Ethics code: IR.IAU.SEMNAN.REC.1402.036
Imani F, bagheri M. Predicting Depression in Middle-Aged Individuals in Tehran Based on Socioeconomic Status, Loneliness, Spiritual Well-Being, and Marital Satisfaction in 2023. TB 2024; 23 (4) :1-14
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3672-fa.html
ایمانی فاطمه، باقری مائده. پیشبینی افسردگی افراد میانسال شهر تهران براساس وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستیمعنوی و رضایتزناشویی در سال 1402. طلوع بهداشت. 1403; 23 (4) :1-14
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3672-fa.html
گروه روانپزشکی و مرکز تحقیقات روانتنی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران، ، bagheri.ma@mazums.ac.ir
متن کامل [PDF 871 kb]
(44 دریافت)
|
چکیده (HTML) (108 مشاهده)
متن کامل: (61 مشاهده)
پیشبینی افسردگی افراد میانسال شهر تهران براساس وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستیمعنوی و رضایتزناشویی در سال 1402
نویسندگان: فاطمه ایمانی1، مائده باقری2
1.کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
2. نویسنده مسئول: استادیار روان شناسیسلامت، مرکز تحقیقات روانتنی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
شماره تماس: 9113546225-98+ Email:bagheri.ma@mazums.ac.ir
چکیده
مقدمه: اطلاعات در مورد سهم مهمترین عوامل خطرساز شناسایی شدهی مرتبط با افسردگی در افراد میانسال ایرانی کافی نیست. در همین راستا هدف این پژوهش، پیشبینی افسردگی افراد میانسال شهر تهران براساس وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایتزناشویی آنان بود.
روش بررسی: روش مطالعه حاضر از نوع تحلیلی و به صورت مقطعی با رویکرد کمی انجام شده است که در آن رگرسیون خطی متغیرها سنجیده شده است. تعداد 216 نفر از میانسالان مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهر تهران در سال 1402 به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایتزناشویی هودسن، احساس تنهایی اجتماعیـعاطفی بزرگسالان، بهزیستی معنوی دهشیری و همکاران، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (SES) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) پاسخ دادند. جهت بررسی ارتباط متغیرهای پیشبین با اختلال افسردگی از رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافتهها: از 216 نفر از افراد میانسال شهر تهران با سن تقویمی 40 تا 60 سال، 68/47 درصد مرد (103نفر) و تعداد 31/52 درصد (113 نفر) زن بودند. فراوانی ابتلا به افسردگی در افراد میانسال شهر تهران 3/46 درصد (100 نفر) بود. لازم به ذکر است که صرفاً بهزیستی معنوی توانسته است تغییرپذیری در ابتلا به افسردگی افراد میانسال شهر تهران را به طور معنادار پیشبینی کند(19/0=B، (01/0P<)).
نتیجهگیری: برخلاف مطالعات گذشته، وضعیت اجتماعی–اقتصادی، احساس تنهایی و رضایتزناشویی به لحاظ آماری نتوانسته است تغییرپذیری در افسردگی افراد میانسال شهر تهران را به طور معنادار پیشبینی کند و پیشنهاد میگردد بررسیهای بیشتر در مورد مهمترین عوامل خطرساز مرتبط با افسردگی در افراد میانسال صورت پذیرد.
واژههای کلیدی: افسردگی، تعارض خانوادگی، معنویت، احساس تنهایی
مقدمه
امروزه اختلالات خلقی به ویژه اختلال افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در بین افراد میانسال میباشد(1) که با روندی افزایشی از علل اصلی ایجاد ناتوانی در جهان به شمار میرود و بار اقتصادی قابل ملاحظهأی را نیز بر دوش نظام سلامت در کشورها تحمیل میکند(2). در همین راستا در مطالعات گذشته در ایـران فراوانی اختلال افـسردگی در جمعیت عمومی 8/4 درصد(3) گزارش شد. متأسفانه ایـن روند افزایشی سیر نزولی 18 درصدی را طی دهه های گذشته تجربه کرده است(4)؛ چرا که در سال 2000 اختلال افـسردگی چهـارمین رتبـه ی جهانی را از نظر بار بیماریها به خود اختصاص داده و پیشبینی شده است که تا سال 2030 بـه رتبـه اول در تمـامی سـنین و دو جـنس در کـشورهای در حال توسعه صـعود کند(5). از طرفی دیگر، پدیـده افـزایش جمعیت میانسال نیز یکـی دیگر از مهمترین چـالشهـای اقتـصادی، اجتماعی و بهداشتی قرن 21 به شمار میرود(6).
اختلال افسردگی در افراد میانسال اغلب کمتر از موارد ابتلا شناسایی میشود؛ چراکه تابلوی بالینی آن ممکن است با علائمی که در افراد جوان دیده میشود، متفاوت باشد و اغلب با علائم و بیماریهای جسمانی و زوال عقل همراه میباشد و به طور کلی شامل احساس عجز و ناتوانی، بدبینی نسبت به آینده، احساسات منفی نسبت به گذشته، از دست دادن اعتمادبه نفس، کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، افکار خودکشی، اختلال شناختی، شکایت جسمی، اشکال در خواب و اشتها، انزوای اجتماعی، از دست دادن انگیزش و حسادت به دیگران است(1). علاوه بر این مطالعات نشان میدهد افراد مبتلا به افسردگی در دوران میانسالی در مقایسه با افراد غیرمبتلا دارای عملکرد ضعیفتر، ابتلا بیشتر به بیماریهای قلبی ریوی، ورم مفاصل، فشارخون بالا و دیابت(7) و کیفیت زندگی پایین تر هستند که منجر به از دست دادن استقلال و افزایش وابستگی آنها به دیگران میشود(8).
در تبیین اختلالات خلقی به ویژه اختلال افسردگی در افراد میانسال پژوهشهای زیادی انجام شده است که میتوان به موارد ابتلا به بیماریهای مزمن، مجموعهای از فقدانها شامل از دست دادن همسر و شـریک زندگی، دوستان و عزیزان و ناتوانی در انجام فعالیتهای مورد علاقه بسیاری از افراد میانسال موارد خفیف تا شـدید زوال عقل، نیاز به بستریشدن مکـرر به دلیل کـاهش سـلامت فیزیکـی و ابتلا قبلی به بیماریهای جسمی و تجربهی بازنشستگی(1) اشاره کرد.
جان بالبی معتقد بود که دلبستگیهای ناایمن و جدایی توأم با آسیب در دوران کودکی و متعاقباً فقدانهای دوران بزرگسالی که موجب تجدید خاطرات آسیبزای کودکی میگردند، بروز حملات افسردگی در بزرگسالان را تسریع میکنند(9) و نظریهپردازان رفتاری معتقدند که افسردگی در اثر عدم تقویت مناسب رفتارهای مثبت و سازنده به وجود میآید که همین امر منجر به نوعی خلأ رفتاری میشود که در آن فرد منزوی شده و إحساس تنهایی میکند. به همین دلیل است که دورههای افسردگی به دنبال فقدانهای زندگی مثل از دست دادن یکی از بستگان نزدیک، بازنشستگی یا از دست دادن شغل روی میدهند که نوعی از دست دادن منابع مهم پاداش و تقویت برای رفتارهای اجتماعی و شغلی است و زمینه ی ایجاد دور باطلی را فراهم میکند که افسردگی را به یک بیماری مزمن تبدیل میکند(10). بر همین مبنا پیشبینی میشود برخی متغیرها نقش مهمتری در پیش بینی افسردگی در افراد میانسال ایفا کنند. به طور مثال مشخص شد که رضایت زناشویی زوجین نقش قابل ملاحظه ی منفی در ابتلا به اختلال افسردگی ایفا میکند؛ چرا که به عنوان یک متغیر واسطه ای محافظت کننده در رابطه ی استرس و افسردگی عمل میکند(11) و تجربهی مشکلات زناشویی با رفتارهای ناسالم و افزایش علائم و نشانگان افسردگی همراه است. در پژوهشهای گذشته نقش رضایتزناشویی در بهزیستی ادراک شدهی افراد غیر میانسال(12) بررسی شدهاست اما اطلاعات در مورد نقش محافظتکننده رضایت زناشویی در اختلال افسردگی در افراد میانسال ناکافی است و نیاز به بررسیهای بیشتر دارد.
از میان عوامل خطرساز یکی از متغیرهایی که میتواند تاثیرگزار باشد احساس تنهایی است. رابطهی احساس تنهایی به عنوان یک عامل خطرساز در اختلال افسردگی بدون واسطه و مستقیم و دوسویه است. به عبارتی دیگر نقش احساس تنهایی در افسردگی هم به عنوان پیش بین و به عنوان پیامد ابتلا به افسردگی در نظر گرفته میشود(13). مطالعات گذشته در مورد رابطهی احساس تنهایی در اختلال افسردگی، بیشتر روی افراد جوان(14) و افراد بالای 50 سال در کشورهای دیگر(15) متمرکز بوده است اما اطلاعات در مورد نقش خطرساز احساس تنهایی در اختلال افسردگی افراد میانسال ایرانی ناکافی است.
هم چنین وضعیت اجتماعی-اقتصادی نیز میتواند در ابتلا به افسردگی در افراد میانسال موثر باشد؛ چرا که در پژوهشهای گذشته نقش وضعیت اجتماعی-اقتصادی در میزان درجه اختلال افسردگی افراد غیرمیانسال نقش قابل ملاحظهای داشته است(13) اما در مورد نقش آن در اختلال افسردگی افراد میانسال ایرانی نیازمند بررسیهای بیشتر است.
علاوه بر متغیرهایی که تا به الان بررسی شد، بهزیستی معنوی نیز یکی دیگر از متغیرهایی است که میتوان به عنوان عامل محافظت کننده علیه اختلال افسردگی در افراد میانسال درنظر گرفت، چراکه نقش آن در سنین جوانی(16) و سالمندی(17) در کاهش ابتلا به اختلال افسردگی تایید شدهاست اما در مورد میزان نقش آن در دورهی میانسالی نیاز به اطلاعات بیشتر است.
با توجه به مطالعات گذشته، اطلاعات در مورد فراوانی اختلال افسردگی در افراد میانسال ایرانی و مهمترین عوامل خطرساز و محافظت کنندهی مرتبط با آن کافی نیست. بنابراین در این مطالعه بر آن شدیم تا علاوه بر بررسی فراوانی اختلال افسردگی در افراد میانسال، میزان سهم نقش عوامل محافظت کننده شناسایی شده از قبیل رضایتزناشویی و بهزیستیمعنوی و عوامل خطرساز شناساییشده مانند احساس تنهایی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی را تعیین نماییم.
روش بررسی
روش مطالعه حاضر از نوع تحلیلی و به صورت مقطعی با رویکرد کمی انجام شده است که در آن رگرسیون خطی متغیرها سنجیده شده است. پس از تصویب پروپوزال و اخذ کد اخلاق و کسب مجوزهای لازم از میان افراد میانسال مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهر تهران در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1402، تعداد 216 نفر از طریق فرمول تاباچنیک و فیدل به صورت در دسترس و براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و بعد از این که فرم رضایتآگاهانه را پر کردهاند لینک پرسشنامهها برای آنان ارسال شد تا به پرسشنامهها پاسخ دادند. لازم به ذکر است که به افراد توضیح دادهشد که شرکت در پژوهش اختیاری است و تمامی اطلاعات محرمانه و به صورت کدگذاری شده نزد پژوهشگر اصلی بایگانی می شود و سه ماه بعد از چاپ مقاله تمامی مستندات مربوط به شرکتکنندگان از بین می رود. فرآیند جمع آوری دادهها توسط دانشجوی ارشد روانشناسیبالینی انجام شد. لازم به ذکر است که پرسشنامهها برای 250 نفر ارسال شد اما پس از غربالگری اولیه و بر اساس زمان پاسخدهی به سوالات پرسشنامه ها(حداقل 5 دقیقه)، اطلاعات 34 پرسشنامه وارد فرایند تجزیه و تحلیل نشد.
معیارهای ورود شامل پرکردن فرم رضایتآگاهانه جهت شرکت در مطالعه، عدم ابتلا به اختلالات روانپزشکی سایکوتیک، سن40-60 سال، نداشتن مشکلات شنوایی و بینایی و داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن بود و معیارهای خروج شامل عدم تمایل به ادامه شرکت در فرایند درمان به هر دلیلی، داشتن مسائلی مانند سابقه مصرف مواد و استفاده از داروهای روانپزشکی بود.
براساس فرمول تاباچنیک و فیدل(18) در یک پژوهش رگرسیونی 4 متغیر پیشبین وجود داشته باشد حجم نمونه باید بیشتر از 1۰4 نفر باشد. لذا در این مطالعه 216 نفر در نظر گرفته شد.
N ≥ 104 + M
از 6 ابـزار برای جمع آوری دادهها استـفاده شد که به شـرح زیـر میباشد:
1.چک لیـسـت جهت ارزیـابی ویـژگـیهای جمعیـتشنـاختـی پاسخ دهندگان که شامل سن، سطح تحصیلات، سابقه ازدواج و
وضعیت اشتغال و سایر معیارهای ورود به مطالعه استفاده شد.
2.پرسشنامه رضایت زناشویی هودسن: این پرسشنامه با هدف اندازهگیری میزان مشکلات در روابط زناشویی تدوین شد. این پرسشنامه دارای ۲۵ سؤال است که در یک طیف لیکرت ۷ گزینهای نمرهگذاری میشود. پرسشنامه رضایت زناشویی هادسون زیرمقیاس ندارد و تنها یک نمره کل دارد که میتوان آن را براساس نمرات برش در نظر گرفته تفسیر کرد. دامنه ی نمرات از 0 تا 100 است و کسب نمرات بالاتر به معنای وجود مشکلات بیشتر در روابط زوجین میباشد؛ بدین معنا که نمره برش 35 به عنوان وجود مشکل در روابط و نمره برش 70 به معنای شدت مشکلات زیاد در روابط زوجین است. پایایی نسخه ی اصلی از طریق آلفای کرونباخ 96/0 (19) و در نسخه ی ایرانی 90/0 بدست آمد. روایی آن با آزمون انریچ در نمونه های ایرانی 86/0- بدست آمد(20).
3.پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی ـ عاطفی بزرگسالان: فرم کوتاه این پرسشنامه به وسیله دیتوماسو، برانن و بست در سال ۲۰۰۴ براساس تقسیمبندی ویس طراحی و تهیه گردید. این مقیاس دارای ۱۵ گویه است (در فرم ایرانی به ۱۴ گویه تقلیل یافته است) و سه زیرمقیاس احساس تنهایی رمانتیک (پنجگویه)، خانوادگی (پنج گویه) و اجتماعی (پنجگویه) است و احساس تنهایی عاطفی از مجموع نمرات زیرمقیاسهای رمانتیک و خانوادگی بدست میآید. شیوه نمره دهی آن بر اساس در یک طیف ۵ درجهای از کاملاً مخالفم(1) تا کاملاً موافقم(5) نمرهگذاری میشود. به غیر از سوال 14 و 15، سایر گویه ها به صورت معکوس امتیازدهی می شود. اخذ امتیازات بالاتر در هر بعد نشان دهنده احساس تنهایی بیشتر فرد پاسخ دهنده در آن بعد است و برعکس. نمرهی برش برای این پرسشنامه تعیین نشده است(21). آلفای کرونباخ خرده مقیاس های آن در نمونه های ایرانی بین 87/0 تا 92/0 است(22).
4.پرسشنامه بهزیستی معنوی دهشیری و همکاران: این پرسشنامه توسط دهشیری و همکارانش در سال ۱۳۹۲ ساخته شد. این ابزار دارای ۴۰ سوال است که در یک طیف ۵ درجهای از کاملاً مخالفم(1) تا کاملاً موافقم(5) نمرهگذاری میشود. هرچه فرد نمرات بالاتری اخذ کند به معنای سلامت معنوی بیشتری است. نمرهی برش برای این پرسشنامه تعیین نشده است. همچنین برای این پرسشنامه ۴ زیرمقیاس قابل محاسبه است که عبارتند از: ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ برای کل آزمون 94/0 و برای زیر مقیاس ها بین 85/0 تا 93/0 گزارش شد. ضریب پایایی بازآزمایی کل پرسشنامه 86/0 و برای خرده مقیاس ها بین 80/0 تا تا 89/0 گزارش شد. روایی همگرا و واگرا نیز در حد قابل قبول بود(23) (33).
5.پرسشنامه وضعیت اقتصادی-اجتماعی (قدرت نما: 1392): این ابزار شامل مؤلفه (میزان درآمد، طبقه اقتصادی، وضعیت مسـکن و تحصـیلات) می باشد. مقیاس اندازه گیری سؤالها در این پرسشنامه پنج گزینه ای و روش امتیازگذاری به ترتیب خیلی پایین=1 تا خیلی بالا=5 می باشد. هرچه فرد نمرات بالاتری اخذ کند به معنای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهتر است. نمرهی برش برای این پرسشنامه تعیین نشده است. اسلامی و همکاران (1392) روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مذکور را توسط 12 تن از متخصصین مورد تأیید قرار دادند، همچنین با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 83/0 به دست آمد(24).
6.برای ارزیابی اختلال افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک (BDI,II) استفاده شد. یک پرسشنامه خودگزارشدهی 21 سوالی است که مجموعه ای از علائم اختلال افسردگی اساسی را ارزیابی می کند. این پرسشنامه توسط بک و همکاران در سال 1979 تدوین شد که در سال 2000 تجدیدنظر و مجدداً منتشر شد. شدت نشانههای اختلال افسردگی در یک مقیاس لیکرت از 0 تا 4 درجه بندی می شود. نمره کلی از 0 تا 63 به دست میآید: افسردگی جزیی: 0 تا 9، خفیف: 10 تا 16، متوسط: 17 تا 29 و شدید 30 تا 63 در نظر گرفته شدهاست. نقطه برش تشخیص ابتلا به اختلال افسردگی اساسی عدد 20 و بیشتر یا 20 ≤ در نظر گرفته شده است. ضریب همسانی درونی این پرسشنامه بین 73/0 تا 93/0 گزارش شده است(25). ضریب آلفای کرونباخ در نمونه ایرانی 87/0 و اعتبار یازآزمایی آن 74/0 گزارش شدهاست(26).
نمرات به دست آمده توسط SPSS نسخه 24 و در سطح خطای 5 درصد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. توصیف اطلاعات به صورت میانگین، میانه، انحرافمعیار و دامنه بین چارکی برای متغیرهای کمی و تعداد و درصد برای متغیرهای کیفی انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا برقراری فرضهای نرمال بودن دادهها و عدم همخطی چندگانه با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف، VIF و Tolerance و بررسی چولگی و کشیدگی نمودار دادهها انجام شد و پس از بررسی برقراری فرضها جهت بررسی ارتباط متغیرهای پیشبین با اختلال افسردگی از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها
از 216 نفر از افراد میانسـال شهر تهران با سن تقویـمی 40 تا 60
سال، 68/47 درصد مرد(103نفر) و تعداد 31/52 درصد(113 نفر) زن بودند. علاوه بر این همهی افراد متاهل بودهاند. فراوانی ابتلا به افسردگی بر اساس نتایج تست بک (BDI-II) در افراد میانسال شهر تهران 3/46 درصد (100 نفر) گزارش شد.
خطیبودن دادهها به عنوان یکی از پیشفرضهای انجام رگرسیون با استفاده از منحنی پراکندگی تایید شد. اطلاعات مربوط به میانگین و انحرافاستاندارد، کجی، کشیدگی و نتایج آزمون کالموگروف اسمیرنوف برای بررسی توزیع نرمال دادههای متغیرهای وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی(متغیرهای پیشبین) و اختلال افسردگی(متغیر ملاک) در افراد مبتلا میانسال شهر تهران در جدول1 نشان داده شد.
بر اساس جدول1 کجی و کشیدگی متغیرهای پژوهش به ترتیب کمتر از 3 و کمتر از 10 بودند؛ بنابراین توزیع تمامی متغیرهای پژوهش حاضر از قبیل وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی (متغیرهای پیشبین) و اختلال افسردگی (متغیر ملاک) در بین افراد میانسال شهر تهران نرمال و بهنجار بوده و میتوان از آزمونهای پارامتریک جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کرد. هم چنین همبستگی بین متغیرهای پژوهش که از پیشفرضهای دیگر انجام رگرسیون است در جدول2 نشان داده شد.
بر اساس جدول2، صرفاً همبستگی بین اختلال افسردگی و بهزیستی معنوی معنادار مشاهده شد اما با وضعیت اجتماعی-اقتصادی، احساس تنهایی و رضایت زناشویی همبستگی معنادار مشاهده نشده است. هم چنین بین متغیرهای پیشبین نیز همبستگی معنادار مشاهده نشد. با توجه به این که پیشفرضهای رگرسیون تایید شد در ادامه مدل رگرسیون خطی چندگانه اجرا شد.
بر اساس جدول 3، 048/0 درصد از تغییرپذیری اختلال افسردگی در افراد سالمند شهر تهران توسط وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی تبیین میگردد. آماره دوربین-واتسون بین 5/1 تا 5/2 است (075/2) که به معنی عدم همخودهمبستگی ماندهها است و این شرط برقرار است که خطاها دارای خودهمبستگی سریالی نیستند. در جدول4 نتایج ضرایب رگرسیون متغیرهای پیش بین از قبیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی گزارش شده است.
نتایج مندرج در جدول 4 نشان میدهد که همه متغیرهای پیشبین از قبیل وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی هم زمان به عنوان متغیرهای پیشبین وارد معادله رگرسیون شده و تقریباً توانستهاند 048/0 درصد از واریانس اختلال افسردگی در افراد میانسال شهر تهران را پیشبینی و تبیین نمایند. به طور خاص با افزایش یک انحرافاستاندارد در نمره وضعیت اجتماعی- اقتصادی، نمره افسردگی 062/0 انحرافاستاندارد کاهش مییابد. هم چنین با افزایش یک انحرافاستاندارد در نمره اساس تنهایی، نمره افسردگی 071/0 انحراف استاندارد کاهش مییابد. در مورد بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی با افزایش یک انحرافاستاندارد، نمره افسردگی به ترتیب 19/0 و 018/0 انحرافاستاندارد کاهش می یابد. لازم به ذکر است که وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی و رضایت زناشویی به لحاظ آماری نتوانسته است تغییر پذیری در افسردگی سالمندان شهر تهران را به طور معنادار پیش بینی کند. هم چنین به منظور بررسی عدم هم خطی متغیرهای پیش بین از VIF استفاده شد. با توجه به این که مقادیر آن زیر 5 است، فرض عدم همخطی متغیرهای پیش بین برقرار است.
جدول1: اطلاعات توصیفی متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی و اختلال افسردگی در افراد مبتلا میانسال شهر تهران
متغیرهای پژوهش |
چولگی |
کشیدگی |
کمترین |
بیشترین |
میانگین و انحراف استاندارد |
کولموگروف اسمیرنف |
وضعیت اجتماعی-اقتصادی |
060/0- |
392/0 |
10 |
36 |
31/4 ± 93/21 |
093/0 |
احساس تنهایی |
391/1- |
877/2 |
14 |
66 |
86/8 ± 75/51 |
166/0 |
بهزیستی معنوی |
208/1- |
049/1 |
67 |
200 |
78/30 ± 68/161 |
245/0 |
رضایت زناشویی |
281/1 |
594/5 |
0 |
150 |
07/20 ± 62 |
126/0 |
افسردگی |
934/0 |
003/0- |
0 |
63 |
43/18 ± 60/18 |
158/0 |
جدول2: اطلاعات همبستگی بین متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی و اختلال افسردگی در افراد مبتلا میانسال شهر تهران
متغیرهای پژوهش |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
وضعیت اجتماعی-اقتصادی |
1 |
|
|
|
|
احساس تنهایی |
082/0- |
1 |
|
|
|
بهزیستی معنوی |
072/0 |
023/0- |
1 |
|
|
رضایت زناشویی |
106/0- |
003/0- |
034/0 |
1 |
|
افسردگی |
084/0- |
083/0- |
200/0 ** |
034/0- |
1 |
(* p < 05/0, ** p < 01/0)
جدول3: اطلاعات مدل رگرسیون بین متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی با اختلال افسردگی در افراد مبتلا میانسال شهر تهران
مدل |
R |
R² |
R² اصلاح شده |
خطای استاندارد تخمین |
دوربین-واتسون |
F |
سطح معناداری |
1 |
220/0- |
048/0 |
029/0 |
33/18 |
07/2 |
54/2 |
041/0 |
جدول 4: اطلاعات ضرایب رگرسیون اختلال افسردگی در افراد مبتلا میانسال شهر تهران
مدل |
B |
خطای استاندارد برآورد |
Beta |
T |
سطح معناداری |
تولرانس |
VIF |
(Constant) |
37/52 |
65/12 |
|
14/4 |
000/0 |
|
|
وضعیت اجتماعی-اقتصادی |
267/0- |
30/0 |
062/0- |
895/0- |
372/0 |
977/0 |
02/1 |
احساس تنهایی |
151/0- |
146/0 |
071/0- |
03/1- |
304/0 |
992/0 |
00/1 |
بهزیستی معنوی |
118/0- |
042/0 |
195/0- |
82/2- |
005/0 |
992/0 |
00/1 |
رضایت زناشویی |
017/0- |
064/0 |
018/0- |
258/0- |
797/0 |
986/0 |
01/1 |
(01/0P<)
بحث و نتیجه گیری
این مطالعه با هدف تعیین نقش وضعیت اجتماعی– اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی در پیشبینی افسردگی افراد میانسال شهر تهران انجام شد. نتایج یافته ها نشان داد گرچه میزان ابتلا به اختلال افسردگی در افراد میانسال شهر تهران در مقایسه با مطالعات قبل(40،39) بالاتر بود(29/46 درصد) اما از میان متغیرهای شناسایی شده صرفاً بهزیستی معنوی توانسته است اختلال افسردگی افراد میانسال شهر تهران را به طور معنادار پیشبینی کند و وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی و رضایت زناشویی به لحاظ آماری نتوانسته است تغییر پذیری در افسردگی سالمندان شهر تهران را به طور معنادار پیشبینی کند.
در مورد تفاوت در یافتههای مرتبط با فراوانی ابتلا به اختلال افسردگی در مطالعات قبلی فراوانی اختلال افسردگی در جمعیت 35 تا 70 ساله 2/5 درصد(27) و در میان زنان میانسال با استفاده از معیارهای تشخیصی PHQ-9 09/26 درصد گزارش شد. هم چنین با افزایش سن، روندی افزایشی در شیوع افسردگی تا سطح سن 55 سال و به دنبال آن روندی کاهشی گزارش شد.
شیوع بیشتر افسردگی در بین زنان بیوه، زنان مجرد، زنان با سابقه افسردگی پس از زایمان و با علائم حوالی یائسگی بیشتر مشاهده شد(27) اما مطالعه حاضر شامل افراد میانسال از هر دو جنسیت بود و بر خلاف مطالعات گذشته از ابزار ارزیابی افسردگی بک (BDI-II) استفاده شد که در مقایسه با ابزارهای دیگر از دقت بیشتری برخوردار است.
یافتـهی مطالعه حـاضر در مورد عدم ارتباط وضعیت اجتماعی-
اقتصادی با اختلال افسردگی در راستای پژوهشهایی است که تایید میکند بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی و اختلال افسردگی در افراد میانسال ایرانی ارتباط وجود ندارد(27) اما در تضاد با مطالعاتی است که نقش وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، را در شدت اختلال افسردگی در افراد میانسال تایید کرده بودند(28).
بر اساس آن چه گزارش شد یافتههای مطالعات گذشته بسیار ضد و نقیض است. به نظر می رسد وضعیت اجتماعی اقتصادی از طریق متغیرهای میانجی نقش خود را در ابتلا به اختلال افسردگی ایفا کند(29). استفاده از ابزارهای متفاوت ارزیابی برای اندازه گیری اختلال افسردگی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی و موقعیتهای مکانی متفاوت و مخصوصاً دورههای زمانی متفاوت می تواند از علل شکل گیری نتایج ضد و نقیض باشد.
از طرفی دیگر در مطالعه حاضر گرچه میانگین نمرات افراد در مقیاس احساس تنهایی بالاتر از هنجار بود اما احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی به طور کلی با ابتلا به اختلال افسردگی در افراد میانسال رابطه معنادار نداشت. در مطالعات گذشته نیز صرفاً احساس تنهایی هیجانی با ابتلا به اختلال افسردگی مرتبط مشاهده شد و احساس تنهایی اجتماعی با ابتلا به اختلال افسردگی در افراد میانسال مبتلا به اختلالات جدی روانپزشکی ارتباطی نداشت و در افراد میانسال غیر ایرانی مبتلا به بیماریهای جدی نیز ارتباط بین احساس تنهایی و ابتلا به افسردگی تایید شده است(30).
به نظر میرسد با ارتباط احساس تنهایی و ابتلا به افسردگی در جمعیت ایرانی بیشتر مرتبط با جمعیت سالمند(17) و نوجوان (15)
باشد و با کنترل سایر متغیرهای تـاثیـرگـزار مثل ابتـلا به بیمـاریهای مزمـن، احتـمالاً در سنیـن میانسالی عوامل دیگری در ابتلا به اختلال افسردگی افراد ایرانی نقش داشته باشد.
در مورد نقش رضایت زناشویی در ابتلا به افسردگی در افراد میانسال ایرانی در مطالعات گذشته، ادراک افراد از رضایت زناشویی به عنوان ویژگی کلیدی خانواده پایدار و شاخص مهم برای ارزیابی کیفیت کلی زندگی درنظر گرفته بیان شد و به عنوان یکی دیگر از متغیرهای بالقوه تاثیرگذار در ابتلا به اختلال افسردگی در افراد جوان مطرح شد که به طور کلی شامل ادراک ذهنی افراد از رضایت کلی در مورد زندگی مشترک جنسی و ارتباط عاطفی رضایت بخش یک زوج در مورد همسر است. رضایت زناشویی را می توان پیامد رضایت کلی ادارک شده از زندگی مشترک جنسی و روابط رضایت بخش عاطفی و عاطفی دانست که شامل توافق کلی زناشویی یک فرد در مورد همسر و رابطه می شود(13). در مطالعاتی که در ایران انجام شد، یافته ای پیدا نشد که تایید کند رضایت زناشویی در کاهش ابتلا به افسردگی در افراد میانسال نقش داشته باشد. به نظر میرسد تا سنین جوانی رابطه ای که با دیگران داریم مهم تلقی میگردد و از سنین میانسالی دیگر مهم نیست و مسائل دیگری نقش پررنگتری را ایفا میکنند. به طور مثال رابطهای که با خودمان و با خدا داریم از اهمیت به مراتب بیشتری در مقایسه با متغیرهایی نظیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی، احساس تنهایی و رضایت زناشویی برخوردار میشوند. در همین راستا، پژوهشهایی است که تایید میکند سلامت معنوی با اختلال افسردگی در افراد میانسال ایرانی(14) نقش دارد.
سلامت معنوی که به عنوان یک مفهوم چندبعدی که شامل
برخورداری از معنا و هدف در زندگی و اعتقادات مذهبی میشود، میتواند نقش بسزایی در ابتلا به افسردگی داشته باشد چرا که پیامدهای برخورداری از این مفهوم، میتواند منبع قدرتمندی در زندگی برای سازگاری با نیازها و تغییرات فردی افراد(18)، بلاخص در مورد افرادی که واجد ویژگیهای نداشتن انگیزه و ابتکار عمل، برخورداری از خزانه رفتاری بسیار ضعیف و داشتن این نگرش که آینده آنها عاری از نکات و تجربههای مثبت هستند.
براساس نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد در سنین میانسالی در میان متفیرهایی از قبیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی، احساس تنهایی، بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی، آن چه که بیش از بقیه مهم است، ارتباط فرد با خودش و با خداست. دیگر وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنقدر مهم نیست که ابتلا به افسردگی را پیش بینی کند. رابطه ی افراد با سایرین و حتی همسر نیز توان پیش بینی خود را از دست میدهد. آن چه باقی میماند و مهم است معنایی است که افراد به زندگی خود میدهند و ارتباطی است که با خدای خویش برقرار میکنند که اگر این ارتباط قطع شود فرد به اختلال افسردگی مبتلا میشود. از این رو، ارزیابیهای معنوی با توجه به تفاوتهای فرهنگی، برای مراکزی که در آنها خدمات مراقبت از سلامت برای میانسالان، سیاستگذاری، طراحی و ارائه میشود ضروری است و بر مبنای رویکرد روانشناسی مثبتنگر که بر ایجاد مهارتها و پرورش فضیلتها و شایستگیهای انسانی تأکید دارد میتوان برنامههای مراقبت بهداشتی میانسالان را به سوی پیشگیری و مقابله با مشکلات دوره سالمندی سوق داد.
از جمله محدودیتهای عمدۀ این پژوهش میتوان به این اشاره نمود که این پژوهش فقط در شهر تهران انجام شده که در تعمیمپذیری آن به شهرهای دیگر که دارای فرهنگ متفاوتی هستند باید احتیاط کرد. همچنین انتخاب نمونه آماری به روش نمونهگیری در دسترس بود. از طرفی پرسشنامه ها تنها ابزار جمعآوری داده ها در این پژوهش بوده است که جنبۀ خود گزارشی دارد و امکان سوگیری در پاسخ دان به سؤالات وجود دارد. برای بدست آوردن نتایج باتعمیمپذیری و اعتبار بیشتر نیز پیشنهاد میشود از مصاحبههای بالینی ساختار یافته و مشاهده رفتار در کنار پرسشنامهها استفاده گردد. همچنین پیشنهاد میشود تحقیقات مشابه همین پژوهش در دیگر شهرها و بین فرهنگهای مختلف صورت پذیرد. از پیشنهادات کاربردی استفاده از نتایج این پژوهش به عنوان چارچوب نظری و پایه عملکرد برای طرحهای مداخلهای باشد.
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.SEMNAN.REC.1402.036 انـجـام شـد. مشـارکـت داوطـلبـانه و رعـایـت اصـول رازداری
حرفه ای تکمیل فرم رضایت آگاهانه از موارد رعایت شده در این مطالعه است.
سهم نویسندگان
فاطمه ایمانی؛ مفهوم پردازی مطالعه و جمعآوری دادهها و مائده باقری(نویسنده مسئول)؛ علاوه برایدهپردازی و طراحی مطالعه در تجزیه و تحلیل دادهها و نگارش و بازنگری مقاله را عهدهدار بوده اند.
حمایت مالی
در انجام این پایان نامه از حمایت مالی هیج سازمان یا موسسهای استفاده نکرده ایم.
تضاد منافع
هیج گونه تضاد منافعی در این مقاله گزارش نشد.
تقدیر و تشکر
از تمـامی پرسنـل مراکز بهداشت توحیـد و بوعلی و قائـم شهر تهران بابت همیاری صمیمانه در جمع آوری داده ها تشکر ویژه به عمل میآید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/5/3 | پذیرش: 1403/6/28 | انتشار: 1403/6/28