مقدمه
چشم یکی از اندامهای مهم حسی در بدن انسان اسـت که میزان بسیار زیادی از اطلاعات را در دسترس قرار میدهد. افراد با اختلال بینایی بخشی از جامعه هستند، اما گاهی کاهش یا فقدان بینایی سبب میشود که آنها درک نامناسبی از دنیای واقعی داشته باشند (1). اختلال بینایی که بهعنوان نابینایی و کم بینایی از آن یاد میشود، یکی از شایعترین معلولیتها و علل ناتوانی عملکردی در میان مردم است که تأثیرات همه جانبهای بر کارکرد فرد میگذارد (2). معلولیت بینایی یک مشکل جهانی به شمار میرود (3) و در هر 7 دقیقه، یک نفر دچار اختلال بینایی میشود. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2014، حدود 246 میلیون کمبینا و 39 میلیون نابینای کامل بودهاند (4). در ایران نیز طبق آخرین آمار گزارش شده در سال 1398، 30 هزار کودک کمبینا و 7500 کودک دچار نابینایی مطلق در کشور وجود داشته است. همچنین جمعیت نابینای بالای 50 سال ایران حدود 80 هزار نفر گزارش شده است (5).
اختلال بینایی نهتنها بر روی حس بینایی تأثیر میگذارد، بلکه بر تمام جنبههای رشد (جسمانی، حرکتی، عاطفی و روانی) کودک تأثیر میگذارد (6). از دیدگاه تخصصی 80 درصد از آموختهها و همچنین یک سوم پردازشهای مغز انسان به کمک حس بینایی میباشد (6 ، 2). انسان از طریق حواس گوناگون خود به برقراری ارتباط با پدیدههای جهان، شناخت پدیدهها، تعبیر و تفسیر پدیدهها به حرکت میپردازد؛ درنتیجه احساس به تنهایی باعث میشود که انسان از وجود محرک آگاه شود. آنچه امکان شناخت و درک لازم را درباره محرک فراهم میآورد حرکت است. یکی از موضوعات مهم در پژوهشهای اخیر، رشد مهارتهای ادراکی-حرکتی است؛ زیرا مهارتهای ادراکی-حرکتی پایه و اساس مهارتهای پیشرفته حرکتی میباشند (7). داشتن مهارتهای ادراکی-حرکتی مطلوب هدفی است که باید برای همه بهویژه کودکان دارای اختلال بینایی در نظر گرفته شود. حرکت زیربنای اصلی فعالیتهای انسانی محسوب میشود. هر شکلی از حرکت توسط سیستم عصبی مشخصشده خود و مسیرهای انتقالی مربوط به آن هدایت میشود (8). حرکت یکی از عمدهترین مشکلات افراد دارای اختلال بینایی میباشد. درواقع افراد دارای اختلال بینایی شیوههای نامطلوب حرکتی دارند و از متون صحیح حرکتی آگاه نیستند (9). تجربههای حرکتی محدود باعث محدودیتهای حرکتی، محدودیت در تحول شناختی، جهتیابی، استقلال و محدودیت در تعاملات اجتماعی کودکان نابینا میشود (10).
بینایی که اطلاعاتی غنی برای حرکت فرد در محیط فراهم میکند، اهمیت ویژهای در کنترل حرکتی و تعادل دارد (6). اختلال در بینایی باعث بروز اشکال در گیرندههای بینایی: که این اختلال شامل اختلال در جهتیابیفضایی، تعادل، اجرای مهارتهای حرکتی (11)، تواناییهای شناختی (حافظه، توجه و سازماندهی) و یادگیری میشود (12). عدم توجه به نابینایان و کمبینایان و ارائه راهحلی برای این افراد، موجب بروز اختلالات شدید در رشد جسمی، روانی، حرکتی، ادراکی و تفکر آن ها میشود (15-13).
از طرفی سن وقوع نابینایی بر روی سازگاری و استقلال فرد اهمیت بسیار دارد. افرادی که قبل از سن 5 تا 6 سالگی بینایی خود را ازدستدادهاند یا بهصورت مادرزادی دچار نابینایی هستند در چند سال اول زندگی از تجارب و حافظه دیداری بهرهای نبردهاند و هم چنین اطلاعات لازم را برای نقشه ذهنی از طریق کانالهای دیداری به دست نیاوردهاند. آنها در تحرک، جهتیابی و تعادل با مشکل روبرو میشوند، بنابراین میتوان گفت توجه به حرکت، رشد حرکتی و مهارتهای حرکتی روزانه میتواند به استقلال فرد با اختلال بینایی بهخصوص اختلال بینایی قبل از سن 5 سالگی کمک نماید (15). با آگاه شدن از مراحل رشد حرکتی و مشکلات حرکتی در کودکان دارای اختلال بینایی میتوان مداخلات و توجهات به هنگامی را به کودکان دارای اختلال بینایی ارائه کرد (9).
در پژوهشهای انجامشده در خصوص اختلال در گیرندههای بینایی؛ تواناییهای شناختی و یادگیری نابینایان، روشهای گوناگونی ازجمله: تمرینات بدنی، ورزشهایی مثل شودان، گلبال، توربال، براتونیک، استفاده از عصای سفید، ساعت گویا یا برجسته، تمرین ذهنی، بازیهای رایانهای، الگوهای صوتی کلامی، طراحیشده است (20 - 16). اما در این راستا پژوهشی جامع که بتواند پاسخگوی مشکلات ادراکی– حرکتی کودکان مبتلا به اختلال بینایی باشد، یافت نشد. انجام پژوهش کیفی به شیوهی سنتزپژوهی پاسخی به این موضوع میباشد. هدف از این روش ترکیب نتایج تحقیقات انجامشده در یک موضوع خاص به شیوه نظامدار و علمی و پاسخ به سؤال یاد شده است. سؤالی که در عصر حاضر به علت وجود حجم انبوه و فزاینده پژوهشهای انجامشده میتواند در هر حوزه علمی، ذهن پژوهشگران را به خود جلب نماید(21). ازاینرو بررسی نتایج این پژوهشها و شناخت مشکلات افراد مبتلا به اختلال بینایی برای جلوگیری از انجام تحقیقات مکرر و بینتیجه، به نظر ضروری میرسد. در حقیقت انجام مطالعه سنتزپژوهی در تعیین مشکلات ادراکی- حرکتی افراد مبتلا به اختلال بینایی که پژوهشهای گذشته به آن نپرداختهاند کمک میکند.
روش بررسی
پژوهش حاضر مبتنی بر استفاده از روش سنتزپژوهی (Synthesis Research) است که شامل ترکیب ویژگیها و عوامل خاص ادبیات تحقیق میباشد. این روش که در برخی موارد از آن به عنوان فراتحلیل کیفی نیز یاد میشود، سعی دارد تحقیقاتی را که پوشش میدهد، تحلیل کرده و تعارضات موجود در ادبیات آن را حل کند و موضوعات اصلی را برای تحقیقات آینده مشخص نماید (22). در این روش دانستههای مطالعات مختلف و شاید پراکنده که میتوانند با نیازهای خاص میدان عمل مرتبط باشند، گردآوری شدند؛ سپس این دانستهها باهم پیوند یافته و کل مجموعه دانش حاصله در قالبی متناسب با نیازهای کنونی، مورد ارزیابی، سازماندهی مجدد و تفسیر قرار گرفت. در این روش صرف کنار هم قرار دادن دانشهای قبلی مدنظر نیست؛ بلکه بر ترکیب یافتههای گوناگون در چارچوبی مشخص که روابطی جدید را در پی دارد، مورد تأکید است (23).
از اینرو حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی معتبر مشکلات ادراکی-حرکتی در زمینه اختلال بینایی در فاصله زمانی سالهای 1386 تا 1398 بود. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشهای اولیه استفاده گردید. این ابزار با توجه به اطلاعات مورد نیاز از پژوهشهای اولیه از دو بخش اطلاعات کتابشناختی و اطلاعات لازم برای یافتهها تهیه شد. در بُعد کتابشناختی عنوان، نویسنده، محل و تاریخ چاپ درنظر گرفته و در بخش یافتهها به ثبت موارد مرتبط با اهداف تحقیق پرداخته شد. برای اطمینان از نحوه کدگذاریها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده گردید که به منظور تایید پایایی، از فرمول ضریب کاپایکوهن استفاده شد. در این پژوهش میزان توافق بین ارزشیابان عدد 71/0 بدست آمد که نشاندهندهی 71 درصد توافق بین ارزشیابان درکد گذاریها بود.
جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد (24) که بنا بر شواهد کاربردی این الگو در پژوهشهای داخلی (26- 25) و پژوهشهای خارجی (29-27) مورد استفاده قرار گرفته است. این الگو به شرح زیر میباشد:
- شناسایی نیاز، اجرای جستوجوی مقدماتی، شفافسازی نیاز: از آنجایی که براساس تحقیقات مختلف بیانات متعددی برای مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان وجود دارد، بنابراین یک پژوهش منحصر به فرد برای بیان بیشترین مشکلات ادراکی- حرکتی نابینایان وجود ندارد. مطالعات مختلف، مشکلات متعددی را گزارش کردهاند، بنابراین نیاز است که ابتدا بر پایه مطالعات انجام شده و تجربیات کسب شده در این زمینه، یک تصویر کلی از مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان داشته و سپس در مورد بیشترین مشکلات آن ها نظر داد.
- اجرای پژوهش به منظور بازیابی مطالعات: این مرحله به جستوجوی منابع مربوط با نیاز اصلی پژوهش اختصاص دارد (30) از این رو ابتدا کلیه مقالات علمی معتبر از طریق جستجوی کلید واژههای نابینا ((Blind، اختلال بیناییVisual impairment) )، ادراکی-حرکتی (Motor-perceptual)، جهتیابی (Orientation)، تحرک(Mobility)، یادگیری (Learning)،جهتیابی فضایی (Spatial orientation)، تعادل (Balance)، توجه(Attention)، تمرکز (Concentration)، ادراک (Perception)، حـافظــه (Memory) و شـناخـت (Cognitive) از طریق پایگاههای اطلاعاتی مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولـوژی (Ncbi)، گوگـلاسـکالر (Google Scholar)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پابمد(Pubmed)، سـید (Sid)، مـگ ایـرانMagiran) ) و ایـرانداک (Irandoc) شناسایی شد. سپس با توجه به هدف تحقیق منابع مرتبط حفظ و منابع غیرمرتبط حذف شد. به منظور بالا بردن کیفیت کار، دو نفر خبره در زمینه مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان بر کلیه روند اجرای کار نظارت داشتند.
- گزینش، پالایش و سازماندهی مطالعات: با توجه به یافتههای حاصل از تحقیقات مرتبط با هدف پژوهش، ابتدا کلیه مؤلفهها از طریق فرآیند کدگذاری باز استخراج و سپس براساس فرآیند کدگذاری محوری، براساس مفاهیم مشترک دستهبندی شدند (31). بر این اساس روند بررسی تحقیقات به ترتیب به شرح زیر بود: کل مطالعات مرتبط با کلید واژهها 1052 مورد، حذف تحقیقات نامرتبط پس از بررسی عناوین 728 مورد، چکیده تحقیقات مورد بررسی 334 مورد، حذف تحقیقات نامرتبط پس از بررسی چکیده مطالعات 246 مورد، تحقیقات مرتبط با متن کامل 88 مورد، حذف تحقیقات نامرتبط پس از بررسی متن کامل 17 مورد، کل تحقیقات نهایی مورد تحلیل 71 مورد. بنابراین در این پژوهش 71 مورد شامل 24 پژوهش خارجی و 47 پژوهش داخلی مورد بررسی قرار گرفت.
-پردازش، ترکیب و تفسیر در قالب فرآوردههای ملموس: با توجه به فرآیند کدگذاری حاصل از مرحله اول، در این بخش ابتدا در جدول (1) اقدام به شناسایی مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان با توجه به کد هر مقوله پرداخته و سپس در جدول (2) به دستهبندی مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان براساس یک مفهوم مشترک از طریق شیوهگذاری محوری اقدام شد. در نهایت شبکه مضامین مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان در قالب شکل (1) تشکیل شد.
-ارائه نتایج: در این بخش توصیفات کلیه مشکلات از طریق فرآیند کدگذاری باز شناسایی و سپس مصادیق هر یک از مشکلات توسط فرآیند کدگذاری محوری استخراج شده و در قسمت فرآورده سنتزپژوهی، در قالب 553 کد مفاهیم ارائه شد. کدگذاری محوری منجر به شناسایی 41 مقوله و در نهایت به 14 کد مفاهیم جایگزین شده گردید.
یافتهها
برای تحلیل نهایی در این پژوهش از یافتههای 71 پژوهش علمی استفاده شد. ویژگیهای این تحقیقات براساس کد مقاله، نام پژوهشگران، سال انتشار، عبارتها و کد مفاهیم استخراج شده در رابطه با مشکلات ادراکی- حرکتی نابینایان بیان شد. نمونهای از چند ردیف در جدول 1 آمده است. (لازم به ذکر است که مضامین برآمده در هر دو جدول و شکل، محقق ساخته و برآمده از نتایج تجزیه و تحلیل پژوهشگران میباشد).
جدول1: عبارتها و کدمفاهیم استخراج شده از مشکلات ادراکی-حرکتی افراد دارای اختلال بینایی در پژوهشها
ردیف |
پژوهشگران |
عبارتهای استخراج شده |
کدمفاهیم استخراج شده |
1 |
گریباوی، شریفی و رضایی(1398) |
نابینایی سبب مشکلات عدم سازگاری، افسردگی، اضطراب و مشکلات ارتباطی میشود |
1- عدم سازگاری، 2-افسردگی، 3-اضطراب، 4-مشکلات ارتباطی |
2 |
محمدی و همکاران(1398) |
نقص در کنترل تعادل، نبود هماهنگی بدن، ضعف در کنترل تنه، عملکردعضلانی اسکلتی ضعیف |
5- عدم تعادل، 6- نبود هماهنگی بدن، 7- ضعف در کنترل تنه، 8- عملکرد عضلانی ضعیف |
49 |
Cavanaugh Barbot Carrasco Huxlin (2019) |
مشکل در جهتیابی، جابجایی، مکانیابی، فضا، سرعت حرکت، جهت حرکت وجود دارد |
406- مشکل در جهتیابی، 407- مشکل درجابجایی، 408- مشکل در مکانیابی، 409- مشکل فضا، 410- مشکل سرعت حرکت، 411-مشکل جهت حرکت |
70 |
Wolbers T, Zahorik P, Giudice NA(2011) |
در جهتیابی و تحرک برای پیدا کردن اشیا با مشکل روبرو هستند |
549- جهتیابی 550- تحرک |
71 |
Paquet N Lajoie Y, Rainville C, Sabagh-Yazdi F (2008) |
کودکان نابینا در ادراک، تعادل، جهتیابی با مشکل روبرو هستند |
551-ادراک 552- تعادل 553- جهتیابی |
پس از به دست آمدن کد مفاهیم استخراج شده، در مرحله دوم کد مفاهیم جایگزین شده شناسایی و تلخیص شد به این صورت که کدهای همدسته و نزدیک به هم در یک مقوله هستهای یا اصلی جای میگیرند. این مقولهها، هر یک زیرشاخههایی را شامل میشوند که میتوانند مبنایی برای مشکلات ادراکی- حرکتی نابینایان باشند. یافتهها شامل موارد زیر بود: مشکل در جهتیابی، اختلال در سیستم تعادل، مشکل در عملکرد حرکتی، مشکل ارتباطی، عدم درک صحیح از خود، اختلال عملکرد حرکتی، افت عملکرد حرکتی، ناکامی در امر تحصیل، محدودیت در شناخت، محدودیت در هوش فضایی، عدم خودکفایی، ضعف در ادراک، نقص ادراکی و ضعف در کنترل رفتار. خلاصهای از یافتهها در جدول 2 قابل ملاحظه است. نتایج کلی پژوهش در قالب یک الگو (شکل 1) در یک کل منسجم قابل مشاهده است.
جدول 2: خلاصهای از مقولههای همدسته و فراترکیب مبانی نظری جهت استخراج مفاهیم جایگزین شده
ردیف |
کدهای همدسته |
کدمفاهیم جایگزین شده |
1 |
1- مشکل ارتباطی 11- مشکل ارتباطی 31- مشکل ارتباطی 44- مشکل ارتباطی 103- عدم ارتباط 2- مشکل در تعاملات روزمره 65- عدم بحث و گفتگو 257- تعامل پایین |
مشکل ارتباطی |
2 |
14- مشکل در جهتیابی 15- مشکل تشخیص جهت 29- مشکل در جهتیابی 90-مشکل در جهتیابی 121- جهتیابی ضعیف 125- اشکال در جهتیابی فضایی 132- مشکل در جهتیابی 153- مشکل در جهتیابی 168- جهتیابی ضعیف 181-مشکل در جهتیابی 184- جهتیابی ضعیف |
مشکل در جهتیابی |
3 |
10- تواناییهای شناختی پایین 195-کارکردهای شناختی پایین 197- مشکل حافظه 205- محدودیت در تحول شناختی 209- مشکل حافظه کاری دیداری- فضایی 241- حافظه ضعیف 243- توجه انتخابی پایین 244- ضعف در تصمیمگیری 245-برنامهریزی ضعیف 256- رشد شناختی پایین 266- عملکرد حافظهی ضعیف 282- ضعف در شناخت 299- تمرکز پایین 322- ضعف در پردازش اطلاعات 332- بازیابی حافظه ضعیف 333- حافظه ضعیف 334- شناخت ضعیف 359- ضعف در حافظه کلامی 360- حافظه شناختی ضعیف 403- تغییر در توانایی شنوایی 405- تغییر در نحوه پردازش صدا در مغز 301- ضعف حافظه 70- حواسپرتی 247- انعطاف پذیری شناختی پایین 308- حواس پرتی |
محدودیت در شناخت |
نتایج کلی پژوهش در قالب شبکه مضامین (شکل 1) در یک کل منسجم قابل مشاهده است.
شکل 1: شبکه مضامین مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف تعیین مشکلات ادراکی- حرکتی افراد مبتلا به اختلال بینایی به روش سنتزپژوهی و با استفاده از پژوهشهای انجامشده در 12 سال اخیر انجام شد. در راستای هدف پژوهش حاضر پژوهشهای خارجی و داخلی صورت گرفته پیرامون مشکلات ادراکی- حرکتی نابینایان بررسی و تحلیل شد. در این پژوهش یافتههای حاصل از 71 پژوهش مرتبط با موضوع، استخراج و دستهبندیشده و سپس خروجی حاصل از سنتزپژوهی منجر به شناسایی 41 مقوله شد که در نهایت به 14 کدمفاهیم جایگزین شده تبدیل شد و در قالب یک شکل ادغام و ارائه گردید. در طبقهبندی نتایج ارائهشده در قالب شکل، هر چند تمامی مؤلفههای بدست آمده مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان را بیان میکند، اما با توجه به دستهبندیهای انجام شده بیشترین مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان، در مرکز شکل قرار گرفتهاند. نتایج بر اساس تحلیل پژوهشهای انجامشده بیانگر این بود که مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان به ترتیب اولویت بیان شده در تحقیقات علمی به ترتیب ذیل میباشد: جهتیابی، مشکل در عملکرد حرکتی، محدودیت در عملکرد سیستم تعادل، افت عملکرد حرکتی، ضعف در کنترل رفتار، نقص ادراکی، ضعف در ادراک، عدم خودکفایی، محدودیت در هوش فضایی، محدودیت در شناخت، ناکامی در امر تحصیل، عدم درک صحیح از خود، اختلال عملکرد حرکتی و مشکل ارتباطی. در ادامه به بحث پیرامون سه مشکل عمده نابینایان میپردازیم:
بر اساس یافتههای پژوهش اولین مشکل ادراکی-حرکتی افراد دارای اختلال بینایی جهتیابی است که یافته همراستا با یافتههای پژوهشهای پیکارسی و پاگیت (2018)، کیانی و نامی (2016)، و باپژوهش طاهریان و شکاررو (1397) همسو است. در تبیین این یافته پژوهش میتوان گفت بینایی نقش مهمی در زندگی افراد جامعه دارد. سایر حسهای موجود در بدن انسان نمیتوانند جایگزین طولانیمدت اطلاعات بینایی شوند. در نتیجه بینایی نقش اساسی در پردازش و یکپارچهسازی سایر دروندادهای حسی برای انتخاب نوع استراتژی در کنترل بدن دارد (38). مطالعات متعدد نشان داده است که در نابینایان قشر پسسری تحلیل نمیرود و درگیر پردازش اطلاعات حسهای باقی مانده است. از طرف دیگر پردازش اطلاعات بینایی محدود به قشر پس سری نمیشود و بیش از نیمی از مغز درگیر پردازش اطلاعات بینایی است (12). در این رهگذر از آنجایی که رشد و بقای بافتهای مغزی نیازمند اطلاعات حسی میباشد، با از دست رفتن اطلاعات سریع و دقیق حس بینایی، بافتهای مغزی در عملکردهای عالی شناختی خود دستخوش تغییر شده و باعث میشود که افراد دارای اختلال بینایی در جهتیابی با مشکل روبرو شوند (12).
دومین مشکل ادراکی-حرکتی یافت شده افراد دارای اختلال بینایی، مشکل در عملکرد حرکتی است که با یافتههای پژوهشهای کاواناک، باربوت، کاراسکو و هاکسلین (2019)، آدام، کرستن، ادوارد و وگل (2017)، آریفین، عمر، عیسی و شریف (2010) و رجبی و علیمرادی (1395)همسو است. نکته قابل توجه این است که بر طبق نظریه حرکتی Laban اساسیترین تلاش انسان حرکت است که طی آن از طریق حرکات موزون و ریتمیک بسیاری از حرکات درشت و ظریف رشد مییابد. هم چنین طبق نظریهSkfington مبنی بر شکلگیری ادراک بینایی از طریق رفتارهای بازتابی اولیه و سپس پیشرفت جابجاییها و پاسخهای پیچیده اساسی در هماهنگی چشم و نظامهای حرکتی چشم و گفتار به وجود میآید که اساساً با شکلگیری ادراک بینایی حرکات ظریف بهتر شکل میگیرد. نکته قابل تامل در این فرضیه این است که مهارتهای حرکتی ظریف نیازمند بینایی میباشد با توجه به اینکه کپارت اعتقاد دارد که بینایی و درک مقدم بر حرکت میباشد. کپارت اساس تمام رفتارها را از حرکت میداند، او معتقد است که رفتارها از فعالیت ماهیچهها سرچشمه میگیرد و رفتارهای پیچیدهتر وابسته به رفتارهای سادهتر است، که این خود دلیلی بر اهمیت حسبینایی در اجرای حرکات میباشد که افراد نابینا را در مهارتهای حرکتی با مشکل روبرو میکند(15).
هم چنین سومین مشکل ادراکی- حرکتی افراد دارای اختلال
بینایی یافت شده در پژوهش حاضر، محدودیت در عملکرد سیستم تعادل است که این یافته با یافتههای پژوهشهای میرزاده، فتحی و حسینی (2017) و هونگ، نگوین، لو، ترن، وونگ و نیکولاس (2017) همسو است. کنترل تعادل جزء ضروری هر سیستم حرکتی است. در فرآیند حفظ حالت عمودی بدن و راهرفتن، ما از ترکیبی از منابع حسی، شامل سیستم دهلیزی، حس پیکری و سیستم بینایی استفاده میکنیم. دستگاه عصبی مرکزی با دریافت و پردازش اطلاعات حسهای بینایی، دهلیزی و حس عمقی و با در نظر گرفتن الگوهای حرکتی قبلی و محیط، باعث فعالشدن الگوهای عضلانی برنامهریزیشده در اندام میشود. این الگوهای حرکتی باعث ایجاد راهبردهای حرکتی میشود که متعاقب آن، فرد میتواند تعادل خود را حفظ کند. نتایج تحقیقات بسیاری نشان داده افراد که دچار ضایعهی بینایی هستند، در حفظ و کنترل تعادل خود دچار مشکلاند(44-42).
افراد نابینا به دلیل عدم حضور بینایی از جمع کل ذخیره اطلاعات حرکتی و الگوهای حرکتی درست در سیستم عصبی مرکزی کاسته میشود و در کل روی عملکرد تعادلی(19)، جهتیابیفضایی(37)، یادگیری(45)، شناخت (46) و ادراک (47) فرد تأثیر میگذارد و باعث میشود افراد نابینا در مقایسه با افراد بینای همسال خود در زندگی ضعیفتر عمل کنند (19).
از مهمترین نقاط قوت پژوهش حاضر موضوع و هدف پژوهش است. با توجه به اینکه در پژوهشهای داخلی تاکنون مطالعهای با رویکرد سنتزپژوهی در حوزه بررسی مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان صورت نگرفته، بنابراین این پژوهش از حیث موضوع و هدف مطالعه منحصربهفرد میباشد. هم چنین در این پژوهش از طریق بررسی مطالعات صورت گرفته، تلاش شده است تا عوامل و متغیرهای تأثیرگذار بر روی مشکلات ادراکی- حرکتی نابینایان شناسایی شود. از نقاط قوت دیگر این پژوهش استفاده از پژوهشها و سایتهای مختلف داخلی و خارجی متنوع بود. از محدودیتهایی که میتوان در این پژوهش نام برد عدم دسترسی پژوهشگر به متن کامل برخی از مقالاتی بود که قابلیت ورود به مطالعه را داشتند.
به مراکز توانبخشی، بهزیستی و سایر مراکز درمانی نابینایان پیشنهاد میشود در راستای یافتههای این پژوهش کارگاههای آموزشی را به تفکیک برای والدین و کاردرمانان افراد دارای اختلال بینایی برگزار کرده و راهکارهایی را در راستای بهبود زندگی آنها آموزش دهند.
در نهایت از آنجا که هدف نهایی روش سنتزپژوهی ارائه عرصههای نو برای شکلگیری پژوهشهای جدید است، لذا به محققان در زمینهی اختلالات بینایی پیشنهاد میشود تحقیقات تجربی و مداخلهای بیشتری در زمینه مشکلات ادراکی- حرکتی صورت گیرد و جهت بهبود و حتی رفع آن راهکارهای علمی و کاربردی ارائه شود. هم چنین پیشنهاد میگردد تحقیقاتی مشابه در ارتباط با سایر متغیرها همچون مشکلات روانشناختی و اجتماعی انجام گیرد.
تشکر و قدر دانی
از تمامی کسانی که در این تحقیق ما را یاری کرده اند تقدیر و تشکر می گردد.
تضاد منافع
در این مقاله هیچگونه تضاد منافع وجود ندارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |