دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1404 )                   جلد 24 شماره 2 صفحات 58-45 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.TON.REC.1403-17


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Omidpour A, Shakerinia I, Akbari B. Comparing the Effectiveness of Emotion-Focused Therapy and Transdiagnostic Therapy on the Agreeableness of Women with Emotional Divorce. TB 2025; 24 (2) :45-58
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3753-fa.html
امیدپور آرزو، شاکری نیا ایرج، اکبری بهمن. اثربخشی درمان هیجان‌مدار و فراتشخیصی بر توافق‌پذیری زنان با طلاق عاطفی. طلوع بهداشت. 1404; 24 (2) :45-58

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3753-fa.html


گروه روان‌شناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران ، dr.shakerinia@gmail.com
متن کامل [PDF 628 kb]   (152 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (354 مشاهده)
متن کامل:   (217 مشاهده)
اثربخشی درمان هیجان­مدار و فراتشخیصی بر توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی
نویسندگان: آرزو امیدپور1، ایرج شاکری­نیا2، بهمن اکبری3
1.دانشجوی دکتری روان­شناسی عمومی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
2. نویسنده مسئول: دانشیار گروه روان‌شناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
تلفن: 09111382679   irajeshakerinia@guilan.ac.ir Email:
3.استاد گروه روان‌شناسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
چکیده
مقدمه: طلاق عاطفی نوعی از جدایی است که در آن زن و شوهر اگر چه با هم در زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما هیچ مهر و محبت و عاطفه‌ای بین آن‌ها حاکم نیست. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان­مدار و درمان فراتشخیصی بر توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش نیمه­آزمایشی و طرح پژوهشی پیش­آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تعداد 110 نفر از زنان با طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان‌شناختی رشت در سال 1402 بود که از بین آن­ها نمونه­ای به تعداد 45 نفر به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب و به ­صورت تصادفی در سه گروه قرار داده شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­‌های طلاق عاطفی گاتمن و توافق‌پذیری کاستا و مک‌کری استفاده شد. پروتکل درمان هیجان‌مدار گرینبرگ و جانسون برای یکی از گروه­ها و پروتکل درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران نیز برای گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان‌های هیجان­مدار (001/0P˂ و 899/0Eta=) و فراتشخیصی (001/0P˂ و 906/0Eta=) بر توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی اثربخش بود. از سوی دیگر درمان فراتشخیصی نسبت به درمان هیجان­مدار اثر بیشتری بر توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی داشت (001/0P˂). ماندگاری این نتایج تا مرحله پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­های مذکور می­توان نتیجه­گیری کرد که استفاده از محتوا و دستورالعمل­های درمان هیجان­مدار و فراتشخیصی در افزایش توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی مفید است.
واژه­های کلیدی: درمان هیجان‌مدار، درمان فراتشخیصی، توافق­پذیری، طلاق عاطفی، زنان
این مقاله برگرفته از رساله دوره دکتری روان­شناسی عمومی می‌باشد.

مقدمه
طلاق عاطفی نوعی از طلاق است که هیچ­جا به ثبت نمی­رسد و مربوط به خانواده­هایی است که به دلایلی مانند نگرش­های منفی، باورهای نادرست، ذهن بیمار، استرس و نگرانی، ناتوانی در تأمین نیازهای زندگی تصمیم می­گیرند به اجبار زیر یک سقف زندگی کنند(1). طلاق عاطفی را نخستین مرحله فرایند طلاق می­دانند و این امر رابطه زناشویی رو به زوال را نشان     می­دهد که در آن احساس تلخ بیگانگی با یگانگی و صمیمیت جایگزین شده است. شاید زن و شوهر تا پایان عمر مانند یک گروه اجتماعی در کنار هم بمانند اما جاذبه اعتماد دو طرف در دره عمیق فاصله سقوط کرده است(2).
 از جمله عواملی که در پدیده طلاق عاطفی نقش دارد می­توان به توافق­پذیری اشاره کرد. توافق­ یک ویژگی شخصیتی در خصوصیت‌هایِ رفتاریِ فردی است که به‌عنوان خون­گرم، قابل اعتماد، همدل، مهربان، دلسوز، نوع­دوست، متواضع و با ملاحظه شناخته شده است(3). افرادی که از نظر توافق­ پذیری بالا هستند، به‌ طور طبیعی همدلی را تجربه می­کنند و تمایل دارند که از خدمت به دیگران و مراقبت از آن­ها لذت فوق­العاده­ای ببرند. افراد توافق­پذیر اعتماد و بخشش دارند و ترجیح می­دهند همکاری کنند تا این­که با دیگران رقابت کنند. افراد موافق در هر شرایطی به‌ دنبال نقاط مثبت هستند و جنبه خوب همه ‌چیز را می‌بینند. این افراد به احساسات منفی شخصیت خودشان اهمیت می‌دهند و به آن­ها رسیدگی می‌کنند؛ هم‌چنین از درگیری و دعوا اجتناب می‌کنند(4). اکبرزاده و زهراکار(5) در پژوهشی نتیجه گرفتند بین مؤلفه­های توافق­پذیری با سازگاری زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
  یکی از مداخلات روان ‌شناختی که به ­نظر می‌رسد در درمان ریشه‌ای طلاق عاطفی و عوامل مرتبط با آن مؤثر باشد، درمان هیجان­مدار است. این درمان رویکردی یکپارچه از تلفیق سه دیدگاه سیستماتیک، تجربه­گرایی و نظریه دلبستگی بزرگسالان است که هیجانـات را به­ عنوان عوامل درون ­فـردی و روابط هیجانـی را به­عنوان عاملی بین­ فردی در سازماندهی الگوهای ارتباطی زوجیـن، محـور درمـان و تلاش­های درمـانی قرار          می­دهد(6). از نظر این رویکرد، هر یک از زوجین با انتظارات و تجاربی از گذشته خود وارد رابطه کنونی می­شوند که نقش مهمی در چگونگی پاسخ ­دهی آن­ها به همسر خود دارد. از      این رو آشکارسازی هیجانات و نیازهای دلبستگی و نیز پاسخگویی شریک صمیمی به این نیازها برای ایجاد پیوند هیجانی فرایند تغییر در زوج درمانی هیجان­ مدار ضروری است(7). گیرارد و وولی(8) اثربخشی زوج درمانی هیجان­ مدار را در یک مطالعه موردی بررسی کردند که نتایج کاهش تفاوت در میل جنسی زوجین را نشان داد. هم‌چنین حیدریی و اقبال(9) در پژوهشی نشان داد که بین دشواری در تنظیم هیجان و رضایـت زناشویی زوجیـن و بین سبک اجتنـابی در رضایت زناشویی زوجین رابطه منفی معنادار وجود دارد.
  یکی دیگر از مداخلات روان ‌شناختی که می­تواند در درمان طلاق عاطفی مؤثر باشد، درمان فراتشخیصی است. در درمان فراتشخیصی اصول و پروتکل­های درمانی یکسانی برای    اختلال­های هیجانی مختلف به­کار می­رود. با این‌که این درمان ریشه در درمان شناختی-رفتاری دارد ولی بر هیجان­ها و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان تأکید می­کند. تجربه هیجانی و پاسخ به هیجان­ها پایه اصلی در رویکرد فراتشخیصی است(10). از لحاظ نظری، درمان­های فراتشخیصی باید درمانگر را قادر سازند تا فرآیندهای تداوم ­بخش مشترک بین اختلالات موجود را مفهوم­سازی نماید، راهبردهای درمانی مبتنی بر شواهد را در قالب یک پروتکل ارائه نماید، کارآمدی و کارایی درمان را افزایش دهد، نیاز به راهنماهای درمانی چندگانه را کاهش دهد و اجرای راحت آن‌را تسهیل نماید(11). درمان فراتشخیصی یک پروتکل یکپارچه محسوب می­شود که با استفاده از   توانش­های تنظیم هیجان، برای دامنه گسترده­ای از اختلال­های هیجانی قابلیت کاربرد دارد(12). پورحجازی و همکاران(13) در پژوهشی نشان دادند در اثر آموزش درمان فراتشخیصی، میانگین نمره پس آزمون طلاق عاطفی و دلزدگی زناشویی گروه آزمایش نسبت به پیش­آزمون کاهش معناداری داشت.
  با توجه به مطالب گفتـه شده می­توان گفت در درمان فراتشخیصی اصول و پروتکل­های درمانی یکسانی برای   اختلال­های هیجانی مختلف به­کار می­رود. با این‌که این درمان ریشه در درمان شناختی-رفتاری دارد ولی بر هیجان­ها و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان تأکید می­کند. تجربه هیجانی و پاسخ به هیجان­ها پایه اصلی در رویکرد فراتشخیصی است(14). از سوی دیگر در درمان هیجان­مدار از رویکردی یکپارچه که تلفیقی از سه دیدگاه سیستماتیک، تجربه­گرایی و نظریه دلبستگی بزرگسالان است استفاده می­شود. در این درمان هیجانات به­ عنوان عوامل درون­فردی و روابط هیجانی به­ عنوان عاملی بین­ فردی در سازماندهی الگوهای ارتباطی زوجین، محور درمان و تلاش­های درمانی قرار می­گیرد(15). بنابراین یکی از چالش­های موجود، عدم وجود پژوهش­هایی است که دو روش درمانی هیجان ­مدار و فراتشخیصی را مورد مقایسه قرار داده باشد، است. همچنین نتایج مطالعات پیشین حکایت از شیوع طلاق عاطفی در جامعه دارد. به­طور نمونه حبیب­اله­زاده و همکاران(16) در پژوهشی گزارش کردند که میزان شیوع طلاق عاطفی در بین همسران ایرانی 9/40 درصد است که بیانگر شیوع بالای طلاق عاطفی می­باشد.
 انجام این پژوهش نیز از آن جهت ضرورت پیدا می­کند که تعداد کثیری از افراد جامعه را زنان با طلاق عاطفی تشکیل   می­دهند. از طرفی پژوهش­های قابل توجهی در این خصوص انجام نشده است. بنابراین انجام این پژوهش می­تواند نتایج بنیادی و کاربردی زیادی داشته باشد. بدین صورت که با مطالعه و بررسی منابع مرتبط با مبانی نظری، مباحث جدیدی در این زمینه ارائه می­شود. ضمن این که یافته­های حاصل از این تحقیق به‌ طور کاربردی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در همین خصوص سازمان­ها و افراد حقیقی مختلفی از یافته­های این تحقیق بهره­مند خواهند شد که از آن جمله می­توان به سازمان­ بهزیستی، کلینیک­های مشاوره خانواده، روان‌شناسان، مشاوران و مددکاران، محققان و کلیه افرادی که علاقه­مند ­به کسب اطلاعات پیرامون موضوع رساله حاضر باشند، اشاره کرد. بر همین اساس انجام پژوهش حاضر تلاشی برای پوشش خلاء یاد شده بوده و با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان­مدار و درمان فراتشخیصی بر توافق ­پذیری زنان با طلاق عاطفی انجام شد.
روش­ بررسی
روش این پژوهش از نوع نیمه ­آزمایشی و طرح پژوهشی       پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تعداد 110 از زنان با طلاق عاطفی بودند که در نیمه دوم سال 1402 به کلینیک­های روان‌ شناختی بهار، طرحواره نو و ندای مهرگان شهر رشت مراجعه داشتند. در همین رابطه تعداد 45 نفر از زنان یاد شده به‌ صورت نمونه­گیری هدفمند انتخاب و به‌ صورت تصادفی به سه گروه (15 نفر در گروه آزمایشی درمان هیجان ‌مدار، 15 نفر در گروه آزمایشی درمان فراتشخیصی و 15 نفر در گروه کنترل) جایدهی شدند. حجم قابل قبول برای پژوهش­های آزمایشی و نیمه­آزمایشی برای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته می­شود(17). برای انتخاب نمونه پژوهشی ابتدا تمامی 110 نفر زنان جامعه آماری پرسشنامه طلاق عاطفی را تکمیل کردند. بعد از تجزیه و تحلیل نتایج پاسخ‌ها مشخص شد که تعداد 61 نفر از آنان شرایط اولیه لازم جهت ورود به مطالعه را دارند. معیارهای ورود به پژوهش شامل داشتن تمایل به شرکت در پژوهش و تأیید فرم رضایت آگاهانه، کسب نمره بیشتر از 12 در پرسشنامه طلاق عاطفی، کسب نمره کمتر از 36 در پرسشنامه توافق­پذیری، حداقل تحصیلات دیپلم، دامنه سنی بین 25 تا 35 سال، مدت ازدواج 10 سال و کمتر، حداکثر تعداد فرزندان 2 نفر و معیارهای خروج از پژوهش نیز شامل؛ غیبت در بیش از 2 جلسه در جلسات درمانی، شرکت کردن همزمان در هر نوع مداخله آموزشی دیگر، بی­پاسخ گذاشتن حداقل 5 درصد از سؤالات پرسشنامه­ها و تحت نظر روانپزشک و مصرف دارو بود. در راستای رعایت اصول اخلاقی پژوهش به ‌منظور حفظ حقوق شرکت‌کنندگان، علاوه بر اخذ فرم رضایت آگاهانه، توضیحات لازم در زمینه اهداف پژوهش و روال آن به همه شرکت‌کنندگان ارائه شد. حق شرکت یا عدم شرکت در پژوهش و نبودن اجبار برای همه شرکت‌کنندگان تصریح شد. هم‌چنین به همه آن‌ها اطمینان داده شد که اطلاعات فردی آن‌ها طبق اصل رازداری پژوهش محرمانه می‌ماند و داده‌هایی که انتشار می‌یابد بدون درج شناسه خصوصی بوده و به‌ صورت گروهی تحلیل می‌شوند و پس از سه ماه از انتشار مقاله تمامی داده‌ها از بین خواهد رفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آمار استنباطی تحلیل واریانس با طرح اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و از نرم­افزار SPSS ویراست 26 استفاده شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از:
پرسشنامه طلاق عاطفی: برای سنجش طلاق عاطفی از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و گاتمن(18) استفاده شد. این ابزار دارای 24 سؤال بوده و به‌صورت بله (1) و خیر (صفر) نمره­گذاری می­شود. حداقل و حداکثر نمره آن به‌ترتیب صفر و 24 و نقطه برش آن نیز 12 می­باشد. گاتمن و گاتمن(18) روایی این ابزار را با استفاده از روش تحلیل عاملی 72/0 به­دست آورده و پایایی آن ‌را با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ 70/0 محاسبه کردند. رمضانی‌فر و همکاران(2) نیز در پژوهشی ضمن تأیید روایی محتوایی ابزار مذکور با استفاده از نظرات متخصصان روان‌شناسی، پایایی آن‌را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه کرده­اند. در پژوهش حاضر نیز روایی این ابزار از سوی استادان راهنما و مشاور مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 73/0 محاسبه شد.
پرسشنامه توافق­پذیری: برای سنجش توافق­پذیری از پرسشنامه شخصیتـی نئو استفـاده شد. این پرسشنامه توسط کاستـا و        مک­کری(19) ساخته شده و دارای 60 سـؤال است که در    طیف 5 درجه­ای لیکرت شامل کاملاً مخالف (1)، مخالف (2)، بی‌تفـاوت(3)، موافــق(4) و کاملاً موافــق(5) نمـره­گذاری        می­شـود. در ایـن پژوهـش یکـی از خـرده مقیـاس­ها یعنـی         توافق­پذیری (سؤالات؛ 4، 9، 14، 19، 24، 29، 34، 39، 44، 49، 54 و 59) استفاده شد. حداقل و حداکثر نمره آن به ‌ترتیب 12 و 60 و نقطه برش آن نیز 36 می‌باشد. کاستا و مک­کری(21) روایی این ابزار را با استفاده از روش تحلیل عاملی 86/0 به­دست آورده و پایایی آن ‌را با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ 68/0 محاسبه کردند. رستمی و همکاران(20) نیز در پژوهشی نیز ضمن تأیید روایی محتوایی ابزار مذکور با استفاده از نظرات متخصصان روان ‌شناسی، پایایی آن‌ را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 73/0 محاسبه کرده‌اند. در پژوهش حاضر نیز روایی این ابزار از سوی استادان راهنما و مشاور مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه شد.
 پروتکل درمان هیجان ­مدار: برای مداخله درمانی هیجا­ن ­مدار از پروتکلـی که توسـط گرینبـرگ و جانسـون(21) ساختـه شده استفاده شد. این برنامه درمـانی در 8 جلسه 60 دقیقـه­ای اجرا     می­شود. زمان اجرای این پروتکل از 18 فروردین 1402 لغایت 31 اردیبهشت 1402 از ساعت 10 الی 11 در محل کلینیک روان‌شناختی طرحواره نو بود. دوره پیگیری بعد از گذشت 3 ماه در تاریخ 1 شهریور 1402 ساعت 10 الی 11 در همان کلینیک انجام شـد. پروتکـل مذکـور توسـط یکی از متخصصـان روان‌شناسی (دکتر سمیه جاهدی) اجرا شد. روایی محتوایی پروتکل درمان هیجان‌مدار از سوی تعداد 5 نفر از متخصصان روان ‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت مورد تأیید قرار گرفت. خلاصه محتوای جلسات درمانی مذکور به شرح جدول 1 می­باشد.
پروتکل درمان فراتشخیصی: برای مداخله درمانی فراتشخیصی از پروتکلی که توسط بارلو و همکاران(22) ساخته شده استفاده شد. این برنامه درمانی در 12 جلسه 60 دقیقه­ای اجرا می­شود. زمان اجرای این پروتکل از 18 فروردین 1402 لغایت 31 اردیبهشت 1402 از ساعت 10 الی 11 در محل کلینیک روان‌شناختی طرحواره نو بود. دوره پیگیری بعد از گذشت 3 ماه در تاریخ 1 شهریور 1402 ساعت 10 الی 11 در همان کلینیک انجام شد. پروتکل مذکور توسط دانشجوی نویسنده رساله پیش‌رو (آرزو امیدپور) اجرا شد. روایی محتوایی پروتکل درمان فراتشخیصی از سوی تعداد 5 نفر از متخصصان روان‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت مورد تأیید قرار گرفت. خلاصه محتوای جلسات درمانی مذکور به شرح جدول 2      می­باشد.
 

جدول 1: خلاصه محتوای جلسات درمان هیجان­مدار گرینبرگ و جانسون(21)
جلسات محتوای جلسات
اول ﺑﺮﻗﺮاری راﺑﻄﻪ درﻣﺎﻧﻰ ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﺎن (راﺑﻄﻪ ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ ﻫﻤﺪﻟﻰ و ﺑﺎزﺧﻮرد اﺣﺴﺎﺳﺎت)
دوم ﺷﺮوع آﮔﺎﻫﻰ ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ و ﺗﻮزﻳﻊ ﺑﺮﮔﻪ­ﻫﺎی ﺛﺒﺖ ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ اﻓﻜﺎر ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ
سوم بیان پیامدهای عمل خشونت­آمیز و قلدری و موانع و محدودیت­های پشیمانی و بخشش خود
چهارم بیان و آشکار کردن جنبه­های متضاد شناسایی شده در تکالیف خانگی
پنجم ادامه تکنیک مبتنی بر ذهن آگاهی و هوشیاری
ششم اجازه به مراجعان جهت ابراز ندامت و پشیمانی خود از عمل قلدری و تعیین رفتارهای جبرانی
هفتم جایگزین کردن احساسات بخشش خود با احساسات منفی باقی­مانده
هشتم شناسایی موارد پیشرفت و نحوه حفظ این عایدات و مراسم پایانی
جدول 2: خلاصه محتوای جلسات درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران(22)
جلسات محتوای جلسات
اول افزایش انگیزه با مصاحبه انگیزشی برای مشارکت و درگیری آزمودنی­ها در طول درمان و ارائه منطق درمان
دوم ارائه آموزش روانی در خصوص بازشناسی هیجان­ها و ردپای تجارب هیجانی
سوم و چهارم آموزش آگاهی هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی (هیجان­ها و واکنش به هیجان­ها)
پنجم ارزیابی و ارزیابی مجدد شناختی
ششم اجتناب از هیجان
هفتم رفتارهای ناشی از هیجان
هشتم آگاهی و تحمل احساس­های جسمانی
نهم، دهم و یازدهم رویارویی­های احساسی و هیجان مبتنی بر موقعیت
دوازدهم پیشگیری از عود
 
یافته ها
در پژوهش حاضر تعداد 45 نفر از زنان با تجربه طلاق عاطفی (15 نفر گروه درمان هیجان‌مدار، 15 نفر گروه درمان فراتشخیصی و 15 نفر گروه کنترل) شرکت داشتند. میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در گروه درمان هیجان‌ مدار 58/2±87/29، گروه درمان فراتشخیصی 47/1±75/30 و در گروه کنترل 33/2±14/30 سال بود. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین سن، تحصیلات، مدت ازدواج و تعداد فرزندان آزمودنی­های گروه‌های آزمایش و کنترل وجود نداشت.
 از سوی دیگر نتایج یافته‌های توصیفی نشان داد میانگین (و انحراف معیار) متغیر توافق‌پذیری در گروه آزمایشی هیجان‌مدار، پیش­آزمون 00/32 (و 81/1)، پس­آزمون 73/38 (و 94/1) و پیگیری 06/37 (و 79/1)؛ در گروه فراتشخیصی، پیش­آزمون 46/31 (و 35/1)، پس­آزمون 06/40 (و 90/1) و پیگیری 66/32 (و 67/1) و در گروه کنترل پیش­آزمون 06/37 (و 79/1)،    پس­آزمون 40/39 (84/1) و پیگیری 73/31 (70/1) می­باشد. به‌عبـارت ‌دیگـر گـروه‌هـای آزمایـشی پـس از دریـافـت درمـان
هیـجـان‌ مدار و درمـان فراتشخیصـی از تـوافـق‌پـذیـری بالاتـری
 برخوردار شدند.
  قبل از استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر جهت رعایت فرض‌های آن از آزمون‌های شاپیرو-ویلک،       ام­باکس و لوین استفاده شد. فرض صفر برای نرمال بودن توزیع نمره متغیر توافق­پذیری تأیید شد. به ‌عبارت ‌دیگر سطح عدم معنا‌داری شاخص شاپیرو-ویلک بیانگر نرمال بودن توزیع نمره در مراحل پیش­آزمون و پس­آزمون برای متغیر توافق­پذیری (101/0=P) بود.
بر اساس آزمون باکس که برای هیچ‌یک از متغیرها معنادار نبوده است، شرط همگنی ماتریس‌های واریانس/ کوواریانس برای متغیـر توافـق­ پذیـری (889/0=P، 210/0=F، 683/0=BOX) به ‌درستی رعایت شد. بر اساس آزمون لوین و عدم معناداری آن برای همه متغیرها، شرط برابری واریانس‌های بین گروهی رعایت شد. نتایج آزمون لامبدای ویلکز نیز نشان داد که اثر گروه بر ترکیب متغیر توافق­پذیری (001/0>P، 335/48=F، 205/0=لامبدای ویلکز) معنادار بود.
مجذور اتا (که در واقع مجذور ضریب همبستگی بین متغیرهای وابسته و عضویت گروهی) نشان داد که تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر وابسته در مجموع معنادار بود و میزان این تفاوت برای متغیر توافق ­پذیری 795/0 بود. بنابراین آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر قابل اجرا بود.
نتایج جدول 3 نشان داد در گروه آزمایشی هیجان‌مدار، اثر زمان (001/0P˂ و 699/0Eta=) و اثر متقابل گروه × زمان (001/0P˂ و 899/0Eta=) معنادار بود. بنابراین می توان گفت درمان   هیجان­مدار بر توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی اثربخش است. از سوی دیگر در گروه آزمایشی فراتشخیصی، اثر       زمان (001/0P˂ و 510/0Eta=) و اثر متقابل گروه × زمان (001/0P˂ و 906/0Eta=) معنادار بود.
بنابراین می توان گفت درمان فراتشخیصی بر توافق­ پذیری زنان با طلاق عاطفی اثربخش است. جهت مقایسه تأثیر هر یک از درمان‌ها از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد.
در جدول 4 نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار درمان‌های هیحان‌مدار و فراتشخیصی با گروه کنترل برای متغیر توافق‌پذیری است (001/0>P). میانگین‌‌های مراحل پیش‌آزمون با پس‌آزمون و پیش‌آزمون با پیگیری در جدول 4 و نمودار 1 نشان دهنده تأثیر درمان‌های هیحان ‌مدار و فراتشخیصی برای متغیر توافق‌ پذیری و نیز ماندگاری این تأثیر در مرحله پیگیری است. از سوی دیگر نتایج نشان می‌دهد که بین اثربخشی درمان‌های هیحان ‌مدار و فراتشخیصی بر متغیر توافق ‌پذیری تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>P). در همین رابطه از آنجایی که میانگین درمان فراتشخیصی (956/4) بیشتر از میانگین درمان هیجان‌ مدار (244/4) می‌باشد، بنابرایـن می تـوان گفـت تأثیـر درمـان فراتشخیصی بر متغیر توافق‌پذیری بیشتر از درمان هیجان ‌مدار است.
 

جدول 3: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر در زنان با طلاق عاطفی (تعداد در هر گروه= 15 نفر)
گروه آزمایشی منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معناداری ضریب اتا












هیجان‌مدار
زمان 533/64 1 533/64 827/62 001/0 699/0
تعامل زمان * گروه ها 510/247 1 510/247 965/240 001/0 899/0
خطا 733/27 27 027/1











فراتشخیصی
زمان 009/46 1 009/46 068/28 001/0 510/0
تعامل زمان * گروه ها 845/427 1 845/427 011/261 001/0 906/0
خطا 258/44 27 639/1



جدول 4: نتایج آزمون بنفرونی جهت مقایسه زوجی میانگین­های توافق‌پذیری در اثر گروه­ها و زمان‌ها
متغیر تفاوت گروه‌ها تفاوت میانگین خطای معیار سطح معناداری

توافق‌پذیری






درمان هیجان‌مدار
درمان فراتشخیصی 711/0- 594/0 001/0
کنترل 244/4 597/0 001/0
درمان فراتشخیصی کنترل 956/4 594/0 001/0
متغیر تفاوت زمان‌ها تفاوت میانگین خطای معیار سطح معناداری

توافق‌پذیری






پیش‌آزمون
پس‌آزمون 444/5- 196/0 001/0
پیگیری 689/4- 199/0 001/0
پس‌آزمون پیگیری 756/0 071/0 001/0



نمودار 1. میانگین­های پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری در گروه­های آزمایش و کنترل
بحث و نتیجه گیری
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان­ مدار و درمان فراتشخیصی بر توافق­ پذیری زنان با طلاق عاطفی بود. نتایج نشان داد درمان هیجان­مدار بر توافق­ پذیری زنان با طلاق عاطفی اثربخش است. این یافته با نتایج پژوهش­های اکبرزاده و زهراکار(5)، گیرارد و وولی(8) و حیدریی و اقبال(9) همخوانی دارد. در تبیین این یافته می­توان گفت زوجینی که توافق­ پذیری بالایی دارند، از توجیهات جایگزین استفاده می­کنند، چارچوب فکری خود را به صورت مثبتی بازسازی می­کنند و موقعیت­های چالش­انگیز یا رویدادهای استرس­زا را می­پذیرند و نسبت به افرادی که توافق­پذیری نیستند، سازگاری روانی بیشتری دارند(3). ویژگی و نیمرخ شخصت افراد توافق­ پذیر بهگونه­ای است که واقعیت را می­پذیرند، باور عمیق دارند که زندگی با معنی است و توانایی بهبود و سازگاری معنادار با تغییرات زندگی را دارند می­توانند در راه خود شکوفایی، مسیر خود را ادامه بدهند و این خصایص می­تواند به سلامت روانی آن­ها کمک کند(6). از سوی دیگر از آن‌جایی که در برنامه­های درمانی هیجان­مدار ﺑﺤﺚ­هایی راﺟﻊ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ، ﺧﺸﻢ و ﻗﻠﺪری، اﻓﺴﺮدﮔﻰ، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ، کنترل رفتارهای پرخاشگرانه، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴأله، اقرار به اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت ﺧﻮد، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ        اﻓﻜﺎر ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ و ... صحبت می­شود بدیهی است زنانی که در معرض چنین درمانی قرار می­گیرند، میزان       توافق­پذیری آنان افزایش می‌یابد(8). بنابراین انتظار می­رود این زنان در همدلی از همسر، درک وی، دلسوزی برای او و اعتماد به برنامه­هایش از نمره بالاتری برخوردار باشند، در حالی‌که چنانچه این ویژگی­ها در فرد کاهش یابد، وی خودخواه، مرموز، متکبر، بی­رحم و خودرأی می­شود. در این حالت چنین فردی نمی­تواند در یک رابطه زوجی از گذشت لازم برخوردار باشد و برای رسیـدن به اهدافـش ممکن است از روش­های مخـرب هیجانی استفاده کند.  
 در بخش دیگـری نتایج نشان داد درمان فراتشخیصـی بر        توافق­ پذیری زنان با طلاق عاطفی اثربخش است. این یافته با نتایج پژوهش‌های لیو و همکاران(10)، نیوبای و همکاران(11) و پورحجازی و همکاران(13) همخوانی دارد. در تبیین این یافته می­توان گفت با توجه به منطق پدیدایی درمان فراتشخیصی یکپارچه‌نگر، بهبودی و تغییرات معنادار بالینی همزمان در بهبود مؤلفه‌های روان ‌شناختی، هیجانی و ارتباطی می‌تواند به‌ واسطه آماج قرار گرفتن عوامل مشترکی همچون تنظیم هیجانی، افکار تکرار شونده و عاطفه منفی باشد که در مدل‌های پروتکل روی آن‌ها تأکید می‌شود(11). به عبارتی بهبود در نظم‌جویی شناختی هیجان احتمالاً به‌طور غیرمستقیم به واسطه تغییرات حاصل شده در این عوامل مشترک باشد(13) و این امر با توجه به تجمیع مهارت‌ها و تکنیک‌های اثربخش بر این عوامل مشترک یا فراتشخیصی برای مورد هدف قرار دادن علایم کلیدی          تمام اختـلال‌های طیـف هیجـانی، تعـاملی و ارتباطـی انجام می‌پذیرد(12).
در تبیینی دیگر می‌توان به وجود برخی تکنیک‌ها و مهارت‌ها در تعدادی از جلسات درمانی پروتکل اشاره کرد. چنانکه در طی جلسات این درمان، تلاش می‌شود تا مراجعان الگوهای اجتناب از هیجان و رفتارهای تعاملی را آموخته و با راهبردهای     مختلف اجتناب از هیجان و تأثیر آن بر تجارب هیجانی و آگاهی یافتن از اثرات متناقض اجتناب از هیجان آشنا شوند(11). بر این اساس، درمان فراتشخیصی با تأکید ویژه بر نقش هیجان‌ها و شیوه پردازش آن‌ها سبب مدیریت و پردازش بهتر هیجان‌ها شده و از این طریق می‌تواند منجر به افزایش توافق­پذیری زنان با طلاق عاطفی شود.
یافته دیگری که از این پژوهش حاصل شد بدین‌گونه بود       که بین اثربخشی درمان هیجان ­مدار و درمان فراتشخیصی بر توافق ­پذیری زنان با طلاق عاطفی تفاوت وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهش‌های رابینسون و همکاران(6) وکبریت‌ چی و همکاران(7) همخوانی دارد. در تبیین این یافته می­توان گفت درمان هیجان‌مدار با تمرکز بر رابطه عاطفی زوجین به رفع مشکل آن‌ها می‌پردازد، زوجینی که در زمینه توافق‌ پذیری مشکل دارند تمایل دارند که بیشتر ارتباطات منفی و آسیب‌پذیر مانند انتقاد، تحقیر، سرزنش کردن و عصبانیت را نشان دهند و زمانی که همسرشان سعی دارد مشکلی را حل کند، پایین‌ترین سطح توافق‌پذیری و همدلی را ابراز می‌کنند. این نوع از روابط منفی، استفاده از مهارت حل مسئله مثبت مانند تشویق و بحث باز را کاهش می‌دهد. بنابراین درمان هیجان‌ مدار با شناسایی هیجان‌های ابراز نشده و سرکوب شده و شناسایی نیازهای هیجانی و عاطفی زوجین، باعث بهبود تعاملات و بالطبع آن افزایش میزان ابراز محبت در آنان می‌شود(7). درمان هیجان‌ مدار با تکیه بر آزادسازی صحیح و مناسب هیجان‌ها، تثبیت سبک دلبستگی زوجین و کاهش مشکلات عاطفی هیجانی و اضطرابی زوجین باعث افزایش سلامت جسمانی آن‌ها می‌شود. در درمان هیجان ‌مدار، افراد یاد می‌گیرند که احساسات و هیجانات همسر خود را درک کنند، با او از احساسات و هیجانات مثبت و منفی خودشان صحبت کنند و شنونده خوبی برای همسر خود باشند. اصلاح این موارد به ظاهر ساده، قدم بسیار مهمی در درک متقابل زوجین از یکدیگر و بهبود ارتباط و توافق‌ پذیری بین آن‌ها می‌شود. از سوی دیگر از آنجایی که در محتوای پروتکل فراتشخیصی از تکنیک ‌هایی ذهن آگاهی استفاده می‌شود که باعث می‌شود افراد قادر باشند در هر لحظه از احساسات و افکار خود آگاهی داشته باشند و با داشتن تمرکز بر خصلت توافق ‌پذیری بتوانند در جهت بهبود ویژگی‌های مذکور اقدام نمایند. یعنی این درمان با استفاده از تمرین‌های مواجهه شخص را از احساس‌های جسمانی خود آگـاه کرده و با بالا بردن افزایش تحمـل و استفاده از منطق رویارویی‌های هیجانی موجب تغییر رفتار در آنان می‌شود(16). در حالی‌که در درمان هیجان‌ مدار صرفاً به شناسایی و تعدیل هیجان‌ها پرداخته ولی برای تغییر رفتار به مثابه درمان فراتشخیصی تکنیک‌های شناختی-رفتاری ارائه نمی‌دهـد. بر همین اسـاس تأثیـر درمـان فـراتشـخیـصی نسبـت به
درمان هیجان‌مدار در افزایـش توافق‌پذیری زنان با طلاق عـاطفی
 بیشتر بوده و از نظر آماری معنادار است.  
 بر اساس یافته­های مذکور می­توان نتیجه­گیری کرد که استفاده از محتوا و دستورالعمل­های درمان هیجان ­مدار و فراتشخیصی در افزایش توافق­ پذیری و تعادل عاطفی زنان با طلاق عاطفی مفید است.
این مطالعه با محدودیت­هایی روبرو بود که می­توان به موارد زیر اشاره کرد: هر چند در این پژوهش، با انتصاب تصادفی آزمودنی‌ها به گروه­های آزمایشی و کنترل تلاش شد متغیرهای مزاحم و سوگیری احتمالی کاهش یابد، اما برخی از ویژگی‌های روان‌شناختی نظیر مهارت‌های حل مسأله، تنظیم هیجان، تاب‌آوری و کمال‌گرایی کنترل نشد. هم‌چنین درمانگر یکی از مداخلات و پژوهشگر یکی بود که این امر ممکن است نتایج مربوط به پژوهش را تحت تأثیر قرار داده باشد. از سوی دیگر برای انتخاب نمونه­های پژوهشی از روش نمونه­گیری هدفمند استفاده شد.
 برای رفع محدودیت‌های یاد شده پیشنهاد می‌شود اثر متغیرهای مداخله­گر نظیر مهارت‌های حل مسأله، تنظیم هیجان، تاب‌آوری و کمال‌گرایی مورد مطالعه و کنترل قرار گیرد. در پژوهش‌های بعدی جهت برای انتخاب نمونه­های پژوهشی از روش نمونه­گیری تصادفی استفاده شود. با توجه به اثربخش بودن درمان‌های هیجان‌مدار و فراتشخیصی در افزایش توافق‌پذیری در زنان با طلاق عاطفی، پیشنهاد می‌شود در مراکز مشاوره روان‌شناسی از هر دو درمان برای مداخلات روان‌شناختی زنان دارای طلاق عاطفی استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
برای انجام این مطالعه کد IR.IAU.TON.REC.1403-178
از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن اخذ شد.
سهم نویسندگان
آرزو امیدپور گردآوری داده­ها، جمع­آوری پیشینه نظری و پژوهشی و کمک در اجرای پژوهش، دکتر ایرج شاکری‌نیا تحلیل آماری و دکتر بهمن اکبری امور مربوط به نگارش و ویراستاری نهایی را بر عهده داشتند. نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تأیید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته‌اند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر هیچ‌گونه حمایت مالی از طرف هیچ سازمانی
دریافت نکرده است.
تضاد منافع
در این پژوهش هیچ­گونه تعارض منافعی توسط نویسندگان گزارش نشده است.
تقدیر و تشکر
نویسندگان مقاله بر خود لازم می­دانند از معاونت محترم آموزشی و پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت و تمامی شرکت‌کنندگان ارجمند تشکر و قدردانی نمایند.
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روان شناسی
دریافت: 1404/1/19 | پذیرش: 1404/3/17 | انتشار: 1404/6/20

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb