۳ نتیجه برای کارایی
سید رضا فانی، امان الله جوانشاه، محمد مرادی۳،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
مقدمه: آلودگی میوه پسته به سم آفلاتوکسین ناشی از گونههای قارچ Aspergillus یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی در مصرف این محصول با ارزش غذایی است. یکی از روشهای مهم کاهش آفلاتوکسین در توده پسته، غربال یا جداسازی میوه های پسته آلوده است. در این تحقیق پراکندگی آفلاتوکسین در پستههای فرآوری شده یک ترمینال در ۳ زمان دهم شهریور، بیست و پنجم شهریور و دهم مهر ماه مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونهبرداری از پستههای خشک جمعآوری شده از فاز زیرآبی که شامل پستههای نهایی، ریز و با رنگ زرد، و از فاز روآبی چرخ انجام شد. پستههای نهایی و ریز به لکه دار، بدشکل و بدونلکه، و پستههای با رنگ زرد و روآبی به لکهدار، بدشکل و با رنگ زرد تقسیم بندی شدند.آفلاتوکسین در نمونهها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری گردید.
یافتهها: از نظر کلی و با استفاده از آزمونهای آماری مورد استفاده (۰۵/۰=p) جهت آنالیز دادهها، حاکی از وجود تفاوت در بین انواع پستههای مورد بررسی از نظر غلظت آفلاتوکسینها میباشد. نتایج نشان داد که وجود پستههای بدشکل و لکه دار در آلودگی یک توده پسته ارائه شده به بازار نقش مهمی دارند و دامنه غلظت آفلاتوکسین ۱B در آنها به ترتیب از ۷۶/۰ تا ng/g ۶/۲۵۱ و ۴۶/۱ تا ng/g ۳/۸۵در سه زمان نمونهبرداری متغیر بود. در خصوص پستههای ریز مقدار آفلاتوکسین از ۲۳/۱ تا ۵۵/۲۴۱ ng/g متغیر بود، که بسته به بدشکل بودن و وجود و یا عدم وجود لکه بر روی پوست استخوانی متغیر بود. از طرف دیگر عدم وجود لکه بر روی پوست استخوانی در پستههای ریز نمیتواند دلیلی بر عدم وجود آفلاتوکسین باشد. پستههای زرد رنگ نیز یکی از منابع اصلی آلودگی دریک توده پسته بودند و بیشترین غلظت آفلاتوکسین (ng/g ۵۲۱۴) مربوط به آنها بود. مقایسه زمانهای مختلف نمونهبرداری نشان داد که بیشترین مقدارآفلاتوکسین با زمان ۱۰ مهر ارتباط دارد. با تاخیر در زمان برداشت، مقدار آفلاتوکسین بین ۲ تا ۳۰ برابر در انواع پستههای مورد بررسی افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق میتواند در جداسازی پستههای آلوده از سالم در مرحله فرآوری و یا پس از آن در یک توده پسته مورد استفاده قرار گیرد
حسین عامری، محمد پناهی، عبدالخالق جعفری، محمد رضا وفائی نسب، جلال نیکو کاران،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: شاخص های کارایی پرکاربردترین ابزار اندازه گیری عملکرد بیمارستان ها هستند، اما کاربرد این شاخص ها بصورت منفرد می تواند منجر به گمراه کردن اندازه گیری عملکرد بیمارستان ها شود. استفاده از شاخص های همزمان می تواند بسیاری از این مشکلات جهت اندازه گیری عملکرد بیمارستان ها را از بین ببرد. لذا این مطالعه با استفاده از مدل پابن لاسو به بررسی همزمان این شاخص ها در بیمارستان های دانشگاهی و غیر دانشگاهی استان یزد می پردازد.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی حاضر بصورت مقطعی در سال ۱۳۹۱ در ۲۰ بیمارستان استان یزد انجام شد. تعداد نمونه ها شامل ۱۳ بیمارستان دانشگاهی و ۷ بیمارستان غیر دانشگاهی بود. داده ها با مراجعه به معاونت درمان دانشگاه جمع آوری گردید و سه شاخص کارایی: درصد اشغال تخت، میزان گردش تخت و متوسط مدت اقامت محاسبه و بررسی همزمان آنها با استفاده از مدل پابن لاسو انجام شد.
یافته ها: مدل پابن لاسو شامل چهار منطقه می باشد که از بین ۱۲ بیمارستان دانشگاهی، ۳ مورد (۲۵%) در منطقه اول، ۲مورد (۱۶%) در منطقه دوم، ۵مورد (۳۳/۳%) در منطقه سوم و ۳ مورد (۲۵%)در منطقه چهارم قرار گرفتند و از بین ۷ بیمارستان غیر دانشگاهی، ۳مورد (۸/۴۲%) در منطقه اول، ۱مورد (۳/۱۴%) در منطقه دوم، ۲مورد (۶/۲۸%) در منطقه سوم و ۱ مورد (۳/۱۴%) در منطقه چهارم استقرار پیدا کردند.
نتیجه گیری: بیمارستان های شهرستان ها نسبت به شهر یزد و بیمارستان های دانشگاهی نسبت به غیر دانشگاهی در منطقه سوم-کارا- تمرکز بیشتری دارند. از اینرو بازبینی در شیوه های موجود تخصیص منابع و ابداع راهکار هایی برای ارتقاء عملکرد بیمارستان های شهر یزد و غیر دانشگاهی ضروری می باشد.
سید جمال الدین طبیبی، بهرام دلگشایی، مریم نیک فرد،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: عملکرد هیچ بخشی در بیمارستان بیشتر از اتاق عمل بر منابع مالی بیمارستان تأثیرگذار نیست و این واقعیت اهمیت تحلیل کارایی این بخش را دوچندان میکند.هدف از انجام این پژوهش بررسی بهره برداری از ظرفیت برخی اتاقهای عمل جراحی با استفاده از زمانهای ثبت شده در یکی از بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است که طی آن ۱۵۱ مورد عمل جراحی عمومی، ارتوپدی، چشم، و گوش و حلق و بینی در ۵۳ روز فعالیت چهار اتاق عمل مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از ساختار محاسباتی طراحی شده در برنامه۲۰۱۰Excel تحلیل گردید.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، بهره برداری اتاقهای عمل ارتوپدی ۶۸%، چشم ۶۱%، جراحی عمومی ۸۹% و ENT ۸۶% محاسبه گردید. از ۵۳ روز بررسی شده، اتاق های عمل ۷ روز به طور بهینه، ۲۷ روز کمتر از حد ظرفیت و ۱۹ روز بیش از حد ظرفیت مورد استفاده قرار گرفتند. اتاق های عمل ارتوپدی و چشم کمتر از حد، و اتاق های جراحی عمومی و ENT بیشتر از حد ظرفیت مورد بهره برداری قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کارایی اتاق عمل، محاسبه بهره برداری اتاق عمل می تواند اطلاعات مفید و کاربردی را برای مدیران فراهم نماید. پیشنهاد می گردد ضمن ثبت دقیق زمان های شروع و پایان عمل های جراحی در نرم افزار محاسباتی، مطالعات مشابه در ابعاد وسیعترطراحی گردد تا بتوان عملکرد بیمارستانها را در زمان بندی مؤثر عملهای جراحی و بهینه سازی کارایی اتاق عمل بهبود بخشید.