مقدمه: ضرورت توجه به سلامت اجتماعی زنان یک امر بدیهی و آشکار بوده و به همان میزان که ﺳﻼﻣﺖ ﺧـﺎﻧﻮاده، ﺟﺎﻣﻌـﻪ و ﻣﺤـﻴﻂ زﻳﺴـﺖ ضروری است، تأمین سلامت اجتماعی زنان نیز امری اجتنابناپذیر است. از سوی دیگر رضایت از زندگی بر عواملی که پیشبینیکننده سلامتی هستند تأثیرگذار بوده و در مقابل ارتباط بین نارضایتی و سایر ریسک فاکتورهای سلامتی مورد تأیید قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر میکوشد تا وضعیت سلامت اجتماعی زنان شهر یزد و رابطه آن را با رضایت از زندگی مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیۀ زنان 60-18 ساله شهر یزد در سال 1393 است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 288 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای متناسب (PPS) انجام گرفت. دادهها بر اساس پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز (1998) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) جمعآوری شدند.
یافتهها: میزان سلامت اجتماعی و رضایت از زندگی پاسخگویان در سطح متوسط بود. ضریب همبستگی پیرسون بین میزان رضایت از زندگی و ابعاد سلامت اجتماعی نیز عبارت است از: انسجام اجتماعی (215/0r=)، مشارکت اجتماعی (176/0r=)، ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ (311/0r=)، شکوفایی اجتماعی (175/0r=) و همبستگی اجتماعی (213/0r=) که به لحاظ آماری معنادار هستند. علاوه بر این نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که رابطه معناداری بین رضایت از زندگی و سلامت اجتماعی زنان وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که بین میزان رضایت از زندگی و سلامت اجتماعی رابطه معنیدار و مستقیمی وجود دارد و با افزایش رضایت از زندگی، سلامت اجتماعی نیز افزایش پیدا میکند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |