دوره 23، شماره 5 - ( آذر و دی 1403 )                   جلد 23 شماره 5 صفحات 33-18 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

hosseinitabaghdehi L, Mahmoudi Joybari F, Yaghubi A A. effectiveness of cognitive emotion regulation strategies training on increasing the mental vitality of first-year secondary school students. TB 2024; 23 (5) :18-33
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3667-fa.html
حسینی طبقدهی لیلا، محمودی فاطمه، یعقوبی اکرمه السادات. اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‎آموزان متوسطه اول. طلوع بهداشت. 1403; 23 (5) :18-33

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3667-fa.html


دانشگاه آزاد اسلامی، رامسر ، leila.hosseinitabaghdehi@yahoo.com
متن کامل [PDF 687 kb]   (11 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (60 مشاهده)
متن کامل:   (29 مشاهده)
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانشآموزان متوسطه اول
نویسندگان: لیلا حسینی طبقدهی[1]، اکرمه السادات یعقوبی2، فاطمه محمودی3
1.نویسنده مسئول: استادیار گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، رامسر، ایران
شماره تماس: 09119543061     leila.hosseinitabaghdehi@yahoo.comEmail:
2.دکتری مدیریت آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
3.دانشآموخته کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران

چکیده
مقدمه: نشاط ذهنی به عنوان یکی از مؤلفههای بهزیستی و از مهمترین نیازهای روانی بشر مطرح بوده است. هدف این مطالعه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‌آموزان متوسطه اول در شهرستان نکا بود.
روش بررسی: این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان سال اول متوسطه در شهرستان نکا در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به تعداد ۱۷۳۲ نفر بود. از طریق روش نمونه‌گیری هدفمند ۶۰ دانش‌آموز انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. یک گروه (۳۰ نفر) آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان را دریافت کردند و گروه دیگر (۳۰ نفر) به عنوان گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. برای اندازه‌گیری نشاط ذهنی (SVS) از پرسشنامه 7 گویهای نشاط ذهنی موقعیتی استفاده شده است. مداخله شامل ۱۰ جلسه آموزشی به مدت ۶۰ دقیقه و دوبار در هفته بود. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک‌متغیره (آنکوا) و نرم‌افزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات شایستگی اجتماعی و اجتناب از مدرسه در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون و همچنین در مراحل پیگیری در مقایسه با گروه کنترل وجود دارد(05/0>P).
 نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که بین دوگروه در نمرات پس‌آزمون نشاط ذهنی، تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت نشان دهنده اثر مثبت و معنادار آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانشآموزان مقطع متوسطه اول است و آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان باعث افزایش نشاط ذهنی در دانشآموزان متوسطه اول می­شود.
واژه‌های کلیدی: آموزش راهبردهای شناختی، تنظیم هیجان، نشاط ذهنی، دانشآموزان
مقدمه
دوران تحصیل که از مهم‌ترین مراحل زندگی است نقش کلیدی در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان ایفا می‌شود(1). این دوره بخش عمده‌ای از زندگی دانش‌آموزان را در بر می‌گیرد(2) و به دلیل نوسانات و چالش‌های آن با مشکلات متعددی همراه است. دانش‌آموزان امروزی با مشکلات روزمره تحصیلی نظیر نمرات ضعیف، فشار امتحان، دشواری تکالیف، ایجاد روابط دوستانه و سازگاری با انتظارات معلمان و والدین مواجه هستند(3). این چالش‌ها می‌توانند به کاهش انگیزش یادگیری و تهدید اعتماد به نفس منجر شوند و به این ترتیب منبعی از فشارهای روانی برای آنان ایجاد کنند(4). از این رو، توجه به هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش‌آموزان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر اشتیاق تحصیلی و فرآیند یادگیری آنان داشته باشد(5). بنابراین مسئولان آموزشی در تلاشند تا شرایط مناسب در مدارس را برای ارتقای بهزیستی و نشاط ذهنی دانش‌آموزان فراهم کنند(6).
نشاط ذهنی به عنوان اوج سلامتی و بهزیستی روانی، نقش مهمی در زندگی افراد دارد(7) و به عنوان نوعی انرژی درونی که فرد از آن بهره‌مند می‌شود، تعریف می‌شود(8). فرد با داشتن نشاط ذهنی احساس رضایت و پرانرژی بودن (هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی) می‌کند(9) و این حالت شامل مجموعه‌ای از پدیده‌های ذهنی است که رضایت کلی از زندگی، احساسات خوشایند، ناخوشایند و خشنودی در زمینه‌های مختلف زندگی مانند کار، تفریح و زندگی زناشویی را شامل می‌شود(10). این ویژگی نشان‌دهنده وضعیت مثبت(12،11) و سرشار از انرژی و سرزندگی است(13). به گفته رایان و دسی ، نشاط ذهنی به عنوان احساس زنده‌بودن و پرانرژی بودن تعریف می‌شود که از احساساتی چون آزادی، استقلال و انگیزش درونی نشأت می‌گیرد(14). این نوع نشاط به‌عنوان تجربه‌ای روانشناختی و بازتابی از سلامت روان‌شناختی و جسمانی فرد است(15) و با انجام فعالیت‌های مرتبط با احساس استقلال و انگیزش درونی افزایش می‌یابد. اگر فرد احساس کند تحت کنترل دیگران است نشاط ذهنی او کاهش می‌یابد(16).
کاهش نشاط ذهنی می‌تواند به مشکلات روانی، انزوا، تنهایی و افسردگی منجر شود و به کیفیت ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی فرد آسیب بزند(17). هنگامی که نشاط ذهنی در سطح پایینی قرار گیرد ممکن است فرد دچار کج‌خلقی و فرسودگی شود و نتواند از تمام توانایی‌های خود در انجام فعالیت‌ها بهره‌برداری کند(19، 18). در مقابل افرادی که نشاط ذهنی بالایی دارند تجربه مثبتی از احساسات داشته و وقایع را به‌طور مثبت ارزیابی می‌کنند(20،17). این افراد با سطح بالای نشاط ذهنی، خلق و خوی مناسبی داشته و انرژی کافی برای انجام وظایف و فعالیت‌ها را در اختیار دارند(21).
 افرادی که نشاط ذهنی بالایی دارند معمولاً وضعیت خود را بدون درگیری با محیط، عدم کنترل از سوی بیرون و توانایی تعامل و تأثیرگذاری بر محیط پیرامون گزارش می‌کنند. آن‌ها خود را به عنوان منبع اعمال خویش در نظر گرفته و انرژی خود را در جهت اعمال هدفمند تنظیم می‌کنند(22).
 رایان و فردریک نشاط ذهنی را به‌عنوان وجود انرژی فراوان، اشتیاق و سرحال بودن، بدون خستگی و فرسودگی توصیف می‌کنند و نشان می‌دهند که کاهش سرزندگی ذهنی می‌تواند به تحریک‌پذیری و خستگی منجر شود و برای انجام کارهای زندگی از تمام توان استفاده نشود. برعکس وقتی نشاط ذهنی زیاد است انرژی کافی برای انجام فعالیت‌ها در دسترس است و خلق و خوی فرد در وضعیت مناسبی قرار دارد و تکالیف به خوبی پیش می‌رود و منبع کنترل درونی دارند، نه منبع کنترل بیرونی(23).
 آرگیل و همکاران (1990) بیان می‌کنند که در پاسخ به پرسش درباره نشاط، مردم دو نوع پاسخ ارائه می‌دهند: الف) ممکن است حالت‌های هیجانی مثبتی مانند لذت را مطرح کنند. ب) یا آن را به رضایت کلی از زندگی و جنبه‌های مختلف آن نسبت دهند(24). یکی از مداخلاتی که در این زمینه می تواند به افراد کمک کند برنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان است(25).
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به رفتارها، اندیشه‌ها و اقداماتی اطلاق می‌شود که یادگیرنده برای کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره‌سازی دانش و مهارت‌ها و سهولت بهره‌برداری از آن‌ها استفاده می‌کند(26).
همچنین افزایش آگاهی هیجانی و توانایی تنظیم و تعدیل فشارهای درونی و حالت های برانگیختگی هیجانی از طریق فرآیندهای شناختی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گویند(7) که متمرکز بر هیجان و بر ماهیت سازگارانه و کارکردی     هیجان ها تأکید دارد(9) و به دنبال شناسایی و تصحیح تلاش های ناسازگارانه برای تنظیم تجارب هیجانی و تسهیل پردازش مناسب و خاموش کردن پاسخ های مفرط هیجانی به نشانه های درونی و بیرونی است(10). این راهبردها به‌ویژه در زمان وقوع رویدادهای هیجانی، به تغییر تجربه هیجانی فرد یا رویداد کمک می‌کنند(26).
افـراد در هنـگام برخـورد با تجـربه ناگـوار و تنش زای زندگی
برای حفظ هیجان خود از راهبردهای شناختی مختلفی برای تنظیم هیجان استفاده می کنند(27).
 راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به دو گروه سازگارانه شامل ارزیابی مجدد مثبت، برنامه ریزی، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و کم اهمیت شماری و ناسازگارانه شامل سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه سازی است(28). راهبردهای سازگارانه نقش محافظتی و ناسازگارانه نقش تشدید کننده آسیب های روانی را دارند(29). افراد با بکارگیری راهبردهای سازگارانه تنظیم سناختی هیجان می توانند به راحتی تجربه های منفی زندگی را تحمل و بر آن مستولی شوند(30). پژوهش های اندکی درباره اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی صورت گرفته است. به طور مثال پژوهش حورانی و همکاران نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر آرامش آموزی سربازان مؤثر است(31). نتایج پژوهش عباسی و یوسفی نیز شنان داد که راهبردهای انطباقی اثر مثبت و معنی دار و راهبردهای غیر انطباقی اثر منفی و معنی داری بر نشاط ذهنی دارد(8).
در این راستا علیوندی وفا (32) پژوهشی تحت عنوان مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی بهزیستی روانشناختی را دارند و معلمان و مشاوران مدارس میتوانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانشآموزان از این مداخلات استفاده نمایند. در واقع یکی از چالش‌های اصلی جوامع امروزی، بی‌توجهی به شادی و نشاط است که به افزایش مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر می‌شود(33). عدم شادی و نشاط می‌تواند بر رشد شخصیت دانش‌آموزان تأثیر قابل توجهی داشته باشد و توانایی‌هایی مانند هوش، مهارت‌های تفکر، خلاقیت و موفقیت تحصیلی آنان را تحت تأثیر قرار دهد(34). به عبارت دیگر فقدان شادی و سرزندگی در جامعه می‌تواند نتایج منفی متعددی از جمله افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، بی‌علاقگی به کار، فقدان وجدان کاری، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری‌های اجتماعی، افزایش خشونت در روابط، طلاق و گرایش به فرهنگ‌های بیگانه را به دنبال داشته باشد(35). بنابراین عدم آگاهی از هیجان‌ها و ناتوانی در مدیریت آنها می‌تواند باعث بروز سطوح بالایی از اضطراب و افسردگی شود. افرادی که شناخت دقیقی از هیجانات خود ندارند، با ارزیابی‌های منفی از موقعیت‌ها، بیشتر از دیگران به اختلالات اضطرابی دچار می‌شوند(36) و از آنجایی که دانش‌آموزان بخش مهمی از نظام آموزشی به شمار می‌روند(37) و توجه به وضعیت روانشناختی دانش‌آموزان به عنوان سرمایه‌های انسانی کشور و انجام مداخلات روانشناختی بر روی آنها نوعی سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود(38). در حقیقت دانش‌آموزان نیاز به محیطی دارند که هیجانات مثبتی مانند امیدواری، شادی و نشاط در آنان افزایش یابد و کیفیت زندگی بهتری برایشان فراهم شود(39). بنابراین توجه به این گروه برای توسعه آموزش و پرورش و پیشرفت هر کشوری ضروری است و باید اقدامات مناسبی برای بهبود مؤلفه‌های روانشناختی و هیجانی آنان صورت گیرد تا از گسترش آسیب‌های بالینی و روانشناختی جلوگیری شود. علاوه بر این توجه به سلامت روان دانش‌آموزان امری اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا این گروه در آینده نقش‌های مهم اجتماعی و شغلی را بر عهده خواهند داشت و آسیب‌های روانشناختی می‌تواند مانع از عملکرد مناسب آنان در زمینه‌های اجتماعی، روانی و تحصیلی شود. این موضوع اهمیت انجام پژوهش حاضر را نشان می‌دهد. بنابراین این پژوهش با استفاده از مبانی نظری و پژوهش‌های موجود به دنبال بررسی این مسئله است که آیا آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول در شهرستان نکا مؤثر است؟
روش­ بررسی
این پژوهش به صورت نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان نکا در سال 1401 به تعداد 1732 نفر بود. برای انتخاب نمونه ابتدا بر اساس ملاک‌های ورود از جمله دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول، عدم شرکت هم‌زمان در سایر برنامه‌های درمانی، رضایت‌مندی از شرکت در پژوهش، سلامت جسمی، روانی و هوشی، امکان حضور در جلسات درمان در طول اجرای پژوهش و نداشتن اختلالات روانی یا بیماری‌های حاد و همچنین ملاک‌های خروج مانند غیبت بیش از دو جلسه، عدم همکاری در طول جلسات، شرکت هم‌زمان در سایر برنامه‌های روان‌شناختی و دریافت مشاوره فردی 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس برای گمارش تصادفی به هر یک از دانش‌آموزان یک شماره از 1 تا 60 اختصاص داده شد و از طریق قرعه­کشی 30 نام اول به گروه آزمایش و 30 نام باقیمانده به گروه کنترل اختصاص یافتند. تعداد نمونه لازم براساس مطالعات مشابه با در نظر گرفتن اندازه اثر40/0، سطح اطمینان 95/0، توان آزمون 80/0 و میزان ریزش10% برای هر گروه 30 نفر محاسبه شد. گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند.
ابزار سنجش، پرسشنامه نشاط ذهنی (SVS) از رایان و فردریک (23) بود. مداخله شامل آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در قالب 10 جلسه 60 دقیقه‌ای که به صورت هفتگی دوبار برگزار شد. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک‌متغیری (ANCOVA) و با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. به منظور سـنجش متغیرها در این پژوهش از ابزار مقیاس نشاط ذهنی استفاده شد:
به منظور سنجش نشاط ذهنی از مقیاس نشاط ذهنی حالتی ریان و فردریک (1997) استفاده شد این مقیاس دارای 7 گویه شامل (1- هم اکنون احساس سرزندگی و شادابی میکنم 2- در حال حاضر احساس میکنم انرژی چندانی ندارم 3- الان احساس میکنم از شدت شور و نشاط منفجر میشوم 4- الان پر انرژی و با روحیهام 5- مشتاقانه منتظر فرارسیدن روزهای نو هستم 6- در این لحظه احساس سرحالی و سرزندگی میکنم 7- حس میکنم الان پر انرژی هستم) است و به صورت مقیاس لیکرت 5 درجهای از بسیار مخالفم (1) تا بسیار موافقم (5) نمرهگذاری می‌شود.
ویسر و همکاران (40) در مطالعه­ای میزان پایایی این مقیاس را با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر 84/0 و روایی آن را با استفاده از محاسبه همبستگی هر گویه با نمره کل در دامنه 48/0 تا 74/0 گزارش کرده­اند. شیخ الاسلامی و دفترچی(41) در پژوهشی بر روی دانشآموزان دبیرستان با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی این مقیاس را در ایران 89/0 گزارش کردند و از طریق محاسبه همبستگی هر گویه با نمره کل مقیاس نشاط ذهنی، روایی آن را بررسی و دامنه ضرایب را از 57/0تا 86/0 به دست آوردند.
در پژوهش حاضر جلسات آموزش تنظیم شناختی هیجان در طی 10 جلسه 75 دقیقه­ای به صورت هفته­ای یک جلسه اجرا شد. شرح جلسات این درمان توسط گراس(33) طرحریزی و اجرا شده است.
 

جدول 1: خلاصه جلسات آموزشی خود تنظیمی شناختی هیجانی
جلسه شرح جلسه
جلسه اول اجرای پیشآزمون، معارفه افراد نمونه پژوهش با یکدیگر، بیان ضرورت آشنایی و استفاده از تنظیم هیجان در زندگی
جلسه دوم تعریف هیجان، شناخت انواع هیجان و توضیح در مورد فرایند بیولوژیکی ایجاد هیجان بر کارکرد روزانه، تکلیف خانگی و نوشتن انواع هیجانات تجربه شده توسط اعضای گروه تا جلسه آینده
جلسه سوم آموزش راه­هایی جهت تجربههای مثبت، آموزش آگاهی از تجربیات مثبت، ایجاد تجربه­های مثبت از طریق تجسم ذهنی صحنههای شادی بخش و غفلت از نگرانی
جلسه چهارم آموزش راههای کاهش هیجانات منفی، آموزش آگاهی از تجربیات منفی و کاهش هیجانات منفی از طریق خواب کافی، آموزش جهت تلاش برای به دست گرفتن کنترل زندگی، تغذیه کافی و ورزش، مراقبت از خود با مراجع به موقع به پزشک
جلسه پنجم آموزش در راستای شناسایی ارزیابی­های غلط و اثرات آنها روی حالات هیجانی، آموزش راهبردهای بازارزیابی و تغییر پیامدهای رفتاری و فیزیولوژیکی هیجان
جلسه ششم آموزش جهت شناسایی میزان و نحوه استفاده از راهبرد بازداری و بررسی پیامدهای هیجانی آن، مواجهه، آموزش ابراز هیجان، اصلاح رفتار از طریق تقویت کننده­های محیطی، آموزش تخلیه هیجانی، آرمیدگی و عمل معکوس
جلسه هفتم توجه آگاهانه به هیجان فعلی، توجه کامل به هیجانات مثبت و منفی خود و پذیرش آن بدون قضاوت و ابراز صحیح هیجان
جلسه هشتم آموزش ارزیابی مجدد و ابراز هیجانات مثبت و منفی، آموزش ارزیابی از هیجانات و توجه به پیامدهای هر هیجان و تلاش برای ابراز مناسب و بازداری از ابراز نامناسب هیجان
جلسه نهم آموزش تغییر هیجانات منفی از طریق عمل بر خلاف هیجان تجربه شده مانند ترس، عصبانیت و استرس
جلسه دهم جمعبندی مطالب آموزشی جلسات گذشته و اجرای پسآزمون
 
یافته ها
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانشآموزان بود. حداقل‌ سن‌ شرکت‌کنندگان‌ در ‌این پژوهش‌ برای ‌گروه آزمایش ‌13 و ‌حداکثر ‌سن ‌15 بود. ‌میانگین‌ سن‌ گزارش ‌شده ‌برای ‌گروه ‌آزمایش ‌06/14 با ‌انحراف ‌معیار ‌784/0 بود. ‌در ‌گروه ‌گواه ‌کمترین ‌سن‌ گزارش‌ شده ‌13 و ‌بیشترین ‌سن ‌15 بود. ‌میانگین ‌سن‌ گزارش‌ شده ‌3/14 با‌ انحراف‌ معیار ‌794/0 بود. با‌ توجه‌ به‌ سطح‌ معناداری ‌بزرگتر ‌از ‌05/0،‌ تفاوت‌ معناداری‌ بین ‌دو ‌گروه ‌از ‌یکدیگر ‌وجود ‌نداشت ‌و ‌میتوان ‌گفت ‌دو ‌گروه ‌از ‌نظر ‌سن ‌همگن‌ هستند. یافتههای توصیفی در جدول 2 گزارش شده است.
بر اساس جدول2 میانگین نشاط ذهنی در دو گروه آزمایش و کنترل نشان می‌دهد که در پیش‌آزمون تفاوت قابل توجهی بین این دو گروه وجود نداشت؛اما پس از اجرای مداخله، گروه‌های مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت چشمگیری را در میزان نشاط ذهنی خود نشان دادند. این تغییرات در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد.
برای بررسی فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان نکا تاثیرگذار است از آزمون تحلیل کواریانس (آنکوا)استفاده گردید. پیش از انجام تحلیل، مفروضه‌های این آزمون شامل نرمال بودن داده‌ها، خطی بودن رابطه، همگنی واریانس‌ها و همگنی شیب رگرسیون بررسی و تأیید شدند.
به منظور بررسی نرمال بودن متغیرهای موجود و بکارگیری آزمون مناسب از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده گردید.  با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون بیشتر از 05/0 است می‌توان نتیجه گرفت که داده‌ها از توزیع نرمال برخوردار هستند.
با توجه به شکل 1 رابطه به طور مشخص خطی است؛ بنابراین از مفروضه رابطه خطی تخطی نشده است. جهت بررسی همگنی واریانس ها از آزمون لوین استفاده شد و نتایج نشان داد که مفروضه همگنی واریانس برای متغیر نشاط ذهنی برقرار نیست (05/0>P و 79/4= F)؛ اما باتوجه به برابری تعداد گروه ها   می توان از این فرض صرف‌نظر کرد.
همان‌طور که در جدول 3 مشاهده می‌شود مقدار Fبرای همگنی شیب‌ها در رابطه با نشاط ذهنی برابر با 19/3 بوده و معنادار نشده است. بنابراین مفروضه همگنی شیب‌های رگرسیون برای متغیر نشاط ذهنی برقرار است. با توجه به این نتایج برای بررسی فرضیه پژوهش از تحلیل کوواریانس یک‌راهه استفاده شد که نتایج آن در جدول 4 ارائه شده است.
همان‌طور که در جدول 4 مشاهده می‌شود تفاوت نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل برای متغیر نشاط ذهنی معنادار بوده است. میانگین نمرات گروه آزمایش در متغیر نشاط ذهنی با مقدار F برابر با 7/136 در سطح معناداری 01/0 و مجذور اتا برابر با 706/0 بالاتر از گروه کنترل است. به عبارت دیگر می‌توان گفت که حدود 71 درصد از واریانس نشاط ذهنی تحت تأثیر آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان قرار دارد. بنابراین نتایج نشان‌دهنده اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول است.
 

جدول 2: شاخص‎های توصیفی نشاط ذهنی در بین دو گروه آزمایش و کنترل در دو زمان قبل و بعد از مداخله

متغیر

گروه
قبل از مداخله بعد از مداخله
میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار

نشاط ذهنی
گروه آزمایش 5/17 83/4 8/18 56/4
گروه گواه 4/22 78/5 5/19 42/4












شکل 1: نمودار بررسی مفروضه خطی بودن متغیر نشاط ذهنی

جدول3: نتایج آزمون فرض همگونی شیبها
منبع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معنیداری
گروه 132/0 1 132/0 480/0 495/0
پیشآزمون 15/2 1 15/2 85/7 001/0
گروه*پیشآزمون 879/0 1 879/0 19/3 085/0
خطا 14/7 26 275/0
کل 1327 30

جدول4: خلاصه آزمون یکراهه (آنکوا) جهت بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانشآموزان
منبع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معنیداری اندازه اثر
گروه 3/268 1 3/268 7/136 001/0 706/0
خطا 8/111 57 96/1
کل 28083 60
بحث و نتیجه گیری
پس از انجام مداخله آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، دانش‌آموزانی که آموزش را دریافت کردند نمرات نشاط ذهنی بالاتری نسبت به گروهی که آموزش دریافت نکردند داشتند. این افزایش در میزان نشاط ذهنی در مرحله پیگیری نیز حفظ شد و نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر مثبتی بر نشاط ذهنی دانش‌آموزان داشته است.
برای تأیید نتایج از آزمون تحلیل کواریانس (آنکوا) استفاده شد که نشان داد تفاوت نمرات نشاط ذهنی بین دو گروه به طور معناداری بود. این نتیجه به این معناست که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان باعث افزایش چشمگیر نشاط ذهنی دانش‌آموزان شده است. این یافته‌ها با نتایج مطالعاتی همچون تحقیق مهربان و همکاران(20) که به مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و ذهن‌آگاهی بر کاهش پرخاشگری در دانش‌آموزان دختر با عملکرد تحصیلی پایین پرداخته‌اند همسو است. همچنین این نتایج با تحقیق نصیری گرمه چشمه و همکاران و همکاران(38) که تأثیر آموزش راهبردهای شناختی-فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و سرزندگی تحصیلی دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری را بررسی کرده‌اند سازگار است. همچنین یافته‌های دیگر پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بین راهبردهای تنظیم هیجان و نشاط ذهنی رابطه وجود دارد که با نتایج این مطالعه هم‌خوانی دارد. به‌علاوه پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تنظیم هیجان بر خلاقیـت هیجـانی کـودکان(30) و خـودآگاهـی هیجـانی نوجوانان(31) نیز تأثیر مثبتی دارد. در تبیین این یافته‌ها می‌توان گفت که دانش­آموزان برای فراگیری و حرکت به سوی اهداف تبیین شده نیاز به نشاط ذهنی  دارند. این نشاط دانش­آموز دارای دو جنبه مهم است اول اینکه افراد بتوانند درون خود حس خوب ایجاد کنند و دوم این که فقط دور از اظهارات مثبت نسبت به خود است و پیرامون محیط و اجتماع اطراف خود فرد به او القا می­شود و در مقابل رویارویی با مشکلات بتواند بهره برد. در نتیجه نشاط ذهنی موجب بهبود عملکرد دانش­آموزان در زندگی تحصیلی و به­طور کلی کیفیت زندگی وی می­گردد(34) و محیط مدرسه یک بستر مناسب برای ارتقای سلامت روانی و توانایی‌های زندگی اجتماعی و رفتاری دانش‌آموزان فراهم می‌کند. ایجاد بهزیستی در مدرسه می‌تواند باعث افزایش سلامت روانی و نشاط دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه شود، و در نتیجه استرس کمتری تجربه کرده و از سلامت ذهنی بهتری برخوردار خواهند شد(27).
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله واکنشهایی هستند که راه­های پذیرش یا کنار آمدن فرد با موقعیت­های استرس­زا و حوادث ناگوار را معین می­کنند(35). از نظر بک عقاید و نگرش­های منفی در مورد خود بخش اصلی تغییرات خلق به شمار می­رود. از طرفی تغییر در هر کدام از بخش­های مختلف عملکرد سیستم­های شناختی از قبیل حافظه، توجه و هوشیاری موجب تغییر خلق می­شود. بنابراین نمی­توان نقش تنظیم هیجان را در سازگاری افراد با وقایع استرس­زای زندگی نادیده گرفت(36). تنظیم هیجانی به توانایی فهم، تعدیل و تجربه هیجان­ها کمک کرده و از طریق ظرفیت تحمل هیجانات منفی و تجربه بیشتر هیجانات مثبت، احتمال مقابله موثر با موقعیت­های استرس­زا را افزایش می­دهد و فرد را قادر می­سازد تا برای مواجهه با هیجان­های منفی از یک سبک رفتاری و روانی انطباقی و سازنده استفاده کند که این با کاهش آسیب­های روانی و افزایش استحکام خود همراه بوده و می­تواند زمینه سازگاری بهتر با دشواری­ها و تقویت تاب­آوری را فراهم کند(37).
مطابق با یافته مطالعات متعدد، مشکل در تنظیم هیجان به شکل ناتوانی در شناسایی و ابراز هیجانات، پایه آسیب­شناسی بسیاری از اختلالات و نشانه­های روانی از جمله اضطراب و افسردگی، درماندگی، ناامیدی و رضایت پایین در زندگی است و این نیز خود، کاهش نشاط ذهنی را به همراه دارد.آموزش تنظیم هیجانی، توانایی شناسایی، ارزیابی و تفکیک هیجانات مثبت و منفی از ابعاد جسمی، رفتاری و ذهنی را افزایش می­دهد که این باعث می­شود تا افراد برخوردار از تنظیم هیجان بتوانند ضمن مدیریت هیجانات، نسبت به هیجانات منفی خودآگاهی بیششتر داشته باشند و با پذیرش و تعدیل آن­ها، تجربه هیجانات مثبت را در خود ارتقاء بخشند(38).
تجربه هیجانات مثبت، خزانه دانش و رفتار موثر افراد را گسترش می­دهد و وجود احساسات خوشایند و به دنبال آن برخورداری از اندیشه و عمل بهینه می­تواند با افزایش کارآمدی مستمر فردی و اجتماعی، به مواجهه سازنده فرد با شرایط سخت و حفظ نشاط ذهنی کمک کند(39).
همچنین در حوزه بین فردی، افزایش توانایی در شناسایی و آگاهی از هیجانات به افزایش قدرت شناسایی و ارزیابی محرک­های محیطی و درک شرایط مختلف، برقراری ارتباط موثر با دیگران و ابراز همدلی با آن­ها کمک می­کند و از این طریق امکان تعامل سازنده فرد با محیط و افراد فراهم می­شود. از سویی توانایی درک احساسات دیگران، ادراک فرد از محیط را تغییر داده و سبب می‌گردد فرد در مدیریت افکار ناکارآمد خود توانمند شود که این خود فشار روانی را کاهش و موجب بهبود نشاط ذهنی می­گردد(40).
یکی از اثرات آموزش تنظیم هیجان افزایش توانایی فرد در نظارت، آگاهی و مدیریت هیجانات خود است و این فرایند با تقویت خودمدیریتی و خودکنترلی در فرد می­تواند به بهبود متغیرهایی چون نشاط ذهنی کمک کند؛ چرا که خودکنترلی و خودتنظیمی یکی از عوامل موثر بر تقویت این متغیر است(34). بنابراین مدیریت تنظیم هیجان با کنترل احساسات می‌تواند میزان مقاومت افراد در برابر رویدادهای چالش‌برانگیز و استرس‌زا را افزایش دهد(16).
در واقع آموزش تنظیم هیجان به افراد کمک می‌کند تا نسبت به هیجانات خود به‌ویژه هیجانات آزاردهنده‌ای که مانع از ارتباطات اجتماعی می‌شوند آگاهی بیشتری پیدا کرده و کنترل بهتری بر آن‌ها داشته باشند. در نتیجه توانایی تحمل هیجانات منفی در آن‌ها تقویت می‌شود(41).
آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان به دانش‌آموزان این امکان را می‌دهد که در موقعیت‌های تحصیلی و اجتماعی بتوانند هیجانات خود را مدیریت و کنترل کنند. با کنترل هیجانات منفی، آن‌ها کمتر تحت تأثیر افکار و احساسات منفی مانند نگرانی‌ها و قضاوت‌های دیگران قرار می‌گیرند و در نتیجه حضور فعال‌تری در موقعیت‌های مختلف اجتماعی خواهند داشت و پریشانی و نگرانی کمتری در ارتباط با دیگران تجربه می‌کنند(19).
به عبارتی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به کنترل هیجانات کمک می‌کند. این آموزش‌ها به افراد یاد می‌دهند که با آگاهی و پذیرش افکار منفی خود، بدون قضاوت با آرامش آن‌ها را بیان کنند. این روش با ارائه الگوهای مفید و سازگار، مانند شخصی نکردن مشکلات، مطلق‌نگری نکردن و عدم نتیجه‌گیری عجولانه به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا شناخت‌های ناکارآمد خود را اصلاح کرده و در نتیجه سلامت روانی خود را ارتقا دهند. این مدل آموزشی همچنین به آن‌ها کمک می‌کند تا باورهای ناسازگار خود را شناسایی کرده و راهبردهای منعطف‌تری در پاسخ به هیجانات خود اتخاذ کنند.
به طور کلی دانش‌آموزان با آموزش تنظیم هیجان می‌آموزند که با مهار احساسات منفی و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران خود را تقویت کرده و بازخوردهای مثبت بیشتری از محیط دریافت کنند. همچنین با استفاده صحیح از هیجانات و آگاهی و پذیرش آن‌ها به‌ویژه هیجانات مثبت می‌توانند هیجانات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.
با توجه به تأثیر برنامه آموزش تنظیم هیجان، می‌توان نتیجه گرفت که این دانش‌آموزان با یادگیری این مهارت و استفاده صحیح از هیجان‌ها، آگاهی بیشتر نسبت به آن‌ها، پذیرش هیجان‌ها و ابراز مناسب به‌ویژه هیجانات مثبت در موقعیت‌های زندگی قادر خواهند بود احساسات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه سطح نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.
با توجه به تأثیر برنامه آموزش تنظیم هیجان می‌توان نتیجه گرفت که این دانش‌آموزان با یادگیری این مهارت و استفاده صحیح از هیجان‌ها، آگاهی بیشتر نسبت به آن‌ها، پذیرش هیجان‌ها و ابراز مناسب به‌ویژه هیجانات مثبت در موقعیت‌های زندگی قادر خواهند بود احساسات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه سطح نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.


ملاحظات اخلاقی:
در پژوهش حاضر تمام شرکتکنندگان گمنام بودند. هدف و اهمیت پژوهش به شرکتکنندگان توضیح داده شد. ضمن حفظ
رازداری تمام اطلاعات محرمانه نگه داشته شدند. هیچگونه اجباری جهت شرکت در پژوهش وجود نداشت و امکان خروج آزادانه فراهم بود. از عدم وارد شدن هرگونه آسیب روانی و جسمانی به شرکتکنندگان اطمینان حاصل شد. کد اخلاق در پژوهش به شناسهIR.IAU.SARI.REC.1402.028 از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری اخذ گشت.
سهم نویسندگان
لیلا حسینی طبقدهی: تحلیل و تفسیر دادهها اصلاحات و تأیید نسخه نهایی (نویسنده مسئول): اکرمهالسادات یعقوبی: نگارش مقاله، بازنگری و نظارت بر مطالعه و فاطمه محمودی: اجرای مراحل، جمعآوری داده‌ها را برعهده داشتند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر هیچ‌گونه حمایت مالی از هیچ ارگان یا سازمانی نداشته است.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام می‌دارند که هیچ‌گونه تعارض منافعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
از شرکت‌کنندگان محترم و همه کسانی که در اجرای پژوهش به ما یاری رساندند نهایت تشکر و قدردانی را داریم.
مقدمه
دوران تحصیل که از مهم‌ترین مراحل زندگی است نقش کلیدی در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان ایفا می‌شود(1). این دوره بخش عمده‌ای از زندگی دانش‌آموزان را در بر می‌گیرد(2) و به دلیل نوسانات و چالش‌های آن با مشکلات متعددی همراه است. دانش‌آموزان امروزی با مشکلات روزمره تحصیلی نظیر نمرات ضعیف، فشار امتحان، دشواری تکالیف، ایجاد روابط دوستانه و سازگاری با انتظارات معلمان و والدین مواجه هستند(3). این چالش‌ها می‌توانند به کاهش انگیزش یادگیری و تهدید اعتماد به نفس منجر شوند و به این ترتیب منبعی از فشارهای روانی برای آنان ایجاد کنند(4). از این رو، توجه به هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش‌آموزان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر اشتیاق تحصیلی و فرآیند یادگیری آنان داشته باشد(5). بنابراین مسئولان آموزشی در تلاشند تا شرایط مناسب در مدارس را برای ارتقای بهزیستی و نشاط ذهنی دانش‌آموزان فراهم کنند(6).
نشاط ذهنی به عنوان اوج سلامتی و بهزیستی روانی، نقش مهمی در زندگی افراد دارد(7) و به عنوان نوعی انرژی درونی که فرد از آن بهره‌مند می‌شود، تعریف می‌شود(8). فرد با داشتن نشاط ذهنی احساس رضایت و پرانرژی بودن (هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی) می‌کند(9) و این حالت شامل مجموعه‌ای از پدیده‌های ذهنی است که رضایت کلی از زندگی، احساسات خوشایند، ناخوشایند و خشنودی در زمینه‌های مختلف زندگی مانند کار، تفریح و زندگی زناشویی را شامل می‌شود(10). این ویژگی نشان‌دهنده وضعیت مثبت(12،11) و سرشار از انرژی و سرزندگی است(13). به گفته رایان و دسی ، نشاط ذهنی به عنوان احساس زنده‌بودن و پرانرژی بودن تعریف می‌شود که از احساساتی چون آزادی، استقلال و انگیزش درونی نشأت می‌گیرد(14). این نوع نشاط به‌عنوان تجربه‌ای روانشناختی و بازتابی از سلامت روان‌شناختی و جسمانی فرد است(15) و با انجام فعالیت‌های مرتبط با احساس استقلال و انگیزش درونی افزایش می‌یابد. اگر فرد احساس کند تحت کنترل دیگران است نشاط ذهنی او کاهش می‌یابد(16).
کاهش نشاط ذهنی می‌تواند به مشکلات روانی، انزوا، تنهایی و افسردگی منجر شود و به کیفیت ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی فرد آسیب بزند(17). هنگامی که نشاط ذهنی در سطح پایینی قرار گیرد ممکن است فرد دچار کج‌خلقی و فرسودگی شود و نتواند از تمام توانایی‌های خود در انجام فعالیت‌ها بهره‌برداری کند(19، 18). در مقابل افرادی که نشاط ذهنی بالایی دارند تجربه مثبتی از احساسات داشته و وقایع را به‌طور مثبت ارزیابی می‌کنند(20،17). این افراد با سطح بالای نشاط ذهنی، خلق و خوی مناسبی داشته و انرژی کافی برای انجام وظایف و فعالیت‌ها را در اختیار دارند(21).
 افرادی که نشاط ذهنی بالایی دارند معمولاً وضعیت خود را بدون درگیری با محیط، عدم کنترل از سوی بیرون و توانایی تعامل و تأثیرگذاری بر محیط پیرامون گزارش می‌کنند. آن‌ها خود را به عنوان منبع اعمال خویش در نظر گرفته و انرژی خود را در جهت اعمال هدفمند تنظیم می‌کنند(22).
 رایان و فردریک نشاط ذهنی را به‌عنوان وجود انرژی فراوان، اشتیاق و سرحال بودن، بدون خستگی و فرسودگی توصیف می‌کنند و نشان می‌دهند که کاهش سرزندگی ذهنی می‌تواند به تحریک‌پذیری و خستگی منجر شود و برای انجام کارهای زندگی از تمام توان استفاده نشود. برعکس وقتی نشاط ذهنی زیاد است انرژی کافی برای انجام فعالیت‌ها در دسترس است و خلق و خوی فرد در وضعیت مناسبی قرار دارد و تکالیف به خوبی پیش می‌رود و منبع کنترل درونی دارند، نه منبع کنترل بیرونی(23).
 آرگیل و همکاران (1990) بیان می‌کنند که در پاسخ به پرسش درباره نشاط، مردم دو نوع پاسخ ارائه می‌دهند: الف) ممکن است حالت‌های هیجانی مثبتی مانند لذت را مطرح کنند. ب) یا آن را به رضایت کلی از زندگی و جنبه‌های مختلف آن نسبت دهند(24). یکی از مداخلاتی که در این زمینه می تواند به افراد کمک کند برنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان است(25).
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به رفتارها، اندیشه‌ها و اقداماتی اطلاق می‌شود که یادگیرنده برای کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره‌سازی دانش و مهارت‌ها و سهولت بهره‌برداری از آن‌ها استفاده می‌کند(26).
همچنین افزایش آگاهی هیجانی و توانایی تنظیم و تعدیل فشارهای درونی و حالت های برانگیختگی هیجانی از طریق فرآیندهای شناختی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گویند(7) که متمرکز بر هیجان و بر ماهیت سازگارانه و کارکردی     هیجان ها تأکید دارد(9) و به دنبال شناسایی و تصحیح تلاش های ناسازگارانه برای تنظیم تجارب هیجانی و تسهیل پردازش مناسب و خاموش کردن پاسخ های مفرط هیجانی به نشانه های درونی و بیرونی است(10). این راهبردها به‌ویژه در زمان وقوع رویدادهای هیجانی، به تغییر تجربه هیجانی فرد یا رویداد کمک می‌کنند(26).
افـراد در هنـگام برخـورد با تجـربه ناگـوار و تنش زای زندگی
برای حفظ هیجان خود از راهبردهای شناختی مختلفی برای تنظیم هیجان استفاده می کنند(27).
 راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به دو گروه سازگارانه شامل ارزیابی مجدد مثبت، برنامه ریزی، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و کم اهمیت شماری و ناسازگارانه شامل سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه سازی است(28). راهبردهای سازگارانه نقش محافظتی و ناسازگارانه نقش تشدید کننده آسیب های روانی را دارند(29). افراد با بکارگیری راهبردهای سازگارانه تنظیم سناختی هیجان می توانند به راحتی تجربه های منفی زندگی را تحمل و بر آن مستولی شوند(30). پژوهش های اندکی درباره اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی صورت گرفته است. به طور مثال پژوهش حورانی و همکاران نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر آرامش آموزی سربازان مؤثر است(31). نتایج پژوهش عباسی و یوسفی نیز شنان داد که راهبردهای انطباقی اثر مثبت و معنی دار و راهبردهای غیر انطباقی اثر منفی و معنی داری بر نشاط ذهنی دارد(8).
در این راستا علیوندی وفا (32) پژوهشی تحت عنوان مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی بهزیستی روانشناختی را دارند و معلمان و مشاوران مدارس میتوانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانشآموزان از این مداخلات استفاده نمایند. در واقع یکی از چالش‌های اصلی جوامع امروزی، بی‌توجهی به شادی و نشاط است که به افزایش مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر می‌شود(33). عدم شادی و نشاط می‌تواند بر رشد شخصیت دانش‌آموزان تأثیر قابل توجهی داشته باشد و توانایی‌هایی مانند هوش، مهارت‌های تفکر، خلاقیت و موفقیت تحصیلی آنان را تحت تأثیر قرار دهد(34). به عبارت دیگر فقدان شادی و سرزندگی در جامعه می‌تواند نتایج منفی متعددی از جمله افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، بی‌علاقگی به کار، فقدان وجدان کاری، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری‌های اجتماعی، افزایش خشونت در روابط، طلاق و گرایش به فرهنگ‌های بیگانه را به دنبال داشته باشد(35). بنابراین عدم آگاهی از هیجان‌ها و ناتوانی در مدیریت آنها می‌تواند باعث بروز سطوح بالایی از اضطراب و افسردگی شود. افرادی که شناخت دقیقی از هیجانات خود ندارند، با ارزیابی‌های منفی از موقعیت‌ها، بیشتر از دیگران به اختلالات اضطرابی دچار می‌شوند(36) و از آنجایی که دانش‌آموزان بخش مهمی از نظام آموزشی به شمار می‌روند(37) و توجه به وضعیت روانشناختی دانش‌آموزان به عنوان سرمایه‌های انسانی کشور و انجام مداخلات روانشناختی بر روی آنها نوعی سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود(38). در حقیقت دانش‌آموزان نیاز به محیطی دارند که هیجانات مثبتی مانند امیدواری، شادی و نشاط در آنان افزایش یابد و کیفیت زندگی بهتری برایشان فراهم شود(39). بنابراین توجه به این گروه برای توسعه آموزش و پرورش و پیشرفت هر کشوری ضروری است و باید اقدامات مناسبی برای بهبود مؤلفه‌های روانشناختی و هیجانی آنان صورت گیرد تا از گسترش آسیب‌های بالینی و روانشناختی جلوگیری شود. علاوه بر این توجه به سلامت روان دانش‌آموزان امری اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا این گروه در آینده نقش‌های مهم اجتماعی و شغلی را بر عهده خواهند داشت و آسیب‌های روانشناختی می‌تواند مانع از عملکرد مناسب آنان در زمینه‌های اجتماعی، روانی و تحصیلی شود. این موضوع اهمیت انجام پژوهش حاضر را نشان می‌دهد. بنابراین این پژوهش با استفاده از مبانی نظری و پژوهش‌های موجود به دنبال بررسی این مسئله است که آیا آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول در شهرستان نکا مؤثر است؟
روش­ بررسی
این پژوهش به صورت نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان نکا در سال 1401 به تعداد 1732 نفر بود. برای انتخاب نمونه ابتدا بر اساس ملاک‌های ورود از جمله دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول، عدم شرکت هم‌زمان در سایر برنامه‌های درمانی، رضایت‌مندی از شرکت در پژوهش، سلامت جسمی، روانی و هوشی، امکان حضور در جلسات درمان در طول اجرای پژوهش و نداشتن اختلالات روانی یا بیماری‌های حاد و همچنین ملاک‌های خروج مانند غیبت بیش از دو جلسه، عدم همکاری در طول جلسات، شرکت هم‌زمان در سایر برنامه‌های روان‌شناختی و دریافت مشاوره فردی 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس برای گمارش تصادفی به هر یک از دانش‌آموزان یک شماره از 1 تا 60 اختصاص داده شد و از طریق قرعه­کشی 30 نام اول به گروه آزمایش و 30 نام باقیمانده به گروه کنترل اختصاص یافتند. تعداد نمونه لازم براساس مطالعات مشابه با در نظر گرفتن اندازه اثر40/0، سطح اطمینان 95/0، توان آزمون 80/0 و میزان ریزش10% برای هر گروه 30 نفر محاسبه شد. گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند.
ابزار سنجش، پرسشنامه نشاط ذهنی (SVS) از رایان و فردریک (23) بود. مداخله شامل آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در قالب 10 جلسه 60 دقیقه‌ای که به صورت هفتگی دوبار برگزار شد. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک‌متغیری (ANCOVA) و با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. به منظور سـنجش متغیرها در این پژوهش از ابزار مقیاس نشاط ذهنی استفاده شد:
به منظور سنجش نشاط ذهنی از مقیاس نشاط ذهنی حالتی ریان و فردریک (1997) استفاده شد این مقیاس دارای 7 گویه شامل (1- هم اکنون احساس سرزندگی و شادابی میکنم 2- در حال حاضر احساس میکنم انرژی چندانی ندارم 3- الان احساس میکنم از شدت شور و نشاط منفجر میشوم 4- الان پر انرژی و با روحیهام 5- مشتاقانه منتظر فرارسیدن روزهای نو هستم 6- در این لحظه احساس سرحالی و سرزندگی میکنم 7- حس میکنم الان پر انرژی هستم) است و به صورت مقیاس لیکرت 5 درجهای از بسیار مخالفم (1) تا بسیار موافقم (5) نمرهگذاری می‌شود.
ویسر و همکاران (40) در مطالعه­ای میزان پایایی این مقیاس را با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر 84/0 و روایی آن را با استفاده از محاسبه همبستگی هر گویه با نمره کل در دامنه 48/0 تا 74/0 گزارش کرده­اند. شیخ الاسلامی و دفترچی(41) در پژوهشی بر روی دانشآموزان دبیرستان با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی این مقیاس را در ایران 89/0 گزارش کردند و از طریق محاسبه همبستگی هر گویه با نمره کل مقیاس نشاط ذهنی، روایی آن را بررسی و دامنه ضرایب را از 57/0تا 86/0 به دست آوردند.
در پژوهش حاضر جلسات آموزش تنظیم شناختی هیجان در طی 10 جلسه 75 دقیقه­ای به صورت هفته­ای یک جلسه اجرا شد. شرح جلسات این درمان توسط گراس(33) طرحریزی و اجرا شده است.
 

جدول 1: خلاصه جلسات آموزشی خود تنظیمی شناختی هیجانی
جلسه شرح جلسه
جلسه اول اجرای پیشآزمون، معارفه افراد نمونه پژوهش با یکدیگر، بیان ضرورت آشنایی و استفاده از تنظیم هیجان در زندگی
جلسه دوم تعریف هیجان، شناخت انواع هیجان و توضیح در مورد فرایند بیولوژیکی ایجاد هیجان بر کارکرد روزانه، تکلیف خانگی و نوشتن انواع هیجانات تجربه شده توسط اعضای گروه تا جلسه آینده
جلسه سوم آموزش راه­هایی جهت تجربههای مثبت، آموزش آگاهی از تجربیات مثبت، ایجاد تجربه­های مثبت از طریق تجسم ذهنی صحنههای شادی بخش و غفلت از نگرانی
جلسه چهارم آموزش راههای کاهش هیجانات منفی، آموزش آگاهی از تجربیات منفی و کاهش هیجانات منفی از طریق خواب کافی، آموزش جهت تلاش برای به دست گرفتن کنترل زندگی، تغذیه کافی و ورزش، مراقبت از خود با مراجع به موقع به پزشک
جلسه پنجم آموزش در راستای شناسایی ارزیابی­های غلط و اثرات آنها روی حالات هیجانی، آموزش راهبردهای بازارزیابی و تغییر پیامدهای رفتاری و فیزیولوژیکی هیجان
جلسه ششم آموزش جهت شناسایی میزان و نحوه استفاده از راهبرد بازداری و بررسی پیامدهای هیجانی آن، مواجهه، آموزش ابراز هیجان، اصلاح رفتار از طریق تقویت کننده­های محیطی، آموزش تخلیه هیجانی، آرمیدگی و عمل معکوس
جلسه هفتم توجه آگاهانه به هیجان فعلی، توجه کامل به هیجانات مثبت و منفی خود و پذیرش آن بدون قضاوت و ابراز صحیح هیجان
جلسه هشتم آموزش ارزیابی مجدد و ابراز هیجانات مثبت و منفی، آموزش ارزیابی از هیجانات و توجه به پیامدهای هر هیجان و تلاش برای ابراز مناسب و بازداری از ابراز نامناسب هیجان
جلسه نهم آموزش تغییر هیجانات منفی از طریق عمل بر خلاف هیجان تجربه شده مانند ترس، عصبانیت و استرس
جلسه دهم جمعبندی مطالب آموزشی جلسات گذشته و اجرای پسآزمون
 
یافته ها
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانشآموزان بود. حداقل‌ سن‌ شرکت‌کنندگان‌ در ‌این پژوهش‌ برای ‌گروه آزمایش ‌13 و ‌حداکثر ‌سن ‌15 بود. ‌میانگین‌ سن‌ گزارش ‌شده ‌برای ‌گروه ‌آزمایش ‌06/14 با ‌انحراف ‌معیار ‌784/0 بود. ‌در ‌گروه ‌گواه ‌کمترین ‌سن‌ گزارش‌ شده ‌13 و ‌بیشترین ‌سن ‌15 بود. ‌میانگین ‌سن‌ گزارش‌ شده ‌3/14 با‌ انحراف‌ معیار ‌794/0 بود. با‌ توجه‌ به‌ سطح‌ معناداری ‌بزرگتر ‌از ‌05/0،‌ تفاوت‌ معناداری‌ بین ‌دو ‌گروه ‌از ‌یکدیگر ‌وجود ‌نداشت ‌و ‌میتوان ‌گفت ‌دو ‌گروه ‌از ‌نظر ‌سن ‌همگن‌ هستند. یافتههای توصیفی در جدول 2 گزارش شده است.
بر اساس جدول2 میانگین نشاط ذهنی در دو گروه آزمایش و کنترل نشان می‌دهد که در پیش‌آزمون تفاوت قابل توجهی بین این دو گروه وجود نداشت؛اما پس از اجرای مداخله، گروه‌های مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت چشمگیری را در میزان نشاط ذهنی خود نشان دادند. این تغییرات در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد.
برای بررسی فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان نکا تاثیرگذار است از آزمون تحلیل کواریانس (آنکوا)استفاده گردید. پیش از انجام تحلیل، مفروضه‌های این آزمون شامل نرمال بودن داده‌ها، خطی بودن رابطه، همگنی واریانس‌ها و همگنی شیب رگرسیون بررسی و تأیید شدند.
به منظور بررسی نرمال بودن متغیرهای موجود و بکارگیری آزمون مناسب از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده گردید.  با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون بیشتر از 05/0 است می‌توان نتیجه گرفت که داده‌ها از توزیع نرمال برخوردار هستند.
با توجه به شکل 1 رابطه به طور مشخص خطی است؛ بنابراین از مفروضه رابطه خطی تخطی نشده است. جهت بررسی همگنی واریانس ها از آزمون لوین استفاده شد و نتایج نشان داد که مفروضه همگنی واریانس برای متغیر نشاط ذهنی برقرار نیست (05/0>P و 79/4= F)؛ اما باتوجه به برابری تعداد گروه ها   می توان از این فرض صرف‌نظر کرد.
همان‌طور که در جدول 3 مشاهده می‌شود مقدار Fبرای همگنی شیب‌ها در رابطه با نشاط ذهنی برابر با 19/3 بوده و معنادار نشده است. بنابراین مفروضه همگنی شیب‌های رگرسیون برای متغیر نشاط ذهنی برقرار است. با توجه به این نتایج برای بررسی فرضیه پژوهش از تحلیل کوواریانس یک‌راهه استفاده شد که نتایج آن در جدول 4 ارائه شده است.
همان‌طور که در جدول 4 مشاهده می‌شود تفاوت نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل برای متغیر نشاط ذهنی معنادار بوده است. میانگین نمرات گروه آزمایش در متغیر نشاط ذهنی با مقدار F برابر با 7/136 در سطح معناداری 01/0 و مجذور اتا برابر با 706/0 بالاتر از گروه کنترل است. به عبارت دیگر می‌توان گفت که حدود 71 درصد از واریانس نشاط ذهنی تحت تأثیر آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان قرار دارد. بنابراین نتایج نشان‌دهنده اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر افزایش نشاط ذهنی دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول است.
 

جدول 2: شاخص‎های توصیفی نشاط ذهنی در بین دو گروه آزمایش و کنترل در دو زمان قبل و بعد از مداخله

متغیر

گروه
قبل از مداخله بعد از مداخله
میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار

نشاط ذهنی
گروه آزمایش 5/17 83/4 8/18 56/4
گروه گواه 4/22 78/5 5/19 42/4












شکل 1: نمودار بررسی مفروضه خطی بودن متغیر نشاط ذهنی

جدول3: نتایج آزمون فرض همگونی شیبها
منبع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معنیداری
گروه 132/0 1 132/0 480/0 495/0
پیشآزمون 15/2 1 15/2 85/7 001/0
گروه*پیشآزمون 879/0 1 879/0 19/3 085/0
خطا 14/7 26 275/0
کل 1327 30

جدول4: خلاصه آزمون یکراهه (آنکوا) جهت بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نشاط ذهنی دانشآموزان
منبع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معنیداری اندازه اثر
گروه 3/268 1 3/268 7/136 001/0 706/0
خطا 8/111 57 96/1
کل 28083 60
بحث و نتیجه گیری
پس از انجام مداخله آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، دانش‌آموزانی که آموزش را دریافت کردند نمرات نشاط ذهنی بالاتری نسبت به گروهی که آموزش دریافت نکردند داشتند. این افزایش در میزان نشاط ذهنی در مرحله پیگیری نیز حفظ شد و نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر مثبتی بر نشاط ذهنی دانش‌آموزان داشته است.
برای تأیید نتایج از آزمون تحلیل کواریانس (آنکوا) استفاده شد که نشان داد تفاوت نمرات نشاط ذهنی بین دو گروه به طور معناداری بود. این نتیجه به این معناست که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان باعث افزایش چشمگیر نشاط ذهنی دانش‌آموزان شده است. این یافته‌ها با نتایج مطالعاتی همچون تحقیق مهربان و همکاران(20) که به مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و ذهن‌آگاهی بر کاهش پرخاشگری در دانش‌آموزان دختر با عملکرد تحصیلی پایین پرداخته‌اند همسو است. همچنین این نتایج با تحقیق نصیری گرمه چشمه و همکاران و همکاران(38) که تأثیر آموزش راهبردهای شناختی-فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و سرزندگی تحصیلی دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری را بررسی کرده‌اند سازگار است. همچنین یافته‌های دیگر پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بین راهبردهای تنظیم هیجان و نشاط ذهنی رابطه وجود دارد که با نتایج این مطالعه هم‌خوانی دارد. به‌علاوه پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تنظیم هیجان بر خلاقیـت هیجـانی کـودکان(30) و خـودآگاهـی هیجـانی نوجوانان(31) نیز تأثیر مثبتی دارد. در تبیین این یافته‌ها می‌توان گفت که دانش­آموزان برای فراگیری و حرکت به سوی اهداف تبیین شده نیاز به نشاط ذهنی  دارند. این نشاط دانش­آموز دارای دو جنبه مهم است اول اینکه افراد بتوانند درون خود حس خوب ایجاد کنند و دوم این که فقط دور از اظهارات مثبت نسبت به خود است و پیرامون محیط و اجتماع اطراف خود فرد به او القا می­شود و در مقابل رویارویی با مشکلات بتواند بهره برد. در نتیجه نشاط ذهنی موجب بهبود عملکرد دانش­آموزان در زندگی تحصیلی و به­طور کلی کیفیت زندگی وی می­گردد(34) و محیط مدرسه یک بستر مناسب برای ارتقای سلامت روانی و توانایی‌های زندگی اجتماعی و رفتاری دانش‌آموزان فراهم می‌کند. ایجاد بهزیستی در مدرسه می‌تواند باعث افزایش سلامت روانی و نشاط دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه شود، و در نتیجه استرس کمتری تجربه کرده و از سلامت ذهنی بهتری برخوردار خواهند شد(27).
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله واکنشهایی هستند که راه­های پذیرش یا کنار آمدن فرد با موقعیت­های استرس­زا و حوادث ناگوار را معین می­کنند(35). از نظر بک عقاید و نگرش­های منفی در مورد خود بخش اصلی تغییرات خلق به شمار می­رود. از طرفی تغییر در هر کدام از بخش­های مختلف عملکرد سیستم­های شناختی از قبیل حافظه، توجه و هوشیاری موجب تغییر خلق می­شود. بنابراین نمی­توان نقش تنظیم هیجان را در سازگاری افراد با وقایع استرس­زای زندگی نادیده گرفت(36). تنظیم هیجانی به توانایی فهم، تعدیل و تجربه هیجان­ها کمک کرده و از طریق ظرفیت تحمل هیجانات منفی و تجربه بیشتر هیجانات مثبت، احتمال مقابله موثر با موقعیت­های استرس­زا را افزایش می­دهد و فرد را قادر می­سازد تا برای مواجهه با هیجان­های منفی از یک سبک رفتاری و روانی انطباقی و سازنده استفاده کند که این با کاهش آسیب­های روانی و افزایش استحکام خود همراه بوده و می­تواند زمینه سازگاری بهتر با دشواری­ها و تقویت تاب­آوری را فراهم کند(37).
مطابق با یافته مطالعات متعدد، مشکل در تنظیم هیجان به شکل ناتوانی در شناسایی و ابراز هیجانات، پایه آسیب­شناسی بسیاری از اختلالات و نشانه­های روانی از جمله اضطراب و افسردگی، درماندگی، ناامیدی و رضایت پایین در زندگی است و این نیز خود، کاهش نشاط ذهنی را به همراه دارد.آموزش تنظیم هیجانی، توانایی شناسایی، ارزیابی و تفکیک هیجانات مثبت و منفی از ابعاد جسمی، رفتاری و ذهنی را افزایش می­دهد که این باعث می­شود تا افراد برخوردار از تنظیم هیجان بتوانند ضمن مدیریت هیجانات، نسبت به هیجانات منفی خودآگاهی بیششتر داشته باشند و با پذیرش و تعدیل آن­ها، تجربه هیجانات مثبت را در خود ارتقاء بخشند(38).
تجربه هیجانات مثبت، خزانه دانش و رفتار موثر افراد را گسترش می­دهد و وجود احساسات خوشایند و به دنبال آن برخورداری از اندیشه و عمل بهینه می­تواند با افزایش کارآمدی مستمر فردی و اجتماعی، به مواجهه سازنده فرد با شرایط سخت و حفظ نشاط ذهنی کمک کند(39).
همچنین در حوزه بین فردی، افزایش توانایی در شناسایی و آگاهی از هیجانات به افزایش قدرت شناسایی و ارزیابی محرک­های محیطی و درک شرایط مختلف، برقراری ارتباط موثر با دیگران و ابراز همدلی با آن­ها کمک می­کند و از این طریق امکان تعامل سازنده فرد با محیط و افراد فراهم می­شود. از سویی توانایی درک احساسات دیگران، ادراک فرد از محیط را تغییر داده و سبب می‌گردد فرد در مدیریت افکار ناکارآمد خود توانمند شود که این خود فشار روانی را کاهش و موجب بهبود نشاط ذهنی می­گردد(40).
یکی از اثرات آموزش تنظیم هیجان افزایش توانایی فرد در نظارت، آگاهی و مدیریت هیجانات خود است و این فرایند با تقویت خودمدیریتی و خودکنترلی در فرد می­تواند به بهبود متغیرهایی چون نشاط ذهنی کمک کند؛ چرا که خودکنترلی و خودتنظیمی یکی از عوامل موثر بر تقویت این متغیر است(34). بنابراین مدیریت تنظیم هیجان با کنترل احساسات می‌تواند میزان مقاومت افراد در برابر رویدادهای چالش‌برانگیز و استرس‌زا را افزایش دهد(16).
در واقع آموزش تنظیم هیجان به افراد کمک می‌کند تا نسبت به هیجانات خود به‌ویژه هیجانات آزاردهنده‌ای که مانع از ارتباطات اجتماعی می‌شوند آگاهی بیشتری پیدا کرده و کنترل بهتری بر آن‌ها داشته باشند. در نتیجه توانایی تحمل هیجانات منفی در آن‌ها تقویت می‌شود(41).
آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان به دانش‌آموزان این امکان را می‌دهد که در موقعیت‌های تحصیلی و اجتماعی بتوانند هیجانات خود را مدیریت و کنترل کنند. با کنترل هیجانات منفی، آن‌ها کمتر تحت تأثیر افکار و احساسات منفی مانند نگرانی‌ها و قضاوت‌های دیگران قرار می‌گیرند و در نتیجه حضور فعال‌تری در موقعیت‌های مختلف اجتماعی خواهند داشت و پریشانی و نگرانی کمتری در ارتباط با دیگران تجربه می‌کنند(19).
به عبارتی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به کنترل هیجانات کمک می‌کند. این آموزش‌ها به افراد یاد می‌دهند که با آگاهی و پذیرش افکار منفی خود، بدون قضاوت با آرامش آن‌ها را بیان کنند. این روش با ارائه الگوهای مفید و سازگار، مانند شخصی نکردن مشکلات، مطلق‌نگری نکردن و عدم نتیجه‌گیری عجولانه به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا شناخت‌های ناکارآمد خود را اصلاح کرده و در نتیجه سلامت روانی خود را ارتقا دهند. این مدل آموزشی همچنین به آن‌ها کمک می‌کند تا باورهای ناسازگار خود را شناسایی کرده و راهبردهای منعطف‌تری در پاسخ به هیجانات خود اتخاذ کنند.
به طور کلی دانش‌آموزان با آموزش تنظیم هیجان می‌آموزند که با مهار احساسات منفی و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران خود را تقویت کرده و بازخوردهای مثبت بیشتری از محیط دریافت کنند. همچنین با استفاده صحیح از هیجانات و آگاهی و پذیرش آن‌ها به‌ویژه هیجانات مثبت می‌توانند هیجانات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.
با توجه به تأثیر برنامه آموزش تنظیم هیجان، می‌توان نتیجه گرفت که این دانش‌آموزان با یادگیری این مهارت و استفاده صحیح از هیجان‌ها، آگاهی بیشتر نسبت به آن‌ها، پذیرش هیجان‌ها و ابراز مناسب به‌ویژه هیجانات مثبت در موقعیت‌های زندگی قادر خواهند بود احساسات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه سطح نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.
با توجه به تأثیر برنامه آموزش تنظیم هیجان می‌توان نتیجه گرفت که این دانش‌آموزان با یادگیری این مهارت و استفاده صحیح از هیجان‌ها، آگاهی بیشتر نسبت به آن‌ها، پذیرش هیجان‌ها و ابراز مناسب به‌ویژه هیجانات مثبت در موقعیت‌های زندگی قادر خواهند بود احساسات منفی خود را کاهش دهند و در نتیجه سطح نشاط ذهنی آن‌ها بهبود یابد.


ملاحظات اخلاقی:
در پژوهش حاضر تمام شرکتکنندگان گمنام بودند. هدف و اهمیت پژوهش به شرکتکنندگان توضیح داده شد. ضمن حفظ
رازداری تمام اطلاعات محرمانه نگه داشته شدند. هیچگونه اجباری جهت شرکت در پژوهش وجود نداشت و امکان خروج آزادانه فراهم بود. از عدم وارد شدن هرگونه آسیب روانی و جسمانی به شرکتکنندگان اطمینان حاصل شد. کد اخلاق در پژوهش به شناسهIR.IAU.SARI.REC.1402.028 از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری اخذ گشت.
سهم نویسندگان
لیلا حسینی طبقدهی: تحلیل و تفسیر دادهها اصلاحات و تأیید نسخه نهایی (نویسنده مسئول): اکرمهالسادات یعقوبی: نگارش مقاله، بازنگری و نظارت بر مطالعه و فاطمه محمودی: اجرای مراحل، جمعآوری داده‌ها را برعهده داشتند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر هیچ‌گونه حمایت مالی از هیچ ارگان یا سازمانی نداشته است.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام می‌دارند که هیچ‌گونه تعارض منافعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
از شرکت‌کنندگان محترم و همه کسانی که در اجرای پژوهش به ما یاری رساندند نهایت تشکر و قدردانی را داریم.

 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روان شناسی
دریافت: 1403/5/1 | پذیرش: 1403/8/6 | انتشار: 1403/10/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb