Research code: 11960
Ethics code: IR.SSU.SPH.REC.1400.147
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، z_rahayy@yahoo.com
متن کامل [PDF 912 kb]
(184 دریافت)
|
چکیده (HTML) (178 مشاهده)
متن کامل: (268 مشاهده)
تعیین کننده های دموگرافیک وضعیت شناختی سالمندان : مطالعه طولی سالمندی نیشابور
نویسندگان: سمیه برجی1، زهره رهایی2، نیره امینی ثانی3
1.کارشناسی ارشد سلامت سالمندی، گروه سلامت سالمندی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران
2.نویسنده مسئول: دکتری تخصصی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، گروه آموزش و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران
شماره تماس : 31492216-035 E-mail:z_rahayy@yahoo.com
3. دانشیار مرکز تحقیقات سالمندی سالم، دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، نیشابور، ایران
چکیده
مقدمه: اختلالات شناختی سالمندان با ایجاد اخـتلال درسیستم عصبی، زندگی فردی و اجتمـاعی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و شناسایی سالمندانی که بیشتر در معرض خطر بروز این اختلالات هستند حائز اهمیت است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تعیین کننده های دموگرافیک وضعیت شناختی سالمندان مراجعه کننده به مرکز کوهورت سالمندی در نیشابور انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر اساس دادههای فاز اول ثبت نام مطالعه کوهورت طولی سالمندی نیشابور بر روی 3451 نفر از افراد 60 سال به بالا (5/52% زن و 5/47% مرد) از سال 1395 آغاز و تا پایان سال 1397 انجام شد. انتخاب نمونه آماری ابتدا به روش طبقه بندی و سپس به روش تصادفی صورت گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه کوتاه وضعیت شناختی (MMSE) ، ارزیابی شناختی مونترال (MOCA) صورت گرفت و داده ها با استفاده از آزمون tمستقل، تحلیل واریانس (ANOVA)و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی در نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: با ابزار MMSE فقط یک پنجم سالمندان (3/20%) و با ابزار MOCA تقریبا نیمی از شرکت کنندگان(3/49%) اختلال شناختی نداشتند. با افزایش سن اختلال شناختی شدیدتر می شد) 05/0>(p شدت اختلال شناختی در زنان) 05/0>(p، زندگی به تنهایی) 05/0>(p ، شغل خانه داری ) 05/0>(p و افراد بی سواد بیشتر بود) 05/0>(p.
نتیجه گیری: غربالگری اختلالات شناختی در سالمندان و مداخلات زودرس از جمله برگزاری کلاس های آموزشی خصوصاً برای زنان با سطح سواد پایین که همسرانشان فوت شدهاند، میتواند به پیشگیری از پیشرفت اختلال و بهبود کیفیت زندگی در آنان منجر گردد.
واژه های کلیدی: سالمند، دموگرافیک، شناختی، MMSE ، MOCA
مقدمه
افزایش امید به زندگی و کاهش میزان باروری باعث افزایش تعداد افراد سالمند در سراسر جهان گردیده است(1) که 80 درصــد ایــن جمعیــت در کشــورهای بــا درآمـد کـم تـا متوسـط زندگـی مـی کننـد(2). در حال حاضر 650 میلیون نفر سالمند در جهان زندگی می کنند که بالای 60 سال سن دارند(3) که تخمین زده می شود تا سال 2050 این میزان به 25 درصد افزایش خواهد یافت. شاخصهای آماری در ایران نیز حاکی از این است که تا سال 1420 حدود 14 درصد جمعیت، وارد دوره سالمندی خواهند شد(4).
با وجود افزایش جمعیت سالمندان و تغییرات هرم جمعیتی کشور هنوز روی نیازهای سالمندان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه توجه خاصی انجام نشده است(5).اگر چه رسیدن به سن سالمندی را باید یکی از عمده ترین پیشرفت های بشر محسوب کرد اما متأسفانه سالمندان به خاطر قرارگیری در محدودۀ خاصی از زندگی، در معرض خطر افزایش ابتلا به بیماریهای مزمن، ناتوانی حرکتی، اختلال حافظه و شناختی، تنهایی، انزوا، اضطراب، تغییر شخصیتی و خلقی، کاهش عزت نفس و برخوردارنشدن از حمایتهای اجتماعی هستند و به دلیل ناتوانیهای جسمی و ذهنی در موارد زیادی استقلال فردیشان تهدید می شود(6). سالمندی با کاهش در عملکرد کارکردی و ناتوانی های مختلفی از جمله حافظه، شناختی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی همراه است(7).
یکی از اختلالاتی که امروزه باعث توجه متخصصان شده، اختلالات شناختی سالمندان است در حال حاضر 35 میلیون نفر در سراسر جهان از انواع زوال عقل رنج می برند که با توجه به تبعـات و هزینـه هـای سنـگیـن این بیمـاری، نیـاز به شنـاخت هرچه بیشتر عوامل زمینه ای و خطرساز به شدت احساس می شود(9،8) .
اختلالات شـناختی، بـه مجموعـه ای از اختلال ها و بیماری های عصبی گفته می شود کـه مـی توانـد با ایجاد اخـتلال در سیستم عصبی، موجب ایجاد آشفتگی در آگاهی فرد نسبت به خود و جهان اطرافش شده و نا هنجاری های رفتاری خاصی را به وجود آورد، به طوری که زندگی فردی و اجتمـاعی شـخص بیمـار را بـه شـدت تحت تاثیر قرار دهد(10).
این اختلال موجب افت کارایی و ناتوانی در انجام فعالیت روزانه، راه رفتن، تعادل و حفظ قامت می شود(6). این سندروم معمولا با از دست دادن حافظه طی ماه ها یا سال ها شروع می گردد و در مراحل بعدی با علائم غیر شناختی مانند پرخاشگری، بی قراری، مشکلات عاطفی و رفتارهای سختگیرانه همراه است که در نهایت استقلال فرد را با مشکل مواجه می کند(11،2).
در بروز بیماری های با نقص شناختی عوامل متعددی وجود دارند از جمله : سن بالا به خصوص در زنان، آپولیپوپروتئین ایی و سابقه خانوادگی دمانس به عنوان عوامل خطر غیرقابل تعدیل و ذخیره شناختی (وضعیت شغلی و تحصیلی) عوامل مخاطرات قلبی و عروقی (سیگار، فشارخون، دیابت و چاقی) و عوامل مربوط به سبک زندگی و وضعیت روانی (افسردگی، فعالیت جسمانی و مصرف الکل) به عنوان عوامل قابل تعدیل در نظر گرفته می شوند(9).
نتایج مطالعـه انجام داده شده در ایران نشان داده 8/53 درصد از سـالمندان مـورد مطالعـه دارای اختلال شناختی خفیف و 44 درصد متوسط بوده اند(10). در دیگر مطالعات نیز حدود 5% سالمندان اختلال شناختی شدید، 5/47 درصد متوسط و 30% اختلال شناختی خفیف داشته و تنها 5/17 درصد اختلالی نداشتند. در مطالعات مشابه در خارج از ایران محدوده اختلالات شناختی از 5/4 تا 6/9 درصد گزارش شده است(9).
در مطالعه خدادادی و همکاران از نظر وضعیت شناختی، 1/32 درصد بیمار و 4/67 درصد سالم بودند(12) در حالی که در پژوهش میرزایی و همکاران به طور کلی 3/74 درصد از سالمندان دارای درجاتی از اختلال شناختی بودند که 1/27 درصد اختلال شناختی خفیف، 3/34 درصد اختلال متوسط و 9/22 درصد اختلال شناختی شدید داشتند(13). در مطالعه کاظمی و همکاران 7/31 درصد سالمندان مورد مطالعه وضعیت شناختی طبیعی، 3/63 درصد خفیف تا متوسط و 5 درصد نوع شدید بودند(14) که حاکی از افزایش اختلال شناختی در بین سالمندان در ایران می باشد که نیازمند بررسی بیشتر در این خصوص و تاثیر عوامل مختلف می باشد.
غربالگری وضعیت شناختی توسط پزشکان و کارکنان بهداشتی می تواند به شناسایی بیماران در معرض خطر کمک نموده و آگاهی از پیش بینی کننده بودن نقص شناختی در ناتوانی عملکردی می تواند موجب ارتقای سطح مراقبت از افراد مسن گردد(15).
مطالعات زیادی برای بررسی جنبه های مختلف سلامتی در جمعیت مسن تر در ایران انجام شده است با این حال، اکثر آنها مقطعی و در یک ویژگی خاص از پیری متمرکز بوده اند، اندازه نمونه کوچک یا در یک نمونه غیرنماینده از سالمندان انجام شده است که تعمیم یافته ها را دشوار می کند.
مطالعـات کوهـورت در میـان سـالمنــدان در ایـران کمیـاب هستند(16).
لذا این مطالعه با هدف بررسی تعیین کننده های دموگرافیک بر وضعیت شناختی سالمندان براساس داده های مطالعه کوهورت ملی پرشین نیشابور که با حجم نمونه بالا از اقشار مختلف سالمندان و پرسشنامه های استاندارد و اطلاعات معتبر می باشد انجام شد.
طرح مطالعه حاضر کوهورت آینده نگر است که متشکل از دو کوهورت می باشد: کوهورت کلی (General) اطلاعات پایه اساسی، معاینات بالینی و آزمایشات مشخص و نمونه برای بیوبانک را از آنها تکمیل نماید. در این سایت مطالعه هم به صورت Core و هم Comprehensive اجرا می شود وکوهورت ژرف یا (DEEP) که در آن نمونه های بیولوژیکی جداگانه از بیوبانک اصلی برای انجام مطالعات ژنتیکی- مولکولی جامع جمع آوری و در سایت مرکز برای انجام آن نگهداری خواهد شد.
اولین مقاله چاپ شده با عنوان مطالعه طولی ایران در مورد سالمندی (IRLSA): اولین مطالعه جامع در مورد سالمندی در ایران است که به بیان هدف مطالعه طولی ایران در مورد پیری (IRLSA) که جزء سـالمنـدی گـروه سراسری PERSIAN می پردازد. ارزیابی جامع جنبه های مختلف پیری (سن 50 تا 95)، نظارت بر تغییرات در سلامت و بهزیستی افراد مسن و ارزیابی نیازهای متفاوت در دوران گذار پیری به عنوان هدف پژوهش معرفی شده و شامل افرادی از قومیت ها و مناطق جغرافیایی مختلف می شود.
در مجمـوع 7462 نفـر (4831 خانـوار، 3962 زنـان، 3500 مـرد)
رضایت کتبی خود را برای شرکت در سایت مطالعاتی نیشابور ارائه کردند.گردآوری داده ها شامل پرسشنامه جامع دموگرافیک، اجتماعی-اقتصادی، سبک زندگی، جسمانی و جنبه های روانشناختی، معاینه بالینی، ارزیابی تحرک و اقدامات آنتروپومتریک انجام شده و به بررسی کلی پرسشنامه های استفاده شده می پردازد و نتایج کلی ذکر شده است(16).
روش بررسی
مطالعه کوهورت با هدف کلی بررسی طولی جامع سلامت سالمندان در منطقه شهری شهرستان نیشابور بر پایه "سالمندی سالم" طی سه فاز انجام می شود: الف) پایلوت، ب) ثبت نام و ج) پیگیری (دیاگرام 1). فاز پایلوت و ثبت نام از سال 1395 و فاز پیگیری از سال 1398 تا 1401 و پس از آن فاز دوم پیگیری که از سال 1402 فعالیت می نماید. به طور کلی تمرکز اصلی این مطـالعـه، بررسـی کلیـه ریسـک فـاکتـورهـای tradtional و
novel مرتبط با بیماری های غیرواگیر و شایع در سنین بالا می باشد. این مطالعه مقطعی بر اساس دادههای فاز اول ثبـت نـام مطـالعه کـوهورت طـولی سـالمنـدی نیشـابور (Neyshabur Longitudinal Study on Ageing (NeLSA)) که جــزء مطـالـعه کوهــورت ملــی پــرشـیــن (Prospective Epidemiological Research in IrAN) است انجام شد. جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش از افراد 60 سال به بالا (5/52% زن و 5/47% مرد) بودند که فاز ثبت نام از سال 1395 آغاز و تا پایان سال 1397 انجام شد.
در فاز ثبتنام کوهورت سالمندی نیشابور 7462 نفر بالای 50 سال وارد مطالعه شدند و اطلاعات آنها درزمینه های مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی، تغذیه، تعادل و راه رفتن،کیفیت خواب، فعالیت فیزیکی، تغذیه، ویژگی های تن سنجی و ... در دسترس است. حدود 4000 نفر هم پرسشنامههای تکمیلی و آزمایشات تکمیلی را علاوه بر اطلاعاتپایه دارند. در این مطالعه از بخش اطلاعات پایه این کوهورت استفاده شد که با حذف افراد زیر 50 سال، 3451 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند.
معیارهای ورود شامل قرار گرفتن در محدوده سنی مورد نظر (50 سال و بالاتر)، سکونت در منطقه تحت پوشش مرکز بهداشتی، ایرانی بودن (متولدین ایران با تابعیت متفاوت والدین مثلاً پدر افغانی مادر ایرانی و مشابه آن میتوانستند ثبتنام شوند)، توانایی برقراری ارتباط از نظر روانی و شناختی و رضایت آگاهانه می شد.
معیارهای خروج افرادی که در فاز ثبت نام در مراکز مراقبت سالمندی سکونت دائمی داشتند را شامل نمی شد ولی چنانچه در طی دوره پیگیری به این مراکز پذیرش شوند موردی نداشت. اگر افرادی هم در طی دوره پیگیری از منطقه تغییر مکان می دادند چنانچه در هریک از مناطقی ساکن می شدند که یکی از مطالعات سالمندی و یا کوهورت پرشین در حال اجرا ابود و علاقمند به ادامه مشارکت هم می بودند می توانستند در مطالعه باقی بمانند در غیر اینصورت جزو موارد ریزشی به شمار می آمدند.
در این پژوهش ابتدا نقشه شهر و لیست مراکز بهداشتی مشخص شد و هماهنگی های لازم جهت سرشماری انجام گردید. لیست افراد بالای 60 سال مشخص شد. برای دستیابی صحیح به یک نمونه قابل معرف از طریق مراکز بهداشتی سرشماری صورت گرفته سپس طی دو مرحله نمونه گیری صورت گرفت .
ابتدا به روش طبقه بندی سهم هر مرکز بهداشتی معین و سپس به
روش تصادفی ساده افراد انتخاب شدند. هر فردی که در نمونه قرار گرفت از همسر وی نیز برای شرکت در مطالعه دعوت به عمل آمد. طی مراحل انتخاب نمونه لیستی از خانوارهای منتخب همراه با شماره تلفن های تماس تهیه می شود که پس از تماس با خانوار های مورد نظر و کسب موافقت اولیه برای مراجعه، برای ویزیت منزل توسط تیم سیار پرسشگری وقت تعیین می شودکه پس از مراجعه دو پرسشگر و ارائه توضیحاتی در خصوص مطالعه و کسب رضایت آگاهانه، مصاحبه اولیه انجام می شود و از سالمند جهت مراجعه حضوری به مرکز کوهورت دعوت می شوکه پرسشنامه ها به همراه معاینات و ... در مرکز تکمیل می شود.
پرسشنامه دموگرافیک مربوط به سؤالات جمعیت شناختی شامل سؤالاتی در مورد سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، نوع شغل بود. پرسشنامه کوتاه وضعیت شناختی (MMSE: Mini Mental State Examination)، این آزمون برای اولین بار توسط Flosetin در سال 1975 به عنوان یک روش عملکردی برای درجه بندی سطوح شناختی در نظر گرفته شد. در پایایی اولیه که توسط Flosetin و همکاران انجام گردید، حساسیت 100درصد و ویژگی 100درصد گزارش شد. این پرسشنامه یک وسیله معتبر جهانی برای ارزیابی مخصوص شناختی در 6 زمینه است. نمره گذاری این آزمون به صورت 0-10 اختلال شناختی شدید، 11-20 اختلال شناختی متوسط، 21-26 اختلال شناختی خفیف و 27-30 شناخت طبیعی می باشد.
روایی و پایایی این آزمون در ایران توسط فروغان و همکاران انجام شد، نتایج نشان داد که این آزمون از روایی رضایت بخش برخوردار است. میزان پایایی به دست آمدهCronbach's alpha 78 درصد را نشان می داد و در نقطه برش21، حساسیت 90 درصد و ویژگی 84 درصد به دست آمد (17).
پرسشنامه ارزیابی شناختی مونترال (MOCA: Montreal Cognitive Assessment) ، آزمون ارزیابی شناختی مونترآل نیز توسط نصرالدین و همکاران برای تعیین اختلال شناختی خفیف (Mild Cognitive Impairment-MCI) پایه گذاری شده است.
نتایج نشان داد که MOCA حساسیت بالایی برای تشخیصMCI 90 درصد (برای بیماری آلزایمر 100درصد) دارد. پایایی این آزمون با توجه به مقدار،Cronbach's alpha 92 درصد و میزان IC آن 83 درصد بود . نقطه برش 24 برای آن تعیین شده است. این آزمون یک صفحه ای با نمره حداکثر 30 می باشد و در کمتر از 15دقیقه انجام می شود.
نمره گذاری این آزمون به صورت ≥ 26سالمند طبیعی، 26MCI < و < 26 آلزایمر می باشد. بیشترین امتیاز این آزمون 30 نمره است و امتیاز 26 یا بیشتر طبیعی محسوب می شود(17).
در این مطالعه پرسشنامه MOCA در برابر MMSE توسط مرکز کوهورت سالمندی نیشابور اعتبارسنجی شد که با نظر متخصصان مربوطه قسمت هایی که نیاز به سواد داشت برای بی سوادان به شکل تصویری جایگزین گردید.
این آزمون دارای 7 حیطه شناختی است. امتیاز 3-0 (اختلال شناختی شدید)، امتیاز 6-4 (اختلال شناختی متوسط) و امتیاز بالاتر از 7 (وضعیت شناختی طبیعی) محسوب می شود. همسانی درونی این ابزار در مطالعه بختیاری و همکاران به روش آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد.
هچنین فروغـان و همکـاران پایایـی سـوالات این آزمـون را در
سالمندان ایرانی با استفاده از آلفای کرونباخ بین 88/0 تا 91/0 اعلام نمودند(18).
در این پژوهش از شاخص های توصیفی مناسب مثل میانگین و انحراف معیار برای خلاصه سازی داده های کمی و از فراوانی و درصد برای داده های کیفی استفاده شد. داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون tمستقل، تحلیل واریانس (ANOVA)و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیـل شد. در تمام موارد سطح معناداری 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها
از 3451 سالمند مورد بررسی شده در پژوهش حاضر، 5/52 درصد (1811 نفر) شرکت کنندگان در پژوهش مرد و بیشترین شرکت کنندگان در پژوهش، در رده سنی 65-60 (4/43 درصد) سال بودند.
اکثر شرکت کنندگان با کسی زندگی (85 درصد) می کردند(2933 نفر) و تقریبا 5/36 درصد(1261 نفر) افراد بی سواد بودند و 9/38 درصد(1344 نفر) افراد تحصیلات دبستانی داشتند .
از پاسخگویان در این پژوهش، از نظر نوع شغل تقریبا 2/37 درصد(1284 نفر) افراد خانه دار، 5/27 درصد آزاد (949 نفر) و
8/17درصدکارمند (616 نفر) بودند.
براساس ابزار MMSE تنها یک پنجم سالمندان مورد بررسی (3/20) در رده نرمال بودند ( جدول2) و مطابق با ابزار MOCA ، تقریبا نیمی از پاسخگویان 3/49%در رده نرمال قرار داشتند. ) 05/0 (P<. با بررسی میانگین در دو گروه با ابزار MMSE و MOCA، با افزایش سن اختلال شناختی شدیدتر می شد. در زنان و زندگی به تنهایی، شدت اختلال شناختی بیشتر بود و بیشترین اختلال شناختی در بین افراد در رده بی سواد و افراد خانه دار مشاهده شد( 05/0 (P<.(جدول 4)
نتایج حاصل از برازش مدل رگرسیونی نشان داد که نمره سن ) 00/0: (p، جنس) 00/0: (p و تحصیلات) 00/0: (pتاثیر معنی داری بر نمره کل وضعیت شناختی با ابزار MMSE و MOCA داشته است، به طوری که با هر واحد افزایش در نمره سن و جنس، میانگین نمره کل وضعیت شناختی کاهش و با هر واحد افزایش در نمره تحصیلات، میانگین نمره کل وضعیت شناختی افزایش داشته است. در هر دو مدل تحصیلات قویترین عامل در پیش بینی اختلال شناختی بود(409/0R2=).(جدول 5)
جدول 1: فراوانی مطلق و نسبی مشخصات دموگرافیک سالمندان مورد مطالعه
درصد |
تعداد |
زیرگروه |
متغیرهای دموگرافیک |
5/52 |
1811 |
مرد |
جنسیت |
5/47 |
1640 |
زن |
4/34 |
1498 |
60-65 |
سن |
0/19 |
656 |
66-70 |
5/12 |
431 |
71-75 |
2/7 |
248 |
76-80 |
8/6 |
234 |
80 سال و بالاتر |
2/14 |
489 |
زندگی به تنهایی |
وضعیت تاهل
|
0/85 |
2933 |
با کسی زندگی کردن |
5/36 |
1261 |
بی سواد |
تحصیلات |
9/38 |
1344 |
دبستان |
3/16 |
561 |
دبیرستان و دیپلم |
2/7 |
248 |
تحصیلات دانشگاهی |
8/17 |
616 |
کارمند |
شغل
|
5/27 |
949 |
آزاد |
7/9 |
334 |
کشاورزی |
6/6 |
228 |
کارگر |
2/37 |
1284 |
خانه دار |
جدول 2: فراوانی مطلق و نسبی نمونههای مورد بررسی بر حسب وضعیت شناختی MMSE
درصد |
تعداد |
زیرگروه |
متغیرهای وضعیت شناختی |
1/0 |
4 |
اختلال شناختی شدید |
MMSE |
4/25 |
878 |
اختلال شناختی متوسط |
7/49 |
1716 |
اختلال شناختی خفیف |
3/20 |
699 |
نرمال |
5/95 |
3297 |
تعداد کل نمونه ها |
|
جدول 3 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی نمونههای مورد بررسی بر حسب وضعیت شناختی MOCA
درصد |
تعداد |
زیرگروه |
متغیرهای وضعیت شناختی |
4/0 |
14 |
اختلال شناختی شدید |
MOCA
|
2/4 |
146 |
اختلال شناختی متوسط |
3/49 |
1703 |
نرمال |
0/46 |
1588 |
تعداد کل نمونه ها |
|
جدول 4 : میانگین و انحراف معیار نمره وضعیت شناختی سالمندان برحسب متغیرهای دموگرافیک
متغیرها |
زیرگروه |
فراوانی |
میانگین
|
انحراف معیار |
انحراف از میانگین |
آزمون تحلیل واریانس |
Sig. |
سن |
MMSE |
60-65 |
1449 |
81/23 |
673/3 |
097/0 |
000/0 |
66-70 |
616 |
06/23 |
768/3 |
152/0 |
71-75 |
414 |
13/22 |
040/4 |
199/0 |
76-80 |
232 |
68/21 |
872/3 |
254/0 |
80 سال و بالاتر |
216 |
10/20 |
350/4 |
296/0 |
MOCA |
60-65 |
765 |
59/17 |
647/5 |
204/0 |
000/0 |
66-70 |
341 |
60/16 |
733/5 |
310/0 |
71-75 |
250 |
71/14 |
818/5 |
368/0 |
76-80 |
135 |
52/13 |
492/5 |
473/0 |
80 سال و بالاتر |
149 |
21/11 |
887/4 |
400/0 |
جنسیت |
MMSE |
مرد |
1735 |
13/24 |
625/3 |
087/0 |
000/0 |
زن |
1562 |
53/21 |
854/3 |
098/0 |
MOCA |
مرد |
964 |
69/17 |
624/5 |
181/0 |
000/0 |
زن |
899 |
00/14 |
681/5 |
189/0 |
وضعیت زندگی |
MMSE |
زندگی به تنهایی |
455 |
05/21 |
025/4 |
189/0 |
000/0 |
با کسی زندگی کردن |
2816 |
20/23 |
858/3 |
073/0 |
MOCA |
زندگی به تنهایی |
267 |
79/12 |
640/5 |
345/0 |
000/0 |
با کسی زندگی کردن |
1582 |
45/16 |
825/5 |
146/0
|
تحصیلات |
MMSE
|
بی سواد |
1185 |
03/20 |
527/3 |
102/0 |
000/0 |
دبستان |
1304 |
48/23 |
124/3 |
087/0 |
دبیرستان و دیپلم |
554 |
96/25 |
527/2 |
107/0 |
تحصیلات دانشگاهی |
242 |
83/26 |
216/2 |
142/0 |
MOCA
|
بی سواد |
818 |
60/11 |
372/4 |
153/0 |
000/0 |
دبستان |
740 |
86/17 |
306/4 |
158/0 |
دبیرستان و دیپلم |
227 |
35/22 |
485/3 |
231/0 |
تحصیلات دانشگاهی |
72 |
72/24 |
416/2 |
285/0 |
شغل |
MMSE |
خانه دار |
1221 |
92/20 |
607/3 |
103/0 |
000/0 |
کارمند |
604 |
13/26 |
563/2 |
104/0 |
آزاد |
919 |
79/23 |
474/3 |
115/0 |
کشاورزی |
319 |
94/21 |
128/4 |
231/0 |
کارگر |
219 |
69/22 |
615/3 |
244/0 |
MOCA |
خانه دار |
757 |
36/13 |
260/5 |
192/0 |
000/0 |
کارمند |
215 |
55/22 |
937/3 |
269/0 |
آزاد |
516 |
84/17 |
017/5 |
0/221 |
کشاورزی |
237 |
08/14 |
567/5 |
0/362 |
کارگر |
132 |
58/15 |
247/5 |
0/457 |
از آزمون آنالیز واریانس یا ANOVA استفاده شده است که میزان معنا داری (sig) کمتر از 05/0 بوده است.
جدول 5 : نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی ارتباط بین نمره کل وضعیت شناختی با ابزار MMSE و MOCA (متغیر وابسته) با متغیرهای دموگرافیک
|
متغیر های مستقل |
ضرایب رگرسیون استاندارد نشده |
ضرایب رگرسیون استاندارد شده |
آمار آزمون t |
P-value |
R2 |
MMSE |
سن |
54/0- |
172/0- |
427/10- |
001/0> |
409/0
|
جنس |
426/1- |
181/0- |
331/10- |
001/0> |
تاهل |
056/0- |
005/0- |
292/0- |
770/0 |
تحصیلات |
073/2 |
478/0 |
612/27 |
001/0> |
مقدار ثابت |
619/19 |
|
170/33 |
001/0> |
MOCA |
سن |
961/0- |
216/0- |
265/11- |
001/0> |
546/0 |
جنس |
405/1- |
119/0- |
798/5- |
001/0> |
تاهل |
066/0 |
004/0 |
199/0 |
842/0 |
تحصیلات |
325/4 |
597/0 |
162/30 |
001/0> |
مقدار ثابت |
665/10 |
|
651/8 |
001/0> |
نتایج جدول حاصل از برازش مدل رگرسیونی می باشد.
بحث و نتیجه گیری
با توجه به اینکه اختلال شناختی از مشکلات شایع دوران سالمندی است که طیف وسیعی را به خود اختصاص داده است این مطالعه با هدف بررسی تعیین کننده های دموگرافیک وضعیت شناختی سالمندان مراجعه کننده به مرکز کوهورت در نیشابور انجام شد.
براساس ابزار MMSE تقریبا نیمی از شرکت کنندگان اختلال شناختی خفیف و تنها یک پنجم در رده نرمال بودند و با ابزار MOCA ، تقریبا نیمی از پاسخگویان در رده نرمال قرار داشتند.
در مطالعه ای که در شاهرود با مقایسه اختلالات شناختی در سالمندان ساکن سرای سالمندان با سالمندانی که ساکن منازل شخصی انجام شد، نتایج نشان داد که درسالمندان ساکن منزل، نیمی از سالمندان دارای اختلال شناختی خفیف، 44 درصد متوسط و شدید 1/1 درصد بود درحالی که در سالمندان مقیم سرای سالمندان، بیش از یک سوم افراد دارای اختلال شناختی شدید و متوسط وکمتر از یک سوم اختلال شناختی خفیف داشتند(19).
میزان اختلالات شدید و متوسط در سرای سالمندان بیشتر از سالمندان ساکن منزل بودکه تقریبا در نوع خفیف سالمندان سالکن منزل با نتایج این مطالعه با ابزار MMSE همخوانی دارد و در نوع متوسط سالمندان سرای سالمندان نزدیک به نتایج این مطالعه با ابزار MMSE می باشد.
در مطالعه معصومی و همکاران (2013)که در رشت انجام شد در سالمندان بیسواد، 91 درصد وضعیت شناختی طبیعی، 5/7 درصد اختلال شناختی خفیف و 5/1 درصد متوسط بودند و نیز در سالمندان باسواد، 82 درصد وضعیت شناختی طبیعی، 3/17 اختلال شناختی خفیف و 8/0 درصد متوسط داشتند(15). وضعیت شناختی طبیعی در هردوگروه بیسواد و باسواد با نتایج این مطالعه با ابزار MOCA در محدوده 50 درصد و بالاتر قرار می گرفتند.
در مطالعه ارسلانی و همکاران (سمنان)بیش از یک پنجم افراد دارای اختلال شناختی خفیف (1/18 درصد)، 2/1 درصد اختلال شناختی شدید و 35 درصد اختلال شناختی متوسط داشتند(19) که با نتایج این مطالعه همخوانی نداشت که ممکن است به دلیل تعداد نمونه کم این مطالعه باشد. در مطالعه میرزایی و همکاران نتایج حاکی از آن بود از نظر شیوع اختلال شناختی یک پنجم سالمندان مقیم خانه سالمندان خرم آباد بدون اختلال و 3/34 درصد اختلال شناختی متوسط داشتند که با مطالعه حاضر در نتایج معیار MMSE هماهنگ بود، همچنین بیش از یک چهارم اختلال خفیف (27 درصد) و 9/22 درصد نیز اختلال شناختی شدید داشتند(9).
در مطالعه رحمانی و همکاران نشان داد که اکثریت سالمندان تحت همودیالیز اختلال شناختی خفیف (3/64درصد)، یک چهارم اختلال شناختی متوسط و درصد بسیار کمی 2/1 درصد دچار اختلال شناختی شدید بودند و یک پنجم نیز از وضعیت شناختی طبیعی برخوردار بودند (3) که در اختلال شناختی شدید با مطالعه حاضر در نتایج معیار MMSE همخوانی دارد .
در مطالعه سیکارودی و همکاران 2/12 درصد از بیماران مورد مطالعه با ابزارMOCA مبتلا به اختلال شناختی تشخیص داده شدند(20) که نزدیک به نتایج این مطالعه (2/8 درصد) با همین ابزار می باشد.
الگوریتم روان سنجی متفاوت برای تعریف اختلال روانشناختی، گروه های سنی، حجم نمونه و جوامع متفاوت در مطالعات مختلف می تواند توجیه کننده این تفاوت آماری باشد. وجود عواملی از جمله بیماری، ناتوانیهای جسمی، بیکاری، عدم توجه دیگران و احساس ناتوانی در کنترل محیط (8) سبب می شود اختلال شناختی در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی داشته باشد.
در پژوهش حاضر در هر دو متغیر MMSE و MOCA با افزایش سن اختلال شناختی شدیدتر می شد.
در مطالعه معصومی و همکاران (MMSE) ارتباط بین وضعیت شناختی با سن معنادار بود(15). نتایج مطالعه Izabella Uchmanowicz و همکاران (2015) نشان داد که نمرات پایین تر در هر دو پرسشنامهMMSE و EHFScBS-9 با سن بالاتر، ارتباط داشتند(21) که با نتایج مطالعه حاضر همسو بود.
در مطالعاتی که توسط ارسلانی و همکاران، رحمانی و همکاران، دوکوهکی و همکاران،رضایی جمالویی، خیرخواه و همکاران و احمدی آهنگر و همکاران انجام شد نتایج نشان داد که با افزایش سن شیوع اختلال شناختی افزایش می یابد که با مطالعه حاضرهمخوانی دارد(23،22،19،18،10،3) .
سلامت سیستم های مختلف مغزی مسئول عملکرد طبیعی شناختی است؛ بنابراین با افزایش سن و تحلیل حاصل از آن شیوع اختلالات شناختی نیز بیشتر میشود؛ از دیگر علل توجیه بیشتر بودن اختلالات شناختی افراد سالمند با سن بیشتر، می توان به این نکته اشاره کرد که افزایش سن، فرد را در معرض بروز بیماریهای زمینهای بیشتر قرار میدهد(19).
در مطالعه رحمانی و همکاران، سیکارودی و همکاران بین متغیر سن و وضعیت شناختی سالمندان ارتباط معنی داری مشاهده نشده است(20،3) که به نظر می رسد نقش تحصیلات و تاهل در این مطالعات پررنگ تر بوده است.
در مطالعه حاضر میزان اختلال شناختی در هر دو متغیر MOCA و MMSE در زنان شدید تر بود.
در مطالعات خیرخواه و همکاران، رحمانی و همکاران ،رضایی جمالویی، میرزایی و همکاران، معصومی و همکاران و احمدی آهنگر و همکاران انجام شد نتایج نشان داد بین سلامت شناختی
و جنسیـت زنان ارتبـاط معنیدار بود که با نتـایج مطالعـه حاضر
همخوانی داشت(24، 22، 19، 15،10،9،3) .
در مطالعه لوبو که به بررسی شیوع زوال عقل و زیرگروه های اصلی در اروپا می پردازد نیز شیوع دمانس در زنان بیشتر دیده شد(25).
گیو در فراتحلیل خود می نویسد زنان در معرض خطر بالاتری نسبت به مردان در ابتلا به بیماری آلزایمر هستند. اما در مطالعه کارل، کندی و سهرابی در ایران، با افزایش سن، اختلال شناختی در هر دو جنس برابر بود(26)؛ شاید بتوان این تفاوت را به اثرات بقای زنان ارتباط داد؛ بدین معنی که زنان طول عمر بیشتری نسبت به مردان دارند و از سوی دیگر چون با افزایش سن، شیوع اختلالات شناختی افزایش می یابد، آثار افزایش سن بر وضعیت شناختی در زنان بیشتر مشاهده می شود(9).
البته در مطالعات معصومی و همکاران، ارسلانی و همکاران و احمدی آهنگر و همکاران ارتباط بین وضعیت شناختی با جنس معنادار نبوده است (24،19،15).
در مطالعه سیکارودی بین نتایج آزمون MOCA با جنس رابطه آماری معنی داری مشاهده نشد، که احتمالا به این دلیل که جمعیت مورد بررسی اکثرا متاهل با تحصیلات پایین بودند (20).
از دلایل بیشتر بودن سلامت شناختی در مردان سالمند می توان به تطابق پذیری بهتر مردان سالمند با شرایط و محیط با حفظ روحیه و سلامت روان اشاره کرد هر چند این نکته نیازمند انجام مطالعات بیشتری خواهد بود به علاوه به علت حضور بیشتر مردان در اجتماع و محیط های کار ممکن است به تشخیص سریعتر تغییر در وضعیت شناختی آنها منجر شود(19).
در این پژوهش در هر دو متغیر MMSE و MOCA، اختلال شناختی در زندگی به تنهایی شدید تر بود.
مطالعه خیرخواه و همکاران نشان دادند که خطـر بـروز دمـانس در افـراد متأهل یا افرادی که با خانواده زندگی می کنند، 50 درصد کمتر از افرادی اسـت کـه تنهـا زنـدگی مـی کننـد(22). در مطالعات رحمانی و همکاران، معصومی و همکاران، ارسلانی و همکاران، دوکوهکی و همکاران و Uchmanowicz وهمکاران نیز وضعیت شناختی با وضعیت تاهل معنادار بود(32، 21،19،15،3).
نتایج پژوهش معصومی و همکاران نشان داد اختلال شناختی متوسط در افراد متأهل بیشتر از سایر گروهها مشاهده شد که این یافته مطابق با تحقیق Paul و همکاران می باشد. البته تحقیق معصومی و همکاران، درصد اختلال شناختی در افراد همسر مرده و متأهل بیشتر بوده در حالی که در تحقیق Paul و همکاران درصد اختلال شناختی در مطلقه و متأهل بیشتر از افراد دیگر بوده است(15).
پــژوهش انجام شده توسط Paul و همکاران در پرتغال نشـان داد اگرچـه تجـرد و بیـوه بـودن در شیوع اختلالات شناختی مؤثر است، اما ایـن اثـر معنـی دار نیسـت (22). همچنین در مطالعات میرزایی و همکاران و سیکارودی و همکاران نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد (20،9).
ابتلای کمتر افـراد متأهـل بـه اخـتلالات شـناختی ممکـن است نشانگر نقش احتمالی ازدواج در کاهش بروز اختلالات شناختی در سنین پیری و ناشی از شرایط روحی و ذهنی و نحوه زندگی بهتر آنها باشد که این در تحریک فعالیت های مغز و رشد نورون ها تاثیر گذار است. بنـابراین ممکـن است سن بالا، همراه بـا تنهـایی و وجـود بیمـاری های مـزمن بیشـتر عامــل مـؤثـری بــر
بـالاتر بـودن فراوانی نشانه های اختلالات شنـاختی در این افـراد
باشد(23،22).
نتایج این مطالعه نشان داد در هر دو متغیر MMSE و MOCA بیشترین اختلال شناختی در بین افراد بیسواد و کم ترین در بین افراد با تحصیلات دانشگاهی مشاهده شد.
تحلیـل های مطالعـه Izabella Uchmanowicz و همکـاران
(2015) نشـان داد که نمـرات پایین تر در هـر دو پرسشنـامه MMSE وEHFScBS-9 با تحصیلات پایین ارتباط داشتند(21). نتایج مطالعه Li و همکاران ۲۰۱۶ در چین حاکی از آن بود که سالمندان دارای سطح تحصیلات بالاتر نسبت به سایر گروه ها سلامت شناختی بالاتری داشتند(19).
در مطالعات دیگر مانندکوشکستانی و همکاران، خیرخواه و همکاران، دوکوهکی و همکاران، ارسلانی وهمکاران، رحمانی و همکاران و معصومی و همکاران نیز ارتباط بین وضعیت شناختی با تحصیلات معنادار بود که هم راستا با مطالعه حاضر می باشد؛ بدیهی است با افزایش تحصیلات ابعاد وضعیت شناختی شامل ثبت اطلاعات، توجه و محاسبه، یادآوری و مهارتهای زبانی تقویت می گردد، لذا وضعیت شناختی مطلوب تری گزارش خواهد شد(23،22،19،15،3،2).
اما در مطالعات میرزایی و همکاران، سیکارودی و همکاران و خوش نیت نیکو و همکاران بین تحصیلات و اختلال شناختی رابطه آماری معنی داری مشاهده نشدکه با نتایج مطالعه حاضر هماهنگ نبود. البته در مطالعه سیکارودی اکثریت جمعیت مورد بررسی دارای تحصیلات پایین بودند(27،20،9).
در مطالعه ای توسط Wu و همکاران در تایوان نیز نشان داده شد شیوع اختلالات شناختی با تحصیلات معنادار نبود که دلیـل این
موضوع افزایش سطح سواد مـردم تایوان پس از جنـگ جهـانی
دوم بیان شده است(28).
افراد دارای تحصیلات بالاتر به طور موثر و کارآمدی از توانایی های مغزی استفاده می کنند. فعالیت های درگیر کننده ذهن مانند تحصیلات نقش موثری در حفظ بهبود حافظه و ذخایر ذهنی دارد و روش مناسبی برای کاهش ابتلا به دمانس در افراد سالمند است(22،3) . از طرفی این ارتباط می تواند مربوط به سبک زندگی هم باشد. افراد با سطح تحصیلات بالاتر ممکن است سبک زندگی سالم تر که با عملکرد شناختی خوب مرتبط است داشته باشند(23).
در این مطالعه در هر دو متغیر MMSE و MOCA بیشترین اختلال شناختی در بین افراد خانه دار و کم ترین در بین کارمندان دیده شد که البته می تواند به این علت باشد که شاغلین نسبت به خانه دارها فعالیت های مغزی بیشتری دارند یا به دلیل همپوشانی کارمند بودن با تحصیلات بالاتر باشد. معمولا خانه دارها تحصیلات کمتری دارند.
در مطالعه پاپی و همکاران در بررسی وضعیت شناختی نیز نتایج آزمون تی تست نشان داد میانگین نمره وضعیت شناخت در میان گروههای وضعیت شغلی افراد تحت مطالعه تفاوت معناداری داشت، که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد به طوری که سالمندانی که دارای شغلی تمام وقت بودند، میانگین نمره شناخت بالاتری نسبت به شاغلین پاره وقت داشتند(29).
در مطالعه Zoghbi و همکاران (۲۰۱۶) در لبنان شغل و درآمد ماهانه با اختلال شناختی ارتباط معنیداری نداشت که در راستای نتایج مطالعه حاضر نبود(19).در نتایج آنالیز رگرسیون سلسله مراتبی در مطالعه حاضر، تحصیلات به عنوان تاثیرگذارترین عامل در هر دو مدل بود که با هر دو ابزار MMSE و MOCA، وضعیت شناختی را پیشگویی نمایند که این مورد نشان دهنده نقش قوی تحصیلات در پیشگیری از بروز اختلالات شناختی در سالمندان می باشد؛ به نظر می رسد فعالیتهای درگیر کننده ذهن مانند تحسیلات و دیگر فعالیتهای پیچیده ذهنی، نقش موثری در حفظ و بهبود حافظه و ذخایر ذهنی دارد و روش مناسبی برای کاهش ابتلاء به دمانس در آنها باشد(22). هر چند این موضوع نیاز به انجام مطالعات بیشتری خواهد داشت.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد اختلال شناختی بخصوص در زنان خانه دار، زندگی به تنهایی شدت بیشتری داشت و نیز تاثیر نقش سن و تحصیلات که در افراد بی سواد بیشتر مشاهده شد. لذا پیشنهاد می شود غربالگری اختلالات شناختی و مداخلات زودرس از جمله برگزاری کلاس های آموزشی خصوصاً برای زنان با سطح سواد پایین که همسرانشان فوت شدهاند، میتواند به پیشگیری از پیشرفت اختلال و بهبود کیفیت زندگی در آنان منجر گردد.
از نقاط قوت ما استفاده از نتایج مطالعه بزرگ کوهورت با تعداد نمونه زیاد می باشد که همچنین بکارگیری ابزارهای معتبر MMSE, MOCA که در بسیاری از مطالعات خارجی و ایرانی استفاده می شود.
این مطالعه دارای محدودیت هایی بود که از آن جمله می توان مقطعی بودن مطالعه و جمع آوری داده ها به صورت خودگزارشی، عدم استفاده از آزمون ها و معاینات بالینی بر اساس راهنمای آماری و تشخیص اختلالات روانی و تشخیص قطعی اختلالات شناختی با نظر پزشک متخصص اعصاب و نمونه گیری در یک شهر که امکان تعمیم پذیری مطالعه به کل کشور به علت تنوع قومی و فرهنگی را دچار مشکل می کند، اشاره کرد. لذا مطالعات با طراحی قویتر و تکرار در مناطق دیگر کشور و استفاده از نظر پزشکان متخصص در زمینه های مرتبط توصیه می شود .
ملاحظات اخلاقی
از جمله ملاحظات اخلاقی مطالعه اینکه توسط مرکز کوهورت سالمندی هیچگونه اطلاعات فردی و شخصی ثبت و تحویل داده نشد. پژوهش حاضر برگرفته از پایان نامه دانشجویی با عنوان "بررسی وضعیت شناختی و عوامل مرتبط با آن در سالمندان: کوهورت سالمندی نیشابور" می باشد که پس از تصویب در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد با شناسه اخلاق IR.SSU.SPH.REC.1400.147 انجام شد.
سهم نویسندگان
سمیه برجی: طراحی و نگارش و اصلاح مقاله و تجزیه و تحلیل داده ها، زهره رهایی: طراحی مطالعه، تجزیه و تحلیل داده ها، نگارش و اصلاح مقاله، نیره امینی ثانی: طراحی مطالعه و جمع آوری داده ها مشارکت داشته اند. نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته اند.
حمایت مالی
این مقاله با حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است .
تضاد منافع
بنا بر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تقدیر و تشکر
از مسئولیـن محترم دانشگاه علوم پزشکی شهیـد صدوقـی یزد و
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور و تمامی سالمندانی که در این پژوهش با ما همکاری کردند، تقدیر و تشکر می شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
سلامت سالمندی دریافت: 1402/10/2 | پذیرش: 1402/12/12 | انتشار: 1403/2/8