سابقه و اهداف: خشونت نسبت به زنان در خانواده، واقعیتی آزار دهنده است. این نوع خشونت، عرصه زندگی را برای زن و شوهر تنگ میکند و اثرهای متعدد و قابل توجهی بر کودکان و نوجوانان شاهد این خشونت بر جای میگذارد.
تحقیقات نشان می دهد در خانوادههایی که فرزندان کتک خوردن مادران خود را تجربه کردهاند، در بزرگسالی، دختران تمایل به تحمل همسرآزاری دارند و پسران، کتک زدن همسر را حق قانونی خود میدانند.
نتایج حاصل از طرح ملی بررسی خشونت خانگی علیه زنان در 28 استان که درمحدوده زمانی سال 80 ـ 75 انجام شد حاکی از افزایش 23 درصدی خشونت خانگی علیه زنان در شهرستان یزد است تحقیق حاضر درصدد بررسی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان در شهرستان یزد انجام گرفته است.
روش بررسی : روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایش است. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان متأهلی که به علت همسرآزاری در 3 ماهه آخر سال 1389 به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی شهرستان یزد مراجعه نمودهاند تشکیل میدهند. نمونه مورد بررسی 142 زن مورد خشونت قرار گرفته بوده و روش نمونهگیری به صورت نمونه در دسترس بوده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی بر حسب مورد استفاده شده است.
یافتهها : یافتههای پژوهش نشان میدهد که تفاوت سنی زوجین ، اعتقاد به باورهای مرد سالارانه و وضعیت زندگی شوهر در دوران کودکی از نظر مشاهده، تجربه و یادگیری خشونت در خانواده با خشونت علیه زنان ارتباط معنادار دارد.
نتیجهگیری : مهم ترین نتیجه پژوهش تأکید بر نقش پررنگ تربیتی ـ فرهنگی در بروز پدیده همسرآزاری است. بطوریکه مردانی که در کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن مادران خود بودهاند بیشتر به خشونت علیه زنان روی میآورند و زنانی که به باورهای مردسالارانه معتقدند و به نوعی آن را پذیرفتهاند نیز بیشتر مورد خشونت واقع شدهاند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |