دوره 20، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )                   جلد 20 شماره 1 صفحات 54-38 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.YAZD.REC.1399.009


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

shayeg M, Barzegar bafrooei K, Rahimi M. The Role of Family Factors in Aggression of Preschool Children by Social Skills Intermediation. TB 2021; 20 (1) :38-54
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3015-fa.html
شایق محمد، برزگر بفرویی کاظم، رحیمی مهدی. نقش عوامل خانوادگی در پرخاشگری کودکان پیش دبستانی با واسطه‌گری مهارتهای اجتماعی. طلوع بهداشت. 1400; 20 (1) :38-54

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3015-fa.html


دانشگاه یزد ، k.barzegar@yazd.ac.ir
متن کامل [PDF 474 kb]   (1040 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1582 مشاهده)
متن کامل:   (3816 مشاهده)
نقش عوامل خانوادگی در پرخاشگری کودکان پیش دبستانی با واسطه‌گری مهارتهای اجتماعی
مقدمه: آسیب پذیری هر کودک در برابر مسایل ناخوشایند زندگی بستگی به توانش و مهارت­های اجتماعی موجود وی دارد. مهارت اجتماعی به عنوان مهارت­های لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی تعریف می­شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش عوامل خانوادگی در پرخاشگری کودکان پیش دبستانی با واسطه گری مهارت­های اجتماعی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش بنیادی و از نظر ماهیت نیز توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کودکان پیش دبستانی شهر یزد در سال تحصیلی            97- 1396 تشکیل دادند که 350 نفر از این افراد بر اساس جدول کوکران و به روش نمونه گیری تلفیقی (خوشه ای و طبقه ای) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده­ها از پرسشنامه مدیریت استرس الیوت، پرسشنامه پذیرش اجتماعی مارلو و کراون، پرسشنامه شفقت به خود نف، پرسشنامه مهارت­های اجتماعی کودکان تراسکات و پرسشنامه پرخاشگری کودکان واحدی و همکاران استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 20 روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ها: روش تحلیل مسیر حاکی از برازش خوب مدل بود و نشان داد که از میان عوامل خانوادگی، استرس والدین و پذیرش اجتماعی بر پرخاشگری اثر مستقیم دارند که اثر استرس والدین بر پرخاشگری مثبت و اثر پذیرش اجتماعی بر پرخاشگری منفی است. هم­چنین شفقت به خود از طریق استرس والدین و پذیرش اجتماعی رابطه منفی و غیرمستقیم با پرخاشگری و عدم مهارت­های اجتماعی دارد.
نتیجه­گیری:  با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان گفت عوامل خانوادگی با          واسطه­گری مهارت­های اجتماعی در پرخاشگری کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
 
واژه های کلیدی: عوامل خانوادگی، پرخاشگری کودکان، مهارت­های اجتماعی.
 

 مقدمه

در سراسر جهان تعداد قابل توجهی از کودکان از یک یا چند مشکل روانشناختی رنج می­برند (1). کودکان نه تنها به لحاظ رویدادهایی که در طول دوران رشد تجربه می­کنند متفاوتند، بلکه از لحاظ آسیب پذیری در مقابل رویداد ها نیز متفاوتند. هم چنین شکل گیری شخصیت، منش و رفتار هر فرد تحت تأثیر وراثت و محیط زندگی شخص است ولیکن، درصد قابل توجهی از رفتار انسان ها اکتسابی است و در اثر یادگیری به خصوص در دوران کودکی شکل می­گیرد. به همین سبب شناخت مسائل و مشکلات رفتاری این قشر، یکی از مباحث توجه برانگیز روانشناسان در دهه های اخیر است. آن ها معتقدند که هیچ رفتاری بدون علت و مقدمه بروز نمی­کند، بلکه معلول چندین عامل زمینه ساز است که مهم­ترین آن، محیط زندگی نامساعد خانواده است (2). تجربه ای که فرد در اوایل زندگی در خانه با خانواده اش و به طور کلی با والدین خود دارد، به عنوان عوامل مهم و تعیین کننده فرایند تنظیم و سازش یافتگی شخص در طی دوران زندگی آینده وی هستند (3).

با وجود دگرگونی در ساختار خانواده و نقش‏های خانوادگی، بی‏تردید خانواده هم چنان یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار می‌رود. اهمیت خانواده از این روست که نه تنها محیط مناسبی برای همسران به شمار می‌آید، بلکه وظیفه جامعه‏پذیری و تربیت نسل‏های آتی را نیز بر عهده دارد. اهمیت والای خانواده زمانی بهتر درک می‌گردد که به کارکردهای اساسی و بنیادین آن توجه کنیم. یکی از این کارکردهای اصلی، تکوین و شکل دهی شخصیت‏های انسان‏هاست. ایفای بهینه این کارکردها، نه تنها برای بقای خانواده، بلکه برای تداوم جامعه و انسجام اجتماعی نیز ضروری است، ولی با این وصف، هم‏اکنون خانواده دچار آسیب‏هایی نظیر: طلاق، اختلافات زناشویی، خودکشی، کودکان فراری و پرخاشگری در خانواده شده است. آسیب پذیری هر کودک در برابر مسایل ناخوشایند زندگی بستگی به توانش و مهارت­های اجتماعی موجود وی دارد (4). در گذشته به نقش و اهمیت مهارت­های اجتماعی در خصوص کاهش و درمان مشکلات رفتاری این کودکان و به خصوص پرخاشگری کمتر توجه شده است. مهارت اجتماعی به عنوان مهارت­های لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و نیز حفظ روابط بین فردی رضایت بخش تعریف می­شود (5). مهارت­های اجتماعی، اغلب به عنوان مجموعه پیچیده ای از مهارت­ها در نظر گرفته شده است که شامل ارتباط، حل مسئله، تصمیم گیری، جرئت ورزی، تعامل با همسالان و گروه و خود مدیریتی می­شود (6). کسی که از لحاظ اجتماعی کمبود دارد، ممکن است عناصر اصلی مهارت اجتماعی را فرا گرفته باشد، اما از فرآیندهای فکری لازم برای استفاده از این عناصر در تعاملات خود بی بهره هستند(7). فقدان مهارت­های اجتماعی مناسب موجب مشکلات بعدی در زندگی مانند شکست تحصیلی، عدم استخدام و از دست دادن شغل، افسردگی، رفتارهای چالش برانگیز، گوشه گیری و انزوای اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه می­شود (8) و از سوی دیگر آموزش مهارت­های اجتماعی از سوی والدین و متعلمین موجب بهبود روابط شخصی با همسالان و بزرگسالان، کاهش رفتارهای بزهکارانه و رفتارهای نامناسب در کلاس و افزایش یکپارچه سازی افراد استثنایی با عادی می­شود (9). در واقع خشونت­گرایی در کودکان صفتی نیست که با بزرگ شدن آن ها محو شود و می­تواند در سراسر زندگی آن ها  حضور داشته و حتی در سنین جوانی باعث تمایل آنها به ارتکاب جرایم مختلف شود. بر طبق یافته های انجمن روانشناسان آمریکا خشونت در بزرگسالی احتمالاً ناشی از استعداد و آمادگی فرد در بروز رفتارهای پرخاشگرانه  دوران کودکی است.

از آن جا که یکی از شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان، پرخاشگری است، آن می­تواند پیامدهای تحولی بسیاری را به دنبال داشته باشد، چرا که برخی از این مشکلات به­گونه­ای تا دوران بزرگسالی گسترش می­یابد و باعث شکست­های تحصیلی، اختلال­های روان­پزشکی، بزهکاری و افسردگی       می­شود (10). رفتار پرخاشگرانه کودکان از موضوعات مهمی است که مورد توجه جامعه شناسان، روانشناسان و مسئولین آموزشی است. از این نظر، دلیل ضرورت انجام این مطالعه، خلاء مطالعاتی لازم و کافی در این زمینه به عنوان دغدغه­ای پژوهشی در پژوهشگر احساس گردید. برای پیشگیری و مداخله به هنگام این آسیب باید عوامل و ریشه های آن را بررسی نمود. زیرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است و تا منابع و عوامل پرخاشگری شناسایی و ریشه کن نشوند این آسیب پا برجا خواهد بود. پرخاشگری و اثرات نامطلوب آن بر رفتارهای بین فردی و همچنین بر حالت های درونی و روانی فرد تاثیر مخربی می­گذارد و فرد در صورت عدم کنترل آن دچار مشکلاتی نظیر جرم و بزهکاری و تجاوز به حقوق دیگران می­شود. بررسی آمارها نشان می­دهد میزان پرخاشگری افزایش یافته است و آثار مخربی را در روابط انسانی به وجود آورده است (11). به دلیل همین اثرات مخرب و آسیب های حاصل از پرخاشگری کودکان، ضرورت توجه و شناسایی عوامل به وجود آورنده پرخاشگری کودکان باید در اولویت برنامه­های آموزش و پرورش و روانشناسان مربوطه برای بیداری و هوشیار سازی مدیران، معلمان، والدین و به صورت کلی نظام آموزشی و جامعه باید قرار گیرد.

ماسیوا و لیچیوا (12) در پژوهشی به مطالعه تأثیرات روانی الگوهای خانواده بر حادثه پرخاشگری مرتبط با کودکان پیش دبستانی پرداختند. نتایج مطالعه نشان داد که تحصیلات خانواده، راه را برای پرخاشگری کودکان پیش دبستانی هموار   می­کند که سبب بروز خصوصیت شخصیتی و توسعه و تقویت آن             می­شود. این موضوع نیاز واقعی به تشخیص و اصلاح دارد.

آنگلا و همکاران (13) پژوهشی تحت عنوان بررسی ارتباط طولی میان انسجام خانواده، نظارت والدین و پرخاشگری فیزیکی انجام دادند. نتایج پژوهش نشان داد که میان عملکرد خانواده و پرخاشگری فیزیکی نوجوانان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و هم چنین یافته های پژوهش به اهمیت توسعه مداخلات خانوادگی حساس از نظر فرهنگی اشاره  می­کند تا از پرخاشگری فیزیکی در مدارس متوسطه، جلوگیری شود.

در پژوهشی کاسیوپو، پیسه و زاپولا (14) به بررسی رابطه میان کنترل والدین، کارکرد خانواده و رضایت از زندگی نوجوانان پرداختند. نتایج نشان داد کنترل روان­شناختی والدین چه در مورد میزان وابســتگی و چه در مورد دستاوردها و عملکرد فرزندان به طور منفی با رضایت از زندگی همبستگی دارد، اما رضایت از زندگی به شکل مثبت و معناداری با ابعاد دیگر کارکرد های خانواده هم چون پاسخگویی عاطفی، درگیری هیجانی و تعاملات خانوادگی در ارتباط اســت. میان کنترل والدین در مورد دســتاوردها و کارکرد ســالم خانواده در پیش بینی رضایت از زندگی رابطه­ای متعامل وجود داشــت. هم چنین کارکرد کلی خانــواده و درگیری هیجانی اثر منفی کنترل والدین را بر رضایت از زندگی تعدیل  می­کرد، یعنی زمانی که فرزندان احساس می­کنند کنترل والدین در حیطه دستاوردهای آنان در یک بافت خانوادگی صمیمانه اعمال می­شــود، رضایت بیشــتری از زندگی خود ادراک می­نمایند. بر همین اساس کارکردهای خانواده در حوزه­های مهارت­های ارتباطی و الگوهای رفتاری قابل مذاکره، نقش مهمی در پیش­بینی رضایت از زندگی فرزندان دارد. شارما (15) در پژوهشی به بررسی نقش محیط خانواده در سازگاری نوجوانان پرداخت که نتایج آن حاکی از آن است که محیط خانوادگی منسجم همراه با روابط حمایتی بین اعضای خانواده، همبستگی اعضا و در عین حال حفظ استقلال فردی و بیان احساسات با سطح درگیری کمتر، پیش بینی کننده سازش یافتگی بیشتر و پرخاشگری کمتر فرزندان است.

میرزایی، شاکری­نیا و اصغری (16) و سیری و سیری (17) نشان دادند که بین عملکرد خانواده و پرخاشگری رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بدین صورت که هر چه خانواده ها عملکرد بهتری داشته باشند، فرزندان آن ها پرخاشگری کمتری خواهند داشت. بنابراین خانواده ها نقش مؤثری در آینده فرزندان خود ایفا می­کنند و می­توانند با عملکرد صحیح در راستای کاهش پرخاشگری فرزندان خود مؤثر باشند.

مرور ادبیات پژوهشی فوق نشان داد که پرخاشگری در آماده سازی کودکان برای موفق شدن در نقش ها و وظایف بزرگسالی­شان در خانواده، محل کار و اجتماع تاثیرگذار            می باشد و در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان باید توجه  ویژه ای به این بعد شود (18) و نتایج این پژوهش، می‌تواند به دست‌اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت و نهادهای ذی‌ربط جهت برنامه‌ریزی مناسب کمک کند. بنابراین، پژوهش حاضر            درصدد آن است که دریابد آیا عوامل خانوادگی از طریق            مهارت­های اجتماعی در پیش بینی پرخاشگری کودکان پیش دبستانی نقش دارند؟

روش بررسی

پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش بنیادی و از نظر ماهیت نیز توصیفی از نوع همبستگی است و به طور دقیق­تر همبستگی از نوع تحلیل مسیر است که هدف از این نوع تحقیق توصیف روابط موجود بین متغیرها و تعیین نقش واسطه­ای در قالب یک مدل علّی است.. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی کودکان پیش دبستانی مهدهای کودک شهرستان یزد تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1397-1396 حضور داشتند که تعداد آن ها 3813 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کوکران، 348 نفر بود و برای افت احتمالی پرسشنامه ها 10 درصد به حجم نمونه افزوده شد. اما تعداد نمونه با توجه به ریزش در نهایت به 350 رسید. در این پژوهش، از روش نمونه گیری تلفیقی استفاده شد. در نمونه گیری تلفیقی محققان همزمان از چند روش نمونه گیری (خوشه ای و طبقه ای) استفاده می­کنند تا فرایند نمونه گیری داده ها از مزایای روش های مختلف برخوردار باشد. بدین صورت در این پژوهش از تمام مهدهای کودک شهرستان یزد، دوازده مهد کودک و از هر مهدکودک سه کلاس به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و در ادامه از هر کلاس ۱۰ نفر به طور تصادفی انتخاب گردیدند. برای هر کودک پنج پرسشنامه در نظر گرفته شده بود که دو پرسشنامه مربوط به خود کودک و سه پرسشنامه مربوط به والدین کودک بود که باید توسط والدین کودک به همه آنها پاسخ داده می شد که پس از اجرا و جمع آوری پرسشنامه ها، ۵۰ پرسشنامه را که به طور ناقص تکمیل شده بودند و یا آزمودنی ها به علت حجم زیاد سؤالات، دقت کافی در پاسخ گویی نداشتند، حذف کردیم. در نهایت پرسشنامه 188 دختر و 162 پسر مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه مدیریت استرس الیوت، پرسشنامه پذیرش اجتماعی توسط مارلو و کراون، پرسشنامه شفقت به خود، پرسشنامه مهارت­های اجتماعی کودکان تراسکات و پرسشنامه پرخاشگری کودکان واحدی و همکاران می­باشد.

پرسشنامه مدیریت استرس الیوت در سال 1994 معرفی شده است که از 20 گویه تشکیل شده است و به منظور ارزیابی مدیریت و کنترل استرس افراد به کار می­رود. نمره گذاری پرسشنامه بصورت طیف لیکرت 4 نقطه­ای می­باشد که برای گزینه های «هرگز»، «بعضی اوقات»، «اغلب» و «همیشه» به ترتیب امتیازات 1، 2، 3 و 4 در نظر گرفته می­شود. روایـی ایـن پرسشنامه توسط الیوت مشخص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 72/0 محاسبه شد. در پژوهش جهانبخش گنجه و عریضی سامانی (19) پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه گردید. پایایی این ابزار در پژوهش حاضر 82/0 بدست آمده است.

مقیاس پذیرش اجتماعی توسط مارلو و کراون به منظور سنجش میزان پذیرش اجتماعی افراد ساخته شد. این مقیاس دارای 33 سوال است که به صورت صحیح یا غلط پاسخ داده می­شود. پاسخ­های آزمودنی ها بوسیله کلید مقیاس تطبیق داده            می­شود و جمع مطابقت پاسخ­ها با کلید مقیاس نتیجه کلی را برای هرفردمشخص می­کند. در این مقیاس اشخاصی که بین 0 تا 8 امتیاز به دست می آورند، اشخاصی هستند که پاسخ های آنان پذیرش اجتماعی را به دنبال ندارد و احتمالاً مورد طرد قرار            می­گیرند. اشخاصی که بین 9 تا 19 امتیاز به دست آوردند، به طور متوسط دارای پذیرش اجتماعی هستند و رفتارهای آنان با قواعد و هنجارهای اجتماعی مطابقت می­کند. در پژوهش حاضر نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ برابر با 69/0 برآورد شده است.

مقیاس شفقت به خود اولین بار توسط نف طراحی و نمره گذاری شده است. این مقیاس شامل 26 سوال می­باشد و               پاسخ­های آن در یک دامنه درجه­ای لیکرت از 1 (تقریباً هرگز) تا 5 (تقریباً همیشه) قرار می­گیرند. این مقیاس سه مؤلفه­ی دو قطبی را در قالب شش زیر مقیاس مهربانی با خود در مقابل قضاوت خود (معکوس)، به هوشیاری در مقابل همانندسازی افراطی (معکوس) و اشتراک انسانی در مقابل انزوا (معکوس) اندازه­گیری می­کند. هم چنین ضریب آلفای کرونباخ نسخه اولیه این ابزار 92/0گزارش شده است. ضریب همبستگی عامل های شش گانه ی این مقیاس و شفقت خود (مقیاس کل) در سطح ۰01/0 مورد تایید قرار گرفته است (20). در پژوهشی خسروی، صادقی و یابنده (21) ساختار شش عاملی این پرسشنامه را تایید کردند و هم چنین روایی مقیاس کل نیز با روش آلفای کرونباخ  86/0 به دست آمد. آلفای کرونباخ کل در پژوهش حاضر 83/0  بدست آمد.

مقیاس مهارت­های اجتماعی کودکان توسط تراسکات ساخته شد. مقیاس درجه بندی مهارت­های اجتماعی، یک آزمون 56 عبارتی است که از مجموع سه زیر مقیاس عدم کفایت اجتماعی (30عبارت)، مهارت­های اجتماعی (30 عبارت) و ارتباط با همسالان (15عبارت) پرسشنامه شخصیت کودکان تشکیل یافته است. برای به دست آوردن نمره کلی باید از کلید آزمون استفاده شود. به پاسخ های منطبق با کلید، 1 نمره تعلق می­گیرد و در غیر این صورت نمره­ای تعلق نمی­گیرد.

کمترین نمره­ی این آزمون، 0 و بالاترین نمره 56 است که نمرات پایین­تر نشانگر مهارت­های اجتماعی بالای وی و نمرات بالا، نشانگر ضعف آزمودنی در این مورد است. پایایی آن با روش آلفای کرانباخ 91/0گزارش شده است و همچنین ضرایب اعتبار و روایی آن مطلوب بود.

نتایج پژوهشی که به منظور ارزیابی اعتبار آزمون شخصیت کودکان انجام شد نشان داده است که این مقیاس، 6 گروه کودکان بزهکار، بیش فعال، فلج مغزی، مبتلا به اختلال جسمی سازی، عقب مانده و روان پریش را از یکدیگر متمایز می­سازد.

در پژوهش زارع و احتشام زاده (22)، برای سنجش پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که برابر 78/0 می­باشد. در پژوهش حاضر نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ برابر با 83/0 برآورد شده است.

مقیاس پرخاشگری کودکان توسط واحدی و همکاران  ساخته شده است و دارای 43 سوال بوده و هدف آن سنجش میزان پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی از ابعاد مختلف (پرخاشگری کلامی- تهاجمی، پرخاشگری فیزیکی- تهاجمی، پرخاشگری رابطه­ای و خشم تکانشی) می­باشد.

نمره دهی این پرسشنامه در یک مقیاس لیکرتی ۵ درجه­ای اصلاً =.، به ندرت =۱، یکبار در ماه =۲، یک بار در هفته =۳، اغلب روزها =۴ می­باشد. در پ‍ژوهش واحدی و همکاران روایی و پایایی این پرسشنامه مورد آزمایش قرار گرفته است. برای بررسی پایایی این پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و میزان آن برای کل پرسشنامه برابر با 98/0 بدست آمده که حاکی از پایایی خوب پرسشنامه است. پایایی این ابزار در این پژوهش 94/0 بدست آمده است.

در این پژوهش به منظور تحلیل داده­ها از شاخص­های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در قسمت آمار توصیفی فراوانی، میانگین، انحراف معیار و واریانس و در زمینه آمار استنباطی، ماتریس همبستگی و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها

این مطالعه بر روی 350 کودک پیش دبستانی انجام شد. از این تعداد 7/53 درصد دختران و 3/46 درصد پسران بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی) و استنباطی (تحلیل مسیر) استفاده شد که نتایج آن ها در زیر ارائه شده است.

جدول 1 شاخص­های توصیفی (میانگین، انحراف معیار، کمینه و بیشـینه نمره) را در مـورد هریک از متغیـرهای پژوهـش نشان می­دهد.

قبل از تحلیل داده ها جهت آزمون فرضیه های پژوهش،             نرمال بودن توزیع متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که از مفروضه توزیع نرمال متغیرها تخطی نشده است لذا تحلیل دادها با استفاده از روش تحلیل مسیر بلامانع است. در ادامه جدول 2 ضرایب استاندارد و غیراستاندارد روابط مستقیم، خطای معیار، نسبت بحرانی و سطح معنی­داری مدل پیشنهادی پژوهش حاضر را نشان می­دهد.

 

جدول 1: شاخص­های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش برای کل اعضای نمونه

متغیرها                               ابعاد                            میانگین              انحراف معیار        کمینه              بیشینه

 

عوامل خانوادگی

 

مهارت اجتماعی

پرخاشگری

              شفقت به خود

               مدیریت استرس

06/86                  46/13              50                    116

23/39                 95/7                 20                    70

پذیرش اجتماعی               06/21                 33/4                   5                      31

عدم کفایت اجتماعی         98/7                 42/4                    0                      23

عدم مهارت اجتماعی         68/9                 32/4                    0                      25

ارتباط نامطلوب با همسالان87/2                31/2                       0                      11

کلامی- تهاجمی               64/9                 10/9                    0                      56

فیزیکی- تهاجمی              99/5                 02/6                   0                      31

پرخاشگری رابطه­ای          77/5                 67/5                   0                      29

خشم تکانشی                    77/8                 58/6                   0                     28

جدول 2: ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش

        ردیف       متغیرها                        1             2              3               4                5             6             7              8             9             10

         1             شفقت به خود              1                 

        2              استرس والدین          **55/0-      1

        3              پذیرش اجتماعی       **49/0     **34/0-       1

       4               عدم کفایت اجتماعی  **19/0-   **18/0      10/0-           1

       5               عدم مهارت اجتماعی  **26/0-   **26/0    **21/0-     **82/0       1

      6                ارتباط­ نامطلوب ­با همسالان          **26/0-    **36/0     **22/0-    **40/0       **53/0          1

      7                پرخاشگری­ کلامی ­تهاجمی         **24/0-    **34/0     **30/0-    **23/0       **37/0     **38/0        1

      8               پرخاشگری ­فیزیکی ­تهاجمی         **28/0-     **35/0     **24/0-    **34/0     **45/0      **39/0    **74/0          1

     9               پرخاشگری رابطه­ای                    **21/0-    **33/0      **25/0-     *11/0     **21/0     **36/0     **62/0      **59/0       1

   10              خشم تکانشی                               **30/0-     **35/0      **22/0-    **27/0    **35/0     **31/0     **66/0     **69/0     **57/0         1

01/0>P**         05/0>P*

 

 

استرس والدین

31/0

                                                     23/0                                    55//0-              

پرخاشگری

                                    29/0                        8/0     

عدم مهارت های اجتماعی

شفقت به خود

                                22/0        24/0       

                22/0                        14/0-             24/0                               

پذیرش اجتماعی

                               47/0        13/0-                         49/0

ارتباط نامطلوب با همسالان

                                   20/0-       34/0

 

 

شکل 2 :ضرایب استاندارد مدل پیشنهادی در متغیرهای پژوهش حاضر

 

جدول 3  :ضرایب استاندارد و غیراستاندارد، خطای معیار،نسبت بحرانی و سطح معنی­داری مدل پیشنهادی

                               مسیر                                         (B)                (β)            (S.E)             (C.R)                (P)

       شفقت به خود                          استرس              323/0-           554/0-      026/0           417/12-           001/0

       شفقت به خود                     پذیرش اجتماعی     156/0            490/0         015/0          493/10            001/0

       استرس               عدم­مهارت­های اجتماعی          119/0             219/0       029/0          611/4              001/0

       پذیرش اجتماعی       عدم­مهارت­های اجتماعی   138/0-           139/0-    053/0           611/2-            009/0

      استرس            ارتباط نامطلوب با همسالان         070/0            240/0        013/0           327/5              001/0

     عدم­مهارت­های اجتماعی           ارتباط               235/0             473/0       024/0           502/10            001/0

                  نامطلوب با همسالان

   عدم­مهارت­های اجتماعی            پرخاشگری       179/1              216/0      293/0            027/4              001/0

   ارتباط نامطلوب با همسالان        پرخاشگری       993/1               196/0     562/0            544/3             001/0

   استرس                                   پرخاشگری          675/0              229/0      147/0            605/4             001/0

   پذیرش اجتماعی                     پرخاشگری         723/0-             133/0    256/0              872/2-           005/0

 

 

جدول 4: نتایج شاخص های برازش  مدل پژوهش

شاخص

معیار تفسیر و مقادیر مورد پذیرش

مقدار شاخص در الگوی پژوهش حاضر

نتیجه برازش

χ2/df

کمتر از 5

735/0

 

RMSEA

مقادیر 06/0 یا کمتر

046/0

 

GFI

095/0<P

992/0

 

NFI

095/0< P

984/0

 

NNFI

95/0< P

965/0

 

CFI

095/0< P

993/0

 

 

یافته­های مربوط به این مدل شامل برآورد مدل پیشنهادی و تایید این مدل با توجه به برازنده بودن مدل با داده­ها بوده است.

در پژوهش حاضر، متغیر شفقت به خود به عنوان متغیر برون­زاد و متغیرهای استرس والدین، پذیرش اجتماعی، عدم کفایت اجتماعی، عدم مهارت اجتماعی، ارتباط نامطلوب با همسالان و پرخاشگری به عنوان متغیرهای درون­زاد در نظرگرفته شده­اند. برآورد مدل پیشنهادی در دوگام انجام گرفت. در گام اول پارامترهای (ضرایب استاندارد مسیرها) مدل پیشنهادی پژوهش برآورد شدند.

در گام دوم برازندگی مدل پیشنهادی پژوهش که شامل شاخص­های برازش است، بررسی شده است. در ادامه مدل پیشنهادی در شکل 1 ارائه شده است.

در ادامه جدول 3 ضرایب استاندارد و غیراستاندارد روابط مستقیم، خطای معیار، نسبت بحرانی و سطح معنی­داری مدل پیشنهادی پژوهش حاضر را نشان می­دهد.

همان‌طور که در جدول 4 مشاهده می­شود مدل پژوهش حاضر برازش مطلوبی را نشان می­دهد و بیانگر این است که مدل پیشنهادی برازنده­ی داده­هاست.

بحث و نتیجه‌گیری

هدف پژوهش حاضر، این بود که در چارچوب یک مدل ساختاری به تبیین نقش عوامل خانوادگی در پرخاشگری کودکان پیش دبستانی شهر یزد با واسطه­گری مهارت­های اجتماعی در سال تحصیلی 97-1396 بپردازد. همان طور که در مدل مشاهده شد همانطور که در مدل مشاهده شد از بین عوامل خانوادگی، استرس والدین مهارت­های اجتماعی کودکان را به صورت منفی پیش­بینی می­کند. بدین صورت که استرس والدین در عدم­مهارت­های اجتماعی و ارتباط نامطلوب با همسالان که از ابعاد مهارت­های اجتماعی هستند اثر مثبت و مستقیم دارد. این یافته با پژوهش پرنت و همکاران که در پژوهش خود دریافت فشارهای روانی والدگری اثر منفی بر کارکرد شناختی و رفتاری کودکان دارد (23) و هم چنین با پژوهش بوگلز و همکاران که به این نتیجه رسیدند که استرس والدین پیش­بینی کننده قوی مشکلات کودکان است (24) همسو است.

در تبیین این یافته می­توان گفت به اعتقاد پریرا و همکاران استرس و ناکارآمدی والدین با یکدیگر ارتباط خطی دارند و حتی سطح پایین استرس می­تواند در کیفیت والدگری اختلال ایجاد کند (25). هم­چنین استرس می­تواند احتمال ایرادگیرتر شدن، تنبیه­کننده تر و تحریک­پذیرتر شدن والدین را افزایش دهد. از طرفی به نظر می­رسد استرس والدین با ایجاد اختلال و ناکارآمد سازی شیوه­های تربیتی والدین و تعاملات والد- فرزندی منجر به بروز مشکلات رفتاری در فرزندان شود. بنابراین والدینی که هنوز چگونگی مواجهه با مسائل فشارزای زندگی و کنارآمدن با ناامیدی­های آن را یاد نگرفته­اند، با کودک خود رفتار مناسبی ندارند و کودکان نیز الگوهای رفتاری آنان را سرمشق خود قرار داده و چنانچه این الگوهای رفتاری همراه با پیامدهای مثبتی باشند، احتمال بروز آن­ها افزایش می­یابند. از آنجایی که یکی از ویژگی­های مهارت­های اجتماعی اکتسابی بودن آن­هاست بنابراین منطقی به نظر می­رسد کودکانی که در محیط­های نامناسب و استرس­زا رشد می­کند از لحاظ اجتماعی رفتارهای نامطلوبی داشته باشند و هم­چنین نتوانند ارتباط مناسبی با همسالان خود برقرار نمایند.

از طرفی کریگر و همکاران نشان داده­اند که میزان بالای شفقت به خود منجر به افزایش ارتباط اجتماعی، کاهش انتقاد از خود، نشخوار فکری، سرکوب فکر و اضطراب می­شود (26)، بنابراین مطابق پیشینه پژوهشی انتظار می­رفت سطح بالای شفقت به خود والدین با افزایش مهارت­های اجتماعی کودک رابطه داشته باشد و این رابطه در پژوهش حاضر به صورت غیر مستقیم و از طریق استرس والدین و پذیرش اجتماعی با عدم مهارت اجتماعی تایید شد. در تببین این رابطه می­توان گفت که شفقت ورزی ظرفیت انسان برای مواجه با شرایط غیر قابل اجتناب زندگی افزایش  می­دهد و از افراد می­خواهد افکار و هیجانات مربوط به یک فکر، احساس، رابطه و رفتار را به صورت کامل تجربه کنند بدون آنکه آنها را سرکوب کنند. از سویی دیگر افرادی که خود شفقت ورز هستند سلامت روانی بیشتری را نسبت به افرادی که خود شفقت ورزی کمتری دارند تجربه می­کنند. زیرا تجربه درد و شکست از طریق خود محکوم سازی، احساس انزوا ، بزرگنمایی افکار و احساسات تقویت می­شود که فرد تلاش می­کند از تجربه درد جلوگیری نماید. فردی که خود شفقت ورز است در قدم اول تلاش می­کند تا خود را از تجربه رنج محافظت کند. بنابراین، خود شفقت ورزی باعث بروز رفتارهای سازش یافته در جهت حفظ و ارتقای سلامت روانی می­شود. همچنین خود شفقت ورزی بیشتر، مواجه شدن با هیجان را مدنظر قرار می­دهد تا اجتناب کردن از آن. بنابراین، افراد خود شفقت ورزی اجتناب کمتری دارند و بیشتر از راهبردهای مساله محور استفاده می­کنند که یکی از این راهبردهای مساله محور استفاده از مهارت­های اجتماعی می­باشد. همچنین استفاده از این راهبردها در کاهش تجربه اضطراب و استرس بسیار با اهمیت است. با توجه به ویژگی های افراد خود شفقت ورز طبیعی است که هر چه افراد، شفقت ورزی آنها نیز بیشتر باشد سلامت روان افراد افزایش خواهد یافت و در نتیجه این شفقت ورزی در مهارت­های اجتماعی کودکان نیز تاثیر گذار خواهد بود.

هم­چنین در پژوهش حاضر مشاهده شد که بین پذیرش اجتماعی والدین و مهارت­های اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد که این یافته با یافته حسن زاده (27) همسو بوده و تائید می­کند که می­توان این ارتباط را اینگونه تبیین کرد که پذیرش اجتماعی شامل پذیرش تکثر با دیگران، اعتماد به خوب بودن ذاتی دیگران و نگاه مثبت به ماهیت انسان­ها است که همگی آن ها باعث می­شوند فرد در کنار سایر اعضای جامعه انسانی، احساس راحتی کند. کسانی­که دیگران را می­پذیرند به این درک رسیده­اند که افراد به طور کلی سازنده هستند. افراد توانایی برقراری ارتباط مناسب را در آموزش­های گروهی فرا گرفته اند، از روابط بین فردی رضایت­مندانه تری نسبت به افرادی که فاقد مهارت­های یاد شده بوده اند، برخوردارند. شاید یکی از دلایل، افزایش سازگاری فرد با موقعیت­ها این باشد که فرد را ملزم به برقراری توازن میان خواسته های خود و دیگران می­کند. ضمن این که موقعیت­های گروهی امکان تبادلات کلامی و غیرکلامی متقابل و رو در رو را فراهم می­سازد و به این طریق مجالی را برای سوء تعبیرهای احتمالی باقی نمی­گذارد و باعث افزایش مهارت­های اجتماعی می­شود. بنابراین افرادی که مهارت­های اجتماعی مناسبی دارند، بیشتر مورد تایید دیگران قرار می­گیرند که این امر می­تواند بدلیل پذیرش اجتماعی بالای آن ها باشد. از طرف دیگر، افرادی که مهارت اجتماعی مناسبی ندارند و یا افراد پرخاشگری هستند، مسلماً دیگران آنها را طرد کرده و سعی می­کنند تعاملات کمتری با آنها داشته باشند که این امر در کاهش مراودات اجتماعی و در نتیجه کاهش پذیرش اجتماعی آنها نیز موثر است. بنابراین به نظر منطقی می­رسد که پذیرش اجتماعی با مهارت­های اجتماعی رابطه داشته باشد.از سویی نقش واسطه­گری عدم مهارت بین استرس والدین و ارتباط نامطلوب با همسالان را می­توان اینگونه تبیین کرد که استرس زیاد، در عملکرد والدین در قبال خانواده خلل ایجاد می­کند و مانع برای ایفای صحیح نقش خود در وظایف در قبال اعضای خانواده خواهد بود و استرس نشانه­ای از فرسودگی و اضطراب والدین نیز می­تواند باشد حتی ممکن است پدر و مادری برای کنارآمدن با مشکلات و منابع استرس اقدام به مصرف مواد مخدر یا الکل کنند (28). هم­چنین در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است که رابطه قوی بین استرس والدین و مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان وجود دارد، بنابراین والدینی که دچار استرس هستند احتمالاً نمی­توانند مهارت­های اجتماعی را به فرزندان خود بیاموزند که این امر موجب آسیب­پذیری کودک در روابط اجتماعی و عدم توانایی برقراری رابطه مطلوب با دیگران          می­شود.

از طرفی در پژوهش حاضر نقش واسطه­گری مهارت­های اجتماعی بین شفقت به خود والدین و پرخاشگری کودکان بصورت منفی و غیرمستقیم تایید شد. یافته های این پژوهش تا حدودی همخوان با مطالعاتی است که نشان می­دهند وجود نگرش مشفقانه در افراد، به آن ها کمک می­کند میان خود و دیگران پیوند احساس کنند و به واسطه این احساس بر تری از طرد و عدم سازگاری با شرایط موجود غلبه نمایند (29). بنابراین، افرادی که شفقت به خود بالاتری دارند در تجربه وقایع ناخوشایند مثل (حوادثی که منجر به خشونت و پرخاشگری          می­شود)، با در نظر گرفتن اینکه انسان ممکن است خطا کند و همه انسان­ها مرتکب اشتباه و تصمیم اشتباه می­شوند، احساسات منفی کمتری را تجربه می­کنند (مؤلفه اشتراکات انسانی). از آن جا که بخش عمده­ ای از هیجان­های منفی که افراد تجربه          می­کنند ناشی از نشخوارهای فکری است که به دنبال تجارب منفی در ذهن آن ها ایجاد می­شود، می­توان گفت مؤلفه ذهن آگاهی با کاهش نشخوارگری افراد، منجر به کاهش هیجان های منفی (عدم سازگاری) در آن ها می­شود. در واقع شفقت به خود، همانند یک ضربه گیر در مقابل اثرات وقایع منفی عمل می­کند. افرادی که شفقت به خود بالایی دارند از آن جا که با سختگیری کمتر، خودشان را مورد قضاوت قرار می دهند، وقایع منفی زندگی را راحت تر می پذیرند و خود ارزیابی ها و واکنش­هایشان دقیق تر و بیشتر بر پایه عملکرد واقعی­شان است (چرا که قضاوت خود در این افراد نه به سمت یک خود انتقادی اغراق آمیز میل می­کند و نه به سمت یک تورم خود دفاعی).  بر­اساس یافته­های لیری و همکاران (30) شفقت به خود در سه موقعیت مواجهه با حوادث منفی واقعی، به یادآوردن حوادث منفی گذشته و تصور حوادث منفی خیالی با سطوح پایین تر عزت نفس و عواطف منفی در ارتباط است و منجر به تسهیل توانایی افراد در مقابله با عواطف منفی می­شود. افرادی که شفقت به خود بالایی دارند تمایل بیشتری برای پذیرش نقش و مسئولیت خود در حوادث منفی دارند و می­توانند اتفاقات منفی را با آنچه هستند در ارتباط ببینند، اما همین حوادث منفی را کمتر نشخوار می­کنند و در نتیجه در مواجهه با اشتباهات­شان، کمتر هیجانهای منفی را تجربه می­کنند (31).

هم­چنین در تبیین نقش واسطه­گری مهارت­های اجتماعی بین متغیرهای پذیرش اجتماعی و پرخاشگری کودکان می­توان گفت افراد برخوردار از پذیرش اجتماعی، اجتماع را به صورت مجموعه ای کلی و عمومی درک می­کنند که از افراد مختلف تشکیل شده است و به دیگران به عنوان افراد با ظرفیت و مهربان، اعتماد و اطمینان دارند و باور دارند که مردم   می توانند ساعی و مؤثر باشند. این افراد دیدگاه مطلوبی درباره ماهیت انسان دارند و با دیگران احساس راحتی می­کنند. پذیرش اجتماعی مصداق پذیرش از خود است. در پذیرش اجتماعی، فرد نگرش مثبت و احساس خوبی نسبت به خودش و دیگران دارد و با وجود ضعف ها و ناتوانایی هایی که دارد، همه جنبه های خود و دیگران را می­پذیرد و دیگر ویژگی های این افراد اعتماد به خوب بودن ذاتی دیگران و نگاه مثبت به ماهیت انسان ها است که همگی آن ها باعث می­شوند فرد درکنار سایر اعضای جامعه انسانی، احساس راحتی کند(32). بنابراین افراد دارای پذیرش اجتماعی هنگام مواجهه شدن با حوادث منفی از بروز هیجانات منفی جلوگیری کرده و با بکارگیری ارتباطات مطلوب اجتماعی و مهارت­های اجتماعی و با توجه به دیدگاه مطلوبی و مسالمت آمیزی که درباره ماهیت انسان دارند به رفع مشکل بوجود آمده می­پردازند.

بنابراین انتظار می­رود پرخاشگری و بروز رفتار نامعقول در مواجهه با حوادث منفی در بین این گروه از افراد بسیار اندک باشد که در پژوهش حاضر بین متغیرهای پذیرش اجتماعی و پرخاشگری کودکان رابطه منفی و غیر مستقیم با واسطه­گری مهارت های اجتماعی وجود دارد.

به طور خلاصه، این پژوهش بینش عمیقی را در مورد رابطه بین عوامل خانوادگی، مهارت­های اجتماعی و پرخاشگری به وجود می­آورد، به این معنا که مکانیسم و نحوه تأثیرگذاری عوامل خانوادگی بر پرخاشگری کودکان پیش دبستانی و اثرات غیرمستقیم آن بر مهارت­های اجتماعی آن ها را تفهیم می­کند و این می­تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی، معلمین کاربرد فراوانی در مواجهه با مشکلات متعدد کودکان پیش دبستانی داشته باشد. هم چنین این یافته ها، ساختار رابطه بین عوامل خانوادگی و پرخاشگری را که در پژوهش­های دیگر ارائه نشده است را برجسته می­کند. با مروری بر پژوهش­های پیشین متوجه می­شویم که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در سطح آموزش عالی بوده است. این پژوهش با به کارگیری کودکان پیش دبستانی، شواهدی برای اعتبار بیرونی عوامل خانوادگی و پرخاشگری با نقش میانجیگری مهارت­های اجتماعی فراهم می­آورد.

با توجه به این ساختار، الگوهای معتبری برای مداخلات روان شناختی به منظور کاهش پرخاشگری و افزایش مهارت­های اجتماعی افراد فراهم می­شود.

محدودیت های این پژوهش تمرکز آن بر روی کودکان پیش دبستانی شهرستان یزد است و در تعمیم نتایج باید احتیاط نمود. از دیگر محدودیت های مطالعه حاضر عدم کنترل شرایط اجتماعی و اقتصادی افراد شرکت کننده است که می­تواند بر نتایج پژوهش تاثیرگذار باشد. با توجه به نتایج فرضیه های پژوهش حاضر در مورد نقش شفقت ورزی در کاهش پرخاشگری  کودکان،  به  مدیران  مهد­های  کودک  پیشنهاد                

می­گردد کارگاه­های آموزشی در خصوص ارتقاء مهارت­های شفقت ورزی برای والدین و مربیان پیش­دبستانی برگزار نمایند. همچنین با توجه به اینکه در پژوهش حاضر استرس والدین، مهارت­های اجتماعی کودکان را به صورت منفی پیش­بینی          می­کند، اجرای برنامه­های آموزش مدیریت استرس به والدین گروه­های سنی مختلف دانش آموزان، امری مهم به نظر می­رسد.

تقدیر و تشکر

 از همکاری صمیمانه تمامی والدین کودکان شرکت کننده و هم چنین کودکان آن ها و تمامی افرادی که ما را در این پژوهش یاری نمودند تقدیر و تشکر می­کنیم.

تضاد منافع

 این پژوهش بدون حمایت مالی سازمان یا نهاد خاصی انجام شده و برای نویسندگان هیچ گونه تضاد منافعی نداشته است.

 


نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1398/11/14 | پذیرش: 1400/2/10 | انتشار: 1400/2/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb