مقدمه: نگرانی در مورد بحران انرژی همراه با تغییرات آب و هوایی و افزایش گرمایش جهانی، باعث توجه بیشتر به تولید انرژی بیودیزل از میکروجلبکها شده است. رشد سلولی، تولید بیوماس و تجمع لیپید در میکروجلبک از عوامل تعیین کننده بازدهی اقتصادی بیودیزل بوده و هدف از این مطالعه ، بررسی نقش محیط کشت در افزایش بازدهی عوامل مذکور می باشد.
روش بررسی: میکروجلبک نانوکلروپسیس اوکولاتا درچهار محیط Walne ، F/2 ، Sato و TMRL کشت داده شد. میزان رشد سلولی به طور روزانه از طریق اندازه گیری دانسیته سلولی با استفاده از اسپکتوفتومتر تعیین گردید. تولید بیوماس و تجمع لیپید در دو فاز رشد لگاریتمی و رشد ثابت میکروجلبک، اندازه گیری و ترکیبات تشکیل دهنده بوسیله گازکروماتوگرافی تشخیص داده شد. مطابق استاندارد، کیفیت روغن استخراج شده از هر محیط کشت جهت تولید بیودیزل ، بوسیله اندیس ید تعیین گردید.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد بیشترین میزان رشد سلولی و تولید بیوماس در محیط کشت Walne و به ترتیب برابر day-1 2616/0 و gl-1 652/2 می باشد . بیشترین درصد تبدیل بیوماس به لیپید نیز در محیط کشت TMRL و برابر 22/37 درصد وزن خشک سلولی حاصل شد. بیشترین بازدهی لیپید مربوط به محیط کشت Walne و برابر gl-1day-1 1057/0بود و بیشترین مقدار اسیدهای چرب غیر اشباع چندگانه PUFA ( Polyunsaturated Fatty Acids )در محیط کشت Walne و در مرحله رشد لگاریتمی و برابر 99/42 درصد اسید چرب بدست آمد. بیشترین مقدار تری گلیسرید نیز در مرحله رشد ثابت و در محیط کشت sato برابر 25/75 درصد اسید چرب بدست آمد .
نتیجه گیری: میکروجلبک نانوکلروپسیس اوکولاتا ، حداکثر بازدهی جهت مقاصد آبزی پروری و مصارف انسانی و همچنین تولید بیودیزل را به ترتیب در فاز رشد لگاریتمی و رشد ثابت و در محیط کشت Walne نشان داد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |