چکیده
مقدمه: برخورداری از باورهای دینی و نیروی تفکر نقش مهمی در کاهش اختلالات روانی و استرس دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و گرایش به تفکر انتقادی با راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد انجام گرفت.
روش بررسی: جامعهی آماری پژوهش شامل ۱۶۱۷ دانشجوی دختر دوره کارشناسی دانشگاه یزد بود که از این جامعه بر اساس جدول مورگان-کرجسی تعداد ۳۰۰ نفر از دانشکدهی علوم انسانی به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقهای با نسبت مساوی انتخاب شدند. برای سنجش متغیّرهای پژوهش از پرسشنامهی جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسشنامهی گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و پرسش نامه مقابله با موقعیت های فشارزای اندلر و پارکراستفاده شد. تحلیل دادهها نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه صورت گرفت.
یافتهها: ابتدا بین جهت گیری مذهبی درونی و سپس جهت گیری بیرونی با سبک مقابله مساله مدار و همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سبک مساله مدار هم بستگی مثبتی در دانشجویان مشاهده شد. از بین مولفه های گرایش به تفکر انتقادی، مولفه نوآوریی و بلوغ فکری با سبک مساله مدار و اشتغال ذهنی در ابتدا با سبک مساله مدار و سپس با سبک اجتنابی هم بستگی مثبت معنادار و در مقابل، مولفه بلوغ فکری نیز با دو سبک هیجان مدار و اجتنابی همبستگی منفی معناداری داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهشی با آموزش تفکر انتقادی و تلاش در جهت درونی سازی مذهب میتوان بهرهگیری دانشجویان از سبکهای مقابلهای کارآمد در هنگام مواجهه با رویدادهای تنشزا را افزایش داد.