مقدمه: هدف از مطالعه حاضر مقایسه سلامت عمومی، سبکهای مقابله، گرایشهای مذهبی و ابعاد شخصیت مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی و مادران کودکان طبیعی بود.
روش بررسی: جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی و طبیعی ساکن تهران بودند. از این جامعه، 248 مادر به صورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی، پنج عامل شخصیت، مذهبگرایی و شیوههای مقابله گردآوری و با کمک آزمون t مستقل تحلیل شد.
یافتهها: مقایسه میانگینهای دو گروه نشان داد که مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی از سلامت عمومی کمتری نسبت به مادران کودکان طبیعی برخوردارند. مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی بیشتر از مادران کودکان طبیعی از سبک های مقابله هیجانمحور استفاده میکنند، اما بین میانگینهای سبکهای مقابله مسئلهمحور دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی سازماننایافتگی بیشتری نسبت به مادران کودکان طبیعی داشتند؛ و در نهایت مقایسه میانگینهای دو گروه در ابعاد شخصیت نشان داد که مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی نمرات بیشتری در روانرنجورخویی و نمرات کمتری در برونگرایی، گشودگی، توافق و وجدانیبودن داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به مشکلات عدیدهای که مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی با آنها موجه هستند، لزوم برنامهریزی برای برداشتن مشکلات فراروی آنها و ارتقاء وضعیت سلامتشان بیش از پیش احساس میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |