دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران. ، hadianfd@shirazu.ac.ir
                    
                    
                    چکیده:       (4569 مشاهده)
                    
                    
                    مقدمه: در سالهای اخیر، بسیاری از پژوهشهای مرتبط با اختلالات روانی بر نقش هیجان و فرآیندهای تنظیمی هیجان در مفهومسازی، تبیین و درمان بیماریها متمرکزشدهاند. مشکل در تنظیم هیجان و واکنشهای هیجانی چهره غالب اختلالات روانی بهویژه اختلالات درونی ساز شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیشبینی افسردگی است.   
 روش بررسی: پژوهش حاضر، یک پژوهش توصیفی - همبسـتگی اسـت. 650 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد به روش نمونه گیری خوشهای انتخاب و پرسشنامه افسردگی بک –ویرایش دوم (BDI-II) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار 21 SPSS  و با روش رگرسیون گامبهگام مورد تحلیل قرار گرفت.
 یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، نشخوار ذهنی، فاجعه انگاری و سرزنش دیگران) و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رابطه راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاهگیری) و افسردگی معکوس و معنادار است. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام راهبردهای خودسرزنشی، تمرکز مجدد، فاجعه انگاری، تمرکز مجدد بر برنامهریزی و سرزنش دیگران در کل 34% از واریانس افسردگی را  تبیین کرد.
  نتیجهگیری: طبق نتایج  پژوهش حاضر، راهبر دهای تنظیم هیجان، می تواند عامل بسیار مهمی در پیشبینی ابتلا به افسردگی باشد و تقویت راهبردهای سازگارانه ی تنظیم هیجان باید در طراحی  و اصلاح مداخلات مربوط به افسردگی مورد توجه واقع شود.
 
 
                    
                    
                    
                    
                    
                    نوع مطالعه:  
پژوهشي |
                    موضوع مقاله: 
                    
تخصصي  دریافت: 1398/5/14 | پذیرش: 1398/6/17 | انتشار: 1399/2/10