دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1403 )                   جلد 23 شماره 2 صفحات 118-100 | برگشت به فهرست نسخه ها

Research code: 12548
Ethics code: IR.SSU.MEDICINE.REC.1400.483

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Kalateh Sadati A, alimondegari M, falakodin Z, Shiri-Mohammadabad H, Kalantari F. Analyzing the Opinion of the Elites in the Field of Population Policies in the City of Yazd: A Qualitative Study. TB 2024; 23 (2) :100-118
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3592-fa.html
کلاته ساداتی احمد، علی مندگاری ملیحه، فلک الدین زهرا، شیری محمدآباد حمیده، کلانتری فروزنده. واکاوی دیدگاه نخبگان در زمینه سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در شهر یزد: یک مطالعه کیفی. طلوع بهداشت. 1403; 23 (2) :100-118

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3592-fa.html


دانشگاه یزد ، asadati@yazd.ac.ir
متن کامل [PDF 980 kb]   (107 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (156 مشاهده)
متن کامل:   (175 مشاهده)

واکاوی دیدگاه نخبگان در زمینه سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در شهر یزد: یک مطالعه کیفی
نویسندگان: احمد کلاته ساداتی1، ملیحه علی مندگاری2، زهرا فلک الدین3، حمیده شیری محمدآباد4، فروزنده کلانتری5
1.نویسنده مسئول: دانشیار بخش جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
شماره تماس: 09171077248 Email: asadati@yazd.ac.ir    
2.دانشیار بخش جمعیت‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
3.پژوهشگر پسادکتری بخش جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
4.دانش‌آموختۀ دکتری جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
5.پزشک Mph سلامت باروری، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران


چکیده
مقدمه: موضوع جمعیت و فرزند آوری، یکی از مسائل و موضوعات روز جامعه ایران است. با توجه به تغییرات جمعیت‌شناختی دهه‌های گذشته و استمرار باروری پایین، بازنگری در سیاست‌های جمعیتی کشور ضروری است. در تدوین یا بازنگری سیاست‌گذاری‌های جمعیتی، اتخاذ تدابیری کارآمد و به هنگام به‌منظور تسهیل فرایند ازدواج و تشکیل خانواده و تشویق زوجهای جوان برای فرزندآوری، یک ضرورت مهم و اجتناب‌ناپذیر در شرایط کنونی جامعه است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی این موضوع در استان یزد، بر اساس نظر نخبگان و سیاست‌گذاران مرتبط با موضوع می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه، با روش کیفی و به شیوه نظریه زمینه‌ای از اردیبهشت 1401 تا خرداد 1402 در شهر یزد انجام گرفت. مشارکت‌کنندگان پژوهش را هجده نفر از مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی استان تشکیل دادند. مشارکت‌کنندگان به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع‌آوری گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از کدگذاری نظری و آزاد، محوری و گزینشی انجام گرفت.
یافته­ها: نتایج نشان داد که موضوع فرزندآوری اگرچه به زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی مربوط است اما بیش از آن به سیاست‌گذاری‌های اجتماعی ارتباط دارد. تعداد 57 زیر مقوله فرعی و 20 زیر مقوله اصلی استخراج گردید. مقولات برساخت شده تحقیق عبارت از بازاندیشی در ازدواج، تعویق فرزندآوری، دنیای مخاطره‌آمیز بی‌فرزندی، سیاست‌گذاری پویا، سیاست‌های حامی خانواده و کودک بودند. همچنین مقوله هسته؛ خلأ سیاست‌گذاری پویا و کارآمد احصا شد.
نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق نشان می‌دهد که موضوع فرزندآوری با دیگر نیازها و ضرورت‌های خانواده مثل مراقبت از کودکان و نیازهای اقتصادی خانواده مرتبط می‌باشد. از این‌جهت سیاست‌گذاران از برنامه‌هایی حمایت کنند که در این زمینه به خانواده‌ها کمک کند و نوعی آسایش روانی برای خانواده به همراه داشته باشد.
واژه های کلیدی: باروری، ازدواج، سیاست‌های جمعیتی، مطالعه کیفی، ایران


مقدمه
سیاست های جمعیتی مجموعه ای از اصول و تدابیر و تصمیمات مدون جمعیتی است که از سوی دولت ها اتخاذ می شود و حدود فعالیت های دولت را در ارتباط با مسائل جمعیتی و یا اموری که نتایج جمعیتی را به دنبال دارند تعیین می کند. این سیاست ها فقط برای کنترل آهنگ رشد جمعیت اتخاذ          نمی شوند بلکه دایره وسیع­تری از مسائل و مشکلات جمعیتی را در برمی­گیرد(1).
در ایران تا قبل از سال 1345 هیچ سیاست جمعیتی مدونی در کشور وجود نداشته است. از سال 1345 تا 1355 سیاست هایی که اغلب بر برنامه های تنظیم خانواده تأکید داشتند مورد اجرا قرار گرفت اما با وقوع انقلاب اسلامی تمام سیاستهای کنترل موالید پیشین متوقف شدند(2). از طرف دیگر، ارائه برنامه هایی مانند دادن کوپن مواد غذایی براساس سهمیه تعداد اعضای خانوار، اعطاء زمین و سیاستگذاری های مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جدید، خود عملا تبدیل به مشوقهای غیرمستقیمی برای فرزندآوری بیشتر شد. این سیاستها تا اواسط دهه 1360 برقرار بود(3).
سیاست های جمعیتی و برخی از برنامه ها و استراتژی­ها به تدریج در جهت پذیرش سیاستهای کنترل موالید از نیمه دوم دهه 1360 تغییر یافت. حمایت مقامات عالی­رتبه نظام و علمای مذهبی و صدور فتواهایی که دلالت بر عدم تعارض استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری با اصول و موازین اسلامی داشت، به تسهیل پذیرش عمومی سیاستهای جدید کمک نمود. همچنین تلاش هایی برای صحبت در مورد مسائل مرتبط با رشد سریع جمعیت و اطلاع رسانی به مردم از طریق رسانه های جمعی زمینه را برای شروع اجرای برنامه های تنظیم خانواده در کشور هموار کرد. به نحوی که میزان باروری کل بعد از این تلاشها شروع به کاهش کرد و در نتیجه، کاهش رشد جمعیت از 3.9 درصد در 1365 به 2 درصد در سال 1375 اتفاق افتاد(4).
در ایران، روند تحولات باروری حاکی از این است که میزان باروری کل از حدود 7/7  فرزند برای هر زن در سال 1345 (5) به زیر سطح جانشینی یعنی به حدود 9/1 فرزند برای هر زن در سال 1385 رسیده است(6). برآوردهای اخیر مؤیّد آن است که شاخص باروری کل، از 8/1 فرزند برای هر زن در سال آغازین دهه 1390 به حدود 2 فرزند در میانه این دهه افزایش و مجددا به 7/1 فرزند در انتهای دهه تنزل یافت(7). ایران از جمله کشورهایی است که انتقال جمعیتی را طی مدت کوتاهی طی کرده و طی دهه‌های اخیر باروری کل کشور کاهش قابل‌توجهی داشته است، به‌طوری‌که از سال 1385 نرخ باروری به پایین‌تر از حد جانشینی (1/2 فرزند) و در سال 1390 حدود 8/1 رسید ولی مجدداً در سال 1395 به 01/2 افزایش یافت پس‌ازآن مجدداً باروری رو به کاهش رفت و در سال 1398 به سطح 7/1 رسیده است. این در حالی است که طبق داده‌های سرشماری میزان باروری کل استان یزد از 2.1 در دوره سرشماری 90-1385 به 48/2 در دوره سرشماری 95-1390 افزایش یافت. الگوی سنی باروری نشان ‌دهنده کاهش میزان باروری در همه سنین ازجمله گروه­های سنی ٢٠-٢٤ و ٢٥-٢٩ و ٣٠-٣٤ ساله است. این تغییر بیانگر کاهش باروری به‌ویژه در میان گروه سنی جوان است که به‌نوبه خود سهم بسزایی در کاهش میزان باروری کشور داشته است(8).
 طبـق آخرین گـزارش سالـنامه آمارهای جمعیتی سـازمان ثبـت
‌احوال کشور در سال 1399، میزان کلی باروری زنان کشور ایران برابر 5/1 بوده است و استان یزد با میزان کلی باروری 77/1 در دسته استان‌های با میزان باروری کمتر از سطح جانشینی قرارگرفته است(9). از دو دهه قبل به این‌سو، شاخص میزان باروری کل در ایران کم‌تر از دو فرزند بوده است. افزایش میانگین سن فرزندآوری و نیز طولانی‌تر‌شدن فاصله‌گذاری میان تولدها، بخشی از تجربه باروری پایین ایران طی این دو دهه بوده است(10). تجزیه وتحلیل های جمعیت شناختی نشان می دهد که کشور ایران پس از تجربه کاهش باروری، وارد مرحله جدیدی از تغییرات جمعیتی شده است. مشخصه اصلی این دوره جدید تحولات جمعیتی نه تنها افزایش جمعیت نیست، بلکه کاهش مداوم و مستمر باروری کمتر از حد جانشینی و سپس کاهش شدید رشد سالانه جمعیت است که به مسائل مهم جمعیتی تبدیل خواهند شد(1). از این رو در دهه گذشته و به دنبال تغییرات در رفتار فرزندآوری و کاهش نرخ باروری در ایران، بحث هایی در باب لزوم تغییر سیاستهای گذشته و اعمال سیاستهای جدید برای مقابله با میزانهای باروری پایین مطرح شد. به‌دنبال کاهش سریع باروری در ایران، چرخش به‌سوی سیاست‌های مشوق فرزندآوری، در دهه 1390 مورد توجه قرار گرفت و در آبان‌ماه 1400 «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» ابلاغ گردید. پایش سیاست‌ها و برنامه‌های جمعیتی می‌تواند علاوه بر تشخیص چشم‌انداز موفقیت آن‌ها، درجهت تجدیدنظر و اصلاح برنامه‌ها و طراحی اقدامات مداخله‌ای دقیق‌تر و اثرگذارتر مفید واقع شود(3).
یافته­های مطالعه (11) نشان داد که بیم و هراس‌های اقتصادی، آینده‌هراسی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و دغدغه‌های انباشته، تصمیم به فرزندآوری را درگیر محاسبات مبتنی بر عقلانی‌بودن ابزاری می‌کند. چنین محاسباتی نه‌تنها انواع راهبردها را در خانواده‌ها فعال، آنها را دچار نوعی دگردیسی و گذار ارزشی می‌کند، همچنین برنامه‌ها و سیاست‌های تشویقی جمعیت، زمانی موفق است که با درک واقع‌بینانه از چالش‌های فرزندآوری زوجین، برای رفع آنها تلاش کنند.
مطالعه کیفی (3) نشان می‌دهد که مقوله های فرزندآوری به مثابه‌ی امر خصوصی، مشوق‌های ناکافی و بی‌ارزش، ابهام در سیاست‌گذاری از تصویب تا اجرا، سیاست‌های موقتی و مقطعی، منجر به بی‌اعتمادی نهادی و غیرنهادی شده است. این‌گونه عوامل، همسوسازی خواست افراد با سیاست‌ها را دشوار و پیچیده نموده است. موفقیت سیاست‌های حامی فرزندآوری در گرو اعتماد متقابل مردم و دولت است. صالح اصفهانی و همکاران (1397) در پژوهش خود بیان کردند که روندهای جمعیتی حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران با پایین‌ترین نرخ باروری، در افق 1430 رشد منفی جمعیت را تجربه خواهد کرد و به‌عنوان ششمین کشور کهن‌سال جهان شناخته خواهد شد(8).
یافته‏های مطالعه (12) از تأثیر معنی‏دار ناامنی اقتصادی بر رفتار و ایده‏آل باروری پایین زنان حکایت دارد. طبق نتایج چندمتغیره با وجود نقش تعدیل‏کننده متغیرهای تحصیلات، فاصله بین واقعیات و انتظارات اقتصادی و سن زنان، تأثیر معنی‏دار ناامنی اقتصادی بر باروری زنان دارای همسر شهرستان سنندج همچنان پایدار بوده است. نتیجه سیاستی مقاله این است که در تدوین و اعمال سیاست‏های تسهیل فرزندآوری توجه به ویژگی‏های اقتصادی زوجین در سنین باروری ضروری است. فلن و اولا (2018) در پژوهش خود بیان کردند که نیات باروری توسط احساس خطر و امنیت افراد شکل می‌گیرد که آن‌هم تحت تأثیر عوامل اجتماعی، عوامل فردی و امنیت اقتصادی درک شده است(13). لوفلر و فریدل (2014) در پژوهشی خود نشان دادند که این کاهش زادوولد بر تأثیر متقابل متغیرهای اجتماعی-فرهنگی استوار است که عوامل الگوی توسعه‌ای را که معمولاً از مطالعات جمعیتی استفاده می‌شود، تقویت می‌کند(10). لوسی گرئولیچ و تونتون (2013) دریافتند که سخاوت سیاستهای حمایت از خانواده- نظیر مرخصی والدین با حقوق، و خدمات مراقبت از کودک- ارتباط مثبتی با باروری در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی دارد. اگرچه هریک از این سیاستهای خانواده، تأثیر مثبتی بر باروری دارند، اما مزایای نقدی دوران کودکی و ارائه خدمات مراقبت از کودک تأثیر به مراتب بیشتری نسبت به حقوق مرخصی والدین و مزایای زایمان دارند(14).
با توجه به کاهش باروری ایران به زیر سطح جانشینی در اواسط دهه ی 80، سیاست های پروناتالیستی ایران بعد از تقریب به دو دهه، مجددا از سال 1385 آغاز شد. در مطالعه (1) که به مقایسه سیاست های تشویقی جمعیتی ایران با سایر کشورهای دنیا پرداخته بیان شد، کشور‌های اروپایی با نرخ رشد جمعیت منفی در رأس کشور‌هایی هستند که برای تغییر در سیمای جمعیتی‌شان اقدام کرده‌اند. سیاست های تشویقی آنها بیشتر قالب کمکهای مالی، ایجاد تسهیلات در امر آموزش، بهداشت، حتی در قالب بسته های مرخصی و غیره مطرح می­شود. اما در ایران هنوز موانع فرزندآوری و حتی بالاتر از آن موانع ازدواج از پیش پای جوانان برداشته نشده و مشوق‌های ازدواج و فرزندآوری تنها روی کاغذ نوشته شده است. بنابر این لازم است مسئولین ایران، بسترهای لازم و همچنین مشکلات اقتصادی خانواده ها و هچنین معضلات ازدواج جوانان را برطرف نموده تا خانواده ها برای افزایش نسل و جوانان برای ازدواج، بدون هیچ مشکل اقتصادی و اجتماعی و ... به سمت این مسئله تشویق شوند.
با این حال توجه به این نکته ضروری است که تغییر و تحولات جمعیتی تنها در سطح خُرد و به واسطه افراد و خانواده ها         می تواند اتفاق بیافتد و در این میان تصمیم گیری­های کلان دولت ها برای تغییرات جمعیتی تنها به­ واسطه دگرگونی در شرایط محیط اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی است که می­تواند بر تصمیمات افراد و خانوارها تأثیر بگذارد. با توجه به تغییرات جمعیتی بسیار سریع درگذشته، به‌ویژه کاهش قابل‌توجه باروری همراه با افزایش امید به زندگی، جمعیت ایران به‌سرعت در حال پیر شدن است(15). واقعیت این است که کاهش غیرمنتظره باروی در دهه 70 ناشی از غفلت و فقدان آینده‌پژوهی جمعیتی در ایران بوده است که بخشی از مشکلات آن به شکل کاهش شدید باروری و حرکت جمعیت به سمت پیری و... نمایان شده است(16)؛ زیرا جمعیت یکی از عناصر قدرت هر کشور و عامل مهمی در رشد و اعتلای فرهنگی و اقتصادی آن کشور است. طبیعی است که اگر جمعیت کشوری به سمت پیری برود و تدابیری برای افزایش جمعیت و جایگزین کردن جمعیت جوان اندیشیده نشود به‌زودی آن کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد شد(17). به نظر می رسد که سیاست‌های جمعیتی گذشته ایران،  به علت کم‌توجهی به سایر مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نداشتن رویکرد آینده نگرانه، در ایجاد این وضعیت بحرانی نقش داشته ‌اند. از این‌جهت، ضرورت سیاست‌گذاری جمعیتی، در مطالعات اهمیت زیادی پیدا می‌کند. لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی دیدگاه نخبگان در زمینه سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در شهر یزد است.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی است که در سال 1401 در شهر یزد انجام شد. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری است، روش‌شناسی آن کیفی است و از میان روش‌های مختلف پژوهش کیفی، از راهبرد نظریه زمینه‌ای با رهیافت نظام‌مند استراوس و کربین استفاده‌شده است. انتخاب مشارکت‌کنندگان در این پژوهش به‌صورت هدفمند بوده‌است.
درواقع معیارهای شمول مشارکت‌کنندگان بدین‌گونه بود: مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی (مسئولین مراکز بهداشت خانواده و جمعیت، پزشک و پرستار و ماما، اعضای هیئت علمی رشته های؛ علوم اجتماعی، روانشناسی، مددکاری اجتماعی، آموزش بهداشت) که هرکدام به نوعی دارای تجربیات و بینش متفاوتی از بسترهای زمینه ساز تغییر شاخص های جمعیتی در شهر یزد بودند. لازم به ذکر است که این گوناگونی به سبب رسیدن به توصیفات غنی‌تر در رابطه با موضوع پژوهش لحاظ گردیده‌است. دراین فرآیند از نمونه‌گیری نظری استفاده شده‌است. روش نظریه زمینه‌ای نمونه‌گیری به گونه تصادفی نبوده و باید درمسیری انجام شودکه بیشترین بازده نظری را به همراه داشته باشد.
برای یافتن داده‌های مطمئن در جهت شفاف‌سازی دقیق ابعاد پژوهش حاضر، مصاحبه‌ها تا زمان رسیدن به اشباع داده، یعنی تا زمانی که داده‌های به‌دست آمده تکراری شوند، ادامه یافت.
در این راستــا با 18 نفر نخبـگـان (به شرح جـدول 1) مصـاحبـه
 صورت گرفت. برای جمع‌آوری داده‌ها، از مصاحبه‌ نیمه ساخت‌یافته استفاده شد تا به پاسخگویان آزادی عمل بیشتری داده شود تا بتوانند آزادانه در مورد موضوع صحبت کرده و تجربه خود را از پدیده‌ موردنظر به‌طور کامل شرح دهند.
در ابتدا در راستای هدف پژوهش، سؤالات تنظیم شد، سپس بر اساس برنامه انتخاب مشارکت‌کنندگان، به محلی که آن‌ها برای انجام مصاحبه تعیین نموده مراجعه کرده و پس از معرفی خویش و بیان هدف و محرمانه ماندن اطلاعات و کسب اجازه مجدد مجوز شفاهی مبنی بر انجام مصاحبه و ضبط گفتگوها (با نرم‌افزار ضبط صدا) مصاحبه‌ها انجام شد. سوالات مصاحبه در دو حوزه کلی طراحی شدند. در زمینه تعویق یا عدم تمایل به فرزندآوری، دیدگاه مشارکت کنندگان در رابطه با سوالاتی جمع آوری شد از جمله اینکه؛ چه عوامل فرهنگی-اجتماعی عدم تمایل به فرزندآوری یا تعویق در امر فرزندآوری را در میان خانواده‌های یزدی تقویت می‌کنند؟ مشارکت‌کنندگان چگونه به عدم تمایل به فرزندآوری یا تعویق در امر فرزندآوری خود پاسخ (واکنش) نشان می‌دهند؟ عدم تمایل به فرزندآوری یا تعویق در امر فرزندآوری چه پیامدی برای خانواده‌ها خواهد داشت؟ برای برون‌رفت از شرایط موجود و مدیریت مناسب آنچه راهکارهایی فرهنگی-اجتماعی را پیشنهاد می‌کنید؟
دیدگاه نخبگان در زمینه تأخیر یا عدم تمایل به ازدواج در قالب سوالاتی واکاوی گردیدکه عبارت بودند از اینکه: چه عوامل فرهنگی-اجتماعی تأخیر یا عدم تمایل به ازدواج را در میان خانواده‌های یزدی تقویت می‌کنند؟ مشارکت‌کنندگان چگونه به تأخیر یا عدم تمایل به ازدواج خود پاسخ (واکنش) نشان می‌دهند؟ تأخیر یا عدم تمایل به ازدواج چه پیامدی برای خانواده‌ها خواهد داشت؟ برای برون‌رفت از شرایط موجود و مدیریت مناسب آنچه راهکارهایی فرهنگی-اجتماعی را پیشنهاد می‌کنید؟مصاحبه ها از اردیبهشت 1401 تا خرداد 1402 به طول انجامید. مدت‌زمان مصاحبه‌ها از 45 دقیقه تا یک ساعت و ده دقیقه به طول انجامید و با اشباع نظری مصاحبه‌ها پایان یافت بدین معنی که مصاحبه‌های بیشتر، مطلب جدیدی به پژوهش اضافه نکرد. داده‌ها به روش نظریه زمینه‌ای اشتراوس و کوربین مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
در این پژوهش تحلیل داده­هایی که به‌منظور تکوین نظریه   زمینه­ای گردآوری شدند با استفاده از کدگذاری نظری انجام گرفت. در این شیوه ابتدا رمزهای مناسب به بخش‌های مختلف داده­ها اختصاص داده شد و این رمزها در قالب مقوله­ها دسته­بندی شدند که این فرآیند، رمزگذاری آزاد (باز) نامیده می­شود. سپس پژوهشگر با اندیشیدن در مورد ابعاد متفاوت این مقوله­ها و یافتن پیوندهای میان آن‌ها به رمزگذاری محوری اقدام کرد. سرانجام با رمزگذاری گزینشی (انتخابی)، مقوله­ها پالایش شدند و با طی این فرآیندها درنهایت، چارچوبی نظری پدیدار گشت.
رعایت اصول اخلاق پژوهش موردنظر محققان بود. گمنامی مشارکت‌کنندگان در تحقیق، رعایت صداقت در تحلیل داده‌ها بدون پیش‌داوری و نیز ارائه‌ی نتایج و تحلیل داده‌ها از مهم‌ترین موضوعات اخلاقی موردتوجه تحقیق حاضر است.
بدین منظور به مشارکت­کنندگان اطمینان داده شد که آن‌ها گمنام خواهند بود و در مقاله از اسامی مستعار استفاده شد. رعایت کدهای اخلاقی بیانیه هلسینکی و انجمن جامعه‌شناسی آمریکا در این تحقیق موردتوجه قرار گرفت. همچنین جهت اجرای این طرح از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، مجوز اجرای طرح اخذ شد. اعتباریابی توسط اعضا انجام گرفت بدین معنی که  از مشارکت­کنندگان خواسته‌ شد تا یافته­های کلی آن را مطالعه و ارزیابی کرده و در مورد آن نظر دهند. روش مقایسه تحلیل که در این روش به داده­های خام مراجعه شد تا       ساخت­بندی نظریه با داده­های خام مقایسه و ارزیابی شود. در این مرحله از بازرسی خارجی، توسط اساتید صاحب‌نظر (تعداد چهار نفر یک نفر از اعضای علوم پزشکی و سه نفر از اساتید علوم اجتماعی) با نظارت بر کلیه مراحل پژوهش، استفاده گردید. لذا درگیری محقق به موضوع موردنظر به پژوهش و داده­هایش، همچنین مشاهده کدهای استخراج‌شده و متن مصاحبه­ها توسط تنی چند از مشارکت­کنندگان، (تعداد 10 نفر) می­تواند تأییدی بر اعتبار پذیری پژوهش باشد.
برای برآورده کردن معیار انتقال­پذیری تلاش شد که زمینه پژوهش به‌طور کامل توصیف‌شده و شرایط پژوهش با جزئیات کامل در مورد نکات اساسی آن ارائه گردد. در این پژوهش کیفی برای قابل‌ردیابی بودن فرآیند پژوهش و برای اینکه امکان بازرسی و کنترل قابلیت اطمینان تحقیق، برای افراد خارج از پژوهش نیز فراهم شود پژوهشگر به تهیه یک مسیرنمای حسابرسی اقدام کرد؛ به این معنی که جزئیات مربوط به چگونگی گردآوری داده­ها و نحوه تصمیم‌گیری‌ها، تفسیر­ها و تحلیل­های طی شده در فرآیند پژوهش را به‌عنوان جای پایی برای حسابرسی، تهیه و نگهداری شد که این مسیرنمای حسابرسی می­تواند توسط فردی خارج از پژوهش، مورد بازرسـی قرار گیرد. در راستـای تاییـدپذیری پژوهش،   مستنـدات مربوط به مصاحبه‌های مشارکت‌کنندگان و تفسیرهای
 پژوهشگران پژوهش، به کارفرمای پژوهش ارائه گردید.
 
جدول 1: ویژگی‌های جمعیتی مشارکت‌کنندگان (18= N)
مشارکت‌کننده سن مدرک تحصیلی وضع تأهل شغل
1 35 دکتری جامعه‌شناسی مجرد استاد دانشگاه
2 36 دکتری جمعیت‌شناسی متأهل استاد دانشگاه
3 37 کارشناس بهداشت متأهل کارمند یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
4 38 کارشناس مامایی متأهل کارمند یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
5 38 دکتری روانشناسی متأهل استاد دانشگاه
6 39 کارشناس مامایی متأهل کارمند یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
7 40 پزشک عمومی متأهل پزشک در یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
8 41 دکتری جمعیت‌شناسی متأهل استاد دانشگاه
9 42 دکتری جمعیت‌شناسی متأهل استاد دانشگاه
10 43 دکتری مددکاری اجتماعی مجرد مددکار اجتماعی
11 44 دکتری جامعه‌شناسی متأهل استاد دانشگاه
12 45 دکتری آموزش بهداشت متأهل استاد دانشگاه
13 45 پرستار متأهل کارمند یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
14 46 دکتری مددکاری اجتماعی متأهل استاد دانشگاه و مددکار اجتماعی
15 47 کارشناس مامایی متأهل کارمند یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
16 48 کارشناس مامایی متأهل رئیس یکی از مرکز خدمات جامع سلامت یزد
17 49 پرستار متأهل شاغل در بخش بهداشت و درمان شهر یزد
18 53 پزشکی عمومی متأهل پزشک در یکی از مراکز خدمات جامع سلامت یزد
 

یافته ها
در این پژوهش با 18 نفر از مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی (مسئولین مراکز بهداشت خانواده و جمعیت، پزشک و پرستار و ماما، اعضای هیئت علمی رشته های؛ علوم اجتماعی، روانشناسی، مددکاری اجتماعی، آموزش بهداشت) مصاحبه انجام گرفت.
تلاش شد در انتخاب مشارکت کنندگان تنوع در وضعیت زناشویی(متأهل و مجرد)، بازه سنی (35 تا 53 سال) و حوزه فعالیت و خدمت لحاظ شود.
با تحلیل‌های صورت گرفته 57 مقوله فرعی، 25 مقوله اصلی و 5

مقوله هسته‌ای که عبارت‌اند از: بازاندیشی در ازدواج؛ تعویق فرزندآوری، دنیای مخاطره‌آمیز بی‌فرزندی، سیاست‌گذاری پویا و سیاست­های حامی خانواده و کودک استخراج گردید.      یافته­های تحقیق در قالب مقوله­های هسته‌ای و تعداد زیر مقوله‌ها برای درک روشن­تر در جدول 2 ارائه داده‌شده است.
عمده تأکید در مقوله بازاندیشی در ازدواج مبتنی است بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی که در سال‌های اخیر در شهر یزد رخ‌داده است و زیرمقوله‌های اصلی آن شامل فردگرایی، تأخیر ازدواج حاصل تغییرات ساختاری و فردی، عدم ارائه خدمات رفاهی از جانب دولت، مضیقه ازدواج و موانع ازدواج است.  
 

جدول 2: مقولات‌ به‌دست‌آمده از مصاحبه با خبرگان به تفکیک ابعاد پنج‌گانه
ردیف زیر مقوله فرعی زیر مقوله اصلی مقوله‌ هسته
1 فردگرایی در ازدواج، جذابیت پایین ازدواج در میان جوانان، بی‌اعتمادی اجتماعی، تغییر سبک زندگی، واقع‌نگری به‌جای نگاه تقدیرگرایانه، نگرانی از آینده مبهم، ناتوانی در تأمین حداقل‌های لازم برای زندگی مشترک، مضیقه ازدواج، افزایش سطح توقعات، ازدواج دست و پاگیر، تسهیلگری ضعیف در امر ازدواج، کالای شدن ازدواج زمینه‌های تأخیر در ازدواج، فردگرایی، ارائه خدمات رفاهی ناکافی از جانب دولت، مضیقه ازدواج، موانع ازدواج بازاندیشی در ازدواج
2 پدیدار شدن اثرات سیاست‌های کنترل جمعیت، تقویت روحیه فردگرایی، فرزند به‌مثابه هزینه‌های فزاینده، در حاشیه قرار گرفتن فرزندپروری به‌واسطه دغدغه‌های اقتصادی، فرزند به‌مثابه سربار اقتصادی، تغییر سبک زندگی، واقع‌نگری به‌جای نگاه تقدیرگرایانه، نگرانی از آینده مبهم، دشواری راهبردهای تربیتی، سیاست‌های حمایتی نامناسب، فقدان پشتیبان‌های محلی و دولتی، نیازهای اولیه برآورده نشده، سرمایه‌گذاری بر خود، بازاندیشی در هویت زنانه، ایدئال‌های تربیتی عدم ارائه خدمات رفاهی کارآمد از جانب دولت، تمایل زنان به خودمراقبتی اجتماعی، شیوه‌های تربیتی کمال گرایانه تعویق فرزند آوری
3 ناپایدار حوزه خانوادگی، طرد تحمیلی، تهدید سلامت زنان، ریسک‌های اجتماعی، چالش‌های تربیتی تک‌فرزندان، نزدیک شدن به مرحله تله باروری، مخاطرات سالمندی فردی، سالخوردگی جمعیت،
ریسک‌های مرتبط با زندگی مشترک، ریسک‌‌های جسمانی و اجتماعی بی‌فرزندی، تک‌فرزندی و فرزندآوری دیرهنگام، ریسک‌های جمعیت شناختی دنیای مخاطره‌آمیز بی‌فرزندی
4 علت جویی تعویق ازدواج جوانان، برنامه‌ریزی منطقی برای دختران در سن تجرد قطعی، سرمایه‌گذاری برافزایش بلوغ اجتماعی و عاطفی زوجین، آگاه‌سازی افراد از پیامدهای تأخیر در ازدواج و فرزندآوری، مشوق‌های ازدواج، پرهیز از تجمل‌گرایی، فرهنگ‌سازی ازدواج بهنگام و سالم، فرهنگ‌سازی پذیرش فرزندآوری بیشتر، افزایش سطح اعتماد اجتماعی؛ افزایش امیدبخشی به آینده، اجتناب از توجیهات حاکمیتی در ترغیب مردم به فرزندآوری، سیاست‌های حمایتی و اقتصادی مناسب علت‌‌‌یابی تأخیر در ازدواج و برنامه‌ریزی منطقی، افزایش سطح حمایت اطلاعاتی و ابزاری از جوانان، تغییر عادت واره های نادرست، ارتقای امید و اعتماد اجتماعی، اجتناب از توجیهات حاکمیتی،تقویت سیاست‌های حاکمیتی سیاست‌ گذاری پویا
5 ارائه خدمات درمانی، بیمه ناباروری، ارائه بسته حمایتی، انعطاف‌پذیری شغلی مادران، تقویت مقررات شغلی برای پدران، کمک‌هزینه خانواده، تسهیلات مسکن، مزایای مالیاتی، حمایت از مرخصی‌های والدینی، تسهیلات بازنشستگی

خدمات کمک باروری، خدمات مراقبتی از کودکان، شرایط بازار کار، مشوق‌های مالی، کاهش هزینه‌های فرصت والدشدن برای همه زوجین سیاست‌های حامی خانواده و کودک
 
گسترش فردگرایی، تغییر زاویه دید افراد برای لذت بردن از زندگی، مشکلات اقتصادی، تعهداتی مانند نفقه، مهریه و جهیزیه، ازدواج را برای جوانان سخت کرده است. امروزه فردگرایی سطح توقعات جوانان را تا حدی بالابرده که کسی حاضر نیست، مسئولیت ازدواج را بپذیرد. واقعیت جامعه حاکی از آن است که امروزه بسیاری از افراد همواره به دنبال این هستند تا استعدادهای خود را بیش‌ازپیش شکوفا کرده و سطح کاری و تحصیلات خود را ارتقا دهند.
جذابیت پایین ازدواج در میان جوانان، بی‌اعتمادی اجتماعی، تغییر سبک زندگی، واقع‌نگری به‌جای نگاه تقدیرگرایانه، مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، افزایش انتظارها و خواسته‌ها، تسهیل روابط پسر و دختر قبل از ازدواج، کم‌رنگ شدن محدودیت‌های ارتباطی نسبت به گذشته، گستردگی شبکه‌های ارتباطی جوانان، کم‌رنگ شدن تعهدات اخلاقی و دینی در بین جوانان، تجربه روابط جنسی قبل از ازدواج، تغییر اولویت‌های جوانان امروزی نسبت به گذشته (ارجحیت شغل، درآمد و خدمت سربازی به ازدواج در بین پسرها)، فراگیر شدن آموزش و تحصیلات عالیه در بین جوانان، طولانی شدن مدت تحصیل و در حاشیه قرار گرفتن ازدواج به‌ویژه در بین مردان، تنوع مسیرهای زندگی جوانان و تغییر در الگوی زمان‌بندی ازدواج، تأکید دختران بر داشتن شغل و درآمد برای آقایان، یافتن شغل، از شرایط اقتصادی مناسب و ممانعت در برابر ازدواج در آقایان، بالا رفتن سن برای دستیابی به حداقل‌های زندگی زناشویی، فقدان حمایت‌های مالی لازم، نابرخورداری از حداقل‌های شروع زندگی تأهلی (شغل، درآمد، مسکن و...)، بالا بودن هزینه‌های اقتصادی زندگی، تورم بالا، رکود اقتصادی، افزایش بیکاری (مشکلات ساختاری)، دگرگونی سطح توقعات و تمایلات مصرفی (جهیزیه، مهریه، مراسم ازدواج)، افزایش تعداد سال‌های وابستگی فرزندان به والدین، ترس از طلاق و بسیاری از موارد مادی و فرهنگی دیگر در کنار نگرانی از آینده مبهم و نبود اطمینان به آینده‌ی شغلی ازجمله موانع و مشکل‌های زیادی است که در امر بازاندیشی در ازدواج نقش دارد است.
"یکسری سرمایه‌گذاری‌ها می‌کنیم در زندگی‌مان مثلاً داریم درس می‌خوانیم داریم زبان یاد می‌گیریم این‌ها همه نیازهای جوان‌های امروز است که مثلاً دارن درس می‌خواند تا تخصص پیدا کنند و رزومه برای خود فراهم کنند احساس می کنند بخواهند ازدواج کنند این وسط، خود ازدواج کردن هم این فرصت‌ها را از آن‌ها خواهد گرفت لذا این تأخیر در امر ازدواج یا پاسخ به آن فرصت‌های ازدست‌رفته است ". (مشارکت‌کننده شماره 3).
"تأخیر در ازدواج خودش فاجعه هست. الان مثلاً یه دختر خانومی که خودش مستقله درآمدش بیشتر از یک مرده ازدواج‌های سفید، رابطه‌های راحت برا بیرون رفتن و همه اینا بین جوونا وجود داره... دیگه نیازی به ازدواج نمیبینه. ببیند ازدواج یعنی چه؟ وقتی خونه بابا نونش میدن آبش میدن همه هزینه همه چی همه چی، فقط ازنظر جنسی و محبت شما کم داری، چه دخترش چه پسرش درصورتی‌که همه چی الآن تو جامعه آزاده کمبودی وجود نداره، بهشونم که میگی میگه مگه من دیوونه ام خودمو اسیر یه نفر کنم و روزا براش کُلفتی کنم یا نوکری کنم؟ ازدواج نمیکنه "(مشارکت کننده شماره 16).
عمده تأکید در مقوله هسته دوم بر تعویق فرزندآوری است که متأثر از تغییرات ساختاری و فردی رخ‌داده است و زیر مقوله‌های اصلی آن شامل؛ ظهور پیامدهای تأکید بر خانواده کوچک، فرزند عامل هزینه‌تراشی، بازاندیشی در فرزندآوری تحت‌تأثیر تغییرات اجتماعی، عدم ارائه خدمات رفاهی کارآمد از جانب دولت، تمایل زنان به خودمراقبتی اجتماعی و شیوه‌های تربیتی کمال‌گرایانه است. یکی از مهم­ترین علل تعویق فرزندآوری درونی ساختن سیاست‌های تأییدی فرزند کمتر، زندگی بهتر اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 است. سیاست‌های که رسالت اصلی خود را کنترل جمعیت ایران قرار داده‌ بودند، بدون‌ آنکه توجهی به پیامدهای چنین سیاست‌گذاری‌هایی در آینده دور و نزدیک داشته باشند. امروزه سبک زندگی نیز به سمت‌وسویی درحرکت است که بیشتر بر هزینه و فایده تأکید دارد افراد تمایلی به فرزندآوری بالا نخواهد داشت، زیرا تحت تأثیر ایده‌های درونی شده خود، فرزندآوری را نوعی هزینه تلقی می‌نماید.
عوامل اجتماعی و اقتصادی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر فرزندآوری هستند که از میان آن‌ها عوامل اجتماعی در بسیاری از پژوهش­ها موردتوجه قرارگرفته است؛ اما در مورد اثر علی اقتصادی بر تمایل زوجین به فرزندآوری نمی‌توان غفلت نمود. در جامعه‌ای که شاهد افزایش روزانه قیمت لوازم اولیه زندگی (خوراک، پوشاک، لوازم بهداشتی)، تورم بالا، بیکاری زوجین، هزینه بالای درمان، پوشاک و خوراک نوزاد هستیم زوجین به نوزاد به‌مثابه هزینه‌تراشان خانواده نگاه می‌کنند و از آوردن فرزند هراسناک هستند. پیامد نگرانی والدین از تامین آینده فرزند و درآمد ناکافی خانواده ها؛ در حاشیه قرار گرفتن فرزندپروری به‌واسطه دغدغه‌های اقتصادی است. امروزه والدین فرزند را  به‌مثابه سربار اقتصادی خانواده می بینند. همچنین دگرگونی‌های سریع و پیچیده جوامع انسانی به‌مرورزمان بر شیوه تربیت فرزندان اثر گذاشته‌اند، سبک‌های تربیتی کمال‌گرایانه‌ای که طی آن والدین از بدو تولدِ کودک، خود را برای ارائه انواع خدمات به فرزند خود آماده می‌نمایند امری که ادامه زندگی را با فرزندان متعدد بسیار دشوار خواهد ساخت ازاین‌رو خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند، به آوردن یک یا دو فرزند اکتفا نمایند.
"امروزه بچه‌ها درخواست‌های متنوع و پرهزینه‌ای از والدینشون دارند".(مشارکت‌کننده شماره 9)
"واقعیت اینه اون کسایی که من دیدم و تلاش کردم که تشویقشون کنم برای فرزندآوری؛ گاهی خانم مخالفه که میگه همین یدونه هم که داریم از از پس خواسته هاش بر نمیایم. گاهی آقا مخالفه که خانم میگه من موافقم بچه‌دار بشم، شوهرم میگه که من نمی‌توانم مخارج بچه دوم رو تأمین کنم" . (مشارکت‌کننده شماره 4)
تأکید اصلی در مقوله دنیای مخاطره‌آمیز بی‌فرزندی بر مخاطراتی است که بی‌فرزند، تک‌فرزندی یا فرزندآوری دیرهنگام هم برنهاد خانواده و هم کشور تحمیل می‌نماید و زیرمقوله­های اصلی آن شامل؛ ریسک‌های مرتبط به زندگی مشترک، ریسک‌‌های اجتماعی و جسمانی فرزندآوری دیرهنگام و ریسک‌های جمعیت‌شناختی است. یکی از بیم و خطرهایی که اذهان مدیران و سیاست‌گذاران را به خود مشغول ساخته ‌است، چالش‌های زندگی مشترک است. تغییر در سبک و شیوه فرزندآوری نیز به‌عنوان یکی از آفت‌هایی مطرح‌شده است که قابلیت اختلال در روابط زناشویی و زندگی مشترک جوانان را دارد. ازاین‌رو تصمیم‌گیری عامدانه برای به تعویق انداختن فرزندآوری می‌تواند زوجین را با چالش‌های چون ناپایداری حوزه خانوادگی، سستی روابط زوجین در خانواده و طرد تحمیلی روبرو سازد. از دیـدگاه اجتماعـی، داشـتن آگاهـی لازم و کافـی دربـاره زمـان مناسـب بـرای بـاروری و فرزنـدآوری و عمـل بـه آن می‌توانـد نقـش مهمـی در سلامت جسـمی و روانـی زوج‌هـا و فرزنـدان، حفـظ و بقـای بنیان خانـواده و حتی کاهش معضلات اجتماعی داشـته باشـد.
دنیای مخاطره‌آمیزی که از طریق بی‌فرزندی، تک‌فرزندی یا فرزندآوری دیرهنگام زوجین در حال شکل‌گیری است با تعویق انداختن و یا تأخیرهایی که در باروری زنان در حال رخ دادن است و فرزندآوری پایین‌تر آنان، ساختار جمعیتی کشور را به مرحله تله باروری نزدیک می‌کند. پیامد این وضعیت تحت تأثیر قرار گرفتن ساختار سنی و جنسی جمعیت، تغییر سریع‌تر هرم سنی با افزایش جمعیت میان‌سال و سالمند و ورودی سریع به ساختاری سالخورده در محدوده زمانی کوتاهی است. پیامد این وضعیت علاوه بر به خطر افتادن سرمایه‌های انسانی و اجتماعی کشور، افزایش هزینه‌های درمانی و مراقبتی از سالخوردگان است که هم بر دوش افراد و خانواده‌ها و هم نظام سلامت و جامعه سنگینی خواهد کرد.
"بی‌فرزندی پیامدهای خیلی زیادی برای خود افراد خواهد داشت مثلاً شما تصور کنید که خانواده ای تشکیل‌شده بعد یک مدت احساس می‌کنند که حس خوبی از تداوم این زندگی ندارند، مگر آنکه محیط زندگی آن‌ها آن‌قدر متنوع باشد که این خلأ را احساس نکند. چون هدف بخشی از ازدواج‌ها در جامعه ما فرزندآوری است. وقتی این هدف محقق نمی‌شود انگار هدف آن ازدواج هم از بین رفته است. چون خانوم ما دوست داره مادر بشه" (مشارکت‌کننده شماره 15)
مقوله سیاست‌گذاری پویا مربوط به راهکارهای جلوگیری از تأخیر در ازدواج از دیدگاه نخبگان است که نیازمند تحولات زیرساختی در بعد سیاست‌گذاری اجتماعی- فرهنگی است و زیر مقوله‌های اصلی آن شامل؛ علت‌‌‌یابی و برنامه‌ریزی منطقی، افزایش سطح حمایت اطلاعاتی و ابزاری از جوانان، تغییر عادتواره‌های نادرست، ارتقای امید و اعتماد اجتماعی، اجتناب از توجیهات حاکمیتی و تقویت سیاست‌های حمایتی است.
موفقیت در ایجاد تغییرات اجتماعی مانند افزایش تمایل جوانان به ازدواج با اتکا بر دو اصلِ انجام مطالعه‌ای علمی به‌منظور شناسایی علت‌های زمینه‌ای و مداخله‌گری که امکان ازدواج را از جوانان سلب می‌نمایند و برنامه‌ریزی دقیق و اصولی برای رفع آن چالش مسیر خواهد بود. حمایت نیز به‌عنوان یکی از اثرات و کارکردهای روابط اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی، ازجمله جنبه‌های ارضا‌کننده هیجانی و عاطفی زندگی قلمداد می‌شود. حمایت شامل کسب اطلاعات، کمک‌های مادی، توصیه کردن، دریافت حمایت عاطفی از دیگرانی که فرد به آن‌ها علاقه‌مند است یا ارزشمند تلقی می‌شوند و بخشی از شبکه اجتماعی به شمار می‌روند. همچنین اعتماد نیز می‌تواند مهم باشد، اعتماد انتظاری است که در یک اجتماع منظم، صادق و دارای رفتار تعاونی خود را نشان می‌دهد و هیچ تبادل یا تعامل اجتماعی بدون اعتماد انجام نخواهد شد، پس نمی‌توان در یک جامعه‌ای که شاهد افول سطح اعتماد اجتماعی در آن هستیم افراد به بزرگ‌ترین معامله زندگی‌شان (ازدواج) به‌راحتی تن دهند. از این تلاش برای امیدآفرینی و ارتقا اعتماد اجتماعی لازمه هر تبادلی است و برای بقای تبادل لازم است اعتماد ازدست‌رفته احیا گردد. حاکمیت سال‌های سال است که در تلاش است تمایل جوانان به ازدواج و به دنبال آن فرزندآوری آن‌ها را افزایش دهند و برای تحقق این امر از ابزارهای مختلفی چون تبلیغ و توجیهات مختلفی استفاده نموده است. توجهیانی که رنگ و بوی ایدئولوژیکی دارند و به نظر می‌رسند بر اذهان مردم اثرگذار نبوده‌اند.
"ما اگر سیاست ای هم داریم دنبال می‌کنیم این حرف‌ها را نباید به مردم بزنیم حتی اگر به‌واقع داریم آن را دنبال می‌کنیم از بهترین مردم بگوییم که ما داریم تلاش می‌کنیم تا همان خواسته‌های ایده­ال شما برآورده شود و تحقق پیدا کند مگر خودت تمایل به فرزندآوری نداری؟ خب ما فقط می‌خواهیم به تو کمک کنی تو به تمایلت برسی. بحث‌های کلان را خیلی کمتر مطرح کنیم مثلاً اینکه می‌خواهیم کشورمان در عرصه بین‌المللی قدرتمندتر باشد یا تعداد مسلمان‌ها زیاد شود یا جمعیت کشور ممکن است منجر به نابودی کشور شود (مردم به این حرفا کاری ندارند)" (مشارکت‌کننده شماره 12).
مقوله سیاست‌های حامی خانواده و کودک به راهکارهای تشویق به فرزندآوری از دیدگاه نخبگان می پردازد که نیازمند تحولات زیرساختی در بعد سیاست‌گذاری اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی است و زیر مقوله‌های اصلی آن شامل؛ خدمات کمک باروری، خدمات مراقبتی از کودکان، شرایط بازار کار، مشوق‌های مالی، کاهش هزینه‌های فرصت والد شدن برای زوجین است.وجود حمایت قانونی برای درمان ناباروری و کمک کردن به زوجین نابارور، در ارتقای سلامت این زوجین و همچنین افزایش میزان باروری اثرگذار است. ولی نکته مهم هزینه‌های بسیار بالا و در بسیاری از موارد خارج از توان و استطاعت این خانواده‌هاست. ازاین‌رو نیازمند ورود جدی سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزانی که دغدغه افزایش جمعیت دارند به این حوزه به‌شدت احساس می‌شود؛ و دولت می‌تواند با ارائه خدمات ویژه درمانی و مشاوره‌های پزشکی و تجویزهای داروی و نیز بیمه ناباروران با پوشش کامل برای درمان ناباروری و حتی پوشش قرار گرفتن مشاوره و مراقبت‌های روان‌شناختی زوجین نابارور، حمایت کاملی از این گروه خاص از خانواده‌های ایرانی داشته باشد. همچنین مراقبت مناسب در کودکی از عوامل مهم موفقیت کودک در بزرگ‌سالی است. اگر والدین احساس کنند که نمی‌توانند از فرزندان خود به‌خوبی مراقبت کنند فرایند فرزندآوری را به تعویق می‌اندازند.
آن‌گونه که از برآیند مصاحبه‌های صورت گرفته با شهروندان و نخبگان مشخص است هزینه‌های مراقبت از کودک بالاست. ازاین‌رو اگر دولت حمایت‌های لازم را برای مراقبت از کودکان در نظر بگیرد و چالش‌های مراقبتی خانواده‌ها از کودکان را حل کند می‌تواند در افزایش تمایل به باروری تأثیرگذار باشد. همچنین اگر شرایط لازم برای مادران فراهم شود که در دوران شیردهی و مراقبت از نوزادان، شغل‌هایی اتخاذ کنند که انعطاف لازم را داشته باشد، انگیزه آن‌ها بیشتر خواهد شد؛ اما اگر دولت حمایت‌های مالی لازم را برای خانواده‌ها فراهم کند، قطعاً انگیزه‌ی والدین برای فرزند آوری تغییر خواهد کرد. این کمک‌هزینه‌ها می‌تواند در قالب کمک‌های مالی و غیرمالی، تسهیلات مربوط به مسکن و کسر مالیات‌های والدین باشد.
" اگر ما برای جوانی جمعیت قانون می‌نویسیم و سیاست‌گذاری می‌کنیم، توجه به برخی از گروه‌های خاص، می‌تواند خیلی سریع‌تر، اهداف آن قانون را محقق کند. یکی از این گروه‌ها زوجین نابارور هستند. این گروه از زوجین برای داشتن فرزند بسیار مشتاق‌اند و حاضرند در حد توان خود هرگونه هزینه‌ای را بپردازند. ولی نکته مهم هزینه‌های بسیار بالا و در بسیاری از موارد خارج از توان و استطاعت خانواده‌هاست" (مشارکت‌کننده شماره 9).
"برای فرزندآوری دولتم باید کمکشون کنه، الان دولت برای کارمندا خیلی شرایط خوبی گذاشته مرخصی  نه ماه و... مردمم یخورده راحت‌طلب شدن، ...بابای من میگه خانمای امروزی راحت‌طلب شدین"(مشارکت‌کننده شماره 3).
 


شرایط زمینه ای
تفاوت­مندی در سبک زندگی، فقدان پشتیبانان خانوادگی و محلی، تاثیرات رسانه ای، سیاست های حمایتی نامناسب.


 
پیامدها
افزایش تعداد مجردان، نزدیک شدن به تله باروری، تهدید سلامت زنان، ناپایداری حوزه خانواده، مخاطرات سالمندی فردی، چالش سالخوردگی جمعیت.
 
استراتژی­ها
تغییر عادتواره های نادرست، اجنناب از توجیهات حاکمیتی، سیاستگذاری پویا و مناسب با نیازهای درحال تغییر جامعه، خدمات کمک باروری در راستای حمایت از زوجین نابارور، سیاستهای حامی خانواده و دوستدار کودک


 
پدیده
خلاء سیاست گذاری
 پویا و کارآمد
شرایط مداخله گر
کمرنگ شدن جذابیت ازدواج، بازاندیشی در هویت زنانه، نیازهای اولیه برآورده نشده.
شرایط علی
زمینه­های تأخیر در ازدواج، فردمحوری در تقابل با خانواده محوری، دغدغه مندی اقتصادی، آینده هراسی، شیوه های تربیتی کمال گرایانه.
 









 







نمودار 1: مدل پارادایمی پژوهش از دیدگاه مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی شهر یزد
 
