Ethics code: IR.IAU.KHUISF.REC.1402.200
khayatan F, hadian S, golparvar M. Comparing Effectiveness of Emotional Schema Therapy, Forgiveness -Based Compassion Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy on Affective Capital in Women of Victim of Domestic Violence. TB 2025; 23 (6) :92-108
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3704-fa.html
خیاطان فلور، هادیان صفورا، گل پرور محسن. مقایسـۀ اثربخشـی طرحوارۀ درمانی هیجانی، شفقتدرمانی بخششمحور و درمان شناختی ـ رفتاری بر سرمایه عاطفی و ابعاد آن در زنان قربانی خشونت خانگی. طلوع بهداشت. 1403; 23 (6) :92-108
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3704-fa.html
دانشگاه آزاد اسلامی ، hadsafoura641@gmail.com
متن کامل [PDF 910 kb]
(133 دریافت)
|
چکیده (HTML) (262 مشاهده)
متن کامل: (216 مشاهده)
مقایسـۀ اثربخشـی طرحوارۀ درمانی هیجانی، شفقتدرمانی بخششمحور و درمان شناختی ـ رفتاری بر سرمایه عاطفی و ابعاد آن در زنان قربانی خشونت خانگی
نویسندگان: صفورا هادیان[1]، فلور خیاطان[2]، محسن گلپرور[3]
1. دانشجوی دکتری روانشناسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
2. نویسندۀ مسئول: دانشیار گروه روانشناسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
شماره تماس:03135002314 f.khayatan@yahoo.com
3. استاد گروه روانشناسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
چکیده
مقدمه: خشونت خانگی خشونتی است که در محیط خصوصی خانواده اتفاق می افتد وعموماً میان افرادی است که به سبب صمیمیت وارتباط خونی یا قانونی به هم گره خورده اند، لذا پژوهـش حاضر با هـدف مقایسـۀ اثربخشـی طرحوارۀ درمانی هیجانی، شفقتدرمانی بخششمحور و درمان شناختی ـ رفتاری بر سرمایه عاطفی وابعاد آن زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد.
روش بررسی: پژوهــش نیمهتجربی بــا پیشآزمون ـ پسآزمون و پیگیری 45 روزه بــا گــروه کنتــرل بــود. جامعــۀ آمــاری پژوهــش، زنان قربانی خشونت خانگی مراجعهکننده بـه مراکز بهداشت شهرستان فلاورجان درتابستان 1402 بودنـد. تعـداد 60 نفـربـه روش دردسترس انتخـاب و بهصورت تصادفـی در سه گـروه آزمایـش ویـک گـروه کنتـرل قـرار گرفتنـد (هـر گـروه 15 نفـر). گروههای آزمایـش طرحوارۀ درمانی هیجانی، شفقتدرمانی بخششمحور و درمان شناختی ـ رفتاری را دریافت کردند. دادهها بـا اسـتفاده از پرسشنامۀ سرمایه عاطفی (گل پرور، 1395) جمعآوری شد. و تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده ازآزمون تحلیل واریانــس با اندازههای مکــرر وآزمون تعقیبی بن فرونی با بهره گیری از نرمافزار SPSS نســخه 23 تحلیــل شــد.
یافتهها: نتایـج نشـان داد هـر سه مداخلـه برافزایش سرمایه عاطفی وابعاد آن در زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش بودند. آثار هـر سه درمـان در مرحلـۀ پیگیـری نیـز باقـی مانـد (01/0>p)؛ اما بیـن اثربخشـی روشهای درمانـی مذکور درایـن زمینـه تفـاوت معنیداری مشـاهده نشد (05/0<p).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که هر سه رویکرد طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور ودرمان شناختی رفتاری به طور قابل توجهی بر سرمایه عاطفی در زنانی که قربانی خشونت خانگی هستند تأثیرداشته ومی تواند توسط درمانگران استفاده شود.
واژههای کلیدی: خشونت خانگی، درمان شناختی رفتاری، سرمایه عاطفی، شفقت درمانی بخشش محور، طرحواره درمانی هیجانی.
مقدمه
درطول چند دهه اخیر، درکشورهای در حال توسعه وتوسعه یافته، خشونت علیه زنان و به ویژه خشونت خانگی به طور فزایندهای به عنوان نقض حقوق اساسی بشرشناخته شده است(1). خشونت خانگی در یک رابطه صمیمانه بیانگر رفتاری است که سبب آسیب جسمانی، جنسی و روانشناختی می شود و شامل رفتارهای تکرارشونده ای مانند پرخاشگری جسمانی، تجاوز جنسی، آزاررسانی روانشناختی و کنترلگری است(2).
از نظر جنسیت، حدود یک زن ازهر سه زن در سراسر جهان، خشونت فیزیکی یا جنسی ازطرف شریک جنسی خودرا تجربه کرده است که در برخی ازکشورها، این میزان حتی بالاترگزارش شده است(3). شواهد آماری نشان می دهد 54 درصد از زنان در خلال رابطه با شریک عاطفی خود اشکال مختلفی از خشونت خانگی را تجربه می کنند(4). خشونت عاطفی یا روانی به عنوان شایعترین نوع خشونت شناخته شده است(5).
از جمله متغیرهای جدید سرمایه ای که به تازگی در ایران وجهان شناسایی شده، سرمایه عاطفی می باشد که ارتباط تنگاتنگی با بهزیستی روانشناختی دارد. بـه بـاور گل پـرور، جنبشـی خردتر در دل جنبـش فراگیـر مثبـت نگـری موسـوم بـه سرمایه عاطفی بـا تمرکـز بـر اشـکال خاصـی از ظرفیت هـا، توانایـی و حـالت روانـی، شـناختی و عاطفـی بــه عنــوان یــک منبــع ســرمایه، امــکان و بســتر اســتفاده بهینه تــر از ایـن پدیده هـای روانـی را فراهـم خواهـد نمـود مطـرح شـده اســت. بــه همیــن جهــت بررسی متغیر ســرمایه عاطفـی در زنان قربانی خشونت خانگی در مطالعــه حاضــر مــد نظــر قــرار گرفتــه اســت. ســرمایه عاطفــی یـک سـازه مرتبـه دوم و متشـکل از حالتـی از نشـاط و جوشـش عاطفـی مثبـت درونـی اسـت کـه قابلیـت تاثیرگـذاری بـر رفتارها و انتخاب هــای انســان را دارد و حداقــل شــامل ســه مؤلفه عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی است(6). این سرمایه انسانی در تعریفی ساده به عنوان حالتی از احساس نشاط و انرژی عاطفی مثبت درونی قابل هدایت و تحول است کـه بـا تمرکـز هدفمنـد بـر آن قابلیـت تاثیرگـذاری بـه نسـبت پایــدار بــر رفتارهــا و انتخــاب هــای انســان را دارد(7). این متغیر دارای کارکردهای متنوعی در سطح روان شناختی است. مهمترین کارکرد آن در زمینه سازی عصب روان شناختی، شناختی و عاطفی در تمام سنین و برای تمامی گروه های جمعیت شناختی مختلف، ایجاد بستر برای درگیری و تعامل کارآمد با محیط اطراف و به تبع آن ظرفیت افزایی و توان افزایی مهارتی و رفتاری در انسان هاست(8).
نکته حائز اهمیت پس از معرفی سرمایه عاطفی به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با سلامت روان این است که چگونه و از چه طریق می توان این متغیر را در زنان قربانی خشونت خانگی افزایش داد و از این طریق سبب بهبود عملکرد و ارتباطات آنها شد. در همیـن راسـتا نیـز درمـان هـای مختلفـی تاکنــون در مســیر افزایــش ســطح ســرمایه عاطفــی مطـرح شده ولی برای کمک به زنان قربانی خشونت خانگی تابه حال اسـتفاده نشـده است. ازجملــه درمــان هــای مطــرح می توان به دو دسته ازدرمان های تلفیقی ازجمله طرحواره درمانی هیجانی و شفقت درمانی بخششر محور وهمچنین درمان شناختی رفتاری اشاره کرد. طرحواره ها طیفی از باورهای بنیادی هستند که خارج از محدوده آگاهی افراد عمل می کنند، بر نحوه درک تجربیات تأثیر می گذارند. هر گاه فرد در موقعیتی مشابه وضعیتی قرار گیرد که طرحواره را تشکیل می دهد این طرحواره ها فعال می شوند(9). طرحواره درمانی هیجانی یک مدل فراشناختی از احساسات است که هیجان را بخشی از شناخت اجتماعی می داند. این مدل درمانی تاکید می کند که افرادی که درگیر طرحواره های هیجانی ناسازگار هستند، توانایی مدیریت هیجانات را ندارند و از راهبردهای مخرب مانند راهبردهای اجتنابی در برخورد با این هیجانات استفاده می کنند(10). اگر طرحواره های پشت عواطف افراد شناسایی و تثبیت شوند می توان انتظار داشت که عملکرد این افراد در ابعاد مختلف زندگی تا حد زیادی بهبود یابد(11).
از دیگر درمان های اثربخش برای افرادی که مشکلات مزمن و پیچیده سلامت روانی دارند که به نظر می رسد با احساس شرم و انتقاد از خود ایجاد شده یا حفظ می شوند شفقت درمانی است. درمان متمرکز بر شفقت یک درمان چندوجهی است که ریشه در روانشناسی تکاملی دارد و مبتنی بر شواهد رو به رشدی است که نشان می دهد احساسات و انگیزه های وابستگی می توانند تأثیر مثبتی بر بهزیستی داشته باشند و بر تنظیم تأثیر بگذارند(12). اصول پایه در درمان متمرکز بر شفقت به این موضوع اشاره دارد که افکار، عوامل، تصاویر و رفتارهای تسکین بخش بیرونی باید درونی شوند و در این صورت ذهن انسان همان گونه که نسبت به عوامل بیرونی واکنش نشان می دهد در مواجه با این درونیات نیز آرام شود(13). همچنین افراد در درمان متمرکز بر شفقت می آموزند که از احساسات دردناک خود اجتناب نکرده و آنها
را سرکوب نکنند؛ بنابراین می توانند در گام اول تجـربه خود را
بشناسند و نسبت به آن احساس شفقت داشته باشند(13).
از جمله سازه های نزدیک به شفقت بخشش است. بخشش درمانی از دیگر رویکردهای جدید در حوزه روان درمانی ویکی ازمؤلفه های روانشناسی مثبت نگر است. به نظر می رسد در ایجاد سلامت روان، به خصوص در زنان آسیب دیده نقش مثبت دارد، بخشودگی بین فردی است. بخشش بخش مهم بهبود روابط زوج ها در درمان خشونت خانگی محسوب می شود و جایگاه ویژه ای در حوزه روانشناسی مثبت نگر به عنوان یک راه حل برای کاهش تاثیرات زیان بار خطاهای بین فردی و ایجاد سازگاری مثبت دارد. هچنین نشان داده شده زوجینی که اشتباهات یکدیگر را می بخشند رضایت و تعهد بیشتری را در زندگی تجربه خواهند کرد(14). از دیگر رویکردهای اثربخش، کوتاه مدت و متمرکز برای کمک به افراد با مشکلات متفاوت، درمان شناختی رفتاری است. فرض بنیادی درمان شناختی رفتاری این است که فرآیندهای یادگیری نقش مهمی در ایجاد و تداوم درگیری های خانوادگی و در رویارویی با خشونت از سوی همسر ایفا می کنند. به بیان ساده تر، درمان شناختی رفتاری در شناسایی، اجتناب و مقابله به بیماران کمک می کند. یعنی در شناسایی موقعیت هایی که احتمال درگیری و خشونت در آن ها زیاد است و پرهیز از این موقعیت ها در زمان مناسب و مقابله موثر با مسائل و رفتارهای مشکل آفرین است. ویژگی های درمان شناختی رفتاری آن را به درمانی مناسب برای بالا بردن سطح توانمندی در برابر خشونت از سوی همسر و افراد در محل کار مبدل می نماید(15).
افزایش اختلافات زناشویی و به دنبال آن بروز خشونت علیه زنان و طلاق و اثر منفی آن بر سلامت روانی زوجین، فرزندان و جامعه، پژوهشگران را برآن داشته که به دنبال راهکارهایی باشند تا موجب تحکیم روابط زناشویی و نهاد خانواده شوند. در این میان آنچه که برای جامعه مورد بررسی این پژوهش دارای اهمیت فراوان است این است که خشونت به هر طریقی که تحقق یابد، باعث افت شدید وضعیت بهزیستی زنان می شود. در واقع خشونت علیه زنان علاوه بر اینکه می تواند مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختاری جامعه باشد می تواند سلامت روان زنان آسیب دیده را نیز به شدت تحت تاثیر قرار دهد (16). ازین رو طراحی و اجرای مداخلات روانشناختی در این گروه از اهمیت بسیاری برخوردار است لذا با توجه به اهمیت نقش زن در خانواده و جامعه و همچنین نبود مطالعات کافی دراین زمینه درشهرها وقومیت های مختلف ایران، لزوم به کارگیری مداخلاتی جهت کمک به ارتقا بهداشت روان این زنان بیش از پیش احساس می شود، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محورو درمان شناختی رفتاری بر سرمایه عاطفی زنان قربانی خشونت خانگی صورت گرفت.
روش بررسی
این پژوهش به صورت نیمـه تجـربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون همراه با دوره پیگیری 45 روزه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی که در سال1402 به مراکز بهداشت در شـهرستان فلاورجـان مراجعه کرده بودند. جهت انتخاب نمونه ابتدا اطلاعیه ای در مراکز بهداشت در شهرستان فلاورجان نصب گردید و همچنین با توجه به دسترسی به سامانه سیب سلامت، لیست افرادی که مراقبت سلامت اجتماعی آنها در سال 1402 انجام شده بود در دسترس قرار گرفت و از بین 102 نفر که مراقبت سلامت اجتماعی آنها تکمیل شده بود و ثبت نام قبلی داشتند و مایل به شرکت در پژوهش بودند مصاحبه به عمل آمد. همگی پرسشنامه سنجش خشونت زنان (17) را تکمیل کردند. با توجه به اینکه در تحقیقات آزمایشی تعداد 15 نفر برای هر گروه کافی است(18)، از بین آنها افرادی که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به روش نمونهگیری هدفمند 60 نفر انتخاب شد. دراین مرحله پیش آزمون برای آنها اجرا شد. در مرحله بعد شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (هر کدام 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند.
بعد از انجام مداخلات پس آزمون اجرا شد و در نهایت پرسشنامه ها در یک دوره پیگیری 45 روزه مجدداً تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت. گروه کنترل در طول مدت پژوهش، درمانی را دریافت نکردند ولی برای رعایت ملاحظات اخلاقی پس از اتمام دوره اجرای پژوهش، شکل رایج آموزش را دریافت کردند. به شرکت کنندگان اطمینان خاطر جهت رعایت اصل محرمانگی دادها و همچنین داوطلبانه بودن مشارکت داده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. به منظور تعیین تفاوت بین گروه ها و مقایسه دو به دو از آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد.
معیارهای ورود به طرح شامل سنجش براساس مصاحبه ی بالینی وگرفتن شرح حال وتجربه خشونت براساس مقیاس سنجش خشونت نسبت به زنان(17)، گروه سنی بین 50-20سال، عــدم دریافت دوره های آموزشی و درمانی در شش ماه اخیر، عدم تمایل به طلاق و رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش بود و معیارهـای خـروج از پژوهـش شـامل تحـت مداخلـه روانشناسـی دیگــر در کنــار مداخلــه پژوهــش یــا دارودرمانــی، غیبــت بیــش از دو جلســه، عــدم تمایــل بــه حضــور در پژوهــش بــود. پژوهشگر پس از دریافت کد اخلاق و مجوزهای لازم به منظور طراحی مداخله پس از انتخاب نمونه و جایگزینی آنها در گروهها، شــرکت کنندگان بــه پرسشــنامه سرمایه عاطفی(7) پاسـخ دادنـد. گروه هـای آزمایـش طرحــواره درمانی هیجــانی را در 11 جلسـه90 دقیقه ای(10) وشفقت درمانی بخشش محور را طی 11 جلسه90 دقیقه ای(14) وگروه سوم درمان شناختی رفتاری را طی8 جلسـه 60 دقیقه ای(19) آموزش دیدند.
پرسشنامه سرمایه عاطفی: سنجش سرمایه عاطفی با استفاده از پرسشنامه بیست سوالی گل پرور که دارای سه مؤلفه عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی است انجام شد(7). مقیاس پاسخگویی این پرسشنامه پنج درجه ای در قالب هرگز= 1 تا همیشه = 5 است و محاسبه امتیازات حاصل از این پرسشنامه در سطح کلی و در سطح سه مؤلفه آن به این صورت است که امتیارات هر فرد در گزینه پاسخ های انتخابی با یک دیگر جمع می شود. بنابراین دامنه نوسان امتیازات در سطح سرمایه عاطفی کلی بین 20 تا 100 در سطح عاطفه مثبت بین 10 تا 50 و در احساس انرژی و شادمانی نیز بین 5 تا 25 است و افزایش امتیازات به معنای افزایش سرمایه عاطفی و سه مؤلفه آن است.
تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده روایی سازه عاملی این پرسشنامه را مستند نموده و آلفای کرونباخ این پرسشنامه در دامنه بین 936/0 تا 978/0 گزارش شده است(7). گل پرور و قدیرزاده در پژوهش خود آلفای کرونباخ آن را برابر با 96/0 گزارش نموده و نشان داده امتیازات حاصل از پرسشنامه سرمایه عاطفی با امتیازات حاصل از سرمایه گذاری جمعی عاطفی و کارآمدی حل تعارض رابطه معناداری دارد(8).
یافته ها
بررسی یافته های جمعیت شناختی درنمونه پژوهش نشان داد که بیشترین ترکیب سنی در هر چهار گروه پژوهش در گروه 26 تا 35 سال (طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور، درمان شناختی و رفتاری و گروه کنترل برابر با 33/53 درصد) بودهاند. آزمون خی دو غیرمعنادار وحاکی از آن است که بین سه گروه پژوهش درتوزیع فراوانی سن تفاوت معناداری وجود ندارد(12/0=P). بیشترین ترکیب تحصیلات در گروه تحصیلی فوق¬دیپلم و لیسانس (به ترتیب برای گروه درمان شناختی و رفتاری و گروه کنترل برابر با 67/66 درصد و برای گروه شفقت درمانی بخشش محور برابر با 60 بودهاند. آزمون خی¬دو غیرمعنادار و حاکی از آن است که بین چهار گروه پژوهش در توزیع فراوانی تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد(84/0=P). در هر چهارگروه پژوهش بیشترین فراوانی مربوط به گروه خانه دار(به ترتیب برای طرحواره درمانی هیجانی برابر با 33/53 درصد، شفقت درمانی بخشش محور و درمان شناختی و رفتاری هر دو برابر با 40 درصد و برای گروه کنترل برابر با 67/66 درصد) بوده است. همچنین آزمون خی دو غیرمعنادار وحاکی از آن است که بین سه گروه پژوهش در توزیع فراوانی وضعیت اشتغال تفاوت معناداری وجود ندارد(46/0=P). در هر چهارگروه پژوهش، بیشترین فراوانی در گروه فاقد اعتیاد همسر (به ترتیب برای طرحواره درمانی هیجانی، درمان شناختی و رفتاری و گروه کنترل برابر با 60 درصد، و برای شفقت درمانی بخشش محور برابر با 33/53 درصد) بوده است. نتایج آزمون خی دو غیرمعنادار (64/0=P). و حاکی از آن است که بین چهار گروه پژوهش در توزیع فراوانی اعتیاد همسر تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته هــای توصیفــی متغیرهــای پژوهــش در جــدول1 ارائــه شده اســت.
جدول 1: شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش به تفکیک چهار گروه و سه مرحله پژوهش
مرحله |
متغیر |
طرحواره درمانی هیجانی |
شفقت درمانی بخشش محور |
درمان شناختی رفتاری |
گروه کنترل (گواه) |
|
|
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
پیشآزمون |
عاطفه مثبت |
33/20 |
87/6 |
67/18 |
48/5 |
33/20 |
76/4 |
73/22 |
60/6 |
احساس انرژی |
06/11 |
19/3 |
07/11 |
24/3 |
60/11 |
01/3 |
13/12 |
04/3 |
|
شادمانی |
12 |
70/3 |
60/12 |
29/4 |
80/10 |
83/2 |
07/14 |
45/3 |
|
سرمایه عاطفی |
40/45 |
91/11 |
33/42 |
22/10 |
73/42 |
08/8 |
93/48 |
24/11 |
پسآزمون |
عاطفه مثبت |
07/36 |
45/6 |
13/30 |
03/6 |
73/28 |
07/7 |
13/20 |
79/5 |
احساس انرژی |
20/16 |
23/3 |
47/15 |
02/3 |
53/15 |
74/3 |
67/10 |
82/2 |
|
شادمانی |
73/17 |
17/3 |
40/17 |
47/2 |
73/15 |
41/3 |
87/13 |
04/3 |
|
سرمایه عاطفی |
70 |
55/10 |
63 |
68/8 |
60 |
95/11 |
27/44 |
58/9 |
پیگیری |
عاطفه مثبت |
27/37 |
86/8 |
32 |
33/6 |
93/29 |
63/6 |
13/19 |
17/5 |
|
احساس انرژی |
22/16 |
23/3 |
20/16 |
10/3 |
57/15 |
56/3 |
80/9 |
62/2 |
|
شادمانی |
07/18 |
08/3 |
87/18 |
69/2 |
13/17 |
72/2 |
07/12 |
84/2 |
|
سرمایه عاطفی |
53/71 |
96/9 |
33/67 |
46/9 |
93/62 |
77/10 |
41 |
80/8 |
همانطور که در جدول 1 ملاحظه می شود میانگین نمرات سرمایه عاطفی (عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) در گروه های مداخله (طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور ودرمان شناختی رفتاری) نسبت به گروه کنترل تغییرات چشمگیری را در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داده اند. با توجه به رعایت پیش فرض های اولیه جهت استفاده از آزمون های پارامتریک اندازه های تکراری، نتایج آزمون شاپیرو ویلکز جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات در گروه ها، آزمون لوین جهت بررسی برابر واریانس نمرات و یکنواختی کوواریانس ها با استفاده از آزمون ماچلی در دو گروه در جدول 2 ارائه شده است.
نتایح جدول 2 نشان می دهد که سرمایه عاطفی و ابعاد آن در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دارای توزیع نرمال (05/0<p)، برابری واریانس خطا (05/0<p) و برابری ماتریس واریانس-کوواریــانس (از طریق آزمون ام باکس) (05/0<p) بوده است. همچنین آزمون ماچلی معنادار است؛ یعنی پیش فرض کرویت رعایت نشده است. در مواردی که فرض کرویت رعایت نمیشود میتوان به آماره گرینهاوس-گیزر در جداول تحلیل نهایی مراجعه نمود. نتایج مقایسه بین آزمودنی و درون آزمودنی در متغیرهای پژوهش در جدول 3 ارائه شده است.
بر اساس یافته های به دست آمده در جدول 3 در تحلیل بین آزمودنی، میانگین نمرات سرمایه عاطفی(عاطفه مثبت، احساس انرژی، شادمانی) درسه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تفاوت معنی داری دارد(001/0<p). نتایج بیانگر این است که 48/0 درصد از تفاوت های فردی در عاطفه مثبت ، 28/0 درصد در بعد احساس انرژی، 26/0 شادمانی و 47/0 از تفاوت های فردی در سرمایه عاطفی کلی به تفاوت بین دو گروه مربوط است.
بر اساس نتایج در تحلیل های درون آزمودنی، اثر اصلی زمان معنی دار است که نشان می دهد بین میانگین نمرات سرمایه عاطفی( عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) در مراحل پژوهش به طورکلــی تفــاوت معنی داری وجــود دارد (001/0<P) که نشان دهنده این است که تغییرات مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر یک از گروه ها معنی دار بوده است. میزان تفاوت مراحل در گروه ها در متغیرسرمایه عاطفی کلی برابر با 71/0 درصد، در عاطفه مثبت برابر با 70/0، احساس انرژی برابر با 47/0 و شادمانی برابر با 55/0 به دست آمده است. مقایسه میانگین نمرات متغیرهای پژوهش در سه مرحله در گروه آزمایش با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی در جدول 4 ارائه شده است.
با توجه به نتایج فوق متغیر سرمایه عاطفی، بین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p)، ولی بین پس آزمون و پیگیری تفاوت معنــاداری وجود ندارد (01/0>p). همچنین بین طرحواره درمانی هیجانی با شفقت درمانی بخشش محور با درمان شناختی رفتاری و با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد(01/0>p)، ولی بین شفقت درمانی بخشش محور با درمان شناختی و رفتاری تفاوت معناداری وجود ندارد(01/0>p). در عین حال بین سه گروه درمان با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p).
جدول 2: نتایج آزمون شاپیرو ویلکز، آزمون لوین و ماچلی به تفکیک چهار گروه و سه مرحله پژوهش
ردیف |
آزمون |
آزمون شاپیرو-ویلک |
آزمون لوین |
آزمون باکس |
آزمون ماکلی |
آماره |
معناداری |
آماره |
معناداری |
آماره |
معناداری |
آماره |
معناداری |
عاطفه مثبت |
|
1 |
پیشآزمون |
97/0 |
19/0 |
63/0 |
60/0 |
93/8 |
59/0 |
24/0 |
001/0 |
2 |
پسآزمون |
97/0 |
21/0 |
22/0 |
89/0 |
3 |
پیگیری |
97/0 |
16/0 |
33/0 |
80/0 |
احساس انرژی |
|
1 |
پیشآزمون |
97/0 |
13/0 |
02/0 |
99/0 |
48/15 |
15/0 |
22/0 |
001/0 |
2 |
پسآزمون |
98/0 |
46/0 |
37/0 |
77/0 |
3 |
پیگیری |
98/0 |
39/0 |
34/0 |
79/0 |
شادمانی |
|
1 |
پیشآزمون |
98/0 |
39/0 |
33/0 |
80/0 |
27/13 |
12/0 |
85/0 |
01/0 |
2 |
پسآزمون |
98/0 |
57/0 |
41/0 |
74/0 |
3 |
پیگیری |
97/0 |
16/0 |
11/0 |
96/0 |
سرمایه عاطفی کلی |
|
1 |
پیشآزمون |
97/0 |
14/0 |
61/0 |
61/0 |
60/13 |
18/0 |
17/0 |
001/0 |
2 |
پسآزمون |
98/0 |
49/0 |
19/0 |
91/0 |
3 |
پیگیری |
97/0 |
26/0 |
20/0 |
89/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
جدول 3: نتایج تحلیل اثرات بین آزمودنی و درون آزمودنی در متغیرهای پژوهش |
|
|
متغیر |
|
منبع تغییرات |
SS |
df |
MS |
F |
p |
ضریب اتا |
توان آزمون |
عاطفه مثبت |
درون آزمودنی |
زمان |
34/1084 |
13/1 |
46/956 |
01/99 |
001/0 |
64/0 |
1 |
|
|
تعامل زمان×گروه |
03/1469 |
40/3 |
93/431 |
71/44 |
001/0 |
70/0 |
1 |
|
بین آزمودنی |
گروه |
40/5343 |
3 |
13/1781 |
52/17 |
001/0 |
48/0 |
96/0 |
احساس انرژی |
درون آزمودنی |
زمان |
10/207 |
12/1 |
71/184 |
26/37 |
001/0 |
40/0 |
1 |
|
|
تعامل زمان×گروه |
32/280 |
36/3 |
34/83 |
81/16 |
001/0 |
47/0 |
1 |
|
بین آزمودنی |
گروه |
44/536 |
3 |
81/178 |
30/7 |
001/0 |
28/0 |
98/0 |
|
درون آزمودنی |
زمان |
34/304 |
33/1 |
18/228 |
23/52 |
001/0 |
48/0 |
1 |
شادمانی |
|
تعامل زمان×گروه |
34/395 |
4 |
80/98 |
62/22 |
001/0 |
55/0 |
1 |
|
بین آزمودنی |
گروه |
29/477 |
3 |
10/159 |
49/6 |
001/0 |
26/0 |
96/0 |
|
درون آزمودنی |
زمان |
08/4185 |
09/1 |
88/3822 |
50/102 |
001/0 |
65/0 |
1 |
سرمایه عاطفی |
|
تعامل زمان×گروه |
86/5525 |
28/3 |
54/1682 |
11/45 |
001/0 |
71/0 |
1 |
کلی |
بین آزمودنی |
گروه |
64/13357 |
3 |
55/4452 |
52/16 |
001/0 |
47/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
جدول 4: نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی جهت مقایسه میانگین نمرات سرمایه عاطفی در مراحل پژوهش در گروه های آزمایش
متغیر |
مراحل |
|
تفاوت میانگین ها |
خطای استاندارد |
معناداری |
سرمایه |
پیش آزمون |
پس آزمون |
46/9- |
98/0 |
001/0 |
عاطفی |
|
پیگیری |
85/10 |
01/1 |
001/0 |
|
پس آزمون |
پیگیری |
38/1- |
95/0 |
89/0 |
|
|
شفقت درمانی بخشش محور |
89/7 |
46/3 |
03/0 |
|
طرحواره درمانی |
درمان شناختی و رفتاری |
76/8 |
46/3 |
01/0 |
|
هیجانی |
گروه کنترل (گواه) |
24/24 |
46/3 |
001/0 |
|
شفقت درمانی بخشش محور |
درمان شناختی و رفتاری |
33/2 |
46/3 |
1 |
|
|
گروه کنترل (گواه) |
82/12 |
46/3 |
001/0 |
|
درمان شناختی و رفتاری |
گروه کنترل (گواه) |
49/10 |
46/3 |
009/0 |
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور ودرمان شناختی- رفتاری سرمایه عاطفی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور ودرمان شناختی- رفتاری تأثیر قابل توجهی برافزایش سرمایه عاطفی درزنان قربانی خشونت خانگی داشت. همچنین نتایج حاکی ازاین بود که بین درمان های ذکر شده برسرمایه عاطفی و ابعاد آن تفاوت معناداری وجود نداشت. یافته های پژوهش در این خصوص با یافته شریفی وهمکاران(20) و رضائی(21) هم راستا می باشد. در تبیین این یافته می توان بیان داشت تکنیک های طرحواره درمانی متمرکز بر هیجانات به فرد کمک می کنند تا فرد نسبت به هیجانات خودآگاهی یافته و آن ها را بپذیرد و با سازماندهی مجدد هیجانی، تنظیم عاطفه، اصلاح روابط بین فردی و نیز آرامش بخشی به خود زمینه را برای بهبود طرحواره ها مهیا سازد.
در طی فرآیند درمان نیازهای هیجانی ارضا نشده تا حدودی ارضا می شوند؛ چرا که طرحواره درمانی با مداخله مناسب باعث کاهش مشکلات روانشناختی و افزایش جنبه های مثبت افراد می شود(22).
هدف اصلی این درمان تغییر الگوی زندگی از طریق تغییر طرحواره ها و ذهنیت ها و برآوردن نیازهای اساسی افراد چه در محیط درمان و چه در خارج ازمحیط درمان می باشد. این شیوه درمانی ازآموزش مهارت های رفتاری فراتر می رود و شامل فعالیت های عمیق بنیادین برای تغییر شخصیت می شود. این تغییر زمانی مفهوم پیدا می کند که شدت طرحواره های ناکارآمدی که باعث نوسان و بی ثباتی وضعیت هیجانی و رفتاری مرتبط با ذهنیت ها می شوند کاهش یابد و سبک های مقابله ای سازگارانه به کار روند و مهارت بین فردی تقویت شوند(23). لذا سرمایه عاطفی با تمرکز بر سه مولفه عاطفه تعریف می شود و براساس پژوهش های انجام شده در این شیوه درمانی با کاهش شدت طرحواره های ناسازگار وتخلیه عواطف و هیجانات منفی مدفون شده مثل خشم ناشی از عدم ارضای نیازهای خودانگیختگی و نیز کمک به الگوشکنی رفتاری منجر به افزایش شادکامی وسلامت روان درافراد می شود(24) که با افزایش شادکامی و سلامت روان افزایش سرمایه عاطفی را به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر به چالش کشیدن طرحواره ها و ذهنیت های طرحواره ای آسیب زا که اغلب فرد را در حالتی از ناامیدی قرار می دهد به تدریج نظام شناختی تسهیل کننده ناامیدی و درماندگی را تضعیف و در سطح شناختی و عاطفی فرد را از طریق نظام تفسیری و طرحواره ای سازنده و کارآمد تر به شرایط خود و زندگی امیدوارتر می کند. همین امر افزایش سلامت روان و در نهایت افزایش سرمایه عاطفی را در زنان قربانی خشونت خانگی به دنبال دارد.
در مورد اثر بخشی شفقت درمانی بخشش محور بر سرمایه عاطفی و ابعاد آن (عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) در این مطالعه می توان گفت اثر بخشی شفقت درمانی بخشش محور در سرمایه عاطفی و ابعاد آن معنادار بوده است و اثرات درمان در مرحله پیگیری معنادار باقی مانده است. یافته های پژوهش در این خصوص با یافته های نوری پورلیا ولی وهمکاران(25) هم راستا می باشد. در تبیین این یافته ها می توان بیان داشت به کمک این درمان افراد واقعیت درونی و بیرونی را آزادانه و بدون تحریف ادراک می کنند و توانایی زیادی در مواجهه با دامنه گسترده ای از تفکرات، هیجان ها و تجربه ها (اعم ازخوشایند یا ناخوشایند) دارند زنان قربانی خشونت خانگی درمی یابند که هیجان های منفی ممکن است رخ دهد اما آن ها جز ثابت و دائمی شخصیت نیستند و با ایجاد آگاهی در افراد نسبت به ادراکات، شناخت ها، هیجانات یا احساسات اما بدون این که نسبت به خوبی یا بدی حقیقی یا کاذب، سالم یا ناسالم و مهم یا بی اهمیت بودن آن ها قضاوت و ارزیابی شود خوش بینی را نسبت به قابلیت ها در فرد افزایش می دهد. پژوهش ها نشان می دهد این روش می تواند به کاهش انواع تنش های احتمالی منجر شود و سلامت روان افراد را حفظ نماید(26) و با افزایش سلامت روان، پریشانی شناختی کمتری را تجربه می کنند. در نتیجه بهزیستی روان شناختی بالا منجر به افزایش سرمایه عاطفی در آنان می گردد.
از سوی دیگر درمان شفقت محور رویکردی پرکاربرد برای پریشانی هیجانی و آموزش ذهن شفقت ورز است(25). با توجه به اینکه انتقاد از خود یک فرآیند مرکزی است که توسط مداخلات شفقت آمیز هدف قرار می گیرد. از این رو تمرینات باعث افزایش حرمت خود و همچینین خود کارآمدی می شود(26). به علاوه این درمان با فعال سازی سیستم امنیت و خنثی سازی سیستم تهدید(19) به افراد می آموزد در مواجهه با سختی ها و رنج ها با خود مهربان باشند و استرس های ناشی ازمشکلات را بدون درگیر شدن با تجربیات وافکار منفی تحمل کنند و ازاین طریق تاب آوری افزایش می یابد ودر پی افزایش تاب آوری، احساس انرژی در آنان افزایش یافته و در نهایت این درمان با القای نگرش های بهتر به افراد کمک می کند تا درباره ارزیابی های غیر منطقی خود بیاموزند به طور واقع بینانه و سالم بر چالش ها غلبه کنند امیدوار باشند و با جریان زندگی شنا کنند و همه اینها به افزایش سرمایه عاطفی آنان کمک می کند.
از سوی دیگر در شفقت درمانی بخشش محور، بخشش افراد را از خشم و احساس گناه که نتیجه خشم ناهشیار است رها می کند. علاوه بر این فردی که می بخشد از کنترل ظریف و ناآگاه مختلف رها می شود و رها کردن دیگران به معنی رها کردن خود است کسانی که از خطاهای دیگران چشم پوشی می کنند و آن ها را می بخشند افرادی هستند که در ارتباط با دیگران دارای خلقی مثبت هستند و سعی می کنند در زندگی با مثبت اندیشی به مسائل بنگرند که این امر می تواند موجب شادی و نشاط در آنها گردد در واقع بخشش تلاش عمدی برای غلبه بر احساسات و افکارناراحت کننده صورت می گیرد که سلامت روانی فرد را تضمین می کند. به عبارتی بخشش یکی از فرآیند های روان شناختی و ارتباطی برای افزایش سلامت روان و التیام آرزدگی است که لازمه رشد ارتباطی، عاطفی، روحانی و جسمانی انسان است و بر بیشتر شاخص های سلامت روان که در افزایش خشنودی از زندگی و روابط بین فردی موثر هستند تأثیر می گذارد تأثیرات مثبت بخشش بر سلامت روان ممکن است به این دلیل باشد که با آثار استرس و هیجان های منفی مقابله می کند. پژوهشگران معتقدند بخشش برهیجان های مثبت مانند امید، قدردانی، سپاسگذاری، شادکامی متمرکز است وجود چنین هیجانات مثبت با افزایش سلامت روان رابطه مثبت معناداری دارد(27) و از آنجایی که نشاط و احساس انرژی، عاطفه مثبت، امید، شادمانی در صورت بندی نوین به لحاظ نظری تحت عنوان سرمایه عاطفی مطرح شده است(23)؛ لذا افزایش این موارد یعنی افزایش سرمایه عاطفی می باشد. به عبارتی دیگر افزایش سلامت روان به کمک بخشش منجر به افزایش سرمایه عاطفی در زنان قربانی خشونت خانگی می شود.
در مورد اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر سرمایه عاطفی و ابعاد آن (عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) دراین مطالعه می توان گفت اثر بخشی درمان شناختی رفتاری در سرمایه عاطفی و ابعاد آن معنادار بوده است و اثرات درمان در مرحله پیگیری معنادار باقی مانده است.
یافته های پژوهش در این خصوص با یافته های گاتام و همکاران(28)، حیدری رازانی و ترکان(29) وشعبان نژاد (19)هم راستا می باشد. در تبیین این یافته ها می توان بیان داشت از اهداف اصلی درمان شناختی رفتاری از بین بردن خطاها و تحریف ها و سوگیری ها در تفکر است تا افراد بتوانند کارآمدتر عمل کنند(28). تفکر مختل یا ناکارآمد که روی خلق و رفتار افراد اثر می گذارد در زنان قربانی خشونت خانگی شایع است. ارزیابی واقع گرایانه و اصلاح تفکر، موجب بهبود خلق و رفتار می شود و تداوم بهبودی از اصلاح باورهای ناکارآمد زمینه ای افراد حاصل خواهد شد(29).
درمانگر به مراجع کمک می کند تا تحریفات شناختی خود را شناسایی کرده و شیوه های تفکری مثبت تر و واقع بینانه تری را جایگزین آن ها کند. درمان شناختی رفتای این گونه فرض می کند علت بیشتر آشفتگی های روانشناختی اشکال منفی شناخت هستند که در آن افکار منفی بی آنکه نقد شوند و حتی بدون آگاهی هشیار، پذیرفته می شوند(30). برای درمان این افکار نخست باید مراجع از حضور نفوذ آنها آگاه کرد و بعد به آن ها آموزش داد تا به کمک بازسازی شناختی، خودگویی های مثبت تر و سازگارانه تری بسازند(28).
درمان شناختی رفتاری یک بسته راهبردی است که مرکب از عناصری از قبیل افزایش آگاهی افراد، آموزش تن آرامی و مراقبه، آموزش خوزاد، بازسازی شناختی، آموزش مهارت های ابراز گری، افزایش شبکه حمایت اجتماعی و مدیریت خشم می باشد(26). شاید یکی از باارزش ترین جنبه های درمان شناختی رفتاری، توانایی آن در کاهش علائم خرده نشانه ها باشد. این درمان به دلیل آشنا کردن افراد با ماهیت بیماری و آموزش روش های غیر دارویی بر کنترل علائم، کمک کننده است و می تواند افکار و رفتارهای ناکارآمد و در نتیجه علائم روان شناختی و عملکردی روانی- اجتماعی آن ها را به صورت مثبت تحت تأثیر قرار دهد(30). علاوه بر این استفاده از فنون توجه به دیگر واقعیت های ممکن، گفتار درونی مثبت و تحلیل سود و زیان باعث افزایش عواطف مثبت از جمله هوشیاری، متوجه بودن واشتیاق برای استفاده از فنون فرا گرفته در زندگی و کاهش عواطف منفی از جمله پریشانی و بی قراری می شود در نتیجه منجر به افزایش سرمایه عاطفی زنان قربانی خشونت خانگی شده است.
همچنین نتایج نشان داد بین اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محورو درمان شناختی رفتاری برسرمایه عاطفی وابعاد آن در زنان قربانی خشونت خانگی تفاوت معناداری وجود ندارد. نکته بسیار مهم این است که وقتی افراد حس جوشش و پویایی درونی عاطفی را در قالب سرمایه عاطفی تجربه می کنند تلاش وکوشش هدفمند اولین پیامد بلاواسطه چنین وضعیتی است و به دنبال آن احساس خوشایند، پر نیرو و انرژی بودن اتفاق می افتد(30). زنان قربانی خشونت خانگی به دلیل مشکلات و وضعیت خود فاقد این احساس خوشایند و پر نیرو و انرژی بودن هستند و تلاش و کوشش هدفمندی ندارند؛ لذا از طریق هریک از این سه درمان به این احساس و هدفمندی می رسند. در طرحواره درمانی از طریق الگوشکنی رفتاری منجر به افزایش پاسخ های مقابله ای سازگارانه می شوند و با تخلیه عواطف وهیجانات، احساس شادکامی در آنها افزایش می یابد. در درمان شفقت درمانی بخشش محور از طریق شفقت به خود فرد نسبت به خود مهربان بوده و با همدلی کردن با خود وانگیزه التیام بخشیدن به رنج خود باعث می شود تا با جابه جایی عواطف و احساسات موفق به کنترل عواطف خود واین جابه جایی منجر به کاهش عواطف منفی و به دنبال آن افزایش عواطف مثبت و در نتیجه حفظ بهزیستی رواشناختی می شود. چنانکه پژوهش ها نشان می دهد بین بهزیستی روانشناختی و سرمایه عاطفی رابطه مثبت وجود دارد(8) و در درمان شناختی رفتاری آگاهی زنان قربانی خشونت خانگی از تأثیرات عواطف منفی بر سلامت روان آنها و مزایای زندگی شاد باعث می شود که بر کاهش عواطف منفی و در نتیجه افزایش عاطفه مثبت در خود انگیزه پیدا کنند. بنابراین هر سه درمان می تواند بر سرمایه عاطفی تأثیر گذار باشد و چون هر سه می توانند سه حوزه رفتاری، شناختی، هیجانی را بررسی کنند و سرمایه عاطفی در هر سه حوزه تعریف می شود؛ لذا تأثیر گذاری سه درمان یکسان می باشد. بنابر یافته های مطالعه حاضر، طرحواره درمانی هیجانی، شفقت درمانی بخشش محور و درمان شناختی رفتاری از رویکردهای موثر و توانمند جهت افزایش سرمایه عاطفی درگروه های آسیب پذیر ازجمله زنانی که خشونت ازجانب شریک زندگی خودرا تجربه کردهاند ارائه میکند.
از مهمترین محدودیت های این پژوهش، ویژگی های خاص نمونه (زنان) است که امکان تعمیم نتایج به دیگر گروه های فرهنگی، قومیتی وجنسیتی را محدود می سازد. دراین مطالعه، فقط زنان تحت خشونت مراجعه کننده به مراکز بهداشت درشهرستان فلاورجان مورد بررسی قرارگرفتند که ازدیگر محدودیت های پژوهش است با توجه به اینکه امکان دارد نتایج این مطالعه تحت تأثیر جنسیت شرکت کنندگان قرار گرفته باشد پیشنهاد می شود درپژوهش های آتی مطالعه مشابهی درمورد مردان تحت خشونت و همچنین این مداخلات بر روی همسران نیزانجام گیرد تا تأثیر جنسیت در این نتایج مشخص شود.
لذا با توجه به نقش زن در خانواده و بعضا آسیب هایی که خشونت به بافت خانواده به عنوان سرمایه های یک جامعه می گذارد و همچنین اثرات مخرب آن برروی عملکرد افراد، پیشنهاد می گردد که این موضوع توسط متخصصین سلامت وبهداشت جامعه به ویژه سازمان بهزیستی، مراکز پزشکی قانونی، مراجع قضایی، دادگستری ها، شورای حل اختلاف، اداره زندانها، کمیته امداد و انجمن اولیا و مربیان در آموزش و پرورش و... جدی گرفته شده و تمهیدات لازم را برای کاهش مسائل زنان قربانی خشونت دیده شود.
ملاحظات اخلاقی
در این پژوهش اصول اخلاقی از جمله توضح صادقانه اهداف پژوهش، رضایت آگاهانه از افراد برای شرکت در پژوهش، رازداری و محرمانه ماندن اطلاعات رعایت گردید.
مقاله حاضر برگرفته از پایان نامه دکتری روانشناسی، مصوب دانشگاه آزاد اسلامی اصفهــان واحد خوراســگان با کــد اخــلاقIR.IAU.KHUISF.REC.1402.200 می باشد.
سهم نویسندگان
صفورا هادیان: اجرای مداخلات، تجزیه و تحلیل داده ها، نوشتن گزارش علمی؛ فلور خیاطان: طراحی موضوع و نظارت براجرای پژوهش و گزارش علمی؛ محسن گل پرور: نظارت بر اجرا و نظارت بر تجزیه و تحلیل داده ها و گزارش علمی را بر عهده داشتند. نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته اند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر هیچ گونه حمایت مالی دریلفت نکرده است.
تضاد منافع
هیچ گونه تعارض منافعی توسط نویسندگان گزارش نشده است.
تقدیر و تشکر
در پایان از تمامی کسانی که در این پژوهش ما را یاری رساندند به جهت همکاری در این پژوهش، تشکر و قدردانی می گردد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/5/21 | پذیرش: 1403/9/21 | انتشار: 1403/12/10