دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1403 )                   جلد 23 شماره 2 صفحات 32-16 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.SARI.REC.1402.164

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Moradi M, Bakhshipour Joybari B, Emadian S O. The Effectiveness of Positive Parenting Training on Feelings of Shame in Children of Divorce. TB 2024; 23 (2) :16-32
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3637-fa.html
مرادی مبارکه، بخشی پور باب الله، عمادیان سیده علیا. اثر بخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم درکودکان طلاق. طلوع بهداشت. 1403; 23 (2) :16-32

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3637-fa.html


دانشگاه پیام نور،گروه مشاوره و روانشناسی، تهران، ایران ، ba_bakhshipour@yahoo.com
متن کامل [PDF 752 kb]   (132 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (169 مشاهده)
متن کامل:   (236 مشاهده)
اثر بخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم درکودکان طلاق
نویسندگان: مبارکه مرادی1، باب الله بخشی پورجویباری2، سیده علیا عمادیان3
1.دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی،گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
2.نویسنده مسئول: دانشیار گروه مشاوره و روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
تلفن تماس: 09111542806            Email:ba_bakhshipour@yahoo.com
3.استادیارگروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
چکیده
مقدمه: جدایی والدین از هم بر کودکان آسیب و پیامد زیادی را به همراه خواهد داشت و همچنین بر رشد و تکامل و ارتباطات آنها نیز تأثیرگذار خواهد بود که منجر به احساس شرم در این کودکان می‌شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم در کودکان طلاق انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری سه‌ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک (۷ تا ۱۲ سال) طلاق که  در سال 1402-1401 به مرکز مشاوره اعتماد شهرستان ساری مراجعه نمودند از بین آنها ۳۰ نفر به‌صورت در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه شرم درونی شده فرگوسن استفاده شد.آموزش فرزندپروری مثبت به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته به برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند. قبل و بعد از اجرای جلسات پیش آزمون و پس آزمون از هردو گروه گرفته شد و با گذشت سه ماه مجدد از هر دو گروه پیگیری صورت پذیرفت. جهت تجزیه ‌وتحلیل دادها، از تحلیـل واریانس با اندازه‌گیـری مکرر از طریق نـرم‌افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان دادبین میانگین نمرات مرحله پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیش‌آزمون - پیگیری در متغیر احساس شرم تفاوت معنادار وجود دارد. این بدان معناست که آموزش فرزندپروری مثبت در کودکان طلاق به طور معناداری موجب کاهش احساس شرم (شرم و گناه) شد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده می‌توان نتیجه گرفت که آموزش فرزندپروری مثبت توانسته است موجب کاهش احساس شرم در کودکان طلاق شود؛ بنابراین آموزش فرزندپروری مثبـت  بر کاهش احساس شرم در کودکان پیشنهاد می‌شود.
واژه‌های کلیدی: فرزندپروری مثبت، احساس شرم، کودکان طلاق
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد رواننشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی ساری است.
مقدمه
خانواده در سال‌های اخیر به طور قابل‌توجهی مورد تهدید قرار گرفته و به دنبال آن موجب کاهش عملکرد اجتماعی، عاطفی، شناختی و زیستی در خانواده شده است(۱). طلاق (Divorce) یکی از پراسترس‌ترین تجربه زندگی مشترک است که موجب آشفتگی در زندگی والدین و کودکان می‌شود(۲). به‌تبع با پدیده طلاق حضور والدین در محیط خانواده کم‌رنگ و موجب اختلال در عملکرد آنها می‌شود(3).
پژوهش‌های کرسپین - بوکات و هات (۴) و لاتاس و خسین (۵) نشان می‌دهد که طلاق والدین علاوه بر اینکه موجب آسیب روان‌شناختی در والدین می‌شود در سلامت روان کودکان نیز نقش دارد که مشکلات زیادی را برای آنها ایجاد می‌کند(6). همچنین باید خاطرنشان کرد که پدیده طلاق والدین تأثیر منفی زیادی بر تمام ابعاد فردی، اجتماعی و خانوادگی بر این کودکان دارد(7). یکی از مسائلی که کودکان در برخورد با مسئله جدایی والدین با آن روبرو می‌شوند احساس شرم و تحقیرشدن از سوی خانواده و جامعه است(8). این کودکان به دلیل قضاوت‌های دیگران، متفاوت‌بودن با همسالان و ترس از طردشدن احساس شرم، حقارت و سرافکندگی دارند و ازاین‌رو آن‌ها مستعد مشکلات رفتاری مانند ناسازگاری اجتماعی هستند(9).  
شرم (Shame) نشانگر احساس یا تجربه شدید دردناکی از این باور که ما ناقص هستیم و ارزش‌پذیرش و تعلق نداریم، شناخته می‌شود(10). بر این اساس کودکان طلاق دارای سطوح بالاتری از عزت‌نفس پایین، درون‌فکنی‌های غیر مشفقانه، سرزنش خود و سازگاری ضعیف هستند که زمینه‌ساز احساس شرم می‌شود(۱۱). این کودکان به دلیل دریافت برچسب اجتماعی در گروه‌های دوستانه با چالش‌های فکری، هویتی، اجتماعی و عاطفی روبه رو می‌شوند که این مسئله زمینه ‌ساز اختلالات رفتاری آنها می‌شوند(12).
تجربه طلاق والدین برای کودکان می‌تواند به دو دلیل دشوار باشد، بسیاری از کودکان طلاق اضطراب، تنش، ناامیدی، گناه و درماندگی را تجربه می‌کنند دلیل دیگر این دشواری این است که خانواده مانند سابق به‌عنوان منبعی برای کاهش تنش و دریافت محبت گروهی در دسترس نیست(13)؛ بنابراین شرم و گناه احساسات قدرتمندی هستند که نقش مهمی در زندگی کودکان ایجاد می‌کنند(۱۴،۱۵). اغلب این احساسات به اشتباه یکسان در نظر گرفته می‌شود؛ اما مطالعات کیفی و کمی نشان می‌دهد که احساس گناه و شرم دو هیجان مجزا هستند(۱۶). به عبارت دیگر احساس گناه زمانی ایجاد می‌شود که فرد مرتکب عمل خاصی شود که هنجارها و ارزش‌های حاکم را نقض کند در حالی که آن عمل را در درون خویش به صورت یک عمل نادرست ارزیابی کرده است(۱۷). در پژوهش‌های اخیر، شرم و گناه به عنوان احساسات خودآگاه در نظر گرفته شده است(۱۸). نتایج محققان نشان می‌دهد فرزندان خانواده‌های طلاق در سنین نوجوانی با بحران‌های شدید جسمانی، احساسی و تحولات اجتماعی روبرو هستند نسبت به همسالان خود آسیب پذیری بیشتری دارند و ممکن است با نوسان‌های شدید روحی روبرو شوند و اثرات روانی بلندمدتی زیادی نیز برای آنها داشته باشند(۱۹،۲۰،۲۱). همچنین پژوهش سانداول (10) باهدف ارزیابی فرزندپروری سهل‌گیرانه بر ابراز شرمندگی کودکان در خانواده‌های طلاق نشان داده است به‌کارگیری فرزندپروری سهل‌گیرانه موجب کاهش ابراز شرم در کودکان طلاق می شود. به عبارت دیگر پژوهش هیلبرت و بارکلی (۲۱) نشان داده‌اند احساس شرم زمانی ایجاد می‌شود که فرد مرتکب عملی شود که هنجارهایی را نقص کند و احساس کند که عملی مخالف با هنجارهای گروه انجام داده است(22).
فرزندپروری مثبت (Positive Parenting) توسط سندرز (۲۰۰۳) طراحی شده که به عنوان برنامه راهبردی و چند سطحی درباره فرزندپروری است که نقش حمایتی و پیشگیرانه‌ای نسبت به خانواده‌ها دارد(23). آموزش فرزندپروری مثبت مبتنی بر اصول یادگیری اجتماعی بندورا است که بر اساس رفتاردرمانگری‌های خانوادگی به وجود آمده است(24). این برنامه پنج دوره رشدی مختلف از نوزادی تا نوجوانی را در برمی گیرد(25). آنچه که سبب گسترش فرزندپروری مثبت می‌شود شامل انضباط غیر خشن، تعیین محدودیت‌های مناسب، نظارت بر رفتار کودک می‌باشد که باید در چهارچوب‌های شرطی سازی عملی شود؛ بنابراین رفتارهای مثبت والدین منجر به رابطه صمیمی و احترام معقول به نیازهای کودک برای خودمختاری می‌شود(۲۶). اوزیورت و همکاران (۲۷) در پژوهش خود نشان داده‌اند آموزش فرزندپروری مثبت موجب کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی این کودکان می‌شود. همچنین پژوهش ناظمیان و شمس (۲۸) نشانگر این است که برنامه فرزندپروری مثبت و ایجاد محیط سالم در محیط خانواده، احتمال بروز مشکلات رفتاری را در کودکان طلاق کاهش می‌دهد.
رحیمی و همکاران (29) ضمن پژوهشی با عنوان اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر خودکارآمدی و سبک فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلالات درونی و برونی شده به این نتیجه رسیدند که برنامه فرزندپروری مثبت سبب افزایش خودکارآمدی والدگری و تغییر سبک والدگری مادران کودکان با اختلال درونی سازی شده و برونی سازی شده  می شود. عیسی نژاد و همکاران (30) در پژوهش خود با عنوان تأثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر مشکلات رفتاری و مسئولیت پذیری دانش آموزان پرخاشگر ابتدایی گزارش کردند که آموزش فرزندپروری مثبت به والدین موجب کاهش پرخاشگری مشکلات رفتاری و افزایش مسئولیت پذیری فرزندان و پرخاشگر می شود
  با توجه به پیامد منفی حاصل از طلاق بر کودک، خانواده و جامعه اهمیت مطالعات برای کاهش آسیب‌های طلاق بسیار ضروری است. علی‌رغم پژوهش‌های انجام شده در این حوزه هیچ مطالعه که بخواهد برنامه فرزندپروری مثبت را با مشکلات احساس شرم کودکان طلاق را بررسی کند یافت نشد و این نکته نیز خلأ پژوهشی مهمی محسوب می‌شود، لذا با عنایت به توضیحات مذکور، هدف پژوهش حاضر اثربخشی فرزندپروری مثبت بر احساس شرم در کودکان طلاق مؤثر می‌باشد.
روش­ بررسی
روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت اجرا با روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری سه‌ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مادران دارای کودک (۷ تا ۱۲ سال) طلاق که در سال 1402-1401 به مرکز مشاوره و روانشناسی اعتماد شهرستان ساری مراجعه نمودند. از بین کلیه مادران دارای کودک (۷ تا ۱۲ سال) طلاق،۳۰ مادر به‌صورت در دسترس انتخاب و به‌ صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شده بودند.
ملاک‌های ورود به پژوهش عبارتنداز: داشتن رضایت برای شرکت در جلسه آموزشی (مادر و کودک)، توانایی حضور در تمام جلسات آموزشی، مادران مطلقه‌ای که کودک ۷ تا ۱۲ سال دارند، آزمودنی‌ها ساکن شهر ساری باشند، بهره هوشی عادی مادر و کودک. همچنین ملاک‌های خروج پژوهش حاضر عبارتنداز: بیشتر از دو جلسه غیبت در جلسه آموزشی، عدم فعالیت مادر و کودک در جلسات آموزشی، شرکت هم‌زمان در جلسات مداخله‌ای دیگر، مصرف داروهای روانپزشکی، ابتلا به اختلال طیف اوتیسم یا سایر بیماری‌های روانپزشکی که در فرایند شرکت در گروه یا پر کردن پرسش‌نامه تداخل ایجاد کند.
ابزار مورداستفاده در این پژوهش به شرح زیر بوده است: پرسشنامه شرمساری فرگوسن، ستگ، ایری، وولمر و اشباکر: این پرسشنامه توسط فرگوسن و همکاران (۲۰۰۰) برای ارزیابی احساس شرم و گناه کودکان ۶ تا ۱۳ سال تهیه شده است شامل ۱۲ سوال و دو خرده مقیاس شرم (موارد2،4،6،8،10،12) و گناه (موارد 1،3،5،7،9،11) است. نمره‌گذاری پرسشنامه به‌صورت طیف ۳ درجه‌ای لیکرت (هرگز=۱، کمی=۲، زیاد=۳) انجام می‌شود. حداقل امتیاز ممکن ۱۲ و حداکثر ۳۶ است. اعتبار این مقیاس در پژوهش فرگوسن و همکاران (۲۰۰۰) به روش آلفای کرونباخ ۹۴/۰ به‌دست‌آمده است.
نسخه اصلی، نتایج ساختار دوعاملی این پرسشنامه را تأیید کرد و حاکی از ویژگی‌های روانسنجی خوب و روایی هم‌زمان مناسب بود. همچنین پژوهش‌ها نشان دادند که این ابزار دارای روایی پیش‌بین مناسب برای مشکلات درونی شده مانند اضطراب اجتماعی و نگرانی است(31). نسخه فارسی این مقیاس توسط نجفی، سپهری و کارشکی(۳2) تهیه و هم‌زمان با ساخت و اعتباریابی مقیاس شرم به کار گرفته شده است که نتایج نشان‌دهنده روایی همگرا (52/0=r، 05/0<P) بود و پایایی آزمون نیز به روش آلفای کرونباخ ۸۴/۰ و محاسبه شده است. همچنین آلفای کرونباخ پژوهش حاضر برای خرده مقیاس شرم و گناه به ترتیب است با 72/0، 76/0 و آلفای کرونباخ برای کل آزمون ۸۱/۰ محاسبه شده است.
پس از توافق در مورد موضوع پژوهش فوق ،و تایید آن و دریافت کد اخلاق و معرفی نامه از بخش آموزش و پژوهش دانشگاه جهت انجام پژوهش و شناسایی نمونه اولیه به مرکز مشاوره اعتماد شهر ساری مراجعه  شد. افرادی که رسمأ از همسر خود جدا شدند و دارای کودک 7 تا 12 سال می باشند و دواطلب در مطالعه حاضر هستند انتخاب شدند برای گروه ها در مرکز مشاوره و روانشناسی اعتماد شهر ساری از مرداد 1402 تا مهر 1402  جلسه معارفه برگزار شد. در آغاز اولین جلسه به‌عنوان پیش‌آزمون، پرسشنامه احساس شرم فرگوسن توسط کودکان طلاق تکمیل شد. در گروه آزمایش که شامل مادران این کودکان بودند، برنامه فرزندپروری مثبت (TripleP) را به مدت هشت جلسه دوساعته هر هفته یک جلسه به‌صورت آموزش گروهی بر اساس راهنمای سندرز(33) توسط متخصص این حوزه (استاد راهنما همراه با دانشجو) اجرا شد. محتوای جلسات بر اساس پژوهش‌های پیشین معتبر و با استفاده از نظر متخصصان این حوزه در 8 جلسه 2 ساعته تدوین شد.  درآخرین جلسه با اجرای هر یک از برنامه ها مورد نظر مجددا پرسشنامه مذکورتوسط کودکان طلاق تکمیل شد. در ضمن این پژوهش دارای یک دوره پیگیری نیز بود که سه ماه بعد از جلسات مداخله ، در افراد نمونه اجرا شد. پس از انتخاب نمونه و اجرای پیش آزمون در گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه 2 ساعته به صورت آموزش گروهی، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت (Triple P) بر اساس راهنمای ساندرز(33) انجام شد. 
در جدول ۱، شرح مختصر محتوای جلسات  فرزندپروی مثبت ارائه شده است.پس از جمع‌آوری اطلاعات، جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، از شاخص‌ها و روش‌های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در آمار توصیفی شاخص‌های مرکزی (محاسبه میانگین، درصد، فراوانی) و شاخص‌های پراکندگی (انحراف استاندارد، واریانس) مشخص گردید. سپس در آمار استنباطی از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر آمیخته با نرم‌افزار SPSS  نسخه ۲۶ استفاده شد.
 

جدول ۱: محتوای جلسات آموزشی مهارت فرزندپروری مثبت (سندرز ۲۰۰۳)
   جلسه                                                                             اهداف جلسه
اجرای پیش‌آزمون ،آشنایی اعضا با یکدیگر، آشنایی با اهداف و محتوای برنامه، بیان قوانین گروه و علت مشکلات رفتاری برای والدین توضیح، تشویق والدین جهت مشاهده رفتار کودک خود، تعیین هدف جت تغیر رفتار، ایجاد انگیزه و جلب همکاری جلسه اول
آموزش تشخیص رفتار سالم از رفتار ناسالم به مادران، تعیین هدف و اولویت‌بندی اهداف درمانی، کسب مهارت اجتماعی لازم، تسلط بر وظایف و مهارت‌های رشدی، ایجاد محیط صمیمی در خانواده برای رشد احساسات مثبت نسبت به خود و دیگر اعضای خانواده و پرورش حس مسئولیت‌پذیری می‌باشد. جلسه دوم
بررسی تکالیف جلسه دوم، ارائه بازخورد و تقویت رابطه والد - کودک، ارائه راهکارهایی برای ایجاد یک رابطه به‌عنوان نخستین گام مهم در کنترل و تقویت تعاملات مثبت بین والد و کودک جلسه سوم
آموزش رفتارها و مهارت‌های جدید به کودک، آموزش راهکارهایی مانند آموزش تصادفی تکنیک‌های پرسیدن، گفتن، انجام دادن و غیره به والدین جلسه چهارم
شناساندن اثرات ناخواسته تنبیه، بحث و بارش فکری در این زمینه، استفاده از جدول‌های رفتار خوب، کنترل بدرفتاری کودکان، استفاده از زمان سکوت، ارائه دستورهای واضح، استفاده از روش محروم‌کردن موقت، پشتیبانی از درخواست‌ها با درنظرگرفتن پیامدهای منطقی جلسه پنجم
آموزش چگونگی برقراری ارتباط با فرزند و حل مشکلات مادران در نحوه اجرای دستورات تحلیل و بررسی نحوه ارتباط برقرارکردن مادر با کودک است. جلسه ششم
ارائه برنامه اصلاح رفتار جهت مدیریت رفتارهای نادرست کودک خود. جلسه هفتم
بازنگری کل برنامه و مطالب آموزش‌داده‌شده با توجه به اهداف اولیه اعضای شرکت کننده در مداخله، گفتگو در مورد برخی از موضوعات مورد توافق اعضا جهت تفهیم بیشتر، صحبت در مورد نتایج به‌دست‌آمده از شرکت در مداخله آموزشی با والدین و اجرای پس‌آزمون
جلسه هشتم
 
یافته ها
اطلاعات جمعیت‌شناختی گروه نمونه در شاخص‌های متفاوت جمعیت‌شناختی در دو گروه آزمایش و گواه نشان داده می‌شود.
در گروه آزمایش 3 نفر (0/20 درصد) از مادران دارای فرزند
پسر و 12 نفر (0/80 درصد) از مادران دارای فرزند دختر         
می باشند.
همچنین در گروه کنترل ۵ نفر (3/33درصد) از مادران دارای فرزند پسر و ۱۰ نفر (7/66 درصد) از مادران داری فرزند دختر می‌باشند. میانگین سنی مادران،کودکان و وضعیت شغلی مادران ارائه شده است(جدول 2). 
شاخص‌های توصیفی همچون میانگین و انحراف استاندارد نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری متغیر احساس شرم در کودکان طلاق در دو گروه آزمایش و گواه نشان داده می‌شود. همچنین در این جدول و جهت بررسی وضعیت نرمال بودن دادها از آزمون شاپیرو - ویلک (Shapiro-Wilk test) استفاده شد. نتایج حاکی از نرمال بودن توزیع نمرات متغیرها است(05/0<P)(جدول 3). به‌منظور بررسی مفروضه‌های تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر از آزمون همگنی واریانس، آزمون لوین، آزمون برابری ماتریس‌های کوواریانس و آزمون ام باکس در متغیر احساس شرم و مولفه های آن مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی مفروضه‌هاحاکی از عدم معناداری مقدار F در متغیرهای آزمون بوده است(05/0<P)؛ بنابراین، استفاده از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر آمیخته بلامانع است.
بررسی تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان می‌دهد بین میانگین‌های متغیر احساس شرم در کودکان طلاق در دفعات مختلف اندازه‌گیری تفاوت معنادار وجود دارد(05/0>P). بر اساس ضرایب F محاسبه شده، عامل زمان یا مرحله ارزیابی تأثیر معناداری بر نمرات احساس شرم کودکان طلاق داشته است(05/0>P). اندازه اثر نشان می‌دهد عامل گروه 98 درصد از تفاوت در واریانس‌های نمرات احساس شرم کودکان طلاق را تبیین می‌کند. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان می‌دهد بر اساس ضرایب F محاسبه شده، عامل زمان یا مرحله ارزیابی تأثیر معناداری بر نمرات خرده مقیاس شرم کودکان طلاق داشته است(05/0>P).
اندازه اثر نشان می‌دهد عامل گروه 80  درصد از تفاوت در واریانس‌های نمرات خرده مقیاس شرم کودکان طلاق را تبیین می‌کند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان می‌دهد بر اساس ضرایب F محاسبه شده، عامل زمان یا مرحله ارزیابی تأثیر معناداری بر نمرات خرده مقیاس گناه کودکان طلاق داشته است(05/0>P). اندازه اثر نشان می‌دهد عامل گروه 19 درصد از تفاوت در واریانس‌های نمرات خرده مقیاس گناه کودکان طلاق را تبیین می‌کند(جدول 4).
جهت بررسی دقیق از تفاوت‌ها در هر مرحله سه‌گانه آموزشی و گروه آزمایش از آزمون مقایسه بنفرنی استفاده شد. نتایج آزمون تعقیبی بنفرنی برای مقایسه میانگین‌ها بر اساس مرحله در متغیر احساس شرم نشان می‌دهد تفاوت بین دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون و بین دو مرحله پیش‌آزمون و پیگیری معنادار است(05/0>P). اما بین دو مرحله پس‌آزمون و پیگیری بین این دو مرحله تفاوت معنادار وجود ندارد(05/0<P).
نتایج آزمون تعقیبی بنفرنی برای مقایسه میانگین‌ها بر اساس مرحله در خرده مقیاس شرم نشان می‌دهد، تفاوت بین دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون و بین دو مرحله پیش‌آزمون و پیگیری معنادار است(05/0>P) اما بین دو مرحله پس‌آزمون و پیگیری بین این دو مرحله تفاوت معنادار وجود ندارد(05/0<P).
نتایج آزمون تعقیبی بنفرنی برای مقایسه میانگین‌ها بر اساس مرحله در خرده مقیاس گناه نشان می‌دهد، تفاوت بین              دو   مرحله پیش‌آزمون-پیگیری و پس‌آزمون-پیگیری معنادار است(05/0>P).
 اما بین دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون بین این دو مرحله تفاوت معنادار وجود ندارد(05/0<P) (جدول 5).
 
 
                                                    جدول 2: مشخصات جمعیت شناختی در  دو گروه آزمایش و گواه
       آزمایش        گواه
متغیرها عوامل جمعیتی تعداد درصد تعداد درصد
سن مادر 30> 5 3/33 7 7/46
39-30 6 0/40 4 7/26
49-40 4 7/26 2 3/13
50< 1 7/6 1 7/6
شغل خانه دار 9 0/60 10 7/66
آزاد 4 7/26 3 0/20
کارمند 2 3/13 2 3/13
سن کودکان 8-7 سال 10 7/66 3 0/20
10-9 سال 5 3/33 5 3/33
12-11سال 0 0/0 7 7/46

 جدول 3: شاخص های توصیفی نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری احساس شرم و خرده مقیاس های آن در دو گروه آزمایش وگواه
             شاپیرو - ویلک
نوع آزمون گروه میانگین انحراف استاندار درجه آزادی آماره سطح معناداری
پیش‌آزمون  آزمایش 47/26 643/5 15 978/0 955/0
احساس شرم گواه 50/25 612/1 15 969/0 824/0
پس‌آزمون آزمایش 93/22 044/3 15 902/0 104/0
گواه 37/24 696/2 15 922/0 208/0
پیگیری آزمایش 93/22 344/2 15 920/0 191/0
گواه 25/13 2.588 15 891/0 690/0
پیش‌آزمون آزمایش 47/26 643/5 15 958/0 664/0
خرده مقیاس شرم گواه 50/25 612/1 15 947/0 476/0
پس‌آزمون آزمایش 93/22 044/3 15 933/0 175/0
گواه 37/24 696/2 15 951/0 220/0
پیگیری آزمایش 93/22 344/2 15 916/0 168/0
گواه 13/25 588/2 15 934/0 223/0
خرده مقیاس گناه پیش‌آزمون آزمایش 07/14 891/4 15 861/0 305/0
گواه 93/12 575/3 15 910/0 136/0
پس‌آزمون آزمایش 07/11 173/3 15 955/0 607/0
گواه 87/13 103/4 15 978/0 547/0
پیگیری آزمایش 20/7 737/1 15 967/0 923/0
گواه 40/12 405/4 15 934/0 305/0
جدول 4: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر جهت تاثیر متغیر مستقل بر متغیر احساس شرم وخرده مقیاس مربوط آن 
متغیر منبع تغییر منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح  معناداری اندازه اثر
عامل درون‌گروهی زمان 356/30 511/1 938/39 810/5 011/0 172/0
احساس شرم زمان*گروه 422/49 511/1 703/32 539/4 021/0 145/0
خطا 889/290 314/4 350/6
عامل بین‌گروهی گروه 611/13 ۱ 611/13 3152 000/0 989/0
خطا 378/593 ۲۸ 192/21
عامل درون‌گروهی زمان 022/44 184/1 189/37 920/5 016/0 175/0
خرده مقیاس شرم زمان*گروه 756/33 184/1 516/28 539/4 032/0 139/0
خطا 711/6940 145/3 282/6
عامل بین‌گروهی گروه 900/5616 ۱ 378/11 606/1 007/0 177/0
خطا 82/27289 ۲۸ 663/18
عامل درون‌گروهی زمان 689/218 606/1 149/136 609/8 001/0 235/0
زمان*گروه 356/153 606/1 474/95 037/6 008/0 177/0
خرده مقیاس گناه خطا 289/711 975/4 815/15
عامل بین‌گروهی گروه 878/117 1 878/117 916/6 014/0 8/19
خطا 244/477 28 044/17

جدول 5: مقایسه زوجی بنفرونی بر اساس مرحله مربوط به متغیر احساس شرم  و خرده مقیاس های شرم وگناه
فاصله اطمینان ۹۵/۰
متغیر مقایسه میانگین تفاوت‌ها خطای استاندارد سطح معناداری کران پایین کران بالا
پیش‌آزمون - پس‌آزمون 667/1 632/0 014/0 087/4- 375/0-
احساس شرم پیش‌آزمون - پیگیری 800/1 696/0 048/0 589/4- 723/0
پس‌آزمون - پیگیری 333/0 394/0 000/1 892/1- 492/2
پیش‌آزمون - پس‌آزمون 667/0 205/0 009/0 144/0 189/1
خرده مقیاس شرم پیش‌آزمون - پیگیری 700/1 594/0 024/0 187/0 213/3
پس‌آزمون - پیگیری 033/1 590/0 273/0 470/0- 536/2
پیش‌آزمون - پس‌آزمون 033/1 686/0 429/0 713/0 779/2
خرده مقیاس گناه پیش‌آزمون - پیگیری 700/3 093/1 006/0 917/0 483/6
پس‌آزمون - پیگیری 667/2 936/0 024/0 284/0 049/5
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم در کودکان طلاق انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم کودکان طلاق تأثیر معنادار دارد. بدین صورت این آموزش توانسته سبب کاهش احساس شرم در این کودکان شود. این یافته‌ها در راستا پژوهش‌های انجام شده توسط قمرانی و دوستانی (34)، اولیویرا و همکاران (35) و گارسیا و همکاران (36) قرار دارد.
در تبیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم کودکان طلاق می‌توان گفت برنامه فرزندپروری مثبت یکی از مؤثرترین روش‌های آموزش والدین است که بر مبنای رفتاردرمانگری‌های خانوادگی و بر اساس یادگیری اجتماعی بندورا بنا شده که موجب بهبود مشکلات درونی و احساس شرم در کودکان می‌شود(37). آموزش فرزندپروری مثبت موجب می‌شود برخی از ویژگی مادران که بر توانایی والدگری آنها موثر است، تغییر کند این امر سبب ارتباط صحیح با فرزندانشان می‌شود وجدایی والدین از هم موجب ارتباط ناکافی با فرزندان می شود. مادران با آموزش فرزندپروری مثبت دانش خود را در مهارت‌های تربیت فرزند و ارتباط صحیح افزایش می‌دهند و به دنبال آن رابطه آنها با کودک مثبت‌تر و بیشتر شده و سبب کاهش، گوشه گیری  واحساس شرم کودکان می‌شود(38). فرایند فرزندپروری مثبت نقش تعیین‌کننده‌ای بر حس مسئولیت پذیری فرزندان دارند‌‌. به‌کارگیری فرزندپروری مثبت موجب شکل‌گیری اعتماد به نفس در فرزندان می‌شود از سوی دیگر مشکل در فرایند فرزندپروری مثبت و بی‌توجهی به نیازهای وجودی کودکان موجب مانع شکل‌گیری صمیمیت و تعامل مثبت می‌شود(39). آموزش این برنامه به والدین از طریق آگاهی از مشکلات شایع در کودکان، مشاهده و پیگیری رفتار آنها توسط والدین، آموزش راهبردهای ارتباط مثبت با کودک، تحسین کلامی و غیر کلامی رفتارهای مطلوب و مدیریت رفتار ناکارآمد موجب می‌شود که بازخوردها و ادراک‌هایی که والدین نسبت به رفتارهای دشوارکودکان خود دارند، تصحیح شود و به افزایش توانایی مقابله در رویارویی با وظایف والدگری در قبال فرزندان شود و این امر موجب کاهش مشکلات کودکان می‌شود. بنابراین آموزش فرزندپروری مثبت به والدین کودکان نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری و شرمساری فرزندان دارد(40).
 با آموزش این برنامه به مادران با مدنظر قراردادن مواردی همچون پاداش‌های اتفاقی به رفتارهای منفی، نادیده‌گرفتن رفتارهای مطلوب، استفاده نامؤثر از تنبیه که به طور ناخواسته از سوی والدین انجام می‌شود، چرخه معیوب رفتار مقابله‌ای والدین را که منجر به سرپیچی و نافرمانی در کودک می‌شود را اصلاح می‌کند(41). در این راستا پرایم و همکاران (42) در پژوهشی فرزندپروری مثبت و شناخت اولیه دوران کودکی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج به دست آمده ان داد فرزند پروری مثبت عملکرد اجرایی کودک را بهبود می‌بخشد و این سبب کاهش مشکلات درونی در کودکان می‌شود. در مطالعه دیگر ملک‌پور و همکاران (43) در بررسی اثربخشی فرزندپروری مثبت به مادران بر مشکلات درونی و بیرونی دچار مشکلات رفتاری در کودکان پرداختند. یافته‌های به دست آمده حاکی از کاهش مشکلات درونی و بیرونی کودکان از طریق آموزش فرزندپروری مثبت به مادران می باشد.
از سوی دیگر، یافته‌های این نشان داد آموزش فرزندپروری مثبت بر شرم و گناه کودکان طلاق اثر دارد. این نتایج در راستای مطالعات انجام شده توسط مهدی‌زاده گوکی و همکاران (44) ویکی دی لیم (45) قرار دارد. در تبیین اثربخشی فرزندپروری مثبت بر شرم و گناه کودکان طلاق می‌توان اذعان داشت باتوجه‌به اینکه احساس شرم و گناه منجر به فراخوانی تصویرهایی همچون کار اشتباه، تأسف و خجالت در ذهن شود(46)، به‌کارگیری برنامه فرزندپروری مثبت منجر به تغییر رفتار کودکان می‌شود با افزایش والدگری از راه دور این برنامه میزان استرس، کمرویی، شرم و گناه را در این کودکان کاهش می‌دهد(47). آموزش فرزندپروری مثبت با آموزش به والدین از اینکه روش‌های تربیتی والدین اثرات طولانی‌مدت بر رفتار، عملکرد، انتظارات و شخصیت کودکان در آینده دارد سبب افزایش آگاهی آنان می‌شود. اگر والدین شیوه‌های صحیح مقابله با مشکلات رفتاری کودکان را ندانند به انتخاب راهبردهای نامناسب می‌پردازد که این انتخاب خود مشکلات کودکان را افزایش می‌دهد(40). در این راستا نیکخو و همکاران (48) در پژوهشی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت به شیوه برخط بر مهارت‌های اجتماعی - هیجانی و بازشناسی کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش‌فعالی پرداختند. نتایج صورت‌گرفته نشان داد آموزش فرزندپروری مثبت بر شیوه بر خط موجب بهبود مهارت‌های اجتماعی، گوشه‌گیری و مشکلات هیجانی در این کودکان می‌شود(49) مطالعه دیگر  امی ای میچل و همکاران (49) برنامه فرزندپروری مثبت و زندگی سالم برای خانواده‌های کودکان مبتلا به دیابت نوع یک را مورد بررسی قرار دادند. یافته‌های به‌دست‌آمده نشان داد برنامه فرزندپروری مثبت موجب بهبود مشکلات اجتماعی، اعتمادبه‌نفس و سایر پیامدهای منفی کودکان شد.
باتوجه‌ به اینکه کودکان طلاق نیاز خاص به توجه و پذیرش مثبت و حمایت از سوی والدین دارند، وجود برنامه فرزندپروری مثبت با ایجاد محیط مثبت یادگیری آموزشی به والدین برای داشتن توقعات منطقی از کودکان دارای مشکلات رفتاری، مطابقت کودکان با آرمان‌های والدین را افزایش می‌دهد. از طریق آموزش والدین برای صرف وقت کافی داشتن روابط صمیمی با کودک و توجه تقویت رفتارهای ثبت موجب تقویت رابطه والد - کودک می‌شود این امر موجب اهش احساس شرم و گناه و بهبود علائم نامناسب در آنها می‌شود(50). اجرای این برنامه موجب شد که مادران به‌عنوان مداخله‌گر برای فرزند خود عمل کنند که این مداخلات برای کاهش مشکلات دونی، رفتاری، شرم و گناه این کودکان مؤثر واقع شد در این مطالعه نتایج نشان داد مادرانی که تحت برنامه آموزش فرزندپروری مثبت قرار گرفتند عملکرد بهتری در مواجهه با مشکلات رفتاری در فرزندانشان داشتند و از راهبردهای تربیتی و کارآمدتری در جهت بهبود مشکلات رفتاری فرزندانشان استفاده کردند و به دنبال آن مشکلات رفتاری کمتری را در منزل از فرزندشان مشاهده نمودند. مادران در این جلسات یاد گرفتند که راهبردهای نادرست تربیتی خود را در مواجهه با مشکلات رفتاری کودک خود شناسایی کنند و شیوه‌های صحیح و کارآمد تربیتی را جایگزین آن‌ها کنند و همچنین فنون آموخته شده را در جلسات و در منزل اجرا و تمرین کردند(51).
بنا بر اهمیت این موضوع وجود چنین مشکلی در کودک که مستلزم حضور کودک است می‌تواند منجر به دوری از والدین و افراد دیگر به‌خصوص در زمان‌هایی مانند، دورهمی و مهمانی و... نیز شود. علاوه بر این دید منفی جامعه به این کودکان خانواده‌های آنها نیز می‌تواند در عدم تمایل به برقراری ارتباط کودکان با دیگران شود. آموزش فرزندپروری مثبت جهت کاهش احساس شرم این کودکان مؤثر است. باتوجه‌ به اینکه در هر پژوهشی محدودیتی وجود دارد، پژوهش حاضر نیز از این امر مستثنی نیست؛ نمونه آماری پژوهش حاضر مادران دارای کودکان طلاق ۷ تا ۱۲ سال در شهر ساری بوده تعمیم آن در رده سنی مختلف باید جانب احتیاط را رعایت نمود. ازآنجاکه این پژوهش در شهر ساری انجام شده، پیشنهاد می‌شود که پژوهش‌هایی با این محتوا در سایر شهرها به‌منظور تعمیم بهتر یافته‌ها انجام شود و از سایر مداخله‌های روان‌شناختی جهت کاهش مشکلات کودکان مورداستفاده گیرد. همچنین در پژوهش آتی دو گروه مادران و پدران را موردمطالعه قرار دهد و برنامه فرزندپروری مثبت در شهرهای دیگر بافرهنگ‌های دیگر به‌منظور تعمیم بهتر یافته‌ها اجرا شود. باتوجه‌به اینکه آموزش فرزندپروری مثبت بر احساس شرم کودکان طلاق مؤثر بوده است توصیه می‌شود روان‌شناسان و مشاوران مدارس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت را جز برنامه‌های اصلی والدین قرار دهند. درمجموع می‌توان اذعان داشت آموزش فرزندپروری مثبت منجر به کاهش احساس شرم کودکان طلاق می‌شود؛ بنابراین آموزش‌های ارائه شده به مادران دارای کودک طلاق موجب بهبود مشکلات رفتاری، هیجانی و اجتماعی آنها می‌شود. درواقع راهکارهای ارائه شده به مادران احساس شرم و گناه این کودکان را نیز کاهش داد.   
ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد روان‌شناسی بالینی می‌باشد.
اصول اخلاقی این مقاله در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری به شماره IR.IAU.SARI.REC.1402.164   به تصویب رسیده است. در این پژوهش موازین اخلاقی شامل اخذ رضایت آگاهانه، تضمین حریم خصوصی و رازداری رعایت شد. با توجه ‌به شرایط و زمان تکمیل پرسشنامه ضمن تأکید بر تکمیل تمامی سؤال‌ها، شرکت‌کنندگان در خروج از پژوهش مختار بودند.
سهم نویسندگان
مبارکه مرادی طراحی پژوهش، جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها و نگارش مقاله را با نظر و راهنمایی باب الله بخشی پور جویباری انجام داده اند. سیده علیا عمادیان نیز روش شناسی، تنظیم پیش نویس و ویراستاری مقاله را انجام دادند. نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید و نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته اند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر هیچ‌گونه حمایت مالی از طرف هیچ سازمانی دریافت نکرده است.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام می‌دارند که هیچ‌گونه تعارض منافعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
بدین‌وسیله نویسندگان مقاله نهایت تشکر و قدردانی خود را از مدیریت مرکز مشاوره اعتماد ساری و از شرکت‌کنندگان محترم
و همه کسانی که در اجرای پژوهش به ما یاری رساندند را داریم.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روان شناسی
دریافت: 1403/2/2 | پذیرش: 1403/3/20 | انتشار: 1403/4/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb