|
نویسندگان:راضیه لشکری1، محمد حسن احرام پوش2،غلامرضا شریف زاده3، محمد تقی قانعیان4،علی دهقانی5، محمد ابراهیم زاده اردکانی6 1.دانشجوی کارشناسی ارشد اکولوژی انسانی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی ، یزد، ایران. 2.نویسنده مسئول :استاد مرکز تحقیقات علوم و فناوری های محیط زیست، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی ، یزد، ایران. تلفن تماس: 09131518917 Email: ehrampoush@ssu.ac.ir 3.استادیارگروه آمار و اپیدمیولوژی ، دانشکده بهداشت ، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بیرجند، بیرجند، ایران. 4.استاد مرکز تحقیقات علوم و فناوری های محیط زیست، گروه اکولوژی انسانی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی، یزد، ایران. 5.دانشیار گروه آمار و اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی ، یزد، ایران. 6.دانشیار گروه پوست، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی ، یزد، ایران. |
مقدمه
اکولوژی انسانی بر مثلث بومشناسی انسانی، تأکید دارد. اجزای این مثلث شامل فرد، جامعه و محیط میشود. از دیدگاه اکولوژی، بیماری کارکرد نامناسب اندامهای بدن در رابطه با محیطزیست است(1). پدیکلوز سر، یک انگل اجباری خارجی و خونخوار بهاندازه 2-4میلیمتر است که روی پوست سر و موی انسان زندگی میکند. تخمهای شپش، یکشکل و بیضی مانند، سفید و بهاندازه ته سنجاق است و به ساقه مو در نزدیکی پوست سر عمدتاً در گیجگاهها، بالای گوشها و پشت گردن میچسبد و بهراحتی جدا نمیشود. برای تبدیل یک تخم به شپش بالغ در شرایط مساعد سه هفته زمان لازم است. هر شپش سر در طول عمر فعال خود مجموعاً 150-100 تخم میگذارد. بهطورمعمول تعداد شپش نزد افراد آلوده کمتر از10 عدد است، وقتی تعداد آنها کمتر از 5-1 عدد باشد ازنظر بالینی مشکل و عوارض عدیدهای ایجاد نمیکند. تخمهای نزدیک پوست سر یا در فاصله 3-4 سانتیمتری زندهاند ولی آنهایی که دورتر هستند، معمولاً خالی از جنین زنده بوده و نمیتوانند عفونت را انتقال دهند(3،2). انتقال شپش سر از فردی به فرد دیگر از طریق تماس مستقیم در هنگام بازی یا تماس غیرمستقیم یعنی استفاده مشترک از وسایل نظیر برس، شانه، لباس و حتی کمد لباس یا صندلیهای عمومی، وسایل نقلیه عمومی و کمدهای لباس در استخرها، بهویژه در مکانهای پرجمعیت مثل خوابگاهها، مدارس، مهدکودک و زندان بهسرعت از فردی به فرد دیگر منتقل و منتشر میشود. عواملی مانند وضعیت بهداشت نامناسب،وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، مقاومت به حشرهکشها و شکست درمان باعث افزایش شیوع شپش سر میشود(4-2). آلودگی شپش میتواند توسط دانش آموزان از محیط مدرسه به خانواده منتقل شود(4).شیوع پدیکولوزیس طی فصول مختلف سال متفاوت بوده و بیشترین شیوع در تابستان و اوایل پاییز مشاهدهشده است(5).
مهمترین راه مبارزه با آلودگی شپش استفاده از شامپوهای محتوی حشرهکشهای چون لیندان، پرمترین برای مبتلایان، آموزش همگانی و توانمندسازی افراد بهمنظور ارتقاء سطح بهداشت در جوامع هست(6) .در ایالاتمتحده آمریکا در بین 25 درصد از کودکان سن مدرسه، میزان بروز آلودگی بالا گزارششده است (7). بر اساس انجمن پدیکولوزیس ملی آمریکا، میزان آلودگی سر بیش از 5 درصد بهعنوان اندمیک در نظر گرفته میشود(8). در ایران میزان شیوع آن 6/1 درصد تا 4/13 درصد در تعدادی شهرها با زمینههای اجتماعی- دموگرافی متفاوت گزارششده است(9). شیوع کل شپش سر در بین دانشآموزان مدارس ابتدایی ایران در پسران و دختران به ترتیب 6/1درصد و8/8درصد بود(10).بر اساس نتایج مطالعات، شیوع آلودگی در استانهای مختلف ایران مانند ارومیه 4 درصد، همدان 5/13درصد، کرمان 8/1درصد و سنندج 7/4 درصد مشاهده شده است (10،12). بررسیهای بهعملآمده در کشورمان در خصوص بیماری شپش سر، بیانگر شیوع آلودگی در میان دانشآموزان است(11). با توجه به بررسیهای بهعملآمده آخرین مطالعهای که در خصوص بررسی پدیکولوزیس در شهرستان بیرجند انجامشده است در سال 1380 بوده است. در این مطالعه شیوع پدیکولوزیس 3درصد بود(12). امروزه بهرغم پیشرفت علم پزشکی و ارتقاء سلامت، آلودگی به حشرات بهویژه انگلهای خارجی همچنان سلامتی عمومی را تهدید میکنند. بـا توجـه بـه تغییرات اکولوژیک و تأثیر این عوامل و هم چنین اثرات نامطلوب بهداشتی و روانی آلـودگی شپـش و لزوم کنترل بیمـاری و عدم انجام مطالعهای در این زمینه، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت عوامل اکواپیدمیولوژیک مؤثر بر شیوع بیماری پدیکولوزیس سر در شهرستان بیرجند انجام گردید.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی- تحلیلی بود. جامعه موردمطالعه دختران دانشآموز10 تا 12سال ساکن در شهرستان بیرجند بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی شده انتخاب گردیدند. حضور در جلسه مصاحبه، رضایت کامل والدین دانش آموزان در خصوص تکمیل پرسشنامه و معاینه سر بهعنوان معیارهای ورود و غیبت در جلسه مصاحبه و عدم رضایت جهت شرکت در مطالعه از معیارهای خروج از مطالعه بودند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامهای محقق ساخته مشتمل 39سؤال بود این پرسشنامه توسط 10نفراز اساتید مجرب، یک متخصص عفونی و یک متخصص پوست در شهرستان بیرجند روایی آن بررسی شد. شهرستان بیرجند بر اساس شرایط جغرافیایی به مناطق شمال، جنوب و مناطق حاشیه شهر(امیرآباد، حاجیآباد و چهکند) در سهطبقه قرار گرفتند. ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮیﻒ ﺳﺘﺎد ﻣﻠﯽ ﺑﺎزآﻓﺮیﻨﯽ ﺷﻬﺮی ﭘﺎیﺪار وزارت راه و ﺷﻬﺮﺳﺎزی، ﻣﻨﺎﻃق حاشیه شهر عمدتاً سکونت گام های غیر رسمی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺪون ﻣﺠﻮز و ﺧﺎرج از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی رﺳﻤﯽ و ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮی در درون یـﺎ ﺧـﺎرج از ﻣﺤـﺪوده ﻗـﺎﻧﻮﻧﯽ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ، ﻋﻤﺪﺗﺎ ﻓﺎﻗﺪ ﺳﻨﺪ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ و از ﻧﻈﺮ ویﮋﮔـﯽ ﻫـﺎی ﮐﺎﻟﺒـﺪی و ﺑﺮﺧـﻮرداری از ﺧـﺪﻣﺎت رﻓـﺎﻫﯽ، اﺟﺘﻤـﺎعی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و زیﺮﺳﺎﺧﺖ ﺷﻬﺮی ﺷﺪیﺪاً دﭼﺎر ﮐﻤﺒﻮد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ، معمولاً قشر ساکن این مناطق از لحاظ اقتصادی و سطح اجتماعی نسبت به دیگر مناطق شهر وضعیت ضعیف تری دارند.
در منطقه شمال شهر 13مدرسه دخترانه(با جمعیت 1797نفر)، در منطقه جنوب شهر 20مدرسه(با جمعیت 2835نفر) و در مناطق حاشیه شهر 11مدرسه(با جمعیت 1735نفر) وجود داشت که تعداد 19خوشه از مدارس انتخاب شد. به نسبت کل مدارس از منطقه شمال 5 مدرسه، جنوب 8 مدرسه و حاشیه شهر6 مدرسه بهصورت تصادفی انتخاب و متناسب با جمعیت جامعه و حجم نمونه از هر 3پایه تحصیلی چهارم، پنجم و ششم نمونههای موردنظر انتخاب گردیدند. حجم نمونه نیز بر اساس نتایج مطالعه جمع آور و همکارانش بر روی شیوع پدیکولوزیس در دانشآموزان شهر بیرجند (کد طرح:527) و بر اساس فرمول
این طرح با کد اخلاق IR.SSU.SPH.REC.1396.147 در کمیته اخلاق دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد مورد تصویب قرار گرفت.
یافتهها
بر اساس یافتههای پژوهش میانگین سنی دانش آموزان شرکت کننده در مطالعه 5/11 سال بود. تعداد 1724 نفر(3/71درصد)، ساکن شهر و تعداد 693 نفر(7/28 درصد)، ساکن مناطق حاشیه شهر که 2347 نفر(1/97 درصد)، به خدمات بهداشتی اولیه دسترسی نیزداشتند . تعداد 2354 نفر(4/97 درصد) ، در مدارس دولتی و 63 نفر (6/2 درصد)، در مدرسه غیر دولتی تحصیل می کردند. تعداد 2320 نفر(96درصد)، ایرانی و 97 نفر (4 درصد)، ملیت غیر ایرانی (افغانی) داشتند . بیشترین تعداد دانش آموزان در گروه سنی 11 تا 12 سال، 1549 نفر(1/64 درصد)، قرار داشتند. 100 درصد دانش آموزان دارای مربی بهداشت بودند(جدول 1). از نظر میزان تحصیلات والدین، بیشترین تعداد 700 نفر (29 درصد)، سواد متوسطه داشتند. بیشترین تعداد دانش آموزان شغل پدرشان اداری 755 نفر(3/31 درصد)، و مادران آنها خانه دار 1884 نفر(9/77 درصد)، بود. 935 نفر(3/19 درصد)، از دانش آموزان از چادر نماز و جالباسی مشترک در مدرسه استفاده می کردند(جدول 2). تعداد 422 نفر(5/17 درصد)، سابقه آلودگی قبلی به شپش داشتند و تعداد 174 نفر(2/7 درصد)، آلودگی به شپش درسایر اعضای خانواده نیز دیده شده بود(جدول 3).
بر اساس یافتههای پژوهش از میان 2417 دانــش در آموز دختــر دبستانی ،329 نفــر (6/13 درصد) آلوده به رشـک بودنـد. بـر ایـن اسـاس میزان آلودگی در مدارس دولتی با6/13درصد و در مقطع تحصیلی چهارم ابتدایی بـا 6/15 درصـد و در بین دانش آموزان دارای ملیت غیر ایرانی 6/20 درصد، بیشـترین شیوع را دارا بود(جدول4).
آلودگی به شپش در بین افراد ساکن مناطق حاشیه شهر(5/21 درصد)، افراد با تحصیلات پـدرومادر بیسواد (بـه ترتیـب بـه 5/21 و 8/21 درصد)، شغل پدر کارگری (9/17 درصد)، میزان درآمد خـانواده کمتر از 500 هزار تومان (7/18 درصد)، سابقه آلودگی قبلی فرد (1/34 درصد)، آلودگی به شپش در خانواده (8/40 درصد)، نداشتن حمام در منزل(25 درصد)، بیشترین شیوع را به خود اختصـاص دادنـد. پـس از برازش مـدل رگرسـیون لجسـتیک چند متغیره روی هرکدام از متغیرها، مشخص شد که از بین کلیه عوامل، محل سکونت و سابقه آلودگی قبلی فرد به شپش، بر سایر فاکتورها تاثیرداشت. برآوردهـای نسـبت شـانس برای متغیرها در جدول 4آمده است. ملیت غیر ایرانی تقریباً 7/1برابر ایرانیها شانس ابتلا به آلودگی را داشتند که ازنظر آماری نیز معنیدار شد. شانس ابتلا به شپش در دانشآموزانی که در مناطق حاشیه شهر سکونت داشتند 3/2برابر بیشتر از دانشآموزانی بود که در شهر زندگی میکردند. دراینبین شـانس ابتلا به آلودگی در دانشآموزانی کـه تحصـیلات پـدر و مادر آنها بیسواد یا ابتدایی بود بیشتر از کسـانی بود که تحصیلات والدینشان بالاتر از دیپلم است.لذا شــانس ابــتلا بــه آلــودگی در خانوادههایی که میزان درآمد خانواده زیر500 هزار تومان بود بیشتر است و با افزایش میزان درآمد شانس ابتلا کاهشیافته است. شانس ابتلا به آلودگی در افرادی که پدرشان شاغل در بخشهای دولتی(کارمند و نظامی) هستند کمتر از سایرین بود، شانس ابتلا با شغل پدر کاهشیافته است.
شانس ابتلا به آلودگی در افرادی که شغل مادرشان خانهدار بود تقریباً 5/1برابر دانشآموزانی بود که مادرشان شاغل در بیرون از منزل بودند.
شانس ابتلا به شپش در افرادی که سابقه آلودگی قبلی داشتند 5 برابر افراد بدون سابقه قبلی است بین آلودگی به شپش و سابقه آلودگی قبلی دانشآموز رابطه معنیداری وجود داشت. همچنین شانس ابتلا به شپش در افرادی که همزمان در خانواده آنها نیز آلودگی وجود داشت 3/5 برابر دانشآموزانی بود که در خانواده فرد آلوده نداشتند. شانس ابتلا به شپش در دانشآموزانی که در مدرسه از چادرنماز مشترک استفاده میکردند 64/1برابر کسانی است که از چادرنماز شخصی استفاده کردهاند.
جدول 1: توزیع فراوانی متغیرهای نوع مدرسه، پایه تحصیلی، سن ، ملیت و محل سکونت فرد
نام متغیر |
فراوانی |
درصد |
|
نوع مدرسه |
دولتی |
2354 |
4/97 |
غیردولتی |
63 |
6/2 |
|
پایه تحصیلی |
پایه چهارم |
852 |
3/35 |
پایه پنجم |
753 |
2/31 |
|
پایه ششم |
812 |
6/33 |
|
سن |
10 سال |
417 |
3/17 |
11 سال |
1549 |
1/64 |
|
12 سال |
451 |
7/18 |
|
ملیت فرد |
ایرانی |
2320 |
96 |
افاغنه |
97 |
4 |
|
محل سکونت فرد |
شهر |
1724 |
3/71 |
حاشیه شهر |
693 |
7/28 |
بهطورکلی بین آلودگی به شپش و متغیرهای ملیت، محل سکونت، تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر، میزان درآمد خانواده، سابقه آلودگی قبلی فرد، وجود فرد آلوده در خانواده و استفاده از چادرنماز مشترک در مدرسه ازنظر آماری رابطه معنیدار وجود داشت(05/0 (p< . بر اساس دادههای جدول 5 در مدل چند متغیره رگرسیون لجستیک، دو متغیر محل سکونت و سابقه آلودگی قبلی فرد در پایان در مدل باقی ماند. دانشآموزان حاشیه شهر شانس ابتلا 59/3 و قبلی آلودگی شانس 65/5 ابتلا برابری نسبت به سایر افراد برای ابتلا به شپش سر داشتند.
جدول 2: توزیع فراوانی متغیرهای (تحصیلات والدین، شغل والدین،میزان دسترسی به خدمات بهداشتی،
استفاده از وسایل مشترک و مسافرت والدین به کشورهای همسایه) موردمطالعه
درصد |
فراوانی |
نام متغیر |
|
4/4 |
107 |
بیسواد |
تحصیلات پدر |
1/20 |
486 |
ابتدایی |
|
17 |
411 |
راهنمایی |
|
1/29 |
703 |
متوسطه |
|
3/28 |
685 |
دانشگاهی |
|
1/5 |
124 |
بیسواد |
تحصیلات مادر |
9/28 |
699 |
ابتدایی |
|
5/11 |
28 |
راهنمایی |
|
8/29 |
720 |
متوسطه |
|
7/23 |
574 |
دانشگاهی |
|
3/31 |
755 |
اداری |
شغل پدر |
1/22 |
535 |
کارگری |
|
2/8 |
198 |
نظامی |
|
2/12 |
295 |
کاسب و بازاری |
|
3/11 |
274 |
آزاد |
|
9/14 |
359 |
راننده و مشاغل مرتبط |
|
9/77 |
1884 |
خانهدار |
شغل مادر |
9/6 |
167 |
شاغل خانگی |
|
1/15 |
366 |
شاغل غیر خانگی |
|
1/97 |
2347 |
دارد |
میزان دسترسی به خدمات بهداشتی |
9/2 |
70 |
ندارد |
|
1/15 6/23 |
365 570 |
چادرنماز جالباسی |
استفاده از وسایل مشترک در مدرسه |
7/48 |
1177 |
بلی |
مسافرت والدین به کشورهای همسایه |
3/51 |
1240 |
خیر |
جدول 3: توزیع فراوانی متغیرهای آلودگی به شپش، سابقه آلودگی قبلی فرد و وجود آلودگی در خانواده
درصد |
فراوانی |
نام متغیر |
|
6/13 |
329 |
دارد |
آلودگی به شپش |
4/86 |
2088 |
ندارد |
|
5/17 |
422 |
دارد |
سابقه آلودگی قبلی فرد به شپش |
5/82 |
1995 |
ندارد |
|
2/7 |
174 |
دارد |
وجود آلودگی به شپش در سایر اعضاء خانواده |
8/92 |
2243 |
ندارد |
جدول 4: فراوانی مطلق و نسبی متغیرهای موردمطالعه و برآورد نسبت شانس متغیرها
p |
فاصله اطمینان 95% |
نسبت شانس (Odds Ratio) |
آلودگی به شپش ندارد |
آلودگی به شپش دارد |
متغیر |
|
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
|||||
- 0/83 |
- 1/92-0/43 |
1 0/92 |
(4/86)2033 (87/3)55 |
(13/6)321 (12/7)8 |
دولتی غیردولتی |
نوع مدرسه |
- 03/0 |
- 0/98-0/59 |
1 0/76 |
(85/3)1344 (88/4)744 |
(14/7)231 (11/6)98 |
ندارد دارد |
وجود اتباع خارجی در کلاس |
- 0/78 0/12 |
- 1/37-0/65 1/06-0/59 |
1 0/95 0/79 |
(84/5)381 (85/1)355 (87/3)1352 |
(15/5)70 (14/9)62 (12/7)197 |
12 سال 10 سال 11سال |
سن |
- 04/0 |
- 2/8-1/01 |
1 1/69 |
(86/7)2011 (79/4)77 |
(13/3)309 (20/6)20 |
ایرانی غیر ایرانی |
ملیت فرد |
- 0/001 |
- 2/98-1/85 |
1 2/34 |
(89/6)1544 (78/5)544 |
(10/4)180 (21/5)149 |
شهر حاشیه شهر |
محل سکونت |
- 09/0 14/0 09/0 0/001 |
- 07/1-37/0 1/1-39/0 39/0-64/0 0/21- 0/36 |
1 63/0 67/0 64/0 36/ |
(78/5)84 (85/2)414 (84/4)347 (84/9)597 (90/9)623 |
(5/21)23 (8/14)72 (6/15)64 (1/15)106 (1/9)62 |
بیسواد ابتدایی راهنمایی متوسطه دانشگاهی |
تحصیلات پدر |
- 0/055 0/001 |
- 01/1-39/0 56/0-24/0 |
1 63/0 0/37 |
(3/81)231 (3/87)234 (2/92)542 |
(7/18/)53 (7/12)34 (8/7)46 |
زیر 500 500 تا 1 میلیون بالای 1 میلیون |
میزان درآمد خانواده |
- 0/11 0/21 0/006 0/001 |
- 1/09-0/42 1/2-0/41 0/82-0/31 0/61-0/21 |
1 0/68 0/71 0/51 0/36 |
(78/2)97 (84)587 (83/5)232 (87/6)631 (90/8)21 |
(8/21)27 (16)112 (5/16)46 (4/12)89 (2/9)53 |
بیسواد ابتدایی راهنمایی متوسطه دانشگاهی |
تحصیلات مادر |
- 0/18 0/01 0/89 0/09 0/06 |
- 1/13-0/51 2/36-1/09 1/65-0/56 2/27-0/94 2/38-0/97 |
1 0/76 1/61 0/97 1/46 1/52 |
(88)316 (90/6)685 (82/1)439 (88/4)175 (83/4)246 (82/8)227 |
(12)43 (4/9)71 (9/17)96 (6/11)23 (6/16)49 (2/17)47 |
راننده و مشاغل اداری کارگری نظامی کاسب و بازاری آزاد |
شغل پدر |
- 0/04 0/45 |
- 2/06-1/008 2/19-0/7 |
1 1/44 1/24 |
(89/6)328 (85/7)1614 (87/4)146 |
(10/4)38 (14/3)270 (12/6)21 |
شاغل غیر خانگی خانهدار شاغل خانگی |
شغل مادر |
- 0/001 |
- 4-7/6 |
1 5/1 |
(90/7)1810 (65/9)278 |
(9/3)185 (34/1)144 |
خیر بلی |
سابقه آلودگی قبلی فرد |
- 0/001 |
- 35/7 -82/3 |
1 29/5 |
(88/5)1985 (59/2)103 |
(11/5)258 (40/8)71 |
خیر بلی |
وجود آلودگی در سایر افراد خانواده |
- 0/001 |
- 19/2-32/1 |
1 1/64 |
(87/4)1793 (0/88)295 |
(12/6)259 (19/2) 70 |
خیر بلی |
استفاده از چادرنماز مشترک در مدرسه |
جدول 5 : برآورد رگرسیون چند متغیره برای پیشبینی آلودگی به پدیکولوزیس سر در دختران 10 تا 12 سال
متغیر |
نسبت شانس (Odds Ratio) |
فاصله اطمینان 95% |
pv |
||
محل سکونت |
شهر حاشیه شهر |
1 59/3 |
- 1/7 – 83/1 |
P<0/001 |
|
سابقه آلودگی قبلی در فرد |
ندارد دارد |
1 65/5 |
- 4/11 – 79/2 |
P<0/001 |
بحث و نتیجهگیری
علیرغم پیشرفتهایی که در جوامع مختلـف ازنظر بهداشتی صورت گرفته است، آلودگی به شـپش سـر درکشورهای درحالتوسعه همچنان بهعنوان یکی از معضلات بهداشتی مطرح است(13). طبق مطالعات صورت گرفته در کشور ایران آلودگی به شـپش سـر در نقاط مختلف کشور وجود دارد و بـر اسـاس آمـارWHO ایران ازجمله مناطق آلوده به این بیمـاری در جهان است(14). شیوع پدیکولوزیس درکشورهای مختلف دنیا، تا80 درصد متغیر است(15).
شیوع آن در جهان از اواسط دهه 1960افزایشیافته، بهطوریکه در مطالعات اپیدمیولوژیک در مدارس کشورهای مختلف شیوع پدیکولوزیس در فرانسه 15درصد، کره 2/37درصد، استرالیا 7/33 درصد، اسپانیا 39/3 درصد، تایوان40 درصد، لیبی6/87 درصد، لبنان 8 درصد، اسرائیل 55درصد و در انگلستان3/28 درصد بود(16). بر اساس دادههای بهدستآمده از پژوهش حاضر میزان آلودگی به شپش سر در بین دانش آموزان 6/13درصد بود که5/17درصد دارای سابقه آلودگی قبلی و2/7 درصد خانواده آنها نیز آلودگی به شپش داشتند. در مطالعه نوروزی و همکاران در سال1389 که به بررسی شیوع شپش سر و عوامل موثربر آن در دانشآموزان ابتدایی دخترانه مناطق روستایی قم پرداختند نیز میزان آلودگی شپش سر 3/13درصد گزارش شد(17)که با یافتههای مطالعه حاضر هم خوانی داشت. همچنین عیوضی در مطالعه شیوع شپش سر در مدارس ابتدایی دخترانه شهر گیلان غرب، این میزان را 8/24درصد، تعیین کرد(18)که میزان شیوع آن نسبت به یافتههای مطالعه حاضر بیشتر بود. ارجمند زاده در سال1380 میزان آلودگی شپش سر را در دختران دبستانهای شهر بوشهر22 درصد(19) و فرزین نیا و همکاران در سال1384 میزان آلودگی به شپش سر را در دانشآموزان دختر ابتدایی شهر قم 5/4درصد گزارش کردند(20).
با توجه به استاندارد تعریفشده توسط انجمن علمی همکاری بینالمللی در کنترل شپش سر، شیوع بالای 5 درصد را اپیدمی تعریف میکند(21)، بر این اساس شیوع شپش در مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان بیرجند در وضعیت اپیدمی قرار داشت. که نیاز به آموزش خانوادهها، تمامی دانشآموزان(دانشآموزان مبتلا و سالم)و کارکنان مدارس، درزمینه شناسایی راههای پیشگیری، کنترل و گزارش موارد آلوده،برگزاری جشنواره و مسابقات علمی آموزشی در رابطه با بیماری پدیکولوزیس و سایر بیماریها شدیداً احساس میشود. در قسمت دیگری از پژوهش بین آلودگی به شپش و وجود اتباع خارجی در کلاس(03/0=p )ملیت ایرانی داشتن یا نداشتن(04/0=p ) نیز رابطه آماری معناداری مشاهده شد. این موضوع در تحقیق بینشیان که در سال 1385 در اردوگاههای سمنان انجام شد نیز موردتوجه و تائید قرارگرفته که دلیل بالا رفتن شیوع آلودگی به شپش سر را زندگی گروهی ذکر نموده است(22). واضح است که معمولاً در جهان سوم مهاجران به کشورهای همسایه به دلایلی مانند جنگ، ناامنی، بیکاری، فقر و... مهاجرت میکنند که خود این دلایل، باعث ایجاد پدیده حاشیهنشینی در شهرها و مشکلات ناشی از آن مانند عدم دسترسی آسان به خدمات اولیه بهداشت عمومی، آب سالم، محل سکونت استاندارد و خیلی از موارد دیگر میشود. بنابراین این نقاط بهعنوان یک نقطه پرخطر و آلوده میتواند نقش تأثیرگذاری در انتقال، حفظ، رشد، شدت، و بروز سایر بیماریها باشد. بین آلودگی به شپش و متغیرهای دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه (83/0=p)، تراکم دانشآموزان در کلاس(14/0=p)، تراکم دانشآموزان در مدرسه(1/0=p) رابطه معنیداری مشاهده نشد که با نتایج مطالعه نوروزی و همکاران هم خوانی داشت. شاید بتوان گفت که تفاوت طبقه اجتماعی والدین و همان اندازه میزان سواد سلامت آنها بر این فاکتور میتواند تا اندازه قابلتوجهی تأثیرگذار باشد. شانس ابتلا به شپش در دانشآموزانی که در مناطق حاشیه شهر سکونت داشتند 3/2 برابر بیشتر نسبت به دانشآموزانی که در شهر زندگی میکردند بود، بین آلودگی به شپش و محل سکونت رابطه آماری معنیدار وجود داشت(001/0=p) که این یافته نیز با نتایج مطالعه قادری در سال1380 و همکاران همخوانی داشت(12) همچنین شـانس ابتلا به آلودگی به شپش در دانشآموزانی که به خدمات بهداشتی دسترسی نداشتند 06/1 برابر بیشتر از دانشآموزانی بود که به خدمات بهداشتی دسترسی داشتند ولی ازنظر آماری معنیدار نشد(86/0=p).
نوروزی و همکاران، نکویی نائینی و مصطفوی بین وضعیت دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و آلودگی به شپش سر در دانشآموزان موردمطالعه ارتباط معنیداری گزارش کردند. که با یافتههای این پژوهش در تضاد بود(17).
پرواضح است که هرچه میزان دسترسی و قابلیت استفاده از سیستم بهداشتی درمانی و خدمات اولیه سلامت بیشتر باشد به همان اندازه نیز سطح سواد سلامت و بالطبع رفتارهای بهداشت فردی و اجتماعی نیز قویتر و دقیقتر اجرا خواهد شد. مشابه با نتایج ملکی و همکاران، دروگر و همکاران در سال1387، در مطالعه حاضر نیز بین آلودگی به شپش و بعد خانوار رابطه آماری معنیدار وجود نداشت(067/0=p). این امر میتواند سایر راههای انتقال را مانند انتقال از طریق مدارس، اجتماعات عمومی مانند سرویس مدارس و...پررنگتر جلوه دهد. متولی حقی و همکارانش، رفیعی و همکاران در سال1385و کاکتورک (32، 24) در یافتههای مطالعه خود بین شیوع پدیکولوزیس و تحصیلات پدر دانش آموزان ارتباط معناداری را گزارش دادند در مطالعه حاضر نیز بین آلودگی به شپش و تحصیلات بالاتر والدین رابطه معنیداری وجود داشت(001/0=p). شاید بتوان گفت که افزایش سطح سواد والدین میتواند به نسبت سطح کیفیت زندگی، تربیت فرزندان، آموزش روش زندگی بهداشتی و فردی فرزندان و آگاهی فرزندان را جهت رفع مشکلات و یا حتی جلوگیری از بروز آن به همراه داشته باشد. شانس ابتلا به آلودگی در افرادی که شغل مادرشان خانهدار بود تقریباً 5/1 برابر دانشآموزانی بود که مادرشان شاغل در بیرون از منزل بودند، بین آلودگی به شپش و شغل مادر ارتباط معنیداری وجود داشت(04/0=p).
همچنین شانس ابتلا به آلودگی در افرادی که پدرشان شاغل در بخشهای دولتی(کارمند و نظامی) هستند کمتر از سایر پدران است، شانس ابتلا با کارمند بودن کاهشیافته است. بین آلودگی به شپش و شغل کارگر ارتباط معنیداری وجود دارد(01/0=p). دروگر و همکاران بین میزان آلودگی به شپش سر و شغل پدر رابطه معنیداری را گزارش نمودند(25) در مطالعه مشابه انجامشده در سنندج پدران کارمند فرزندان آلوده کمتری داشتند(26)که نتایج هر دو مطالعه با یافتههای مطالعه حاضر همسو بود. درحالیکه بیات و همکاران در سال1387 در استان همدان بین آلودگی دانشآموزان و شغل پدرانشان ازنظر آماری رابطه معنیداری را گزارش نکردند(27). نوروزی و همکاران نیز در مطالعه خود ارتباط معنیداری بین میزان آلودگی و سطح تحصیلات و شغل والدین گزارش نکردند که با نتایج مطالعه حاضر همسو نبود. نوروزی و همکاران دلیل عدم ارتباط سطح تحصیلات والدین و آلودگی به پدیکولوزیس را دلایلی مانند مشغله کاری و یا تحصیلات غیر مرتبط با دانش بهداشت و پیشگیری و کنترل بیماری والدین عنوان داشتند(17). در این بین شـانس ابتلا به آلودگی به شپش در بین گروه سنی 12سال ، بیشتر از سایر گروههای سنی است. دانشآموزان پایه تحصیلی چهارم23/1 برابر دیگر پایهها شانس ابتلا به آلودگی را داشتند ولی ازنظر آماری معنیدار نشد(13/0=p).
در مطالعه دروگر و همکاران در سال 1390 که به بررسی میزان عوامل موثربر آلودگی به شپش سر در دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر آران بیدگل پرداختند توزیع فراوانی آلودگی در دانشآموزان سوم ابتدایی مبتلابه شپش سر بیشتر از سایر پایههای تحصیلی بود. آزمون آماری بین ابتلا به شپش سر و پایههای مختلف تحصیلی و افزایش سن رابطه معناداری نشان نداد که این بخش از یافتهها بامطالعه حاضر همسو بود(28). همچنین در مطالعه ذبیحی و همکارانش نیز آلودگی به شپش سر در سنین مختلف تفاوت چندانی نداشته است و ارتباط معناداری بین شیوع پدیکولوزیس و سن دانشآموزان مشاهده نشد. از طرفی بر اساس مطالعات مشابه انجامشده درصد شیوع آلودگی به شپش سر در سنین بالاتر از9 سال کمتر از سایر سنین بوده است(16) شاید بتوان وابستگی بیشتر کودکان کم سن به مادران و اطرافیان جهت انجام بعضی از مسائل بهداشتی مانند حمام کردن و شانه زدن موهای سر را یکی از دلایل توجیه این یافتهها دانست. شانس ابتلا به شپش در افرادی که در منزل به حمام دسترسی نداشتند13/2 برابر بیشتر از دانشآموزانی است که دسترسی به حمام داشتند. بین آلودگی به شپش و داشتن حمام در منزل رابطه معنیداری وجود نداشت(26/0=p). همچنین شانس ابتلا به آلودگی در دانشآموزانی که هر دو هفته یکبار استحمام میکردند 08/1برابر از کسانی بود که یکبار در هفته استحمام میکردند ولی ازنظر آماری بین آلودگی به شپش و تعداد دفعات استحمام ارتباط معنیداری وجود نداشت(79/0=p) این در حالی بود که نوروزی و همکاران در پژوهش خود در سال 1389 ارتباط معنیداری بین دفعات استحمام با میزان شیوع آلودگی مشاهده کردند بهطوریکه هرچه وضعیت بهداشتی فرد بهتر باشد، آلودگی کمتر خواهد بود، لذا استحمام مرتب میتواند باعث عدم ابتلا و حتی کاهش آلودگی شود؛ کثیری، رفیع نژاد و همکاران در سال 1385، مطلبی و مینویان حقیقی در مطالعات خود نیز به نتایج مثبت استحمام مرتب در کاهش آلودگی اشاره نمودهاند(17)که با یافتههای پژوهش حاضر همسو نبود. هم چنین بین آلودگی به شپش و استفاده از جالباسی مشترک در مدرسه از نظر آماری رابطه معنیدار وجود نداشت(37/0=p) و هم چنین بین آلودگی به شپش و مسافرت والدین به کشورهای همسایه(53/0=p) و نگهداری حیوان در منزل ازنظر آماری رابطه معنیدار وجود نداشت(27/0=p).
از طرفی بین آلودگی به شپش و استفاده از چادر نماز مشترک در مدرسه (001/0=p)، استفاده از وسایل مشترک در منزل(007/0=p)، میزان درآمد خانواده (001/0=p)، سابقه آلودگی قبلی دانشآموز(001/0=p) و سابقه آلودگی در خانواده دانشآموز رابطه معنیداری وجود داشت(001/0=p). داوری و همکاران(28) نیز در سال 1384در بررسی خود ارتباط دو متغیر آلودگی به شپش و سابقه ابتلا قبلی را مشاهده کردند. که با یافتههای حاضر همخوانی داشت، درواقع همه این فاکتورها بهگونهای به شرایط بد بهداشتی، عدم مصرف صحیح داروها، مقاومت انگل، پیدایش نمونههای انگلی مقاوم به درمان، طبقه اجتماعی، میزان اطلاعات بهداشتی، سطح معیشتی خانواده و...بستگی دارد. در پایان با توجه به یافتههای متفاوتی که از پژوهشهای مختلف حاصلشده شاید بتوان دلایل مختلفی را در رابطه با این اختلافات بیان نمود، درواقع در مطالعات توصیفی متغیر زمان و مکان فاکتور تأثیرگذار و مهمی است لذا با گذر زمان و از طرفی تأثیر سایر فاکتورهای اجتماعی بر جامعه و مردم همچون میزان تورم، ایجاد فاصله طبقاتی، خشکسالیهای پیدرپی و به دنبال آن ایجاد محدودیتهای مالی، بیکاری و بهداشتی مانند کمبود آب، کمبود آب سالم بهداشتی، کوچ کردن از نواحی روستایی و منازل با متراژ بالا، به مناطق حاشیه شهرها که بهطور مستقیم فاکتورهایی مانند استاندارهای بهداشتی محل سکونت، فرهنگ اجتماعی محل سکونت، بهداشت فردی، میزان سواد سلامت در آن نواحی پایینتر از حد استاندارد است، دلایل قابل توجیهی برای بیان این اختلاف آماری است. همچنین از متغیرهایی مانند ابزار مورداستفاده در پژوهشها، متد و روش مطالعات، جامعه آماری موردمطالعه، ناحیه جغرافیایی و وضعیت آب و هوایی منطقه موردمطالعه نیز نباید غافل شد. به نظر یکی از بهترین راهکارها جهت رفع ابهامات موجود بررسی یک مطالعه میدانی در سطح ملی و بررسی مطالعات متعدد در هر منطقه جهت تأیید و قوت گرفتن نتایج مطالعات سایر پژوهشگران در همان منطقه است.
با توجه به اینکه فرد آلوده میتواند آلودگی را به خانواده انتقال نماید، آموزش به دانشآموزان و والدین در خصوص راههای انتقال بیماری، استفاده از وسایل شخصی، آگاهی والدین از روشهای درمان و مراقبتهای لازم(کوتاه کردن موی دختران، استفاده دقیق از شامپو در زمان بیماری، معاینه مرتب موهای سر دانشآموز، مراجعه به نزدیکترین مرکز خدمات جامع سلامت جهت دریافت شامپو در صورت نیاز) میتواند در کنترل بیماری بسیار مؤثر باشد. ارائه اقدامات و مداخلات پیشگیریکننده توسط سازمان آموزشوپرورش شامل: بهکارگیری مربیان بهداشتی متخصص و مجرب بهخصوص در مدارس ابتدایی، برگزاری کلاسهای آموزشی برای مدیران و معلمان،کاهش تعداد دانشآموزان در کلاسهای درس، حذف جالباسی و چادر نماز مشترک در مدارس، انجام معاینات هفتگی دانشآموزان توسط مربی بهداشت و پیگیری موارد آلوده تا درمان، گامهای بسیار مؤثری در حذف این بیماری خواهد بود. توجه بیشتر دولتمردان به مناطق حاشیه شهرها و اختصاص امکانات بهداشتی به این مناطق نیز از دیگر اقدامات مؤثر در کنترل بیماری است.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله اعلام می دارند که هیچ گونه تضاد منافعی وجود ندارد.
تشکر و قدر دانی
بدینوسیله از زحمات مدیران و مربیان بهداشت، کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان بیرجند که ما را در انجام این پژوهش یاری نموده اند تشکر و قدردانی میگردد .
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |