دوره 22، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )                   جلد 22 شماره 6 صفحات 61-44 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

hokmollahi M, Ayatizadeh tafti F, fallah yakhdani H. The Effect of Mastery-Oriented Motivational Climate Intervention on Static and Dynamic Balance of Overweight Girl Children. TB 2024; 22 (6) :44-61
URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3549-fa.html
حکم اللهی مرجان، آیتی زاده تفتی فرحناز، فلاح یخدانی حمیدرضا. تأثیر مداخله جو انگیزشی تبحرگرا بر تعادل ایستا و پویای کودکان دختر دارای اضافه‌وزن. طلوع بهداشت. 1402; 22 (6) :44-61

URL: http://tbj.ssu.ac.ir/article-1-3549-fa.html


دانشگاه یزد ، fayati@yazd.ac.ir
متن کامل [PDF 818 kb]   (70 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (53 مشاهده)
متن کامل:   (106 مشاهده)
تأثیر مداخله جو انگیزشی تبحرگرا بر تعادل ایستا و پویای کودکان دختر دارای اضافه‌وزن
نویسندگان: مرجان حکم اللهی1، فرحناز آیتی زاده تفتی2، حمیدرضا فلاح یخدانی3
1.کارشناسی ارشد رفتار حرکتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، بخش تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
2. نویسنده مسئول:استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، بخش تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
شماره تماس: 09134509771Email: fayati@yazd.ac.ir
3.استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، بخش تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
چکیده
مقدمه: توانایی کنترل تعادل ایستا و پویا برای مشارکت در فعالیت­بدنی اهمیت دارد و این مشارکـت  نقش مهمی در چگونگی اجرای فعالیت‌ها ودرنتیجه مدیریت اضافه وزن درکودکان دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تـأثیر مداخله (رویکرد آموزشی و ورزشی شاگرد- محور) جـو انگیـزشی تبحرگرا بر تعـادل ایستا و پویای کودکان دختر دارای اضافه‌وزن بود.
روش بررسی: از راهبرد تحقیقی نیمه تجربی با هدف کاربردی و از طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. 60 کودک دختر بین 10-12 سال به روش نمونه در دسترس انتخاب و در چهار گروه مساوی اضافه‌وزن تبحرگرا، اضافه‌وزن کنترل، وزن طبیعی تبحرگرا و وزن طبیعی کنترل قرار گرفتند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا به ترتیب از آزمون­های لک‌لک و ستاره استفاده شد.
یافته ­ها: در پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه وزن طبیعی عملکرد بهتری در هر دو تعادل ایستا و پویا داشتند هر چند در پس‌آزمون اختلاف بین گروه وزن طبیعی و اضافه‌وزن کمتر شد. گروه اضافه‌وزن تجربی نسبت به گروه اضافه‌وزن کنترل عملکرد بهتری در هر دو تعادل ایستا و پویا داشتند. اختلاف میانگین پیش‌آزمون و پس‌آزمون دو گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی در تعادل پویا و ایستا مشابه یکدیگر بود. در حالی­که این اختلاف میانگین در گروه اضافه‌وزن و وزن طبیعی کنترل در تعادل پویا بیشتر از تعادل ایستا بود (001/0P<).
نتیجه­ گیری: رویکرد جو انگیزشی تبحرگرا منجر به بهبود هر دو تعادل ایستا و پویا شده و می‌تواند باعث ثبات قامت و انجام بهتر فعالیت‌های روزمره و تمرینات مختلف ورزشی شود.
واژه­‌های کلیدی: چاقی،فعالیت­ بدنی،مهارت،مشکلات­ قامتی

مقدمه
اصلی‌ترین ساز و کار برای سلامتی انسان، مشارکت در فعالیت‌های بدنی است. شرکت منظم در فعالیت‌های بدنی با فواید سلامتی کوتاه‌مدت و بلندمدت روانی و فیزیولوژیکی برای کودکان و نوجوانان در ارتباط است(1). نوجوانی دوره‌ای مهم و حیاتی است که با تغییرات جسمی، عاطفی و ذهنی همراه است و فرد را برای ورود به مرحله بزرگسالی آماده می‌کند و مجموعه تغییرات این دوره سنی و تأثیر آن‌ها بر رفتارهای نوجوان، سبک زندگی او را شکل می‌دهند. یکی از پیامدهای کاهش و یا نبود مشارکت در فعالیت بدنی و ورزش، شیوع چاقی است؛ به طوری که شواهد نشان می‌دهد بیشترین شیوع چاقی در سنین نوجوانی دیده می‌شود و فقر حرکتی و اضافه‌وزن از مشکلات عمده دانش‌آموزان است(2).
چاقی و اضافه وزن می تواند بر بسیاری از فعالیت ها از جمله تعادل وضعیتی و حرکت، افزایش احتمال آسیب و خطر افتادن به دلیل محدودیت های بیومکانیک زندگی روزمره تأثیر منفی بگذارد(3). کودکان در سنین مدرسه به ویژه مستعد اختلال در ترکیب بدن هستند؛ زیرا این دوره رشد شدید و دوره ای است که در آن عادات صحیح به خصوص در مورد رژیم غذایی شکل می گیرد(4). فعالیت بدنی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت افراد دارای اضافه وزن یا چاقی در ترکیب با رژیم غـذایی، حمـایت رفتـاری و درمـان بیمـاری های همـراه شنـاخته
می شود. فواید مورد انتظار فعالیت بدنی یا ورزش شامل اثرات مثبت بر کاهش وزن، کاهش چربی همراه با حفظ توده بدون چربی در طول کاهش وزن و همچنین حفظ کاهش وزن در بزرگسالی است(5). تعادل یک قابلیت حرکتی پیچیده است که شامل ادغام و برنامه ریزی الگوهای حرکتی انعطاف پذیر و همچنین ادغام ورودی های سیستم های مختلف بینایی، دهلیزی و حسی­پیکری است(6) و پایه‌ای برای حرکات آتی، پیچیده‌تر یا خاص ورزش فراهم می‌کند و برای سلامت و رشد فعلی و آینده کودکان ضروری است(7).  همچنین ثابت شده است که سیستم کنترل قامت در طول دوره کودکی و نوجوانی به ویژه در سن حدود 6 سالگی در حال رشد است و کودکان عمدتاً بر سیستم دهلیزی-بینایی برای نگهداری تعادل تکیه می‌کنند، در حالی که آن‌ها در حدود 6 سالگی تغییرات به سمت کنترل دهلیزی-حسی پیکری را آغاز می‌کنند(8). اما این انتقال برای کنترل تعادل شبیه بزرگسالان هنوز تا 12 سالگی کامل نمی‌شود(10،9). به علاوه، سیستم سلسله مراتبی سطح پایین‌تر کنترل قامت (یعنی بازتاب‌ها) به هنگام تولد وجود دارد، در حالی که سیستم فوق نخاعی بعداً بالیده می‌شود و رفتار شبیه بزرگسالان را تا یک کودک به سن ده سالگی نرسد نشان نمی‌دهد (9). این ممکن است به این علت باشد که خردسالان بر سیستم کنترل قامت پیش از بلوغ متکی هستند و بنابراین به طرز متفاوتی نسبت به کودکان بزرگتر و نوجوانان به تمرین تعادل پاسخ می‌دهند. همانطور که شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که مراکز فوق نخاعی عمدتاً مسئول بهبودهای ایجاد شده در اثر تمرین تعادل هستند(12)، نابالیدگی سیستم فوق نخاعی ممکن است مانع بهبود در کنترل قامت خردسالان شود. بنابراین ممکن است فرض شود که سن (یا مرحله رشدی) نقش مهمی در اکتساب و انتقال مهارت‌های تعادل در کودکی و نوجوانی ایفا می‌کند.
مطالعات معدودی اثر تمرین تعادل بر ثبات در کودکان کمتر از 12 سال بررسی کرده‌اند. در مطالعه بر روی شرکت‌کنندگان   6-7 سال، چندین هفته تمرین تعادل با استفاده از سطوح حمایتی بی‌ثبات با تعداد مشخص سِت‌ها و مدت زمان معین، منجر به هیچ گونه بهبودی در ثبات قامتی نشد(13) اگرچه این نوع تمرین برای ورزشکاران نخبه، جوانان(14) و سالمندان(15) مفید است. دونات و همکاران (2013) بهبود ویژه تکلیف را به هنگام تمرینات تعادل در کودکان بزرگتر مشاهده کردند. اما هیچ بهبودی در آزمون‌های انتقال تعادل (یعنی وضعیت تمرین نشده) مشاهده نشد(16). بهبود کنترل قامت در آزمون‌های انتقال بعد از تمرین اسکیت(17) در کودکان سنین حدود 11 سال مشاهده شده است. به علاوه، چندین مطالعه وجود دارند که بهبود کنترل قامت در تکالیف قامتی تمرین شده و تمرین نشده بعد از مداخلات تمرین تعادل در کودکان و نوجوانان بیشتر از 12 سال را نشان می‌دهند(19-18).
 بنابراین به نظر می‌رسد که با پیشرفت سن، اثر مفید تمرین تعادل افزایش می‌یابد. بررسی‌های مروری منظم در سالمندان(20) و جوانان سالم(21) نشان می‌دهد تمرین تعادل می‌تواند باعث بهبود کنترل قامت شود. به علاوه، چندین مطالعه نشان داده‌اند که مداخلات تمرین تعادل منجر به بهبود کنترل قامت در کودکان و نوجوانان بزرگتر از 12 سال می‌شود(19-18). اما شواهدی که کنترل قامت بتواند از طریق تمرین تعادل در کودکان جوان‌تر بهبود یابد، بسیار ضعیف است. علاوه بر اثرات سن، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اضافه وزن و چاقی(23-22) و سطح پایین فعالیت بدنی(25-24) با قامت بدنی ضعیف در کودکان همراه است. مطالعاتی که ثبات قامتی یا کنترل تعادل را در کودکان دارای اضافه وزن یا چاق بررسی کرده‌ نشان داده‌اند توده بدن اضافی نه تنها بر تعادل در طول چرخه راه رفتن تأثیر می‌گذارد، بلکه بر کنترل وضعیت بدن در هنگام ایستادن و عملکرد تعادل نیز تأثیر می‌گذارد(27-26). شواهد نشان می‌دهد که نوجوانان دارای اضافه وزن در مقایسه با همتایان با وزن طبیعی عملکرد ضعیف‌تری در مهارت‌های تعادل ایستا(28-27) و پویا(27) دارند.
جدای از سن و ترکیب بدن کودکان، محتوای مداخلات تمرین تعادل ممکن است به طور کلی بر نتایج کنترل قامت اثر بگذارد. با این که مطالعات بر انجام مداخله برای کودکان تاکیده کرده‌اند اما هر برنامه‌ای نمی‌تواند رشد مهارت‌های حرکتی کودکان را در پی داشته باشد و هنوز بین متخصصان رشد در مورد بهترین برنامه برای سنین پایه اختلاف نظر وجود دارد(19). قبلاً فرض شده که تمرین تعادل کلاسیک برای خردسالان نسبتاً نامناسب است(13). محققان فرض کردند که تمرین تعادل کلاسیک انگیزه کافی برای مشارکت در هر گونه تلاش مضاعف را در خردسالان ایجاد نمی‌کند به طوری که فعالیت کودکان تنها هنگامی مشاهده شد که آن‌ها به طور مستقیم توسط معلم و مربی راهنمایی می‌شدند. رویکردهای آموزشی سنتی بر شکل معلم-محور متمرکز است که معلم دستورالعمل‌های مربوط به وظایف حرکتی را ارائه می‌دهد، اهدافی که گروه باید به آن‌ها دست یابد و قوانین همزیستی در حین تمرین حرکتی را تعیین می‌کند. زمان تمرین بر اساس کسب تکنیک بوده و انعطاف‌پذیری کمی برای افراد مشارکت‌کننده دارد. نمایش مهارت توسط معلم یا دانش‌آموز ماهرتر انجام شده و توسعه کامل تکنیک در مراحل اولیه، به خاطر سپردن توالی حرکات و اجرای فردی تمرینات در طول تمرین توصیه می‌شود. در این نوع آموزش، شناخت مبتنی بر عملکرد، مقایسه‌های اجتمـاعی و دستاوردهای رقابتی مطرح است(30).اگرچه در شروع ورزش روش‌های سنتی غالب هستند، پیشنهادهای جایگزینی که استقلال در ورزش را ارتقاء می‌دهند و انگیزه یادگیری را تقویت می‌کنند در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. نمونه ای از این پیشنهادات روش شناختی، جو انگیزشی برای تسلط بر مهارت است(31). در محیط‌های انگیزشی برای تسلط بر مهارت، معلمان راهبردهای آموزشی را اجرا می‌کنند که تمرین مستقل و موفقیت را برای همه کودکان ممکن می‌سازد. تمرینات حرکتی با سطح رشد فردی تنظیم می‌شود و کودکان دارای مهارت پایین را به چالش می‌کشد. سطوح چالش‌های حرکتی بر اساس نیازهای کودکان تعیین می‌شود و فرصت انتخاب و تصمیم‌گیری را به حداکثر می‌رساند. از مقایسه‌های جمعی اجتناب می‌شود و تلاش و پیشرفت فردی رایج‌ترین پارامترهای ارزیابی پذیرفته شده هستند. در برنامه‌ریزی جوهای انگیزشی برای تسلط و استقلال، تنوع فعالیت‌های حرکتی، پیچیدگی در عمل، سطوح مختلف چالش‌ها، سازماندهی انعطاف‌پذیر گروه‌ها با سطوح مهارتی مختلف، راهبردهای ثابتی در برنامه‌ریزی و سازماندهی کلاس‌ها هستند(32-30).
جو انگیزشی برای تسلط در مهارت‌ها اغلب به واسطه راهبردهای تدریس در شش بعد خاص محیط یادگیری، وظایف، اختیار، شناخت، گروه، راهبرد ارزیابی و زمان تمرین، که به ساختار تارگت (Target) معروف است، اجرا می‌شود(33). تحقیقاتی که جو انگیزشی جهت تسلط بر مهارت را به کار برده‌اند نشان می‌دهد که این رویکرد در ارتقای مهارت حرکتی کودکان در مهارت‌های بنیادی نسبت به جوهای سنتی‌تر کارآمدتر است(32-31، 35-34). محققان پیشنهاد می کنند که مزایای مشاهده شده مستقیماً با درگیری شناختی(37-36) و انگیزه کودک در تمرین حرکتی در یک محیط چالش برانگیز و استقبال کننده از تفاوت‌های فردی که در آن کودک خود را مسئول یادگیری خود می‌داند(40-35، 39-38) مرتبط است. همچنین جو انگیزشی تبحرگرا می‌تواند میزان لذت بردن و تعهد به فعالیت بدنی را در کودکان افزایش دهد(41). از طرفی، رویکرد جو انگیزشی تبحرگرا به طور معناداری میزان فعالیت بدنی متوسط تا شدید کودکان را افزایش می‌دهد(43-42).
در شروع ورزش، تحقیقات مداخله‌ای با جو انگیزشی برای تسلط در مهارت حرکتی کمیاب است. مطالعات نشان می‌دهد که جو انگیزشی برای تبحر و تسلط در مهارت‌ها در مقایسه با رویکردهای سنتی، برای اجرای مهارت‌های بنیادی(45-44) و مهارت‌های رزمی تخصصی(30) مؤثرتر است. گرچه هنگامی که صحبت از کسب و اجرای مهارت های تخصصی تنیس می‌شود، جو انگیزشی برای تسلط و رویکردهای سنتی به یک اندازه موثر هستند(46). اما نکته قابل توجه این که جو انگیزشی برای تسلط در ارتقای عملکرد حرکتی در کودکان کوچکتر مؤثرتر بود(46). این نتیجه در ادبیات تحقیقی تا به امروز منحصر به فرد است.
با توجه به این که معمولاً روش‌های تدریس جایگزین، با توجه به نیاز مربیان و معلمان برای ایجاد انگیزه در کودکان برای پیوستن و ماندن در ورزش طراحی و تدوین می‌شود و تاکنون جو انگیزشی برای تسلط در مهارت تعادل به عنوان یک مهارت مهم در زندگی روزمره و پیش‌نیاز برای مهارت‌های ورزشی بررسی نشده است، این تحقیق با هدف دستیابی به تأثیر جو انگیزشی تبحرگرایانه بر مهارت تعادل کودکان طراحی شد. به علاوه، با توجه به اثر مثبت تمرینات تعادل با پیشرفت سن کودکان و نتایج مرتبط تحقیقات در این زمینه، گروه سنی 10 تا 12 سال در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی ممکن است کودکان چاق و دارای اضافه‌وزن تمایل به مشارکت در انواع فعالیت‌های بدنی نداشته باشند به علت این که می‌تواند بیشتر برای آن‌ها چالش‌برانگیز باشد و فعالیت‌هایی همانند تماشای تلویزیون و بازی‌های کامپیوتری برای آن‌ها خوشایند است زیرا با انتخاب‌های لذت‌بخش‌تر و بدون چالش روبه‌رو می‌شوند(47). از همین رو تأثیر جو انگیزشی تبحرگرا بر تمرینات تعادل با مقایسه دو گروه کودکان دارای اضافه وزن و با وزن طبیعی مورد بررسی قرار گرفت.
روش­ بررسی
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بود. تعداد شصت نفر از دختران شهر یزد با دامنه سنی 10 تا 12 سال به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. سپس آزمودنی‌ها به صورت مساوی و به شکل تصادفی در چهار گروه جو انگیزشی تبحرگرا اضافه‌وزن، جو انگیزشی تبحرگرا با وزن طبیعی، کنترل اضافه وزن و کنترل وزن طبیعی قرار گرفتند. بدین منظور ابتدا اسامی افراد را در لیست نوشته و به هر نفر یک شماره تعلق گرفت و سپس از طریق قرعه کشی در داخل گروه ها قرار گرفتند. لازم به ذکر است پژوهش حاضر در سال 1400 انجام گرفت و به دلیل تعطیلی مدارس به واسطه همه گیری ویروس کرونا، کارآزمایی در مجموعه ورزشی کارگران شهر یزد صورت گرفت و از افراد 10 تا 12 سال حاضر در در سانس های ورزشی مختلف استفاده شد. پژوهش حاضر در در این پژوهش ملاک ورود، عدم وجود مشکلات جسمی و ذهنی و ملاک خروج از گروه، عدم حضور بیش از سه جلسه در تمرینات در نظر گرفته شد. جدول 1، میانگین و پراکندگی سنی و ترکیب بدن آزمودنی‌ها را نشان می‌دهد. جهت گردآوری اطلاعات اولیه آزمودنی‌ها از پرسشنامه ویژگی‌های فردی که شامل سؤالاتی از قبیل سن، قد، وزن، سابقه بیماری، دست و پای برتر آزمودنی، میزان درآمد و تحصیلات والدین، سابقه ورزشی قبلی، انگیزش نسبت به فعالیت و همچنین از فرم رضایت‌نامه والدین استفاده شد. به منظور ارزیابی توانایی آزمودنی‌ها در حفظ تعادل ایستا از آزمون لک لک (با روایی 87% و پایایی 87%)(50-48) استفاده شد. در پژوهش حاضر بعد از بررسی، روایی و پایایی تعادل ایستا به ترتیب 99% و 87% بود. نحوه اجرای آزمون بدین صورت بود که آزمودنی‌ها بدون کفش و با چشمان باز روی سطح صاف به نحوی که دست‌ها را روی مفصل ران گذاشته، پای غیر تکیه‌گاه (پای برتر) را مجاور زانوی پای تکیه‌گاه (پای غیربرتر) قرار می‌دادند، پاشنه را بلند کرده تا تعادل روی انگشتان پا برقرار شود. با هر کدام از خطاها (دست از روی ران برداشته شود، پای تکیه گاه در هر جهتی نوسان کند، پای غیر تکیه گاه تماسش را با زانو از دست بدهد، پاشنه پای تکیه‌گاه زمین را لمس کند) زمان متوقف و بهترین رکورد فرد در طی دو بار اجرا ثبت می‌گردید. به منظور ارزیابی توانایی حفظ تعادل پویای آزمودنی­ها، از آزمون ستاره (با روایی 87% و پایایی 86%)(52-51) استفاده شد. در پژوهش حاضر بعد از بررسی، روایی و پایایی تعادل پویا به ترتیب 98% و 86% بود.این آزمون از هشت جهت (قدامی، قدامی-داخلی، داخلی، خلفی-داخلی، خلفی ، خلفی- خارجی، خارجی، قدامی-خارجی) که نسبت به یکدیگر زاویه 45 درجه می‌سازند، تشکیل شده است. نحوه اجرای آزمون بدین صورت بود که آزمودنی­ها‌ در وسط دایره می‌ایستادند و یک پای خود را در مرکز قرار می‌دادند و باید پای دیگر خود را تا دورترین نقطه ممکن می‌رساندند. آزمودنی­ها بعد از هر کوشش به وضعیت ایستاده بر روی دو پا باز می‌گشتند. آزمونگر نحوه اجرای آزمون تعادلی و خطاهایی را که ممکن است طی آزمون رخ دهد، برای آزمودنی توضیح می‌داد. در این آزمون هر یک از آزمودنی­ها هر یک از جهت‌ها را سه بار انجام داد و میانگین آن‌ها محاسبه شد.
از شاخص توده بدنی BMI؛ وزن به کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد به متربع) برای مشخص کردن آزمودنی‌های با اضافه‌وزن و طبیعی استفاده شد. قد، بدون کفش در حالت ایستاده با استفاده از قد سنج Seca و با دقت 5/0 سانتی‌متر و وزن با لباس و بدون کفش با ترازوی دیجیتال با حساسیت 1/0 کیلوگرم اندازه‌گیری شد. بر اساس اطلاعات نمودار مرجع BMI برای کودکان و نوجوانان (15-17) سال، آزمودنی‌هایی که نمایه توده بدن بین صدک 85 تا 95 داشتند، به عنوان اضافه‌وزن و کسانی که در بین صدک 5 و 85  قرار داشتند به عنوان وزن طبیعی شناخته شدند. بعد از این مرحله، آزمودنی‌ها فرم اطلاعات شخصی را تکمیل نموده و سپس فرم رضایت‌نامه شرکت در پژوهش توسط والدین امضاء گردید. سپس آزمودنی‌ها به تفکیک در گروه‌های  تبحرگرا اضافه‌وزن و تبحرگرا طبیعی به اجرای برنامه تمرینی پرداختند. این برنامه شامل تمرین مهارت‌های تعادلی بود که شامل انواع حرکت راه رفتن بر روی خط، راه رفتن بر روی چوب موازنه، چرخش‌ها و پریدن‌ها، انواع حرکات تعادلی و لی‌لی‌کردن بود. در مهارت راه رفتن خطوط به طول 3 و 18 متر بود. ارتفاع موانع 20 سانتی متر و فاصله موانع از هم 5/1 متر در نظر گرفته شد (پیوست 1). پروتکل تمرینی شامل 10 دقیقه گرم کردن، 10 دقیقه گروه‌بندی، 30 دقیقه تمرین مهارت‌های تعادلی، 10 دقیقه سرد کردن بود. در شرایط تبحرگرا تعیین سرگروه و ترتیب تمرین به عهده خود آزمودنی‌ها بود. آزمودنی‌ها در هفته اول و دوم در سه گروه پنج نفری و هفته سوم و چهارم در پنج گروه سه نفری، هر یک از تمرینات تعادل در پنج کوشش را اجرا کردند.
در بخش آمار توصیفی، از میانگین و انحراف استاندارد به ترتیب به عنوان شاخص‌های گرایش مرکزی و پراکندگی استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون لوین به منظور رعایت تجانس واریانس، آزمون شاپیرو-ویلک به منظور بررسی طبیعی بودن داده‌ها و از تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس یک راهه و مرکب استفاده شد. سطح معناداری (05/0 (P< در نظر گرفته شد.
 
جدول 1: میانگین و انحراف معیار ویژگی‌های جمعیت شناختی
گروه ها سن شاخص توده بدن صدک
میسانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار
اضافه وزن 46/11 331/0 66/25 74/1 40/88 991/1
وزن طبیعی 86/10 223/0 07/17 47/1 33/54 74/2
 
 
یافته­ها
نتایج توصیفی نشان داد که میانگین سنی گروه تجربی 46/11 سال و انحراف معیار 331/0 بود، همچنین میانگین سنی گروه کنترل 86/10 و انحراف معیار 231/0 بود.  نتایج مربوط به شاخص توده بدنی نشان داد که میانگین و انحراف معیار گروه تجربی به ترتیب 66/25 و 74/1 و میانگین و انحراف معیار گروه کنترل به ترتیب 07/17 و 47/1 بود. نتایج نشان می‌دهد برنامه مداخله جو انگیزشی در مرحله پس‌آزمون منجر به بهبود تعادل ایستا در هر دو گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی شده است. نتایج نشان می‌دهد بین میانگین باقیمانده نمرات تعادل ایستای آزمودنی‌ها بر حسب عضویت گروه (گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی و گروه کنترل اضافه‌وزن و وزن طبیعی) تفاوت معنی‌داری مشاهده می‌شود(05/0 (P<. میزان این تأثیر برای گروه وزن طبیعی 49 درصد و توان آماری برابر با 981/0، و برای گروه اضافه‌وزن 41 درصد و توان آماری برابر با 978/0 است(جدول 2). نتایج نشان می دهد گروه‌ها در پس‌آزمون عملکرد بهتری داشته‌اند. همچنین نتایج نشان می‌دهد هم در پیش‌آزمون و هم پس‌آزمون گروه وزن طبیعی دارای عملکرد بهتری در تعادل ایستا هستند (شکل 1). با این وجود در پس‌آزمون اختلاف نمرات گروه وزن طبیعی و اضافه‌وزن کمتر شد.
میانگین تعادل ایستا در گروه وزن طبیعی تجربی 20/8 در حالی که در گروه اضافه‌وزن تجربی 46/5 است. گروه اضافه‌وزن تجربی نسبت به گروه اضافه‌وزن کنترل با میانگین 86/2 و گروه وزن طبیعی کنترل با میانگین 66/4 عملکرد بهتری در تعادل ایستا داشت.
 
 
جدول 2: نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه تعادل ایستا گروه‌های مداخله در پیش‌آزمون و پس‌آزمون
مرحله آزمون متغیرها گروه درجه آزادی میانگین مجذورات F معنی‌داری (P) میزان تأثیر توان آماری
پیش‌آزمون
پس‌آزمون
پیش‌آزمون
پس‌آزمون

تعادل ایستا
اضافه وزن

وزن طبیعی
1
1
1
1
407/36
150/125
562/26
369/43
161/12
805/41
912/16
174/26
003/0
001/0
001/0
001/0
381/0
415/0
362/0
492/0
758/0
978/0
747/0
981/0
 


شکل 1: میانگین نمرات آزمودنی‌ها در تعادل ایستا




 
شکل 1: میانگین نمرات آزمودنی‌ها در تعادل ایستا
 
نتایج نشان می‌دهد برنامه مداخله جو انگیزشی در مرحله پس‌آزمون منجر به بهبود تعادل پویا در هر دو گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی شده است. نتایج نشان می‌دهد بین میانگین باقیمانده نمرات تعادل پویای آزمودنی‌ها بر حسب عضویت گروه (گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی و گروه کنترل اضافه‌وزن و وزن طبیعی) تفاوت معنی‌داری مشاهده می‌شود (P<0/05). میزان این تأثیر برای گروه وزن طبیعی 76 درصد و توان آماری برابر با 988/0، و برای گروه اضافه‌وزن 56 درصد و توان آماری برابر با 974/0 است (شکل 2؛ جدول 3). همچنین نتایج نشان می‌دهد هم در پیش‌آزمون و هم پس‌آزمون گروه وزن طبیعی دارای عملکرد بهتری در تعادل پویا هستند. میانگین تعادل پویا در گروه وزن طبیعی تجربی 12/60 در حالی که در گروه اضافه‌وزن تجربی 48/57 است. گروه اضافه‌وزن تجربی نسبت به گروه اضافه‌وزن کنترل با میانگین 36/52 و گروه وزن طبیعی کنترل با میانگین 32/56 عملکرد بهتری در تعادل پویا داشت. به‌علاوه، اختلاف میانگین دو گروه تجربی اضافه‌وزن و وزن طبیعی در تعادل پویا 64/2 و در تعادل ایستا 74/2 است که تا حدودی مشابه یکدیگر است. اختلاف میانگین گروه اضافه‌وزن و وزن طبیعی کنترل در تعادل ایستا 6/1 و در تعادل پویا 96/3 است.
 

جدول 3: نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه تعادل پویا گروه‌های مداخله در پیش‌آزمون و پس‌آزمون
مرحله آزمون متغیرها گروه درجه آزادی میانگین مجذورات F معنی‌داری (P) میزان تأثیر توان آماری
پیش‌آزمون
پس‌آزمون
پیش‌آزمون
پس‌آزمون

تعادل پویا
اضافه وزن

وزن طبیعی
1
1
1
1
629/51
369/43
981/43
963/71
165/29
932/34
298/19
932/47
001/0
001/0
001/0
001/0
529/0
559/0
417/0
764/0
897/0
974/0
714/0
988/0



شکل 2: میانگین نمرات آزمودنی‌ها در تعادل پویا
بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی جو انگیزشی تبحرگرا بر تعادل ایستا و پویای کودکان دختر 10 تا 12 سال دارای اضافه‌وزن و وزن طبیعی بود. تکالیف تعادلی با بسیاری از فعالیت‌های روزمره کودکان مرتبط هستند. نتایج نشان داد در مهارت‌های موردنظر، شرکت‌کنندگان در هر دو گروه جو انگیزشی اضافه‌وزن و وزن طبیعی، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. همچنین با توجه به اختلاف میانگین نمرات آزمودنی‌ها، جو انگیزشی بر تعادل ایستا اثر دارد. نتایج با یافته‌های ویکرم و همکاران (2024)، گریفین و همکاران (2013)، وادوورث و همکاران (2017) و باولر (2009) همخوان است. تعادل یکی از اجزای کلیدی و جدایی‌ناپذیر در فعالیت‌های روزانه و عملکردهای ورزشی است. برای ثبات بخشیدن به بدن، نیاز به یک سیستم کنترلی به نام سیستم کنترل وضعیتی است که به نگهداری متوازن بدن کمک می‌نماید. سیستم‌های حسی- پیکری، بینایی و دهلیزی و همچنین فعالیت عضلانی درحفظ کنترل وضعیتی ودر نتیجه تعادل ایستا نقش دارند و تجارب تمرینی با رویکرد انگیزشی علاوه برافزایش هماهنگی عصبی-عضلانی، با افزایش انگیزش درونی باعث مشارکت فرد در تمرین و بهبود تعادل ایستا می‌شود. ویکرم و همکاران (2024) گزارش کردند که تمرینات تعادلی در قالب ورزش باعث بهبود عملکرد و کیفیت زندگی افراد می شود(53).
همچنین نتایج نشان داد که جو انگیزشی بر تعادل پویا تاثیر معناداری دارد و با یافته‌های یین و همکاران (2024)، گریفین و همکاران (2013)، وادوورث و همکاران (2017) و باولر (2009) همخوان است. کنترل وضعیت بدن یک هماهنگی پیچیده بین اطلاعات حسی و بیومکانیکی و فعالیت عضلانی در برابر نیروهای خارجی است که از دست رفتن هر یک از این عوامل می‌تواند باعث افزایش نوسان وضعیتی و کاهش توانایی حفظ کنترل یک بخش یا کل بدن طی حرکت و فعالیت ورزشی می‌شود و از جمله عوامل تاثیرگذار بر تعادل پویا، شرکت در فعالیت های ورزشی است. همچنین جو انگیزشی که مربی در محیط‌های ورزشی با شاگردانش خلق می‌کند احتمالاً بر ادراک و جهت‌گیری انگیزشی بازیکنان تأثیر می‌گذارد. هاروود و همکاران (2015) عنوان نمودند در طراحی مداخلات حرکتی و کلاس‌های تربیت‌بدنی بهتر است از رویکرد جو انگیزشی تبحرگرا استفاده شود زیرا این گونه مداخلات منجر به اهمیت بیشتر نوآموزان در فرایند تمرین و آموزش شده و انگیزش درونی و تلاش آن‌ها را افزایش می‌دهد. مزیت دیگر این نوع مداخلات، تمرکز نوآموز بر تسلط و تبحر بر مهارت و نه بر نتیجه اجرا است که بر طبق نظریه انگیزش کفایت، به افزایش انگیزه درونی و تفکر برای تلاش بیشتر جهت رسیدن به تبحر و شایستگی منجر می‌شود(54). یین و همکاران (2024) بیان کردند که افزودن تکالیف بینایی به تمرینات بدنی تأثیر مثبتی بر بهبود بینایی و توانایی تعادل کودکان دارد(55).
پژوهش‌ها نشان دهنده این است که کودکانی که رفتارهایشان خودکنترل هستند در فعالیت‌های بدنی ثبات بیشتری دارند. هنگامی که کودکان فعالیت‌های خود را به دور از اجبار و به صورت شادی‌بخش و بازی‌گونه و آن طور که خود مایل است آن را انجام می‌دهد میزان فعالیت بدنی او نیز بیشتر خواهد شد(56).
هر دو گروه تجربی طی دوره مداخله جو انگیزشی تبحرگرا، گروه تجربی بدون اضافه وزن در تعادل ایستا و پویا عملکرد بهتری نسبت به گروه اضافه وزن داشتند. گروه اضافه‌وزن تجربی هم در تعادل ایستا و هم تعادل پویا نسبت به گروه اضافه‌وزن کنترل عملکرد بهتری داشتند. با توجه به اختلاف میانگین و انحراف استاندارد، گروه اضافه‌وزن کنترل در تعادل ایستا نسبت به تعادل پویا عملکرد بهتری داشتند اما گروه اضافه وزن تجربی در تعادل ایستا و تعادل پویا عملکرد مشابهی داشتند گرچه هنوز نسبت به گروه وزن طبیعی عملکرد ضعیف‌تری داشتند. این نتایج ممکن است ناشی از مشکلات وضعیت قامتی کودکان دارای اضافه‌وزن باشد. همچنین با توجه به اختلاف میانگین گروه اضافه‌وزن و وزن طبیعی کنترل، نتایج نشان می‌دهد کودکان تمرین نکرده در تعادل ایستا نسبت به تعادل پویا عملکرد بهتری دارند. این مسأله به وضوح نشان می‌دهد که اضافه‌وزن یک عامل محدودکننده اجرای بسیاری از فعالیت‌های روزمره است. این نتایج هم راستا با یافته‌های مکیالزکی و همکاران (2017)، کلر و همکاران (2014) وینتر و همکاران (2015) است که نشان دادند اضافه‌وزن و وچاقی باعث قامت بدنی ضعیف در کودکان می‌شود و کودکان دارای اضافه وزن در مقایسه با همتایان با وزن طبیعی عملکرد ضعیف‌تری در مهارت‌های تعادل ایستا و پویا دارند.
اغلب تصور می شود که سطح پایین فعالیت بدنی مسئول تجمع بیش از حد چربی بدن است؛ بنابراین این دو عامل نامطلوب سلامتی اغلب با هم وجود دارند. مطالعات نشان می‌دهد که عدم مشارکت در ورزش و فعالیت‌های مختلف بدنی، با وضعیت بدنی نادرست مرتبط است(58-57).
 همچنین، یافته‌های محققان نشان می‌دهد که کودکان دارای اضافه وزن و چاقی در مقایسه با همسالان با وزن طبیعی، در معرض خطر بیشتری برای وضعیت بدنی «نادرست» قرار دارند(57).
همچنین مکیالزکی و همکاران (2017) نشان دادند که 74 درصد از کودکان با وزن بیش از حد دارای خطاهای وضعیت قامتی هستند(22). نشان داده شده است که در مقایسه با کودکان با سطح فعالیت بدنی بالاتر، کودکان با سطح فعالیت بدنی پایین‌تر ممکن است از مشکلات قامتی بیشتر، مقدار نادرست بیشتر لوردوز کمری، زاویه بزرگتر استخوان خاجی و دامنه حرکتی ستون فقرات کوچکتر در صفحات ساجیتال و فرونتال رنج ببرند(58). در واقع سطح پایین فعالیت بدنی ممکن است یک عامل مستعد برای تغییر شکل ستون فقرات باشد(59) که منجر به کاهش مهارت های حرکتی و اختلالات بیشتر در قامت بدن می شود(60).
به‌علاوه، صافی کف پایی یک مشکل رایج وضعیتی در کودکان دارای اضافه وزن و چاقی است، زیرا سطح فعالیت بدنی و تناسب اندام آن‌ها پایین‌تر است و همراه با اضافه وزن و چاقی بر اضافه‌بار کف پا در حین راه رفتن تأثیر می‌گذارد(61). شواهد قبلی نشان می­دهد که برنامه فعالیت بدنی منظم ممکن است شکل بدن، ثبات و سیستم دهلیزی کودکان را بهبود بخشد که احتمال سقوط را کاهش می دهد(62). همچنین فعالیت بدنی یکی از سنگ بناهای اصلی کاهش نرخ چاقی و اضافه وزن است، زیرا از مدیریت وزن حمایت می کند و با مزایای سلامتی قابل توجه و خطرات کمتر بیماری های قلبی عروقی و مرگ و میر ناشی از سرطان همراه است. همچنین می تواند پیامدهای روانی منفی مرتبط با چاقی را کاهش دهد و با کاهـش افســردگی  و  اضـطراب،  بهـبود  کیفیـت  زندگـی و  تصـویر
مثبت بدنی بیشتر در جامعه ارتباط دارد(63).
در دوره تحصیل در مدرسه تغییرات بسیار حساسی به دلیل عوامل محیطی جدید رخ می‌دهد(64). چربی انباشته شده و سطح پایین فعالیت بدنی اغلب با دوره‌های طولانی نشستن کودک در کلاس و سایر فعالیت‌های مربوط به مدرسه همراه است. علاوه بر این، عوامل خطر نامطلوب شامل حمل کیف‌های سنگین مدرسه با بارهای مختلف، نامتقارن بودن بند کیف مدرسه و نوع کیف مدرسه‌ای که کودک استفاده می‌کند، نیز می‌باشد. چنین الگوهای رفتاری ممکن است عادات وضعیت قامتی متفاوتی از جمله کیفوز سینهای بارزتر و وضعیت سر رو به پایین را ترویج دهند(65).
بنابراین اختلال در وضعیت قامت بدنی می‌تواند عامل محدودکننده‌ای برای انجام فعالیت‌های بدنی منظم و گذراندن زمان بیشتر در مقابل رایانه یا تلویزیون باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد با وجود اثرات مثبت جو انگیزشی تبحرگرا بر بهبود مهارت تعادل کودکان اما اضافه‌وزن یک عامل محدود کننده حرکت است و این مسأله می‌تواند منجر به عملکرد ضعیف‌تر کودکان و احتمالاً مشارکت پایین‌تر در فعالیت‌های بدنی شود.
مشارکت پایین‌تر در فعالیت‌های بدنی نیز باعث اضافه‌وزن و چاقی و خطرات بالقوه آن می‌گردد. از آنجایی که مطالعات در میان جوانان مدرسه‌ای به طور پیوسته کاهش مداوم فعالیت بدنی و افزایش رفتارهای بی‌تحرک را در طول دوران کودکی ثبت کرده‌اند(66)، لازم است مداخلات مبتنی بر مدرسه جهت ترویج و افزایش مشارکت ورزشی سازمان‌یافته (در مدرسه، خارج از
مدرسه) و  طراحی برنامه‌های مدیریت وزن برای کودکان کم
 تحـرک و آن‌هایی که دارای اضـافه وزن و چـاقی در مـدارس
ابتدایی و متوسطه هستند پایه‌ریزی شود.
پژوهش حاضر برای کودکان، مربیان و والدین و لزوم تأکید بر آموزش مهارت‌های تعادلی برای کنترل و بهبود وضعیت قامت به عنوان یک مهارت اساسی در زندگی روزمره و در مهارت‌های مختلف ورزشی، نتایج مفید و کاربردی دارد. اما پژوهش‌های آینده با اضافه نمودن گروه کنترل معلم-محور و اندازه‌گیری سطح مشارکت در فعالیت بدنی و بررسی بر روی پسران در گروه‌های سنی مختلف و مقایسه آن با پژوهش حاضر، بینش‌های جدید و تکمیلی را برای متولیان این حوزه فراهم می‌آورد.
همچنین با توجه به این که پژوهش حاضر یادگیری یک مهارت آمادگی جسمانی پایه را مورد بررسی قرار داد بررسی بر روی سایر مهارت‌ها نیز می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگران، مربیان و معلمان قرار دهد. 
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه  در کمیسیون پژوهشی دانشگاه یزد  با کد اخلاق IR.YAZD.REC.1402.034 مورد تایید قرار گرفت.
سهم نویسندگان
مرجان حکم اللهی: طراحی مطالعه، نگارش مقدمه،           روش­شناسی، جمع­آوری داده­ها و نگارش بحث. فرحناز                آیتی زاده: ارائه ایده، نگارش مقدمه و بحث.
 حمیدرضا فلاح یخدانی: تجزیه و تحلیل داده­ها. لازم به ذکر است کلیه نویسندگان نسخه نهایی را مطالعه و تایید نموده و مسئولیت پاسخگویی در قبال پژوهش را پذیرفته­اند.
حمایت مالی
پژوهش حاضر حمایت مالی نداشته است.
تضاد منافع
نـویسـندگان هیـچ گونه تعارضـی را در این پژوهـش گـزارش
نکردند.
تقدیر و تشکر
این مطالعه برگرفته از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه یزد می باشد و از تمامی شرکت کنندگان در این پژوهش که مشارکت و همکاری ارزشمندشان سبب شد تا پژوهش حاضر با موفقیت به پایان برسد، صمیمانه قدردانی    می­شود.
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: سایر
دریافت: 1402/3/9 | پذیرش: 1402/10/12 | انتشار: 1402/12/26

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طلوع بهداشت یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Tolooebehdasht

Designed & Developed by : Yektaweb