چکیده
مقدمه:زایمان بعنوان یک تجربه بحرانی در دوران زندگی زنان تلقی می شودکه دارای ابعاد جسمی،اجتماعی، فیزیولوژیک،فرهنگی و روانی می باشد. تامین، حفظ و ارتقاء سلامت مادران و نوزادان بعنوان دو گروه آسیب پذیر جامعه اهمیت ویژه ای دارد. از این رو ترویج زایمان طبیعی در تمام سطوح نظام بهداشتی و درمانی کشور بعنوان سیاستی اساسی همواره مورد توجه قرار گرفته است.
روش بررسی:مطالعه حاضر توصیفی بود که برروی 130نفر اززنان باردارنخست زایی که درسه ماهه سوم بارداری به مراکزبهداشتی درمانی شهر یزد مراجعه کرده و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند،در سال 1392 انجام شده است. داده ها با استفاده ازپرسشنامه محقق ساخته که دارای 4 بخش بود وروایی وپایایی آن مورد تاییدقرارگرفته بود جمع آوری گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 18 و با استفاده از شاخصهای میانگین و انحراف معیار توصیف شد .رابطه بین سازه ها و متغیرهای دموگرافیک با استفاده از آزمونهای من ویتنی،کروسکال والیس و کای اسکوئر آنالیز شد.
یافته ها: در این پژوهش میانگین سنی زنان73/3 ±36/24 و میانگین سن بارداری 35/2± 53/31 بود. از کل زنان باردار تحت مطالعه 2/26% قصد انجام زایمان به روش سزارین و 8/73% قصد انجام زایمان طبیعی را داشتند. بین قصد انتخاب روش زایمان و سازه های منافع درک شده (001/0=p )، موانع درک شد(001/0=p )، خودکارامدی درک شده(001/0=p ) و حساسیت درک شده (002/0=p )ارتباط معنی دار وجود داشت اما بین قصد انتخاب روش زایمان و سازه شدت درک شده (505/0=p )و آگاهی (756/0=p )ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل اعتقاد بهداشتی می تواند برقصد مادران تاثیر بگذارد ،لازم است برنامه آموزشی مناسب براساس یافته های بررسی تنظیم وبه زنان ارائه شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |