Ethics code: IR.IAU.SRB.REC.1402.227
Seyfi Avarsin A, Pirkhaefi A, Kalhornia Golkar M. The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Group Therapy on Depression and Self-Efficacy of Patients with Hypertension. TB 2024; 23 (4) :31-43
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3645-fa.html
سیفی آوارسین عزیز، پیرخائفی علیرضا، کلهرنیا گلکار مریم. اثربخشی درمان گروهی رفتاری-شناختی بر افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشار خون بالا. طلوع بهداشت. 1403; 23 (4) :31-43
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3645-fa.html
گرمسار، ایران ، Apirkhaefi@gmail.com
متن کامل [PDF 561 kb]
(57 دریافت)
|
چکیده (HTML) (111 مشاهده)
متن کامل: (78 مشاهده)
اثربخشی درمان گروهی رفتاری-شناختی بر افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشار خون بالا
نویسندگان:عزیز سیفی آوارسین 1، علیرضا پیرخائفی 2، مریم کلهرنیا گلکار 3
1. دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی سلامت، واحد امارات، دانشگاه آزاد اسلامی، دبی، امارات متحده عربی
2. نویسندۀ مسئول: دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
تلفن تماس: 09123779022 Email:Apirkhaefi@gmail.com
3. استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایران
چکیده
مقدمه: فشارخون بالا یکی از شایعترین بیماریهای مزمن است که اگر به درستی مدیریت نگردد، علاوه بر سلامت جسمی موجب کاهش وضعیت روانی و کارآمدی افراد میشود. از اینرو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی شناختی-رفتاری بر افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا بود.
روش بررسی: مطالعۀ حاضر از نوع مداخلهای نیمه تجربی و به صورت پیشآزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل و با پیگیری 90 روزه بود. جامعۀ پژوهش تمامی بیماران فشارخون بالا مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1402 بود که 38 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند برگزیده شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم جمعیت شناختی، پرسشنامههای افسردگی بک (BDI-II) و خودکارآمدی عمومی (GSE-17) بود. دادهها نیز استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با سطح معناداری 05/0 و با نرمافزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی (6/78=F، 001/0>P) و افزایش خودکارآمدی (7/12=F، 001/0>P) بیماران مبتلا به فشارخون بالا اثربخش بود. میزان اندازه اثر درمان شناختی-رفتاری در افسردگی 70% و خودکارآمدی 27% بود و ماندگاری تأثیر آن تا سه ماه پس از درمان برقرار بود.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی-رفتاری میتواند موجب بهبود افسردگی و افزایش خودکارآمدی روانی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود. بنابراین میتوان از روش درمان کم هزینه و مقرون به صرفه در کنار درمان روتین (دارو) بیماران مبتلا به فشارخون بالا، برای افزایش سلامت روانی این بیماران استفاده نمود.
واژههای کلیدی: افسردگی، خودکارآمدی، درمان شناختی-رفتاری، فشارخون بالا
مقدمه
فشارخون بالا (Hypertension) یکی از رایجترین عوامل خطرزا برای بیماریهای قلبی-عروقی است که میتواند به سکته قلبی، حوادث مغزی، نارسایی قلبی، مشکلات بینایی، نارسایی کلیوی و مرگ زودهنگام منجر شود. این بیماری با افزایش فشارخون سیستمیک شریانها مشخص شده و به صورت بالینی به فردی که فشارخون شریانی او بیش از 90/140 باشد، گفته میشود(1).
فشارخون بالا یک بیماری مزمن شایع با شیوع بالا در جهان شناخته میشود(2) و معمولاً نیاز به مدیریت مادامالعمر فشار خون با داروها دارد(3). شیوع فشارخون بالا در بین افراد بالای ۲۵ سال در ایران ۹/2۹ درصد است. این افزایش نسبت به سالهای گذشته مشابه با نرخ شیوع در کشورهایی مانند نپال، چین و ایالات متحده است(4). این سطح از شیوع احتمال بروز اضافه وزن، چاقی، تریگلیسیرید بالا، دیابت و بیماریهای قلبیعروقی را افزایش میدهد(4،5).
ارتباط نزدیکی بین فشارخون بالا و عوامل خطر افسردگی ثبت شده است(7،6). بنابراین کاهش استرس یک رویکرد ایدهآل در مدیریت مداوم فشارخون بالا محسوب میشود(8). رواندرمانی برای بیماران فشارخون بالا مبتلا به افسردگی و هم علائم روانی مفید است(9). مطالعات رواندرمانی به طور معمول بر روی افسردگی و/یا اضطراب شدید بیماران مبتلا به فشارخون در بیمارستانها متمرکز هستند(10). تعداد زیادی از بیماران مبتلا به فشارخون نیز افسردگی و کاهش خودکارآمدی را همزمان را تجربه میکنند(11). منظور از خودکارآمدی قضاوت فرد دربارۀ تواناییهای خود برای انجام موفقیتآمیز یک رفتار در سطحی معین است(12). به عبارت دیگر، خودکارآمدی به ادراک فرد از عملکرد و رفتارهای سازگارانه در مواجه با زندگی اطلاق میشود(13). فردی که به کارآمدی خود اعتقاد دارد در موقعیتهای خاص با رویکرد مؤثرتری برای رسیدن به اهداف خود اقدام میکند و احتمال موفقیت او در شرایط مخاطرهآمیز بیشتر است(15،14). بخش قابل توجهی از این بیماری با دستورات پزشکان مطابقت ندارند و عوارض جدی بر کیفیت زندگی میگذارد(16). بنابراین مدیریت افسردگی و افزایش خودکارآمدی به اندازه درمان فشار خون بالا مهم است.
بیماران فشارخون بالا معمولاً با ترکیبی از عوامل دارویی برای کنترل فشارخون مدیریت میشوند. با این حال نتایج ممکن است تا حدی به دلیل عدم انطباق پزشکی، رضایتبخش نباشد(8). از اینرو هرچند درمان اصلی برای فشار خون بالا دارودرمانی است(17)؛ با این وجود تغییرات سبک زندگی نیز به شدت توصیه میشود(18). در واقع به دلیل طولانی بودن دورۀ بیماری فشارخون بالا و نیاز به مصرف مداوم دارو، بیماران در طول درمان ممکن است دچار احساسات منفی مانند اضطراب و افسردگی شوند(19).
علاوه بر این، مشکلات روانی به عوامل مهمی در بروز و پیشرفت فشارخون بالا تبدیل شدهاند(20). بنابراین در درمان فشار خون بالا، مداخلات روانشناختی به موقع میتواند برای بهبود درمان و پیش آگهی بیماری مفید باشد. درمان شناختی-رفتاری (Cognitive behavioral therapy) یکی از روشهای روانشناختی کوتاهمدت است که هدف آن تغییر شناختهای غیرمنطقی و در نتیجه حذف رفتارهای ناکارآمد است(21). این روش درمانی میتواند به طور مؤثر مشکلات روانی را حل نموده و برای درمان افسردگی، اضطراب، خودکارآمدی روانی و درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد(22). حتی درمان شناختی-رفتاری، موجب کاهش قابل توجهی در اضطراب و افسردگی بیماران فشارخون بالا میشود(23). برای مثال Li و همکاران(20) در یک مطالعۀ فراتحلیل نشان دادند که مداخلات مبتنی بر شناختی-رفتاری باعث کاهش فشار سیستولیک (87/8-) فشار دیاستولیک (82/5-)، سطح کلسترول کلی (43/0-)، علائم افسردگی (13/3-)، علائم اضطراب (63/3-) و کیفیت خواب بهبود یافته (93/2-) میشوند. همچنین مداخلات طولانی مدت شناختی-رفتاری برای مدیریت فشار خون در بیماران مبتلا به فشار خون بالا مفید است. Salimpour و همکاران (24) نیز در پژوهشی دربارۀ اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر استرس ادراک شده بیماران تحت مداخله عروق کرونر نشان دادند که این درمان به طور قابل توجهی استرس ادراکشده را در بیماران کاهش میدهد. ثابتفر و همکاران (5) نیز نشان دادند که گروهدرمانی شناختی بر کاهش استرس و هیجان و بهبود خودمراقبتی بیماران مبتلا به فشار خون مفید بوده و علاوه بر مؤلفههای روانشناختی به مؤلفههای جسمی بیماران نیز توجه دارد.
با این حال شواهدی که استفاده از درمانهای روانشناختی در راستای کاهش فشار روانی بزرگسالان مبتلا به فشارخون بالا را تأیید نمایند محدود است. بنابراین لازم است به تحقیقات بیشتری در زمینه درمان علائم روانشناختی برای درک بهتر اینکه چگونه میتوانیم از این گروه بالینی حمایت کنیم، بپردازیم. با توجه به مزمن بودن بیماریهای فشارخون و تنشهای جسمی-روانی همراه با این بیماری لازم است در جهت تقویت سلامت روان و کاهش فشارهای جسمی و روان این بیماران از رویکردهای روانشناختی مناسب جهت ارتقای سلامت و کاهش پریشانی در این گروه استفاده شود. از اینرو هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمانی گروهی شناختی-رفتاری بر افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا بود.
روش بررسی
این پژوهش از نوع مداخلهای نیمه تجربی و به صورت پیشآزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل و با پیگیری 90 روزه بود. جامعۀ آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به فشارخون بالا بود که در سال 1402 به مراکز درمانی شهر تهران (الغدیر و نیکان) مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری پژوهش از نوع نمونهگیری هدفمند بود. از اینرو، لیست بیماران گروه هدف که واجد شرایط حضور در مطالعه بودند از درمانگاه اخذ شد. سپس برای هماهنگی و اخذ رضایت شفاهی از افراد برای مشارکت در مطالعه دعوت گردید.
ملاکهای ورود به پژوهش حاضر عبارت بودند از: 1- تشخیص بیماری فشارخون بالا توسط پزشک متخصص قلب و عروق، 2- عدم مصرف داروهای روانپزشکی، 3- داشتن سن 30 تا 45 سال، 4- داشتن سواد خواندن و نوشتن برای تکمیل پرسشنامه، 5- نقطه برش کمتر از 39 در تست افسردگی بک (BDI-II) و 6- داشتن فشارخون بالا با دیاستولیک از 90 به بالا و سیستولیک از 140 به بالا. ملاکهای خروج این پژوهش نیز عبارت بودند از: 1- داوطلب مشارکت نبودن در معیار ورود، 2- داشتن غیبت بیشتر از دو جلسه و شرایط حاد جسمانی که مانع حضور در جلسات درمانی شود، 3- سوء مصرف مواد و مشروب در طول یک سال گذشته. با در نظر گرفتن ملاکهای ورود و خروج، 38 نفر از بیماران که شرایط شرکت در این پژوهش را داشتند را انتخاب نموده و به صورت تصادفی در دو گروه 19 نفری مداخله و گروه کنترل جایگزین شدند. در پایان درمان اطلاعات یک نفر از بیماران در گروه مداخله (به علت عدم حضور مرتب در جلسات درمانی) و یک نفر از گروه کنترل (به علت عدم حضور در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری) از پژوهش کنار گذاشته شدند. برای گردآوری اطلاعات نیز از ابزار زیر استفاده شد.
1. چک لیست جمعیت شناختی: یک پرسشنامه محقق ساخته به منظور جمعآوری اطلاعات زمینهای مشارکت کنندگان نظیر سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل بود.
2. مقیاس افسردگی بک (BDI-II): این پرسشنامه توسط بک (1996) ساخته شده و در طی 25 سال اخیر این پرسشنامه جزو پذیرفتهترین ابزار شناسایی افسردگی در بیمارانی بوده است. این پرسشنامه برای افراد بالای 13 سال طراحی شده است و دارای 21 سؤال است که هر ماده از 0 تا 3 نمرهگذاری میشود. دامنۀ نمره هر فرد میتواند بین 0 تا 63 باشد. افراد میتوانند در چهار گروه قرار بگیرند: نمره بین 0 تا 13 نشانگر حداقل نمره بین 14 تا 19 افسردگی خفیف، بین 20 تا 29 افسردگی ملایم و بین 30 تا 63 افسردگی شدید است. در نسخۀ فارسی این پرسشنامه ضریب آلفای برابر با 87/0 و پایایی آزمون-بازآزمون آن 74/0 به دست آمده است(25). پایایی این پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد.
3. مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE-17): این پرسشنامه توسط شرر و مادوکس (۱۹۸۲) ساخته شده و دارای 17 سؤال است که سه جنبه از رفتار شامل میل به آغازگری رفتار، ادامه تلاش برای تکمیل رفتار و مقاومت در رویارویی با موانع را در افراد اندازهگیری میکند. نمرات افراد در این مقیاس بر اساس لیکرت پنج گزینهای بوده که از 1= کاملأ مخالفم تا 5= کاملأ موافقم نمرهگذاری میشود. دامنۀ نمرات در این مقیاس بین ۱۷ تا ۸۵ بوده و نمرات بالا حاکی از احساس خودکارآمدی بیشتر در افراد است. روایی و پایایی این مقیاس در ایران توسط اصغرینژاد و همکاران(26) تأیید شده و ضریب آلفای کرونباخ 83/0 برای آن گزارش شده است. پایایی این پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ با کل مقیاس 83/0 به دست آمد.
در این پژوهش از پروتکل درمان رفتاری-شناختیFree (27) بهره گرفته شده است که شامل 12 جلسه درمان گروهی است که هر جلسه به مدت 60 دقیقه و هفتهای یکبار برگزار میشود. این پروتکل به عنوان راهنمای کامل درمان شناختی-رفتاری است که بر اساس شناختدرمانی بک، آلیس و مکمولین گردآوری شده و به عنوان یک رویکرد مفهومی قدرتمند برای مقابله با استرس، افسردگی و مشکلات هیجانی به کار گرفته میشود.
در این پژوهش برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-21 و با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بخش آمار توصیفی از شاخصهای فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و در بخش استنباطی برای همسانی دادههای کیفی از آزمون خیدو و واریانس یکطرفه؛ برای پیشفرضهای نرمان بودن توزیع نمرات از آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف، لوین و کرویت موچلی و در نهایت از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر به کار برده شد.
جدول 1: خلاصۀ پروتکل درمان شناختی-رفتاری
جلسات |
اهداف |
اول |
گرفتن پیشآزمون، اجرای مدل سه سیستمی هیجان در انسان (نظریه آلبرت آلیس، A-B-C) |
دوم |
شناسایی افکار خودآیند منفی |
سوم |
پیامدهای رفتاری باورها |
چهارم |
شناسایی باورهای کلیدی از طریق پیکان عمودی |
پنجم |
تهیه نقشههای شناختی و استفاده از رتبهبندی "SUD" |
ششم |
شناسایی تحریفهای شناختی و تغییر باورها |
هفتم |
فهرست اصلی باورها، تحلیل سودمند بودن و تحلیل همسانی |
هشتم |
فرآیند تحلیل منطقی بر روی طرحوارهها |
نهم |
تهیه سلسله مراتب و باورهای درست |
دهم |
تغییر ادراکی با تمرین بازداری قشری اختیاری |
یازدهم |
فرآیند تنبیه خود- خود پاداشدهی |
دوازدهم |
جمعبندی نتایج، نظرخواهی دربارۀ جلسات و پاسخ به پرسشهای پایانی، پسآزمون |
یافته ها
میانگین و انحراف استاندارد سنی کل مشارکتکنندگان در دو گروه 77/4±83/38 بود. نتایج همسانی دادههای کیفی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و خیدو نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ ویژگیهای جمعیت شناختی نظیر سن، جنسیت، وضعیت تأهل و سابقۀ بیماری روانپزشکی تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0<P). این بدین معناست که بین ویژگیهای جمعیت شناختی دو گروه شرایط یکسانی وجود دارد(جدول 2).
در جدول 3 میانگین و انحراف استاندار نمرات افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا طبق طرح پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل آمده است. همچنین مقادیر آزمون کلموگروف-اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن دادههای کمی نیز گزارش شده است.
نتـایج بر اساس آزمون کلمـوگروف-اسمیـرنوف نشـان میدهد
توزیع نمرات افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار نیست (05/0<P). این بدین معناست که دادههای از توزیع دادهها نرمال برخوردار است. مقادیر آزمون لوین برای افسردگی و خودکارآمدی معنادار نبود (05/0<P) که نشان میدهد واریانس نمرات بین دو گروه برای متغیرهای اصلی پژوهش یکسان است. از سوی دیگر پیشفرض کرویت موچلی مبنی بر تساوی کوواریانسها نیز تأیید شد. از اینرو، پیش فرض استفاده از آزمون تحلیل وواریانس با اندازهگیری مکرر در دادههای پژوهش تأیید شد.
در جدول 4 نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان میدهد که پس از حذف تأثیر متغیر پیشآزمون و با توجه به ضریب F محاسبه شده (6/78=F و 001/0=P)، مشاهده میشود که بین میانگین تعدیل شده نمرات افسردگی بیماران بر حسب عضویت گروهی (دو گروه آزمایش و کنترل) تفاوت معنیداری وجود دارد و میزان تأثیر درمان شناختی-رفتاری 70/0 درصد بوده است. این بدین معناست که 70/0 درصد از تغییرات افسردگی ناشی از تأثیر درمان شناختی-رفتاری بوده است. بنابراین با احتمال 99 درصد میتوان گفت درمان شناختی-رفتاری توانسته است موجب کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود و و اثر درمان آن در حد قوی بوده است.
دیگر نتایج جدول 4 نشان میدهد که پس از حذف تأثیر متغیر پیشآزمون و با توجه به ضریب F محاسبه شده (7/12=F و 001/0=P) مشاهده میشود که بین میانگین تعدیل شده نمرات خودکارآمدی بیماران بر حسب عضویت گروهی (دو گروه آزمایش و کنترل) تفاوت معنیداری وجود دارد و میزان تأثیر درمان درمان شناختی-رفتاری 27/0 درصد بوده است. این بدین معناست که 27/0 درصد از تغییرات خودکارآمدی ناشی از ناشی از تأثیر درمان شناختی-رفتاری بوده است. بنابراین با احتمال 99 درصد میتوان گفت درمان شناختی-رفتاری توانسته است موجب افزایش خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود. در ادامۀ برای آگاهی از اینکه بین کدام از مراحل اندازهگیری (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد(جدول 5).
مندرجات جدول 5 نشان میدهد که در گروه آزمایش بین میانگین مراحل پیشآزمون با پسآزمون و نیز پیشآزمون با پیگیری در هر دو متغیر افسردگی و خودکارآمدی تفاوت معناداری وجود دارد.
بین نتایج میانگین مراحل پسآزمون با پیگیری هم تفاوت معناداری وجود نداشت. این نتایج حاکی از آن است که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود افسردگی و خودکارآمدی اثربخش بوده و اثر مداخلۀ آن تا سه ماده پس از مداخله نیز ماندگار بوده است.
جدول 2: بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی در گروههای پژوهش
متغیر |
طبقهبندی |
گروه آزمایش
(18= N) |
گروه کنترل
(18= N) |
سطح معناداری |
سن* |
77/4±83/38 |
97/5± 25/42 |
72/6± 40/41 |
13/0 |
جنسیت ** |
مرد |
6 (2/46) |
7 (8/53) |
73/0 |
زن |
12 (50) |
11 (8/47) |
وضعیت تأهل ** |
مجرد |
6 (2/52) |
6 (50) |
1 |
متأهل |
12 (50) |
12 (50) |
تحصیلات ** |
سیکل |
5 (4/71) |
2 (6/28) |
62/0 |
دیپلم |
6 (5/45) |
5 (5/54) |
فوق دیپلم و لیسانس |
7 (7/46) |
8 (3/53) |
فوق لیسانس |
1 (3/33) |
2 (7/66) |
سابقه روانپزشکی** |
خیر |
16 (5/48) |
17 (5/51) |
55/0 |
بله |
2 (7/66) |
1 (3/33) |
* آزمون تحلیل واریانس یک طرفه همراه با گزارش میانگین و انحراف استاندارد (M ± SD)
** آزمون خیدو همراه با گزارش درصد (فراوانی) |
جدول 3: میانگین (انحراف معیار) و آمارۀ کلموگروف-اسمیرنوف (K-S) متغیرهای پژوهش به تفکیک گروهها
متغیرها |
آزمایش |
کنترل |
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیگیری |
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیگیری |
افسردگی |
5/3 ± 72/33 |
63/2 ± 7/21 |
09/3 ± 8/21 |
7/2 ± 3/33 |
8/2 ± 3/33 |
6/2 ± 6/33 |
خودکارآمدی |
53/5 ± 78/45 |
7/5 ± 67/54 |
51/6 ± 11/54 |
2/4 ± 9/46 |
1/4 ± 3/45 |
1/4 ± 8/44 |
K-S برای افسردگی |
56/0 |
27/0 |
36/0 |
53/0 |
49/0 |
64/0 |
K-S برای خودکارآمدی |
80/0 |
96/0 |
97/0 |
61/0 |
60/0 |
51/0 |
جدول ۴: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نمرات افسردگی و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا
متغیر |
منابع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجات آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
اندازه اثر |
افسردگی |
پیش آزمون
گروهها
خطا |
6/94459
0/1587
7/686 |
1
1
34 |
6/94459
0/1587
2/20 |
6/4676
6/78 |
001/0
001/0 |
99/0
70/0 |
خودکارآمدی |
پیش آزمون
گروهها
خطا |
1/255111
7/918
8/2459 |
1
1
34 |
1/255111
7/918
34/72 |
22/3526
70/12 |
001/0
001/0 |
99/0
27/0 |
جدول 5: خلاصۀ نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی برای مقایسۀ زوجی میانگین متغیرها در مراحل سه گانۀ اندازهگیری
متغیر |
مرحلۀ مرجع |
مرحلۀ
مقایسه |
تفاوت میانگین |
خطای استاندارد |
سطح معناداری |
فاصلۀ اطیمنان |
پایین |
بالا |
افسردگی |
پیش آزمون
پس آزمون |
پس آزمون
پیگیری
پیگیری |
03/6
75/5
28/0 |
40/0
48/0
23/0 |
001/0
001/0
71/0 |
02/5
53/4
86/0- |
03/7
97/6
30/0- |
خودکارآمدی |
پیش آزمون
پس آزمون |
پس آزمون
پیگیری
پیگیری |
64/3-
08/3-
57/0- |
47/0
50/0
22/0 |
001/0
001/0
05/0 |
81/4-
35/4-
003/0- |
46/2-
82/1-
11/1 |
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر افسردگی و خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا انجام گرفت. در ابتدا نتایج پژوهش نشان داد درمان شناختی-رفتاری با احتمال 99 درصد موجب کاهش معنادار افسردگی در بیماران
مبتـلا به فشـارخون بالا میشـود و مانـدگاری تأثیر آن تا سه مـاه
پس از درمان نیز وجود داشت.
میزان اندازه اثر درمان شناختی-رفتاری در افسردگی 70% بوده است. این بدین معناست که 70/0 درصد از تغییرات افسردگی ناشی از تأثیر درمان شناختی-رفتاری بوده است. نتایج به دست آمده با پژوهشهای پیشین همسو است. برای مثال Zhang و همکاران(11) در یک پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی شده نشان دادند مداخله 10 هفتهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، موجب کاهش معنادر نمرات افسردگی (21%) و اضطراب (18%) میشود. همچنین این درمان میتواند موج کاهش فشار خون سیستولیک شود. همچنین نمرات خودکارآمدی و آگاهی از سلامت جسمانی و روانی گروه مداخله ذهن آگاهی نسبت به کنترل به طور معنیداری بهبود یافت. بنابراین مداخلات متمرکز کوتاهمدت مبتنی بر ذهنآگاهی تسکین متوسطی برای افسردگی و/یا اضطراب ایجاد میکند و در کاهش فشار خون و بهبود نمرات خودکارآمدی مؤثر است.
Li و همکاران(20) در یک مطالعۀ مروری از نوع فراتحلیل دربارۀ اثر درمانی مداخلات مبتنی بر شناختی-رفتاری بر عملکرد جسمی-روانی بیماران مبتلا به فشار خون نشان دادند که مداخلات مبتنی بر شناختی-رفتاری باعث کاهش فشار سیستولیک (87/8-) فشار دیاستولیک (82/5-)، سطح کلسترول کلی (43/0-)، علائم افسردگی (13/3-)، علائم اضطراب (63/3-) و کیفیت خواب بهبود یافته (93/2-) میشوند. علاوه بر این، مداخلات طولانی مدت مبتنی بر شناختی-رفتاری برای مدیریت فشار خون در بیماران مبتلا به فشار خون بالا مفید است.
از سوی دیگر درمان شناختی-رفتاری با میزان تأثیر 27% موجب افزایش معنادار خودکارآمدی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا شد و ماندگاری تأثیر آن تا سه ماه پس از درمان نیز وجود داشت. این بدین معناست که 27/0 درصد از تغییرات خودکارآمدی ناشی از تأثیر درمان شناختی-رفتاری بوده است.
نتایج به دست آمده با پژوهشهای پیشین همسو است. برای مثال Johansson و همکاران(28) در پژوهشی به بررسی اینکه آیا درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر اینترنت (iCBT) خودکارآمدی را در بیماران مبتلا به بیماری قلبی-عروقی بهبود میبخشد؟ و آیا این روش درمانی روابط بین تغییرات در علائم افسردگی، خودکارآمدی و فعالیت بدنی تأثیرگذار است؟ در این مطالعه تصادفی کنترل شده همراه با مدلسازی معادلات ساختاری نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر اینترنت تأثیر مستقیمی بر تغییرات علائم افسردگی داشت که به نوبه خود بر تغییرات خودکارآمدی (23/0=β) و فعالیت بدنی (12=β) تأثیر گذاشت.
خودکارآمدی توسط درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر اینترنت بهبود یافت. با این حال، تأثیر درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر اینترنت بر خودکارآمدی و فعالیت بدنی عمدتاً با بهبود علائم افسردگی انجام شد. در پژوهش Zhang و همکاران(11) گزارش شد که درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند نمرات خودکارآمدی و آگاهی از سلامت جسمانی و روانی را به طور معنیداری بهبود یابد.
در تبیین نتایج به دست آمده باید گفت ماهیت درمان شناختی-رفتاری، متمرکز بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری منفی است. با تغییر این الگوها، بیماران ممکن است احساس بهتری درباره تواناییهای خود برای مدیریت افسردگی و شرایط مرتبط با فشارخون بالا به دست آورند.
به علاوه، افزایش خودکارآمدی به معنای باور بیماران به تواناییشان در کنترل و مدیریت بیماری خود است. از سوی دیگر، تکنیکها و مهارتهای یادگرفته شده در طی درمان شناختی-رفتاری به خوبی در زندگی روزمره بیماران نهادینه میشود؛ زیرا بیماران این مهارتها را به طور مداوم تمرین میکنند و آنها را در مواجهه با موقعیتهای مختلف به کار میگیرند. تمرین مداوم این مهارتها به بیماران کمک میکند تا احساس بهتری نسبت به تواناییهای خود برای مدیریت بیماری و استرس داشته باشند و موجب ماندگاری اثرات درمان میشود.
این پژوهش همانند بسیاری از پژوهشها دارای محدودیتهایی بوده است که از جمله آن میتوان به حجم نمونۀ گسترده، عدم پیگیری بلند مدت (شش ماهه و یک ساله) عدم استفاده از کارآزمایی بالینی دو سوکور و استفاده تنها از بیماران فشارخون بالا اشاره نمود. بنابراین لازم است در تعمیمپذیری نتایج تحقیق به سایر گروههای بیماران احتیاط به عمل آید.
در نهایت باید گفت درمان شناختی-رفتاری میتواند باعث بهبود افسردگی و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود. هر چند میزان اثر این درمان برای خودکارآمدی در حد متوسط بوده است؛ با این وجود، حاکی از تأثیر مثبت درمان شناختی-رفتاری بر بهبودی افسردگی و سلامت روانشناختی بیماران فشارخون بالا بوده است.
بنابراین میتوان از درمان شناختی-رفتاری در کنار درمان روتین بیماران فشارخون بالا جهت بالا بردن سلامت روانی این بیماران در مراکز درمانی استفاده نمود.
پیشنهاد میشود از درمان شناختی-رفتاری بر روی سایر بیماریهای قلبی-عروقی استفاده شود و از این شیوه درمانی برای ارتقاء سلامت روانی بیماران بهره جست. همچنین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی از نمونۀ مورد مطالعه از مراکز درمانی مختلف دیگر شهرها به منظور کاهش سوگیریهای احتمالی و کنترل متغیرهای مداخلهگر استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پژوهـش حاضـر با کدIR.IAU.SRB.REC.1402.227 در
کمیتۀ اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد امارات با اخذ به ثبت رسیده است. محققین تمام تلاش به کار گرفتند تا در فرایند پژوهش شأن و عزتنفس مشارکتکنندگان حفظ شود. همچنین از همۀ بیماران رضایت آگاهانه کتبی گرفته شد و دربارۀ موضوع، اهداف، نحوۀ اجرای تحقیق و نیز تمایل برای عدم حضور در جلسات رواندرمانی توضیحات لازم به آنان داده شد.
سهم نویسندگان
عزیز سیفی آوارسین: انجام مصاحبه و گردآوری دادهها، گردآوری منابع، علیرضا پیرخائفی: تجزیه و تحلیل دادهها، مریم کلهرنیا گلکار: طراحی پژوهش را بر عهده داشتند.
نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفتهاند.
حمایت مالی
برای انجام این پژوهش هیچ گونه حمایت مالی دریافت نشده است.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام میدارند که هیچگونه تضاد منافعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
بر حسب وظیفه، نویسندگان این مقاله از افراد مبتلا به فشارخون بالا شرکت کننده در پژوهش و همچنین از مسئولین و مدیران مراکز درمانی تهران (الغدیر و نیکان) که در تحقق این پژوهش مساعدت لازم را به عمل آوردند تشکر و قدردانی مینمایند.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
روان شناسی دریافت: 1403/3/13 | پذیرش: 1403/6/28 | انتشار: 1403/8/28