‌پذیری شناختی از آزمون استروپ ساده و ادراک زمان از بازتولید زمان استفاده شد. تکلیفGo/No Go (برو/نرو) به‌طور گسترده‌ای برای بررسی مهار بازداری حرکتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این آزمون شامل دو دسته محرک است که آزمودنی‌ها باید به دسته‌ای از این محرک‌ها پاسخ داده و از پاسخ‌دهی به دسته‌ای دیگر خودداری کند. در این آزمون تعداد و درصد خطای ارتکاب یا عدم بازداری مناسب، تعداد و درصد بازداری یا از دست دادن پاسخ درست و میانگین زمان پاسخ به‌عنوان نتیجه به دست می‌آید. پایایی این آزمون 87/0 گزارش شده است. آزمون استروپ اولین بار در سال 1935 توسط ریدلی استروپ به منظور سنجش توجه انتخابی و انعطاف‌پذیری شناختی از طریق پردازش دیداری ساخته شد.
پژوهش‌های انجام شده پیرامون آزمون استروپ پایایی و روایی مناسب آن را در بزرگسالان و کودکان نشان می‌دهد. دامنه اعتبار این آزمون از طریق باز آزمایی 80/0 تا 91/0 گزارش‌شده است(33،34). روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری ادراک زمان وجود دارد که عبارت‌اند از: برآورد زمان، تولید زمان، بازتولید زمان و افتراق زمان که از میان این تکالیف، تکلیف بازتولید زمان، دشوارترین تکلیف درک زمان به شمار می‌آید. در تکلیف بازتولید زمانی یک‌فاصله زمانی به فرد عرضه می‌شود، سپس فرد باید همان فاصله زمانی را با روش رفتار (مانند نگه‌داشتن یک شی)، بازتولید نماید(35). ضریب پایایی این آزمون 75/0 گزارش شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نمره خام متغیر بازتولید زمانی بر اساس فرمول زیر تصحیح شد:
 T Corrected = (T Reproduced – T Standard)/ T Standard
در گزاره بالا، T Corrected عبارت است از نمره تصحیح‌شده متغیر بازتولید زمان، T Reproduced بیانگر طول زمان بازتولید شده محرک به وسیله آزمودنی و T Standard زمان استاندارد ارائه‌شده به آزمودنی برای بازتولید است تمریناتی مورد استفاده در پژوهش حاضر تمرینات ادراکی - حرکتی پاریاد یا پکیج ویژه یادگیری پارند است که شامل تمرینات حرکتی و روان‌شناسی خاص است که با انتخاب تمرینات مناسب و درعین‌حال ساده، بیشترین میزان درگیری را در فرایندهای مغزی ایجاد می‌کند و با پیچیده‌تر شدن تمرینات این امکان را فراهم می‌آورد که پردازش‌ها و کارکردهای مغزی تقویت شوند.
تمرین با تخته تعادل و کیسه شنی و توپ پاندولی، تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص و تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، چوب‌دستی مدرج، پایه و مکعب‌های هدف، نمونه ای از تمرینات با این پکیج می باشد(23).
پس از هماهنگی با آموزش‌وپرورش شهرستان مرودشت، چهار مدرسه از بین مدارس دولتی پسرانه به صورت تصادفی انتخاب شدند. قبل از اجرای پژوهش، هدف پژوهش، اجرای آزمون ها و نقش آزمودنی‌ها به‌طور شفاف برای مسئولین آموزشگاه توضیح داده شد.
پس از موافقت اولیه، پرسشنامه‌های اختلال هماهنگی ویژه آموزگاران توزیع و پس از بررسی پرسشنامه ها به افرادی که صدک زیر 15 بودند، پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی ویژه والدین به همراه پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش فعالی و فرم رضایت داده شده و درنهایت آزمون هوش ریون کودکان از آن‌ها گرفته شد.
در مرحله پیش‌آزمون، مؤلفه‌های انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان ارزیابی شده و سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی‌های گروه تجربی به مدت چهار هفته(20 جلسه) در برنامه تمرینات پاریاد که به‌صورت پنج جلسه 30 دقیقه‌ای در هفته انجام می‌شد، شرکت کردند(جدول پیوست).
در این مدت آزمودنی‌های گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود مشغول بوده و برنامه تمرین خاصی انجام ندادند. پس از اتمام پروتکل تمرینی، متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و بازتولید زمان با فاصله زمانی 4 هفته مجدداً مورد اندازه‌گیری قرار گرفتند و در پایان نتایج به‌دست‌آمده از 24 آزمودنی (10 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت. برای توصیف ویژگی‌های فردی آزمودنی‌ها و متغیرهای تحقیق از شاخص‌های آمار توصیفی فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد.
 برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده‌ها از آزمون شاپیرو-ویلک و جهت بررسی تأثیر تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و ویلکاکسون به‌عنوان آمار استنباطی استفاده شد. همچنین به‌منظور تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. قبل از اجرای پژوهش هماهنگی‌های لازم در آموزش ‌و پرورش شهرستان و مدارس موردنظر صورت گرفت و طرح مذکور پس از ارزیابی‌های اولیه نگارش پروپوزال با کد IR.YAZD.REC.1399.051 در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه یزد مورد تائید قرار گرفت.
 

جدول تمرین برنامه ادراکی حرکتی پاریاد
هفته جلسات برنامه
هفته اول و دوم (سری اول) جلسه اول 15 تمرین با استفاده از تخته تعادل و کیسه شنی
جلسه دوم 14 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه سوم 11 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه چهارم 22 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی و چوب‌دستی مدرج
جلسه پنجم 27 تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص
هفته سوم و چهارم (سری دوم) جلسه اول 9 تمرین با استفاده از تخته تعادل و کیسه شنی
جلسه دوم 13 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه سوم 15 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، پایه و مکعب‌های هدف
جلسه چهارم 13 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، چوب‌دستی مدرج، پایه و مکعب‌های هدف
جلسه پنجم 9 تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص
 
یافته­ها
میانگین سنی و بهره هوشی آزمودنی‌های پژوهش به ترتیب 48/1 ±  70/9 سال و 63/7 ±  79/100 بود. همچنین میانگین سنی و بهره هوشی آزمودنی‌های گروه آزمایش به ترتیب 51/1 ±  55/9 سال و 98/7 ±  93/100 و گروه کنترل 75/1 ±  86/9 سال و 28/7 ±  66/100 بود. در جدول 1 نتایج حاصل از سه پرسشنامه DCDQ، PMOQ و SNAP-IV در هر دو گروه آزمایش و کنترل به تفکیک ارائه ‌شده است.
در نمودار 1 و 2 به ترتیب تغییرات نمرات متغیرهای بازتولید زمان، انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ دو گروه آزمایش و کنترل در طول زمان ارائه شده است.
همان طور که نمودار 1 نشان می­دهد، نمرات گروه آزمایش در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ، افزایش و نمرات بازتولید زمان، کاهش را نشان می‌دهد. در نمودار 2 نیز تغییرات نمرات گروه کنترل در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و بازتولید زمان ارائه شده است.
 

جدول 1: میانگین و انحراف معیار متغیرهای DCD-Q ، PMOQ-T و SNAP-IV در دو گروه آزمایش و کنترل
متغیر گروه میانگین انحراف معیار
DCD-Q آزمایش 36 34/8
کنترل 3/45 11/8
PMOQ-T آزمایش 50 34/8
کنترل 4/48 07/7
SNAP-IV آزمایش 32 52/8
کنترل 8/29 57/6

 




نمودار 2: نمرات گروه آزمایش در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
 





نمودار 3: نمرات گروه کنترل در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
 
به‌منظور بررسی تأثیر تمرین موردنظر بر مؤلفه‌های پژوهش، ابتدا توزیع داده‌ها با استفاده از آزمون آماری شاپیرو-ویلک بررسی شد. نتایج این آزمون نشان داد که توزیع داده‌ها در متغیرهای پژوهش به جز متغیر ادراک زمان در گروه آزمایش طبیعی هستند (05/0<p). برای بررسی تأثیر تمرین موردنظر بر مؤلفه‌های پژوهش پس از بررسی پیش‌فرض‌های موردنظر، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش در متغیر بازداری پاسخ بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون تفاوت معنی­داری وجود دارد.
 با این وجود در متغیر انعطاف‌پذیری شناختی این تفاوت معنادار نبود. به علاوه مقایسه میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرها در گروه کنترل، تفاوت معناداری را در هیچ‌کدام از متغیرها نشان نداد. نتایج در جدول 2 ارائه شده است.با توجه به طبیعی نبودن توزیع داده‌های متغیر ادراک زمان در گروه آزمایش، برای بررسی تأثیر تمرینات در طول زمان، نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون این متغیر با استفاده از آزمون آماری ویلکاکسون مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین دو مرحله تفاوت معنی‌داری وجود دارد(22/2-= Z، 02/0 =P).
 

جدول 2: نتایج مربوط به آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
        شاخص‌ها
گروه
متغیر منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات آماره F معنی‌داری مجذور اتا


آزمایش
  بازداری پاسخ زمان 45/530 1 45/530 20/7 *02/0 44/0
خطا 05/663 9 67/73 - - -
انعطاف‌پذیری شناختی زمان 45/2 1 45/2 48/0 51/0 05/0
خطا 05/46 9 12/5 - - -



کنترل
بازداری پاسخ زمان 89/38 1 89/38 67/2 12/0 17/0
خطا 60/189 13 58/14 - - -
ادراک زمان زمان 89/0 1 89/0 59/0 45/0 04/0
خطا 60/19 13 51/1 - - -
انعطاف‌پذیری شناختی زمان 14/5 1 14/5 39/1 26/0 10/0
خطا 85/47 13 68/3 - - -
* معنی‎دار در سطح 05/0>P
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. یافته‌ها نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی بر بازداری پاسخ و ادراک زمان تأثیر معناداری دارد، اما بر مؤلفه انعطاف‌پذیری شناختی تأثیر معناداری نداشت. بازداری پاسخ یکی از مهم ترین مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی است که برای رفتارهای انطباقی و هدفمدار لازم است. بهبود در توانایی بازداری پاسخ  به دنبال پالایش فعالیت‌های مغزی مربوطه در قشر پیش­پیشانی و در شبکه‌هایی که شامل قشر پیش­پیشانی است، اتفاق می­افتد(36).
همچنین تعدادی از مطالعات تصویربرداری رزونانس مغناطیسی
عملکردی نشان داده‌اند که قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) یک منطقه مغزی حیاتی برای مهار پاسخ بوده و تحریک این ناحیه از مغز باعث بهبود بازداری پاسخ می شود(37). اطلاعات پژوهش این ایده را که انجام فعالیت­بدنی می­تواند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارد، تأیید می­کند. از آن جایی ‌که تمامی تکالیف تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد بر روی تخته تعادل انجام شده و تعادل درمانی با چندین منطقه کلیدی در مغز تکیه دارد، با تصحیح ارتباطات مسیرهای عصبی(یکپارچه‌سازی) بین این مراکز، احتمالاً باعث بهبود کارکردهای یادگیری و شناختی شده است.
به عبارتی این مهارت­ها، فرصت­های مناسبی را برای جذب فعالیت­های دروندادهای حسی مختلف از محیط فراهم آورده و بر بهبود عملکرد متقابل کورتکس مغز و مخچه تأثیر می­گذارند که این امر به بهبود مهارت­های شناختی منجر می­شود.
پژوهـش حاضر با پژوهـش‌های سلطـانی کوهـبنانی و همکـاران
 (18،19)، بیرامی و همکاران(37) و Chang و همکاران(36) همسو است.
 Chang و همکاران (36) پس از بررسی تأثیر یک مداخله هماهنگی بر عملکرد اجرایی(بازداری) در کودکان 6 تا 5/7 ساله عنوان کردند تمرینات هماهنگی می‌تواند به طور خاص برای تکالیف وابسته به قشر پیش‌پیشانی در وضعیت مغز نابالغ کودکان مهدکودک با افزایش تخصیص منابع توجه و افزایش کارایی پردازش عصبی-شناختی مفید باشد. در پژوهش بیرامی و همکاران(38) اثربخشی توانبخشی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقاء کارکردهای اجرایی کودکان ADHD بررسی شد.
نتایج حاکی از ایجاد تغییرات پایدار و معنادار در کارکردهای اجرایی بود. نتایج پژوهش با یافته­های قاسمیان مقدم(22) و Liu و همکاران(39) مغایرت دارد. قاسمیان مقدم(22) تأثیر برنامه ادراکی حرکتی پاریاد را بر حافظه کاری و بازداری پاسخ بر کودکان دارای اختلال یادگیری بررسی کردند. نتایج نشان داد تمرینات ادراکی حرکتی بر حافظه کاری تأثیر مثبت داشت، اما بر مؤلفه بازداری پاسخ تأثیری مشاهده نشد که احتمالاً تناقض این یافته­ها با نتایج پژوهش حاضر به خاطر تفاوت در نمونه آماری و یا شرایط محیطی موجود باشد. در پژوهش Liu و همکاران(39) تأثیر یک دوره تمرینات مبتنی بر حافظه کاری بر بازداری کودکان دارای ADHD بررسی شد. نتایج حاصل از الکتروانسفالوگرافی(EEG) هیچ مدرک قانع‌کننده‌ای مبنی بر بهبود بازداری را نشان نداد.
یک اثر مثبت فعالیت بدنی بر عملکرد شناختی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی تا حدودی با تغییرات فیزیولوژیکی در بدن مانند افزایش سطـوح عوامل نـورورتروفیکی ایجاد می‌شود که یادگیری را تسهیل و عملکرد شناختی را با بهبود شکل‌پذیری سیناپسی حفظ می‌کند که به‌عنوان یک عامل محافظت نورونی عمل می‌کند(40). یکی از مکانیسم‌های احتمالی که می‌توان در ارتباط با تأثیر تمرینات بدنی بر روی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی موردبررسی قرار داد، نقش ورزش و فعالیت جسمانی در شکل‌پذیری مغز است. فعالیت ورزشی ممکن است یک عامل محافظت کننده قوی در برابر تحلیل عصبی باشد. فعالیت ورزشی منجر به نورون­زایی و بهبود عملکرد در آزمون‌های رفتاری، یادگیری و حافظه و همچنین تغییر پلاستیسیته سیناپسی در شکنج دندانه‌دار از تشکیلات هیپوکامپ می‌شود. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تجربه و تحریکات محیطی مناسب می‌تواند ساختار فیزیکی و هم سازمان‌دهی عملکردی مغز را تغییر دهد. همچنین مشخص‌شده است که انجام تمرینات ادراکی -حرکتی نقش مهمی در انعطاف‌پذیری سیستم عصبی دارد(42،41) با این‌حال یافته‌های پژوهش حاضر در خصوص اثربخشی تمرین ادراکی حرکتی پاریاد بر مؤلفه انعطاف‌پذیری این کودکان با اغلب پژوهش‌های پیشین ناهمسوست(8،12،18،19،38،43). احتمالاً علت این تناقض به دلیل ماهیت برنامه تمرینی متفاوت، ابزار سنجش، سن آزمودنی­ها، شدت فعالیت و حتی ویژگی شخصی و موقعیت فرد در زمان انجام آزمون­های گرفته شده مربوط باشد؛ چرا که ویژگی‌های شخص و موقعیت ممکن است تعیین‌کننده فرایند انعطاف‌پذیری باشند(44).
تحقیقات نشان می‌دهند که زمان‌بندی گذشته‌نگر و آینده‌نگر به مکانیسم‌های مختلف شناختی بستگی دارد(14). بر اساس مدل نظری کارکرد ادراکی حرکتی، فعالیت حرکتی با توانایی شناختی و ادراک رابطه داشته و این فرایند چرخه­ای را تشکیل می‌دهد که بالا بردن هرکدام موجب افزایش سطح دیگری می‌شود. در تائید این نظریه می‌توان گفت که ادراک زمان مستلزم فعالیت ساعت درونی بوده و زمانی که تحرک و فعالیت کم شود، ادراک زمان نیز دچار اختلال می‌گردد. از آن­جایی که تمرینات حرکتی علاوه بر پویایی جسمی، منجر به پویایی ذهنی نیز می‌گردد، ممکن است با افزایش فعالیت ساعت درونی بر بهبود ادراک زمان مؤثر واقع شود(45).
از طرفی با استناد بر پژوهش شهابی فر در فرآیند بازتولید زمان، حافظه کوتاه‌مدت و حافظه کاری درگیر می‌شوند، زیرا طی این فرآیند، فاصله موردنظر باید برای فرد یادآوری شود(46). نتایج با یافته­های قاسمیان مقدم(22)، سلطانی کوهبنانی(18،19) و Purnamasari (20) همسو است. به‌طورکلی تمرینات مربوط به ادراک، حرکت و حس از طریق تسهیل شکل‌پذیری عصبی، ایجاد ساختـارهای جدید سینـاپسی و سازگاری عصبی، بهبود عملکرد پردازش اطلاعات، افزایش کـارایی انتقال‌دهنده‌های عصبی، بازیابی عملکرد رفتاری و تنظیم هیجان می‌تواند بهره‌وری فیزیولوژی عصبی، رشد و نمو مغز و رشد حرکتی را بهبود بخشیده و باعث افزایش عملکرد سیستم عصبی و عملکرد شناختی گردد(47).
علیرغم این که پژوهش حاضر، شواهد امیدوارکننده­ای را برای مربیان و کار درمانگران به همراه داشت، دارای محدودیت­هایی نیز بود. از آنجا که مطالعه حاضر تنها بر روی کودکان دبستانی 8-12 سال دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت، نتایج به دست آمده از پژوهش نمی­تواند به تمام افراد دارای اختلال و همه گروه­های سنی تعمیم داده شود. از دیگر محـدودیت­های پژوهش، نداشتن مرحله پیگیری بود؛ بنابراین پیشنهاد می­شود در پژوهش­های آتی از دوره­های پیگیری­ با فواصل کوتاه­مدت و بلندمدت استفاده شود تا میزان اثرگذاری نتایج به طور دقیق­تری بررسی شود.
همچنین اقدام مقایسه این روش با سایر روش‌های تمرین مانند برنامه اسپارک و ... و مقایسه با سایر گروه­های کودکان با نیازهای ویژه می­تواند نتایج جالبی در پی داشته باشد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد می‌تواند بر بهبود کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ و ادراک زمان) کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی مؤثر باشد؛ بنابراین با استناد به نتایج تحقیق حاضر به والدین درمانگران ورزشی مربیـان ورزش پیشنـهاد می‌شود از این رویکـرد نوین در بهبود برخی کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کنند.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام می دارند که در این مطالعه، هیچگونه تضاد منافع و منابعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
ب
مقدمه
اختلال هماهنگی رشدی (Developmental Coordination Disorder) یک اختلال عصبی رشدی است که بر توانایی کودک در اجرای اعمال حرکتی هماهنگ تأثیر می‌گذارد(1). نقص در هماهنگی حرکتی موجب بروز پیامد های ثانویه­ای چون اختلال در مهارت‌های شناختی(2،3،4)، مهارت‌های اجتماعی(5)، تحصیلی و کیفیت زندگی(6) می‌شود.
اخیراً مطالعات تصویربرداری عصبی، کاهش ضخامت قشر در نواحی جلوی پیشانی، جداری و مخچه را نشان داده(7) و عنوان کرده­اند این کودکان در قسمت‌هایی از مغز که در کارکردهای اجرایی نقش دارند، با مشکل مواجه هستند(4). کارکردهای اجرایی طیف وسیعی از فرایندها با مهارت شناختی سطح بالا مانند حافظه فعال، کنترل بازداری، انعطاف‌پذیری شناختی، برنامه­ریزی، استدلال و حل مسئله هستند(8).
یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ (Responseinhibition) است، به‌طوری که کاستی در کنترل بازداری را هسته از هم ‌پاشیدگی فرایندهای پردازشی در کارکردهای اجرایی می‌دانند. بازداری عموماً به‌عنوان فرایند ممانعت از یک پاسخ غالب تعریف می‌شود که شامل دو فرایند سرکوب مداخله یا کنترل مداخله قبلی و مهار پاسخ بعدی است(9). نتایج حاصل از تصویربرداری روزنانس مغناطیسی و الکتروانسفالوگرام، نقص بازداری پاسخ را در کودکان و بزرگسالان مبتلا به DCD به‌وضوح آشکار کرده است(10).
از دیگر مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی که ارتباط تنگاتنگی با قشر خلفی جانبی پیش پیشانی و قشر پیش پیشانی دارد، انعطاف‌پذیری شناختی است که در طی یک شیب تند در دوران کودکی (6-3 سال) بالغ می‌شود(11). کودکان مبتلا به DCD عملکرد ضعیفی در انعطاف‌پذیری شناختی دارند که باعث می­شود نتوانند فعالیت خود را به فعالیت دیگر تغییر دهند، بنابراین در تنظیم خروجی­های حرکتی دچار مشکل هستند(13،12). علاوه بر این، اخیراً مطالعات نشان داده­اند که این کودکان در پیش‌بینی حرکت و ادراک زمان نیز دچار مشکل هستند(7). بازتولید زمان(Time reproduction)، داوری مدت‌زمان و گذر ذهنی از زمان را بر عهده دارد. این دو پدیده با فرایندهای اساسی شناختی مانند توجه و حافظه کاری ارتباط دارند. نقش این سازوکار برای تخمین زمان‌بندی آتی بسیار مهم است، چراکه در زمان‌بندی کارهای گذشته هر چه وقایع و تغییرات متنی بیشتر رمزگذاری و ذخیره شوند، حافظه به سهولت می‌تواند اطلاعات را بازیابی و زمان را قضاوت کند(14). شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کودکان مبتلا به DCD به زمان بیشتری نیاز دارند تا به سیگنال‌های بصری پاسخ دهند و از سوی دیگر هنگام پاسخگویی و همگام‌سازی حرکات خود با استفاده از سیگنال‌های شنیداری نیز مشکلاتی دارند(15).
با توجه به مشلات کودکان مبتلا به DCD، اخیراً گرایش به استفاده از رویکردهای درمانی نوین جهت بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان توجه زیادی را به خود جلب کرده است. توانبخشی مبتنی بر حرکت، معتقد است که افراد با نیازهای خاص، باید در معرض تجارب یادگیری هرچه عینی­تر که نیازمند استفاده از وسایل فیزیکی و پاسخ­دهی فعال است، قرار گیرند(16). یکی از روش­های تمرینی جدید و مؤثر بر بهبود کارکردهای اجرایی، استفاده از تمرینات ادراکی-حرکتی    می­باشد. مهارت­های ادراکی- حرکتی مجموعه­ای پیچیده و چندبعدی از توانایی­های رشدی در کودک است که پرورش آن از طریق مداخلات حرکتی نه تنها موجب بهبود رشد ذهنی و شناختی شده، بلکه موجب آرامش و ثبات و لذت کودک نیز می­گردد(17). تحقیقات گذشته اثربخشی تمرینات ادراکی حرکتی را بر روی کودکان دارای اختلال یادگیری، اوتیسم، کم‌توان ذهنی و  نقص توجه/بیش‌فعالی(Attention deficit hyperactivity disorder) نشان داده است. به عنوان مثال اخیراً سلطانی کوهبنانی و همکاران در پژوهش­هایی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی را بر کارکردهای اجرایی کودکان 8 تا 10 ساله ADHD(18) و کودکان 7 تا 13 ساله دارای اختلال یادگیری غیرکلامی گزارش کرده‌اند(19).
 Purnamasari در پژوهش خود نشان داد 12 جلسه مهارت­های آموزش ادراکی-حرکتی بر توانایی‌های شناختی کودکان کم‌توان ذهنی خفیف تأثیر مثبتی دارد(20). اگرچه برخی پژوهش­های انجام‌شده در مورد اثربخشی فعالیت­های ادراکی-حرکتی بر کارکردهای شناختی حاکی از نتایج مثبت این تمرینات است، برخی مطالعات اثربخشی این تمرینات را گزارش نکردند. برای مثال سوری و همکاران(21) اثر تمرینات ادراکی حرکتی را بر مؤلفه ارقام معکوس کودکان ناشنوا به مشاهده نکردند. همچنین قاسمیان و همکاران(22) اثربخشی این تمرینات را بر بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال یادگیری گزارش نکردند. یکی از جدیدترین شیوه­های تمرینات ادراکی حرکتی که اخیراً موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، تمرینات پاریاد(Paaryaad Training) می‌باشد(23).
هدف اصلی این تمرینات بهبود تعادل و افزایش یکپارچه‌سازی فرایندهای مغزی است. این تمرینات از اصل انعطاف‌پذیری عصبی پیروی نموده و بیان می‌کند که مغز قادر است مسیرهای عصبی شکل‌گرفته در خود را با تمرین تغییر دهد؛ به‌گونه‌ای که مسیرهای غیرفعال، فعال گردند و مسیرهای نادرست حذف شوند. طبق مطالعات انجام‌گرفته این تمرینات تأثیر بسزایی بر مهارت‌های بنیادی کودکان مبتلا به اوتیسم و حافظه فعال کودکان دارای اختلال یادگیری داشته است(24،22). با توجه به مشکل کودکان مبتلا به DCD در کارکردهای اجرایی و اثرات آن در یادگیری­های بعدی و زندگی روزمره، معرفی برنامه­های مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان اهمیت بالایی دارد. همچنین با توجه ماهیت لذت‌بخش فعالیت بدنی برای کودکان و اثرات مثبت آن بر بهبود کارکردهای اجرایی و کمبود پژوهش­ها در زمینه بررسی اثر تمرینات جدید پاریاد بر کارکردهای اجرایی، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یک دوره تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بود.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله در سال تحصیلی 1398 شهرستان مرودشت بود. برای انتخاب آزمودنی‌ها به ترتیب از پرسشنامه­های اختلال هماهنگی رشدی ویژه آموزگاران و اختلال هماهنگی رشدی ویژه والدین، آزمون هوش
 ریون و درنهایت از پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش­فعالی (جهت تشخیص عدم نقص توجه/بیش­فعالی) استفاده شد.
30 دانش‌آموز مبتلا به DCD پس از انجام پیش‌آزمون در دو گروه 15 نفری گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. معیار ورود به پژوهش شامل بهره هوشی طبیعی، نداشتن بیماری قلبی-عروقی، نداشتن آسیب‌های عضلانی، نداشتن هرگونه اختلال عصب‌شناسی، نداشتن مشکلات حرکتی، عدم اختلال در بینایی و مشکلات ارتوپدیک و رضایت والدین بود. ملاک خروج از پژوهش عدم تمایل به همکاری، عدم حضور در پس‌آزمون در موعد مقرر و تعداد غیبت بیشتر از 3 جلسه در طی مراحل اجرای پروتکل تمرین بود.
در پژوهش حاضر به‌منظور غربالگری اولیه از پرسشنامه مشاهده حرکتی برای آموزگاران (PMOQ-T) استفاده شد. برای ساخت این ابزار پژوهش‌هایی در کشور هلند توسط Schoemaker و همکاران در سال 2003 انجام گرفت(25،26). پرسشنامه از 18 گویه و 2 خرده مقیاس عملکرد حرکتی عمومی (14 سؤال) و نوشتن (4 سؤال) به‌منظور ارزیابی عملکرد حرکتی درشت و ظریف کودکان سنین 5 تا 11 سال در اجرای فعالیت‌های روزمره و انجام تکالیف مدرسه تشکیل‌شده است. نمره‌گذاری پرسشنامه به‌صورت طیف لیکرت 4 درجه­ای می‌باشد که برای گزینه‌های "به‌هیچ‌وجه این‌گونه نیست"، "به‌طور ترجیحی این‌گونه است، اما نه همیشه"، "بیشتر وقت‌ها این‌گونه است، اما به‌طور کامل این‌گونه نیست" و "به‌طور کامل این‌گونه است"، به ترتیب امتیازات 1، 2، 3 و 4 در نظر گرفته می‌شود.
شیوه تشخیص به این صورت است که ابتدا جمع نمره‌های حاصل از ارزیابی آموزگاران، صدک­بندی می‌شود. کودکانی که نمره کل ارزیابی آن‌ها در صدک های 100-16 قرار می‌گیرد، سالم تشخیص داده شده و نمره کل مربوط به رتبه درصدی 15 و کمتر، نشان‌دهنده در معرض خطر ابتلا یا مشکوک بودن است. در پژوهش صالحی و همکاران(27) ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 91/0 به دست آمد. ضریب‌های همبستگی اصلاح‌شده هر گویه با نمره کلی PMOQ-T نیز مثبت و بزرگ‌تر از کمینه معیار موردپذیرش برای هر گویه(3/0=r) بودند. دیگر پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش، نسخه تجدیدنظر شده DCD-Q توسط Wilson و همکاران در سال 2009 بود(28). این سیاهه برای گروه سنی 5 تا 15 سال تهیه ‌شده و شامل 15 سؤال و هر سؤال دارای 5 گزینه است، گزینه‌ها از «اصلاً شباهتی به فرزند شما ندارد» تا «کاملاً شبیه فرزند شماست» می­باشد. سؤالات در مجموع سه عامل کنترل در حین حرکت(6 سؤال)، حرکات ظریف/دستخط(4 سؤال) و هماهنگی عمومی(5 سؤال) را ارزیابی می‌کند.
با توجه به جدول ارزیابی DCD-Q-7، کودکان 5 سال و 0 ماه تا 7 سال و 11 ماه، 8 سال و 0 ماه تا 9 سال و 11 ماه و 10 سال و 0 ماه تا 15 سال که امتیاز کل آن‌ها به ترتیب 15 تا 46؛ 15 تا 55؛ و 15 تا 57 باشد، تحت عنوان مبتلا یا مستعد ابتلا به DCD معرفی می‌شوند. همسانی درونی در نسخه خارجی به روش آلفای کرونباخ 94/. گزارش‌شده است. همچنین در ایران پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و روایی 90/0 به دست آمده است(29).
 جهت اطمینان از این که کودک مبتلا به DCD  دچار اختلال نقص توجه/بیش­فعالی نباشد، از پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش­فعالی(SNAP-IV) توسط سوانسیون، نولان و پلهام در سال 1980 استفاده شد(30) که توسط والدین کودک تکمیل گردید. این پرسشنامه 18 سوالی (9 سؤال اول مربوط به نشانه‌های نقص توجه و 9 سؤال دوم مربوط به نشانه رفتاری بیش­فعالی/تکانشگری)‌ بر اساس طیف 4 گزینه‌ای (1 تا 4) با سؤالاتی مانند "کودک اغلب نمی‌تواند به جزئیات توجه کند و از روی بی‌دقتی اشتباه می‌کند"، به سنجش اختلال نقص توجه/بیش فعالی می‌پردازد. نمره کل فرد بر 18 و نمره وی در هر یک از خرده مقیاس­ بر 9 تقسیم می­شود. پایین‌ترین حد نمره 18 و بالاترین حد نمره 72 که نشان‌دهنده شدت اختلال می‌باشد. کیانی و هادیان­فر پایایی را با روش آلفای کرونباخ بالای 70 صدم گزارش کرده‌اند(31).
همچنین برای اطمینان از طبیعی بودن هوش آزمودنی‌ها از آزمون غیرکلامی هوش ماتریس پیش‌رونده رنگی ریون کودکان استفاده شد. فرم کوتاه شده این آزمون شامل 36 سؤال است که به‌صورت رنگی و برای کودکان 5 تا 12 ساله طراحی شده است. نحوه نمره گزاری بدین صورت است که به هر پاسخ صحیح یک نمره داده می‌شود با در نظر گرفتن جمع کل نمرات و سن آزمودنی رتبه درصدی او بر اساس جدول نورم تعیین می‌شود. ضریب همبستگی این آزمون با آزمون استنفورد بینه و وکسلر بین 40 تا 75 درصد و قابلیت اعتبار آن 70 تا 90 صدم گزارش شده است(32).
برای سنجش متغیر بازداری پاسخ از آزمون Go/No Go، انعطاف‌پذیری شناختی از آزمون استروپ ساده و ادراک زمان از بازتولید زمان استفاده شد. تکلیفGo/No Go (برو/نرو) به‌طور گسترده‌ای برای بررسی مهار بازداری حرکتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این آزمون شامل دو دسته محرک است که آزمودنی‌ها باید به دسته‌ای از این محرک‌ها پاسخ داده و از پاسخ‌دهی به دسته‌ای دیگر خودداری کند. در این آزمون تعداد و درصد خطای ارتکاب یا عدم بازداری مناسب، تعداد و درصد بازداری یا از دست دادن پاسخ درست و میانگین زمان پاسخ به‌عنوان نتیجه به دست می‌آید. پایایی این آزمون 87/0 گزارش شده است. آزمون استروپ اولین بار در سال 1935 توسط ریدلی استروپ به منظور سنجش توجه انتخابی و انعطاف‌پذیری شناختی از طریق پردازش دیداری ساخته شد.
پژوهش‌های انجام شده پیرامون آزمون استروپ پایایی و روایی مناسب آن را در بزرگسالان و کودکان نشان می‌دهد. دامنه اعتبار این آزمون از طریق باز آزمایی 80/0 تا 91/0 گزارش‌شده است(33،34). روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری ادراک زمان وجود دارد که عبارت‌اند از: برآورد زمان، تولید زمان، بازتولید زمان و افتراق زمان که از میان این تکالیف، تکلیف بازتولید زمان، دشوارترین تکلیف درک زمان به شمار می‌آید. در تکلیف بازتولید زمانی یک‌فاصله زمانی به فرد عرضه می‌شود، سپس فرد باید همان فاصله زمانی را با روش رفتار (مانند نگه‌داشتن یک شی)، بازتولید نماید(35). ضریب پایایی این آزمون 75/0 گزارش شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نمره خام متغیر بازتولید زمانی بر اساس فرمول زیر تصحیح شد:
 T Corrected = (T Reproduced – T Standard)/ T Standard
در گزاره بالا، T Corrected عبارت است از نمره تصحیح‌شده متغیر بازتولید زمان، T Reproduced بیانگر طول زمان بازتولید شده محرک به وسیله آزمودنی و T Standard زمان استاندارد ارائه‌شده به آزمودنی برای بازتولید است تمریناتی مورد استفاده در پژوهش حاضر تمرینات ادراکی - حرکتی پاریاد یا پکیج ویژه یادگیری پارند است که شامل تمرینات حرکتی و روان‌شناسی خاص است که با انتخاب تمرینات مناسب و درعین‌حال ساده، بیشترین میزان درگیری را در فرایندهای مغزی ایجاد می‌کند و با پیچیده‌تر شدن تمرینات این امکان را فراهم می‌آورد که پردازش‌ها و کارکردهای مغزی تقویت شوند.
تمرین با تخته تعادل و کیسه شنی و توپ پاندولی، تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص و تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، چوب‌دستی مدرج، پایه و مکعب‌های هدف، نمونه ای از تمرینات با این پکیج می باشد(23).
پس از هماهنگی با آموزش‌وپرورش شهرستان مرودشت، چهار مدرسه از بین مدارس دولتی پسرانه به صورت تصادفی انتخاب شدند. قبل از اجرای پژوهش، هدف پژوهش، اجرای آزمون ها و نقش آزمودنی‌ها به‌طور شفاف برای مسئولین آموزشگاه توضیح داده شد.
پس از موافقت اولیه، پرسشنامه‌های اختلال هماهنگی ویژه آموزگاران توزیع و پس از بررسی پرسشنامه ها به افرادی که صدک زیر 15 بودند، پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی ویژه والدین به همراه پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش فعالی و فرم رضایت داده شده و درنهایت آزمون هوش ریون کودکان از آن‌ها گرفته شد.
در مرحله پیش‌آزمون، مؤلفه‌های انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان ارزیابی شده و سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی‌های گروه تجربی به مدت چهار هفته(20 جلسه) در برنامه تمرینات پاریاد که به‌صورت پنج جلسه 30 دقیقه‌ای در هفته انجام می‌شد، شرکت کردند(جدول پیوست).
در این مدت آزمودنی‌های گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود مشغول بوده و برنامه تمرین خاصی انجام ندادند. پس از اتمام پروتکل تمرینی، متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و بازتولید زمان با فاصله زمانی 4 هفته مجدداً مورد اندازه‌گیری قرار گرفتند و در پایان نتایج به‌دست‌آمده از 24 آزمودنی (10 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت. برای توصیف ویژگی‌های فردی آزمودنی‌ها و متغیرهای تحقیق از شاخص‌های آمار توصیفی فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد.
 برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده‌ها از آزمون شاپیرو-ویلک و جهت بررسی تأثیر تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و ویلکاکسون به‌عنوان آمار استنباطی استفاده شد. همچنین به‌منظور تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. قبل از اجرای پژوهش هماهنگی‌های لازم در آموزش ‌و پرورش شهرستان و مدارس موردنظر صورت گرفت و طرح مذکور پس از ارزیابی‌های اولیه نگارش پروپوزال با کد IR.YAZD.REC.1399.051 در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه یزد مورد تائید قرار گرفت.
 

جدول تمرین برنامه ادراکی حرکتی پاریاد
هفته جلسات برنامه
هفته اول و دوم (سری اول) جلسه اول 15 تمرین با استفاده از تخته تعادل و کیسه شنی
جلسه دوم 14 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه سوم 11 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه چهارم 22 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی و چوب‌دستی مدرج
جلسه پنجم 27 تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص
هفته سوم و چهارم (سری دوم) جلسه اول 9 تمرین با استفاده از تخته تعادل و کیسه شنی
جلسه دوم 13 تمرین با استفاده از تخته تعادل و توپ پاندولی
جلسه سوم 15 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، پایه و مکعب‌های هدف
جلسه چهارم 13 تمرین با استفاده از تخته تعادل، توپ پاندولی، چوب‌دستی مدرج، پایه و مکعب‌های هدف
جلسه پنجم 9 تمرین با استفاده از تخته تعادل، صفحه برخورد و توپ مخصوص
 
یافته­ها
میانگین سنی و بهره هوشی آزمودنی‌های پژوهش به ترتیب 48/1 ±  70/9 سال و 63/7 ±  79/100 بود. همچنین میانگین سنی و بهره هوشی آزمودنی‌های گروه آزمایش به ترتیب 51/1 ±  55/9 سال و 98/7 ±  93/100 و گروه کنترل 75/1 ±  86/9 سال و 28/7 ±  66/100 بود. در جدول 1 نتایج حاصل از سه پرسشنامه DCDQ، PMOQ و SNAP-IV در هر دو گروه آزمایش و کنترل به تفکیک ارائه ‌شده است.
در نمودار 1 و 2 به ترتیب تغییرات نمرات متغیرهای بازتولید زمان، انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ دو گروه آزمایش و کنترل در طول زمان ارائه شده است.
همان طور که نمودار 1 نشان می­دهد، نمرات گروه آزمایش در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ، افزایش و نمرات بازتولید زمان، کاهش را نشان می‌دهد. در نمودار 2 نیز تغییرات نمرات گروه کنترل در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و بازتولید زمان ارائه شده است.
 

جدول 1: میانگین و انحراف معیار متغیرهای DCD-Q ، PMOQ-T و SNAP-IV در دو گروه آزمایش و کنترل
متغیر گروه میانگین انحراف معیار
DCD-Q آزمایش 36 34/8
کنترل 3/45 11/8
PMOQ-T آزمایش 50 34/8
کنترل 4/48 07/7
SNAP-IV آزمایش 32 52/8
کنترل 8/29 57/6

 




نمودار 2: نمرات گروه آزمایش در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
 





نمودار 3: نمرات گروه کنترل در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
 
به‌منظور بررسی تأثیر تمرین موردنظر بر مؤلفه‌های پژوهش، ابتدا توزیع داده‌ها با استفاده از آزمون آماری شاپیرو-ویلک بررسی شد. نتایج این آزمون نشان داد که توزیع داده‌ها در متغیرهای پژوهش به جز متغیر ادراک زمان در گروه آزمایش طبیعی هستند (05/0<p). برای بررسی تأثیر تمرین موردنظر بر مؤلفه‌های پژوهش پس از بررسی پیش‌فرض‌های موردنظر، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش در متغیر بازداری پاسخ بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون تفاوت معنی­داری وجود دارد.
 با این وجود در متغیر انعطاف‌پذیری شناختی این تفاوت معنادار نبود. به علاوه مقایسه میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرها در گروه کنترل، تفاوت معناداری را در هیچ‌کدام از متغیرها نشان نداد. نتایج در جدول 2 ارائه شده است.با توجه به طبیعی نبودن توزیع داده‌های متغیر ادراک زمان در گروه آزمایش، برای بررسی تأثیر تمرینات در طول زمان، نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون این متغیر با استفاده از آزمون آماری ویلکاکسون مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین دو مرحله تفاوت معنی‌داری وجود دارد(22/2-= Z، 02/0 =P).
 

جدول 2: نتایج مربوط به آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در متغیرهای انعطاف‌پذیری شناختی، بازداری پاسخ و ادراک زمان
        شاخص‌ها
گروه
متغیر منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات آماره F معنی‌داری مجذور اتا


آزمایش
  بازداری پاسخ زمان 45/530 1 45/530 20/7 *02/0 44/0
خطا 05/663 9 67/73 - - -
انعطاف‌پذیری شناختی زمان 45/2 1 45/2 48/0 51/0 05/0
خطا 05/46 9 12/5 - - -



کنترل
بازداری پاسخ زمان 89/38 1 89/38 67/2 12/0 17/0
خطا 60/189 13 58/14 - - -
ادراک زمان زمان 89/0 1 89/0 59/0 45/0 04/0
خطا 60/19 13 51/1 - - -
انعطاف‌پذیری شناختی زمان 14/5 1 14/5 39/1 26/0 10/0
خطا 85/47 13 68/3 - - -
* معنی‎دار در سطح 05/0>P
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی پاریاد بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. یافته‌ها نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی بر بازداری پاسخ و ادراک زمان تأثیر معناداری دارد، اما بر مؤلفه انعطاف‌پذیری شناختی تأثیر معناداری نداشت. بازداری پاسخ یکی از مهم ترین مؤلفه‌های کارکردهای اجرایی است که برای رفتارهای انطباقی و هدفمدار لازم است. بهبود در توانایی بازداری پاسخ  به دنبال پالایش فعالیت‌های مغزی مربوطه در قشر پیش­پیشانی و در شبکه‌هایی که شامل قشر پیش­پیشانی است، اتفاق می­افتد(36).
همچنین تعدادی از مطالعات تصویربرداری رزونانس مغناطیسی
عملکردی نشان داده‌اند که قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) یک منطقه مغزی حیاتی برای مهار پاسخ بوده و تحریک این ناحیه از مغز باعث بهبود بازداری پاسخ می شود(37). اطلاعات پژوهش این ایده را که انجام فعالیت­بدنی می­تواند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارد، تأیید می­کند. از آن جایی ‌که تمامی تکالیف تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد بر روی تخته تعادل انجام شده و تعادل درمانی با چندین منطقه کلیدی در مغز تکیه دارد، با تصحیح ارتباطات مسیرهای عصبی(یکپارچه‌سازی) بین این مراکز، احتمالاً باعث بهبود کارکردهای یادگیری و شناختی شده است.
به عبارتی این مهارت­ها، فرصت­های مناسبی را برای جذب فعالیت­های دروندادهای حسی مختلف از محیط فراهم آورده و بر بهبود عملکرد متقابل کورتکس مغز و مخچه تأثیر می­گذارند که این امر به بهبود مهارت­های شناختی منجر می­شود.
پژوهـش حاضر با پژوهـش‌های سلطـانی کوهـبنانی و همکـاران
 (18،19)، بیرامی و همکاران(37) و Chang و همکاران(36) همسو است.
 Chang و همکاران (36) پس از بررسی تأثیر یک مداخله هماهنگی بر عملکرد اجرایی(بازداری) در کودکان 6 تا 5/7 ساله عنوان کردند تمرینات هماهنگی می‌تواند به طور خاص برای تکالیف وابسته به قشر پیش‌پیشانی در وضعیت مغز نابالغ کودکان مهدکودک با افزایش تخصیص منابع توجه و افزایش کارایی پردازش عصبی-شناختی مفید باشد. در پژوهش بیرامی و همکاران(38) اثربخشی توانبخشی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقاء کارکردهای اجرایی کودکان ADHD بررسی شد.
نتایج حاکی از ایجاد تغییرات پایدار و معنادار در کارکردهای اجرایی بود. نتایج پژوهش با یافته­های قاسمیان مقدم(22) و Liu و همکاران(39) مغایرت دارد. قاسمیان مقدم(22) تأثیر برنامه ادراکی حرکتی پاریاد را بر حافظه کاری و بازداری پاسخ بر کودکان دارای اختلال یادگیری بررسی کردند. نتایج نشان داد تمرینات ادراکی حرکتی بر حافظه کاری تأثیر مثبت داشت، اما بر مؤلفه بازداری پاسخ تأثیری مشاهده نشد که احتمالاً تناقض این یافته­ها با نتایج پژوهش حاضر به خاطر تفاوت در نمونه آماری و یا شرایط محیطی موجود باشد. در پژوهش Liu و همکاران(39) تأثیر یک دوره تمرینات مبتنی بر حافظه کاری بر بازداری کودکان دارای ADHD بررسی شد. نتایج حاصل از الکتروانسفالوگرافی(EEG) هیچ مدرک قانع‌کننده‌ای مبنی بر بهبود بازداری را نشان نداد.
یک اثر مثبت فعالیت بدنی بر عملکرد شناختی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی تا حدودی با تغییرات فیزیولوژیکی در بدن مانند افزایش سطـوح عوامل نـورورتروفیکی ایجاد می‌شود که یادگیری را تسهیل و عملکرد شناختی را با بهبود شکل‌پذیری سیناپسی حفظ می‌کند که به‌عنوان یک عامل محافظت نورونی عمل می‌کند(40). یکی از مکانیسم‌های احتمالی که می‌توان در ارتباط با تأثیر تمرینات بدنی بر روی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی موردبررسی قرار داد، نقش ورزش و فعالیت جسمانی در شکل‌پذیری مغز است. فعالیت ورزشی ممکن است یک عامل محافظت کننده قوی در برابر تحلیل عصبی باشد. فعالیت ورزشی منجر به نورون­زایی و بهبود عملکرد در آزمون‌های رفتاری، یادگیری و حافظه و همچنین تغییر پلاستیسیته سیناپسی در شکنج دندانه‌دار از تشکیلات هیپوکامپ می‌شود. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تجربه و تحریکات محیطی مناسب می‌تواند ساختار فیزیکی و هم سازمان‌دهی عملکردی مغز را تغییر دهد. همچنین مشخص‌شده است که انجام تمرینات ادراکی -حرکتی نقش مهمی در انعطاف‌پذیری سیستم عصبی دارد(42،41) با این‌حال یافته‌های پژوهش حاضر در خصوص اثربخشی تمرین ادراکی حرکتی پاریاد بر مؤلفه انعطاف‌پذیری این کودکان با اغلب پژوهش‌های پیشین ناهمسوست(8،12،18،19،38،43). احتمالاً علت این تناقض به دلیل ماهیت برنامه تمرینی متفاوت، ابزار سنجش، سن آزمودنی­ها، شدت فعالیت و حتی ویژگی شخصی و موقعیت فرد در زمان انجام آزمون­های گرفته شده مربوط باشد؛ چرا که ویژگی‌های شخص و موقعیت ممکن است تعیین‌کننده فرایند انعطاف‌پذیری باشند(44).
تحقیقات نشان می‌دهند که زمان‌بندی گذشته‌نگر و آینده‌نگر به مکانیسم‌های مختلف شناختی بستگی دارد(14). بر اساس مدل نظری کارکرد ادراکی حرکتی، فعالیت حرکتی با توانایی شناختی و ادراک رابطه داشته و این فرایند چرخه­ای را تشکیل می‌دهد که بالا بردن هرکدام موجب افزایش سطح دیگری می‌شود. در تائید این نظریه می‌توان گفت که ادراک زمان مستلزم فعالیت ساعت درونی بوده و زمانی که تحرک و فعالیت کم شود، ادراک زمان نیز دچار اختلال می‌گردد. از آن­جایی که تمرینات حرکتی علاوه بر پویایی جسمی، منجر به پویایی ذهنی نیز می‌گردد، ممکن است با افزایش فعالیت ساعت درونی بر بهبود ادراک زمان مؤثر واقع شود(45).
از طرفی با استناد بر پژوهش شهابی فر در فرآیند بازتولید زمان، حافظه کوتاه‌مدت و حافظه کاری درگیر می‌شوند، زیرا طی این فرآیند، فاصله موردنظر باید برای فرد یادآوری شود(46). نتایج با یافته­های قاسمیان مقدم(22)، سلطانی کوهبنانی(18،19) و Purnamasari (20) همسو است. به‌طورکلی تمرینات مربوط به ادراک، حرکت و حس از طریق تسهیل شکل‌پذیری عصبی، ایجاد ساختـارهای جدید سینـاپسی و سازگاری عصبی، بهبود عملکرد پردازش اطلاعات، افزایش کـارایی انتقال‌دهنده‌های عصبی، بازیابی عملکرد رفتاری و تنظیم هیجان می‌تواند بهره‌وری فیزیولوژی عصبی، رشد و نمو مغز و رشد حرکتی را بهبود بخشیده و باعث افزایش عملکرد سیستم عصبی و عملکرد شناختی گردد(47).
علیرغم این که پژوهش حاضر، شواهد امیدوارکننده­ای را برای مربیان و کار درمانگران به همراه داشت، دارای محدودیت­هایی نیز بود. از آنجا که مطالعه حاضر تنها بر روی کودکان دبستانی 8-12 سال دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت، نتایج به دست آمده از پژوهش نمی­تواند به تمام افراد دارای اختلال و همه گروه­های سنی تعمیم داده شود. از دیگر محـدودیت­های پژوهش، نداشتن مرحله پیگیری بود؛ بنابراین پیشنهاد می­شود در پژوهش­های آتی از دوره­های پیگیری­ با فواصل کوتاه­مدت و بلندمدت استفاده شود تا میزان اثرگذاری نتایج به طور دقیق­تری بررسی شود.
همچنین اقدام مقایسه این روش با سایر روش‌های تمرین مانند برنامه اسپارک و ... و مقایسه با سایر گروه­های کودکان با نیازهای ویژه می­تواند نتایج جالبی در پی داشته باشد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی پاریاد می‌تواند بر بهبود کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ و ادراک زمان) کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی مؤثر باشد؛ بنابراین با استناد به نتایج تحقیق حاضر به والدین درمانگران ورزشی مربیـان ورزش پیشنـهاد می‌شود از این رویکـرد نوین در بهبود برخی کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کنند.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام می دارند که در این مطالعه، هیچگونه تضاد منافع و منابعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
بدین‌وسیله پژوهشگران مراتب تقدیر و تشکر خود را از کلیه دانش آموزان و والدین شرکت‌کننده در پژوهش اعلام می‌دارند.
دین‌وسیله پژوهشگران مراتب تقدیر و تشکر خود را از کلیه دانش آموزان و والدین شرکت‌کننده در پژوهش اعلام می‌دارند.
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1401/9/29 | پذیرش: 1401/12/14 | انتشار: 1402/6/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb