Ethics code: IR.TUMS.FNM.REC.1402.012
Salami M, Sayadi L, Haqqani S, Mohammadnejad E, Ghorbani A. Investigating the Relationship between Emotional Intelligence and Life Expectancy in Leukemia Patients regarding Selected Hospitals of Tehran University of Medical Sciences in 2023. TB 2024; 23 (1) :1-17
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3608-fa.html
سلامی معین، صیادی لیلا، حقانی شیما، محمدنژاد اسمعیل، قربانی اعظم. بررسی ارتباط هوش هیجانی و امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۲. طلوع بهداشت. 1403; 23 (1) :1-17
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3608-fa.html
گروه پرستاری داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران ، ghorbaniazam98@gmail.com
متن کامل [PDF 899 kb]
(208 دریافت)
|
چکیده (HTML) (253 مشاهده)
متن کامل: (236 مشاهده)
بررسی ارتباط هوش هیجانی و امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۲
نویسندگان: معین سلامی1، لیلا صیادی2، شیما حقانی3، اسمعیل محمد نژاد4، اعظم قربانی5
1.دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
2.دانشیارگروه پرستاری داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
3.کارشناسی ارشد آمار زیستی، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران
4.دانشیار گروه پرستاری داخلی جراحی و علوم پایه، دانشکده پرستاری و مامایی، مرکز تحقیقات مقاومت میکروبی و مدیریت مصرف آنتی بیوتیک ها دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
5.نویسنده مسئول: استادیار گروه پرستاری داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران شماره تماس: 09195124582 Email:ghorbaniazam98@gmail.com
چکیده
مقدمه: تجربهی تنش هایی نظیر اضطراب، استرس و افسردگی با توجه به ماهیت بیماری و درمان سرطان، امری اجتناب ناپذیر است که می تواند امید به زندگی این بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. از مولفه های موثر در سازگاری با بیماری و عوارض ناشی از آن و تبعیت از درمان، هوش هیجانی است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط هوش هیجانی و امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که با همکاری ۲۰۰ بیمار مبتلا به لوسمی که به در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1402 مراجعه نمودند انجام شد. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه هوش هیجانی شوت و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر بود. تجزیه تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافته ها:میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش 13/11± 83/36 سال و در طیف سنی 69-18 سال قرار داشت. اغلب بیماران مرد (62%) و متاهل (5/66%) بودند. میانگین نمره کلی هوش هیجانی در مبتلایان به لوسمی 17/127 و میانگین نمره کلی امید به زندگی در این بیماران ۱۹/۳۲ بود. بر اساس نتایج مطالعه همبستگی مثبت و معنی داری بین هوش هیجانی و امید به زندگی وجود داشت (۰۰۱/۰P<) (364/0r=).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه، بیمارانی که از هوش هیجانی بالاتری داشتند، امید به زندگی بالاتری داشتند. از آنجایی که هوش هیجانی در مواجهه با استرس و تنش بسیار کمک کننده است و قابل آموزش و یادگیری می باشد، لذا اجرای مداخلاتی در جهت افزایش هوش هیجانی می تواند زمینه ساز بهبود امید به زندگی این مبتلایان شود.
واژه های کلیدی: هوش هیجانی، امید به زندگی، لوسمی
این مقاله حاصل از نتایج یک پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
مقدمه
لوسمی (Leukemia) نوعی بدخیمی نشات گرفته از سلول های بنیادی خون ساز می باشد که موجب مهار عملکرد طبیعی خون سازی می شود(1). چهار گروه اصلی این بیماری به طور کلی عبارتند از: لوسمی میلوئیدی حاد (AML)، لوسمی لنفوئیدی حاد (ALL)، لوسمی میلوئیدی مزمن (CML)، لوسمی لنفوئیدی مزمن (CLL)(2). تقریبا 8 درصد کل سرطان های انسانی به این بیماری اختصاص دارد(3) و در ایران روند رو به رشدی را طی می کند(4). بیماران مبتلا به سرطان دارای درجات بالینی از اختلال های روان شناختی می باشند که دامنه این اختلال ها از افسردگی، اضطراب، عدم سازگاری با بیماری و کاهش اعتماد به نفس تا اختلال های عاطفی و ترس از عود بیماری و مرگ متفاوت است(5). مسائل روانی-اجتماعی که این بیماران تجربه می کنند، بهزیستی روانی ایشان را شدیدا تحت تاثیر قرار داده و کیفیت زندگی و بیماری آن ها را متاثر می کند(6).
تحلیل رفتن توان فرد برای ایفای نقش مناسب در زندگی شخصی و اجتماعی می تواند باعث احساس بی لیاقتی و انزوای اجتماعی شود. حس بی اطمینانی نسب به آینده خود، موجب اختلال در ارتباطات فرد شده و حس تنهایی بیمار را تشدید میکند. در حقیقت به دنبال تشخیص سرطان فرد مبتلا وارد بحرانی شده که اعتماد به نفس او را تهدید می کند(7). بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان خون، از خستگی شکایت می کنند که میتواند با انجام فرآیند شیمی درمانی تشدید شود(10-8). درمان های طولانی مدت شیمی درمانی می تواند چالش بزرگی را برای افراد مبتلا به سرطان خون ایجاد کند. کم خونی شدید، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، موکوسیت، خستگی، حالت تهوع و استفراغ و همچنین تغییرات تصویر بیمار از بدن ممکن است کیفیت زندگی آنها را مختل کند(11). دانش روان شناختی در ارتباط با این بیماران حائز اهمیت است؛ زیرا این دانش جهت تنظیم مداخلات پرستاری منطبق بر ویژگی های درونی بیمار ضروری می باشد(10). اما به طور کلی می توان گفت که بیماران مبتلا به لوسمی وضعیت عاطفی پایین و اختلالات روانی اساسی تجربه می کنند. اگر چه این پریشانی ها تاثیری روی خود سرطان ندارد، اما بر توانایی سازگاری بیمار با سرطان و پیروی از درمان آن ها اثر گذار است(11).
امید به زندگی (Life Expectancy) یک شاخص کاربردی در جمعیت شناسی است که در مورد بازماندگان از بیماری سرطان، چگونگی اثر بیماری را بر دیدگاه بیماران نسبت به آینده خود نشان می دهد(12). این شاخص در بیماران، عامل مهمی در تعیین میزان تبعیت از درمان محسوب می شود(13). امید به زندگی پس از تشخیص سرطان، در بیماران مبتلا به تدریج کاهش پیدا می کند(14). این امر می تواند بر سازگاری فرد با وضعیت بیماری اش، فرایند درمان و عوارض جانبی ناشی از آن ها اثرگذار باشد(15). افراد امیدوار با عوارض ناشی از اقدامات درمانی مثل از دست دادن مو ها، تغییر وزن، خستگی، تهواع و استفراغ بهتر کنار آمده و در صورت عود مجدد سرطان پیگیری بیشتری نسبت به درمان خود دارند. زیرا بیشتر به مشکل متمرکز شده و در جهت حل آن فعال تر هستند و ضمن پریشانی کمتر، سازگاری بیشتری دارند(16).
بساک نژاد و همکاران در پی انجام پژوهش خود روی زنان مبتلا به سرطان نشان داده اند که که با توجه به نقش و اهمیت امید به زندگی در درمان مبتلایان سرطان، کادر درمان در مداخلات خود باید توجه لازم را در مورد نقش امید به زندگی داشته باشند(17).
بیماران مبتلا به سرطان جهت سازگار شدن با بیماری خود و عوارض ناشی از آن نیازمند راهکار های مختلفی می باشند. یکی از مولفه های موثر بر سازگاری میزان هوش هیجانی (Emotional Intelligence) فرد است(18). بنا به تعریف گلمن، هوش هیجانی ظرفیت شناخت احساسات و هیجان خود و دیگران جهت مدیریت صحیح آن در خود و روابط با دیگران است(19). براساس مطالعات پیشین، هوش هیجانی بالا در بیماران مبتلا به سرطان سبب می شود تا نگرانی این بیماران نسبت به بیماری و آینده خود کاهش و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند(18). پرستاران می توانند با استفاده از ویژگی هوش هیجانی نقش مهمی را در کاهش پیامد های روانی بیماری های مزمن در افراد مبتلا به لوسمی داشته باشند(20)؛ زیرا هوش هیجانی، ذاتی و ژنتیکی نیست و میتوان با آموزش آن را تقویت کرد(22-20).
هوش هیجانی در مواجهه با احساسات منفی از جمله استرس، به فرد کمک می کند تا توسط ارزیابی موقعیت ها با احساسات خود منطقی برخورد کند(23).گوئرا و همکاران (2019) در مطالعه خود نشان دادند که هوش هیجانی بالاتر با بهزیستی روانی و احساس شادکامی بیشتر در ارتباط می باشد(24).
میرزایی و همکاران (2019) در مطالعه خود توصیه کردند که با توجه به ارتباط معنی دار هوش هیجانی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان پستان، نیاز است تا تمرکز ویژه ای روی
ارتقـاءهوش هیجانـی بیمـاران از طریـق برنـامه های آمـوزشی
صورت بگیرد(25).
مطالعه صادق پور و همکاران (2019) روی بیماران تحت درمان با همودیالیز نشان داد که هوش هیجانی با رشد پس از سانحه ارتباط مستقیم دارد.
افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، به خوبی وضعیت روحی و هیجانی خود را درک کرده و می دانند که چگونه احساسات خود را کنترل کنند. بر همین اساس انتظار می رود هوش هیجانی به افراد با بیماری هـای مـزمن برای دستیابی به یک وضعیت مثبت روانی کمـک کنـد(26).
ون یو چن و همکاران (2022) توصیه کردند که در مورد ارتباط ویژگی هوش هیجانی با احساسات مثبت در بیماران مبتلا به سرطان تحقیق شود(18).
بیماران مبتلا به لوسمی با احساسات منفی گوناگونی به دلیل اثرات بیماری و عوارض ناشی از درمان مواجه هستند و طبق مطالعات پیشین، امید به زندگی یک عامل تعیین کننده در تعیین سازگاری با بیماری، کیفیت زندگی، توانایی مدیریت بیماری و تبعیت از رژیم درمانی می باشد.
یکی از راهکارهای کمک کننده برای مقابله با کاهش امید به زندگی بیماران مبتلا به لوسمی و اثرات مخرب آن، می تواند هوش هیجانی باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش هیجانی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به لوسمی انجام شد.
روش بررسی
این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود که در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
بیمـاران مبتلا به لوسـمی در دو بیمـارستـان از بیمـارستـان های
دانشگاه علوم پزشکی تهران بستری می شوند.
پژوهشگر با توجه به معیارهای ورود به مطالعه و به شیوه ی در دسترس نمونه های خـود را از بین بیماران این دو مرکز انتخـاب
کرد.
نمونه گیری از اردیبهشت تا آبان ماه سال ۱۴۰۲ انجام گرفت. حجم نمونه در سطح اطمینان 95 درصد و توان آزمون 80 درصد 200 نفر برآورد شد.
پس از کسب رضایت آگاهانه برای شرکت در مطالعه، نمونه ها با معیارهای ورود شامل سن بالای ۱۸ سال، سپری شدن حداقل ۲ ماه از تشخیص بیماری، آگاهی فرد از ابتلا به بیماری لوسمی و عدم ابتلا به بیماری روان شناختی وارد مطالعه شدند.
معیار خروج شامل نمونه هایی بود که پرسشنامه ها را به طور کامل تکمیل نکرده بودند.
جهت جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه هوش هیجانی خودگزارشی شوت (The Schutte Self- report Emotional Intelligence Test) و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (Snyder life expectancy scale) استفاده شد.
پرسشنامه هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) دارای 33 سوال بوده و هدف آن سنجش مولفه های هوش هیجانی (ادراک و فهم هیجان، مدیریت هیجانات خود، مدیریت هیجانات دیگران، استفاده و به کارگیری هیجان) در افراد می باشد که به صورت لیکرت از یک (کاملا مخالفم) تا پنج (کاملا موافقم) نمره گذاری می شود.
این شیوه نمره گذاری در سوالات شماره 5، 28 و 33 معکوس می باشد. برای بدست آوردن امتیاز مربوط به هر بعد، مجموع امتیازات سوالات مربوط به آن بعد را با هم جمع کرده و برای بدست آوردن امتیاز کلی پرسشنامه، مجموع امتیازات همه سوالات را با هم جمع می کنند.
دامنه نمرات از 33 تا 165 می باشد. نمره بالاتر، نشان دهنده
هوش هیجانی بالاتر است(27،28).
در مطالعه گوراچی و همکاران، ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس هوش هیجانی برابر با 78/0 بوده است (29).
سعادتی و همکاران جهت روایی این پرسشنامه، آن را به سه نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران ارائه و به شیوه روایی محتوا و صوری تائید گردید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 84/0 تایید شد(30).
پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) دارای 12 گویه است که مولفه های تفکر عاملی و تفکر راهبردی را می سنجد.
شیوه نمره گذاری بر اساس لیکرت پنج درجه ای از یک (کاملا مخالفم) تا پنج (کاملا موافقم) می باشد.
گویه های 3،5،7،11 جهت سنجش صحت پاسخ های مشارکت کنندگان بوده و بدون امتیاز است.
دامنه نمرات از ۸ تا ۴۰ امتیاز بوده و نمره بالاتر به معنی امید به زندگی بالاتر در نظر گرفته می شود(33-31).
همسانی درونی پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر، 74/0 تا 84/0 و ضریب پایایی آزمون-آزمون مجدد 80/0 بوده است(31).
همچنین در مطالعه کرمانی و همکارانش، ضریب پایایی پرسشنامه اشنایدر با استفاده از آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 82/0 ، برای خرده مقیاس تفکر عاملی 79/0 و برای خرده مقیاس تفکر راهبردی 88/0 گزارش شده است(34).
طبق نظر اشنایدر، همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه ناامیدی 51/0- و با پرسشنامه افسردگی بک 42/0- است که حاکی از روایی مناسب این پرسشنامه می باشد(31). این ابزار قبلا در ایران مورد روان سنجی قرار گرفته است.
روایی ابزار در مطالعه وکیلـی و همکاران به شیوه تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت و پایایـی ابزار نیز در این مطالعه با
آلفا کرونباخ 75/0 گزارش شده است(32).
در مطالعه حاضر جهت بررسی روایی صوری و محتوا از ادبیات نظری تحقیق و همچنین از نظرات 5 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران استفاده شد.
از این متخصصین درخواست شد تا پس از مطالعه دقیق ابزار ها، دیدگاه های اصلاحی خود را به صورت کتبی ارائه نمایند. پس از جمع آوری نظرات متخصصین، اصلاحات مورد نیاز صورت گرفت.
ابتدا معرفی نامه جهت مراجعه به بیمارستان ها دریافت شد. پس از یافتن نمونه های واجد شرایط، اهداف پژوهش و نحوه انجام آن به بیماران توضیح داده شده و رضایت نامه کتبی از آن ها اخذ گردید.
همچنین در ارتباط با بی نام بودن پرسشنامه ها و حفظ محرمانگی داده ها، و امکان خروج از مطالعه در صورت عدم تمایل توضیح داده شد.
با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و همچنین آمار استنباطی نظیر آزمون همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنووا در سطح معنی دار 05/0> توسط نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ انجام گرفت.
یافته ها
یافته های جمعیت شناختی بیماران حاکی از آن بود که اغلب
آنها مرد (62%) و متاهل (5/66%) بودند.
میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش 13/11± 83/36 سال و در طیف سنی 69-18 سال قرار داشتند(جدول۱).
از نظر متغیرهای دموگرافیک با استفاده از آزمون تی مستقل
مشخص شد که هوش هیجانی و عود بیماری ارتباط معنی داری داشتند (011/0p=)(جدول1).
آزمون آنووا نشان داد که اختلاف هوش هیجانی بیماران از نظر تشخیص بیماری با یکدیگر معنی دار بوده است(019/0p=).
با استفاده از آزمون تعقیبی توکی، هوش هیجانی بیماران مبتلا به CLL به طور معنی داری از بیماران مبتلا به ALL بالاتر بود (011/0p=).
یافته های این مطالعه حاکی از آن است که بین امید به زندگی و مشخصات جمعیت شناختی بیماران فقط در مورد کاندید انجام پیوند مغز استخوان و تشخیص بیماری ارتباط معنادار بوده است (047/0p=).
بر اساس آزمون آنووا، اختلاف نمره میانگین امید به زندگی از نظر تشخیص بیماری معنادار بوده است (031/0p=).
با استفاده از آزمون تعقیبی توکی مشخص شد که بیماران مبتلا به CLL به طور معنی داری نسبت به بیماران مبتلا به AML امید به زندگی بالاتری داشته اند (040/0p=) (جدول1).
میـانگیـن نمـره هـوش هیـجـانـی در مبتلایـان به لـوسـمی ۳۹/۴ ± ۱۷/۱۲۷ از 165 نمره (جدول2) و میانگین نمره امید به زندگی 88/1 ± 19/32 از 40 نمره بود (جدول3).
بر اساس نتایج مطالعه، همبستگی مثبت و معناداری بین هوش هیجانی و امید به زندگی وجود داشت (۰۰۱/۰p<) (364/0r=)(جدول4).
جدول 1 : توزیع فراوانی مشخصات جمعیت شناختی و همبستگی با هوش هیجانی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به لوسمی
مشخصات جمعیت شناختی بیماران |
فراوانی |
میانگین و انحراف معیار امید به زندگی |
میانگین و انحراف معیار هوش هیجانی |
مقدار آزمون |
امید به زندگی |
هوش هیجانی |
سن(سال) |
30 > |
(38)76 |
80/1 ± 32/32 |
21/4 ± 70/126 |
239/0F=
869/0p= |
F=581/0
P=625/0 |
30-39 |
(5/23)47 |
67/1 ± 19/32 |
55/4 ± 17/127 |
40-49 |
(5/24)49 |
83/1 ± 06/32 |
21/4 ± 71/127 |
50 < |
(14)28 |
52/2 ± 07/32 |
00/5 ± 46/127 |
جنسیت |
زن |
(38)76 |
80/1 ± 46/32 |
64/3 ± 72/127 |
57/1 t=
df=۱۹۸
117/0 p= |
t=50/1
60/188df=
134/0p= |
مرد |
(62)124 |
92/1 ± 03/32 |
78/4 ± 82/126 |
وضعیت تاهل |
مجرد |
(5/33)67 |
78/1 ± 31/32 |
73/4 ± 27/127 |
611/0 t=
df=۱۹۸
542/0 p= |
236/0t=
198df=
814/0p= |
متاهل |
(5/66)133 |
94/1 ± 14/32 |
23/4 ± 11/127 |
تحصیلات |
زیردیپلم |
(5/36)73 |
92/1 ± 41/32 |
38/4 ± 45/127 |
769/0F=
465/0p= |
803/0F=
449/0p=
|
دیپلم |
(49)98 |
90/1 ± 06/32 |
64/4 ± 78/126 |
دانشگاهی |
(5/14)29 |
73/1 ± 10/32 |
46/3 ± 76/127 |
وضعیت اقتصادی |
ضعیف |
(26)52 |
02/2 ± 29/32 |
42/4 ± 65/127 |
300/0 F=
741/0 p=
|
436/0F=
647/0p=
|
متوسط |
(70)140 |
80/1 ± 14/32 |
47/4 ± 99/126 |
خوب |
(4)8 |
55/2 ± 58/32 |
69/2 ± 13/127 |
شغل |
بیکار |
(15)30 |
14/2 ± 40/32 |
53/5 ± 60/126 |
764/0F=
577/0p=
|
347/0 F=
884/0p= |
کار آزاد |
(5/39)79 |
51/1 ± 19/32 |
18/4 ± 48/127 |
کار دولتی |
(12)24 |
65/2 ± 79/31 |
60/4 ± 62/127 |
بازنشسته |
(9)18 |
75/1 ± 83/31 |
24/4 ± 94/126 |
در حال تحصیل |
(5/3)7 |
25/1 ± 71/31 |
65/4 ± 126 |
خانه دار |
(21)42 |
96/1 ± 52/32 |
92/3 ± 127 |
بیماری زمینه ای |
بله |
(29)58 |
80/1 ± 38/32 |
45/4 ± 81/127 |
890/0 t=
198df=
375/0 p= |
32/1t=
198df=
185/0p= |
خیر |
(71)142 |
92/1 ± 12/32 |
36/4 ± 90/126 |
عود بیماری |
بله |
(5/22)45 |
87/1 ± 93/31 |
42/3 ± 71/125 |
05/1-t=
198df=
295/0p= |
55/2-t=
198df=
011/0 p= |
خیر |
(5/77)155 |
89/1 ± 27/32 |
56/4 ± 59/127 |
کاندید انجام پیوند مغز استخوان |
بله |
(5/27)55 |
84/1 ± 76/31 |
24/4 ± 45/126 |
99/1- t=
198df=
047/0P= |
41/1-t=
198df=
160/0p= |
خیر |
(5/72)145 |
88/1 ± 36/32 |
43/4 ± 43/127 |
تشخیص بیماری |
AML |
(5/40)81 |
62/1 ± 32 |
99/3 ± 06/127 |
02/3 F=
031/0 p=
|
40/3F=
019/0 p=
|
ALL |
(5/27)55 |
94/1 ± 32 |
99/4 ± 11/126 |
CML |
(9)18 |
65/1 ± 83/31 |
53/3 ± 67/126 |
CLL |
(23)46 |
18/2 ± 91/32 |
26/4 ± 80/128 |
جدول2 : میانگین و انحراف معیار هوش هیجانی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به لوسمی
هوش هیجانی و مولفه های آن |
کمینه |
بیشینه |
میانگین |
انحراف معیار |
نمرات بر مبنای 0 تا 100 |
کمینه |
بیشینه |
میانگین |
انحراف معیار |
ادراک و فهم هیجان(50-10) |
۲۹ |
46 |
19/38 |
28/2 |
50/47 |
90 |
46/70 |
69/5 |
مدیریت هیجانات خود(45-9) |
31 |
41 |
56/35 |
07/2 |
11/61 |
89/88 |
79/73 |
75/5 |
مدیریت هیجانات دیگران(40-8) |
23 |
36 |
85/29 |
14/2 |
88/46 |
50/87 |
26/68 |
69/6 |
استفاده و به کارگیری هیجان (30-6) |
18 |
28 |
57/23 |
35/1 |
50 |
67/91 |
20/73 |
65/5 |
هوش هیجانی (165-33) |
115 |
139 |
17/127 |
39/4 |
12/62 |
30/80 |
33/71 |
33/3 |
جدول 3: میانگین و انحراف معیار امید به زندگی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به لوسمی
امید به زندگی و مولفه های آن |
کمینه |
بیشینه |
میانگین |
انحراف معیار |
تفکر عاملی (20-4) |
۱۱ |
۲۰ |
16/16 |
58/1 |
تفکر راهبردی (20-4) |
13 |
18 |
04/16 |
87/0 |
امید به زندگی (40-8) |
27 |
38 |
19/32 |
88/1 |
جدول 4 : همبستگی بین هوش هیجانی با امید به زندگی در بیماران مبتلا به لوسمی
هوش هیجانی و زیرمولفه های آن |
امید به زندگی و زیرمولفه های آن |
تفکر عاملی |
تفکر راهبردی |
امید به زندگی |
ادراک و فهم هیجان |
مقدار همبستگی |
r=215/0 |
225/0r= |
284/0r= |
سطح معنی داری |
002/0 p= |
001/0 p= |
001/0 p< |
مدیریت هیجانات خود |
مقدار همبستگی |
110/0 r= |
184/0r= |
177/0r= |
سطح معنی داری |
122/0 p= |
009/0 p= |
012/0 p= |
مدیریت هیجانات دیگران |
مقدار همبستگی |
178/0 r= |
103/0 r= |
196/0 r= |
سطح معنی داری |
012/0 p= |
148/0 p= |
005/0 p= |
استفاده و به کارگیری هیجان |
مقدار همبستگی |
040/0 r= |
196/0 r= |
123/0 r= |
سطح معنی داری |
577/0 p= |
006/0 p= |
082/0 p= |
هوش هیجانی |
مقدار همبستگی |
262/0 r= |
314/0 r= |
364/0 r= |
سطح معنی داری |
001/0 p< |
001/0 p< |
001/0 p< |
بحث و نتیجه گیری
در این مطالعه میانگین کلی هوش هیجانی ۳۹/۴ ± ۱۷/۱۲۷ از 165 نمره بود. ساعتی و همکاران (۲۰۱۸) در مطالعه خود روی بیماران دارای استومی گوارشی، میانگین نمره هوش هیجانی را ۵۴/۱۴ ± ۷۴/۱۲۹ گزارش کردند که با مطالعه حاضرهمخوانی دارد(30). میانگین هوش هیجانی در پژوهش سلیک (۲۰۱۷) ۴/۱۴ ± ۷۲/۱۲۶ (35) ، غیابی و همکاران (۲۰۱۱) ۱۹/۲۴ ± ۰۳/۱۱۹ (36) ، تاجیک و همکاران (2016) ۳۲/۷ ± ۱۳/۱۳۱ (37) گزارش شده است که با مطالعه ما همسو می باشد.
با توجه به اینکه برخی از مطالعات ذکرشده روی جمعیت سالم انجام شده است می توان گفت که سطح هوش هیجانی افراد سالم و بیمار مشابه می باشد اما مطالعه رحمانیان و همکاران (۲۰۲۳) (38) هوش هیجانی را ۰۹/۳۷ ± ۹۱/۳۱۵ گزارش کردند که با این مطالعه مطابقت ندارد. در توجیه آن می توان گفت که ابزار تعیین کننده هوش هیجانی در پژوهش ایشان با مطالعه ما متفاوت بوده است.
میانگین نمره امید به زندگی در مطالعه حاضر ۸۸/۱ ± ۱۹/۳۳ از 40 نمره بود. یافته حاضر با مطالعه رستمی و همکاران (۲۰۲۲) (39) روی بیماران مبتلا به سرطان هم جهت می باشد و با یافته های مطالعه وکیلی و همکاران (۲۰۲۲) (32) روی بیماران مبتلا به سرطان پستان مطابقت دارد اما امید به زندگی گزارش شده در مطالعه ناصری گرگون و همکاران (۲۰۲۱) (40) روی بیماران مبتلا به سرطان های گوارشی و همچنین مطالعه شاره و همکاران (۲۰۲۱) (41) روی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز پایین تر از یافته مطالعه حاضر بوده است و با آن مطابقت ندارد که می تواند به دلیل تفاوت در جامعه مورد پژوهش باشد.
در توجیه این امر می توان گفت که بیماران مبتلا به سرطان های گوارشی و مبتلایان به بیماری مالتیپل اسکلروزیس نسبت به بیماران مبتلا به لوسمی علائم عینی تری را در سیر بیماری خود تجربه می کنند که می تواند کیفیت زندگی فردی، اجتماعی و زناشویی آن ها را تحت تاثیر خود قرار دهد(42،43). در نتیجه این بیماران امید به زندگی کمتری داشته اند.
نتایج حاصل از مطالعه ما نشان داد که بین هوش هیجانی و امید به زندگی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بدین معنی که افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، امید به زندگی آن ها بیشتر است. در توجیه یافته حاضر می توان گفت که هوش هیجانی بالاتر باعث می شود تا افراد از شادابی، نشاط، سرزندگی و استقلال بیشتری در کار برخوردار بوده و عملکرد بهتری داشته باشند. هم چنین علی رغم مواجه شدن با سختی ها و چالش های مختلف نسبت به زندگی خوشبین تر بوده و در برابر استرس مقاومت بیشتری از خود نشان دهند و در نتیجه پیشرفت بیشتری در زندگی شان حاصل شود(44). زیرا این افراد به خوبی وضعیت روانی و عاطفی خود را ارزیابی نموده و می دانند که چگونه هیجانات خود را کنترل کنند(26). هر چند مطالعات انجام شده روی بیماران مبتلا به لوسمی در این مورد محدود است اما یافته های مطالعات دیگر در بیماران مختلف نتایج ما را تایید می کند.
مطالعه ساعتی و همکاران (۲۰۲۱) بر روی ۱۵۵ بیمار دارای استومی گوارشی (کولستومی و ایلئوستومی) در کشور ایران نشان داد که هوش هیجانی بالاتر بر افزایش میزان عزت نفس به طور معنی داری موثر است(30). افراد با عزت نفس بالا نسبت به سایر افراد خوش بین تر و با انگیزه تر هستند. آن ها احساس شادی بیشتری می کنند و در حل مشکلات و فراز و نشیب های زندگی توانایی بیشتری از خود نشان می دهند(45).
مطالعه بادری و همکاران (۲۰۱۹) روی بیماران مبتلا به سرطان مری و معده نشان داد که سطح بالاتر هوش هیجانی می تواند موجـب بهبود کیـفیـت زنـدگی بیمـاران مبتـلا به سـرطـان های
گوارشی شود و همچنین میزان اضطراب و افسردگی را در آنها
کاهش دهد(46).
افراد با هوش هیجانی بالا راحت تر می توانند با چالش هایی که در زندگی با آن ها مواجه می شوند، کنارآمده و سازگار شوند. زیرا این افراد با توجه به شناخت و آگاهی لازم از حالات عاطفی خود، می توانند احساسات خود و دیگران را مدیریت کنند وکیفیت زندگی خود را بهبود بخشند(20).
مطالعه رویز-گونزالس و همکاران (۲۰۲۳) روی ۶۳۶ بیمار مبتلا به سرطان پستان نشان داد که توجه به ویژگی هوش هیجانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان می تواند با کاهش میزان اضطراب آنها در بهبود سازگاری روانی ایشان تاثیر مثبت داشته باشد(47).
مطالعات پیشین نشان دادندکه هوش هیجانی بر سلامت حافظه، قضاوت صحیح و تصمیم گیری مناسب و رشد روانی اجتماعی انسان تاثیر چشم گیری دارد. بیماران با هوش هیجانی بالاتر می توانند به درستی خلق و خوی خود را تنظیم کنند(48،49). توانایی مدیریت عواطف و هیجانات می تواند نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی افراد داشته باشد(52-50). پارکر و همکاران معتقد اند که بین خلق افسرده و پایین بودن هوش هیجانی هم بستگی وجود دارد و پایین بودن هوش هیجان در افراد افسرده شیوع بیشتری دارد(53).
آهویی و همکاران (۲۰۱۷) به بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهزیستی روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان پرداختند. یافته های نشان داد که افراد با هوش هیجانی بالاتر، بهزیستی روانی بهتری را تجربه می کنند(54) و در برابر مشکلات زندگی روزمره و فشارهای روانی اقداماتی انجام می دهند که منجر به افزایش موفقیت ها، رضایت و خوش بینی و در نتیجه افزایش شادی و سلامتی می شود(55).
نتایج مطالعه حاضر در رابطه با ارتباط مشخصات جمعیت شناختی با هوش هیجانی در مبتلایان به لوسمی نشان داد که ارتباط هوش هیجانی با عود بیماری معنی دار بوده است. به این ترتیب که بیمارانی که در مرحله عود بیماری نبودند نسبت به سایرین هوش هیجانی بالاتری داشتند. این امر می تواند به این دلیل باشد که بیمارانی که در مرحله عود بیماری هستند تنش و نگرانی بیشتری را تجربه می کنند، چرا که با هر دوره بیماری انرژی و توان بیمار به دلیل ماهیت سخت بیماری کاهش و ترس از عود مجدد بیماری نیز افزایش می یابد(56).
بررسی ارتباط مشخصات جمعیت شناختی با امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی نشان داد که این ارتباط در افرادی که کاندید انجام پیوند مغز استخوان بودند معنی دار بوده است. به این شکل که بیمارانی که کاندید انجام پیوند مغز استخوان بودند، امید به زندگی کمتری داشتند. این امر می تواند به دلیل فرآیند طولانی و عوارض احتمالی پیوند مغز استخوان باشد که تهدید کننده حیات بیمار هستند. مطالعات گذشته نشان داده است که بیماران تحت انجام پیوند مغز استخوان با دوره هایی از پریشانی، اضطراب، نگرانی و عدم اطمینان نسبت به موفقیت در درمان موجه هستند. موارد ذکر شده می تواند با توانایی مدیریت احساسات و امید به زندگی این بیماران مرتبط باشد(57،58).
بیماران مبتلا به CLL به طور معنی داری نسبت به بیماران مبتلا به AML امید به زندگی بالاتری داشته اند که می تواند به دلیل ماهیت حاد و تهدید کننده بیماری در بیماران مبتلا به AML باشد(59).
بنابراین با توجه به یافته های فوق، می توان بیان کرد که تقویت هوش هیجانی در افرادی که در مرحله عود بیماری قرار دارند و همچنین بهبود وضعیت امید به زندگی در بیمارانی که کاندید انجام پیوند مغز استخوان می باشند، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
با توجه به نتایج مطالعه حاضر هوش هیجانی و امید به زندگی ارتباط مثبت معناداری داشتند. این ارتباط نشان دهنده تاثیر هوش هیجانی بالا بر افزایش امید به زندگی افراد است.
مگیاس و همکاران (2019) (60)، با توجه به اثر مثبت هوش هیجانی بر کیفیت زندگی بیماران، بر اهمیت آموزش هوش هیجانی در برنامه مراقبتی بیماران سرطان تاکید کردند. از آنجا که هوش هیجانی قابل آموزش و یادگیری می باشد با برگزاری دوره های آموزش هوش هیجانی، می توان در ارتقاء هوش هیجانی این بیماران اثرگذاشته و به دنبال آن گام مثبتی در جهت تقویت امید به زندگی مبتلایان به لوسمی برداشت که می تواند موجب سازگاری بهتر با بیماری شده و از طریق کاهش خلق منفی، استرس و اضطراب بیمار و همچنین تقویت احساس خوب بودن او منجر به بهبود کیفیت زندگی آنها و حتی تبعیت از درمان شود. بدین ترتیب انجام فرایند شیمی درمانی و روند مراقبت از این بیماران تسهیل خواهد شد.پیشنهاد می شود مطالعات مداخله ای با هدف بررسی تاثیر مداخلات آموزشی در بهبود هوش هیجانی و افزایش امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی انجام شود.
همچنین برای پی بردن به جنبه های پنهان ارتباط بین هوش هیجانی و امید به زندگی و نیز تبیین عمیق تر مفاهیم هوش هیجانی و امید به زندگی در مبتلایان به لوسمی، انجام مطالعات کیفی در این زمینه توصیه می شود. اگر چه مطالعه ما اطلاعات سودمندی در مورد بیماران مبتلا به لوسمی اضافه می کند با محدودیت هایی مواجه است.
از جمله این که مطالعه تنها در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
توصیه می شود مطالعاتی در بیمارستان های سایر دانشگاه ها و سایر شهرها روی بیماران مبتلا به لوسمی صورت بگیرد.
ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر به صورت خودگزارشی می باشد که افراد ممکن است به دلیل اجتناب از افشای اطلاعات خصوصی پاسخ دقیقی ارائه ندهند در این مورد به نمونه ها اطمینان داده شد که پرسشنامه ها بی نام بوده و محرمانگی اطلاعات حفظ خواهد بود.
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه مصوب شورای پژوهشی و کمیته اخلاق دانشـگاه علـوم پـزشـکی تهـران با شنـاسـه اخـلاق IR.TUMS.FNM.REC.1402.012 است.
سهم نویسندگان
معین سلامی: طراحی مطالعه و جمع آوری داده ها. لیلا صیادی:
مفهوم سازی و روش شناسی. شیما حقانی: تجزیه و تحلیل داده ها. اسمعیل محمدنژاد: مدیریت پروژه و ویرایش علمی. اعظم قربانی: مدیریت پروژه، تنظیم پیش نویس مقاله و روش شناسی. تمامی نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخ گویی در قبال پژوهش را پذیرفته اند.
حمایت مالی
پژوهـش حـاضـر با کـد 66243-100-2-1402 تحـت حمـایت معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.
تضاد منافع
بنابر اظهار نویسندگان هیچ گونه تعارض منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
بدین وسیله از تمامی کسانی که ما را در انجام پژوهش حاضر یاری فرمودند به ویژه بیماران عزیز شرکت کننده در مطالعه تشکر و قدردانی می شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1402/10/16 | پذیرش: 1403/2/8 | انتشار: 1403/2/8