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس     هدف مقاله حـاضر واکاوی دیدگاه نخبگان در زمینه سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در شهر یزد بود. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد نظریه زمینه‌ای انجام شد. تحلیل        مصاحبه های انجام گرفته با مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی که در مورد علت تأخیر در ازدواج و تعویق فرزندآوری مطرح گشت، بسترها و شرایط زمینه ساز را در دو سطح خرد و کلان نشان داد؛ بدین معنی که شرایطی که از رفتار عاملیت نشأت می‌گرفت توجه به خویشتن و اولویت به خود بود اما در حوزه ساختی شرایط اقتصادی و فرهنگی در اولویت قرار داشت.
مسائلی مانند فرد محوری در مقابل خانواده محوری، بازاندیشی در هویت زنانه و این‌که خود فرد، اولویت زندگی خویش است که باید به امور تحصیل، کار و زندگی خویش بپردازد و اگر فرزندآوری به این مسائل لطمه وارد نکرد، به دنبال داشتن فرزند باشد.
 مشکلات و دغدغه‌های اقتصادی نیز از دلایل مهم کاهش فرزندآوری هستند زیرا والدین تا زمانی که دغدغه معیشت و پیشرفت فرزند خویش را دارند باوجود تمایل به فرزندآوری، از فرزندآوری جلوگیری می‌کنند. این یافته همسو با مطالعه (12) بر این امر مهم تاکید دارد که در تدوین و اعمال سیاست‏های تسهیل فرزندآوری توجه به ویژگی‏های اقتصادی زوجین در سنین باروری ضروری است.
مسئله مهم دیگر از سیاست‌های کنترل جمعیتی چند دهه قبل نشات می‌گیرد که با فرهنگ‌سازی نهادینه‌شده است که فرزند کمتر، زندگی بهتر که اکنون برای تغییر آن نیز نیاز به‌صرف زمان و هزینه می‌باشد اما عواملی نیز مانند شرایط فرهنگی جامعه و وسایل ارتباط‌جمعی، فضای مجازی، زمینه و بستر لازم را برای کاهش فرزندآوری فراهم می‌کنند.
همچنین سیاست‌های حمایتی نامناسب در زمینه اقتصادی برای زوج‌های جوان و افراد در شرف ازدواج نیز می‌تواند اثرگذار باشد اما در این ‌بین عواملی به‌صورت غیرمستقیم مداخله می‌کنند. زوجین از آینده و شرایط تربیتی فرزندانشان نگران هستند زیرا اذعان دارند که ممکن است راهبردهای آنان در شرایط جدید جامعه، دیگر اثرگذار نباشد پس فرزند کمتر قابل‌کنترل‌تر است.
همچنین بسیاری از خانواده‌ها، به دنبال تک‌فرزندی هستند، زیرا احساس می‌کنند که نمی‌توانند نیازهای آنان را پاسخ‌گویند. این یافته با پژوهش های (8) و (13) همسو بود که بیان می‌کند نیات باروری توسط احساس خطر و امنیت افراد شکل می‌گیرد که آن‌هم تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، عوامل فردی و امنیت اقتصادی درک شده است؛ یعنی مسائل فرهنگی اجتماعی زمینه داشتن فرزند را شکل می‌دهند.
همچنین با یافته­های(11) همسوست که بیان می­کند بیم و هراس‌های اقتصادی، آینده‌هراسی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و دغدغه‌های انباشته، تصمیم به فرزندآوری را درگیر محاسبات مبتنی بر عقلانی‌بودن ابزاری می‌کند. چنین محاسباتی نه‌تنها انواع راهبردها را در خانواده‌ها فعال، آنها را دچار نوعی دگردیسی و گذار ارزشی می‌کند.
برخی نظریات نیز مؤید نتایج پژوهش حاضر می‌باشند، بر اساس نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده، قصد، تعیین‌کننده مستقیم رفتار است که خود متأثر از چند عامل است. اولین عاملی که بر روی قصد افراد برای انجام و یا عدم انجام رفتار تأثیر دارد، نگرش‌ها و گرایش‌ها هستند که عامل شخصی نیز نامیده می‌شود(18).
دومین عاملی که بر روی قصد افراد برای انجام و یا عدم انجام رفتار تأثیر دارد، هنجارهای ذهنی هستند که مربوط به عامل اجتماعی می‌باشد. هنجارهای ذهنی بافهم یا درک شخص       از فشـارهای اجتمـاعی در ارتبـاط می‌باشد که بر شـخص وارد
می‌شود تا کاری را انجام بدهد یا انجام ندهد(19).  
سومین عاملی که بر روی قصد افراد برای انجام و یا عدم انجام رفتار تأثیر دارد، مربوط به کنترل رفتـاری درک شده می‌باشد(18).
درواقع طبق این نظریه، عواملی که از سوی نخبگان به‌عنوان عامل‌های عدم ازدواج و فرزندآوری معرفی شدند ناشی از نگرش‌ها، گرایش‌ها، هنجارهای اجتماعی موجود در جامعه و قصد و نیت افراد است که همه این مسائل به خاطر مشکلات اجتماعی، اقتصادی در سطح جامعه می‌باشد که نگرش منفی در افراد نسبت به امر ازدواج و فرزندآوری ایجاد می‌کند و افراد با برنامه‌ریزی برای زندگی خویش سعی می‌کنند که از مشکلات بگریزند؛ زیرا علاوه بر شرایط تورمی حاکم بر جامعه، هنجارهای شکل‌گرفته در حوزه مراسم ازدواج و تشکیل خانواده نیز افراد را به سمت دوری از امر ازدواج می‌کشاند.
همچنین نظریه انتخاب عقلانی، با تکیه‌بر مدل­های اقتصادی خُرد به تبیین دلایل تعویق و تأخیر ازدواج در بین مردان و به‌ویژه زنان       می­پردازد. این نظریه دال بر این است که انسان موجودی عقلانی است و مدام در حال برآورد کردن هزینه و سود است.
چنانچه سود حاصل از عملی بیش‌تر از هزینه آن باشد، به انجام آن عمل متمایل می­شود و چنانچه سود هزینه عملی بیش‌تر از سود آن باشد، فرد آن را به تعویق می­اندازد(20).
این نظریه، تأخیر در سن ازدواج را با اوضاع نابسامان اقتصادی تبیین می­کند؛ بدین‌صورت که افزایش بیکاری، افزایش تورم، قیمت اجاره و خرید مسکن و هزینه­های هنگفت ازدواج، فرد را به این نتیجه می­رساند که هنوز برای تشکیل خانواده، آمادگی کافی ندارد و این امر را باید به چنـدین سال آتی مـوکول کند و
اگر مشکـلات جامعـه توسط سیـاست‌مداران حل نگردد و برای
 رفاه جوانان، ایجاد اشتغال و تشـویقی‌هایی ماننـد دادن مسـکن،
زمیـن، وام و... هزینه صـرف نگردد نسل جـوان به دنبال تشکیـل
خانواده که زیربنای فرزندآوی است نمی‌رود. درنتیجه بعد از مدتی به سن عدم باروری و تجرد قطعی می‌رسند و هزینه‌های سالمندی نیز گریبان­گیر دولت می‌گردد. این یافته با نتایج مطالعه (11) همسوست که بیان می کند برنامه‌ها و سیاست‌های تشویقی جمعیت، زمانی موفق است که با درک واقع‌بینانه از چالش‌های فرزندآوری زوجین، برای رفع آنها تلاش کنند.
در شرایط باروری پایین، تصمیم زوجین به فرزندآوری، بیشتر یک تصمیم برنامه‌ریزی‌شده و پیچیده است که زوجین از‌ یک‌سو برمبنای ملاحظۀ وضعیت زندگی فردی و خانوادگی خود و از‌سوی دیگر با در‌نظر‌گرفتن موقعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه آن را اتخاذ می‌کنند(3).
طبق یافته های این پژوهش باید در سیاست‌گذاری‌های حیطه فرزندآوری تغییراتی صورت گیرد و سیاست‌گذاری‌ها متناسب با شرایط روز جامعه گردد.
عدم تحقق این شرایط منجر به ایجاد پیامدهایی چون: ناپایداری در حوزه خانوادگی و روابط بین زوجین، نزدیک شدن به مرحله تله باروری و همچنین ورود به فاز سالخوردگی جمعیت در برخواهد داشت.
قرار گرفتن در این وضعیت، مخاطرات سالمندی را افزایش خواهد داد و اقتصاد کشور را متحمل هزینه های زیادی خواهد کرد. همچنین باروی در سن بالا برای مادر سلامت مادران را تهدید خواهد کرد، همه این شرایط منجر به بازتولید ریسـک در
حوزه‌های اقتصـادی- اجتمـاعی، فرهنـگی خواهد بود و حتی به
 کاهش رشد جمعیت و نیز کمبود نیروی کار منجر خواهد شد.
در پایان لازم به ذکر است که در تدوین یا بازنگری
سیاست‌گذاری‌های جمعیتی، اتخاذ تدابیری کارآمد و به هنگام
به‌منـظور تسهیـل ازدواج و تشکیـل خانـواده و تشـویق زوجهای
جوان برای فرزندآوری یک ضرورت مهم است.
چنانچه سیاست‌ها، توان پاسخگویی به نیاز‌های مختلف افراد در موقعیت‌های متفاوت زندگی را داشته باشند، می‌توانند اثرگذاری بیشتری در حمایت از انتخاب‌های باروری زنان و مردان را داشته باشند. سیاست‌های خانواده بایستی منعکس‌کننده تغییرات خانواده‌ها و چالش‌های اقتصادی و اجتماعی نوظهور باشند. آن‌ها بایستی توان مواجه‌شدن با ناپایداری و بی‌ثباتی بیشتر خانواده‌ها را داشته باشند و نیازهای انواع متفاوتی از خانواده‌ها که روزبه‌روز بر تنوع آن‌ها نیز افزوده می‌شود را در نظر بگیرند. این یافته با نتایج مطالعه (11) همسوست که بیان می کند برنامه‌ها و سیاست‌های تشویقی جمعیت، زمانی موفق است که با درک واقع‌بینانه از چالش‌های فرزندآوری زوجین، برای رفع آنها تلاش کنند.
سیاست‌ها همچنین بایستی نابرابری‌های اقتصادی، شکل‌های جدید و بی‌ثبات شغلی، تغییر نقش‌های جنسیتی، افزایش نقش‌های اقتصادی مادران و هزینه‌های مسکن که برای بسیاری از خانواده‌ها غیرقابل‌تحمل است را بازتاب دهند. همچنین باید به ترجیحات متنوعی که مردم نسبت به زمان‌بندی، تعداد فرزندان و پیشرفت‌های ادراکی برای والدین شدن دارند، توجه کنند.
به‌طور خلاصه برای اثربخشی هرچه بیشتر سیاست‌هایی که در راستای حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تدوین‌شده، بایستی به ایجاد محیط‌های دوستدار خانواده و دوستدار کودک با محوریت سلامت، آموزش و رفاه کودکان و خانواده‌ها توجهی ویژه داشت.
تحقیق حاضر به علت کیفی بودن قابلیـت تعمـیم نـدارد. پیشنـهاد
می شود بر اساس مقولات احصاء شده مطالعات کمی انجام گیرد.
از آنجایی که مقاله حاضر برگرفته از رویکرد صاحبنظران است، مطالعه خود یک نقطه قوت است که امید مورد استفاده سیاستگذاران جمعیتی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
این پژوهش در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه                 علـوم پزشـکی شهیـد صـدوقـی یـزد با کـد اخـلاق IR.SSU.MEDICINE.REC.1400.483 مورد تائید قرار گرفت. همچنین سعی گردید که در تمام مراحل پژوهش رضایت مشارکت‌کنندگان، اصل گمنامی، رعایت صداقت در انجام تحقیق و ارائه گزارش موردتوجه نویسندگان قرار گیرد.
سهم نویسندگان

دکتر کلاته ساداتی طراحی پروژه، تحلیل داده ها و مرور مقاله، دکتر علیمندگاری طراحی پروژه، تحلیل داده و اصلاح مقاله، دکتر فلک الدین تحلیل داده ها، ویراست ابتدایی مقاله و اصلاحات، دکتر شیری طراح تحقیق و جمع آوری داده ها، دکتر کلانتری طراحی تحقیق را بر عهده داشتند.
حمایت مالی
این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی "آینده‌پژوهی روند تغییرات شاخص‌های جمعیتی در استان یزد و مداخلات متناسب با آن "
است که توسط معـاونت دانشـگاه علوم پزشکـی شهید صـدوقی
یزد موردحمایت مالی قرارگرفته است.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام می‌دارند که تضاد منافعی وجود ندارد.
تقدیر و تشکر
نویسندگان پژوهش، از مشارکت‌کنندگان در طرح (مسئولین بهداشتی و نخبگان دانشگاهی استان) و همچنین همکاران طرح، دکتر محسن میرزایی، دکتر امیر هوشنگ مهرپرور و دکتر محمود وکیلی قاسم‌آباد کمال تشکر و قدردانی رادارند.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: سایر
دریافت: 1402/10/8 | پذیرش: 1403/3/20 | انتشار: 1403/4/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb