آزاده نجارزاده، علیرضا استقامتی، حسین فلاح زاده، الهام سعیدی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: چاقی در سراسر دنیا به صورت اپیدمی درآمده که آن را به چالش سلامت عمومی و بالینی عظیمی تبدیل کرده است. یکی از اختلالات مرتبط با چاقی سندرم متابولیک میباشد. شواهد رو به افزایش نشان میدهند که سطح ۲۵ – هیدروکسی ویتامین D۳ ، ارتباط معکوس با چاقی و شاخصهای آنتروپومتریک دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مکمل یاری با ویتامین D بر شاخصهای آنتروپومتریک در افراد مبتلا به سندرم متابولیک می باشد.
روش بررسی: طراحی این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور بود. افراد شرکت کننده در مطالعه ۸۸ زن و مرد سنین ۳۰ تا ۶۵ سال مبتلا به سندرم متابولیک، مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی تهران بودند. ۳۰۰هزار واحد بین المللی ویتامین D به صورت ۶ پرل ۵۰ هزار واحدی در گروه درمان و ۶ پرل دارو نما حاوی پارافین خوراکی در افراد گروه کنترل در هفته اول مطالعه مصرف شد. سطوح (OH)D۳۲۵ پلاسما و شاخصهای آنتروپومتریک شامل وزن، نمایه توده بدنی، دور کمر و نسبت دور کمر به با سن در ابتدا و ۳ ماه پس از شروع مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: سطوح (OH)D۳۲۵ سرم افزایش معناداری از ۲۰ نانوگرم در میلیلیتر در ابتدای مطالعه به ۳۳ نانوگرم در میلیلیتر پس از ۳ ماه مداخله در گروه درمان نشان داد(۰۰۱/۰P <). مقدار میانگین اندازه دور کمر در گروه درمان نسبت به ابتدای مطالعه کاهش معناداری نشان داد (۰۰۵/۰P =). پس از گذشت ۳ ماه مکملیاری با ویتامین D، در سایر شاخصهای آنتروپومتریک گروههای مطالعه نیز تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مکملیاری با ویتامین D به صورت روزانه ۵۰ هزار واحد بین المللی به مدت ۶ روز در افراد مبتلا به سندرم متابولیک که سطح سرمی ویتامین D پایین دارند پس از ۳ ماه می تواند موجب افزایش سطح ویتامین سرم تا محدوده مطلوب وکاهش دور کمر شود اما سایر شاخص های آنتروپومتریک در افراد مبتلا به سندرم متابولیک را کاهش نمی دهد.
این مقاله برگرفته از پایان نامه دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.
حسین فلاح زاده، فرشته عیدی، آزاده نجارزاده، مهدی اکبرزاده،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه:چاقی یک بیماری مزمن با شیوه بالا و پنجمین عامل مرگ در جهان است که روند آن در حال افزایش میباشد. برای بررسی اثر درمان و شیوه های درمانی از پرسشنامه های کیفیت زندگی استفاده میشود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر ترجمه، پایایی و روایی پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی چاقی در ایران می باشد.
روش بررسی:مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر روی ۳۰۶ نفر از افراد بالای ۱۸ سال ساکن در شهر یزد با روش نمونه گیری خوشه ای انجام گرفت. آزمون های پایایی مطالعه با استفاده از روش همبستگی درونی و ضریب توافق و روایی آن با استفاده از روایی همزمان، افتراقی و سازه با استفاده از نرم افزارها ۱۶SPSS و ۶Mplus انجام گرفت.
یافته ها:میانگین سنی پاسخ دهندگان ۹۷/۳۳ سال بوده است. ۱۲۳ نفر زن و۱۸۳ نفر مرد بوده اند و اکثریت نمونه را افراد متاهل(۶/۷۸ درصد ) تشکیل داده اند. نتایج حاصل از همخوانی درونی بیانگر این بود که در تمامی مقیاس ها گونه فارسی پرسشنامه IWQOL-lite از حداقل ضریب همبستگی پایایی (۹۷/۰-۸۴/۰)برخوردار بوده است.
ضریب توافق درونی که به منظور بررسی مناسب بودن آزمون مجدد انجام شد، در تمام مقیاس ها به جز عملکرد جنسی(۵۷/۰) مناسب (بیشتر از ۷۰/۰) بود. روایی افتراقی بیانگر این بود که این پرسشنامه قادر به افتراق زیر گروه های جنسی و وزنی است. شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی تاییدی نیز بیانگر مناسب بودن روایی سازه بوده است.
نتیجه گیری: گونه فارسی پرسشنامهIWQOL-lite به منظور بررسی کیفیت زندگی افراد چاق و اضافه وزن از روایی و پایایی مناسب در جامعه ایرانی برخوردار بوده است و توسط پزشکان و متخصصان تغذیه می تواند مورد اسفاده قرار بگیرد.