Samimi Z, Davoudi T, Bahadorikhosroshahi J, Qadri E. Investigating the Effectiveness of Cognitive Behavioral Training on Test Anxiety and Social Media Addiction among Students. TB 2025; 24 (2) :31-44
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3754-fa.html
صمیمی زبیر، داوودی طوبا، بهادری خسروشاهی جعفر، قدری اسماعیل. بررسی میزان اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی دانشآموزان. طلوع بهداشت. 1404; 24 (2) :31-44
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3754-fa.html
دانشگاه بین المللی چابهار ، z.samimi@iuc.ac.ir
|
چکیده (HTML) (93 مشاهده)
متن کامل: (41 مشاهده)
بررسی میزان اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی دانشآموزان
نویسندگان: زبیر صمیمی1، طوبا داوودی2، جعفر بهادری خسروشاهی3، اسماعیل قدری4
1.نویسنده مسئول: استادیار گروه روانشناسی و تکنولوژی آموزشی، دانشگاه بین المللی چابهار، چابهار، ایران
شماره تماس: 9156366797-98+ z.samimi@iuc.ac.irEmail:
2.کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه بین المللی چابهار، چابهار، ایران
3.استادیار روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
4.گروه علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی، دانشگاه بین المللی چابهار، چابهار، ایران
چکیده
مقدمه: اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی از جمله مسائلی است که تاثیر منفی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی دانش آموزان انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان چابهار در سال تحصیلی 1404-1403 تشکیل داد که از بین آنها تعداد ۳۰ نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و سپس تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۶۰ دقیقهای (دو جلسه در هفته) آموزش شناختی-رفتاری دریافت کرد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (۱۹۸۰) و پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی خواجهاحمدی و همکاران (۱۳۹۶) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) و آزمون t مستقل و زوجی در نرمافزار SPSS-27 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مرجله پس آزمون، آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل از اضطراب امتحان (نگرانی و هیجانپذیری) و همچنین اعتیاد به شبکههای اجتماعی کمتری برخوردار شدند (001/0p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، آموزش شناختی رفتاری تاثیر مثبتی بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی دانشآموزان دارد و به نظر میرسد میتوان از این شیوه آموزشی برای بهبود اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی استفاده کرد.
واژههای کلیدی: اضطراب امتحان، رسانههای اجتماعی، رفتار اعتیادگونه، درمان شناختی-رفتاری، دانشآموزان
این مقاله برگرفته از پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاه بین المللی چابهار است.
مقدمه
همه ساله تعداد زیادی از دانشآموزان به رغم داشتن تواناییهای کافی بر اثر عوامل متعددی دچار افت تحصیلی شده و عده ای نیز ترک تحصیل میکنند. طبق گزارش یونسکو در سال 2024، بیش از ۲۵۱ میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان از تحصیل محروماند که بخش عمدهای از آنها در کشورهای کم درآمد زندگی میکنند. در ایران نیز بر اساس گزارش مرکز آمار سال 1402، حدود ۹۳۰ هزار دانشآموز از تحصیل بازماندهاند؛ رقمی که نسبت به سال قبل افزایش داشته است. در مقطع متوسطه دوم، بیش از ۵۵۰ هزار نفر شامل ۲۹۵۱۰۱ پسر و ۲۶۱۸۹۳ دختر از تحصیل بازماندهاند(1). در مناطق کم برخوردار ایران مانند شهرستان جابهار، هرچند آمار مستقلی از وضعیت افت تحصیلی وجود ندارد اما با توجه به شرایط اقتصادی و زیرساختهای آموزشی استان سیستان و بلوچستان، میتوان گفت که نرخ بازماندگی از تحصیل خصوصا در بین دختران در این منطقه از میانگین کشوری بالاتر است و نیازمند توجه ویژه است.
بر این اساس شناخت عوامل موثر بر افت تحصیلی دانشآموزان اهمیت فراوانی دارد. در همین راستا یکی از متغیرهایی که اثرات منفی آن بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان نشان داده شده است، اضطراب امتحان (Test Anxiety) است(2). اضطراب امتحان به احساسات منفی مختلفی اشاره دارد که یک فراگیر قبل یا همزمان با انجام امتحان تجربه میکند. در اغلب موارد، دانشآموز نگرانی فراوانی در مورد سختی امتحان و پیامدهای مرتبط با آن دارند(3). به طور متوسـط دانشآمـوزان مضطـرب،
یک میانگیـن یا دو میانگیـن پاییـنتر از سایـر دانـشآمـوزان در
امتحانات نمره کسب میکنند(4).
اضطراب امتحان پدیدهای است که در تمامی گروههای اقتصادی-اجتماعی مشاهده میشود اما شیوع آن در میان دختران بیشتر از پسران بوده و عواقب منفی بیشتری را برای آنها به دنبال دارد(5). این پدیده از دیدگاه بسیاری از محققان به عنوان یک سازه چند وجهی در نظر گرفته میشود که به دو مؤلفه اصلی تقسیم میشود: شناختی و هیجانی. مؤلفه شناختی که با عنوان نگرانی شناخته میشود شامل افکار منفی در مورد امتحان، انتظارات نامطلوب از عملکرد و پیامدهای احتمالی شکست است. مؤلفه هیجانی، واکنشهای فیزیولوژیکی و عاطفی را در بر میگیرد که با برانگیختگی سیستم عصبی خودکار به صورت تنش و بیقراری بروز میکند(6). اضطراب امتحان با افکار مزاحم، مقایسه خود با دیگران، احساس عدم آمادگی و کاهش عزت نفس همراه است و تأثیرات منفی قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه کارایی دانشآموزان در زمان تجربه اضطراب امتحان، در مقایسه با زمانی که در حال یادگیری هستند، به طور قابل ملاحظهای کاهش مییابد(7).
علاوه بر اضطراب امتحان، یکی دیگر از چالشهای مهمی که امروزه سیستم آموزشی با آن مواجه است و به افت تحصیلی دانشآموزان دامن میزند استفاده بیش از حد و اعتیادگونه از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. با پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد ظهور ابزارهای اینترنتی جدیدی هستیم که امکانات گستـردهای را برای تعامـل، گفتوگو و ارتباطات دوسویه فراهم میکنند(8). شبکههای اجتماعی به عنوان پدیدهای اجتماعی و ارتباطی نوظهور در نتیجه توسعه قابلیتهای اینترنت و ادغام فناوریهای ارتباطی متنوع در سالهای اخیر گسترش یافتهاند. این شبکهها با ارائه بستری برای پیامرسانی مجازی به افراد، گروهها و سازمانها این امکان را میدهند تا حول محور ویژگیهای مشترک گرد هم آیند و اطلاعات و محتوای خود را به اشتراک بگذارند(9).
بر اساس گزارشهای اخیر، تعداد کاربران فعال رسانههای اجتماعی در سراسر جهان از مرز 5 میلیارد نفر عبور کرده است. این رقم نشاندهنده نفوذ گسترده رسانههای اجتماعی در زندگی روزمره است، در واقع اعتیاد به شبکههای اجتماعی امروزه به معضلی جهانی تبدیل شده است. طبق آمار دانشگاه میشیگان، حدود ۲۱۰ میلیون نفر در سراسر جهان به استفاده افراطی از اینترنت و شبکههای اجتماعی وابستگی دارند. در ایران نیز بر اساس پژوهشهای اخیر، نزدیک به۳۰٪ دانشآموزان به گوشیهای هوشمند وابستگی دارند و تعداد کاربران شبکههای اجتماعی در کشور به ۴۸ میلیون نفر رسیده است(10). در سایر مناطق مانند منطقه چابهار، هرچند آمار مشخصی در این زمینه وجود ندارد اما روند رشد دسترسی دیجیتال در این ناحیه نیز مشهود است. مطالعات نشان دادهاند که گرایش به استفاده از شبکههای اجتماعی در بین دختران و پسران الگوهای متفاوتی دارد؛ به طوری که دختران بیشتر به محتوای اجتماعی و تصویری گرایش دارند، در حالی که پسران زمان بیشتری را صرف بازیهای آنلاین میکنند. این تفاوتهای جنسیتی میتواند بر میزان اضطراب، عملکرد تحصیلی و سلامت روانی نوجوانان تأثیرگذار باشد(11).
شبکههای اجتماعی بستری هستند که افراد میتوانند هویت خود را معرفی کنند، شخصیتشان را آشکار سازند به برقراری ارتباط با دیگران بپردازند و این پیوندها را در فضای مجازی حفظ کنند. این محیطها به تسهیل تعاملات اجتماعی کمک میکنند، اما با کاهش زمان مطالعه، روند پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را با چالش مواجه میسازند(12). تحقیقات نشان دادهاند که استفاده ناسالم از شبکههای مجازی در حوزه تحصیلی میتواند منجر به پدیدار شدن اهمالکاری تحصیلی(13)، کاهش انگیزه تحصیلی، افت عملکرد تحصیلی(14) و حتی از بین رفتن توان خلاقانه شود(15).
با توجه به خسارات جبران ناپذیر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان و سیستم آموزشی کشور، استفاده از شیوههای موثر در جهت کاهش آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، رویکرد شناختی رفتاری به عنوان یکی از روشهای مؤثر در کاهش اضطراب دانشآموزان قابل توجه است(16). براساس این رویکرد، تغییرات درمانی عمدتاً بین جلسات مشاوره و درمان، از طریق تمرین فردی و بهرهگیری از فنون شناختیرفتاری صورت میپذیرد(17). رویکرد شناختی-رفتاری با تمرکز بر شناسایی و به چالش کشیدن افکار غیرمنطقی و باورهای منفی که عامل ایجاد هیجانات ناخوشایند هستند، عمل میکند(18). از طریق این فرآیند، فرد میآموزد افکار ناکارآمد را با افکار منطقیتر جایگزین کند؛ امری که میتواند منجر به افزایش جرأتمندی و توانایی در بیان راحتتر عقاید شخصی شود(19).
آموزش شناختی رفتاری عموماً برای افراد با آگاهی درونی کافی، اثربخش است. برای دستیابی به نتایج مثبت، فرد باید تمایل و آمادگی لازم برای تحلیل افکار و احساسات خود را داشته باشد(20). یکی از مزایای برجسته این روش، توانمندسازی مراجعان در ایجاد مهارتهای انطباقی است که هم در حال حاضر و هم در آینده سودمند خواهند بود(16). مطالعات نشان میدهند که این رویکرد درمانی میتواند در حوزههای تحصیلی مانند کاهش اضطراب امتحان و وابستگی به شبکههای اجتماعی نیز مؤثر باشد(22،21). تحقیقات حسینی طبقدهی نشان داد که درمان شناختی رفتاری میتواند به عنوان یک روش کارآمد در کاهش علائم اضطراب امتحان دانشجویان عمل کند(23). همچنین صادق زاده و همکاران به این نتیجه رسیدند که ترکیب درمان شناختی رفتاری با آموزش مبتنی بر فراشناخت، در کاهش وابستگی به شبکههای اجتماعی مؤثر است(24). یک مطالعه اخیر نیز نشان داد که آموزش شناختی رفتاری همراه با درمان پذیرش و تعهد میتواند منجر به بهبود اضطراب امتحان در دانشآموزان شود(21). علاوه بر این، ژو و همکاران ثابت کردند که مداخلات کوتاهمدت مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کاهش استفاده مشکل ساز از رسانههای اجتماعی مؤثر است(25).
در مجموع مطالعات پیشین حاکی از تأثیر مثبت آموزش شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان است. با این حال، پژوهشهایی که بهطور همزمان اثر این آموزش را بر دو چالش رایج و مرتبط دوران تحصیل یعنی اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی بررسی کرده باشند، بسیار محدودند.از سوی دیگر، بیشتر مطالعات پیشین در مناطق مرکزی کشور انجام شدهاند و پژوهشی که این اثرات را در زمینهای بومی همچون شهرستان چابهار و در میان دانشآموزان دختر بررسی کند وجود ندارد. ازاینرو نوآوری این پژوهش در بررسی هم زمان تأثیر آموزش شناختی-رفتاری بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی، در یک جامعه کمتر مطالعهشده است؛ امری که میتواند دادههایی بومی و کاربردی برای برنامهریزان آموزشی فراهم سازد. بر این اساس، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا آموزش شناختی-رفتاری میتواند بر کاهش اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی در میان دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان چابهار مؤثر باشد؟
روش بررسی
پژوهش حاضر یک مطالعهی شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان چابهار در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ بود که تعداد آنها ۷۲۱ نفر گزارش شده است. با توجه به ماهیت شبه تجربی پژوهش (با گروههای آزمایش و کنترل) و بر اساس نرمافزار GPower، حجم نمونه مورد نیاز برای مقایسهی دو میانگین مستقل با سطح معناداری 05/0، تـوان آزمـون 80/0 و انـدازه اثـر متوسـط (5/0d =) محاسبه شد. بر این اساس حجم نمونه ۳۰ نفر تعیین گردید و شرکتکنندگان به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره (گروه آزمایش و گروه کنترل) تقسیم شدند.
در این فرمول، سطح معنیداری برابر با 05/0 (05/0𝛼=)، توان آزمون برابر با 20/0 (20/0𝛽=)، و تفاوت میانگینها برابر با 5/0 برابر انحراف معیار (=𝜇₁ − 𝜇₂5/0 × 𝜎) در نظر گرفته شد(26).
معیارهای ورود به پژوهش شامل موارد زیر بودند: عدم مردودی در دو سال تحصیلی گذشته، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با سایر اعضای گروه، علاقهمندی به شرکت در پژوهش و امکان هماهنگی برنامه کلاسی با زمانبندی جلسات. ملاکهای خروج از پژوهش نیز شامل غیبت بیش از دو جلسه و رعایت نکردن ضوابط گروهی بود.
پس از اخـذ مجوز رسـمی از دانشگـاه و هماهنـگی با اداره آموزش و پرورش، پژوهشگر از میان مدارس دخترانهی دوره دوم متوسطه شهر چابهار که از نظر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شرایط مشابهی داشتند دو مدرسه را به صورت هدفمند انتخاب کرد. سپس از پایه یازدهم هر مدرسه، ۱۵ نفر از دانشآموزان به روش تصادفی و از طریق قرعهکشی انتخاب شدند (در مجموع ۳۰ نفر). در مرحله بعد از طریق قرعهکشی، یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین شد.دانشآموزان گروه آزمایش پس از اخذ رضایت نامهی کتبی از والدین و اعلام تمایل به شرکت در پژوهش در ۸ جلسهی ۶۰ دقیقـهای (دو بار در هفتـه) تحت آموزش شناختی-رفتاری مبتنی بر پروتکل ویلدرموت(27) قرار گرفتند. این جلسات توسط پژوهشگر و با همکاری مدیریت مدرسه در محیط مدرسه برگزار شد. شرکتکنندگان گروه کنترل در طول این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکردند. تمامی شرکتکنندگان قبل و بعد از اجرای آموزش به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند.
در این پژوهش موازین اخلاقی شامل اخذ رضایت آگاهانه از والدین و دانشآموزان به صورت کتبی و تضمیـن حریم خصوصی و راز داری رعایت شد. همچنین زمان شرکت در پژوهش، شرکت کنندگان درباره خروج از پژوهش در هر زمان و ارائه اطلاعات فردی مختار بودند. به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات محرمانه میماند. پس از پایان پژوهش به منظور حفظ موازین اخلاقی، برخی از فنون شناختی رفتاری انجام گرفته در گروه آزمایش، برای گروه کنترل نیز اجرا شد. برای جمع آوری دادهها ابزارها و جلسات آموزشی زیر در پژوهش به کار رفت.
پرسشنامه اضطراب امتحان: این پرسشنامه توسط اسپیلبرگر در سال ۱۹۸۰ ساخته شد که بیست ماده دارد و واکنشهای قبل و حین و بعد از امتحان را توصیف میکند(28). پرسشنامه اضطراب امتحان شامل دو خرده آزمون نگرانی و هیجان پذیری است که تفاوتهای فردی آزمودنیها را در اضطراب امتحان میسنجد. این سیاهه خود گزارشی است و هر آزمودنی براساس مقیاس چهارگزینه ای (تقریباً هرگز، گاهی اوقات، اغلب اوقات، تقریباً همیشه) به هر ماده پاسخ میگوید. این گزینه ها به ترتیب براساس مقادیر 1، 2، 3، 4 نمره گذاری میشود. دریافت نمره بیشتر در پرسشنامه نشان دهنده اضطراب امتحان زیاد است. همچنین حداقل و حداکثر نمره فرد در این پرسشنامه به ترتیب ۲۰ و ۸۰ است. ضرایب پایایی همسانی درونی (92/0=r) و تنصیف (92/0=r) و بازآزمایی (90/0=r) این پرسشنامه خوب و رضایت بخش گزارش شد. ضریب پایایی بازآزمایی بعد از سه هفته و یک ماه 80/0 به دست آمد(28). اسپیلبرگر و همکاران ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه را بین 92/0 تا 97/0 گزارش کردند(29). در پژوهش حسنی، همبستگی کل پرسشنامه اسپیلبرگر با پرسشنامه اضطراب حالت صفت در پسران و دختران به ترتیب 77/0 و 86/0 بود این ضرایب نشانه روایی خوب و رضایت بخش پرسشنامه بود(30).
پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی: این پرسشنامه توسط خواجه احمدی و همکاران در سال 1395 طراحی شده است و مشتمل بر 23 گویه و 4 بعد: عملکرد فردی(9 گویه)، مدیریت زمان(6 گویه)، خودکنترلی(4 گویه) و روابط اجتماعی(4 گویه) می باشد(31). نمره گذاری این پرسشنامه برمبنای طیف لیکرت 5 درجهای (کاملا موافقم 5 تا کاملا مخالفم 1) است و در 4 سطح کاربر پایین تر از حد معمول (46-23)، کاربر معمولی (69-46)، کاربر در شرف اعتیاد (92-69) و کاربر معتاد (115-92) توصیف میشود. در پژوهش خواجه احمدی و همکاران (1396)، ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0، برای مولفه عملکرد فردی 90/0، برای مولفه مدیریت زمان 81/0، برای مولفه خودکنترلی 72/0 و برای مولفه روابط اجتماعی 68/0 به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این پرسشنامه دارای 23 سوال و 4 عامل می باشد که در مجموع 47/57 درصد از واریانس را تبیین نمودند(31).
پروتکل آموزش شناختی رفتاری: آموزش شناختی رفتاری در پژوهش حاضر شامل 8 جلسه 60 دقیقهای بود که به صورت گروهی برای گروه آزمایش هفتهای دو بار در هفته توسط محقق و با کمک مدیر مدرسه در داخل مدرسه بعد از ساعت کلاسـی اعمـال شد. این آمـوزش مبتنـی بر پروتـکـل ویلدرموت(27) بود.
در این رویکرد از تکنیکهایی همچون بازسازی شناختی، آرامش آموزی، مهارتهای (حل مسـأله، مطالعه و برنامهریزی درسی، کنترل اضطـراب و نگـرانی) یادگیری رفتارهای معطوف به هدف، تصویرسازی و تجسم صحنه های لذتبخش استفاده شد. در جدول 1 خلاصه ای از محتوایی که ارائه شده است، بیان شده است.
در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 27 صورت گرفت. به منظور تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل کوواریانس تک متغیری با رعایت پیشفرضهای آن از جمله نرمال بودن (با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف)، همگنی واریانسهای خطا (با استفاده از آزمون لون) و به منظور بررسی پیش فرض همگنی شیب خطوط رگرسیونی از اثر متقابل گروه – پیش آزمون در مدل رگرسیون و همچنین آزمون تی زوجی و مستقل در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.
جدول 1: خلاصه جلسات آموزش شناختی رفتاری
جلسه |
محتوا |
تکالیف خانگی |
جلسه اول |
آشنایی، ایجاد ارتباط با اعضاء، معرفی هدف جلسات، تعریف اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی، بررسی اولیه علل و نشانهها |
ثبت سه موقعیت اضطرابآور و سه موقعیت استفاده افراطی از شبکهها و افکار همراهشان |
جلسه دوم |
شناخت افکار ناکارآمد مرتبط با اضطراب امتحان (مثل کمالگرایی، پیشبینی منفی) و باورهای غلط درباره شبکههای اجتماعی (مثل ترس از دست دادن |
شناسایی و یادداشت افکار خودکار منفی مرتبط با امتحان و شبکهها |
جلسه سوم |
آموزش مهارتهای شناختی برای بازسازی افکار ناکارآمد (جایگزینی افکار واقعبینانه)، آموزش تنظیم زمان استفاده از شبکههای اجتماعی |
تمرین بازسازی افکار منفی در موقعیتهای واقعی و نوشتن برنامه مدیریت زمان استفاده از شبکهها |
جلسه چهارم |
آموزش مهارتهای آرامسازی (تنفس عمیق، آرامسازی عضلانی)، تمرین توقف فکر، تمرکز بر حال |
انجام روزانه تکنیک تنفس و آرامسازی و ثبت سطح اضطراب قبل و بعد |
جلسه پنجم |
آموزش مهارت حل مسئله برای موقعیتهای استرسزا، شناخت موقعیتهای محرک استفاده افراطی از شبکهها و روشهای جایگزین |
حل یک مسئله با رویکرد منطقی + اجتناب از دو موقعیت تحریککننده استفاده از شبکهها |
جلسه ششم |
آموزش مهارتهای خودمراقبتی، زمانبندی فعالیتها، تعادل بین فعالیت درسی و آنلاین |
طراحی برنامه روزانه متعادل با دروس، استراحت و استفاده محدود از شبکهها |
جلسه هفتم |
تقویت انگیزه درونی، تمرین خودپنداره مثبت، بازنگری پیشرفت، مرور خطاهای شناختی |
نوشتن سه ویژگی مثبت خود + بررسی مسیر طیشده در تغییر رفتار |
جلسه هشتم |
جمعبندی آموزشها، مرور مهارتهای آموختهشده، ارائه راهکار برای حفظ تغییرات، طراحی برنامه پس از جلسات |
نوشتن برنامه فردی برای یک ماه آینده جهت حفظ دستاوردها و تمرین خودارزیابی هفتگی |
یافته ها
با توجه به ویژگیهای توصیفی سن شرکتکنندگان در پژوهش، در مجموع سی آزمودنی (پانزده نفر در گروه آزمایش و پانزده نفر گروه کنترل) در پژوهش شرکت کردند که میانگین سنی و انحراف معیار شرکتکنندگان گروه آزمایش 1/1 ± 68/16 و میانگین سنی شرکت کنندگان گروه کنترل 2/1 ± 31/16 بود.
نتایج جدول 2 نشان میدهد از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون شرکتکنندگان گروه آزمایش کاهش نمره بیشتری را در مولفههای اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل تجربه کرده بودند. برای بررسی معناداری این تغییرات نمرات از آزمون استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شده است که در ادامه نتایج آن ارائه میشود.
قبل از اجرای آزمون تحلیل کوواریانس به منظور بررسی رعایت پیش فرضهای لازم از آزمونهای کولموگروف اسمیرنف و لون استفاده شد. آزمون کولموگروف اسمیرنف برای توزیع متغیرهای پژوهش در مرحله پسآزمون نشان داد فرض نرمال بودن توزیع متغیرها رد نشد (05/0<p). در بررسی پیشفرض همگنی واریانسهای خطا از آزمون لون استفاده شد. نتایج این آزمون مشخص کرد، فرض همگنی واریانسها رد نشد (05/0<p). بررسی همگنی شیب خطوط رگرسیونی نیز نشان داد پیشفرض همگنی شیب خطوط رگرسیونی مبنی بر معنادار نبودن اثر متقابل گروه-پیشآزمون رد نشد (05/0<p). بنابراین پیشفرضهای لازم به منظور اجرای آزمون تحلیل کوواریانس وجود داشت. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری برای هریک از متغیرهای پژوهش در جدول 3 نشان داد در همه متغیرها بین گروههای آزمایش و کنترل در پسآزمون، بعد از حذف اثر پیشآزمون تفاوت معناداری وجود داشت (001/0p<). آموزش شناختی رفتاری 74 درصد نگرانی، 44 درصد هیجان پذیری و 62 درصد اعتیاد به شبکههای اجتماعی را کاهش داد. در جدول 3 نتایج تحلیل t زوجی و مستقل اثر مداخله آموزش شناختی رفتاری بر متغیرهای پژوهش ارائه شد.
نتایج مندرج در جدول 2 نشان می دهد که مداخله آموزش شناختی-رفتاری تأثیر معناداری بر کاهش نگرانی، هیجانپذیری و اعتیاد به شبکههای اجتماعی در گروه آزمایش داشته است. بر اساس آزمون t زوجی، میانگین نمرات گروه آزمایش در تمام متغیرها پس از مداخله به طور چشمگیری کاهش یافته است (001/0p<). در مقابل در گروه کنترل هیچ تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0<p). همچنین، نتایج t-test مستقل حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در مرحله پس آزمون بود (001/0p<)، در حالی که در پیش آزمون تفاوتی بین گروهها وجود نداشت (05/0<p). این یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش شناختی رفتاری در بهبود وضعیت روانشناختی دانش آموزان است.
جدول 2: آمارههای توصیفی متغیرهای پژوهش به همراه نتایج آزمون تحلیل کوواریانس
گروه |
گروه آزمایش (15=n) |
گروه کنترل (15=n) |
F |
درجه آزادی |
معنیداری |
Eta |
متغیر |
مرحله |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
نگرانی |
پیشآزمون |
73/19 |
43/1 |
80/19 |
42/1 |
91/76 |
(27، 1) |
001/0> |
74/0 |
پسآزمون |
86/14 |
55/1 |
66/19 |
37/1 |
هیجان پذیری |
پیشآزمون |
20/22 |
08/1 |
86/21 |
45/1 |
38/20 |
(27، 1) |
001/0> |
44/0 |
پسآزمون |
53/19 |
24/1 |
66/21 |
29/1 |
اعتیاد به شبکههای اجتماعی |
پیشآزمون |
93/66 |
28/4 |
60/66 |
54/3 |
28/44 |
(27، 1) |
001/0> |
62/0 |
پسآزمون |
40/56 |
68/4 |
53/67 |
88/4 |
جدول 3: نتایج تحلیل t-test زوجی و مستقل اثر مداخله آموزش شناختی رفتاری بر متغیرهای پژوهش
متغیر |
گروه |
مرحله |
میانگین ± انحراف معیار |
t زوجی |
معنیداری |
t مستقل |
معنیداری |
نگرانی
|
آزمایش |
پیشآزمون |
73/19 ± 32/1 |
- |
- |
14/0- |
89/0 |
|
پسآزمون |
80/14۰ ± 65/1 |
42/11 |
001/0> |
41/10- |
001/0> |
کنترل |
پیشآزمون |
80/19 ± 32/1 |
- |
- |
- |
- |
|
پسآزمون |
07/20 ± 34/1 |
68/0- |
50/0 |
- |
- |
هیجان پذیری |
آزمایش |
پیشآزمون |
47/22 ± 30/1 |
- |
- |
68/0 |
50/0 |
|
پسآزمون |
47/19 ± 36/1 |
95/8 |
001/0> |
87/4- |
001/0> |
کنترل |
پیشآزمون |
13/22 ± 55/1 |
- |
- |
- |
- |
|
پسآزمون |
80/21 ± 65/1 |
87/0 |
39/0 |
- |
- |
اعتیاد به شبکههای اجتماعی |
آزمایش |
پیشآزمون |
13/67 ± 52/4 |
- |
- |
92/0 |
36/0 |
|
پسآزمون |
47/56 ± 01/5 |
23/7 |
001/0> |
43/7- |
001/0> |
کنترل |
پیشآزمون |
87/65 ± 76/3 |
- |
- |
- |
- |
|
پسآزمون |
80/67 ± 72/4 |
54/1- |
14/0 |
- |
- |
بحث و نتیجه گیری
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان و اعتیاد به شبکههای اجتماعی دانشآموزان بود. اولین یافته پژوهش نشان داد که آموزش شناختی رفتاری منجر به کاهش اضطراب امتحان شده است.
یافتهها همسو با نتایج برخی از پژوهشهای پیشین از جمله یافان
و همکــاران (17)، خورشیــد و همکـــاران(20)، یوژال و همکاران(21) و طبقه دهی(23) است که اثربخشی آموزش شناختی رفتاری را بر اضطراب امتحان و متغیرهای مشابه با آن نشان دادهاند.
در تبیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانش آموزان می توان اینگونه استدلال کرد که استفاده از رویکرد آموزش شناختی-رفتاری، دانشآموزان قادر خواهند بود که افکار و باورهای خود را بازسازی کنند. این فرآیند به آنها کمک میکند تا تفکرات نادرست خود در مورد امتحان را شناسایی کرده و به مرور با باور و تفکر درست جایگزین نمایند(17). در این آموزش آنها میتوانند مشکل خود را از جنبههای مختلف بررسی کنند، فرصتهای جدیدی برای خود ایجاد نمایند، نگرششان نسبت به امتحان تغییر کند، اهداف واقعبینانه انتخاب کنند و مسئولیت عمل و تفکر خود را بر عهده بگیرند. این تغییرات منجر به پاسخهای عاطفی و رفتاری جدیدی در آنها خواهد شد. علاوه بر این، تغییر باورها و تفکرات نه تنها در مورد امتحان بلکه در عملکرد تحصیلی نیز موثر است؛ به این صورت که انتظارات خود را تغییر میدهند، انتظارات معقول و مناسب از خود دارند، عمل موثرتری انجام میدهند، و در نتیجه کمتر دچار اضطراب میشوند(20).
علاوه بر این، استفاده از آرامسازی به عنوان یک درمان و فرایند در آموزش شناختی-رفتاری، آگاهی دانشآموزان را نسبت به احساسات نگرانکننده و مضطرب منحرف میکند و جنبههای فیزیولوژیکی اضطراب را کاهش میدهد(17). هدف از این آموزش، آموزش به مراجعان برای شناسایی علائم اولیه اضطراب و جنبههای فیزیولوژیکی آن است و قبل از گسترش چرخه اضطراب با استفاده از تکنیکهای آرامسازی، واکنش نشان دهند. با تکرار و تمرین، تجربه آنها از اضطراب به تدریج تغییر میکند و چرخه اضطراب متوقف میشود. ترکیب آموزش با حرکات آرامبخش، زمینهای را ایجاد میکند که دانشآموزان بتوانند اضطراب و تنش جسمانی خود را کاهش دهند و به مرور کنترل کنند. همزمان تمرکز، دقت و یادگیری آنها افزایش مییابد و از لحاظ جسمی و روحی در شرایط بهتری قرار میگیرند(23). همچنین با کنترل و کاهش تنشهای جسمی و روانی از طریق تمرینهای آرامسازی، دانشآموزان قادر خواهند بود افکار و احساسات خود را بهتر پردازش کرده، به تفکر و تأمل عمیقتری دست یابند و به شیوهای مؤثر با رفتارهای ناشی از اضطراب مقابله کنند. در نهایت عملکرد آنها در موقعیت امتحان بهبود مییابد و تمایل آنها به یادگیری و تحصیل بیشتر میشود. به اعتقاد متخصصان، آموزش رفتارهایی مناسب به بیماران و مراجعان کمک میکند تا از مشکلات در رفتار خود آگاه شوند، آنها را حذف نمایند یا به شکلی که دوست دارند تغییر و عملی دهند. در واقع هدف نهایی تغییر رفتارها و شیوههای ناسازگارانه است(20).
دومین یافته پژوهش نشان داد که آموزش شناختی رفتاری منجر به کاهش اعتیاد به شبکههای اجتماعی شرکت کنندگان پژوهش شده است. این یافتهها همسو با نتایج برخی از پژوهشهای پیشین از جمله موسی(22)، صادق زاده و همکاران(24) و ژو و همکاران(25) است که اثربخشی آموزش شناختی رفتاری را بر کاهش استفاده وابستگی استفاده از شبکههای اجتماعی و اعتیاد به اینترنت و متغیرهای مشابه با آن در دانشآموزان نشان دادهاند. در تبیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر اعتیاد به شبکههای احتماعی میتوان اینگونه استدلال کرد که رویکرد شناختی-رفتـاری با تأکیـد بر تغییر افکـار، نگرشها و ادراکهای اضطراب آور به افکار منطقی و سازگار به کاهش اعتیاد به شبکههای اجتماعی کمک میکند. این روش بر این مفروضه استوار است که اصلاح شناختهای غیـرانطبـاقی به تغییر رفتارهای اضطرابی و کاهش گرایش به رفتارهای اعتیادی منجر میشود(24). در رویکـرد شنـاختی رفتاری تمرینهای خودنظارتی، مهارتهای کاهش اضطراب (مانند تکنیکهای آرمیدگی) و بازسازی شناختی برای جایگزینی افکار غیرمنطقی با افکار منطقی استفاده میشود. این تکنیکها به افراد کمک میکنند تا تفکرات و نگرشهای مخرب خود را شناسایی کرده و آنها را با الگوهای سالمتر جایگزین کنند(22).
افراد دارای اعتیاد به شبکههای اجتماعی معمولاً نمره هیجانخواهی بالایی دارند و به دنبال تجربههای جدید و هیجانانگیز هستند. ویژگیهای شبکههای اجتماعی مانند دسترسی آسان، تنوع محتوایی و بیحد و مرز بودن، این نیاز را برآورده میکنند(25). این پلتفرمها نه تنها حس تنوعطلبی و هیجانخواهی افراد را ارضا میکنند، بلکه با اشتراکگذاری و صحبت با دوستان و آشنایان، اعتماد به نفس و ابراز وجود آنها را تقویت میکنند. بنابراین نوجوانان با هیجانخواهی بالا، با استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی، قدرت خود را افزایش میدهند. رویکرد شناختی رفتاری بدون منع کامل استفاده از شبکههای اجتماعی به افراد کمک میکند تا احساسات و هیجانات خود را آگاهانه مدیریت کنند و نیاز به تنوعطلبی را کاهش دهند، به این ترتیب از چرخه اعتیاد خارج شده و به روشهای سالمتری برای ارضای نیازهای خود روی آورند(23).
علی رغم نتایج کاربردی حاصل از پژوهش حاضر، برای دستیابی به تصویر روشنتر و دقیقتری از یافتهها لازم است به برخی از محدودیتهای آن اشاره شود. نخست، نمونه پژوهش تنها شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان چابهار بود؛ بنابراین تعمیم نتایج به سایر دانشآموزان در مناطق مختلف جغرافیایی یا به دانشآموزان پسر باید با احتیاط انجام گیرد. بر این اساس پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی از نمونههایی متنوعتر و شامل دانشآموزان با جنسیتها و مناطق مختلف استفاده شود تا امکان تعمیم نتایج افزایش یابد. دوم، نمونهگیری به روش در دسترس انجام گرفت و ابزار جمعآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مقیاسهای خودگزارشی بود. این روشها ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند دفاعهای ناخودآگاه، سوگیری پاسخدهی یا تمایل به خودنمایی قرار گیرد.
بنابراین پیشنهـاد میشود در مطالعـات بعدی از روشهای نمونهگیری تصـادفی و همچنین ابزارهـای چند منبعی مانند گزارش معلمان یا والدین استفاده گردد تا دقت نتایج افزایش یابد. سوم، در این پژوهش امکان پیگیری نتایج در مرحله پسآزمون به دلیل محدودیت زمانی و عدم دسترسی به شرکتکنندگان مقدور نبود پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده، طراحی طولی با مرحله پیگیری نیز لحاظ شود تا پایداری اثرات مداخله بررسی گردد.
ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر دارای کد اخلاق از دانشگاه بین المللی چابهار به شماره IR.IAU.IUC.REC.1403.95 می باشد.
سهم نویسندگان
زبیر صمیمی در طراحی پژوهش، نظارت در جمع آوری داده ها؛ طوبا داوودی در جمع آوری دادهها و نگارش مقاله، جعفر بهادری خسروشاهی در تجزیه و تحلیل دادهها و اسماعیل قدری در ویرایش و نگارش متن مقاله مشارکت داشتهاند.
حمایت مالی
در انجام این پایان نامه از حمایت مالی هیچ سازمان یا موسسهای
استفاده نشده است.
تضاد منافع
تویسندگان اعلام می دارند هیچ گونه تضاد منافعی در این مقاله وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
بدین وسیله از تمامی شرککنندگان و همه کسانی که در انجام این مطالعه مشارکت داشتند و ما را یاری نمودند کمال تشکر و قدردانی میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1404/1/10 | پذیرش: 1404/3/17 | انتشار: 1404/6/20