Research code: 107949
Ethics code: IR.GUILAN.REC.1402.049
Yaghoobi Siahgoorabi F, Rezaei S, Zebardast A. Prevalence of Anxiety and Depression in Adolescent Girls in Lahijan and Associated Demographic Factors. TB 2024; 23 (3) :1-15
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3649-fa.html
دانشگاه گیلان ، Sajjad.Rezaei@guilan.ac.ir
متن کامل [PDF 755 kb]
(83 دریافت)
|
چکیده (HTML) (120 مشاهده)
متن کامل: (60 مشاهده)
شیوع اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان لاهیجان و عوامل جمعیتی همراه
نویسندگان: فاطمه یعقوبی سیاهگورابی1، سجاد رضائی2، عذرا زبردست3
1.دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
2.نویسنده مسئول: دانشیار روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
تلفن همراه: 09113390785 Email:Sajjad.Rezaei@guilan.ac.ir
3.استادیار روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
چکیده
مقدمه: اضطراب و افسردگی از شایعترین اختلالات روانی هستند که سلامت جسم و روان و کیفیت زندگی نوجوانان را تهدید کرده و سبب نقص در عملکردهای آنان میشوند. هدف، تعیین شیوع اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان لاهیجان و عوامل جمعیتی همراه بود.
روش بررسی: طی یک مطالعه زمینهیابی و مقطعی-تحلیلی 291 دختر 18-15 ساله با روش نمونهگیری دردسترس از میان دانشآموزان مدارس متوسطهدوم دخترانه دولتی لاهیجان در سال تحصیلی 1403-1402 انتخاب شدند. ابزارها پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنیبر DSM-5 و مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر بود. دادهها با استفاده از SPSS-26 و آزمونهایt مستقل، تحلیل واریانس یک و چندمتغیری پردازش شدند.
یافتهها: شیوع اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان بهترتیب 8/3 % و 1/3 % بود. دختران واجد سابقه بیماری جسمانی سطوح بالاتری از افسردگی اساسی، خودکشی، نمرهکل افسردگی، نمرهکل اضطراب و پانیک را نسبت به دختران فاقد سابقه داشتند(05/0>P). دختران واجد سابقه اختلال روانی نسبتبه دختران فاقد سابقه سطوح بالاتری از افسردگی اساسی، خودکشی، نمرهکل افسردگی، سکوت انتخابی و پانیک را گزارش کردند(05/0P<). دختران پایه یازدهم سطوح بالاتری از اضطراب جدایی، اضطراب فراگیر و نمرهکل اضطراب را نسبتبه دختران پایه دهم تجربه میکردند(05/0>P). از نظر اضطراب و افسردگی بین دختران رشتههای ریاضی-فیزیک، تجربی و انسانی تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0P>).
نتیجهگیری: شیوع اضطراب و افسردگی نسبتاً کم بود و با سابقه بیماری جسمانی و اختلال روانی و پایه تحصیلی بهدلایلی که موردبحث قرار میگیرد، رابطه دارد. این نتایج برای مدیران و کارشناسان بهداشت مدارس حائز اهمیت است.
واژههای کلیدی: شیوع، اضطراب، افسردگی، نوجوان
این مطالعه برگرفته از پایاننامه دانشجوی کارشناسی ارشد میباشد.
مقدمه
نوجوانی مرحلهای خاص از زندگی است که در آن نوجوان تغییرات و تحولات همهجانبه جسمانی، شناختی، روانی، اجتماعی و غیره را تجربه میکند(1). از این رو نوجوانان در این دورۀ سنی، بسیار آسیبپذیر و در معرض خطر ابتلا به بسیاری از اختلالات روانی هستند(2). از شایعترین اختلالات روانی در دوره نوجوانی، میتوان به اضطراب و افسردگی اشاره کرد.
اضطراب مفهومی چندبعدی است که دارای سطوح مختلف پدیدههای بدنی، شناختی، عاطفی یا هیجانی و بین فردی میباشد. ویژگیهای اصلی اختلالات اضطرابی اضطراب درونی یا تجربه ترس، واکنشپذیری جسمانی و اغلب رفتار اجتنابی است(4،3). اختلالات اضطرابی با ترس یا دلهره مضطربکننده در پاسخ به یک تهدید ادراک شده مشخص میشود(3). اضطراب گاهی نیز بهعنوان احساس درونی تنش، دلهره، عصبی بودن، نگرانی و با فعال شدن (برانگیختگی) و تخلیۀ دستگاه عصبی خودمختار شناخته میشود(5). به گزارش سازمان جهانی بهداشت (World Health Organization)، در سال 2019 در سراسر جهان 301 میلیون نفر با یک اختلال اضطرابی زندگی کرده که 58 میلیون نفر آنها را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند(6).
مطالعات انجام شده در مورد شیوع اختلالهای اضطرابی نشان دادهاند که مشکلات روانیِ حدود 5 تا 10 % نوجوانان با یکی از معیارهای تشخیصی اختلال اضطرابی مطابقت دارد و این مشکلات میتوانند روند زندگی عادی و عملکرد روزانه آنها را مختل نمایند. در مرور نظامدار زرافشان و همکاران (2015) بر
پژوهـشهای ایـرانی نیز نــرخ شیــوع اختــلالات اضطــرابی در
کودکان و نوجوانان ایرانی 8/6 تا 85 % گزارش شده است(7).
تغییرات هورمونی و افزایش استرس روانی-اجتماعی در زمان بلوغ، ممکن است در سببشناسی و بروز اختلالات اضطرابی نقش مهمی ایفا کند. در دوران بلوغ است که تفاوتهای جنسیتی در شیوع اضطراب با نرخ بالاتری در میان دختران شروع به بروز میکند(3). بسیاری از نوجوانان دارای سطح اضطراب متوسط و بالا هستند و بیشترین میزان اضطراب در سنین 16 تا 17 سالگی وجود دارد. همچنین میزان شیوع اختلالات اضطرابی در دختران تقریباً دو برابر بیشتر از پسران است(9 ،8).
افسردگی یکی دیگر از شایعترین اختلالات روانی و خلقی است که اغلب در نوجوانی شروع شده و سلامت روان و کیفیت زندگی بسیاری از افراد، بهخصوص نوجوانان را به خطر میاندازد(10). افسردگی یک اختلال چندوجهی و شایع است که عمیقا ًبر افکار، احساسات و رفتارهای افراد اثر میگذارد(11). افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی تأثیر زیادی بر تحول اجتماعی و فردی دارد و با کاهش در عملکرد تحصیلی، بدتر شدن عملکرد اجتماعی، مشکلات در روابط با اعضای خانواده و گروههای همسالان و افزایش خطر آسیب به خود و افکار و رفتارهای خودکشی همراه است(12). افسردگی سبب کاهش شدید میل به فعالیتهای روزمره و فعالیت محدود، از دست دادن علاقه و لذت، خلق پایین فراگیر و کاهش انرژی شده و افکار نیز در افسردگی با فقدان، شکست، غم و اندوه مرتبط هستند(13). با این وجود، کودکان و نوجوانان علائم جسمـانی بیشـتـری مـانند سردرد یا معـدهدرد دارنـد و تحـریکپذیری و بیحوصلگی به عنوان نشانههای خلقی غالب برجسته میشوند(12).
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در 2023، اختلالات افسردگی یکی از رایجترین اختلات روانی در سراسر جهان است(14)؛ به طوری که بیش از 300 میلیون نفر را تحتتأثیر قرار میدهد و شیوع آن حداقل یک بار در طول زندگی، در جمعیت عمومی حدود 20٪ است(15). شیوع این اختلال عموما ًدر کودکان پایین است و در نوجوانی به طور چشمگیری به شیوعی نزدیک به بزرگسالان افزایش مییابد و از 3٪ در اوایل نوجوانی (13 سالگی) به 17٪ در پایان نوجوانی (18 سالگی) میرسد و بیشترین نسبت جنسیتی را دارد؛ به طوری که شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان برآورد شده است (16 ،10). کریمی و همکاران (2021) در مرور نظامند و فراتحلیل خود شیوع افسردگی را در دانشآموزان ایرانی 37%، در دانشآموزان دختر 45% و در پسران 28% گزارش کردند. شیوع افسردگی خفیف، متوسط و شدید در دانشآموزان به ترتیب 31، 18 و 11 درصد بود. همچنین شیوع افسردگی در دانشآموزان ابتدایی 12% ، در دانشآموزان راهنمایی 32 %، در دانشآموزان دبیرستانی 47% و در دانشآموزان پیشدانشگاهی 46% بود(17).
با توجه به اهمیت شناسایی، تشخیص و درمان اختلالات اضطراب و افسردگی در میان نوجوانان، به ویژه دختران نوجوان، و مطالعات اندک انجام شده در این زمینه در استان گیلان، هدف پژوهش حاضر تعیین شیوع اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان لاهیجان و عوامل جمعیتی همراه بود.
روش بررسی
در ضمن یک مطالعه زمینهیابی به منظور تعیین شیوع اضطراب و افسردگی، یک طرح مقطعی-تحلیلی نیز برای آشکار ساختن عوامل جمعیتشناختی مرتبط با اضطراب و افسردگی به کار گرفته شد. جامعه آماری، کلیه دختران نوجوانان مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان لاهیجان در سال تحصیلی 1403-1402 بود. حجم نمونه 291 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از میان دانشآموزان مدارس دخترانه دولتی انتخاب شدند. بهمنظور تعیین حجم نمونه از فرمول برآورد نسبت صفات کیفی(18) استفاده شد. در این فرمول میزان شیوع اختلال افسردگی برآورد شده 65% (65/0=P) از یک مطالعه مشابه در یک جامعه دانشآموزان دختر دبیرستانی در ایران(19) جایگذاری شد و سطح اطمینان 95% (96/1=z) خطای قابل تحمل (2d) 06/0 (به میزان یک دهم شیوع برآوردشده در مطالعه نامبرده)، درنظرگرفته شد. مقدار حجم نمونه 66/241 نفر برآورد شد که برای دقت بیشتر و با درنظر گرفتن میزان افت 20 % حجم نمونه نهایی به 290 نفر افزایش یافت.
n= 3/84 ×0/651-0/65(0/06)2=241/66
|
تمام شرکتکنندگان با رضایت آگاهانه همکاری کردند؛ همچنین به آنها نسبت به گمنام و محرمانه بودن اطلاعاتشان اطمینان داده شد. ملاک ورود سن 15 تا 18 سال (دانشآموز متوسطه دوم) و ملاک خروج پاسخگویی ناقص به سوالات بود.
از پرسشنامه اضطـراب کودکان و نوجوانان مبتنـی بر DSM-5 (Youth Anxiety Measure for DSM-5) جهت سنجش نشانههای اضطراب استفاده شد. این ابزار خودگزارشی توسط موریس و همکاران (2017) برای سنجش علائم اضطراب مبتنی بر کتاب DSM-5 در کودکان و نوجوانان 8 تا 18 سال طراحی شد(20). بخش اول این پرسشنامه (28 گویه) اختلالات اضطرابی اصلی را ارزیابی کرده و 5 زیرمقیاس شامل اختلال اضطراب جدایی (6 گویه)، سکوت انتخابی (4 گویه)، اختلال اضطراب اجتماعی (6 گویه)، اختلال اضطراب فراگیر (6 گویه)، اختلال وحشتزدگی(پانیک) (6 گویه) دارد. بخش دوم (22 گویه) نیز 5 زیرمقیاس دارد که انواع مختلف هراسها (فوبیاها) شامل هراس حیوانات، محیط طبیعی، جراحت، تزریق، خون، هراسهای موقعیتی و هراسهای دیگر را شامل میشود. نمرهگذاری گویهها بهصورت مقیاس لیکرت 4 نمرهای، شامل هرگز (0)، گاهی اوقات (1)، اغلب (2) و همیشه (3) بوده و دامنۀ نمره بخش اول 0 تا 84، دامنۀ نمره بخش دوم 0 تا 66 و دامنه نمره کل 0 تا 150 است. نمرۀ کلی و نمرۀ زیرمقیاسها با جمع نمرات گویهها بهدست میآید که نمرات بالاتر نشاندهندۀ سطوح بالاتر اضطراب میباشد. پایایی و روایی این پرسشنامه در مطالعه میکاییلیمنیع و آبخیز (1399) تایید شده است(7). در پژوهش حاضر، تنها از بخش اول این پرسشنامه استفاده شد؛ و افرادی که نمره کل آنها در این پرسشنامه، 2 انحراف معیار بالاتر از میانگین بود بهعنوان افراد مضطرب شناسایی شدند.
جهت سنجش نشانههای افسردگی، از مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچـر (Kutcher adolescents depression scale) استفاده شد. فرم 11 سوالی این مقیاس خودگزارشی توسط کوتچر (2002) بهمنظور تشخیص و اندازهگیری شدت افسردگی نوجوانان 12 تا 20 ساله ساخته شد. این ابزار دو خردهمقیاس افسردگی اساسی (گویههای 1 تا 9) و عامل خودکشی (گویههای 10 و 11) دارد. نمرهگذاری بهصورت طیف لیکرت 4 گزینهای، شامل بندرت (0)، بعضی اوقات (1)، بیشتر اوقات (2) و همیشه (3) بوده و دامنۀ نمره 0 تا 33 است. پایایی (بالای 70/0) و روایی این پرسشنامه در مطالعه حبیبی و همکاران (1394) تایید شده است(21). در پژوهش حاضر افرادی که نمره کل آنها در این پرسشنامه، 2 انحراف معیار بالاتر از میانگین بود بهعنوان افراد افسرده غربال شدند.
به منظور جمعآوری دادهها پس از دریافت کد اخلاق پژوهش، از آموزش و پرورش شهرستان لاهیجان معرفینامهای جهت کسب اجازه برای ورود به مدارس دخترانه متوسطه دوم اخذ گشت. پس از هماهنگی با مسئولین مدارس و ورود به کلاسها، به شرکتکنندگان درباره هدف و اهمیت پژوهش توضیح و درمورد گمنامی دادهها و اصل رازداری اطمینان داده شد. شرکتکنندگان پس از تکمیل کتبی مشخصات و موارد خودگزارشی (مانند رشته و پایه تحصیلی، سابقه بیماری جسمانی و سابقه اختلال روانی)، به پرسشنامهها پاسخ دادند. در پایان دادهها جهت انجام تحلیلها جمعآوری گردید.
جهت تحلیل دادهها، از نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. ابتدا نرمال بودن توزیع دادهها بررسی شد. با توجه به اینکه مقادیر کجی و کشیدگی تمام متغیرها در دامنۀ 3- تا 3+ قرار داشتند، بنابراین توزیع دادهها نرمال بودند و از آزمونهای آماری پارامتریک یعنی آزمونهای تیمستقل، تحلیل واریانس یک و چند متغیری استفاده شد. سطح معنیداری نیز در تمام تحلیلها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها
نتایج شیوعسنجی (براساس دو انحراف معیـار بالاتر از میانگیـن)
در دختران مورد مطالعه نشان داد شیوع اضطراب 8/3 % (11 نفر) و شیوع افسردگی 1/3% (9 نفر) بود. دامنه سنی شرکت کنندگان این مطالعه بین 15 تا 18 سال بود. سایر مشخصات جمعیتشناختی شرکتکنندگان در جدول 1 گزارش شده است. در ادامه یافتههای تحلیلهای آماری گزارش شدهاند. نتایج آزمونهای تیمستقل پس از بررسی همسانی یا عدم همسانی واریانس دادهها (با توجه به نتایج آزمون لوین) گزارش شدهاند.
نتایج آزمون تیمستقل جهت مقایسه و بررسی اضطراب و افسردگی در دو گروه دختران نوجوان واجد و فاقد سابقه بیماری جسمانی، در جدول 2 گزارش شده است. نتایج این آزمون نشان داد بین دو گروه واجد و فاقد سابقه بیماری جسمانی از نظر افسردگی اساسی، خودکشی و نمره کل افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). به این معنا که افراد واجد سابقه بیماری جسمانی سطوح افسردگی بالاتری را نسبت به گروه دیگر گزارش کردند. همچنین تفاوت معناداری بین این دو گروه از نظر پانیک/حملات وحشتزدگی و نمره کل اضطراب وجود داشت که نشاندهندۀ سطوح بالاتر این دو مولفه در گروه واجد سابقه بیماری جسمانی است (05/0>P). درخصوص سایر متغیرها تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P).
مطابق با جدول 3، نتایج آزمون تیمستقل برای مقایسه میانگین اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان واجد و فاقد سابقه اختلال روانی نشان داد بین دو گروه واجد و فاقد سابقه اختلال روانی از نظر افسردگی اساسی، خودکشی و نمره کل افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ بدین معنی که افراد واجد سابقه اختلال روانی سطوح افسردگی بالاتری را نسبت به افراد فاقد این سابقه گزارش کردند. علاوه بر این، تفاوت معناداری بین این دو گروه از نظر سکوت انتخابی و پانیک/حملات وحشتزدگی وجود داشت؛ یعنی افراد واجد سابقه بیماری جسمانی از سطوح بالاتری از سکوت انتخابی و پانیک/حملات وحشتزدگی رنج میبرند (05/0>P). درخصوص سایر مولفههای اضطراب و افسردگی تفاوت معناداری بین دو گروه واجد و فاقد سابقه اختلال روانی مشاهده نشد (05/0<P).
در خصوص پایه تحصیلی، دادههای شرکتکنندگان پایه های دهم و یازدهم مورد تحلیل قرار گرفت. دادههای شرکتکنندگان پایه دوازدهم بهدلیل حجم کم این گروه (9 نفر) و نرسیدن به حد نصاب 30 نفر از تحلیلها خارج شد. همانطور که در جدول 4 مشاهده میشود، نتایج آزمون تیمستقل برای مقایسه میانگین اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان پایه دهم و یازدهم نشان داد بین دو گروه پایه دهم و یازدهم از نظر اختلال اضطراب جدایی، اختلال اضطراب فراگیر و نمره کل اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). به عبارت دیگر دختران پایه یازدهم سطوح بالاتری از این سه مولفه را نسبت به دختران پایه دهم تجربه میکنند. درخصوص سایر متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری بین دو گروه پایه دهم و یازدهم مشاهده نشد (05/0<P).
درنهایت درخصوص رشته تحصیلی، نتایج دو آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (یک آزمون برای زیرمقیاس های اضطراب و یک آزمون برای زیرمقیاس های افسردگی) و نیز دو آزمون تحلیل واریانس یکمتغیری (برای اضطراب کل و نیز افسردگی کل) نشان داد بین سه گروه دختران رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی از نظر مولفههای مورد مطالعه (اضطراب و افسردگی) تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). جداول این تحلیلها بهدلیل عدم معناداری نتایج گزارش نشدهاند.
جدول 1: دادههای توصیفی و مشخصات جمعیت شناختی دختران نوجوان |
متغیر |
زیرگروهها |
فراوانی (درصد) |
|
سابقه بیماری جسمانی |
بله |
29 (10) |
|
خیر |
257 (3/88) |
|
سابقه اختلال روانی |
بله |
15 (2/5) |
|
خیر |
270 (8/92) |
|
پایه تحصیلی |
دهم |
116 (9/39) |
|
یازدهم |
166 (57) |
|
دوازدهم |
9 (1/3) |
|
رشته تحصیلی |
ریاضی |
44 (1/15) |
|
تجربی |
88 (2/30) |
|
انسانی |
159 (6/54) |
|
جدول 2: مقایسه میانگین اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان واجد و فاقد سابقه بیماری جسمانی |
متغیر |
واجد سابقه بیماری جسمانی
(29N=) |
فاقد سابقه بیماری جسمانی
(257N=) |
t |
df |
p |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
افسردگی اساسی |
31/13 |
05/7 |
52/9 |
82/5 |
79/2 |
45/32 |
009/0 |
خودکشی |
65/1 |
37/1 |
74/0 |
17/1 |
92/3 |
284 |
001/0> |
افسردگی کل |
96/14 |
97/7 |
28/10 |
54/6 |
05/3 |
39/32 |
005/0 |
اضطراب جدایی |
33/4 |
35/3 |
69/3 |
80/2 |
00/1 |
55/32 |
325/0 |
سکوت انتخابی |
32/3 |
87/2 |
52/2 |
20/2 |
79/1 |
284 |
074/0 |
اضطراب اجتماعی |
42/5 |
67/3 |
05/5 |
77/3 |
50/0 |
284 |
616/0 |
پانیک |
01/5 |
06/4 |
42/3 |
46/3 |
30/2 |
284 |
022/0 |
اضطراب فراگیر |
88/8 |
38/4 |
56/7 |
97/3 |
67/1 |
284 |
096/0 |
اضطراب کل |
49/26 |
25/13 |
93/21 |
71/11 |
96/1 |
284 |
051/0 |
جدول 3: مقایسه میانگین اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان واجد و فاقد سابقه اختلال روانی |
متغیر |
واجد سابقه اختلال روانی
(15N=) |
فاقد سابقه اختلال روانی
(270N=) |
t |
df |
p |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
افسردگی اساسی |
73/16 |
76/4 |
52/9 |
90/5 |
64/4 |
283 |
001/0> |
خودکشی |
07/2 |
53/1 |
75/0 |
16/1 |
17/4 |
283 |
001/0> |
افسردگی کل |
80/18 |
62/5 |
30/10 |
63/6 |
86/4 |
283 |
001/0> |
اضطراب جدایی |
47/2 |
56/2 |
83/3 |
86/2 |
81/1- |
283 |
072/0 |
سکوت انتخابی |
71/3 |
26/2 |
53/2 |
28/2 |
93/1 |
283 |
054/0 |
اضطراب اجتماعی |
74/5 |
73/4 |
05/5 |
71/3 |
68/0 |
283 |
495/0 |
پانیک |
35/6 |
14/5 |
42/3 |
40/3 |
18/2 |
69/14 |
046/0 |
اضطراب فراگیر |
53/9 |
37/5 |
61/7 |
93/3 |
37/1 |
84/14 |
192/0 |
اضطراب کل |
73/27 |
05/15 |
09/22 |
72/11 |
78/1 |
283 |
076/0 |
جدول 4: مقایسه میانگین اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان پایه دهم و یازدهم |
متغیر |
پایه دهم
(116N=) |
پایه یازدهم
(166N=) |
t |
df |
p |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
افسردگی اساسی |
58/9 |
36/6 |
33/10 |
81/5 |
03/1- |
280 |
303/0 |
خودکشی |
90/0 |
25/1 |
82/0 |
21/1 |
52/0 |
280 |
604/0 |
افسردگی کل |
50/10 |
19/7 |
17/11 |
56/6 |
81/0- |
280 |
416/0 |
اضطراب جدایی |
08/3 |
67/2 |
14/4 |
93/2 |
10/3- |
280 |
002/0 |
سکوت انتخابی |
56/2 |
29/2 |
68/2 |
30/2 |
45/0- |
280 |
653/0 |
اضطراب اجتماعی |
88/4 |
95/3 |
35/5 |
62/3 |
03/1- |
280 |
303/0 |
پانیک |
58/3 |
58/3 |
73/3 |
58/3 |
34/0- |
280 |
737/0 |
اضطراب فراگیر |
15/7 |
11/4 |
20/8 |
98/3 |
16/2- |
280 |
032/0 |
اضطراب کل |
54/20 |
35/12 |
16/24 |
51/11 |
52/2- |
280 |
012/0 |
بحث و نتیجه گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد شیوع اضطراب 8/3% و شیوع افسردگی 1/3% در دختران مورد مطالعه بود. زرافشان و همکاران (2015) شیوع اختلالات اضطرابی را در کودکان و نوجوانان ایرانی 8/6 تا 85 %، درخشانپور و همکاران (1399) شیوع اختلال اضطراب در کودکان و نوجوانان شهر گرگان را 8/4 %، نصیری و همکاران (1398) شیوع اختلالات اضطرابی را در کودکان و نوجوانان مازندران 4/10 % و موحدی راد و همکاران (1391) شیوع اضطراب آشکار را در دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه مشهد 8/22 % برآورد کردند(24 ،23 ،22 ،7). عبدالکریمی و همکاران (1400) نشان دادند که استرس، اضطراب و افسردگی در بیش از 50% دانشآموزان دختر رفسنجان وجود داشت(25). در پژوهش آرمانیکیان و همکاران (2020) شیوع اختلالات اضطرابی 5/4 % و شیوع اختلالات خلقی 4/0 % در کودکان و نوجوانان زنجانی بود(26). کردی و همکاران (1393) گزارش کردند که شیوع افسردگی 7/21 % و شیوع اضطراب 3/24 % در دانشآموزان دختر دبیرستانهای مشهد بود(27). در مطالعه روشنچسلی و همکاران (1389) در میان دانشآموزان دبیرستانی ماسال، شاندرمن و رضوانشهر، اضطراب 7/16 % و افسردگی 3/14 % شیوع داشت(28).
شیوع افسردگی در مرور نظاممند و فراتحلیل حیدری و همکاران (2024) 48 % (40 تا 55 %) در دانشآموزان دبیرستانی ایرانی، در مرور نظاممند و فراتحلیل بازرگان و همکاران (2023) 2/47 % در دختران کودک و نوجوان ایرانی، در مرور نظاممند و فراتحلیل محمودی و همکاران (2021) 3/42 % در کودکان و نوجوانان ایرانی، 44 % در دانشآموزان دبیرستانی و 1/42 % در دختران، در مطالعه کریمی و همکاران (2021) 37% در دانشآموزان ایرانی و 45% در دانشآموزان دختر، در مطالعه ریاحی و همکاران (1396) 65% در دانشآموزان دختر دبیرستانی کوهدشت، در مطالعه شعبانپور و همکاران (1396) تا 9/42% در دانشآموزان ایرانی، در مطالعه جولاییمنش و همکاران (1392) 5/33% در نوجوانان شهرستان دزفول، در مطالعه سوکی و همکاران (1389) 5/53% در دانشآموزان دختر دبیرستانی کاشان، گزارش شده است(33-29 ،27 ،19 ،17).
همانطور که مشاهده میشود، اختلاف زیادی میان شیوعهای گزارش شده در مطالعات مختلف وجود دارد. این مسأله ممکن است به دلیل تفاوت شرایط محیطی، جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و ... باشد. علاوه بر این، استفاده از روشها و ابزارهای گوناگون ارزیابی و همچنین تفاوت در ملاکهای تشخیصی اضطراب و افسردگی میتواند تاثیر بسزایی در این مسأله داشته باشد. در پژوهش حاضر، علت نرخ پایینتر شیوع این دو اختلال در دختران مورد مطالعه نسبت به سایر پژوهشها، میتواند به علت سختگیری نقطه برش تعیین شده (2 انحراف معیار بالاتر از میانگین) باشد. به بیان دیگر، در این نقطه برش افرادی که به طور قطعی یا با احتمال خیلی زیاد در واقعیت افسرده یا مضطرب هستند غربال میشوند؛ در حالی که در سایر مطالعات افرادی که دارای حتی درجاتی از افسردگی یا اضطراب بودند، به عنوان افسرده یا مضطرب شناسایی میشوند.
نتایج این مطالعه همچنین نشان داد دختران واجد سابقه بیماری جسمانی سطوح بالاتری از افسردگی اساسی، خودکشی، نمره کل افسردگی، نمره کل اضطراب و پانیک/حملات وحشت زدگی را نسبت به دختران فاقد سابقه بیماری جسمانی داشتند. ناهمسو با این یافته، در پژوهش موحدیراد و همکاران (1391) بین میزان اضطراب آشکار در دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه مشهد و سالم بودن از نظر جسمانی رابطه معناداری دیده نشد. با اینحال، همسو با یافته این مطالعه، پژوهش ملکی و همکاران (1371) نشان داد که وجود بیماریهای جسمی و روانی سبب افزایش نمرات اضطراب میشوند. این یافته با نتایج پژوهش واحدالعین (1385) روی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه تهران نیز همسو است(24).
در تبیین این یافته، وجود بیماری جسمانی میتواند بهطور مستقیم (مثلاً با تاثیر روی کارکردهای مغزی یا شناختی) یا غیرمستقیم (مانند بالا بردن استرس، افزایش آسیبپذیری روانی، و بروز عوارض جانبی مصرف دارو)، سلامت روان را تحتتاثیر قرار داده و منجر به اضطراب و افسردگی شود. از سوی دیگر، اضطراب و افسردگی نیز با علائم و نشانههای فیزیولوژیکی همراه بوده و میتواند از طرق مختلف به سلامت جسم آسیب بزند. بنابراین رابطهای دوطرفه/متقابل بین بیماری جسمانی و اضطراب و افسردگی وجود دارد که میتواند دلیل وجود اختلالات نام برده شده در دختران واجد سابقه بیماری جسمانی باشد.
طبق یافتۀ دیگر این مطالعه، دختران واجد سابقه اختلال روانی نسبت به دختران فاقد این سابقه سطوح بالاتری از افسردگی اساسی، خودکشی، نمره کل افسردگی، سکوت انتخابی و پانیک/حملات وحشتزدگی را گزارش کردند. در تبیین این یافته، داشتن سابقه اختلال روانی به طور کلی نشان دهندۀ آسیبپذیری بالا و مستعد بودن فرد در ابتلا به اختلالات روانی (مانند اضطراب و افسردگی) است. علاوه بر این، اضطراب و افسردگی از رایجترین اختلالهای همبود بسیاری از اختلالات روانی هستند. همچنین وجود عوامل محیطی، ژنتیکی، زیستی و... مشترک، خطر ابتلا به اضطراب و افسردگی را در فرد واجد سابقه اختلال روانی افزایش میدهد.
دختران پایه یازدهم سطوح بالاتری از اختلال اضطراب جدایی، اختلال اضطراب فراگیر و نمره کل اضطراب را نسبت به دختران پایه دهم تجربه میکنند. همسو با این یافته، مطالعه سندال و همکاران (2017)، مطالعه عبدالکریمی و همکاران (1400) روی دانشآموزان دختر متوسطه دوم رفسنجان و مطالعه موحدیراد و همکاران (1391) روی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه مشهد نشان داد که بین نمره اضطراب و پایه تحصیلی ارتباط معناداری وجود دارد(25،24). نمرات بالاتر اضطراب در دختران پایه یازدهم ممکن است به دلیل نزدیک شدن به کنکور و افزایش نگرانیهای فرد در خصوص نتایج این امتحان و پیامدهای تحصیلی و شغلی وابسته به آن باشد. وجود نمرات بالاتر اضطراب جدایی نیز این تببین را تایید میکند و احتمالا ناشی از اضطراب جدا شدن از خانواده و تحصیل در دانشگاههای دور از محل زندگی است.
در مطالعه کردی و همکاران (1393) روی دانش آموزان دختر دبیرستانی مشهد، بین سن و هر یک از اختلالات افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مثبتی دیده شد. در مطالعه صادقیان و همکاران (1389) روی دانشآموزان دختر دبیرستانی همدان و مطالعه مسعودزاده و همکاران (1383) روی دانشآموزان دبیرستانی ساری، تفاوت معنادار از نظر سن بین افسردگی و اضطراب وجود داشت و با افزایش سن، میزان اختلالات افزایش یافت(27). در مطالعه رستمزاده و خلیلزاده (1386) با افزایش سن، شیوع و شدت افسردگی در دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه ارومیه افزایش یافته بود(34). روشنچسلی و همکاران (1389) در پژوهشی در دبیرستانهای ماسـال، شـاندرمن و رضوانشهر، نشان دادند که دانشآموزان پایـه اول از افسردگی بیشتری نسبت به دانشآموزان پایه دوم برخوردارند(28). ناهمسو با این نتایج، در مطالعه حاضر ارتباطی بین پایه تحصیلی و افسردگی یافت نشد.
از نظر اضطراب و افسردگی بین سه گروه دختران رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری مشاهده نشد. همسو با این یافته، موحدی راد و همکاران (1391) نیز نشان دادند که رشته تحصیلی در ایجاد اضطراب در دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه مشهد مؤثر نیست(24). اما این یافته ناهمسو با مطالعه مروری شعبانپور و همکاران (1396) است که گزارش کردند در چند مطالعه دانشآموزان گروه ریاضی-فیزیک کمترین و دانشآموزان گروه فرهنگ و ادب بیشترین شیوع علائم افسردگی را داشتند(32). همچنین در مطالعه رستمزاده و خلیلزاده (1386) بین رشته تحصیلی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه ارومیه و شیوع افسردگی رابطه معنیدار مشاهده گردید(34). در مطالعۀ نظری (1385) روی دانشآموزان مقطع پیشدانشگاهی کرج نیز دانشآموزان رشته ریاضی از اضطراب پایینتری نسبت به دانشآموزان رشته انسانی و تجربی برخوردار بودند(24).به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اضطراب و افسردگی در دختران نوجوان لاهیجان شیوع کمتری نسبت به سایر مناطق ایران دارد. این پژوهش همچنین نشان داد که عوامل جمعیتی همراه یعنی سابقه بیماری جسمانی، سابقه اختلال روانی و پایه تحصیلی با اضطراب و افسردگی رابطه دارد. با اینحال میان رشته تحصیلی و اضطراب و افسردگی رابطه معناداری مشاهده نشد.
محدودیت اصلی پژوهش حاضر، حجم نمونه نسبتاً کم بود؛ از این رو پیشنهاد میشود در آینده مطالعاتی با جامعه آماری بزرگتر (که مدارس غیردولتی و هنرستانها را نیز در بربگیرد) و حجم نمونه بیشتر انجام شود. محدودیت دیگر این پژوهش، عدم امکان انجام مصاحبه بالینی و جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه و به صورت خودگزارشی بود. درنهایت پیشنهاد میشود اقداماتی در خصوص طراحی برنامههای پیشگیری و درمان اضطراب و افسردگی و بهبود سلامت روان برای نوجوانان انجام گیرد.
ملاحظات اخلاقی
در پژوهش حاضر، تمام شرکتکنندگان گمنام بودند. هدف و اهمیت پژوهش به شرکتکنندگان توضیح داده شد. ضمن حفظ رازداری، تمام اطلاعات محرمانه نگه داشته شدند. هیچگونه اجباری جهت شرکت در پژوهش وجود نداشت و امکان خروج آزادانه فراهم بود.
از عدم وارد شدن هرگونه آسیب روانی و جسمانی به شرکتکنندگان اطمینان حاصل شد. کد اخلاق در پژوهش به شناسه IR.GUILAN.REC.1402.049 از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه گیلان اخذ گشت.
سهم نویسندگان
فاطمه یعقوبی سیاهگورابی: مفهومسازی مطالعه، جمعآوری دادهها، نوشتن متن اولیه مقـاله، سجاد رضـائی (نویسنده مسئول):
طراحی مطالـعه، تجزیه و تحلیـل دادهها، بـازنگری و نظـارت بر
مطالعه و عذرا زبردست: نظارت، بازبینی و بازنگری متن مقاله را بر عهده داشتند.نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفتهاند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر تحت حمایت مالی قرار نداشت.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله هیچگونه تعارض منافعی را گزارش نمیکنند.
تقدیر و تشکر
ضمن سپاس از همکاری مدارس دخترانه متوسطۀ دوم شاهد، توحید و علامۀ طباطبایی لاهیجان، از تمام شرکتکنندگان این پژوهش و تمام کسانی که ما را در این مسیر یاری کردند کمال تشکر و قدردانی مینماییم.
پیشنهاده این پژوهش در تاریخ 06/08/1402 بهشمارۀ 107949 در دانشگاه گیلان تصویب و ثبت گردید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/2/27 | پذیرش: 1403/3/20 | انتشار: 1403/6/10