دوره 22، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )                   جلد 22 شماره 3 صفحات 95-77 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: شناسه اخلاق IR.IAU.YAZD.REC.1400.067


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

raeissadati B N, Fallah M H, Vaziri S, Asi A. Identifying the Concepts and Structures Related to Psychopathology with an Islamic Approach. TB 2023; 22 (3) :77-95
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3320-fa.html
رئیس الساداتی بی بی نرجس، فلاح محمد حسین، وزیری سعید، عاصی ابوالقاسم. شناسایی مفاهیم وسازه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی‌ روانی با رویکرد اسلامی. طلوع بهداشت. 1402; 22 (3) :77-95

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3320-fa.html


دانشگاه آزاد یزد ، fallahyazd@iauyazd.ac.ir
متن کامل [PDF 720 kb]   (86 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (115 مشاهده)
متن کامل:   (218 مشاهده)
شناسایی مفاهیم وسازه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی‌ روانی با رویکرد اسلامی

نویسندگان: بی بی نرجس رئیس‌الساداتی۱،محمد حسین فلاح۲، سعید وزیری۳، ابوالقاسم عاصی۴
۱.دانشجوی مقطع دکترا، گروه مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران.
۲. نویسنده مسئول: دانشیار گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران.  تلفن تماس: ۰۹۱۳۲۵۵۹۴۶۷        fallahyazd@iauyazd.ac.ir  
۳. استادیار گروه برنامه ریزی درسی،  دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران.  
۴.استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران.
چکیده
مقدمه: نظام‌های روان درمانی گوناگون، براساس تعریف خود از ماهیت انسان تعاریفی برای آسیب شناسی ارائه داده‌اند. اسلام کاملترین دین و شامل تمام جنبه‌های زندگی بشر می‌باشد؛ برهمین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مفاهیم وسازه‌های مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی انجام شد.
 روش بررسی: پژوهش حاضر، کیفی، و با استفاده از نظریه برخاسته از داده‌‌ها(داده بنیاد) می‌باشد. پس از بررسی آیات قرآن و متون مربوطه، مفاهیم دسته بندی و کد گذاری شدند.جهت استخراج مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی روانی، با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری، مفاهیم دسته‌بندی شدند.
یافته ها: پس از بررسی آیات قرآن و متون مربوطه، مفاهیم دسته بندی شده و مضامین مشابه به صورت یک کد در دسته بندی نهایی قرارداده شدند. پس از دسته‌بندی کدها  به  ۱۷۳ کد و ۲۲ خرده مضمون و ۴ مضمون اصلی دست یافتیم. خرده مضمون‌ها عبارتند از: بیماری‌های قلب، مرض، زیغ، جنون، جهل و نادانی، ابتلا، خبل، سفیه، مس، رین، زیغ، ریب، غلف، قفل، حمق، افراط و تفریط، طبع، ختم، شرک، نفاق، شک، دنیاطلبی و دنیاپرستی. مضامین اصلی که از دل این خرده مضمون‌ها بدست آمدند عبارتنداز: جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی، ابتلا.
نتیجه‌گیری: برپایه یافته‌های پژوهش به سازه‌های جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی و ابتلا و خرده مضمون های آن  دست یافتیم که می‌توانند در تشخیص آسیب‌های روانی به ما کمک کنند. این سازه‌ها برگرفته از آیات قرآن و روایات می‌باشد و می‌تواند برای همه انسانها و در تمام زمانها مورد استفاده قرار گیرد.
واژه های  کلیدی: آسیب شناسی روانی، رویکرد اسلامی، جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی، ابتلا
این مقاله حاصل از پایان نامه دانشجویی مقطع دکترا دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد می‌باشد.
مقدمه
آسیب شناسی روانی جدا و متفاوت از سایر رشته‌های روانشناسی نیست بلکه نتیجه و محصولی است از قوانین رشد، یادگیری، انگیزش، هیجان، شناخت و تفکر که امکان شناخت واقعیت‌های روانی را برای ما فراهم می‌سازند(۱). تعریف قاطع و روشنی برای بهنجاری و نابهنجاری وجود ندارد(۲). نظام های روان درمانی گوناگون براساس تعریف خود از ماهیت انسان و آسیب شناسی روانی، نظریه های متفاوتی در زمینه درمان ارائه داده اند. برآوردهای جدید، تعداد این نظام ها را بیش از ۴۰۰ درمان گزارش کرده‌اند(۳).
دیدگاههای مختلف، ملاک‌های گوناگونی را برای تعریف نابهنجاری به کار گرفته‌اند؛ که برخی از این ملاک‌ها عبارتند از: انحراف از هنجارهای آماری، انحراف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی، رویکرد شباهت خانوادگی عناصر نابهنجاری(رنج،‌ ناسازگاری، نامعقولی، غیر‌قابل درک بودن، پیش بینی‌ناپذیری و فقدان کنترل، مشهودبودن و نامتعارف بودن، ناراحتی مشاهده‌گر وتخطی از معیارهای اخلاقی و آرمانی)(5،۴).
در پیشگفتارDSM-5می‌خوانیم که این دستنامه با ویرایش‌های پیاپی در ۶۰ سال گذشته به یک مرجع استاندارد اقدامات بالینی در زمینۀ بهداشت روان تبدیل شده است. در عین حال توصیف دقیق فرآیندهای زمینه‌ای آسیب شناختی بیشتر اختلالات روانی امکان پذیر نیست(۶). همانطور که می‌دانیم تا کنون این دستنامه ۵ بار تجدید نظر شده که خود حاکی از یکسان نبودن ملاک ها در زمانهای گوناگون برای آنها می‌باشد. اگر به ملاک‌ها وطبقه‌بندی‌های امروزی از قبیل  طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها( (International Classification of Diseases:ICD
و راهنـمای تشخیصـی و آماری اختـلالات روانی نگـارش پنجم
 (DSM-5: Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5th Edition ) با دید انتقادی دقیق بنگریم، خواهیم دید که بسیاری از آنها تحت تاثیر سوگیری‌های مختلف تعریف و تدوین شده‌اند. حتی مواردی وجود دارد که کاملا اهداف سیاسی در آن وجود دارد. گاهی یک بیماری از چارچوب بیماریها حذف می‌شود؛ مثلا بیماری همجنس‌گرایی که به نظر می‌رسد در مورد آن سوگیری کاملا روشن است. ممکن است این سوگیری از جانب کسانی منفی تلقی نشود و گفته شود فضایی که این تصمیم در آن اتخاذ شده به هر دلیل پذیرفته است که همجنس‌گرایی را دیگر در اینجا می‌گوییم سوگیری فرهنگی رخ داده است؛ یعنی فرهنگ جامعه مبدا می‌تواند نگرش اجتماعی و فرهنگی خود را در قالب یک گزارۀ علمی به جوامع دیگر تسری بدهد. این‌گونه سوگیری‌ها حتی در عمومی ترین مسائل دنیای روانشناسی مثل ملاک‌های تشخیص بیماری نیز روی می‌دهد. گاهی ارتباط نهادهای اقتصادی با نظام درمان در روانشناسی روی تصمیم‌گیری‌های علمی و تجویزی تاثیر می‌گذارد(۷).
آسیب شناسی روانی در چارچوب روانشناسی دینی به رفتارهای غیرخردمندانه، فاصله گرفتن از فطرت و از دست دادن ظرفیت‌های وجودی و ارزش‌های معنوی و اخلاقی مربوط      می شود. در آسیب‌شناسی روانی ساده‌ترین رویکرد، پیشگیری مبتنی بر تقویت خویشتن‌داری، پرهیز از گناه و توبه است. این پژوهشگران با محور قراردادن معنویت، ملاک آماری و آسیب شناسی روان به معنای رایج آن ( درDSM و احیانا ICD ) را خارج از حیطه روانشناسی دینی می‌دانند(۸).
به نظر نگارنده اگر رویکرد اسلامی را بخواهیم معنا کنیم و آسیب شناسی را با این رویکرد عنوان کنیم و به نتیجه ای برسانیم می توانیم یک حوزه و موضوعی داشته باشیم به نام رویکرد اسلامی که درباره محتوایش از آموزه های دینی استفاده کنیم و از صفر تا صد آن مبنا را بچینیم که البته این رویکرد منطبق بر فرهنگ نیز می‌باشد. یکی از خلاهایی که وجود دارد این است که سازه های ما در این مبانی جهانی نیست و این خلا باعث شده که ما به سمت معیارهای جهانی آسیب شناسی برویم. در حالی که ما در جوامع اسلامی تنها معتقد به رفتار و بعد جسمانی نیستیم و تجربه را به تنهایی جوابگو نمی دانیم. از نظر پژوهشگر این خلا در نظام طبقه‌بندی موجود آسیب شناسی روانی اسلامی وجود دارد. در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و ضرورت این مسأله که باید مفاهیم مرتبط در آسیب شناسی روانی برای دستیابی و تشخیص بهنجار از نابهنجار با توجه به متون اسلامی و منطبق با فرهنگ ما نیز، مشخص شود؛ ما در صدد بررسی، شناسایی و تحلیل مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی هستیم. پژوهش هایی نیز در این زمینه صورت گرفته که به موارد زیر در آنها اشاره شده است: مرض قلب، اساس آسیب روان است.یعنی قلب که جایگاه عواطف و صفات روانی انسان است از حالت فطری خود منحرف و بیمار شده و مرکز عواطف منفی گردد که ریشه تمام این عواطف منفی و اخلال های روانی(خود بزرگ بینی، دروغ گویی٬کینه٬ حسادت٬ ترس٬ طمع، خیانت٬ خساست، ناسپاسی، ناشکیبایی، بهانه جویی و...) به خود پرستی و دنیا پرستی بر     می گردد(۳). اقسام تکبر شامل تکبر در برابر خداوند؛ پیامبر و امام و در برابر مردم است. پیامدهای تکبر نیز ذلت دنیا و آخرت، بی عقلی متکبر، خشم و غضب وی، کفر و ذلت متکبر، عدم استفاده وی از تجارب دیگران، خشم و غضب مردم از شخص متکبر، دوری وی از علم آموزی و حکمت، خلود در آتش جهنم و رابطه تمامی موارد ذکر شده با ذلت و دونی متکبر است(۹).
الگوی نظری آسیب های روانی در سه دسته ابتلائات(آسیب‌های مربوط به صحت خلقت)؛ بیماری‌های روانی ناشی از سوءاختیار فرد؛ و آسیب های محیطی- اجتماعی قرار می‌گیرد(۱۰). رشد نایافتگی و به عبارت دقیق تر غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی ودرونی و به عبارت دیگر اختلالات روانی در انسان می باشد(۱۱). حب دنیا ریشه تمامی خطاها عنوان شده و اگر کسی بتواند از این مرحله به سلامت عبور کندگویا خطاهایش تمام خواهد شد و به مرزهای عصمت و سلامت           می رسد(۱۲).
غفلت از آیات، اطمینان به حیات دنیا و عدم رجاء به لقاء رب در باورهای فرد، عافیت طلبی در سبک زندگی و پیروی از ظن و جرم و کذب در رفتارهای فرد عوامل مستعد کننده فرد در ایجاد اختلالات اضطرابی است(۱۳). از دیدگاه آیات قرآن کریم بهترین راه برای حفظ سلامت معنوی خانواده  انجام واجبات و ترک معاصی است(۱۴). استفاده از ارزشها و باورهای اسلامی می تواند از طریق ادغام اعتقادات اسلامی که در تبعیت از مواد مخدر و اصلاح تکنیک های مختلف روان درمانی به منظور تطبیق بیماران مسلمان در درمان مسلمانان روانی مفید است(۱۵). علائم اضافی بیماری روانی که در ادبیات غربی با اختلالات روانی برابر نیستند از قبیل اعتیاد به ثروت ، شهرت، جهل، استکبار، بزدلی، ظلم،شهوت، فریب و غیره می باشند. از این رو این علائم از بخش بزرگی از سبک زندگی اسلامی پیروی می کنند که افراد باید به خودآگاهی در واقعیتهای تجربی درونی خود برسند تا از این بیماریها در امان باشند. در روانشناسی اسلامی، عناصر متافیزیکی که رفتارهای انسانی نفوذ می کند روح (النفس)، قلب (القلب)، روح (الروح) و عقل (العقل)هستند. مفهوم الفطره دانش ذاتی است که با روح انسان همراه است(۱۶). موارد مطرح شده در بالا،‌ برخی از آثار قدیمی و جدیدی بودند که به مبحث آسیب شناسی روانی از دیدگاه اسلامی توجه کرده‌اند. به نظر نگارنده آفریدگار انسان بهتر از هر کسی می تواند به نیازهای انسان ما را آگاهی دهد و چالش‌های وجودی و گردابهای نابهنجاری انسان را برایمان مشخص سازد. از این رو پژوهش حاضر درصدد است با توجه به اهمیت این مسأله که باید مفاهیم مرتبط در آسیب شناسی مشخص شود به شناسایی و تحلیل مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی می‌پردازد.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر به لحاظ روش،کیفی و با استفاده از نظریه برخاسته از داده‌‌ها (داده بنیاد: Grounded theory) می‌باشد. در پژوهش حاضر جهت استخراج مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی روانی، بعد ازگردآوری مطالب مرتبط از منابع نامبرده با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نظریه برخاسته از داده‌ها، مقوله‌ها و مفاهیم دسته‌بندی شدند.
در این روش کار تحلیل همزمان با گردآوری اطلاعات مربوطه با کدگذاری باز آغاز گردیده است و داده ها براساس طبقات عمده اطلاعاتی کدگذاری گردیده است.
بعد از این کدگذاری و بر مبنای آن کدگذاری محوری صورت می گیرد که در آن پژوهشگر یک طبفه کدگذاری باز را انتخاب می کند تا برآن متمرکز شود (که به این طبقه پدیده محوری گفته می شود) و سپس به داده ها برمی گردد و طبقاتی را حول این پدیده محوری شکل می دهد. این طبقات در قالب یک مدل دیداری به نام پارادایم کدگذاری محوری به یکدیگر مرتبط شده و پدیده محوری را در بر می گیرند. گام نهایی کدگذاری گزینشی است که در آن براساس مدل مرحله قبل گزاره هایی ارائه می دهد که طبقات مدل را به یکدیگر مرتبط ساخته و روابط متقابل بین طبقات را توصیف می کند. بدین منظور، بررسی مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی در قرآن و متون اسلامی انجام شده و بررسی ‌گردیده است. در اینجا محور بحث آیات قرآن است. البته طبیعی است که از روایات مرتبط دیگر و نیز متون و کتب تفسیر و روانشناسی اسلامی و با رعایت تمام موازین اخلاقی برای تفهیم و تبیین بیشتر و جمع‌بندی مطالب بهره برده شده است.
لازم به ذکر است که این مطالعه دارای کد اخلاق (IR.IAU.YAZD.REC.1400.067) از دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی یزد می باشد.
یافته­ها
پس از بررسی آیات قرآن و روایات مرتبط با مفاهیم آسیب شناسی روانی، در این پژوهش به آیات و روایات زیادی دست یافتیم که آنها را دسته بندی کرده و مضامین مشابه را به صورت یک کد در دسته بندی نهایی قرار دادیم و در نهایت پس از دسته‌بندی کدها  به ۱۷۲ کد و ۲۲ خرده   مضمون و ۴  مضمون
اصلی دست یافتیم. در دو شکل ۱و ۲ مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی که ما در این پژوهش به آنها دست پیدا کردیم آورده شده است. پژوهشگر با جمع بندی از یافته های پژوهشی که با استفاده از یادداشت برداری، کدگذاری اولیه وسپس دسته بندی کدهای اولیه را انجام داده است. بدین منظور، پژوهشگر ابتدا با راهنمایی اساتید اهل فن و با استفاده از بررسی کتب مختلف و منابع گوناگون اسلامی به شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی پرداخته است و بعد از تعیین وشناسایی سازه های مرتبط با آسیب شناسی روانی از منظر اسلامی، سازه‌های انتخاب شده را درکتب و منابع گوناگون مورد  بررسی قرار داده و مفاهیم مرتبط را گردآوری کرده است. ابتدا در جدولی مفاهیم و سازه های مرتبط با آسیب شناسی روانی اسلامی و جملات و مفاهیمی استخراج شده اولیه آورده شده که به دلیل زیاد بودن مفاهیم و آیات جدول تنها بخشی از آن را جهت نمونه کار درجدول۱ آورده‌ شده است. سپس مطالب مطرح شده دسته بندی و در زیرجدول ۲ ارائه گردیده است.
۴ مفهوم اصلی که ما در این پژوهش با توجه  به داده های بدست آمده و متون مختلف به آنها دست یافتیم عبارتند از: جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی و ابتلا.
 
جنون
ریب
ابتلا
جهل و نادانی
زیغ
مرض
بیماریهای قلب


غلف
خبل
 

سفیه
حمق
قفل
مس
مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی




رین
زیغ
                                                                                        

افراط وتفریط
ختم

نفاق
شک
دنیاطلبی ودنیاپرستی
شرک
طبع



شکل۱: مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی(۲۲خرده مضمون) با رویکرد اسلامی
مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری 
 
قلب مریض
ابتلا
جهل
طبیعت گرایی




شکل ۲ : مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری (۴ مضمون اصلی)
جدول۱ : مقوله بندی ودسته بندی کدهای مربوط به کدگذاری اولیه؛ با موضوع شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی  (یک نمونه کوچک از کل کار)
مفاهیم مرتبط با
 آسیب شناسی روانی   
مفاهیم فرعی جملات منتخب از متون









قلب
حجاب قلب








مهر شقاوت بر قلب
.
.
.
.
«آیا این مردمی را که بعد از اقوامی که همه مردند وارث زمین شدند (خدا) آگاه نفرموده که اگر ما بخواهیم به کیفر گناهانشان می‌رسانیم و بر دلهایشان مهر می‌نهیم که دیگر (به گوش دل چیزی) نشنوند»؟(اعراف،۱۰۰)
«(آری،) آنها راضی شدند که با متخلّفان باشند؛ و بر دلهایشان مهر نهاده شده؛ از این رو (چیزی) نمی‌فهمند».(توبه،۸۷)
.........
«آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان به جدال و انکار برمی‌خیزند این کار، سخت خدا (و رسول) و اهل ایمان را به خشم و غضب آرد. بلی این گونه خدا بر دل هر متکبر خود کامه‌ای مهر (شقاوت) می‌زند (که با سعادت خود دشمن می‌شود».(غافر،۳۵)
«این است شهرهایی که ما بر تو از اخبار اهلش بیان کردیم، همه را رسولان حق با ادلّه روشن آمدند اما بر آن نبودند که به آنچه پیش از آن تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند. این چنین خدا دلهای کافران را مهر می‌زند».(اعراف،۱۰۱)
.......
مرض دروغ- فساد- نادانی و بی خردی- مسخره کردن مؤمنان-
خریدن گمراهی بجای راه راست
.
.
.
در دلهای ایشان بیماری[مرض] (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ می‌گفتند.و چون آنان را گویند که فساد در زمین نکنید، گویند: تنها ما کار به صلاح کنیم. آگاه باشید آنها خود مفسدند ولی نمی‌دانند.و چون به ایشان گویند: ایمان آورید چنانکه دیگران ایمان آوردند؛ گویند: چگونه ایمان آوریم مانند بیخردان؟! آگاه باشید که ایشان خود بی‌خردند ولی نمی‌دانند.و چون به اهل ایمان برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت کنند گویند: ما با شماییم، جز این نیست که (مؤمنان را) مسخره می‌کنیم. خدا به ایشان استهزا کند و در سرکشی مهلتشان دهد که حیران بمانند. آنانند که گمراهی را به راه راست خریدند، پس تجارت ایشان سود نکرد و راه هدایت نیافتند. مثل ایشان مانند کسی است که آتشی بیفروزد، و همین که روشن کند پیرامون او را، خدا روشنی آنان را ببرد و رها کند ایشان را در تاریکی‌یی که هیچ نبینند.آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند.(بقره،۱۰-۱۸)
........
جدول۲ : مقوله بندی ودسته بندی کدهای مربوط به کدگذاری اولیه؛ با موضوع شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی
مفاهیم جایگزین کدگذاری مفاهیم هم دسته و مرتبط ردیف
بیماریهای قلب ۱.حجاب قلب
۲. مهر شقاوت بر قلب
۳. مهر قهرو غفلت
۴. سخت شدن قلب (قساوت)
۵. انحراف قلب
۶. زنگار قلب
۷. سرکشی قلب
۸. کور شدن قلب
۹.  عدم ایمان قلب
۱۰. قفل قلب
۱۱. قفل قلب با جهل و نفاق
۱۲. مرض قلب (شک و ریب
۱
مرض ۱۳. دروغ
۱۴.  فساد
۱۵.  نادانی و بی خردی
۱۶.  مسخره کردن مؤمنان
۱۷.خریدن گمراهی بجای راه راست
۱۸. مرض شک و ریب
۱۹. مرض نفاق
۲۰. فساد
۲۱.  قطع رحم
 ۲۲. کر شدن گوش و چشم
۲۳.  عدم تفکر
 ۲۴. قفل بردل
 ۲۵. جلوه گر شدن کفر توسط شیطان
۲۶. بیراهه رفتن و راهی بجز راه خدا رفتن
۲۷.  نفاق و توطئه و همدست شدن با دشمنان
۲۸. مرض هوی و هوس
۲
زیغ ۲۹. زیغ( بد گمانی)
۳۰. زیغ (تهمت و روی گردانی از حق)
۳
جنون ۳۱. انگ زدن جنون به کسی که متفاوت از دیگران است.
۳۲. مربوط دانستن سحرو جنون به یکدیگر
۳۳. عدم به کار گیری عقل و فکر باعث قضاوت بی پایه است.
۳۴. مدارا با مجنون
۳۵. تکبر نشانه دیوانگی
۳۶. بیکاری و رها کردن تجارت
۳۷. تندی و عصبانیت
۴
جهل و نادانی ۳۸. پشیمانی
۳۹. در صورت ندانستن و عدم تحقیق و سپس قضاوت نادرست
۴۰. عدم  تعقل
۴۱. توبه
۴۲. دفع بدی توسط خداوند است.
۴۳. آزار دیگران با جهل
۴۴. مسخره کردن
۴۵. فرد گرایی (دلهای متفرق)
۴۶. کفر و نفاق
۴۷. کمال دوستی و محبت به غیر خدا داشتن
۴۸. نسبت ناروا دادن به خداوند
۴۹. کشتن فرزندان ، حلال خدا را حرام شمردن
۵۰. عدم سلامت نفس و بدزبانی
۵۱. کم اهمیت شمردن نماز
۵۲. پرستش غیر خدا
۵۳. جدال در کار خدا
۵۴. گمان ناحق به خداوند
۵۵. خیالات باطل
۵۶. عامل گمراهی و نابودی
۵۷. عدم رشد
۵۸. ریشه بدی ها
۵۹. عامل مرگ ، دوام بدبختی
۶۰. نافرمانی خدا
۵
ابتلا ۶۱. ابتلا برای همه است ولی افراد بی ایمان تزلزل پیدا می کنند.
۶۲. افراد با ایمان امتحان می شوند. (مورد ابتلا قرارگرفتن)
۶۳. درجات افراد مورد ابتلا متفاوت است
۶۴. موارد ابتلا گوناگون است
۶۵. موارد ابتلا گوناگون است. صابران سربلندند.
۶۶. ابتلا حتی می تواند دستوراتی باشد که مربوط به غرایز هستند.
 ۶۷. افرادی که توانایی مقابله با غرایز را دارند از ابتلائات پیروز بیرون می آیند.
۶۸. زینت ها و زیبایی های دنیا نیز وسیله امتحان است.
۶۹. گاهی انسانها در امتحانات (ابتلا) بواسطه نعمتها مغرور می شوند
۷۰. یاس و ناامیدی گاهی در ابتلائات بوجود می‌آید.
۷۱. ایمنی و نجات از ابتلا توسط خداوند است.
۷۲. کسی که به خدا گمان ناحق دارد آسایش ندارد.
 ۷۳. نفاق باعث ایجاد خیالات باطل در دل است.
۷۴. سرنوشت هرکس مشخص است.
۷۵. و سربلندی در ابتلا با خالص شدن امکان پذیر است.
۷۶. کسی که تظاهرات روانی دارد بیمار است و مبتلا است.
۶
خبل ۷۷. از غیر همدینان دوست صمیمی همراز نگرفتن.
۷۸. افرادی هستند که بر اضطراب و تردید دیگران می افزایند، برای مقابله با آنها باید سست و ضعیف نبود.
۷۹. کسانی که معنویات زیادی دارند می توانند شفادهنده باشند
۷
سفیه ۸۰.. دروغ بستن به خدا
۸۱. افراد بی ایمان
۸۲. رویگردانی از دین و آیین حضرت ابراهیم
۸۳. افراد سفیه توانایی معامله ندارند.
۸۴. دروغ گویی از نشانه های سفاهت
۸۵. ارزش واقعی چیزها را نمی‌داند
۸۶. همیشه در حال ضرر و زیان دادن است
۸
مس ۸۷. بیماری روانی که فرد از همه متنفر می شود و نمی تواند نزدیک شدن دیگران به خودش را تحمل کند.
۹         
رین ۸۸. گناهان، عامل چرک و زنگار قلب
۸۹. بدنبال راه شبهه و فتنه گری رفتن
۱۰
ریب ۹۰. شک و تردید عامل سرگردانی و تردید
۱۱
غلف ۹۱. در غفلت بودن دلهای استهزا کنندگان
۱۲
قفل ۹۲. منافقان بردلهایشان قفل زده اند.
۱۳
حمق ۹۳. عدم کنترل زبان
۹۴. حماقت درمان ندارد.
۹۵. احمق همیشه خوار و تنهاست.
۹۶. احمق دروغ گوست.
۹۷. هیچ نمی فهمد . حزب باد است.
۹۸. بی خرد، زیان زننده است.
۹۹. احمق تعادل روانی ندارد.
۱۰۰. بیهوده گویی
۱۰۱. حرف بدون درخواست
۱۰۲. تهور
۱۰۳. ملون بودن
۱۰۴. خودستایی
۱۰۵.خودبرتربینی
۱۰۶. بیهوده کاری
۱۰۷. همنشینی با نادان
۱۰۸. سوگند خوردن با هر سخن
۱۰۹. تکیه کردن به آرزو
۱۱۰. خفیف شمردن دانش و دانشمندان
۱۱۱. رد کردن هر چه مردم می گویند
۱۱۳. خود رأی خودپسند
۱۱۴. پستی و فرومایگی
۱۱۵. تباه کردن و درست انجام ندادن مسئولیت ها
۱۱۶. گوش ندادن به کسی که خیرخواه اوست
۱۱۷. عدم آسودگی همنشین او.
۱۱۸. آرزوی مرگ او از جانب دیگران
۱۱۹. دیگران ازاو در آسایش نیستند
۱۴
افراط  و تفریط ۱۲۰. افراط و تفریط جهل است
۱۲۱. افراط و تفریط در احسان و نیکی
۱۲۲. اعتدال در انفاق
۱۲۳. اعتدال در کسب وکار
۱۵
طبع ۱۲۴. شکستن پیمان، کفر، کشتن پیامبران به ناحق
۱۲۵. کفر و ظلمت بر دل
۱۲۶. کفر و ظلمت بر دل
۱۲۷. نفاق
۱۲۸. گناه
۱۲۹. کافر
۱۳۰. سرکشی و گناه
۱۳۱. جهل
۱۳۲. جدال و انکار بی دلیل و برهان
۱۳۳. نفاق
۱۶
ختم ۱۳۴. کفر
۱۳۵. اعراض از حق (کفر)
۱۳۶. پیروی از هوای نفس
۱۳۷. افتراء به رسول خدا
۱۷
شرک ۱۳۸. ثبات در شرک             
۱۳۹. مهر بر دلهای کافران
۱۴۰. شرک ظلم بزرگ
۱۴۱. عدم بخشش شرک
۱۴۲. محو وباطل شدن اعمال بواسطه رفتن به راهی که خشم خدا را در پی دارد.
۱۴۳. کفر عامل تباهی اعمال و زیانکاری
۱۴۴. شرک باعث نابودی اعمال
۱۴۵. کفر اعمال را نابود می گرداند
۱۸
نفاق ۱۴۶. منافق  و کافر مثل هم هستند. همنشینی با منافق مثل آنها شدن است.
۱۴۷. منافقان به دروغ می گویند ایمان آوردیم.
۱۴۸. دروغ گویی باعث فساد است.
۱۴۹. بیماری دل و نفاق قرین است.
۱۵۰. مرض دل و نفاق باهم قرین است
۱۹
شک ۱۵۱. ریب و شک و بدگمانی باعث عذاب الهی است.
۱۵۲. شک و ریب و اشتغال به دنیا ویژگی کافران است.
۱۵۳. شک و ریب نشانه بیماری دل و کفر است.
۱۵۴. شک و تردید به پیامبران باعث گمراهی است.
۲۰
دنیا طلبی و دنیا پرستی ۱۵۵. تکذیب پیامبران
۱۵۶.  بیهوده گذرانی
۱۵۷. کم فروشی
۱۵۸. بخل و خساست
۱۶۰. بیهوده گذرانی
۱۶۱. متاع فریب و غررور
۱۶۲. بازیچه
۱۶۳.  بخل
۱۶۴. و حسد
۱۶۵. حرص به دنیا
۱۶۶. ربا خواری
۱۶۷. همجنس گرایی و شهوترانی
۱۶۸. شهوت گرایی
۱۶۹. دنیا طلبی
۱۷۰. انکار قیامت
۱۷۱.  کفر
۱۷۲.  استهزاء پیامبر
۲۱
 
بحث و نتیجه گیری
قلب، شک و ریب (نور، 47و50). اگر فرد در حوزه قلب دچار
پژوهشگر در این پژوهش یکی از مفاهیم اصلی ومرتبط با ناهنجاری را مشکلات مربوط به قلب مریض می داند. از جمله بررسی های به عمل آمده درمورد قلب با توجه به آیات و روایات دریافتیم که قلب ممکن است دارای مشکلات بسیاری باشد که باعث بیماری روان می شود. با توجه به آیات ما به مشکلات زیر در حوزه قلب و روان رسیدیم:
حجاب قلب(انعام،۲۵و۲۶/ اعراف،۱۰۰/ توبه، ۸۷/ توبه،۹۳/ بقره، ۶و۷/ بقره،۸۸/ جاثیه، ۲۳/ کهف، ۵۷/ )، مُهر شقاوت بر قلب (غافر،۳۵/ اعراف، ۱۰۱/ روم، ۵۸ و ۵۹/ غافر، ۳۵)، مُهر قهرو غفلت (نحل، ۱۰۷و ۱۰۸/ منافقون،۲و۳/ اعراف،۱۷۹/ انبیاء، ۳)، سخت شدن قلب، قساوت (بقره،۷۴/ یونس،۸۸/ زمر، ۲۲/ مائده،۱۳)، انحراف قلب(توبه، ۱۲۷). زنگار قلب(مطففین، ۱۳و ۱۴)، سرکشی قلب(یونس،۷۴)،کورشدن قلب(حج،۴۶)، عدم ایمان قلب(مائده،۴۱/ حجرات،۱۴)، قفل قلب(محمد،۲۴)، مرض مشکل شود، چه مشکل او کم باشد چه زیاد در واقع فرد وارد وادی آسیب شده است. شدت و میزان بیماری در افراد مختلف متفاوت است.
در منابع گوناگون در این زمینه سخن رفته است که شواهد گوناگون در راستای این پژوهش را با توجه به آیات و روایاتی که بدست آورده ایم ارائه می نماییم، از جمله : قرآن از بیماری روان تعبیرات مختلف دارد که مبین شدت و ضعف بیماری است و هر نامی مبین یک مرحله و مرتبه از بیماری روانی است که مفاهیم بالا که ما با توجه به آیات و روایات به آنها دست یافتیم در واقع هرکدام نشان دهندۀ یک مرحله و نوع خاص از بیماری روانی می تواند باشد که با توجه به تفاسیر قرآن که در این زمینه آمده است می توانیم به شدت و ضعف هرکدام از موارد بالا پی ببریم که در ادامه به آنها اشاراتی خواهیم داشت.
در بیماری ها و حالات نابهنجار شخصیت نیز در دوازده آیه از
قرآن کریم، صحبت از «مرض» قلب شده است (بقره، ۱۰؛ مائده،۵۹؛ انفال،۴۹؛ حج،۵۳؛ نور،۵۰؛ احزاب،۱۲، ۳۲، ۶۰؛ محمد (ص)۲۰و ۲۹ ؛ مدثر، ۳۱).
در آیات دیگری صفات یا حالاتی به قلب نسبت داده شده که نامطلوب و نابهنجار محسوب می‌شود. کلمات: غلیظ (خشن)، قساوت (سخت دل)، رین (حجاب)، ختم (مهر)، اثم (گناه)، عمی (کـوری)، ضیق (تنـگی)، ریب (تردید)، کبر، انکار، غمره
(پوشش)، حمیه (تعصب)، ناپاکی، غل (کینه) طبع (مهر) و زیع(انحراف) برخی از این مواردند. بیماری قلب، انحراف آن از استقامت فطری شمرده می شود. بیماری های قلب یا به عبارتی ناهنجاری های شخصیت به بعد شناختی آن بازمی‌گردد.
عدم فهم ودرک، تعصبات، غبارگرفتن دل بازنگارها وموانع تعقل، استفاده ی نامناسب ازاسباب شناختی، باورهای نادرست درموردنظام های هستی وآغاز و انجام آن ووجود حیرت وشک وتردید دراین مورد برخی از ناهنجاری های شخصیت است. دربعدعاطفی، خود محوری و خود بزرگ بینی، عدم شناخت ظرفیت های روانی خویش، خشونت و تنگ نظری، غلبه انگیزه ها و نیاز های زیستی بر همه ابعاد دیگر، بیرحمی، سنگدلی، تندی با دیگران و کینه، حسد و دشمنی با مردم برخی از جنبه‌های نابهنجار شخصیت از نظر قرآن‌کریم محسوب می‌شود(۱۷).
همانگونه که گفته شد «مرض قلب» اساس آسیب روان است. روان از دیدگاه قرآن، اجزای مختلفی (ذهن، قلب، نفس،..). دارد که اصلی ترین جزء آن قلب است زیرا سلامت و بیماری در قرآن به قلب نسبت داده شده است. قلب در قرآن مجموعۀ قوایی می باشد که در برابر حوادث بیرونی و درونی حساس اند اثر می پذیرند و عمل می کنند و بخش عمده‌ی مسائل انسان از جمله اراده، اختیار، انگیزش، هیجان، عواطف، اخلاق، آرزو و آمال، وجدان و تمام خصال و صفاتش مربوط است. قلب سلیم (شعرا/۸۹، صافات/۸۴) عامل و نتیجه‌ی سلامت روان و مرض قلب (احراب/۳۲، مائده/۵۲، بقره/ ۱۰، محمد. ۲۰، احزاب/ ۱۲، فتح/۱۱) عامل و نتیجه ی بیمار روان می‌باشد(۳).
حـالات ونابهنـجاری های یادشده در صورتی که در فـرد پایـا و
 مستمرباشد موجب می شودکه شخصیت اورا بیمار بدانیم. برای نمونه از نظر قرآن افراد سخت دل، گناهکار و خطا کار، مشرک، کوردل،‌ متکبر، تنگ نظر، شیفتگان مظاهر دنیوی زندگی و متعصبان دارای شخصیت بیمار محسوب می گردند(17).       
با توجه به اینکه مفاهیم اصلی را در ۴ عنوان جهل، قلب مریض و طبیعت و ابتلا خلاصه کردیم و توضیحاتی در مورد قلب دادیم هم اکنون به تبیین و توضیح بقیه موارد می پردازیم. پژوهشگر در این پژوهش به اهمیت به کارگیری عقل و دوری از جهل برای دوری از آسیب پی برده است. در این پژوهش دریافتیم که جهل، علت بسیاری از بیماری های روانی می باشد و به عنوان یکی از سازه ها و مفاهیم اصلی مرتبط با آسیب معرفی شده است. بررسی دقیق آموزه‌های اسلامی نشان می‌دهد که اصل اساسی شادکامی، خردورزی و بکارگیری عقل است. از این رو امام صادق(ع) در تبیین سپاهیان عقل و جهل، نشاط و شادی را در صف سپاهیان عقل و تنبلی و اندوه را در شمار سپاهیان جهل قرار داده است(۱۸). نیروی عقل، دعوت کننده انسان به خیر و نیکی و سعادت و در جهت رشد و شکوفایی فطرت متعالی است. درمقابل عقل، جهل قرار دارد. جهل، قلمرو غیر منطقی شخصیت انسان است و کنش های آن نابخردانه و نامعقول است. جهل، درست را از نادرست تشخیص نمی دهد و همواره درصدد ارضای امیال و خواسته های نفسانی و شهوانی است. بدین ترتیب، جهل با فرآیندهای زیستی که نیروی خود را از شهوت و هوی می گیرد ارتباط نزدیکی دارد(۸).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ساختار دوبعدی شخصیت انسان را بر پایۀ عقل و جهل تبیین کرده است و در مورد کارکرد و کنش بعد ناخردورز شخصیت می نویسد: احساساتی که در این بخش قرار دارد و در نخستین مراحل زندگی انسان (دوران زندگی) متبلور می شود، ناشی از قوای شهوی و غضبی است. منطق آن بر منافع دنیوی استوار است و آن گاه به سوی عمل،‌ انگیزش ایجاد می کند که همراه با لذت و بهرۀ مادی می باشد(۲۰). برخی از امور به عقل انسان آسیب می رساند و موجب کاهش عقل می شود و یا از موانع عقل محسوب می گردد: عشق حیوانی در اثر شهوت، آرزو اندیشی و آرزوهای دور و دراز، دنیاپرستی و تکیه کردن بر دنیا بیش از حد متعارف، هواپرستی و تحت اسارت یا حاکمیت هوس های زودگذر واقع شدن، خشم و تندخویی،‌ خودبینی و خودپسندی، خودرأیی و خودبسندگی بر دیدگاه خود(۲۰).
ریشۀ همۀ رفتارهای ناسالم و نابهنجار به جهل و ناخردورزی برمی‌گردد. امام علی (ع) در روایتی به تعامل عقل و جهل و آثار آن بر ساختار شخصیت انسان اشاره کرده است و می فرماید: «خداوند در فرشتگان فقط عقل نهاده است و نه خواهش و امیال نفسانی و در چهارپایان، میل و شهوت قرار داده است بدون عقل. اما در انسان هر دو را نهاده است. پس آنکه عقلش بر شهوتش چیره شود،‌ از فرشتگان برتر و هر کس شهوتش بر خردش غالب شود ، از حیوانات پست تر است»(۸).
هنگامی عقل دارای قوی ترین کنش وری می باشد که نظام روان شناختی از تعادل یا تعادل نسبی برخوردار باشد و امام علی(ع) در تعریف فرد عاقل به فردی اشاره می کند که هر چیز را در جای خود به کار می برد. چنین کنشی مستلزم آرامش و در اینجا ولحظه اکنون بودن و هشیاری به هدف غایی و هشیاری نسبت به تشخیص گری عقل است. همچنین نیروهای ضدعقل می توانند کنش عقل را به ویژه در شرایط تحریک هیجانی دچار مشکل کنند(۲۱).
از دید نگارنده، این تعبیرها هر چقدر هم که تمثیلی باشند برای فهم و تبیین حالت های شخصیتی و رفتاری انسان مهم اند. حالتی که در نتیجۀ حاکمیت جهل و شهوت در ساختار روانی انسان حاصل می شود بوجود آمدن ناسازگاری  و ناهماهنگی با اصل و سرشت انسانی است و این خود باعث تولد یک ساخت ناهماهنگ و ناهمگون با فطرت باشد. هرچند ساخت و سرشت اولیه انسان یعنی فطرت از بین نمی رود روی آن را ساختی مرضی و بیمارگون می پوشاند و در واقعیت و درحوزه عمل همۀ‌ رفتارهای انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. در این حالت، شخصیت فرد ناسالم و بیمار می شود که اینها نتیجه حاکمیت جهل بر انسان است.
سومین مفهوم از مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری که در مورد آن صحبت خواهیم کرد ابتلا است: بسیاری از اختلالات روانی مصطلح در فضای روانشناسی و روانپزشکی امروز، در واقع مشکلاتی هستند که در صحت خلقت می باشند. منظور این است که خود فرد به شخصه و با اختیار خود موجب بیماری خود نشده و بیماری ناشی از سوء اختیار فرد نمی باشد و بیماری بر فرد عارض گشته و علت زیستی دارد. از جمله نمونه بارز چنین اختلالاتی را می توان در دسته های اختلالات رشد عصبی(مانند کم توانی ذهنی،‌اختلال صوت گفتار، اختلال طیف در خودماندگی و ...) بخش نسبتا قابل توجهی از طیف اسکزوفرنیا
و برخی اختلالات روان پریشی، اختلالات عصبی-شناختی و ... مشاهده نمود. درست است که نمود ظاهری مشکلات در شناخت،‌ هیجانات و رفتارهاست اما افراد درگیر در این مسائل در واقع افراد مبتلا هستند.
در این زمینه چند روایت از پیامبر گرامی اسلام (ص) بیان می کنیم تا مطلب بهتر روشن شود. پیامبر خدا (ص) بر دیوانه ای گذشت و پرسید:‌ او را چه شده است؟ عرض شد: او دیوانه است. فرمود: نه، او آسیب دیده است. دیوانه کسی است که دنیا را بر آخرت برگزیند(۱۰). 
ابتلائات خود به دسته هایی از قبیل ابتلاء در کمال خلق، ابتلاء در کمال حواس، ابتلاء در ثبات عقل، ابتلاء در تمییز، و ابتلاء در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند(22). در احادیث بالا مصادیقی از جنون حقیقی بیان شده است. از مجموع این روایات که در برخی از آنها به وضوح درباره برخی اختلالات روانی مانند صرع صحبت شده است می توان اینگونه استنباط کرد که آن بخشی از اختلالات روانی مصطلح که افراد در ایجاد آنها اختیار یا نقش جدی نداشته اند در واقع نوعی «ابتلا» یا «اصابت» هستند و این افراد «مبتلا» یا «مصاب» هستند و نه «مجنون» یا دارای مشکل روانی. با توجه به احادیث گفته شده در بالا و آیات و روایاتی که به آنها دست یافتیم می توان نتیجه گرفت که مجنون حقیقی کسی است که با وجود صحت عقل و بهره مند بودن از سلامت جسمی و عقلی از مسیر حق دور شده و دچار صفات منافی مسیر الهی می گردد و به نوعی هرکس که از  مسیر الهی دور شود به همان میزان درجاتی از جنون را داراست. برای مثال با وجودی که فرد می داند تکبر گناه است باز تکبر می ورزد و با تکبر در زمین راه می رود. با توجه به این احادیث می توان گفت گناه کردن و معصیت در برابر خالق هستی در حالیکه خداوند به فرد عقل داده و می تواند درست را از نادرست تشخیص دهد دیوانگی است. 
یکی دیگر از مفاهیم اصلی مرتبط به ناهنجاری؛ طبیعت می باشد. آیات فراوانی در مورد ویژگی ها و اوصاف انسان آمده است که در این زمینه می توانند کمک کننده باشند.
آیات فراوانی در بیان اوصاف و ویژگیهای انسان است که در بعضی وی ستایش و در برخی نکوهش شده است. مبدأ این ستایش ها فطرت گرایی و منشأ این نکوهشها طبیعت گرایی انسان
است؛ نه خود طبیعت یا فطرت او، چون این دوقوای روح و مخلوق تکوینی خدایند. به سخن دیگر، حاکمیت فطرت بر وجود به رعایت عدالت و حفظ امینانۀ امانت می انجامد و چون انسان به سوء اختیار خویش طبیعت را حاکم کرده است، قرآن او را نکوهش می کند و کار او را زشت می شمارد بنابراین همۀ فضایل انسانی به فطرت گرایی و تمام رذایل به طبیعت گرایی انسان باز می گردد(۲3).
فطرت ناظر به جنبه های انسانی است و از این رو با غریزه و طبیعت فرق میکند(۲۵). جوادی آملی بین فطرت و طبیعت انسان تمایز قایل شده و رویکرد جدیدی را در این زمینه بنا نهاده است. از نظر او فطرت انسان اساسا مثبت و سالم است و به حق گرایش دارد. او در مقابل فطرت، واژۀ طبیعت را به کار می برد که اشاره به ابعاد زیستی، طبیعی و حیوانی انسان دارد(۸). در قرآن هر جا نکوهش انسان مطرح است، گفت و گو از انسانی است که از خاک آفریده شده است  به سوی آن گرایش تام دارد و هر جا از کرامت انسان سخن می رود دربارۀ انسانی است که مسجود فرشتگان و جانشین خدا در زمین است؛ یعنی نکوهشها به طبیعت گرایی انسان و ستایشها به روح فطرت خواهی او برمی گردد. نتیجه آنکه آیات بیان کنندۀ نقاط ضعف طبیعت خواهی انسان و آیات نکوهش کنندۀ طبیعت گرایی در انسان که به حس وهم و خیال برمی گردد هیچ فایده ای ندارد، بلکه درصدد تبیین سود و زیان طبیعت است(۲3). 
برخی از اوصاف منفی انسان که در قرآن کریم آمده است، ریشه هایی طبیعی دارد و از انحراف تمایلات موجود در طبیعت انسان و به تعبیر دقیق تر، تبعیت نکردن طبیعت او از فطرت وی پدید می آید(۲5).
از دید نگارنده هر آنچه که باعث شود انسان به سمت طبیعت گرایی بدون استفاده معنوی سوق پیدا کند به سمت آسیب وناهنجاری پیش خواهد رفت و این با توجه به آیات و مطالب از پیش گفته شده کاملا مشهود است. در واقع انسان زمانی که در طبیعت خود غرق شود و با افراط در جنبه های طبیعی خود از فطـرت خود دور شـود به همان میـزان به بیمـاری روانـی دچـار
می گردد.
قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام سرشاراست از نکاتی که علل و ریشه ها و نیز راهکارهای درمان آسیب های روانی را بیان می کند. چهار مفهوم اصلی که ما در حوزه آسیب شناسی روانی به آنها دست یافتیم؛ عبارتند از: جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی و ابتلا. اساس آسیب روان در قلب است. اگر فرد در حوزه قلب دچار مشکل شود، چه مشکل او کم باشد چه زیاد در واقع فرد وارد وادی آسیب شده است. از طرفی شدت و میزان بیماری در افراد مختلف متفاوت است. نیروی عقل، دعوت کننده انسان به خیر و نیکی و سعادت و در جهت رشد و شکوفایی فطرت متعالی است. درمقابل عقل، جهل قرار دارد. جهل، قلمرو غیر منطقی شخصیت انسان است و کنش های
 آن نابخردانه و نامعقول است.
ریشۀ همۀ رفتارهای ناسالم و نابهنجار، به جهل و ناخردورزی برمی گردد. آن بخشی از اختلالات روانی مصطلح که افراد در ایجاد آنها اختیار یا نقش جدی نداشته اند در واقع نوعی «ابتلا» یا «اصابت» هستند و این افراد «مبتلا» یا «مصاب» هستند و نه «مجنون» یا دارای مشکل روانی. هرکس که از  مسیر الهی دور شود به همان میزان درجاتی از جنون را داراست. همۀ فضایل انسانی به فطرت گرایی و تمام رذایل به طبیعت گرایی انسان باز می گردد. فطرت انسان اساسا مثبت و سالم است و به حق گرایش دارد. در مقابل فطرت، واژۀ طبیعت است که اشاره به ابعاد زیستی، طبیعی و حیوانی انسان دارد. در واقع انسان زمانی که در طبیعت خود غرق شود و با افراط در جنبه های طبیعی خود از فطرت خود دور شود به همان میزان به بیماری روانی دچار می گردد. ما در این پژوهش به خلاصه‌ای از موارد اشاره کردیم.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام می دارند که هیچ گونه تضاد منافعی ندارند.
مقدمه
آسیب شناسی روانی جدا و متفاوت از سایر رشته‌های روانشناسی نیست بلکه نتیجه و محصولی است از قوانین رشد، یادگیری، انگیزش، هیجان، شناخت و تفکر که امکان شناخت واقعیت‌های روانی را برای ما فراهم می‌سازند(۱). تعریف قاطع و روشنی برای بهنجاری و نابهنجاری وجود ندارد(۲). نظام های روان درمانی گوناگون براساس تعریف خود از ماهیت انسان و آسیب شناسی روانی، نظریه های متفاوتی در زمینه درمان ارائه داده اند. برآوردهای جدید، تعداد این نظام ها را بیش از ۴۰۰ درمان گزارش کرده‌اند(۳).
دیدگاههای مختلف، ملاک‌های گوناگونی را برای تعریف نابهنجاری به کار گرفته‌اند؛ که برخی از این ملاک‌ها عبارتند از: انحراف از هنجارهای آماری، انحراف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی، رویکرد شباهت خانوادگی عناصر نابهنجاری(رنج،‌ ناسازگاری، نامعقولی، غیر‌قابل درک بودن، پیش بینی‌ناپذیری و فقدان کنترل، مشهودبودن و نامتعارف بودن، ناراحتی مشاهده‌گر وتخطی از معیارهای اخلاقی و آرمانی)(5،۴).
در پیشگفتارDSM-5می‌خوانیم که این دستنامه با ویرایش‌های پیاپی در ۶۰ سال گذشته به یک مرجع استاندارد اقدامات بالینی در زمینۀ بهداشت روان تبدیل شده است. در عین حال توصیف دقیق فرآیندهای زمینه‌ای آسیب شناختی بیشتر اختلالات روانی امکان پذیر نیست(۶). همانطور که می‌دانیم تا کنون این دستنامه ۵ بار تجدید نظر شده که خود حاکی از یکسان نبودن ملاک ها در زمانهای گوناگون برای آنها می‌باشد. اگر به ملاک‌ها وطبقه‌بندی‌های امروزی از قبیل  طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها( (International Classification of Diseases:ICD
و راهنـمای تشخیصـی و آماری اختـلالات روانی نگـارش پنجم
 (DSM-5: Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5th Edition ) با دید انتقادی دقیق بنگریم، خواهیم دید که بسیاری از آنها تحت تاثیر سوگیری‌های مختلف تعریف و تدوین شده‌اند. حتی مواردی وجود دارد که کاملا اهداف سیاسی در آن وجود دارد. گاهی یک بیماری از چارچوب بیماریها حذف می‌شود؛ مثلا بیماری همجنس‌گرایی که به نظر می‌رسد در مورد آن سوگیری کاملا روشن است. ممکن است این سوگیری از جانب کسانی منفی تلقی نشود و گفته شود فضایی که این تصمیم در آن اتخاذ شده به هر دلیل پذیرفته است که همجنس‌گرایی را دیگر در اینجا می‌گوییم سوگیری فرهنگی رخ داده است؛ یعنی فرهنگ جامعه مبدا می‌تواند نگرش اجتماعی و فرهنگی خود را در قالب یک گزارۀ علمی به جوامع دیگر تسری بدهد. این‌گونه سوگیری‌ها حتی در عمومی ترین مسائل دنیای روانشناسی مثل ملاک‌های تشخیص بیماری نیز روی می‌دهد. گاهی ارتباط نهادهای اقتصادی با نظام درمان در روانشناسی روی تصمیم‌گیری‌های علمی و تجویزی تاثیر می‌گذارد(۷).
آسیب شناسی روانی در چارچوب روانشناسی دینی به رفتارهای غیرخردمندانه، فاصله گرفتن از فطرت و از دست دادن ظرفیت‌های وجودی و ارزش‌های معنوی و اخلاقی مربوط      می شود. در آسیب‌شناسی روانی ساده‌ترین رویکرد، پیشگیری مبتنی بر تقویت خویشتن‌داری، پرهیز از گناه و توبه است. این پژوهشگران با محور قراردادن معنویت، ملاک آماری و آسیب شناسی روان به معنای رایج آن ( درDSM و احیانا ICD ) را خارج از حیطه روانشناسی دینی می‌دانند(۸).
به نظر نگارنده اگر رویکرد اسلامی را بخواهیم معنا کنیم و آسیب شناسی را با این رویکرد عنوان کنیم و به نتیجه ای برسانیم می توانیم یک حوزه و موضوعی داشته باشیم به نام رویکرد اسلامی که درباره محتوایش از آموزه های دینی استفاده کنیم و از صفر تا صد آن مبنا را بچینیم که البته این رویکرد منطبق بر فرهنگ نیز می‌باشد. یکی از خلاهایی که وجود دارد این است که سازه های ما در این مبانی جهانی نیست و این خلا باعث شده که ما به سمت معیارهای جهانی آسیب شناسی برویم. در حالی که ما در جوامع اسلامی تنها معتقد به رفتار و بعد جسمانی نیستیم و تجربه را به تنهایی جوابگو نمی دانیم. از نظر پژوهشگر این خلا در نظام طبقه‌بندی موجود آسیب شناسی روانی اسلامی وجود دارد. در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و ضرورت این مسأله که باید مفاهیم مرتبط در آسیب شناسی روانی برای دستیابی و تشخیص بهنجار از نابهنجار با توجه به متون اسلامی و منطبق با فرهنگ ما نیز، مشخص شود؛ ما در صدد بررسی، شناسایی و تحلیل مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی هستیم. پژوهش هایی نیز در این زمینه صورت گرفته که به موارد زیر در آنها اشاره شده است: مرض قلب، اساس آسیب روان است.یعنی قلب که جایگاه عواطف و صفات روانی انسان است از حالت فطری خود منحرف و بیمار شده و مرکز عواطف منفی گردد که ریشه تمام این عواطف منفی و اخلال های روانی(خود بزرگ بینی، دروغ گویی٬کینه٬ حسادت٬ ترس٬ طمع، خیانت٬ خساست، ناسپاسی، ناشکیبایی، بهانه جویی و...) به خود پرستی و دنیا پرستی بر     می گردد(۳). اقسام تکبر شامل تکبر در برابر خداوند؛ پیامبر و امام و در برابر مردم است. پیامدهای تکبر نیز ذلت دنیا و آخرت، بی عقلی متکبر، خشم و غضب وی، کفر و ذلت متکبر، عدم استفاده وی از تجارب دیگران، خشم و غضب مردم از شخص متکبر، دوری وی از علم آموزی و حکمت، خلود در آتش جهنم و رابطه تمامی موارد ذکر شده با ذلت و دونی متکبر است(۹).
الگوی نظری آسیب های روانی در سه دسته ابتلائات(آسیب‌های مربوط به صحت خلقت)؛ بیماری‌های روانی ناشی از سوءاختیار فرد؛ و آسیب های محیطی- اجتماعی قرار می‌گیرد(۱۰). رشد نایافتگی و به عبارت دقیق تر غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی ودرونی و به عبارت دیگر اختلالات روانی در انسان می باشد(۱۱). حب دنیا ریشه تمامی خطاها عنوان شده و اگر کسی بتواند از این مرحله به سلامت عبور کندگویا خطاهایش تمام خواهد شد و به مرزهای عصمت و سلامت           می رسد(۱۲).
غفلت از آیات، اطمینان به حیات دنیا و عدم رجاء به لقاء رب در باورهای فرد، عافیت طلبی در سبک زندگی و پیروی از ظن و جرم و کذب در رفتارهای فرد عوامل مستعد کننده فرد در ایجاد اختلالات اضطرابی است(۱۳). از دیدگاه آیات قرآن کریم بهترین راه برای حفظ سلامت معنوی خانواده  انجام واجبات و ترک معاصی است(۱۴). استفاده از ارزشها و باورهای اسلامی می تواند از طریق ادغام اعتقادات اسلامی که در تبعیت از مواد مخدر و اصلاح تکنیک های مختلف روان درمانی به منظور تطبیق بیماران مسلمان در درمان مسلمانان روانی مفید است(۱۵). علائم اضافی بیماری روانی که در ادبیات غربی با اختلالات روانی برابر نیستند از قبیل اعتیاد به ثروت ، شهرت، جهل، استکبار، بزدلی، ظلم،شهوت، فریب و غیره می باشند. از این رو این علائم از بخش بزرگی از سبک زندگی اسلامی پیروی می کنند که افراد باید به خودآگاهی در واقعیتهای تجربی درونی خود برسند تا از این بیماریها در امان باشند. در روانشناسی اسلامی، عناصر متافیزیکی که رفتارهای انسانی نفوذ می کند روح (النفس)، قلب (القلب)، روح (الروح) و عقل (العقل)هستند. مفهوم الفطره دانش ذاتی است که با روح انسان همراه است(۱۶). موارد مطرح شده در بالا،‌ برخی از آثار قدیمی و جدیدی بودند که به مبحث آسیب شناسی روانی از دیدگاه اسلامی توجه کرده‌اند. به نظر نگارنده آفریدگار انسان بهتر از هر کسی می تواند به نیازهای انسان ما را آگاهی دهد و چالش‌های وجودی و گردابهای نابهنجاری انسان را برایمان مشخص سازد. از این رو پژوهش حاضر درصدد است با توجه به اهمیت این مسأله که باید مفاهیم مرتبط در آسیب شناسی مشخص شود به شناسایی و تحلیل مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی می‌پردازد.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر به لحاظ روش،کیفی و با استفاده از نظریه برخاسته از داده‌‌ها (داده بنیاد: Grounded theory) می‌باشد. در پژوهش حاضر جهت استخراج مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب‌شناسی روانی، بعد ازگردآوری مطالب مرتبط از منابع نامبرده با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نظریه برخاسته از داده‌ها، مقوله‌ها و مفاهیم دسته‌بندی شدند.
در این روش کار تحلیل همزمان با گردآوری اطلاعات مربوطه با کدگذاری باز آغاز گردیده است و داده ها براساس طبقات عمده اطلاعاتی کدگذاری گردیده است.
بعد از این کدگذاری و بر مبنای آن کدگذاری محوری صورت می گیرد که در آن پژوهشگر یک طبفه کدگذاری باز را انتخاب می کند تا برآن متمرکز شود (که به این طبقه پدیده محوری گفته می شود) و سپس به داده ها برمی گردد و طبقاتی را حول این پدیده محوری شکل می دهد. این طبقات در قالب یک مدل دیداری به نام پارادایم کدگذاری محوری به یکدیگر مرتبط شده و پدیده محوری را در بر می گیرند. گام نهایی کدگذاری گزینشی است که در آن براساس مدل مرحله قبل گزاره هایی ارائه می دهد که طبقات مدل را به یکدیگر مرتبط ساخته و روابط متقابل بین طبقات را توصیف می کند. بدین منظور، بررسی مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی در قرآن و متون اسلامی انجام شده و بررسی ‌گردیده است. در اینجا محور بحث آیات قرآن است. البته طبیعی است که از روایات مرتبط دیگر و نیز متون و کتب تفسیر و روانشناسی اسلامی و با رعایت تمام موازین اخلاقی برای تفهیم و تبیین بیشتر و جمع‌بندی مطالب بهره برده شده است.
لازم به ذکر است که این مطالعه دارای کد اخلاق (IR.IAU.YAZD.REC.1400.067) از دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی یزد می باشد.
یافته­ها
پس از بررسی آیات قرآن و روایات مرتبط با مفاهیم آسیب شناسی روانی، در این پژوهش به آیات و روایات زیادی دست یافتیم که آنها را دسته بندی کرده و مضامین مشابه را به صورت یک کد در دسته بندی نهایی قرار دادیم و در نهایت پس از دسته‌بندی کدها  به ۱۷۲ کد و ۲۲ خرده   مضمون و ۴  مضمون
اصلی دست یافتیم. در دو شکل ۱و ۲ مفاهیم و سازه‌های مرتبط با آسیب شناسی که ما در این پژوهش به آنها دست پیدا کردیم آورده شده است. پژوهشگر با جمع بندی از یافته های پژوهشی که با استفاده از یادداشت برداری، کدگذاری اولیه وسپس دسته بندی کدهای اولیه را انجام داده است. بدین منظور، پژوهشگر ابتدا با راهنمایی اساتید اهل فن و با استفاده از بررسی کتب مختلف و منابع گوناگون اسلامی به شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی پرداخته است و بعد از تعیین وشناسایی سازه های مرتبط با آسیب شناسی روانی از منظر اسلامی، سازه‌های انتخاب شده را درکتب و منابع گوناگون مورد  بررسی قرار داده و مفاهیم مرتبط را گردآوری کرده است. ابتدا در جدولی مفاهیم و سازه های مرتبط با آسیب شناسی روانی اسلامی و جملات و مفاهیمی استخراج شده اولیه آورده شده که به دلیل زیاد بودن مفاهیم و آیات جدول تنها بخشی از آن را جهت نمونه کار درجدول۱ آورده‌ شده است. سپس مطالب مطرح شده دسته بندی و در زیرجدول ۲ ارائه گردیده است.
۴ مفهوم اصلی که ما در این پژوهش با توجه  به داده های بدست آمده و متون مختلف به آنها دست یافتیم عبارتند از: جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی و ابتلا.
 
جنون
ریب
ابتلا
جهل و نادانی
زیغ
مرض
بیماریهای قلب


غلف
خبل
 

سفیه
حمق
قفل
مس
مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی




رین
زیغ
                                                                                        

افراط وتفریط
ختم

نفاق
شک
دنیاطلبی ودنیاپرستی
شرک
طبع



شکل۱: مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی(۲۲خرده مضمون) با رویکرد اسلامی
مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری 
 
قلب مریض
ابتلا
جهل
طبیعت گرایی




شکل ۲ : مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری (۴ مضمون اصلی)
جدول۱ : مقوله بندی ودسته بندی کدهای مربوط به کدگذاری اولیه؛ با موضوع شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی  (یک نمونه کوچک از کل کار)
مفاهیم مرتبط با
 آسیب شناسی روانی   
مفاهیم فرعی جملات منتخب از متون









قلب
حجاب قلب








مهر شقاوت بر قلب
.
.
.
.
«آیا این مردمی را که بعد از اقوامی که همه مردند وارث زمین شدند (خدا) آگاه نفرموده که اگر ما بخواهیم به کیفر گناهانشان می‌رسانیم و بر دلهایشان مهر می‌نهیم که دیگر (به گوش دل چیزی) نشنوند»؟(اعراف،۱۰۰)
«(آری،) آنها راضی شدند که با متخلّفان باشند؛ و بر دلهایشان مهر نهاده شده؛ از این رو (چیزی) نمی‌فهمند».(توبه،۸۷)
.........
«آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان به جدال و انکار برمی‌خیزند این کار، سخت خدا (و رسول) و اهل ایمان را به خشم و غضب آرد. بلی این گونه خدا بر دل هر متکبر خود کامه‌ای مهر (شقاوت) می‌زند (که با سعادت خود دشمن می‌شود».(غافر،۳۵)
«این است شهرهایی که ما بر تو از اخبار اهلش بیان کردیم، همه را رسولان حق با ادلّه روشن آمدند اما بر آن نبودند که به آنچه پیش از آن تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند. این چنین خدا دلهای کافران را مهر می‌زند».(اعراف،۱۰۱)
.......
مرض دروغ- فساد- نادانی و بی خردی- مسخره کردن مؤمنان-
خریدن گمراهی بجای راه راست
.
.
.
در دلهای ایشان بیماری[مرض] (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ می‌گفتند.و چون آنان را گویند که فساد در زمین نکنید، گویند: تنها ما کار به صلاح کنیم. آگاه باشید آنها خود مفسدند ولی نمی‌دانند.و چون به ایشان گویند: ایمان آورید چنانکه دیگران ایمان آوردند؛ گویند: چگونه ایمان آوریم مانند بیخردان؟! آگاه باشید که ایشان خود بی‌خردند ولی نمی‌دانند.و چون به اهل ایمان برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت کنند گویند: ما با شماییم، جز این نیست که (مؤمنان را) مسخره می‌کنیم. خدا به ایشان استهزا کند و در سرکشی مهلتشان دهد که حیران بمانند. آنانند که گمراهی را به راه راست خریدند، پس تجارت ایشان سود نکرد و راه هدایت نیافتند. مثل ایشان مانند کسی است که آتشی بیفروزد، و همین که روشن کند پیرامون او را، خدا روشنی آنان را ببرد و رها کند ایشان را در تاریکی‌یی که هیچ نبینند.آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند.(بقره،۱۰-۱۸)
........
جدول۲ : مقوله بندی ودسته بندی کدهای مربوط به کدگذاری اولیه؛ با موضوع شناسایی و تحلیل مفاهیم مرتبط با آسیب شناسی روانی با رویکرد اسلامی
مفاهیم جایگزین کدگذاری مفاهیم هم دسته و مرتبط ردیف
بیماریهای قلب ۱.حجاب قلب
۲. مهر شقاوت بر قلب
۳. مهر قهرو غفلت
۴. سخت شدن قلب (قساوت)
۵. انحراف قلب
۶. زنگار قلب
۷. سرکشی قلب
۸. کور شدن قلب
۹.  عدم ایمان قلب
۱۰. قفل قلب
۱۱. قفل قلب با جهل و نفاق
۱۲. مرض قلب (شک و ریب
۱
مرض ۱۳. دروغ
۱۴.  فساد
۱۵.  نادانی و بی خردی
۱۶.  مسخره کردن مؤمنان
۱۷.خریدن گمراهی بجای راه راست
۱۸. مرض شک و ریب
۱۹. مرض نفاق
۲۰. فساد
۲۱.  قطع رحم
 ۲۲. کر شدن گوش و چشم
۲۳.  عدم تفکر
 ۲۴. قفل بردل
 ۲۵. جلوه گر شدن کفر توسط شیطان
۲۶. بیراهه رفتن و راهی بجز راه خدا رفتن
۲۷.  نفاق و توطئه و همدست شدن با دشمنان
۲۸. مرض هوی و هوس
۲
زیغ ۲۹. زیغ( بد گمانی)
۳۰. زیغ (تهمت و روی گردانی از حق)
۳
جنون ۳۱. انگ زدن جنون به کسی که متفاوت از دیگران است.
۳۲. مربوط دانستن سحرو جنون به یکدیگر
۳۳. عدم به کار گیری عقل و فکر باعث قضاوت بی پایه است.
۳۴. مدارا با مجنون
۳۵. تکبر نشانه دیوانگی
۳۶. بیکاری و رها کردن تجارت
۳۷. تندی و عصبانیت
۴
جهل و نادانی ۳۸. پشیمانی
۳۹. در صورت ندانستن و عدم تحقیق و سپس قضاوت نادرست
۴۰. عدم  تعقل
۴۱. توبه
۴۲. دفع بدی توسط خداوند است.
۴۳. آزار دیگران با جهل
۴۴. مسخره کردن
۴۵. فرد گرایی (دلهای متفرق)
۴۶. کفر و نفاق
۴۷. کمال دوستی و محبت به غیر خدا داشتن
۴۸. نسبت ناروا دادن به خداوند
۴۹. کشتن فرزندان ، حلال خدا را حرام شمردن
۵۰. عدم سلامت نفس و بدزبانی
۵۱. کم اهمیت شمردن نماز
۵۲. پرستش غیر خدا
۵۳. جدال در کار خدا
۵۴. گمان ناحق به خداوند
۵۵. خیالات باطل
۵۶. عامل گمراهی و نابودی
۵۷. عدم رشد
۵۸. ریشه بدی ها
۵۹. عامل مرگ ، دوام بدبختی
۶۰. نافرمانی خدا
۵
ابتلا ۶۱. ابتلا برای همه است ولی افراد بی ایمان تزلزل پیدا می کنند.
۶۲. افراد با ایمان امتحان می شوند. (مورد ابتلا قرارگرفتن)
۶۳. درجات افراد مورد ابتلا متفاوت است
۶۴. موارد ابتلا گوناگون است
۶۵. موارد ابتلا گوناگون است. صابران سربلندند.
۶۶. ابتلا حتی می تواند دستوراتی باشد که مربوط به غرایز هستند.
 ۶۷. افرادی که توانایی مقابله با غرایز را دارند از ابتلائات پیروز بیرون می آیند.
۶۸. زینت ها و زیبایی های دنیا نیز وسیله امتحان است.
۶۹. گاهی انسانها در امتحانات (ابتلا) بواسطه نعمتها مغرور می شوند
۷۰. یاس و ناامیدی گاهی در ابتلائات بوجود می‌آید.
۷۱. ایمنی و نجات از ابتلا توسط خداوند است.
۷۲. کسی که به خدا گمان ناحق دارد آسایش ندارد.
 ۷۳. نفاق باعث ایجاد خیالات باطل در دل است.
۷۴. سرنوشت هرکس مشخص است.
۷۵. و سربلندی در ابتلا با خالص شدن امکان پذیر است.
۷۶. کسی که تظاهرات روانی دارد بیمار است و مبتلا است.
۶
خبل ۷۷. از غیر همدینان دوست صمیمی همراز نگرفتن.
۷۸. افرادی هستند که بر اضطراب و تردید دیگران می افزایند، برای مقابله با آنها باید سست و ضعیف نبود.
۷۹. کسانی که معنویات زیادی دارند می توانند شفادهنده باشند
۷
سفیه ۸۰.. دروغ بستن به خدا
۸۱. افراد بی ایمان
۸۲. رویگردانی از دین و آیین حضرت ابراهیم
۸۳. افراد سفیه توانایی معامله ندارند.
۸۴. دروغ گویی از نشانه های سفاهت
۸۵. ارزش واقعی چیزها را نمی‌داند
۸۶. همیشه در حال ضرر و زیان دادن است
۸
مس ۸۷. بیماری روانی که فرد از همه متنفر می شود و نمی تواند نزدیک شدن دیگران به خودش را تحمل کند.
۹         
رین ۸۸. گناهان، عامل چرک و زنگار قلب
۸۹. بدنبال راه شبهه و فتنه گری رفتن
۱۰
ریب ۹۰. شک و تردید عامل سرگردانی و تردید
۱۱
غلف ۹۱. در غفلت بودن دلهای استهزا کنندگان
۱۲
قفل ۹۲. منافقان بردلهایشان قفل زده اند.
۱۳
حمق ۹۳. عدم کنترل زبان
۹۴. حماقت درمان ندارد.
۹۵. احمق همیشه خوار و تنهاست.
۹۶. احمق دروغ گوست.
۹۷. هیچ نمی فهمد . حزب باد است.
۹۸. بی خرد، زیان زننده است.
۹۹. احمق تعادل روانی ندارد.
۱۰۰. بیهوده گویی
۱۰۱. حرف بدون درخواست
۱۰۲. تهور
۱۰۳. ملون بودن
۱۰۴. خودستایی
۱۰۵.خودبرتربینی
۱۰۶. بیهوده کاری
۱۰۷. همنشینی با نادان
۱۰۸. سوگند خوردن با هر سخن
۱۰۹. تکیه کردن به آرزو
۱۱۰. خفیف شمردن دانش و دانشمندان
۱۱۱. رد کردن هر چه مردم می گویند
۱۱۳. خود رأی خودپسند
۱۱۴. پستی و فرومایگی
۱۱۵. تباه کردن و درست انجام ندادن مسئولیت ها
۱۱۶. گوش ندادن به کسی که خیرخواه اوست
۱۱۷. عدم آسودگی همنشین او.
۱۱۸. آرزوی مرگ او از جانب دیگران
۱۱۹. دیگران ازاو در آسایش نیستند
۱۴
افراط  و تفریط ۱۲۰. افراط و تفریط جهل است
۱۲۱. افراط و تفریط در احسان و نیکی
۱۲۲. اعتدال در انفاق
۱۲۳. اعتدال در کسب وکار
۱۵
طبع ۱۲۴. شکستن پیمان، کفر، کشتن پیامبران به ناحق
۱۲۵. کفر و ظلمت بر دل
۱۲۶. کفر و ظلمت بر دل
۱۲۷. نفاق
۱۲۸. گناه
۱۲۹. کافر
۱۳۰. سرکشی و گناه
۱۳۱. جهل
۱۳۲. جدال و انکار بی دلیل و برهان
۱۳۳. نفاق
۱۶
ختم ۱۳۴. کفر
۱۳۵. اعراض از حق (کفر)
۱۳۶. پیروی از هوای نفس
۱۳۷. افتراء به رسول خدا
۱۷
شرک ۱۳۸. ثبات در شرک             
۱۳۹. مهر بر دلهای کافران
۱۴۰. شرک ظلم بزرگ
۱۴۱. عدم بخشش شرک
۱۴۲. محو وباطل شدن اعمال بواسطه رفتن به راهی که خشم خدا را در پی دارد.
۱۴۳. کفر عامل تباهی اعمال و زیانکاری
۱۴۴. شرک باعث نابودی اعمال
۱۴۵. کفر اعمال را نابود می گرداند
۱۸
نفاق ۱۴۶. منافق  و کافر مثل هم هستند. همنشینی با منافق مثل آنها شدن است.
۱۴۷. منافقان به دروغ می گویند ایمان آوردیم.
۱۴۸. دروغ گویی باعث فساد است.
۱۴۹. بیماری دل و نفاق قرین است.
۱۵۰. مرض دل و نفاق باهم قرین است
۱۹
شک ۱۵۱. ریب و شک و بدگمانی باعث عذاب الهی است.
۱۵۲. شک و ریب و اشتغال به دنیا ویژگی کافران است.
۱۵۳. شک و ریب نشانه بیماری دل و کفر است.
۱۵۴. شک و تردید به پیامبران باعث گمراهی است.
۲۰
دنیا طلبی و دنیا پرستی ۱۵۵. تکذیب پیامبران
۱۵۶.  بیهوده گذرانی
۱۵۷. کم فروشی
۱۵۸. بخل و خساست
۱۶۰. بیهوده گذرانی
۱۶۱. متاع فریب و غررور
۱۶۲. بازیچه
۱۶۳.  بخل
۱۶۴. و حسد
۱۶۵. حرص به دنیا
۱۶۶. ربا خواری
۱۶۷. همجنس گرایی و شهوترانی
۱۶۸. شهوت گرایی
۱۶۹. دنیا طلبی
۱۷۰. انکار قیامت
۱۷۱.  کفر
۱۷۲.  استهزاء پیامبر
۲۱
 
بحث و نتیجه گیری
قلب، شک و ریب (نور، 47و50). اگر فرد در حوزه قلب دچار
پژوهشگر در این پژوهش یکی از مفاهیم اصلی ومرتبط با ناهنجاری را مشکلات مربوط به قلب مریض می داند. از جمله بررسی های به عمل آمده درمورد قلب با توجه به آیات و روایات دریافتیم که قلب ممکن است دارای مشکلات بسیاری باشد که باعث بیماری روان می شود. با توجه به آیات ما به مشکلات زیر در حوزه قلب و روان رسیدیم:
حجاب قلب(انعام،۲۵و۲۶/ اعراف،۱۰۰/ توبه، ۸۷/ توبه،۹۳/ بقره، ۶و۷/ بقره،۸۸/ جاثیه، ۲۳/ کهف، ۵۷/ )، مُهر شقاوت بر قلب (غافر،۳۵/ اعراف، ۱۰۱/ روم، ۵۸ و ۵۹/ غافر، ۳۵)، مُهر قهرو غفلت (نحل، ۱۰۷و ۱۰۸/ منافقون،۲و۳/ اعراف،۱۷۹/ انبیاء، ۳)، سخت شدن قلب، قساوت (بقره،۷۴/ یونس،۸۸/ زمر، ۲۲/ مائده،۱۳)، انحراف قلب(توبه، ۱۲۷). زنگار قلب(مطففین، ۱۳و ۱۴)، سرکشی قلب(یونس،۷۴)،کورشدن قلب(حج،۴۶)، عدم ایمان قلب(مائده،۴۱/ حجرات،۱۴)، قفل قلب(محمد،۲۴)، مرض مشکل شود، چه مشکل او کم باشد چه زیاد در واقع فرد وارد وادی آسیب شده است. شدت و میزان بیماری در افراد مختلف متفاوت است.
در منابع گوناگون در این زمینه سخن رفته است که شواهد گوناگون در راستای این پژوهش را با توجه به آیات و روایاتی که بدست آورده ایم ارائه می نماییم، از جمله : قرآن از بیماری روان تعبیرات مختلف دارد که مبین شدت و ضعف بیماری است و هر نامی مبین یک مرحله و مرتبه از بیماری روانی است که مفاهیم بالا که ما با توجه به آیات و روایات به آنها دست یافتیم در واقع هرکدام نشان دهندۀ یک مرحله و نوع خاص از بیماری روانی می تواند باشد که با توجه به تفاسیر قرآن که در این زمینه آمده است می توانیم به شدت و ضعف هرکدام از موارد بالا پی ببریم که در ادامه به آنها اشاراتی خواهیم داشت.
در بیماری ها و حالات نابهنجار شخصیت نیز در دوازده آیه از
قرآن کریم، صحبت از «مرض» قلب شده است (بقره، ۱۰؛ مائده،۵۹؛ انفال،۴۹؛ حج،۵۳؛ نور،۵۰؛ احزاب،۱۲، ۳۲، ۶۰؛ محمد (ص)۲۰و ۲۹ ؛ مدثر، ۳۱).
در آیات دیگری صفات یا حالاتی به قلب نسبت داده شده که نامطلوب و نابهنجار محسوب می‌شود. کلمات: غلیظ (خشن)، قساوت (سخت دل)، رین (حجاب)، ختم (مهر)، اثم (گناه)، عمی (کـوری)، ضیق (تنـگی)، ریب (تردید)، کبر، انکار، غمره
(پوشش)، حمیه (تعصب)، ناپاکی، غل (کینه) طبع (مهر) و زیع(انحراف) برخی از این مواردند. بیماری قلب، انحراف آن از استقامت فطری شمرده می شود. بیماری های قلب یا به عبارتی ناهنجاری های شخصیت به بعد شناختی آن بازمی‌گردد.
عدم فهم ودرک، تعصبات، غبارگرفتن دل بازنگارها وموانع تعقل، استفاده ی نامناسب ازاسباب شناختی، باورهای نادرست درموردنظام های هستی وآغاز و انجام آن ووجود حیرت وشک وتردید دراین مورد برخی از ناهنجاری های شخصیت است. دربعدعاطفی، خود محوری و خود بزرگ بینی، عدم شناخت ظرفیت های روانی خویش، خشونت و تنگ نظری، غلبه انگیزه ها و نیاز های زیستی بر همه ابعاد دیگر، بیرحمی، سنگدلی، تندی با دیگران و کینه، حسد و دشمنی با مردم برخی از جنبه‌های نابهنجار شخصیت از نظر قرآن‌کریم محسوب می‌شود(۱۷).
همانگونه که گفته شد «مرض قلب» اساس آسیب روان است. روان از دیدگاه قرآن، اجزای مختلفی (ذهن، قلب، نفس،..). دارد که اصلی ترین جزء آن قلب است زیرا سلامت و بیماری در قرآن به قلب نسبت داده شده است. قلب در قرآن مجموعۀ قوایی می باشد که در برابر حوادث بیرونی و درونی حساس اند اثر می پذیرند و عمل می کنند و بخش عمده‌ی مسائل انسان از جمله اراده، اختیار، انگیزش، هیجان، عواطف، اخلاق، آرزو و آمال، وجدان و تمام خصال و صفاتش مربوط است. قلب سلیم (شعرا/۸۹، صافات/۸۴) عامل و نتیجه‌ی سلامت روان و مرض قلب (احراب/۳۲، مائده/۵۲، بقره/ ۱۰، محمد. ۲۰، احزاب/ ۱۲، فتح/۱۱) عامل و نتیجه ی بیمار روان می‌باشد(۳).
حـالات ونابهنـجاری های یادشده در صورتی که در فـرد پایـا و
 مستمرباشد موجب می شودکه شخصیت اورا بیمار بدانیم. برای نمونه از نظر قرآن افراد سخت دل، گناهکار و خطا کار، مشرک، کوردل،‌ متکبر، تنگ نظر، شیفتگان مظاهر دنیوی زندگی و متعصبان دارای شخصیت بیمار محسوب می گردند(17).       
با توجه به اینکه مفاهیم اصلی را در ۴ عنوان جهل، قلب مریض و طبیعت و ابتلا خلاصه کردیم و توضیحاتی در مورد قلب دادیم هم اکنون به تبیین و توضیح بقیه موارد می پردازیم. پژوهشگر در این پژوهش به اهمیت به کارگیری عقل و دوری از جهل برای دوری از آسیب پی برده است. در این پژوهش دریافتیم که جهل، علت بسیاری از بیماری های روانی می باشد و به عنوان یکی از سازه ها و مفاهیم اصلی مرتبط با آسیب معرفی شده است. بررسی دقیق آموزه‌های اسلامی نشان می‌دهد که اصل اساسی شادکامی، خردورزی و بکارگیری عقل است. از این رو امام صادق(ع) در تبیین سپاهیان عقل و جهل، نشاط و شادی را در صف سپاهیان عقل و تنبلی و اندوه را در شمار سپاهیان جهل قرار داده است(۱۸). نیروی عقل، دعوت کننده انسان به خیر و نیکی و سعادت و در جهت رشد و شکوفایی فطرت متعالی است. درمقابل عقل، جهل قرار دارد. جهل، قلمرو غیر منطقی شخصیت انسان است و کنش های آن نابخردانه و نامعقول است. جهل، درست را از نادرست تشخیص نمی دهد و همواره درصدد ارضای امیال و خواسته های نفسانی و شهوانی است. بدین ترتیب، جهل با فرآیندهای زیستی که نیروی خود را از شهوت و هوی می گیرد ارتباط نزدیکی دارد(۸).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ساختار دوبعدی شخصیت انسان را بر پایۀ عقل و جهل تبیین کرده است و در مورد کارکرد و کنش بعد ناخردورز شخصیت می نویسد: احساساتی که در این بخش قرار دارد و در نخستین مراحل زندگی انسان (دوران زندگی) متبلور می شود، ناشی از قوای شهوی و غضبی است. منطق آن بر منافع دنیوی استوار است و آن گاه به سوی عمل،‌ انگیزش ایجاد می کند که همراه با لذت و بهرۀ مادی می باشد(۲۰). برخی از امور به عقل انسان آسیب می رساند و موجب کاهش عقل می شود و یا از موانع عقل محسوب می گردد: عشق حیوانی در اثر شهوت، آرزو اندیشی و آرزوهای دور و دراز، دنیاپرستی و تکیه کردن بر دنیا بیش از حد متعارف، هواپرستی و تحت اسارت یا حاکمیت هوس های زودگذر واقع شدن، خشم و تندخویی،‌ خودبینی و خودپسندی، خودرأیی و خودبسندگی بر دیدگاه خود(۲۰).
ریشۀ همۀ رفتارهای ناسالم و نابهنجار به جهل و ناخردورزی برمی‌گردد. امام علی (ع) در روایتی به تعامل عقل و جهل و آثار آن بر ساختار شخصیت انسان اشاره کرده است و می فرماید: «خداوند در فرشتگان فقط عقل نهاده است و نه خواهش و امیال نفسانی و در چهارپایان، میل و شهوت قرار داده است بدون عقل. اما در انسان هر دو را نهاده است. پس آنکه عقلش بر شهوتش چیره شود،‌ از فرشتگان برتر و هر کس شهوتش بر خردش غالب شود ، از حیوانات پست تر است»(۸).
هنگامی عقل دارای قوی ترین کنش وری می باشد که نظام روان شناختی از تعادل یا تعادل نسبی برخوردار باشد و امام علی(ع) در تعریف فرد عاقل به فردی اشاره می کند که هر چیز را در جای خود به کار می برد. چنین کنشی مستلزم آرامش و در اینجا ولحظه اکنون بودن و هشیاری به هدف غایی و هشیاری نسبت به تشخیص گری عقل است. همچنین نیروهای ضدعقل می توانند کنش عقل را به ویژه در شرایط تحریک هیجانی دچار مشکل کنند(۲۱).
از دید نگارنده، این تعبیرها هر چقدر هم که تمثیلی باشند برای فهم و تبیین حالت های شخصیتی و رفتاری انسان مهم اند. حالتی که در نتیجۀ حاکمیت جهل و شهوت در ساختار روانی انسان حاصل می شود بوجود آمدن ناسازگاری  و ناهماهنگی با اصل و سرشت انسانی است و این خود باعث تولد یک ساخت ناهماهنگ و ناهمگون با فطرت باشد. هرچند ساخت و سرشت اولیه انسان یعنی فطرت از بین نمی رود روی آن را ساختی مرضی و بیمارگون می پوشاند و در واقعیت و درحوزه عمل همۀ‌ رفتارهای انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. در این حالت، شخصیت فرد ناسالم و بیمار می شود که اینها نتیجه حاکمیت جهل بر انسان است.
سومین مفهوم از مفاهیم اصلی مرتبط با ناهنجاری که در مورد آن صحبت خواهیم کرد ابتلا است: بسیاری از اختلالات روانی مصطلح در فضای روانشناسی و روانپزشکی امروز، در واقع مشکلاتی هستند که در صحت خلقت می باشند. منظور این است که خود فرد به شخصه و با اختیار خود موجب بیماری خود نشده و بیماری ناشی از سوء اختیار فرد نمی باشد و بیماری بر فرد عارض گشته و علت زیستی دارد. از جمله نمونه بارز چنین اختلالاتی را می توان در دسته های اختلالات رشد عصبی(مانند کم توانی ذهنی،‌اختلال صوت گفتار، اختلال طیف در خودماندگی و ...) بخش نسبتا قابل توجهی از طیف اسکزوفرنیا
و برخی اختلالات روان پریشی، اختلالات عصبی-شناختی و ... مشاهده نمود. درست است که نمود ظاهری مشکلات در شناخت،‌ هیجانات و رفتارهاست اما افراد درگیر در این مسائل در واقع افراد مبتلا هستند.
در این زمینه چند روایت از پیامبر گرامی اسلام (ص) بیان می کنیم تا مطلب بهتر روشن شود. پیامبر خدا (ص) بر دیوانه ای گذشت و پرسید:‌ او را چه شده است؟ عرض شد: او دیوانه است. فرمود: نه، او آسیب دیده است. دیوانه کسی است که دنیا را بر آخرت برگزیند(۱۰). 
ابتلائات خود به دسته هایی از قبیل ابتلاء در کمال خلق، ابتلاء در کمال حواس، ابتلاء در ثبات عقل، ابتلاء در تمییز، و ابتلاء در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند(22). در احادیث بالا مصادیقی از جنون حقیقی بیان شده است. از مجموع این روایات که در برخی از آنها به وضوح درباره برخی اختلالات روانی مانند صرع صحبت شده است می توان اینگونه استنباط کرد که آن بخشی از اختلالات روانی مصطلح که افراد در ایجاد آنها اختیار یا نقش جدی نداشته اند در واقع نوعی «ابتلا» یا «اصابت» هستند و این افراد «مبتلا» یا «مصاب» هستند و نه «مجنون» یا دارای مشکل روانی. با توجه به احادیث گفته شده در بالا و آیات و روایاتی که به آنها دست یافتیم می توان نتیجه گرفت که مجنون حقیقی کسی است که با وجود صحت عقل و بهره مند بودن از سلامت جسمی و عقلی از مسیر حق دور شده و دچار صفات منافی مسیر الهی می گردد و به نوعی هرکس که از  مسیر الهی دور شود به همان میزان درجاتی از جنون را داراست. برای مثال با وجودی که فرد می داند تکبر گناه است باز تکبر می ورزد و با تکبر در زمین راه می رود. با توجه به این احادیث می توان گفت گناه کردن و معصیت در برابر خالق هستی در حالیکه خداوند به فرد عقل داده و می تواند درست را از نادرست تشخیص دهد دیوانگی است. 
یکی دیگر از مفاهیم اصلی مرتبط به ناهنجاری؛ طبیعت می باشد. آیات فراوانی در مورد ویژگی ها و اوصاف انسان آمده است که در این زمینه می توانند کمک کننده باشند.
آیات فراوانی در بیان اوصاف و ویژگیهای انسان است که در بعضی وی ستایش و در برخی نکوهش شده است. مبدأ این ستایش ها فطرت گرایی و منشأ این نکوهشها طبیعت گرایی انسان
است؛ نه خود طبیعت یا فطرت او، چون این دوقوای روح و مخلوق تکوینی خدایند. به سخن دیگر، حاکمیت فطرت بر وجود به رعایت عدالت و حفظ امینانۀ امانت می انجامد و چون انسان به سوء اختیار خویش طبیعت را حاکم کرده است، قرآن او را نکوهش می کند و کار او را زشت می شمارد بنابراین همۀ فضایل انسانی به فطرت گرایی و تمام رذایل به طبیعت گرایی انسان باز می گردد(۲3).
فطرت ناظر به جنبه های انسانی است و از این رو با غریزه و طبیعت فرق میکند(۲۵). جوادی آملی بین فطرت و طبیعت انسان تمایز قایل شده و رویکرد جدیدی را در این زمینه بنا نهاده است. از نظر او فطرت انسان اساسا مثبت و سالم است و به حق گرایش دارد. او در مقابل فطرت، واژۀ طبیعت را به کار می برد که اشاره به ابعاد زیستی، طبیعی و حیوانی انسان دارد(۸). در قرآن هر جا نکوهش انسان مطرح است، گفت و گو از انسانی است که از خاک آفریده شده است  به سوی آن گرایش تام دارد و هر جا از کرامت انسان سخن می رود دربارۀ انسانی است که مسجود فرشتگان و جانشین خدا در زمین است؛ یعنی نکوهشها به طبیعت گرایی انسان و ستایشها به روح فطرت خواهی او برمی گردد. نتیجه آنکه آیات بیان کنندۀ نقاط ضعف طبیعت خواهی انسان و آیات نکوهش کنندۀ طبیعت گرایی در انسان که به حس وهم و خیال برمی گردد هیچ فایده ای ندارد، بلکه درصدد تبیین سود و زیان طبیعت است(۲3). 
برخی از اوصاف منفی انسان که در قرآن کریم آمده است، ریشه هایی طبیعی دارد و از انحراف تمایلات موجود در طبیعت انسان و به تعبیر دقیق تر، تبعیت نکردن طبیعت او از فطرت وی پدید می آید(۲5).
از دید نگارنده هر آنچه که باعث شود انسان به سمت طبیعت گرایی بدون استفاده معنوی سوق پیدا کند به سمت آسیب وناهنجاری پیش خواهد رفت و این با توجه به آیات و مطالب از پیش گفته شده کاملا مشهود است. در واقع انسان زمانی که در طبیعت خود غرق شود و با افراط در جنبه های طبیعی خود از فطـرت خود دور شـود به همان میـزان به بیمـاری روانـی دچـار
می گردد.
قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام سرشاراست از نکاتی که علل و ریشه ها و نیز راهکارهای درمان آسیب های روانی را بیان می کند. چهار مفهوم اصلی که ما در حوزه آسیب شناسی روانی به آنها دست یافتیم؛ عبارتند از: جهل، قلب مریض، طبیعت‌گرایی و ابتلا. اساس آسیب روان در قلب است. اگر فرد در حوزه قلب دچار مشکل شود، چه مشکل او کم باشد چه زیاد در واقع فرد وارد وادی آسیب شده است. از طرفی شدت و میزان بیماری در افراد مختلف متفاوت است. نیروی عقل، دعوت کننده انسان به خیر و نیکی و سعادت و در جهت رشد و شکوفایی فطرت متعالی است. درمقابل عقل، جهل قرار دارد. جهل، قلمرو غیر منطقی شخصیت انسان است و کنش های
 آن نابخردانه و نامعقول است.
ریشۀ همۀ رفتارهای ناسالم و نابهنجار، به جهل و ناخردورزی برمی گردد. آن بخشی از اختلالات روانی مصطلح که افراد در ایجاد آنها اختیار یا نقش جدی نداشته اند در واقع نوعی «ابتلا» یا «اصابت» هستند و این افراد «مبتلا» یا «مصاب» هستند و نه «مجنون» یا دارای مشکل روانی. هرکس که از  مسیر الهی دور شود به همان میزان درجاتی از جنون را داراست. همۀ فضایل انسانی به فطرت گرایی و تمام رذایل به طبیعت گرایی انسان باز می گردد. فطرت انسان اساسا مثبت و سالم است و به حق گرایش دارد. در مقابل فطرت، واژۀ طبیعت است که اشاره به ابعاد زیستی، طبیعی و حیوانی انسان دارد. در واقع انسان زمانی که در طبیعت خود غرق شود و با افراط در جنبه های طبیعی خود از فطرت خود دور شود به همان میزان به بیماری روانی دچار می گردد. ما در این پژوهش به خلاصه‌ای از موارد اشاره کردیم.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام می دارند که هیچ گونه تضاد منافعی ندارند.
تقدیر و تشکر

نویسندگان از تمامی کسانی که در این پژوهش ما را یاری نموده‌اند از جمله جناب آقای دکتر محسن عزیزی که صمیمانه ما را همراهی نموده‌اند و مسئولین محترم دانشگاه آزاد یزد که انجام این پژوهش را میسر ساختند تشکر و قدردانی می‌نمایند.
و تشکر
نویسندگان از تمامی کسانی که در این پژوهش ما را یاری نموده‌اند از جمله جناب آقای دکتر محسن عزیزی که صمیمانه ما را همراهی نموده‌اند و مسئولین محترم دانشگاه آزاد یزد که انجام این پژوهش را میسر ساختند تشکر و قدردانی می‌نمایند.

 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1400/12/19 | پذیرش: 1401/3/3 | انتشار: 1402/6/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb