مقدمه: هدف اصلی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن آن است که بیمار، از طریق پایش خودایند از اثرات فعالیت مجدد ذهنیت انجامی آگاهی مییابد واز طریق ایجاد و به کار گیری حالت حضور ذهن در ذهنیت بودن بماند واز طریق انجام تمرینهای مکرر با جهتدهی قصد مندانه توجه به یک شی خنثی مثلا جریان تنفس به مشاهده افکار و احساسات یا حسهای بدنی خود بیندیشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ذهنآگاهی گروهی بر رضایتمندی زناشویی و اختلال وسواسی- جبری میباشد.
روشبررسی: پژوهش حاضریک مطالعه مداخله ای نیمه تجربی (یک گروهی) میباشد.آزمودنیهای پژوهش با فراخوان تحقیق به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند سپس فرم کوتاه پرسشنامه رضایتمندی زناشویی اینریچ و پرسشنامه اختلال وسواسی- جبری مادزلی به افراد داده شد. علاوه بر دو ابزار بالینی، با مصاحبه تشخیصی بر اساس(DSM-IV) اختلال وسواسی- جبری آنها ارزیابی شد. ازجامعه زنان متاهل شهریزد که اختلال وسواسی- جبری داشتند و 6ماه بود که تحت درمان دارویی بودند، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمودنیها در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند. مداخله آموزشی به مدت 2ماه انجام گرفت، اطلاعات حاصل جمعآوری وتوسط نرمافزار SPSS با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مقایسه شدند.
یافتهها: طبق نتایج بدست آمده، میانگین نمرات رضایتمندی زناشویی پیشآزمون در گروه کنترل وآزمایش به ترتیب برابر با 8354/2 و 1546/3 بوده و در پسآزمون به ترتیب 8453/2 و3617/3 بود همچنین میانگین شدت علایم وسواسی- جبری در پیشآزمون در گروهکنترل و آزمایش به ترتیب5244/0 و 4933/0 بوده و در پسآزمون به ترتیب 4866/0 و 3822/0بود.
نتیجهگیری: این درمان به طور معنیداری منجر به افزایش رضایتمندی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. در خصوص آموزش ذهنآگاهی بر روی کاهش شدت علائم وسواسی- جبری موثر بود ولی رابطه معنیدار نبود .
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |