Ethics code: IR.IAU.QOM. REC.1403.043
Abbssi M, Abbssi Z. The Effectiveness of Group Couples Therapy Based on Cognitive Behavioral Therapy (CBT) on Couples' Marital Satisfaction and Adjustment. TB 2025; 24 (1) :17-30
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3707-fa.html
استادیار،گروه روانشناسی،موسسه ی آموزش عالی طلوع مهر، قم، ایران ، psyfarhan@gmail.com
متن کامل [PDF 882 kb]
(34 دریافت)
|
چکیده (HTML) (61 مشاهده)
متن کامل: (36 مشاهده)
اثربخشی زوجدرمانی گروهی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری (CBT) بر رضایت و سازگاری زناشویی زوجین
نویسندگان: محدثه عباسی۱، زهره عباسی۲
۱.کارشناس ارشدگروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی، واحدقم، قم، ایران
۲.نویسنده مسئول: استادیارگروه روانشناسی عمومی، دانشگاه طلوع مهر، قم، ایران
شماره تماس: 09122518355 Email:psyfarhan@gmail.com
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت سازگاری زناشویی درثبات و پایداری خانواده و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان، پژوهشگران بر شناسایی عوامل موثر بر رضایت و سازگاری زوجین تمرکز نکرده اند. درحالی که ارتقاء سطح رضایت وسازگاری زناشویی موجب استحکام خانواده و دوام زندگی مشترک میشود. راهبردهای شناختی - رفتاری از کارآمدی مناسبی برای کاهش تعارضات و بهبود رضایت و سازگاری زناشویی برخوردارند؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی زوجدرمانی گروهی مبتنی بر رویکرد رفتاردرمانی شناختی (CBT) بر رضایت و سازگاری زناشویی زوجین انجام شد.
روشبررسی: پژوهش حاضر تجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همرا با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش افراد متأهل با مشکل وتعارضات زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره فرحان قم درسال 1402 بودندکه بهصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و سپس براساس معیارهای ورود وخروج به صورت تصادفی در دوگروه کنترل وآزمایش جایگزین شدند. ابزارهای اندازهگیری پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر وپرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بودند. تعداد 60 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره تقسیم وگروه آزمایش، 10 جلسۀ درمانی را به صورت گروهی و هفتهای یکبار دریافت کردند. طول مدت جلسات 90 دقیقه بود.
نتایج:آزمون تحلیل واریانس جهت برسی اثربخشی درمان مبتنی برزوج درمانیگروهی مبتنی بر رویکرد CBT بررضایت وسازگاری زناشویی استفاده شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر زوج درمانیگروهی مبتنی بررویکردCBT بررضایت و سازگاری زناشویی تاثیر داشته است. همچنین اثراجرای درمان برهریک از متغیرهایوابسته بررسی شد. نتایج نشان دادکه در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل درمان مبتنی بر زوج درمانیگروهـی مبتنی بر رویکردCBT بر رضـایت وسازگاری زناشـویی تأثیردارد(۰۵/۰>P). بدین
صورتکهدرمانمبتنی برزوجدرمانی گروهیمبتنیبررویکرد CBT باعث افزایش رضایت و سازگاری زناشویی شده است.
نتیجه گیری: براساس نتایج بهدستآمده،پیشنهاد میشود اززوجدرمانی گروهی مبتنی بر رویکرد CBT برای افزایش رضایت و سازگاری زناشویی افراد متأهل استفاده شود.
واژههای کلیدی: زوجدرمانیگروهـی، درمان شناختـی-رفتـاری ،CBT، رضایـت زناشوئی، سازگاری زناشوئی، زوجین
مقدمه
ازدواج و تشکیل خانواده تقریباً در تمامـی جوامع، رسمی مهم تلقـی میشود و یکـی از مهمترین روابط بین زن ومرد است کــه شامل تعهد عاطفی و قانونیمیشودکـه در زندگـی هر فـرد بزرگسالی با اهمیت است. یکیازعواملیکه میتواند دراستحکام خانواده اثر بخـش باشد رضایـت زناشـویی است(۱). رضـایت زناشوئی مفهومیگسترده و پیچیده در نظرگرفته میشودکه با جنبههای مختلف درون و بیرون رابطه عاشقانه مرتبط است(۲). رضایت زناشویی به عنوان یک مفهومذهنی، شاخص مهمی از کیفیت زندگی است و منعکس کننده وضعیت روان شناختی (psychological state) هزینهها و منافع درک شده افراد از ازدواج است(۳). رضایت زناشویی یک عامل کلیدی در بهزیستی فردی (individual wellbeing) وخانوادگی است؛ زیرا میزان رضایت در حوزه زناشویی بر روابط با افراد مهم وعملکردکلخانواده تأثیر دارد(5،۴) و یک رابطه زناشویی رضایت بخـش فواید متعـددی ماننـد کیفیـت بالای زنـدگی وسلامت عاطفی را برای فرد به همراه دارد و همچنین افرادی که از ازدواج خود راضی هستند تمایل دارند سطوح بالاتری ازشادی وتوانایی بیشتری برای رویارویی با موقعیتهای نامطلوب داشته باشند(7،۶). همچنین رضایت زناشویی نه تنها برکار و زندگی زوجینتأثیر بسزایی دارد؛ بلکه بر سلامتجسمی و روانی آنها و حتی فرزندانشان نیز تأثیر میگذارد(9،۸).
عوامل مختلفی در رضایت زناشویی دخیل است که به طورکلی میتوان به مسائل شخصیتـی، ارتباط، حل تعـارض، مدیریـت مـالی، رابطه جنسـی، فرزندپروری، نقشهای مساواتطلبی و جهتگیری مذهبی، خصوصیات شخصیت، سبکهای ارتباطی، تجربی، بازخوردی و انگیزشی فرد اشاره کرد. از سوی دیگر نارضایتی زناشویی میتواند منجر به بروز برخی آسیبهای روانشناختی مزمن همچون افسردگی شود(۱1،۱۰).
سازگاری زناشویی یکی دیگر از سازههایی است که مورد مطالعه گستردهای در ادبیات ازدواج قرارگرفته و به عنوان شاخصی ازعملکرد ازدواجاست. سازگاری زناشویی را میتوان به عنوان نظام خانواده یا حتی بخشی از نیروهای تأمینکننده حیات و احیاکننده خانواده دانست و سازگاری زناشویی یکی از عوامل موفقیت در تعامل بین زوجیناست، احساس خشنودی و رضایـت تجـربه شده از طرف همسـر در همه جنبـههای زندگیزناشویی تعریف میشود. سازگاری زناشویی به معنای نداشتن مشکل در زندگی نیست؛ بلکه به معنای ظرفیت سازگارشدن با مشکلات و توانایی حل آنهاست(۱۲) و به عنوان سازگاری زناشویی ازعوامل انسجام و رضایت زناشویی تشکیل شده است و این معیاری است که توانایی همسران را در توافق بر سر جنبههایی از زندگی که توسط آنها از هم جدا میشوند، نزدیکی عاطـفیکه موفق به احساسصمیمیـت میشـوند ومیـزان
رضایت زوجین از رابطه و تمایل به ماندن درکنار هم را ارزیابی میکند(۱۳).
سازگاری زناشوییعمر زن و شوهر را طولانی میکند و باعث افزایش سلامتی، اعتماد، عشق و وفاداری را بالا میبرد. اما عواملی میتواند این سازگاری را کاهش دهد؛ مثلاً زوجینی که در مواجهه با موقعیتهای استرسزای زندگی از راهبردهای ناسازگارانـۀ تنظیـم هیجـان استفـاده میکنند دچار استـرس و هیجانات منفی بیشتری میشوند و سازگاری زناشویی آنها نیزکاهش مییابد(14،۲). نتایج پژوهشها نشان داده مداخله واقعیت درمانی به شیوهگروهی، معنویت درمانی گروهی، زوج درمانی هیجان مدار وآموزش شادکامی اسلامی موجب افزایش سازگاری زناشویی در زوجین شده و برسازگاری زناشویی اثر مثبت و معنادار دارد(۱7-۱۵).
به شکل معمول در روزهای اولیه زندگی زناشویی، زوجین احساس عاطفی و روانی نزدیکی نسبت به همدیگر دارند اما به مرور بعضی از زوجین به دلیل مختلف به مشکل ارتباطی برخورده و نارضـایتی زناشـویی را تجربـه میکنند. از جملـه عواملی که میتواند تحت تأثیر تعارضات زناشویی دچار آسیب شده و زوجین را چه بیشتر از هم دور کند کاهش رضایت زناشویی وسازگاری زناشویی است. به طوریکه 61 درصد از زوجین با روابط آشفته، نارضایتی بیش ازحد را یکی از دلایل طلاق خویش گزارش کردهاند. نارضایتی زناشویی تأثیرات مختلفی را بر خانواده میگذارد. به عنوان مثال قرارگرفتن کودکان در معرض تعارضات زناشویی مخرب به طور مستقیم با مشکلات درونی، هم در دوران کودکی و هم در مراحل بعدی زندگی مرتبط است(۱۸). برایناساس روشهای آموزشی و درمانی مختلفی برای بهبود روابط زناشویی وکیفیت تعامل زوجین به کار گرفته شده است. یکی از درمانهای مؤثر در جهت بهبود روابط زناشویی، زوجدرمانی مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی است(۱۹).
اگرچه درمان شناختی رفتاری به صورت فردی می تواند برای مراجعان بسیار مؤثر باشد؛ اما در مورد زوج ها نمی توان کورکورانه به کار برد. اگر این درمان را بدون آگاهی در زوج درمانی به کار ببریم مشکلاتی به وجود خواهد آمد. در روش درمان شناختی رفتاری به صورت فردی در مورد زوج ها، درمانگر متمرکز بر شخص است و ممکن است مهارت و دانش کافی جهت تسهیل تعاملات زوج نداشته باشد و فاقد مهارت لازم برای کمک به زوج در جهت بحث و حل مشکلات شان باشد. هر زوج به سوالات درمانگر پاسخ می دهد، پاسخ ها محتوای درمان را مشخص می کند. پس از آنکه زوج ها جلسه را ترک می کنند هر زوج اطلاعات دریافتی را به شیوه خود، پردازش می کنند؛ اما در درمان گروهی این پردازش را در حین جلساتشان انجام می دهند. درمان شناختی رفتاری تنها زمانی می تواند در مورد خانواده ها و زوج ها به کار رود که به صورت گروهی باشد. رویکرد شناختی رفتاری به صورت گروهی افرادی را گرد هم می آورد که به غیر از مشکل شان، وجوه مشترک دیگری نیز دارند(۱۸).
مراجعان اغلب به تجاربی که دیگران با مسائل مشابه دارند، علاقمند می باشند و این خود می تواند برای گروه ایجاد تمایل کند که یک جا گرد هم آیند و تجارب مربوط به مشکل خود را با یکدیگر در میان بگذارند. بنابراین بخشی از محتوای درمان در آنچه به یکدیگر می گویند خواهد بود. درمان گروهی فرصت بیشتری را برای گفتگوی آزادانه فراهم خواهد کرد و می تواند مسیر قدرتمندی برای گفتگوی سازنده باشد؛ زیرا اجازه بیان مشکل را می دهد و این همان چیزی است که اعضای گروه به عنوان بخشی از فرایند کار انتظار دارند. با مشکل مطرح شده هر نفر می تواند راهبردهای مؤثر و ایمن خود را برای مواجه با مشکل یا دوام آوردن در مقابل آن توصیف کند. نتایج تحقیقات زوج درمانگری گروهی مبتنی برCBT را به عنوان درمان مناسبی برکیفیت زندگی زناشویی، صمیمیت زناشویی، صمیمیت زوجین، رضایت از زندگی، سازگاری زناشویی، بهبود رفتارهای جنسی، رضـایت زنـاشـویی و انسجـام خـانوادگـی مطرحکردهاند(۲۰). زوجدرمانی شناختی-رفتاری گروهی بر تعامـل و ارتبـاط رفتـاری زوجین و رفتارهای مشکلزا و آگاهی از آنها؛ توضیح و تشریح رابطه بین افکار و احساسات و رفتار افراد، تغییر توقعـات، باورهـا وخطاهـای شـناختی و شناختهای غیرواقعی زوجین و بازسازی و تصحیح شناختها وانتساب های
نادرسـت در تعاملهای ارتبـاطی، بهرهگیری از روشهای خودآموز وآموزش مهارتهای ارتبـاطی و حل مسالـه در تعاملهای ارتباطی تأکید دارد(۲۱).
با توجه به مطالب بیان شده محقق قصد دارد با توجه به مزیتهاییکه زوجدرمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی برسایر روش های درمانی دارد، اثر این درمان را بر رضایت، سازگاری و زناشویی در زوجین بسنجد. همچنین اثراتی که عدم رضایت و عدم سازگاری زوجین بر جو خانواده میگذارد و تعارضات زوجین میتواند به طلاق وآسیب روانی خود و فرزندانشان منجرشود و بارسنگینی را بر دوشجامعه بگذارد، لازم است این موارد پیشگیری وتحت درمان قرارگیرد. این پژوهش به دنبال پاسخ این سؤال استکه آیا زوج درمانی گروهیمبتنی بر رفتار درمانی شناختی بر رضایت و سازگاری زناشویی مؤثر است؟ هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی گروهیمبتنی بر رویکرد CBT بر رضایت و سازگاری زناشویی بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک طرح نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون بـا گروه کنتـرل جهت بررسی اثربخشی زوجدرمانی گروهـی مبتنـی بر رویکـرد رفتـاردرمـانـی شنـاختـی (CBT) بر
رضایت و سازگاری زناشویی زوجین بود (اجزاء رفتاردرمانی-شناختی شامل اجزاءرفتـاری وشناختـی می باشد) بود. در مدل شناختی رفتاری جامعه آماری جامعه پژوهش حاضر افراد متأهل مراجعهکننده به مرکز مشاوره فرحان با مشکل و تعارضات زناشویی در سال 1402 بودند. نمونه و روش نمونهگیری به روش زیر بود.
n=R 2Z1-α2+Z1-β∆2+Z1-α224→
R=1+W-1PW-VP21+V-1P
|
بر اساس پژوهش حیدری و همکاران انحراف استاندارد 92220/10،17560/9، 7875/62 و8781/72 با خطای نوع اول 05/0 و توان آزمون 9/0 استفاده شد. براین اساس حداقلحجم نمونه برای هر گروه 22 نفر به دست آمد( 19) که با توجه به احتمال ریزش آزمودنی ها برای هرگروه 30 نفر آزمودنی در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش به صورت هدفمند از میان مراجعهکنندگان که حاضر به همکاری و شرکت در دوره زوجدرمانی گروهی بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه جایگزین شدند.
جهت رعایت ملاحظات اخلاقی در پژوهش، اهمیت ضرورت و اهداف پژوهش برای آنان توضیح و اطمینان داده شد که اطلاعات استخراج شده به صورت محرمانه باقی میماند و نتایج آن به صورت کلی گزارش خواهدشد. ملاک ورود: داشتن سوادخواندن و نوشتن، داشتن ناسازگاری زناشویی براساس تشخیص زوج درمانگر مرکز مشاوره، داشتن رضایت جهت شرکت در زوج درمانی گروهی و ملاک خروج: دریافت مداخله زوج درمانی دیگر، عدم شرکت مداوم در جلسات مداخله (غیبت بیش از2جلسه)، انصراف از ادامه درمان و شرکت در جلسات بود. بعد ازآن یک پیشآزمون از هر دوگروه گرفته وسپس پروتکل درمانی بیان شده در بخش 5-3 به گروه آزمایش در۱۰جلسه 90 دقیقهای ارائه و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفته و مداخلهای دریافت نکردند؛ اما به منظور رعایت اصول اخلاقی، دوجلسه مشاوره پس ازپایان دوره اجرای پژوهش ارائه شد. بعد ازاتمام جلسات آموزشی برای هر دوگروه، پسآزمون گرفته شد. برای گرداوری اطلاعات از ابزار زیراستفاده شد
پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر(DAS): این پرسشنامه یک اندازه گیری خودگزارش دهی از نوع لیکرت و دارای ۳۲ سوال است که برای اندازه گیری سطح کلی رضایتمندی زناشویی به وسیله (1976 ) اسپاینر ساخته شده است وچهار بعد همراهی (توافق) دونفر، رضایتمندی دونفره، بیان عواطف و همبستگی زوج ها را اندازه گیری می کند. نمره کل مجموع سوالات از۰ تا۱۵۱ است. افرادی که نمره ۱۰۱یاکمترمی گیرند دارای مشکل و ناسازگاری زناشویی تلقیمی شوند. نمرات بالا نشان دهندهی رابطه بهتر و سازگارتر است. مقیاس نمره گذاری زن وشوهر سه نوع مقیاس متفاوت رتبه بندی به دست می دهد. نمرات بالاتر نشان دهنده ی رابطه بهتر وسازگارتراست. سؤالات خرده مقیاس ها از این قرار است : رضایت زناشویی: ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۳۱، ۳۲ ؛ همبستگی دو نفری : ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸ ؛ توافق دو نفری : ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵ ؛ ابراز محبت : ۴، ۶، ۲۹، ۳۰ . نمره گذاری براساس مقیاس لیکرت انجام می شود. نمره ی کل مقیاس با آلفای کرانباخ 96% از همسانی درونی خوبی برخوردار است. همسانی درونی خرده مقیاس ها بین خوب تا عالی است. رضایت دونفری94% ، همبستگی دو نفری81% ، توافق دو نفری 90% و ابراز محبت 73% (ثنایی، 1379). دراین پژوهش نیز از طریق آلفای کرانباخ پایایی این مقیاس 94% به دست آمد. این مقیاس با روش های منطقی روایی محتوا چک شد. مقیاس سازگاری زن وشوهر با قدرت تمیز دادن زوج های متأهل و مطلقه در هر سؤال، روایی خود را برای گروه های شناخته شده نشان داده است. این مقیاس از روایی همزمان نیز برخوردار است و با مقیاس رضایت زناشویی لاک-والاس همبستگی دارد (ثنایی، 1379). درایران نیزاین مقیاس درسال1374 توسط آموزگار و حسین نژاد هنجاریابی شده است. این مقیاس با روش بازآزمایی و با فاصله ی 10 روز روی نمونه ای متشکل از 120 نفر از زوج ها (60 مرد و 60 زن) اجرا گردید و برای میزان همبستگی از روش گشتاوری پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی بین نمرات زوج ها طی دوبار اجرا در کل نمرات 86%، مقیاس رضایت زناشویی68%، مقیاس همبستگی دونفری75%، مقیاس توافق دونفری71% و مقیاس ابراز محبت 61% به دست آمده است(۱۳). اسپاینر ضریب همسانی۹۶/ وملاک اعتبار بالایی را برای این مقیاس گزارش کرد (۱۳). دراین پژوهش نیزازطریق آلفای کرونباخ پایایی این مقیاس 94/0 به دست آمد.
۲.رضایت زناشویی انریچ: این پرسشنامه توسطاولسون، فورنیر و دراکمن درسال 1989 ساخته شده است. هدف از تهیه این پرسشنامه مشخصکردن حیطههای انجام کار، نقطه قوت رابطه زوجی و ارزیابی خشنودی زناشویی بوده است. نسخه اصلی این آزمون شامل 115 سؤال و 12 زیر مقیاس است. این نسخه جنبهها و موضوعهای شخصیتـی مانند: تعامـلات، حلکردن تعارض، مشکلات مالی، اوقات فراغت، رابطه جنسی، تربیت کودک، تعامل با خانواده و اطرافیان، نقش همسری و تمایلات مذهبی را شامل میشود.
به دلیل زیاد بودن گزینه سؤالهای آزمون، نسخههای زیادی از آن استخراج شده است. برای بار اول اولسون نسخه 115 گزینههای آن را ساخت و بعد از آن نسخه 7 گزینهای این آزمون ساخته شد. نسخه 47 سؤالی توسط سلیمانیان هنجاریابی شد و آنان همبستگی درونی این پرسشنامه را برای فرم بلند %93 و برای فرم کوتاه %95 برآورد نمودند. فرم کوتاه این آزمون نیز از 12 خرده مقیاس تشکیل شده است که عبارتند از: پاسخ قراردادی، رضایت زناشویی، مسایل شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، نظارت مالی، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت، روابط جنسـی، ازدواج وفرزنـدان، بستـگان ودوستان، نقش های مساوات طلبی و جهت گیری عقیدتی ساخته شده است. این مقیاس شامل پنج گزینه لیکرتی است. هریک از سؤالها از 1 تا 5 نمرهگذاری میشوند. حداقل نمره در این مقیاس 47 و حداکثر نمره 235 است. نمرات زیر 150 نشاندهنده نارضایتی زناشویی میباشند.۱- نمره رضایت کلی از روابط زناشویی: برای این منظور نمرات فرد درتمامی ۴۷ ماده مطابق امتیازات در داخل پرسش نامه یعنی سؤالات 10، 17، 25،
۹،۷،۵،۳،۲،۱،۲۹،۲۸،۲۷،۲۶،۳۳،۳۴،۳۶ ،۴۴ به این شیوه (کاملا موافقم نمره ۵ وکاملا مخالفم نمره ۱) داده می شود و سؤالات ۱۵، ۱۴،۱۳،۱۲،۱۱،۸،۶،۴،۴۲،۴۱،۴۰،۳۹،۳۸،۳۷،۳۵،۳۲،۳۱،۳۰، ،۲۳،۲۲،۲۱،۲۰ ،۱۹،۱۸،۱۶،۴۷،۴۶،۴۵ به این شیوه یعنی (گزینه
کـاملا موافقم نمره ۱ وکامـلا مخالفـم نمره ۵ ) داده می شود و
ونمره ۴۷ سـؤال را با هـم جـمع می کنیـم و یک نمـره خـام به دسـت می آید و برای تبدیـل آن به نمـره استـانـدارد و تفسیـر وضعیـت رضایت زناشویی کافی است.
در این مقیاس تجزیه وتحلیل براساس نمرات خام انجام می گیرد و نمره بالا نشان دهنده رضایت بالاتر است. مطابق با گزارش اولسون، فورنیر و دراکمن ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهایی مانند: خشنودی زوجی(%81)، مسائل مربوط به شخصیت(%73)،تحریف آرمانی (%90)، ارتباط (%68)، مدیریت
مسائل مالی(%74)، مدیریت تعارض (75%)، رابطه جنسی (%48)، اوقات فراغت (76%)، تربیت فرزندان (77%) تعامل با خانواده و اطرافیان (72%) ونقشهای مساواتطلبانه (%71)است؛ روایی سازه بامقیاسهای رضایت خانوادگیاز41/0 تا 6/0 گزارش شده که درحد مطلوبی است و به لحاظ تشخیصی زن وشوهرهای راضی و ناراضی را ازیکدیگرجدا میکند که نشانه روایی ملاکی مطلوب است(21). در پژوهشحاضرضریب آلفای کرونباخ برای نمرهکل برابر با 86/0 به دست آمد.
در این پژوهش زوجدرمانی گروهی مبتنی بر رویکرد CBT برای زوجین در ده جلسه 90 دقیقه ای نیز به کار گرفته شد که خلاصه جلسات درمانی به صورت زیر است:
جلسه اول: احترام متقابل، ارتباط اولیه، ارائه قواعد و هنجارهای گروه، بررسی مشکل، بیان اهداف، روشنکردن انتظارات اعضا از شرکتکردن در جلسات گروه.
جلسهدوم: آشنایی با هیجانهای مثبت و منفی، بحثگروهی و بررسی عوامل مؤثر بر رضایتزناشویی، بیان نکاتی توسط اعضا، شرح عوامل(جسمانی،روانی–اجتماعیومعنوی) مؤثر بر رضایت
زنـاشـویی، بیـان وتشـریح مبـانی عزتنفـس و احترام به خـود و
دیگران، ارائه تکلیف.
جلسه سوم: آشنایی با اهمیت و انواع ارتباط کلامی وغیرکلامی، برنامهریزی برای تنظیـم برنامـه زنـدگی، تشخیـص افـراد و موقعیت هایی که باعث ایجاد نارضایتی میشوند، تنظیم اهداف زندگی و فعالیتگروهی در راستای عوامل زندگی سالم، ارائه تکلیف.
جلسهچهارم: آشنایی با اهمیت و نحوه مدیریت هیجان خشم، مراحل پنجگانه مهارت حل مسئله، توجه به افکار خودکار قبل از هیجان، توجه به رفتارهای پس از افکار، توجه به نشانههای جسمانی و هیجانی، آشنایی با مهارت تصویرسازی مثبت، آرمیدگی یا ریلکسیشن.
جلسهپنجم: تشخیصشباهتها و تفاوتهای زوجین،آشنایی با انواع سبکهای حل تعارض و روشهای حل تعارضمیان زوجین، آشنایی با مرزها وحقوق زوجین.
جلسهششم: بحث وگفتگو گروهی پیرامون مهارت احترام، عفو و بخشش، آموزش مراحل مهارت بخشایشگری، آشنایی با اهمیت و نقش عفو و بخشش در زندگی، بیان شیوههای کسب احترام.
جلسه هفتم: بحث گروهی و ارائه فعالیتهای تکمیلی مهارت ارتباط زناشویی، آشنایی با روشهای ایجاد صمیمیت زناشویی، آشنایی با رفتارهای عاطفی و جنسـی مطلوب زوجین، ارائه تکلیف.
جلسههشتم: بررسی تکلیـف قبلـی، آگاهـی از هماینـدیها وآموزش مهارتهای ارتباط مؤثر با همسر، آشنایی و دادن آگاهی درمورد روش های ارتباط سالم با همسر.
جلسه نهم:آموزش مهارت مدیریت زمـان، آمـوزش حل مسئـله،
بحث گروهی پیرامون مسائل زوجین در ارتباط با مهارت مدیریت زمان و مهارت تصمیمگیری، آشنایی با اهمیت وروش مدیریت زمان در امور زندگی.
جلسه دهم: جمع بندی و نتیـجهگیـری مطـالب، ارزیـابی بازخوردهای مراجعین نسبت به جلسات و نتایج حاصل، جمعبندی اهداف برنامه، پرسش و پاسخ و ارائه پیشنهادات بر اساس نیاز گروه، بررسی احساسات مراجعین نسبت به تمام شدن جلسات، بررسی کارهای ناتمام اعضا، توجه به اینکه تغییرات تدریجی است نه آنی، شناسایی افراد و موقعیتهای حامی در زندگی آنها، اجرای پسآزمون(۱۳).
دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 و با روشهای آمار توصیفی و استنباطی (از تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت پیش فرض های لازم) در سطح معنیداری 05/0 تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها
دادههای دموگرافیک نمونه موردمطالعه نشان می دهد در هر یک ازگروه های آزمایش وکنترل تعداد مردان ۱۵ نفر و تعداد زنان15 نفربودند. میزان تحصیلات درگروه آزمایش (6 نفردیپلم
،۱۹ نفرکارشناسی و۴ نفرکارشنـاسی ارشـد) بودند و در گـروه
کنترل میزان تحصیـلات (۹ نفر دیپـلم، کارشنـاسی17 نفر، کارشناسی ارشد 2 نفر) وسن آزمودنی ها درگروه آزمایش (20 تا 29 سال: 5 نفر،30 تا 39 سال 4 نفر وبالاتر از۴۰ سال ۷ نفر) و درگروه کنترل (20 تا 29سال 5نفر؛30 تا 39 سال 12 نفر و بالاتر از 40سال 11نفر) بودند. جدول ۱ دادههای توصیفی پیشآزمون و پسآزمـون هر دو متغیـر رضـایت و سازگـاری زنـاشـویی بـه
تفکیـک گروه را نشـان میدهـد .در جـدول 3 برای بررسـی اثر
بخشی درمـان مبتنی بر زوج درمـانی گروهـی مبتنـی بر رویـکرد CBT بر رضایـت وســازگـاری زنــاشـویی از آزمـون تحـلیـل کوواریانس چند متغیری استفـاده شده است. پیش از تحلیـل دادهها و انجـام اینآزمون پیشفرضهای آن بررسی شدند. برای بررسی نرمال بودن دادههای آزمون از چولگی وکشیدگی استفاده شد. نتایج نشان دادکهکلیه ضرایب چولگیها وکشیدگی ها در بخش مؤلفهها در حدود بین3 تا 3- قرار گرفته است؛ بنابراین شرط کافی برای نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش برقرار است و می توان ادعا کردکه توزیع دادههای پژوهش از الگوی زنگولهای نرمال تبعیت میکند و محقق میتواند از آزمونهای آمارپارامتریک استفاده کند.
نتایج جدول ۲ تفـاوت گروه ها را از نظر متغیر سازگـاری زناشویی و رضایت زناشویی نشان می دهد. ازآزمون لوین برای بررسی شرط برابری واریانسهای متغیرهای پژوهشی استفاده شد. نتایج نشان دادکه سطح معنیداری برای هر دو متغیر پژوهش شامل رضایت وسازگاری زناشویی بیشتر از 05/0 بود؛ بنابراین واریانس متغیرهای وابسته دوگروه با همدیگر تفاوت معنیداری نداشتند و شرط برابری واریانسها مورد تأیید قرار گرفت. شیب خط بین متغیر همپراش (پیشآزمون) و متغیر وابسته برای سازگاری زناشویی(634/0=P و230/0=F) و رضایت زنـاشـویی (742/0=P و 110/0=F) معنـادار نبـود؛ لـذا
فرضیه همگنی شیب رگرسیون هم برقرار است. ازآزمون امباکس نیز برای بررسی شرط همسانیکوواریانسها استفاده شد و نتایج آزمون 833/3 :BOX ،227/1F: وسطح معنــاداری 298/0 بودکه نشان داد که تفاوت معناداری بین کوواریانسهای دوگـروه وجود ندارد وشرط هـمسانیکوواریانسها نیز در مورد دادهها تأییدگردید.
با توجه به وجود پیشفرضهای موردنیاز برای اجرای تحلیل کوواریانس با استفـاده از این آزمـون اثربخشـی درمـان مبتنـی بر زوج درمـانی گروهی مبتنی بر رویکرد CBT بر رضایت و سازگاری زناشویی بررسی شد. با توجه به دادههای جدول3 مقـدار لامبـدای ویلـکز (۳۹۶/24= f،001/0=P) گروه اثـر معناداری برمتغیرهای وابسته داشـت؛ بنابراین میتـوان گفت درمــان مبتنـی بر زوج درمـانی گروهـی مبتنـی بر رویــکـرد CBT بر رضایت و سازگـاری زناشوییتاثیر داشته است. همچنین اثر اجرای درمان برهریک از متغیرهای وابسته بررسی شد که نتایج آن در جدول 4 آمده است. نتایج جدول 4 نشان میدهد که درمـان مبتنـی بر زوج درمـانی گروهـی مبتنـی بر رویـکرد CBT بر رضایـت و سـازگاری زنـاشویی تأثیـر دارد (۰۵/۰>P). بـدین صـورت که درمـان مبتنـی بر زوج درمانی گروهی مبتنـی بر رویـکرد CBT باعـث افزایـش رضایـت و سازگاری زناشویی شده است.
جدول ۱: داده های توصیفی متغیرهای موردمطالعه به تفکیک گروه
متغیر |
|
شاخص گروه آزمایش |
شاخص گروه کنترل |
|
|
میانگین |
انحرافمعیار |
چولگی |
کشیدگی |
میانگین |
انحراف معیار |
چولگی |
کشیدگی |
سازگاری
زناشویی |
پیشآزمون |
62/50 |
408/30 |
151/2 |
188/2 |
52 |
912/30 |
066/2 |
86/2 |
پسآزمون |
28/111 |
198/28 |
827/1- |
065/2 |
86/53 |
955/33 |
65/1 |
031/1 |
رضایت
زناشویی |
پیشآزمون |
1/98 |
386/39 |
064/2 |
739/2 |
25/102 |
531/43 |
059/2 |
66/2 |
پسآزمون |
14/181 |
36/43 |
098/2- |
84/2 |
18/104 |
364/45 |
713/1 |
227/1 |
جدول ۲: آزمون لوین متغیرهای پژوهشی
متغیر |
آماره F |
درجه آزادی 1 |
درجه آزادی 2 |
سطح معناداری |
سازگاری زناشویی |
453/0 |
1 |
55 |
504/0 |
رضایت زناشویی |
372/0 |
1 |
55 |
544/0 |
جدول3: آزمون تحلیل کوواریانس
آزمون |
ارزش |
F |
درجه آزادی
فرضیه |
درجه آزادی
خطا |
سطح معنی
داری |
مجذور اتا |
اثر پیلایی |
484/۰ |
396/24 |
2 |
52 |
001/0 |
484/۰ |
لامبدای ویلکز |
516/0 |
396/24 |
2 |
52 |
001/0 |
484/۰ |
اثر هتلینگ |
938/0 |
396/24 |
2 |
52 |
001/0 |
484/۰ |
آزمون بزرگترین ریشه روی |
938/0 |
396/24 |
2 |
52 |
001/0 |
484/۰ |
جدول 4: نتایج تحلیل کوواریانس نمرات اثرگروه رضایت زناشویی وسازگاری زناشویی درزوجین
منابع تغییر |
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
درجات آزادی |
میانگین مجذورات |
نسبت F |
سطح معناداری |
مجذور ایتا |
اثر گروه |
رضایت زناشویی |
871/88352 |
1 |
871/88352 |
864/45 |
001/0 |
464/0 |
سازگاری زناشویی |
849/48334 |
1 |
849/48334 |
694/49 |
001/0 |
484/۰ |
خطا |
رضایت زناشویی |
819/102099 |
53 |
412/1926 |
|
|
|
سازگاری زناشویی |
942/51550 |
53 |
659/972 |
|
|
|
جمع |
رضایت زناشویی |
1363612 |
57 |
|
|
|
|
سازگاری زناشویی |
493697 |
57 |
|
|
|
|
بحث و نتیجه گیری
هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد رفتاردرمانی شناختی (CBT) بر رضایت و سازگاری زناشویی زوجین بود. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر زوج درمانی گروهی مبتنی بررویکرد CBT بر رضایت وسازگاری زناشویی تأثیر دارد. نتایج این یافته با نتایج پژوهشهای شجاعی وهمکاران(۱۱)، پاداش وهمکاران(۱۹)، محمدی و همکاران (۲۰) دوراس و همکاران(۲۱) همسواست. نتایجمطالعه جمشیدی وهمکاران(۴) درمورد تاثیر زوج درمانی شناخت درمانی بر رضایت زناشویی و تابآوری زنان متقاضی طلاق نیز نشان داد شناخت درمانی باعث افزایش رضایت زناشویی و تابآوری زنان متقاضی طلاق شدندکه بانتایج فوق همسو است. نتایـج تحقیـق امینـی وهمکـاران (۷) نشـان داد که رویکـرد شناختی-رفتاری بر رضایت زناشویی و خرده مقیاسهای آن مؤثر هستند و بین اثر بخشی آنها در این زمینه تفاوت وجود دارد. همچنین نتـایـج مطـالعـات سلحـشوری و همکـاران(۲۲) و دوراس و همکاران(۲۱) نشاندادند که زوجدرمانی شناختی-رفتاری بر افزایش میزان سازگـاری زناشـویی (شامل توافق دونفری، ابراز محبت و رضایت زناشویی) تأثیر داردکه با نتایج فوق همسو است.
در تبیین این یافته میتوان گفت رفتار درمانی شناختی به ما کمک می کند تا درک بهتری از مسائلی که موجب تولید عدم تعادل روانی در او گردیدهاند پیدا نماید. در این روش خاص رواندرمانگر تلاش میکند تا معضل بزرگ ما را به اجزاء کوچکتری تبدیل کرده و این به فردکمک میکند تا معضلات و چگونگی تأثیرگذاری آن را در زندگیتان بهتر بببینید. این اجزا عبارتاند از: 1- وضعیت این معمولاً شامل یک حادثه تأثر آور و یا یک موقعیت و رویداد دشوار در مسیر زندگی یک فرد است. 2-به دنبال این وضعیت نامناسب در قسمتهای مختلف ذهن آن فرد تغییراتی ایجاد خواهد شد و در این راستا برخی خطاهای رایج ذهنی میتواند تفسیر و برداشت ما را از واقعیت دچار اشکال نمایند و به دنبال آن روحیات و رفتارهای نامناسب ظاهرگردند؛ لذا عمق صمیمتی که دونفر در رابطهشان ایجاد میکنند به توانایی آنان برای انتقال روشن، صحیح و مؤثر افکار، احساسات، نیازها و خواستههایشان بستگی دارد. زوجدرمانی شناختی-رفتاری میتواند موجب تقویت مهارتهای ارتباطی مانند مهارتهای کلامی و غیرکلامی گردد. تقویت مهارتهای ارتباطی باعث افزایش خود باوری مثبت و کاهش منفینگری میشود و افزایش خود باوری در نهایت منجر به افزایش رضایت زوجین میگردد. زوج درمانی شناختی-رفتاری موجب بهبود مهارتهای رفتاری زوجین میگردد. مهارتهای رفتاری منجر به مبادله رفتارهای مثبت و خوشایند و کاهش رفتارهای منفی و تنبیه میشود. همچنین تغییر در احساس و رفتار زوجین به تغییر نگرش نیز میانجامد و بر نرخهزینه–پاداش تأثیر مثبت میگذارد. این تغییرات در نهایت منجر به افزایش صمیمیت ورضایتزناشویی و سازگاری زناشویی میگردد(۲۱).
در تبییـن اثر بخشـی زوجدرمـانی شنـاختـی-رفتـاری با رضـایت زناشویی میتوان گفت این رویکرد مشکلات زناشویی از جمله صمیمیت و رضایت را نتیجه مهارتهای ناکارآمد همسران در برقراریارتباط، ناتوانی در حل مؤثر مشکلات و تعارضات، انتظارات و باورهای غیرمنطقی و تبادلات رفتاری منفی میداند. رفتار درمانی زوجین عموما بر این موضوع که زوجین چگونه میتوانند راه های جدید تقویت بیشتر و تنبیه کمتر را یاد بگیرند، تأکید می کند. این رویکرد برحل مسئله و برقراری مهارت های
ارتباطی تمرکز میکند.آموزش مهارتهای رفتاری به مبادله رفتارهای مثبت و خوشایند وکاهش رفتارهای منفی و تنبیه منجر میشود. با افزایش تبادلات رفتاری مثبت، نیازهای عاطفی- روانی همسران را ارضا کرده، باعث ایجاد احساسات مثبت نسبت به یکدیگر میشود.کاهش رفتارهای منفی و تنبیه به کاهش احساسات منفی نظیر تنفر، خشم و رنجش نسبت به یکدیگر منجر میشود. همچنین تغییر در احساس و رفتار زنان به تغییر نگرش نیز میانجامد و این تغییرات در نهایت به افزایش صمیمیت ورضایت زناشویی منجرمیگردد(۱۰). همچنین نتایج پژوهش نشان داد، زوجدرمانی گروهی مبتنی بر رویکرد CBT بر سازگاری زناشویی تأثیر دارد. این یافته با نتایج مطالعات جـمشیـدزهی وهمکـاران(12)،کـاستـا وموسـمان(13)، مویـد و
همکاران(۱۴)، ماتالون وتورلیوک (1)همسو میباشد.
در تبیین این نتایج می توان گفت، زوج درمانی مبتنی بر رویکرد
CBT نشان داد موجب افز ایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار شده است. پژوهش های زیادی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بررویکرد CBT را بر بهبود مولفه هایصمیمیت وکیفیت روابط زناشویی زوجی، سازگاری زناشویی، سازگاری جنسی و کاهش تعارض زناشویی، درمانمشکلات جنسی و مشکلات مربوط به تاثیر بیماری جسمانی بر روابط زوج ها، صمیمیت هیجانی و جنسی زوج های ناسازگار، افزایش رضایت زناشویی، کاهش مشکلات ارتباطی، بهبـود عملکرد خانواده، بهبود الگوهای ارتباطی زوجین نشان داده اند.آنها دریافتند که این نوع درمان، آشفتگی رابطه زوجی را کاهش داده و روابط زناشویی آنها را در ابعاد گوناگون بهبود می بخشد. تاثیر مثبت این روش برسازگاری زناشویی را می توان در راستای اصوا و فنون روش، تبیین نمود.
از محدودیت های این تحقیق اســتفاده از روش پرسشنامه بود. جمع آوری دادهها از طریق پرسشنامه، محدودیتهایی در درک عمیق تجربیات و دیدگاههای مشارکتکنندگان ایجاد میکند. اسـتفاده از روشهـای کیفـی ماننـد مصاحبـه و مشاهده میتوانـد اطلاعـات غنیتـر و دقیق تـری را در مـورد تجربیـات و دیدگاههــای زوجهای دارای مشــکلات تعارضات زناشویی بــه دست دهد. همچنین می توان به حجم نمونه پایین و عدم استفاده ازکارآزمایی بالینی دوسوکور،عدم پیگیری (شش ماهه و یک ساله) اشاره کرد.
ملاحظات اخلاقی
تحقیق حاضر درکمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی قم با کد اخلاق IR.IAU.QOM. REC.1403.043 به ثبت رسیده است.
سهم نویسندگان
محدثه عباسی؛ مصاحبه وگردآوری اطلاعات،گردآوری منابع وتجزیه وتحلیل داده ها و زهره عباسی طراحی و نظارت پژوهش را بر عهده داشتند. نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته اند.
حمایت مالی
در انجام این تحقیق هیچ گونه حمایت مالی دریافت نشده است.
تضاد منافع
پژوهـش حاضر هیچگونـه تعارض منافعی بـا هیـچ سـازمانی نـدارد.
تقدیر و تشکر
نویسـندگان مقاله بر خـود لازم میدانند از زحمات تمامی عزیـزانـی که در اجـرای این پژوهـش یاری کردنـد تشکر و قدردانی کنند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/9/28 | پذیرش: 1403/12/22 | انتشار: 1404/2/29