Ethics code: IR.YAZD.REC.1403.023
دانشگاه یزد ، k.barzegar@yazd.ac.ir
چکیده: (329 مشاهده)
مقدمه: پرداختن به امر پرخاشگری در بزرگسالان و نوجوانان برای مدیریت سلامت جامعه ضرورت دارد و یکی از مهمترین اقدامات در این راستا شناخت متغیرها و عوامل مؤثر بر پرخاشگری است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش بدرفتاری عاطفی دوران کودکی در پرخاشگری نوجوانی با واسطهگری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه یزد انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش از حیث رویکرد کمی، از نظر هدف کاربردی و به شیوه توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری دانشجویان علومانسانی دانشگاه یزد در سالتحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد «200» نفر از آنها به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس بود. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسشنامه تجارب دوره زندگی گیب و همکاران (2001) و پرسشنامه دشواریهای تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود که پایایی هریک از پرسشنامهها از طریق ضریب آلفای کرانباخ به ترتیب 88/0، 92/0 و 90/0 به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل دادهها با نرمافزارهای SPSS25 وAMOS24 از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بدرفتاری عاطفی بهصورت مستقیم و معنادار پرخاشگری نوجوانی (28/0=β و 01/0>P) و دشواری تنظیم هیجان (48/0=β و 01/0>P) را پیشبینی میکند و همچنین دشواری تنظیم هیجان به عنوان یک متغیر واسطهای بهصورت مثبت و معنادار بر پرخاشگری دانشجویان (54/0=β و 01/0>P) تأثیر دارد.
نتیجهگیری: در نتیجه نوع رفتار والدین با کودک بهخصوص بدرفتاریهای عاطفی دوران کودکی میتواند در زندگی بزرگسالی و نیز گرایش به پرخاشگری و میزان تنظیم هیجان فرد تأثیرگذار باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/5/2 | پذیرش: 1403/9/21 | انتشار: 1403/12/10