Tabatabaei S, sarmadi G, alizadeh M, safarian M. The Effect of Lifestyle Education on the Quality of Life of Patients with Ischemic Heart Disease. TB 2023; 22 (4) :87-99
URL:
http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3544-fa.html
طباطبائی سید ضیا، سرمدی غزال، علیزاده علی اباد وزیر مژگان، صفریان محمد. تاثیر آموزش سبک زندگی بر کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری ایسکمی قلبی. طلوع بهداشت. 1402; 22 (4) :87-99
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3544-fa.html
دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان ، mammadsafarian@Gmail.com
متن کامل [PDF 674 kb]
(455 دریافت)
|
چکیده (HTML) (350 مشاهده)
متن کامل: (1045 مشاهده)
تاثیر آموزش سبک زندگی بر کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری ایسکمی قلبی
نویسندگان: سید ضیاء طباطبائی1، غزال سرمدی2،مژگان علیزاده علی اباد وزیر3،محمد صفریان4
1.استادیار گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، ایران
2.پزشک عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
3.کارشناس ارشد علوم تربیتی،آموزش وپرورش ناحیه یک یزد
4. نویسنده مسئول:استادیار گروه آموزشی قلب و عروق، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
شماره تلفن: 34280000(034) mammadsafarian@Gmail.comEmail:
چکیده
مقدمه: بیماریهای ایسکمیک قلبی، مهمترین علت مرگ و میر در سراسر جهان میباشند که بر روی کیفیت زندگی بیماران مبتلا تاثیر میگذارند. در ایران نیز بیماریهای ایسکمیک قلبی، اولین علت مرگ و میر در افراد بالاتر از 35 سال میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش سبک زندگی برکیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای ایسکمیک قلبی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه به روش نیمهتجربی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون و با گروههای آزمایش و کنترل صورت پذیرفت. جامعهی آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ایسکمیک قلبی بستری در بخش CCU بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در سال 1398 بود. حجم نمونه 30 نفر در هر گروه مشخص گردیدجهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامهی سه قسمتی (اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامهی کیفیت زتدگی فرانس و پاورس(۱۹۹۹) و پرسشنامهی مینه سوتا MLHFQ) استفاده شد. ابتدا بصورت پیش ازمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور تکمیل ،سپس به گروه آزمایش ۵جلسه ۴۵دقیقه ی آموزش داده شد وبعد از دو هفته مجددا ازهر دو گروه با استفاده از همان پرسشنامه ها پس آزمون گرفته شد. اطلاعات پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS تحت نسخه ۲۱آنالیز شد. و ازآزمونهای کولموگروف- اسمیرونوف، T مستقل، و تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافتهها: میانگین سنی افراد نمونه 81/12±73/59 سال و میانگین مدت ابتلا به بیماری کرونروی 50/2598±38/1953 روز بود. نتایج نشان داد، بعد از مداخله نمرات مربوط به کیفیت زندگی فرانس و پاورس از میانگین ۸/۱۷به ۱۹/۲۱ افزایش و همچنین میانگین نمره کیفیت زندگی مینه سوتا از 68/26 به 52/۲۳ کاهش پیدا نمودکه نشانه بهبود شاخص مذکور می باشد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعهی حاضر نشان داد تلاش های مداخله ای در راستای بهبود کیفیت زندگی در بیماران ایسکمی قلبی، مهم و ضروری می باشد. جهت ارتقای کیفیت زندگی و نهایتا کنترل بیماری قلبی، بکار گیری برنامه آموزشی که در این مطالعه طراحی و به کار گرفته شده است، به عنوان یک الگو توصیه می شود.
واژههای کلیدی: بیماری ایسکمی قلبی، کیفیت زندگی، مداخله ی آموزشی، سبک زندگی
مقدمه
در سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای آغازین قرن بیست و یکم، بیماریهای قلبی به یکی از اساسی ترین مشکلات مرتبط با سلامتی مردم دنیا تبدیل شده است. مطالعات عدیده ای که در سالیان اخیر منتشر گردیده، نشان دهندهی افزایش تعداد کل بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بخصوص بیماریهای ایسکمیک قلبی در سراسر جهان میباشد(1). در حالیکه حدود30 درصد مرگها در سال 1990 ناشی از بیماریهای قلبی بوده، انتظارمی رفت تا سال 2020، این بیماریها در کشورهای با درآمد پایین و متوسط سبب40 درصد مرگها در سراسر جهان شود و برآورد گردیدکه بیماری ایسکمیک قلبی در راس 15 علت بهعنوان بار جهانی بیماریها در سال 2020 باشد(2).
در ایران نیز بیماریهای ایسکمیک قلبی، اولین علت مرگ و میر در افراد بالاتر از 35 سال میباشد. همچنین گزارش شده که 40 درصد مردان و 13 درصد زنان در سال نخست پس از انفارکتوس میوکارد، بار دیگر انفارکتوس میوکارد و بستری مجدد را تجربه میکنند(3). این گروه از بیماران، با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص میشوند، اما پس از مدتی با علائم حاد بیماریهای ایسکمیک قلبی دوباره به بیمارستان مراجعه می نمایند (4).
پیامد مراجعات و بستریهای مکرر، تحمیل بار مالی به بیمار و سیستم بهداشت و درمان و همچنین افزایش مشکلات روحی و روانی برای بیمار و خانواده آنها و اشغال تختهای حساس بخش مراقبتهای ویژه است (5). از طرفی مبتلایان به بیماری های عروق قلبی می توانند دچار از کار افتادگی، ترس، نومیدی، اضطراب، افسردگی، تغییرشیوه زندگی، کاهش امید به زندگی و در نهایت کاهش کیفیت زندگی شوند که بسیار حایزاهمیت می باشد(۶).
کیفیت زندگی، دریافت فرد از موقعیت خود در زندگی بر اساس فرهنگ، انتظارات، ارز شها، اهداف و استانداردهای آن جامعه است و جنبه های مختلفی دارد که شامل رفاه روحی روانی، رفاه جسمی و علایق اجتماعی است. مطالعات اخیر توانایی انجام فعالیت های روزمره را به عنوان راهی برای ارزیابی موفقیت عمل، کیفیت مراقبت و بازتوانی معرفی می کند (۷)کیفیت زندگی بیماران قلبی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. با توجه به نقش مهم پرستاران وکادر بهداشت ودرمان در مراقبت از بیمار و دانش ایشان از چگونگی گسترش آترواسکلروز، چگونگی پیشرفت بیماری و خطرات تهدید کننده حیات، تدابیربهداشتی و درمانی و نوع مراقبت ارائه شده در این افراد برای بالا بردن کیفیت زندگی بیماران، نقش بسزایی دارند. اندازه گیری سلامت وابسته به کیفیت زندگی برای ارزیابی مداخلات و پیش بینی نیازها برای مراقبت اجتماعی مهم است(۸).
به دلیل ماهیت مزمن این بیماری، درگیری خانواده در این مسئله غیرقابل اجتناب است و باید در ارائه مراقبت، احساسات واعتقادات خانواده نیز در نظر گرفته شود(۹). البته پذیرش تمام این فعالیت ها از طرف بیمار شرط اصلی موفقیت مراقبت است. هدف از مراقبت کاهش میزان ابتلا، مرگ و میر و ارتقاء کیفیت زندگی از طریق افزایش کارایی و مدیریت بیماری ها در زمینه درمان، پیشگیری و افزایش سازش با بیماری ها است (۱۰).
عوامل متعددی بر کیفیت زندگی این بیماران موثر می باشد؛ لذا
بخش عمده مراجعه مجدد این بیماران را می توان ناشی از عدم ارائه آموزشهای لازم و وافی از سوی مرکز درمانی در خصوص بیماری، نحوه صحیح و بموقع مصرف دارو، چگونگی مراقبت از خود در منزل پس از ترخیص، خود مراقبتی ضعیف و رها شدن بیمار به حال خود دانست(۱۱). با این همه، بیماریهای قلبی عروقی به سادگی و بطور کامل و موثر قابل پیشگیری هستند. در حقیقت، این دسته بیماریها، قابل پیشگیریترین بیماری غیرقابل انتقال مزمن انسان بهشمار میروند(۱۲).
با توجه به انبوهی از شواهد که نشان دهندهی وجود ارتباط میان سبک زندگی افراد و ابتلا به بیماریهای ایسکمیک قلبی است، ضرورت تاکید بر تعدیل سبک زندگی بهعنوان عامل مهمی در تعیین پیش آگهی و عوارض این بیماری، کاملا برجسته و قابل توجیه مینماید. یکی از ابزارهای اساسی در ارتقاءکیفیت زندگی دادن آموزش سبک زندگی با وجود برنامهی آموزشی بهعنوان جزیی از برنامه خود مراقبتی است. لذا با شناسایی و آموزش مهمترین عوامل موثر بر سبک زندگی (فعالیت فیزیکی، عادات تغذیه ای، کیفیت زندگی و همچنین مصرف دخانیات و...) بر ابتلا به ایسکمی قلبی و همچنین آموزشهای خود مراقبتی به بیمار و اطرافیان وی، اطلاعات مناسبی را در اختیار برنامهریزان حوزهی سلامت قرار دهیم تا در مداخلات پیشگیرانهی برنامهریزان بهداشتی، جهتدهی شود.ونهایتا کیفیت زندگی خود وخانواده ها را بهمراه خواهد داشت(۱۳).
بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، تاثیر آموزش سبک زندگی را بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری های ایسکمیک مراجعه کننده به بخش مراقبتهای ویژه قلبی (CCU)
مرکز آموزشی درمانی حضرت علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجـان
می باشد.
روش بررسی
این مطالعه به روش نیمهتجربی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون و استفاده از گروههای آزمایش و کنترل صورت پذیرفت. جامعهی آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران مبتلا به ایسکیمیک قلبی بستری در بخش CCU بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در سال 1398بود. حجم نمونه بر اساس مطالعهی برزو و همکاران (۱۴) و با استفاده از رابطهی ذیل