کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۹ نتیجه برای موضوع مقاله:
علی ظفرزاده، بیژن بینا، مهناز نیک آیین، حسین موحدیان عطار، مهدی حاجیان نژاد،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( بهمن ۱۳۹۱ )
چکیده
هادی رحیم زاده برزکی ، سمیه بیرامی، مرتضی منصوریان، ابوطالب بای، مصطفی قربانی، زهرا شفیعیان، عزیز رضاپور، فرید عبادی فرد آذر، زهرا نوری مطلق، ناهید شفیعیان،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: سرخ کردن زیاد روغن سبب هیدرولیز، اکسیداسیون و پلیمریزاسیون روغن می گردد. این امر در بدن رادیکال های آزاد ایجاد نموده و از علل سرطان، بیماری های التهابی، آترواسکلروز، پیری و نظایر آن می باشد. این تحقیق با هدف تعیین عدد پراکسید در روغنهای مصرفی قنادی ها، رستورانها و اغذیه فروشیهای شهر گرگان در سال ۱۳۹۰ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی از تمام قنادی ها، رستورانها و اغذیه فروشی های شهر گرگان (۱۲۴ مورد) به روش سرشماری در ساعاتی که روغن بیشترین حرارت را دیده بود مطابق استاندارد شماره ۴۹۳ مؤسسه استاندارد وتحقیقات صنعتی ایران نمونه برداری شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و تعیین عدد پراکسید مطابق با استاندارد شماره ۴۱۷۹ نمونه ها آنالیر شده و به وسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی جفتی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از ۴۳ نمونه مربوط به قنادی ها، ۲۴ نمونه (۵۶%) قابل مصرف و ۱۹ نمونه (۴۴%) غیر قابل مصرف بودند(۰۱۵/۰p=). از مجموع ۱۵ نمونه مربوط به رستورانها و آشپزخانه های مرکزی، ۶ نمونه (۴۰%) قابل مصرف و ۹ نمونه (۶۰%) غیر قابل مصرف بودند (۰۲۱/۰p=). از مجموع ۶۶ نمونه مربوط به اغذیه فروشی ها و ساندویچی ها، ۱۲ نمونه (۱۸%) قابل مصرف و ۵۴ نمونه (۸۲%) غیر قابل مصرف بودند(۰۰۰/۰p=). تفاوت معنی داری بین نمونه های قابل مصرف و غیر قابل مصرف در هر سه صنف وجود داشت(۰۰۰/۰p=).
نتیجهگیری: یافته ها نشان داد عدد پراکسید در روغن های مصرفی قنادیها، رستورانها و آشپزخانه های مرکزی، اغذیه فروشیها و ساندویچی های شهر گرگان بسیار بالاتر از حد مجاز است. از این رو به نظر می رسد اجرای برنامه های آموزشی در مورد تغذیه و به کارگیری روش های صحیح طبخ و سرخ کردن مواد غذایی برای کارکناان این مراکز ضروری باشد.
محمدجواد کبیر، ناهید جعفری، محمد نعیمی طبیعی، حسن اشرفیان امیری، ابراهیم میکانیکی، سیدداود نصراللهپور شیروانی، محمد رضا میرزایی، حسین رحیمی کلامرودی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: اعضای نهادهای محلی با نفوذ و منابعی که در اختیار دارند میتوانند در اعتلای برنامههای سلامت نقش موثری را ایفا نمایند. همکاری مطلوب نهادهای محلی مستلزم آگاهی و شناخت آنها از اهداف و ضوابط تعیین شده میباشد. این مطالعه به منظور بررسی سطح آشنایی اعضای نهادهای محلی از ضوابط طرح پزشک خانواده و بیمه روستایی در استانهای شمالی ایران انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی به روش مقطعی بوده که در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۱ انجام گرفت. ۲۵ درصد مراکز مجری طرح پزشک خانواده و بیمه روستایی در سه استان گلستان، مازندران و گیلان، مجموعا ۱۳۹ مرکز از ۵۵۲ مرکز مجری بصورت تصادفی منظم به عنوان خوشههای پژوهش انتخاب و در هر مرکز منتخب اعضای شورای حل اختلاف، شورای اسلامی، شورای بهداشتی، دهیار، مدیر و معلم بومی در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی (۸۴%) آن مورد تائید قرار گرفت. دادهها در۱۸ SPSS با آزمونهای مرتبط آماری در سطح معنی-داری ۰۵/۰>P تحلیل شد.
یافتهها: از بین ۶۰۱ نفر عضو نهادهای محلی مطالعه شده، ۵۲۱ نفر (۷/۸۶ درصد) مرد بودند. جوانترین فرد ۱۹ ساله و مسنترین ۸۱ ساله که میانگین و انحراف معیار سن کل افراد ۷/۹±۴۵ سال بود. از نظر تحصیلات، بیشتر افراد (۱/۴۷ درصد) مدرک دانشگاهی داشتند.. از کل ۲۷ نمره، میانگین آشنایی دهیار ۴±۴/۱۲، اعضای شورای بهداشتی ۷/۳±۶/۱۱، اعضای شورای اسلامی ۱/۴±۴/۱۱، مدیر بومی ۳/۳±۶/۱۰، اعضای شورای حل اختلاف ۱/۵±۵/۱۰ و معلم بومی ۹/۴±۸/۸ بوده است. بین سطح آشنایی و عضویت در هیات امناء مرکز، جنس، نوع نهاد محلی رابطه معنیدار وجود داشت (۰۵/۰>P). میزان آشنایی با تعداد مراجعه به خانه بهداشت و مرکز بهداشتی درمانی رابطه مستقیم معنیدار وجود داشت (۰۵/۰>P). بین میزان آشنایی و تحصیلات، استانهای محل سکونت و تاهل رابطه معنیدار وجود نداشت (۰۵/۰
علی دل پیشه، شبنم شکوهی اردبیلی، مهران بابا نژاد، مرتضی منصوریان، مصطفی قربانی، عزیز رضاپور، هادی رحیم زاده برزکی،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: دوره سالمندی نیازها و مشکلات بهداشتی مخصوص به خود دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین مسائل و نیازهای بهداشتی سالمندان استان ایلام در سال ۱۳۹۱ انجام شده است.
روشبررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، ۱۰۱۲ سالمند ساکن در شهرستانهای هشتگانه استان ایلام براساس تخصیص متناسب، یک پرسشنامه استاندارد را از طریق مصاحبه چهره به چهره تکمیل کردند. داده های گردآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از مجموع ۱۰۱۲ سالمند مورد مطالعه (۵/۶۰٪) مرد و (۵/۳۹٪) زن بودند. میانگین سنی شرکتکنندگان ۰۲/۸±۱/۷۱ سال و بیشتر سالمندان مورد مطالعه در گروه سنی ۶۹-۶۵ سال بودند. ۶/۳۸% تحت پوشش سازمان بیمه خدمات درمانی بوده اند. میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد مطالعه بهترتیب ۳۸/۱۳ و ۷۶/۱۱ بود. میانگین توده بدنی افراد مورد مطالعه ۷۲/۲۵ بود. ۱/۳۶% سابقه ابتلا به بیماریهای قلبی، ۱۵ % دیابت، ۵/۲۲% مشکل تنفسی و ۳/۱۶% به سیگار اعتیاد داشتند. ۳/۴۵% سابقه جراحی، ۸/۷۲% سابقه درد مفاصل، ۶/۶۴% سابقه درد اسکلتی و ۶/۱۲% سابقه سکته مغزی داشتند. افتادن از ارتفاع بیشترین (۱۸%) فراوانی سوانح و حوادث را به خود اختصاص داده بود.
نتیجهگیری: مشکلات شایع جسمی سالمندان استان ایلام عمدتا" به بیماریهای غیرواگیر و بویژه قلبی-عروقی و دیابت بر میگردد. بنابراین لزوم اجرای مداخلات ارتقا سلامت برای سالمندان به منظور داشتن یک زندگی سالمندی سالم ضروری به نظر میرسد.
سید سعید مظلومی محمودآباد، سکینه گرایلو، مهدیه خالقی موری، نوشین یوشنی، نفیسه میزانی،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: یکی از شایع ترین سرطان ها، سرطان پوست است و روز به روز بر میزان آن افزوده می شود. اساسی ترین اقدام در پیشگیری از این بیماری، رفتارهای محافظت کننده در برابر نور خورشید است، با توجه به اهمیت سلامت دانشجویان علوم پزشکی بعنوان سفیران سلامت این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مدل فرآیندهای موازی توسعه یافته بر رفتارهای پیشگیری کننده از سرطان پوست در دانشجویان شهر یزد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی در سال ۹۸ برروی ۲۸۰ نفر از دانشجویان دانشگاه های یزد انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مبتنی بر مدل فرآیندهای موازی توسعه یافته استفاده شد و پس از ورود به نرم افزار SPSS نسخه ۱۸وکدگذاری داده ها با استفاده از آزمونهای آماری پارامتریک مناسب شامل تی مستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی و انحراف معیار دانشجویان ۱۸/۳±۶۹/۲۲ با دامنه سنی بین ۱۸ تا ۴۱ سال که ۵/۶۲% آنان زن بودند. استفاده از کلاه ۷/۱۵% وکرم ضد آفتاب ۹/۳۰% گزارش شد. طبق یافته ها، سازه شدت درک شده بالاترین امتیاز را در بین سازه ها مدل داشت. در بین سازه های مدل خودکارآمدی قویترین پیش بینی کننده قصد رفتاری (۳۷۶/۰=β) و رفتارهای پیشگیری کننده(۱۰۹/۰=β) از سرطان پوست بود.
نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن سطح رفتارهای حفاظتی و سازه خودکارآمدی درک شده بعنوان اثر بخش ترین عامل بر رفتارهای پیشگیرانه از سرطان پوست، لذا پیشنهاد می شود در زمینه توسعه مداخلات آموزشی مد نظر قرار گرفته شود.
شقایق میرزاده اهری، امیر حسین محوی، رضا جلیل زاده ینگجه، یوسف دادبان شهامت، افشین تکدستان،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: آمونیاک به شکل یون آمونیوم علاوه بر سمی بودن، قادر است اکسیژن محلول آبهای پذیرنده را پایین آورده و حیات موجودات آبزی را به خطر بیاندازد. هدف از این تحقیق حذف آمونیوم به روش اکسیداسیون با روش ازن زنی کاتالیزوری و جذب با زئولیت کلینوپتیلولایت است.
روش بررسی: روش تحقیق بهصورت آزمایشگاهی است. ابتدا PH بهینه جذب آمونیم بر کاتالیست کربنی (g/L ۵)، زئولیت های گرمسار و فیروزکوه و اکسیداسیون تعیین شد. سپس در فرایند ازناسیون کاتالیزوری اثر سایر متغیرهای بهرهبرداری مانند غلظت کاتالیست کربنی (۵/۰ تا ۵۰ گرم در لیتر) و زمانماند بر راندمان حذف آمونیوم بررسی شد. سپس اثر پارامترهای زمان تماس، غلظت ماده جاذب بر جذب باقیمانده آمونیم و نیترات تولید شده توسط فرایند اکسیداسیون با زئولیت ها و مدیفای های آنها بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد PH بهینه برای فرایند جذب کربنی آمونیم، ازناسیون کاتالیزوری و زئولیت به ترتیب ۸ ، ۹ است. این در حالی است که بیشترین راندمان حذف نیترات در PH ۴ است. بیشترین ظرفیت جذب آمونیم مربوط به زئولیت طبیعی فیروز کوه و معادل mg/g ۵/۱۸ بود و اثر لیگاند و اصلاح اسیدی سبب کاهش به ترتیب ۱۲ و ۱۴ درصدی ظرفیت جذبشده بود. بیشترین راندمان حذف نیترات توسط زئولیت اصلاحشده لیگاندی گرمسار معادل ۹۸% و ظرفیت جذب mg/g ۲/۱۱ است. در فرایند تلفیقی COPو جذب غلظت آمونیوم mg/L ۱۰ به mg/L ۶/۰رسید.
نتیجه گیری: این روش سبب حذف مؤثر آمونیم میگردد و اصلاح زئولیت با سورفاکتانت کاتیونی سبب افزایش راندمان حذف نیترات میشود و غلظت همه آلایندهها را به زیر مقادیر استاندارد می رساند.
شهره کلاگری، خدیجه یزدی، زهرا سبزی، محمدعلی وکیلی،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: فرسودگی شغلی در پرستاری یک نگرانی جهانی و ناشی از مواجه مکرر و شبانهروزی با موقعیتهای استرسزا است. این مطالعه با هدف تعیین جایگاه پرسشنامه اختصاصی درارزیابی چالش فرسودگی شغلی پرستاران انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، مقطعی با رویکرد توصیفی – تحلیلی بود که در سال ۱۳۹۷ در ۶۳۷ نفر از پرستاران انجام شد. برای جمع اوری دادهها از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. ابزار گرداوری دادهها پرسشنامه اختصاصی فرسودگی شغلی پرستاران بود. به وسیله SPSS نسخه ۱۶فراوانی، میانگین و انحراف معیار و هم چنین پس از اثبات عدم نرمالیتی با آزمونهای استنباطی نظیر آزمون من ویتنی، کروسکال والیس دادهها تحلیل شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر اکثر پرستاران (۴/۸۵ درصد) زن بودند. میانگین دامنه سنی و سابقه کار پرستاران به ترتیب ۰۷/۷ ± ۲۹/۳۳ و ۴۶/۷ ± ۱۴/۸ بود، میانگین فرسودگی شغلی پرستاران۲۰/۱۸±۶۰/۱۲۳ بود. بیشترین میانگین به حیطههای پیامدها ۰۱/۱۰ ± ۷۴/۴۰ و پیشآیندهای سازمانی ۳۶/۴ ± ۷۶/۳۲ و کمترین آن به سرسختی شخصیت ۷۴/۲ ± ۰۸/۲۱اختصاص داشت. از بین عوامل جمعیت شناختی، بین متغیرهای وضعیت تاهل، استخدام، تعداد فرزندان و شیفت کاری با فرسودگی تفاوت معنیدار اماری وجود داشت(۰۵/۰ P< ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین فرسودگی شغلی پرستاران در مجموع در حد متوسط بود و بیشترین زیر مقیاسهای دخیل در فرسودگی در زیر مقیاس پیامدها و پیشایند های سازمانی مشاهده شد. لذا ضروری است که مدیران پرستاری بتوانند با شناخت عوامل فرسودگی با طرح برنامهها و کارگاههای مرتبط نسبت به کاهش و حذف عوامل فرسودگی و حفظ امنیت و سلامتی جسمی و روانی پرستاران بکوشند.
مشرفه چالشگر کردآسیابی، معصومه عباسی شوازی، ام البنین کریمی، سهیلا حسن پور یلیمه، حنیفه لخی، جلال نیکوکاران،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ویژه نامه ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی است و موجب کاهش نابسامانی خانوادگی و طلاق، افزایش میل و رغبت تحصیلی، دل به کار دادن و افزایش تولید است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای شادکامی و خودکارآمدی با برخی متغیرهای جمعیت شناختی در میان گروهی از دانشجویان صورت پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال۹۸-۱۳۹۷ بر روی ۳۷۱ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اطلاعات توسط پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spssنسخه ۲۶ و با آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی(همبستگی، تی تست وآنالیز واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:میانگـین سنـی دانشجـویان شـرکت کنـنده در مـطالعـه ۹۵/۲ ±۲۳/۲۲ سـال بود، میانگیـن نمـره شـادکامی
۸۱/۱۴±۶۵/۲۸ بود، میانگین خودکارآمدی نمره ۴۴/۹±۵/۶۰ بدست آمد. متغیرهای سن، جنس، مقطع تحصیلی با شادکامی ارتباط معنی داری داشت (۰۵/۰>P). شاخص خودکارآمدی نیز با عواملی همچون سن، جنس، وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی ارتباط معنی دار داشت (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری:برخی از عوامل دموگرافیک درشادکامی و خودکارآمدی در دانشجویان موثر هستند در همین راستا جهت ارتقای سلامت روان و اهمیت شادی در بهداشت روان دانشجویان توصیه می گردد این عوامل را به طور کامل باید شناخت و متناسب با آنها برنامه ریزی های لازم صورت پذیرد.
علی اکرامی، محمد علی حسینی، حسن اکرامی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: امروزه از هر ۵ تا ۱۰% بیماران پذیرفته شده در بیمارستان، یک نفر درگیر عوارض عفونتهای بیمارستانی می شوند که ارتباط مستقیم شیوع این عفونتها با آلودگی سطوح بیمارستانی تایید شده است، لذا استفاده از روش کارامد شناسایی آلودگی میکروبی اهمیت بسزایی دارد. بدین منظور، این تحقیق با هدف ارزیابی مقایسه ای میزان آلودگی سطوح درون بخشی بیمارستانی با استفاده از دو روش نانو حسگر شناساگر رنگی و محیط کشت میکروبی (روش سنتی) انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت توصیفی، با حجم نمونهی ۴۰۰ مورد بر روی ۱۰ نوع از تجهیزات پزشکی، طی یک ماه با دو روش نانو حسگر شناساگر رنگی و محیط کشت میکروبی صورت گرفت و نتایج به دو صورت پاک و آلوده گزارش گردید.
یافتهها: طبق نتایج بهدستآمده ۴۴ درصد نمونههای محیط کشت میکروبی و ۵/۴۵ درصد نمونههای نانو حسگر، مثبت (آلوده) گزارش شدند. در نمونههای بهدستآمده با محیط کشت میکروبی ساکن و ونتیلاتور و در نمونههای بهدستآمده با نانو حسگر، ساکن و پالس اکسی متری بهعنوان آلودهترین سطوح شناخته شدند. همچنین اکولای با ۶/۵۵ درصد، استافیلو کوکوس اورئوس با ۹/۲۸ درصد و سالمونلا با ۸۶/۲۳ درصد بهعنوان شایعترین میکروارگانیسمها شناخته شدند.
نتیجهگیری: میزان آلودگی تشخیص دادهشده با هر دو روش، با توجه به حساسیت بالای هر دو روش و استریل نبودن سطوح در حد قابل قبول است لذا در مواردی که صرفاً شناسایی آلودگی کلی مدنظر است و تفکیک باکتریایی مدنظر نیست، نانو حسگرهای شناساگر رنگی میتوانند بهعنوان ابزار سریع کنترل آلودگی سطوح به جای روش های سنتی مورداستفاده قرار گیرند.