دوره 20، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )                   جلد 20 شماره 6 صفحات 14-1 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hosseini Z, Homayuni A. General knowledge and Attitudes towards Multiple Sclerosis in Isfahan in 2021. TB 2022; 20 (6) :1-14
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3289-fa.html
حسینی زهرا، همایونی عاطفه. دانش و نگرش عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در شهر اصفهان در سال 1400. طلوع بهداشت. 1400; 20 (6) :1-14

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3289-fa.html


دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، بندرعباس، ایران. ، atefeh_0913@yahoo.com
متن کامل [PDF 469 kb]   (364 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (977 مشاهده)
متن کامل:   (684 مشاهده)
دانش و نگرش عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در شهر اصفهان در سال 1400
نویسندگان : زهرا حسینی1، عاطفه همایونی2
1. دانشیار آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، مرکز تحقیقات دخانیات و سلامت،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، بندرعباس، ایران.
2. نویسنده مسئول : دکترای آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، بندرعباس، ایران.    
تلفن تماس: 09138362709           Email: atefeh_0913@yahoo.com
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری التهابی مزمن سیستم اعصاب مرکزی است. عدم آگاهی در مورد این بیماری و علائم آن ممکن است تشخیص زودهنگام و کنترل بیماری را به تاخیر اندازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش و نگرش عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در اصفهان انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه­ای مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی  بود که در سال 1400 در شهر اصفهان انجام شد. یک پرسشنامۀ محقق ساختۀ 22 سوالی ایجاد و بصورت آنلاین از طریق شبکه­های اجتماعی توزیع شد. داده­ها  بوسیلۀ آزمون­های آماری تی­تست مستقل و تحلیل واریانس یک­راهه با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ها: در مجموع 480 نفر در این مطالعه شرکت کردند. میانگین نمرۀ آگاهی و نگرش شرکت­کنندگان به­ترتیب 86/1±77/4 و 24/6±54 بدست آمد. نتایج آزمون تی­تست نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب جنسیت و سابقۀ ابتلاء به مولتیپل اسکلروزیس در اطرافیان وجود دارد. هم­چنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب میزان تحصیلات و وضعیت شغلی آن­ها وجود دارد. اما در نگرش              شرکت­کنندگان نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس و مبتلایان به آن تفاوتی بر حسب وضعیت تاهل        آن ها وجود نداشت.
نتیجه­گیری: بر اساس یافته­های مطالعۀ حاضر، آگاهی شرکت­کنندگان راجع به مولتیپل اسکلروزیس در سطح متوسط بود. بنابراین، اتخاذ اقداماتی برای افزایش آگاهی جامعه از طریق رسانه­های جمعی و مراکز بهداشتی می­تواند به تشخیص و کنترل زودهنگام بیماری و تصحیح تصورات غلط افراد نسبت به بیماران مولتیپل اسکلروزیس کمک کند.
واژه­های کلیدی: دانش، مطالعۀ مقطعی، مولتیپل اسکلروزیس، نگرش
مقدمه
مولتیپل اسکلروزیس(Multiple Sclerosis) از شایع­ترین بیماری­های مزمن سیستم عصبی مرکزی است که با دمیلینه شدن، تخریب نورون، التهاب و گلیوز مشخص می­شود (1) و بین سنین 20 تا 40 سالگی اتفاق می­افتد (2). این بیماری             علاج­ناپذیر و ناتوان­کننده زنان را بیش از مردان گرفتار می­سازد و در زنان 2 تا 3 برابر شایع­تر است (3). این بیماری منجر به بروز طیف وسیعی از علائم جسمانی، هیجانی و شناختی می­گردد. علائم جسمانی شایع شامل خستگی، اختلال در خواب، بی­حسی یا گزگزشدن، ضعف، سرگیجه، مشکلات جنسی، درد، خارش، مشکلات حرکتی، مشکلات بینایی، و مشکلات مثانه و روده است که این علائم در میان بزرگسالان متفاوت است. از اختلالات هیجانی و شناختی رایج می­توان به نوسانات خلقی، تحریک­پذیری، افسردگی، و کاهش توانایی تمرکز، پردازش اطلاعات ورودی، یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات جدید، سازماندهی و حل مساله اشاره کرد (4).
گزارشات نشان می­دهند که در حدود 913925 بزرگسال مبتلا به ام­اس در آمریکا و 3/2 میلیون فرد مبتلا در سرتاسر جهان زندگی می­کنند (5). میزان شیوع ام­اس در ایران بیست برابر بیشتر از سایر کشورهای منطقه است (6) و میزان ابتلاء در زنان 3 تا 4 برابر مردان است (7). نتایج مطالعۀ حسین­زاده و همکاران (8) نشان داد که 36287 مورد تاییدشدۀ ام­اس توسط وزارت بهداشت ایران بین سال­های 2010 تا 2016 ثبت شده است که از این تعداد 8202 (6/22%) مورد مرد و 28085 (4/77%) مورد زن  می­باشند. طبق آخرین آمار منتشرشده توسط انجمن ام­اس ایران در پایان سال 1398، تعداد بیماران عضو انجمن ام­اس استان اصفهان 6178 بیمار می­باشد که از این تعداد 4689 نفر زن و 1489 نفر مرد می­باشند. در این رتبه­بندی، استان اصفهان بر حسـب میزان شـیوع بیمـاری در جایگاه دوم  کشـور،  پس از انجمن ام­اس ایران با 25091 بیمار عضو قرار دارد (9).
تاکنون مطالعات اندکی پیرامون بررسی آگاهی و نگرش عمومی با موضوع مولتیپل اسکلروزیس و افراد مبتلا به این بیماری صورت گرفته است. نتایج مطالعۀ عباسی و همکاران (10) بر روی 150 زن باردار مراجعه­کننده به مراکز بهداشتی شهر اردبیل نشان داد که آگاهی زنان باردار در مورد ام­اس با 3/63% در سطح متوسط بود و دوستان و خویشاوندان از مهم­ترین منابع کسب اطلاعات بودند. به اعتقاد 3/43% از شرکت­کنندگان افراد مبـتلا به ام­اس می­توانند ازدواج کنند. 3/63% از این زنان خاطر نشان کردند که دانش مراکز مراقبت بهداشتی در مورد ام­اس ناکافی بوده و 7/68% آن­ها ذکر کردند که حمایت دولت از این بیماران به طور قابل ملاحظه­ای کم می­باشد. نتایج مطالعۀ Amer و همکاران (11) نیز بر روی جمعیت سعودی در شهر طائف نشان داد که یادگیری از اطرافیان، تنها منبع اطلاعات بود و افراد دارای یک دوست یا خویشاوند مبتلا به ام­اس نمرات بهتری در دانش و نگرش نسبت به ام­اس کسب کردند. در این مطالعه، اکثر شرکت­کنندگان از کمبود اطلاعات در مورد ام­اس و آموزش بهداشت رنج می­بردند.
پژوهش­ها نشان داده­اند که درمان زودهنگام بیماری ام­اس               می­تواند پیشرفت بیماری را به تاخیر انداخته، پیشروی آن را کند کرده و ناتوانی را کاهش دهد (12). آگاهی­بخشی عمومی               می­تواند به تشخیص زودهنگام بیماری و کنترل آن کمک کند. در این راستا شرکت­کنندگان در پژوهش همایونی و همکاران (14، 13) اظهار کردند که خانواده­ها باید آموزش و آگاهی­های لازم را در خصوص این بیماری دریافت کنند. آن ها از رفتار نامناسب افراد جامعه که ناشی از نداشتن اطلاعات کافی راجع به بیماری ام­اس بود و ضعف رسانه­ها در به تصویر کشیدن این بیماری شاکی و ناراضی بودند. ترس از قضاوت یا تلاش برای حفظ آرامش خانواده منجر به پنهان­سازی بیماری و تظاهر به سلامتی از جانب برخی بیماران در این مطالعه شده بود. عدم آگاهی در مورد این بیماری و علائم آن ممکن است سبب شود بیماران دیر اقدام کرده و فرصت را برای درمان از دست دهند.
از سویی برخی از افراد جامعه به سبب نداشتن اطلاعات کافی در مورد این بیماری و هم چنین باورها و نگرش­های نادرست، با افراد مبتلا به این بیماری رفتار ناشایست، ترحم­آمیز و ناپسندی داشته و موجبات رنجش، ناراحتی و انزوای اجتماعی بیماران را فراهم می­کنند. با توجه به آنچه گفته شد و از آن جایی­که این بیماری در استان اصفهان نسبت به کل کشور شیوع بیشتری دارد انجام این مطالعه حائز اهمیت بوده و بر اساس نتایج این مطالعه می­توان برای طـراحی برنامه­های آمـوزشی منـاسب در آینده تصمیم­گیری و اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش و نگرش عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در شهر اصفهان انجام شده است.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک مطالعۀ مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که جامعۀ آماری آن را ساکنین بالای 16 سال شهر اصفهان تشکیل دادند.
حجم نمونه بر اساس فرمول زیر محاسبه شد:
حجم نمونه با در نظر گرفتن خطای 5 درصد، توان 80 درصد، 4/0d= و انحراف معیار نمرۀ آگاهی 7/2 از مطالعات قبلی (11)، بر اساس فرمول فوق برابر با 358 نفر برآورد گردید.
معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: 1) داشتن سواد، 2) دسترسی به اینترنت و شبکه­های مجازی واتساپ یا تلگرام جهت پاسخگـویی به سوالات، 3)عـدم ابتلاء به بیمـاری مولتیـپل اسکـلروزیس،4) داشتن حداقل سن 16 سال، 5) سکونت در شهر اصفهان و 6) تمایل به مشارکت در پژوهش. معیار خروج نیز شامل از بین رفتن هر یک از شرایط ورود به مطالعه بود.
به دلیل همزمان شدن انجام مطالعه با شیوع کرونا ویروس در ایران و هم­چنین به منظور صیانت از سلامتی شرکت­کنندگان، برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­های آنلاین و از پلت­فرم­های پیام­رسان همچون کانال­های واتساپ و تلگرام استفاده شد. لینک پرسـشنامه از طریق گـروه­های آنلـاین مختلف در دستـرس شرکت­کنندگان قرار گرفت.
از شرکت­کنندگانی که لینک را دریافت می­کردند درخواست شد تا آن را برای افرادی که می­شناسند ارسال کنند. در صفحۀ اول پرسشنامه، اهداف پژوهش برای شرکت­کنندگان در مطالعه شرح داده شد و به آن­ها خاطر نشان شد که طلاعات آن­ها بصورت محرمانه نزد گروه تحقیق خواهد ماند. از پرسشنامۀ محقق ­ساخته جهت سنجش آگاهی و نگرش جمعیت عمومی نسبت به بیماری ام­اس استفاده شد. این پرسشنامه بر اساس بررسی مطالعات قبلی (17- 15)، مطالعۀ مقالات و کتاب­های مرتبط و انجام مصاحبه­های کوتاه با متخصصین این رشته تدوین
شد. این پرسشنامه شامل مجموعه­ای از سوالات پیرامون بیماری مولتیپل اسکلروزیس و بیماران مبتلا به آن بود. پرسشنامۀ مورد استفاده متشکل از دو بخش بود: سوالات مربوط به آگاهی (شامل 8 سوال) و سوالات بررسی نگرش­های شرکت­کنندگان در مورد بیماری ام­اس و بیماران مبتلا به آن (شامل 14 سوال). نمره­دهی در سوالات آگاهی به صورت یک (در مورد             پاسخ­های صحیح) و صفر (در مورد پاسخ­های غلط و نمی­دانم) انجام شد. پاسخ سوالات مربوط به سنجش نگرش به صورت طیف لیکرت پنج گزینه­ای (از کاملاً موافقم تا کاملا ًمخالفم) تنظیم گردید. ضریب پایایی این پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش آلفای کرونباخ برای آگاهی، نگرش و کل پرسشنامه به ترتیب603/0، 703/0 و 736/0 به دست آمد. اطلاعات  جمعیت­شناختی شرکت­کنندگان نیز به وسیلۀ متغیرهای جنسیت، سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت شغلی و سابقۀ ابتلاء به بیماری ام­اس در اطرافیان مورد اندازه­گیری قرار گرفت.
برای تجزیه و تحلیل داده­ها در این پژوهش از نرم افزار آماری  SPSS  نسخۀ 24 و در سطح آمار توصیفی، از فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون­های تی­تست مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.
 نرمالیتی متغیرها از طریق آزمون شاپیرو- ویلک مورد بررسی قرار گرفت. سطح معناداری 05/0>P برای آزمون فرضیه­ها در نظر گرفته شد.
پژوهـش حـاضـر با کـد  IR.HUMS.REC.1399.065 به تصویب کمیتۀ اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان رسیده است.
یافته­ها
در مجموع 480 نفر در این مطالعه شرکت کردند. میانگین سنی شرکت­کنندگان در پژوهش 27/35 سال با انحراف معیار 74/11 بود. مشخصات جمعیت­شناختی شرکت­کنندگان در پژوهش در جدول 1 ارائه شده است.
 

جدول 1: مشخصات جمعیت­شناختی شرکت­کنندگان (تعداد= 480 نفر)
مشخصات جمعیت­شناختی طبقات تعداد (درصد فراوانی)
جنسیت زن 369 (9/76)
مرد 111 (1/23)
وضعیت تاهل مجرد 143 (8/29)
متاهل 324 (5/67)
مطلقه 10 (1/2)
بیوه 3 (6/0)
میزان تحصیلات ابتدایی 18 (8/3)
متوسطه 68 (2/14)
دیپلم 119 (8/24)
فوق دیپلم 41 (5/8)
لیسانس 148 (8/30)
فوق لیسانس و بالاتر 86 (9/17)
وضعیت شغلی دانش­آموز 56 (7/11)
دانشجو 35 (3/7)
بیکار 10 (1/2)
خانه­دار 166 (6/34)
کارمند 124 (8/25)
کارگر 16 (3/3)
شغل آزاد 73 (2/15)
سابقۀ ابتلاء به ام­اس در اطرافیان بله 110 (9/22)
خیر 370 (1/77)
 
در این مطالعه میانگین نمرۀ آگاهی و نگرش شرکت­کنندگان به ترتیب 86/1±77/4 و 24/6±54 می­باشد (جدول 2).
فراوانی پاسخ­های مختلف شرکت­کنندگان به هر یک از سوالات دانش و نگرش در جداول 3 و 4 ارائه شده است.
به منظور بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت­شناختی با دانش و نگرش شرکت­کنندگان از آزمون­های تی تست مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید که نتایج آن در جدول 5 ارائه شده است.
 

جدول 2: میانگین نمرات آگاهی و نگرش شرکت­کنندگان در پژووهش
متغیر میانگین انحراف معیار حداقل نمرۀ قابل اکتساب حداکثر نمرۀ قابل اکتساب حداقل نمرۀ کسب­شده حداکثر نمرۀ کسب­شده
آگاهی 77/4 86/1 0 8 0 8
نگرش 54 24/6 14 70 30 70
جدول 3: فراوانی پاسخگویی شرکت­کنندگان به سوالات پرسشنامۀ آگاهی
سوال پاسخ درست
تعداد (درصد)
پاسخ غلط تعداد(درصد)
ام­اس یک بیماری مرتبط با....
الف) سیستم اعصاب مرکزی است.  ب) تمام اعضای بدن است.   ج) نمی­دانم.
 358 (6/74)  122 (4/25)
ام­اس یک بیماری مرتبط با سیستم ایمنی است.
الف) درست است.      ب)غلط است.       ج)نمی­دانم.
273 (9/56) 207 (1/43)
ام­اس....
الف) در زنان و مردان بطور مساوی اتفاق می­افتد.
ب) در مردان دو برابر بیشتر از زنان اتفاق می­افتد.
ج) در زنان دو برابر بیشتر از مردان اتفاق می­افتد.
د) نمی­دانم.

227 (3/47) 253 (7/52)
ام­اس می­تواند در هر سنی نمایان شود، اما معمولاً....
الف) قبل از 20 سالگی اتفاق می­افتد.
ب) بین 20 تا 40 سالگی اتفاق می­افتد.
ج) بین 40 تا 60 سالگی اتفاق می­افتد.
د) نمی­دانم.
220 (8/45) 260 (2/54)
یک والد (پدر یا مادر) مبتلا به ام­اس، بیماری را از طریق وراثت به فرزندانش منتقل می­کند.
الف) درست است.      ب)غلط است.       ج)نمی­دانم.
270 (2/56) 210 (8/43)
ام­اس یک بیماری مسری و واگیردار است.
الف) درست است.      ب)غلط است.       ج)نمی­دانم.
436 (8/90) 44 (2/9)
ام­اس یک بیماری قابل کنترل است.
الف) درست است.      ب)غلط است.       ج)نمی­دانم.
371 (3/77) 109 (7/22)
ام­اس بطور قابل توجهی طول عمر بیمار را کاهش می­دهد.
الف) درست است.      ب)غلط است.       ج)نمی­دانم.
135 (1/28) 345 (9/71)

جدول 4: نگرش شرکت­کنندگان راجع به بیماری MS و بیماران مبتلا به آن
سوال کاملاً موافقم تعداد (درصد) موافقم
تعداد (درصد)
نظری ندارم
تعداد (درصد)
مخالفم
تعداد (درصد)
کاملاً مخالفم
تعداد (درصد)
من مایل به انجام کار داوطلبانه با بیماران مبتلا به ام­اس می­باشم. 58 (1/12) 91 (19) 237 (3/49) 71 (8/14) 23 (8/4)
اگر دوستم به ام­اس مبتلا شود، دوستی خود را با او پایان می­دهم. 8 (7/1) 6 (3/1) 23 (8/4) 153 (8/31) 290 (4/60)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس می­توانند همچون سایر افراد جامعه به خوبی از فرصت­های آموزشی بهره­مند شوند. 294 (3/61) 145 (2/30) 26 (4/5) 5 (1) 10 (1/2)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس می­توانند همچون سایر افراد جامعه در فعالیت­ها و روابط اجتماعی مشارکت داشته باشند. 286 (6/59) 144 (9/29) 32 (7/6) 11 (3/2) 7 (5/1)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس نباید به علت بیماریشان، در روابط اجتماعی احساس ناراحتی و شرمندگی کنند. 303 (1/63) 123 (6/25) 14 (9/2) 21 (4/4) 19 (4)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس می­توانند همچون سایر افراد جامعه دارای مسئولیت­های شغلی و خانوادگی باشند. 264 (55) 156 (5/32) 44 (2/9) 11 (3/2) 5 (1)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس به سبب بیماریشان، در مقایسه با سایر افراد، نیازمند توجه و عاطفه و مهربانی بیشتری هستند. 158 (9/32) 175 (4/36) 69 (4/14) 59 (3/12) 19 (4)
به نظر من بیماران مبتلا به ام­اس می­توانند همچون سایر افراد جامعه از فرصت یک ازدواج خوب و موفق برخوردار باشند. 191 (8/39) 187 (39) 76 (8/15) 15 (1/3) 11 (3/2)
من هنگام برخورد با یک فرد مبتلا به ام­اس، با او همچون یک فرد سالم برخورد می­کنم (به او خیره نمی­شوم، برای او ترحم و دلسوزی نمی­کنم و ...) 318 (3/66) 126 (3/26) 27 (6/5) 5 (1) 4 (8/0)
در صورت روبه­رو شدن با افراد مبتلا به ام­اس، تلاش می­کنم تا جایی که ممکن است ملاقات سریع و کوتاهی با آنها داشته باشم. 48 (10) 77 (16) 92 (2/19) 151 (5/31) 112 (3/23)
من نسبت به بیماران مبتلا به ام­اس احساس دلسوزی می­کنم. 51 (6/10) 124 (8/25) 121 (3/25) 136 (3/28) 48 (10)
از این فکر که من هم می­توانم به بیماری ام­اس مبتلا شوم، می­ترسم. 76 (8/15) 151 (5/31) 130 (1/27) 75 (6/15) 48 (10)
من با ازدواج فرزند یا یکی از خویشاوندانم با یک شخص مبتلا به ام­اس مشکلی ندارم. 33 (9/6) 57 (9/11) 221 (46) 125 (26) 44 (2/9)
من با کار کردن در یک گروه کاری با یک شخص مبتلا به ام­اس هیچ مشکلی ندارم. 193 (2/40) 197 (41) 69 (4/14) 13 (7/2) 8 (7/1)
جدول 5: رابطه بین دانش و نگرش شرکت­کنندگان راجع به بیماری MS و متغیرهای جمعیت­شناختی
مشخصات دموگرافیک طبقات دانش نگرش
میانگین±انحراف معیار P-value میانگین±انحراف معیار P
جنسیت زن 84/1±92/4 001/0 95/5±56/54 001/0>P
مرد 86/1±26/4 83/6±14/52
وضعیت تاهل مجرد 99/1±48/4 014/0 88/6±9/53 052/0
متاهل 78/1±92/4 89/5±07/54
مطلقه 2±7/4 66/3±9/55
بیوه 53/1±33/2 86/12±66/44
میزان تحصیلات ابتدایی 87/1±28/3 001/0>P 82/5±59/49 001/0>P
متوسطه 11/2±78/3 12/8±29/52
دیپلم 85/1±39/4 21/6±84/53
فوق دیپلم 89/1±87/4 85/6±03/53
لیسانس 63/1±25/5 37/5±84/54
فوق لیسانس و بالاتر 36/1±51/5 95/4±5/55
وضعیت شغلی دانش­آموز 09/2±41/3 001/0>P 08/8±23/51 001/0
دانشجو 59/1±42/5 2/5±08/56
بیکار 87/0±1/6 9/6±2/57
خانه­دار 84/1±81/4 19/6±15/54
کارمند 64/1±34/5 03/5±95/54
کارگر 22/1±81/3 54/6±29/52
شغل آزاد 73/1±48/4 16/6±09/53
سابقۀ ابتلاء به ام­اس در اطرافیان بله 58/1±16/5 005/0 74/5±55/55 003/0
خیر 92/1±65/4 31/6±54/53
P05/0>
 
نتایج آزمون تی­تست نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب جنسیت و سابقۀ ابتلاء به ام­اس در اطرافیان وجود دارد. نمرۀ دانش و نگرش            آزمودنی­های مونث در مقایسه با آزمودنی­های مذکر و نمرۀ دانش و نگرش شرکت­­­کنندگانی که سابقۀ ابتلاء به ام­­اس در اطرافیان آنها وجود داشت نسبت به سایر شرکت­کنندگان بالاتر بود.
نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و وضعیت شغلی آن ها وجود دارد. اما در نگرش شرکت­کنندگان نسبت به بیماری ام­اس و بیماران مبتلا به آن تفاوتی بر حسب وضعیت تاهل آن ها وجود نداشت.
بحث و نتیجه­گیری
مطالعۀ حاضر با هدف بررسی دانش و نگرش عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در شهر اصفهان انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمرۀ آگاهی مردم شهر اصفهان راجع به بیماری ام­اس 77/4 (در حد متوسط) و میانگین نمرۀ نگرش آن ها 54 (نسبتاً خوب) می­باشد. نتایج مطالعۀ عباسی و همکاران (10) در زمینۀ بررسی دانش زنان باردار راجع به مولتیپل اسکلروزیس نشان داد که میزان آگاهی زنان باردار در مورد ام­اس با 3/63% در سطح متوسط بود و زنان و خویشاوندان مهم­ترین منبع آگاهی آنها بودند. 3/43% زنان معتقد بودند که افراد مبتلا به ام­اس می­توانند ازدواج کنند (در مطالعۀ ما 8/39% شرکت­کنندگان معتقد بودند که بیماران مبتلا به ام­اس می­توانند هم چون سایر افراد جامعه از فرصت یک ازدواج خوب و موفق برخوردار باشند.) و 3/63% زنان اشاره کردند که آگاهی مراکز مراقبت بهداشتی در مورد ام­اس ناکافی می­باشد. نتایج مطالعۀ Amer و همکاران (11) بر روی جمعیت سعودی در شهر طائف نشان داد که میانگین نمرۀ آگاهی در گروه مورد مطالعه 7/2±74/8 و میانگین نمرۀ نگرش 8/1±19/2 بود. در این مطالعه 74% شرکت­کنندگان از دانش ضعیف و 26% آن ها از دانش کافی در مورد ام­اس برخوردار بودند. 79% شرکت­کنندگان در این مطالعه معتقد بودند که هرگز به ام­اس مبتلا نمی­شوند و در حدود 37% آن ها بیان کردند که از ابتلاء به این بیماری خجالت می­کشند. این در حالیست که در مطالعۀ ما 8/15%          شرکت­کنندگان اظهار کردند که از این فکر که آن ها هم             می­توانند به بیماری ام­اس مبتلا شوند، می­ترسند. از جمله علل احتمالی تفاوت سطح دانش و نگرش شرکت­کنندگان در مطالعۀ انجام­شده توسط Amer و همکاران با این مطالعه می­توان به تفاوت در مشخصات فرهنگی و اجتماعی شرکت­کنندگان، تفاوت در محیط مطالعه و جمعیت­ها اشاره کرد.
نتایج مطالعه نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب سابقۀ ابتلاء به ام­اس در اطرافیان وجود دارد. به عبارت دیگر، نمرۀ دانش و نگرش شرکت­­­کنندگانی که در اطرافیان آن ها سابقۀ ابتلاء به ام­­اس وجود داشت، نسبت به سایر شرکت­کنندگان بالاتر بود. در این مطالعه، 9/22% شرکت­کنندگان اظهار کردند که در اطرافیان آن ها فرد مبتلا به ام­اس وجود دارد. این یافته با نتایج مطالعات Amer و همکاران (11)، قره­گزلی و همکاران (18) و Molla و همکاران (19) همراستا بود. در مطالعۀ Amer و همکاران (11) بین میانگین نمرات دانش و نگرش و داشتن فرد مبتلا به ام­اس در خانوادۀ پاسخگویان، تفاوت معناداری وجود داشت.                 شرکت­کنندگانی که یک فرد مبتلا به ام­اس را می­شناختند نمرات دانش و نگرش بالاتری داشتند. میانگین نمرۀ دانش و نگرش شرکت­کنندگانی که فرد مبتلا به ام­اس داشتند به ترتیب 9/9±1/10 و 8/0±9/3 بود در حالی­که میانگین این نمرات برای شرکت­کنندگانی که فرد مبتلا به ام­اس نداشتند به ترتیب 8/0±9/4 و 2/1±8/1 بود. در مطالعۀ قره­گزلی و همکاران (18) نیز ارتباط معناداری بین اطلاع از صرع و داشتن فرد مبتلا در خانواده مشاهده شد. 2/42% از افرادی که با صرع آشنایی داشتند، در خانوادۀ خود یک فرد مبتلا به صرع داشتند. نتایج مطالعۀ Molla و همکاران (19) در زمینۀ آگاهی و نگرش ساکنان روستایی در جنوب اتیوپی نسبت به صرع حاکی از این بود که شرکت­کنندگانی که سابقۀ زندگی با بیماران صرعی را نداشتند از آگاهی ضعیف­تری نسبت به این بیماری برخوردار بودند. در تبیین این یافته می­توان چنین بیان کرد که داشتن یک بیمار مبتلا به ام­اس در اطرافیان موجب تلاش برای کسب آگاهی راجع به این بیماری و در نتیجه نگرش مثبت­تر و واقع­بینانه­تر نسبت به این بیماری خواهد شد.
 نتایج مطالعه هم چنین حاکی از وجود تفاوت معنادار بین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب جنسیت آن ها بود و نمرات دانش و نگرش آزمودنی­های مونث در مقایسه با آزمودنی­های مذکر بالاتر بود. این یافته با نتایج مطالعات انجام­شـده توسـط Amer و همـکاران (11)، Radhakrishnan و همکاران (20)، کاظمی و همکاران (21)، اینالو و رضایی (22) و Kiwanuka و Anyango Olyet(23) ناهمسو بود. Amer و همکاران در مطالعۀ خود به این نتیجه دست یافتند که متغیرهای سن و جنسیت رابطۀ معناداری با آگاهی و نگرش           شرکت­کنندگان نداشتند. در مطالعات انجام­شده توسط کاظمی و همکاران (21) و اینالو و رضایی (22) در زمینۀ بررسی سطح نگرش و میزان آگاهی شرکت­کنندگان در ارتباط با بیماری صرع، بین جنسیت افراد و آگاهی و نگرش آن ها رابطۀ معناداری وجود نداشت. نتایج مطالعۀ Radhakrishnan و همکاران (20) بر روی جمعیت عمومی در شهر کرالا هند نشان داد که نگرش­های منفی نسبت به اپیلپسی با سطوح پایین­تر تحصیلات و سن بالاتر مرتبط بود. در این مطالعه 29 درصد شرکت­کنندگان معتقد بودند که یک شخص اپیلپتیک نمی­تواند یک زندگی زناشویی عادی داشته باشد. هم چنین 44% از آنها به استخدام فرد مبتلا به صرع اعتراض داشتند. این نگرش بطور قابل توجهی با جنسیت زن مرتبط بود. نتایج مطالعۀ Kiwanuka و Anyango Olyet(23) در زمینۀ دانش، نگرش و باورها پیرامون صرع در اوگاندا نشان داد که پاسخ­دهندگان مرد (23/4) میانگین نمرات آگاهی تقریباً برابری با همتایان زن (51/4) خود داشتند. اما میانگین نمرات نگرش شرکت­کنندگان زن (62/86) در مقایسه با مردان (18/58) بالاتر بود. با توجه به اینکه میزان شیوع بیماری ام­اس در زنان چندین برابر مردان می­باشد، این مساله می­تواند مغایر بودن این یافته با سایر مطالعات را توجیه کند. بالا بودن این میزان در زنان موجب می­شود که آن ها در مقایسه با مردان، بیشتر به دنبال کسب اطلاعات در مورد این بیماری، علائم، تشخیص، کنترل و درمان آن باشند.
نتایج هم چنین بیانگر وجود تفاوت معناداری در میانگین نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان بر حسب میزان تحصیلات و وضعیت شغلی آنها بود. این یافته با نتایج مطالعۀ انجام­شده توسط عباسی و همکاران (10) ناهمسو و با یافته­های مطالعۀ Amer و همـکاران (11)،  Ghanean و همـکاران (24)، Nyame و Biritwum (25) و  اینالو و رضایی (22) همسو بود. در مطالعۀ عباسی و همکاران (10)، بالاترین سطح از آگاهی در میان زنان کارمند دارای مدرک لیسانس و بیش از 35 سال بود. اما ارتباط معناداری بین تحصیلات، شغل و سن زنان با سطح آگاهی پیدا نشد. اما در مطالعۀ Amer و همکاران (11)، سطح تحصیلات بطور معناداری بر نمرات دانش و نگرش شرکت­کنندگان تاثیرگذار بود. به عبارت دیگر، سطح تحصیلات بالا با نمرات بالاتر مرتبط بود و اشتغال بطور معناداری این نمرات را افزایش می­داد. در مطالعۀ Ghanean و همکاران (24)، بر روی 800 آزمودنی در تهران، نتایج نشان داد که افراد با تحصیلات بیشتر عموماً پذیرش بیشتری نسبت به استخدام فرد مبتلا به صرع داشتند، به فرزندشان اجازه می­دادند که با کودک مبتلا به صرع بازی کند و به فرد مبتلا به صرع اجازه می­دادند که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کند. اما در خصوص پذیرش ازدواج فردی از خانواده با فرد مبتلا به صرع، تفاوت معناداری از لحاظ جنسیت و سطح تحصیلات وجود نداشت. در مطالعۀ اینالو و رضایی (22)، افراد با سطح تحصیلات دیپلم و بالاتر، آگاهی بیشتر و نگرش مثبت­تری نسبت به بیماری صرع داشتند. یافته­های مطالعۀ Nyame و Biritwum (25) نیز حاکی از آن بود که افرادی که از بیماری صرع آگاهی کمتری داشتند اکثراً جوان، مجرد و با سطح تحصیلات پایین بودند. مهم­ترین ویژگی پاسخگویان که با تناسب پاسخ­ها مرتبط بود، سطح تحصیلات آن ها بود. با توجه به اینکه افراد تحصیلکرده قادر به کسب اطلاعات در مورد این بیماری از طریق منابع علمی و دانشگاهی مختلف می­باشند، این یافته قابل انتظار می­باشد. از سوی دیگر،  انتظار می­رود افراد تحصیلکرده به دلیل حضور در محیط­های علمی که مبنای بیشتر دیدگاه­ها بر اساس علم است و نه تعصبات بی­جا و خرافات، نگرش­های منفی کمتری نسبت به این بیماری و بیماران مبتلا به آن داشته باشند.
در نگرش شرکت­کنندگان نسبت به بیماری ام­اس و بیماران مبتلا به آن تفاوتی بر حسب وضعیت تاهل آن ها وجود نداشت. این یافته با نتایج مطالعات انجام­شده توسط Nyame و Biritwum (25) همسو و با نتایج مطالعۀ انجام­شده توسط Lee و همکاران (26) ناهمسو بود.
نتیجۀ مطالعۀ Lee و همکاران (26) بر روی معلمان در مدارس ابتدایی کره نشان داد معلمان متاهل بیشتر در مورد صرع شنیده بودند، اغلب تدریس کودکان مبتلا به صرع را تجربه کرده بودند و به احتمال بیشتری به بچه­دار شدن والدین مبتلا به صرع اعتراض داشتند. تفاوت یافته­ها در این مطالعات را می­توان به تفاوت در جمعیت­های مورد مطالعه (مردم عادی در مقابل معلمان) نسبت داد.
 این مطالعه اولین مطالعه­ای در ایران بود که به بررسی نگرش و دانش جمعیت عمومی نسبت به بیماری مولتیپل اسکلروزیس پرداخت.  این مطالعه دارای محدودیت­هایی نیز بود.
 اول: به دلیل انتخاب اینـترنتی شـرکت­کنندگان، دستـرسی به جمـعیت­ با تحصـیلات پاییـن و وضـعیت اقتـصادی ضعیف             امکان­پذیر نبود. دوم، زمانی که پرسش­ها به مسائل شخصی و مسائل عاطفی پاسخ­دهندگان مربوط می­شود، ممکن است آن ها از دادن پاسخ­های صحیح اجتناب می­کنند. از این­رو استفاده از           مصاحبه­های عمیق جهت جمع­آوری اطلاعات در مطالعات آتی توصیه می­شود. هم چنین پیشنهاد می­گردد در مطالعات آتی، سطح آگاهی و نگرش افراد بیمار و اعضای خانواده­شان نسبت به این بیماری مورد بررسی قرار گیرد.بر اساس نتایج مطالعه، آگاهی شرکت­کنندگان راجع به بیماری ام­اس در سطح متوسط بود. نگرش­های تبعیض­آمیز جامعه نسبت به این بیماران ممکن است منجر به پنهان­سازی بیماری از سوی بیماران  و در نتیجه تاخیر در فرایند تشخیص و درمان زودهنگام افرادی شود که دارای نشانه­هایی از بیماری هستند. افزایش آگاهی جامعه در مورد این بیماری، در تغییر نگرش شهروندان در مورد این بیماری بسیار مهم است.
از این ­رو طراحی و اجرای برنامه­های اجتماع محور از طریق رسانه­های اجتماعی و مراکز بهداشتی گام مهمی در افزایش آگاهی و بهبود نگرش مردم نسبت به این بیماری خواهد بود.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام می­دارند هیچ­گونه تضاد منافعی در این مطالعه وجود ندارد.
تشکر و قدرانی
بدینوسیله از معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، انجمن MS استان اصفهان و بیماران شرکت­کننده در پژوهش حاضر تقدیر و تشکر می گردد.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1400/9/27 | پذیرش: 1400/12/14 | انتشار: 1400/11/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb